بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3611

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام- یه سوال خصوصی رو با شرم ازتون میپرسم - بنده از سن 13 سالگی تا الان که 23 و 8 ماه و 12 روزمه به بلوغ جنسی رسیدم - یکی دو سال اولو که با ناآگاهی دست به خودارضایی زدم - مقدار و تعدادش رو نمیدونم ولی زیاد تصور کنید - از 15 به بعد تا 19 باز این کار رو ترک نکردم و به دیدن عکس های نا مناسب هم رسید . از 19 که دانشگاه رفتم تا الان هم به طور ناگهانی و زیاد این کار زشت رو مرتکب شدم و اول فیلم های مستاجن و نامناسب که احساس رو تحریک میکرد و زیاد حیا رو نمیکشت ولی عمل رو نشون میداد و بعد دیدن فیلم های بدون احتیلط و کاملا مشخص و بدون شرم و حیا و مستاجن رو متاسفانه دیدم . تا جاییم که میتونستم سعی میکردم به غسل و نماز هم برسم هرچند خیلی اوقات ترک میشد نمازم . هنوز هم ازدواج نکردم شاید به دلیل شرایطی که هست تا یکی دو سال دیگه هم نتونم ازدواج کنم . نمیدونم چندبار , هزار بار یا دوهزاربار نمیدونم چهقدر ولی زیاد توبه شکستم . حالا میخوام بجنگم قصد کردم این عادت خانمان سوز رو که با یک اشاره از دوست شروع شد رو ترک کنم چون میخوام بیشتر از بودن با خدام لذت ببرم - الان عذاب وجدان این همه عکس و فیلم دیدن 10 ساله و این همه استمناء شاید 1000 شاید 100000 شاید نمیدنم خیلی دفعه تکرار شده باشه رو چطور میخوام جبران کنم - اصلا این گناه کبیره و خدا و من جای بحث داره یا نه ؟ اگه کفاره ای یا مجازات یا کاری که باید یا میتونم انجام بدم تا این بار سنگین و وحشتناک و بینهایت کبیره ده ساله رو از دوشم بردارم , وجود داره بهم بگید و کمکم کنید . ممنون از شنیدن درد دلم . فقط ازتون خواهش دارم صادقانه و بدون ترس و نه برای دلخوشی جوابمو صریح و بدون رو درواسی بدید . بالاخره آدم غیرمنطقی نیستم و هر چی بفرمایید قبول دارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: (برای خودش) بدون رودبایستی بگویم اولاً: متوجه باشید این کار گناه است و حجابی بین شما و تجلی انوار الهی به قلب شما می‌شود و از عالی‌ترین نتیجه در دنیا و آخرت محروم می‌گردید و هراندازه این کار را دنبال کنید حجاب خود را غلیظ‌تر می‌کنید ثانیاً: اگر توبه کنید درهای رحمت الهی به سوی شما گشوده می‌شود ولی این‌طور نیست که وقتی گناهی ریشه در درون ما فرو کرده بدون مقاومت از روح و روان ما بیرون برود. لذا به ما فرموده‌اند: «صد بار اگر توبه شکستی باز آ» یعنی عزم کلی شما این باشد که از این عمل فاصله بگیرید و این با پشت‌کار ممکن است. موفق باشید
3321
متن پرسش
عرض سلام استاد، دختری 26 سااله هستم ، دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد، ... از وقتی یادم می اید بحث خواستگاری در مورد ازدواجم در خانواده ما مطرح بوده ،..... سه سالی ست که با عنایت حضرت حق در زیارت کربلا مسیر هدایت برایم باز شد و زندگیم به نحوی تغییر کرد که حتی برای خودم باورکردنی نیست... برای خیلی از جوانانی که اعتقادشان را از خانواده به ارث برده اند دغدغه های زندگی من شاید عجیب باشد.... یکی از این دغدغه ها اعتقاد به امر ولایت رهبری ست، من در محیطی بزرگ شدم که از نظر این اصل به مخالفت معروف بوده اند ، پدر من همه ی زندگی خود را صرف لعن و نفرین به انقلاب و رهبری کرده است ، ولی من با تحقیق زیاد راهم را انتخاب کردم، این امر در نظر او اصلا خوشایند نیست ، شاید برایش تحمل ناپذیر باشد که دخترش یکی از کسانی باشد که عمری آنها را به مسخره گرفته، توهین هایش به دلیل حساسیتش بیشتر هم شده ... شاید باورکردنی نباشد دختری مثل من که از 18 سالگی هیچ گاه بدون خواستگار نبوده ام ، هنوز ازدواج نکرده ام.... اما همیشه یک ترس بزرگ همراه من بوده .. پدرم با خواستگار های مذهبی من تا مدتها مخالفت می کرد، خیلی از خواستگاران هم وقتی عقیده ی اورا می شنیدند عقب می نشستند.... پدرم اصلا تحمل مخالف را ندارد و دائم با مخالفش درگیر می شود. به من بگویید بین عقیده خودم و پدرم کدام را برای ازدواج انتخاب کنم، دیگر خسته شده ام ، برایم دعا کنید...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با صبر در دینداری إن‌شاءالله خداوند خواستگاری مناسب عقیده‌ی الهی‌تان برایتان می‌فرستد. موفق باشید
2246
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی و با ارزوی قبولی طاعات شوهر من بسیار به شما علاقمند است و همواره کتابهاو سخنرانی های شما رو مطالعه میکند اما من در مسایل اخلاقی و رفتاری خیلی با ایشون مشکل دارم ایشونشام خونه فامیل مهمونی رفتن و امثال این را بطالت وقت میداند و چون الان وضعیا سفره ها کمی تجملی شده میگه نباید مهمونی بریم در صورتی که خود من سفره ساده ای برای مهمان میاندازم بخاط شوهرم اما بازهم وقتی مهمونی دعوت میشیم کلی بحث داریم باهم واگه هم راضی بشه بیاد با طعنه و بدرفتاری کاری میکنه که مهمونی برام تلخ بشه ایشون انتظار داره همش بشینه گوشه خونه پای کتابها میگه وقتی نمیتونم غیبت نکنم نمیام مهمونی میخام بدونم دیدگاه شرع چیه اگه واقعا درست باشه من خیلی کمتر اذیت میشم و اگر هم غلط باشه اگه شوهرم از زبون شما بشنوه حتما قانع میشه ممنونم یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آری در عین این‌که وظیفه‌ی ما است در محیط‌هایی که گناه و معصیت می‌شود، حضور نیابیم ولی به همین اندازه وظیفه‌است که قطع رحم صورت نگیرد و ارتباط با ارحام در حدّ متعادل برقرار باشد و تا آن‌جا که ممکن است ‌ـ بدون افراط و تفریط‌ـ در مراسم میهمانی‌ها جهت صله‌ی رحم شرکت شود هر چند رعایت بعضی از امور به خوبی انجام نشود ولی فراموش نکنید ما در این دنیا نیامده‌ایم که عمرمان را در جلسات بدون نتیجه تمام کنیم. موفق باشید
511

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم فرض کنید این سوال از ناحیه طلبه ای است که در شرف معمم شدن است به دست شما رسیده است سوال این است که با توجه به احاطه ی نسبتا خوبی که به زوایای مختلف دین از شما سراغ داریم چرا تا بحال معمم نشده اید. توضیح اینکه حوزه علمیه از طلاب تعهد می گیرد که حداقل از پایه ششم و حداکثر در پایه دهم باید ملبس شوند و با توجه به اینکه استفاده از هرگونه امکانات در حوزه منوط به پذیرفتن و امضای این تعهد نامه است هر طلبه ای آن را امضا می کند اما آنگاه که به اطراف نظر می افکند شما و امثال شما را می بیند که در عین پوشیدن لباس عوام نسبت به آخوند های بی خاصیتی که به کاری جز پیش نمازی نمی آیند و به قول مر حوم مطهری تنها سهم امام را مستهلک می کنند خدمات به مراتب گسترده تری به دین و گسترش معنویت در جامعه –که دو وظیفه معمولی و البته اساسی هرآخوند ملبس است – می رسانید حال با توجه به این تفاسیر سوال این است که پس چه نیازی به پوشیدن لباس است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: لباس روحانیت، لباس مقدسی است که فرهنگی را به همراه خود دارد. از یک طرف کسی که این لباس را می‌پوشد به جامعه اعلام می‌کند که مسئولیت تبلیغ دین اسلام را به عهده گرفته و نسبت به حوائج دینی جامعه احساس مسئولیت می‌کند، از طرف دیگر این لباس حامل معارف الهیه است تا زمین نماند. مسلّم تاجر و کارمند نمی‌توانند آن‌طور که شایسته‌ی معارف الهی است به سراغ آن‌ها بروند. شما وقتی می‌خواهید از روحانیت سخن بگویید به امثال حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و علامه طباطبایی«رحمه‌الله‌علیه» نگاه کنید و یا به طلاب جوانی که با شور و شوق در حال فراگیری علوم دینی هستند تا اسلام از متن جامعه به حاشیه نرود. بنابراین اگر طلبه در موقع خودش ملبس به لباس روحانیت شود امور فوق را تقویت کرده است. لازمه‌ی پوشیدن لباس روحانیت همان‌طور که عرض شد توانایی‌هایی است که بنده بعضی از از آن‌ها را در خود ندارم. اولاً: بنده فقه نمی‌دانم، در حالی که یکی از وظایف روحانی در خدمت به مردم، جواب‌گویی به امور فقهی مردم است. ثانیاً: شغل معلمی اقتضا می‌کرد که بیشترین وقت خود را صرف کلاس و درس بکنم و وظایف یک روحانی را نتوانم به‌طور کامل انجام دهم، هرچند معتقدم زمینه‌ی خدمت به مردم در لباس روحانیت بیشتر است از فعالیت به صورت معلمی. موفق باشید
10452
متن پرسش
بنده سوالی در ذهن دارم که اگر جواب آن را پیدا کنم مصداق آن حدیث خواهم بود که ساعتی فکر کردن از هزار سال عبادت بهتر است ان شا الله شما سبب خیر باشید. می گویند خدا نسبت به بندگانش از مادر هم دلسوزتر و مهربانتر است از طرفی در حدیث داریم که حتی مومنین هم در برزخ عذاب می بینند. مثل این است که شما یک اتوموبیل را (بدن مادی) در اختیار یک راننده ناشی قرار دهید و او را وارد یک جاده پر پیچ و خم کنید انسان اینگونه وارد یک نظام بسیار دقیق و هوشمند شده است که تاوان اشتباهاتش را باید در برزخ و قیامت بدهد. آیا اینگونه نیست؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤالات موجب رشد معارف در شما می‌شود. خداوند از مادر برای ما دلسوزتر است و لذا نتیجه و لوازم اعمال ما را به ما گوشزد می‌کند. مثل آن‌که لازمه‌ی رسیدن به منزل، طی‌کردن مسافت بین آن‌جایی که هستیم تا منزل است، حال می‌فرماید اگر در این دنیا این‌طور عمل کنی در برزخ و قیامت که با صورت اعمالت روبه‌رو می‌شوی آن صورت، چنین خصوصیاتی دارد و لذا اگر خواستی با آن روبه‌رو نشوی در این دنیا به آن عمل دست نزن. مطالعه‌ی کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن در این موارد تصور خوبی به شما می‌دهد. موفق باشید
5384
متن پرسش
باسلام من معنی حدیثی که از سیده ی بانوان دو عالم علیها السلام است را نمی فهمم مبنی براینکه بهتر است زنان مردی را نبینند ومردان هم زنی رانبینند ..ایا معنایش این است که جنسیت آدم ها در برخورد های بین نامحرمان بروز نداشته باشد و بعد انسانی افراد بروز داشته باشد یا اینکه نه زنان مردان را نبینند ومردان نیز زنان را ؟! اگر اولی صحیح است میخواهم بدانم آیا این واقعا در عمل اتفاق می افتد یا خیر .. یک زن هرچقدر هم بروز زنانه و جنسیتی نداشته باشد باز هم یک زن است و مورد توجه است ومردان به او توجه دارند پس آیا نمی توان گفت با تناقض روبروایم از طرفی می گویند با حجاب و بدون بروز جنسیتی در جامع حضور داشته باشید از طرفی هم یک زن نهایت تلاشش را بکند که در جامعه بروز انسانی داشته باشد نه جنسیتی ،باز هم مردان به او نگاه جنسیتی خواهند کرد،یعنی یک زن در هرصورت یک زن است هرچند که متخلق به رفتار اسلامی و ایمانی باشد ، نمی دانم شاید هم دچار تفکرات طالبانی شده ام چه کنم وقتی من به چشم خودم می بینم که واقعیت جامعه چیز دیگری است وبه یک زن محجبه ی باوقار متین که بدون بروز جنسیتی می خواهد یک فعالیت اجتماعی داشته باشد یا در دانشکاه رفت وآمد کند و.. بانگاه جنسیتی روبرو است .من دچار تناقض شده ام نمی دانم چه کار باید کرد آیا زنان بروند حوزه تا مصون باشند ؟!یک زن اگر بخواهد سیرو سلوک داشته باشد یعنی روحش را از آفات مصون بدارد باید از جامعه دور باشد تا از این نوع نگاه ها مصون بماند؟!پس حرف آقا چه میشود ؟!آقا هم نظر اول را دارند یعنی بروز انسانی باید افراد داشته باشند نه جنسیتی..ولی واقعیت جامعه اینگونه نیست یا من به اشتباه واقعیت جامعه را اینگونه می بینم ،راهنمایی بفرمایید.2) اینکه میگویند حضرت زهرا سلام الله علیها بنا به ضرورت از خانه بیرون آمدند و به مسجد رفتند و یک فعالیت اجتماعی این چنینی داشتند..اگر آن موقع شرایط الان جامعه ی مارا داشت آیا بانو بازهم وارد یک سری ازفعالیت های فکری فرهنگی که نیاز به حضور در جامعه است می شدند ؟!اعوذ بالله از این سوالهایم !چه کنم که فکرم مشغول است در رابطه با حضوردر جامعه و فعالیت اجتماعی. باتشکر. حلال بفرمایید وقتتان را میگیرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی شما سعی نداشته باشید بدون بروز جنسیتی وارد جامعه شوید دیگر به شما مربوط نیست اگر مردی باز نگاه جنسی داشته باشد، دیگر شما مسئول ایجاد آن نگاه نیستید و همین‌طور که می‌فرمایید شرایط تاریخی ما دیگر اجازه نمی‌دهد مثل زمانی زندگی کنیم که معنا نمی‌داد یک زن در جامعه حاضر شود. نظرتان را به صحبت‌های حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» جلب می‌کنم که می‌فرمودند: «ما مفتخریم‏ که بانوان ما و زنان پیر و جوان و خرد و کلان، در صحنه‏هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند. و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشور اسلامى از واجبات مهم است شرکت و از محرومیت‏هایى که توطئه‏ى دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آن‏ها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى از آخوندهاى بى‏اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده‏ اند».چنانچه ملاحظه مى‏فرمایید از نظر دانشمند اسلامى و یک اسلام‏شناس واقعى مثل حضرت امام‏ خمینى‏ «رحمةاللّه‏ علیه» اولًا؛ حضور فعال زنان در صحنه‏هاى فرهنگى و نظامى یک افتخار محسوب مى‏شود. ثانیاً؛ مقابله ‏ى زنان را در مقابل توطئه‏ هایى که مى‏خواهند آن‏ها را منزوى کنند یک کار بزرگ و ضرورى مى‏دانند. موفق باشید
3024
متن پرسش
با سلام وعرض ادب محضر استاد طاهرزاده در محافل سیاسی از سوی برخی افراد برای دوره ریاست جمهوری آینده طرحی به نام (دولت وحدت ملی ) ارائه شده است ماهیت و هدف این طرح چیست؟ با تشکر(با توجه به اینکه به نظر می رسد این طرح هنوز ماهیت خود را پیدانکرده بنده اصراری بر پاسخگویی در این وهله زمانی ندارم )
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده معتقدم این طرح از طرف کسانی است که ابتدا سعی کردند جهت انقلاب را به سوی لیبرالیسم بکشانند و بعد هم نهایت موانع را برای دولت آقای احمدی‌نژاد ایجاد کردند و حالا داد می‌زنند دولت موفق نبوده. مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در هفته‌ی دولت جواب آن‌ها را دادند و فرمودند این‌ها حرف‌بافی است. چون انتقادهایشان دلسوزانه و برای خدمت به مردم نیست، بیشتر خودشان مطرح‌اند. موفق باشید
2475
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید همسرم انسان خوبی است و از بچگی طوری تربیت شده که به تمام حرفهای پدر و مادرش گوش میدهد و خواسته هایشان را انجام میدهد.همه ی مسئولیت خانواده شان را بر عهده دارند(کارهای داخل منزل(جز آشپزی) و بیرون منزل ) فقط کسب در آمد با ایشان نیست . و علت تمام دعواهایمان همین است و ایشان آیه های قرآن برای احترام به والدین را برای من یادآوری میکنند ولی من خیلی حساس شده ام و گوشم به این حرفها بدهکار نیست از جایی شندیم که چون همه بعد از ازدواج سرگرم خانواده میشوند و پدر و مادر را فراموش میکنند قرآن این همه تاکید کرده.آیا این حرف درست است؟ اصلا چرا به اندازه ای که به نیکی به پدر و مادر سفارش شده حرفی از همسر زده نشده؟ لطفا راهنمایی کنید شاید من اشتباه میکنم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به همان دلیل که فرمودید در اسلام بر رعایت حقوق والدین تأکید شده ولی اگر مرد حقوق همسر را جهت رعایت حقوق والدین زیر پا بگذارد همان اندازه معصیت کرده که حقوق والدین را به جهت رعایت حقوق همسر نادیده بگیرد. موفق باشید
11504
متن پرسش
سلام استاد: در پاسخ سوال 11490 نفرمودید شرح توصیه امام صادق (ع) به عبدالله ابن جندب در کجای سایت قرار داره. هر چی گشتم پیداش نکردم. لطفا اگر ممکنه لینکش رو بذارید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دی‌وی‌دی‌هایی است که گروه فرهنگی المیزان تهیه کرده‌اند. با حاج آقای نظری تماس بگیرید (09136032342). موفق باشید

11192

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بر اساس نص آیات و روایات بایستی انسان در مواجه با نامحرم غض بصر کند، من خانمی هستم شاغل و پای بند به مذهب، استاد ولی مشکلم این است که وقتی که می خواهم با نامحرم صحبت کنم خجالت می کشم سرم و یا چشمم را به زیر بندازم و بدون قصد بد موقع صحبت کردن با نامحرم صرفا به دندانهای طرف مقابل نگاه می کنم؛ حس می کنم وقتی به فرد مقابل نگاه نکنم فضا سنگین می شود. چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع‌بندی عموم فقها آن است که اگر در مصاحبه با طرف مقابل بدون قصد ریبه به صورت او نگاه شود جایز است. موفق باشید
7022
متن پرسش
سلام علیکم . شما در خصوص سلوک آقای قاضی و امام میفرمایید سلوک آقای قاضی مربوط به دوران اجتماعی ایشان است و باید عنصر زمان آگاهی داشت. حال میخواستم درباره ی سلوک آیت الله بهجت بپرسم . ایشان که دیگر هم عصر ماست و چهار سال بیشتر از رحلت اشان نمیگذرد . من احساس میکنم سلوک مرحوم بهجت ذیل سلوک امام نبوده است و به نظرم بیشتر جنبه ی فردی دارد تا اجتماعی . نظر شما چیست میشود کمی توضیح دهید ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض کردم این بزرگان با ملکاتی که تا چهل سالگی به دست می آورند زندگی را ادامه می دهند. سه جلد کتاب در جمع بندی سخنان ایشان هست که نشان می دهد چقدر در زمان خود هوشیارانه جریان ها را دنبال می کردند. خدا ایشان را رحمت کند که چقدر خوب انقلاب اسلامی را شناختند و از آن پشتیبانی کردند. موفق باشید
6180
متن پرسش
باسلام خدمت استاد: سوالم این است که با پدر و مادری که چندین سال است همیشه در حال ایراد‌گرفتن از هم و جر وبحث هستند چگونه برخوردی باید داشت؟ برای این‌که هم خصلت‌های زشتشان در من اثر نگذارد و هم این‌که می‌ترسم عاق شوم. با توجه به این‌که بعداز این همه سال بنده دچار مشکلات عصبی شده وگاهی عکس العمل تند نشان میدهم ولی بعد عذاب وجدان میگیرم و این که زمانهایی هم که چیزی نمی‌گویم دچار خودخوری و باز فشارهای عصبی می‌شوم بهترین روش برخورد وآنچه خدا می‌پسندد چیست تا هم از این فشارها کم شود و هم دچار خوی زشت‌شان نشوم با توجه به اینکه امسال برای کنکور ارشد می‌خوانم و این فشارهای عصبی‌ام را بیشتر کرده به نظر شما چه کنم؟ آیا خوب ست در صورت فراهم‌شدن شرایط برای مدتی در جایی غیر از خانه‌مان ساکن شوم یا بهتر است با وجود این وضعیت خانه را تحمل کنم که برایم بسیار سخت است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد چیزی جدای آنچه خودتان در رابطه با احترام به والدین می‌دانید، نمی‌دانم و در مورد اخیر باید با کسانی مشورت کنید که از جزئیات زندگی شما و روحیه‌ی شما و پدر و مادرتان اطلاع دارند. موفق باشید
2916
متن پرسش
با سلام. استاد گرانقدر مدتی پیش کتاب «خودمقدس شما» نوشته وین دایر را می خواندم برخی از مباحثش شبیه کتاب شما با عنوان آشتی با خدا... بود.-به هرحال به نظر می رسد او هم در حقایق عالم غور کرده و طعم حقایق را چشیده- به نظرم رسید به شما پیشنهاد دهم حیف است کتاب شما به زبان انگلیسی و فرانسه و آلمانی و امثالهم ترجمه نشود. چه خوب بود اگر شما کتابتان را با دید جهانی شدن ویرایش کرده و ترجمه نموده و از طریق سفارتهای ایران و یا.... به دست مردم جهان می رساندید. حیف است ایشان بی بهره باشند.موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از پیشنهاد جنابعالی تشکر می‌شود. گروه فرهنگی المیزان موضوع را تحت بررسی دارد. موفق باشید
2115

حقوق همسربازدید:

متن پرسش
با سلام و ادب و احترام خدمت استاد گرامی در خصوص ارتباط فرزند بامادر و همسر آیا می توان گفت بر اساس آیات قران تقدم مادر بر همسر برداشت می شود؟ همسر بنده فردی متدین و متعهد است منتهی بعضا (هر چند خودم ایشان را به دیدار و ارتباط با مادرشان همیشه تشویق می نمایم و ابدا از این کار منع نمی کنم)در این زمینه من احساس می کنم حق من را ادا نمی فرمایند و می گویند تقدم با مادر است و آن کاری که من از ایشان تقاضا کرده ام را انجام نمی دهند. سوال دیگر این است که ما در روایات مشاهده می کنیم که به همکاری مرد در امور منزل و کمک به همسر توصیه فراوانی شده و شاهد مثال همکاری حضرت علی ع در امور منزل به حضرت زهرا س است.من احساس می کنم همسرم علی رغم مذهبی بودن تمایلی به این گونه روایات در عمل نشان نمی دهند و در امور منزل همکاری ندارند و حتی در شرایط سخت مانند بارداری کمکی در امور منزل ندارند و می گویند من از کار منزل خوشم نمی آید.(البته کمک قطره ای ایشان را نادیده نمی گیرم و متشکرم).چگونه می توان نگرش ایشان را تغییر داد چون واقعا بعضی مواقع به دلایل شرایط جسمی نامساعد انجام کار برایم مقدور نمی باشد.با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- والدین و همسر هرکدام حق خودشان را دارند و عدم رعایت حق هرکدام معصیت خود را دارد. چون عموماً وقتی انسان ازدواج کند والدین را فراموش می‌کند، بر حقوق والدین تأکید شده 2- به همان اندازه که زن و مرد کمک‌کار همدیگر باشند ثواب و برکات الهی را نصیب خود می‌کنند و مرد باکمک به همسرش در مواقعی که همسر نیاز به کمک دارد هنر عشق‌ورزیدن را در خود رشد می‌دهد. موفق باشید
699
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی من سوالی داشتم پیرامون انتخاب همسر . بعد از آشنایی با مباحث شما به این احساس رسیدم که خیلی از افراد تنها ادعای دینداری می کنند و این گونه نیستند در واقع.مشکلی که من با اون برخورد کردم اینست که خواستگارانی که دارم از لحاظ مذهبی بالا هستند اما نسبت به مدرنیته و جلوات آن بی اهمیت هستند .مثلا فکر کنید که مذهبی هستند در حال اینکه به تکنولوژی هم اهمیت می دهندو ساده زیستی اهمیت چندانی ندارد.از آن جایی که تقریبا اکثر افرادی که به خواستگاری من می آیند این گونه اند سوال من اینست که این موضوع چقدر حائز اهمیت است ؟ من باید چه طور تصمیم بگیرم و چه چیزی را در انتخاب ملاک قرار بدهم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، علیک السلام: بالاخره ما باید با همین انسان‌ها زندگی کنیم، عمده آن است که وقتی انسان مذهبی شد و الگوی او امام معصوم باشد به‌راحتی به تعادل می‌رسد و می‌توان با کمی گذشت با او زندگی کرد. پس ملاک شما در انتخاب همسر، ایمان او باید باشد و این‌که روی‌همرفته حکم الهی را در امور فردی و اجتماعی پذیرفته‌اند. موفق باشید
166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا باسلام خدمت استاد گرامی در بحث تفسیر قرآن شنبه شب (آیه 14سوره مبارکه روم) کلمه یتفرقون را شما تنهائی محض معنی فرمودید.وقتی که به تفسیرالمیزان مراجعه کردم دیدم حضرت علامه رحمت الله علیه این کلمه را با توجه به دو آیه بعدی به معنی جدائی آنهم جدائی مومنین وکفار شرح فرموده اند.سوالم از استاد عزیز وگرامی این است که اگرچه بحث تنهائی در قیامت باآن ظرافت ودقت ووسعتی که شما فرمودید مطلبی است حق ولی شاهد آن چه از نظر تطابق معنی لغوی وچه از نظرمجاورت با دو آیه بعدی درچیست؟ با تشکر وعرض پوزش
متن پاسخ
باسمه تعالی جواب: سلام علیکم : از نظر لغت یکی از معانی «تفرق» تنهایی و جدایی است، ولی از طرفی روح فرمایش علامه(ره) انسان را متوجه نکته‌ای که عرض کردم نیز می‌شود. چون در آیه‌ی مورد بحث موضوع تبیین چگونه موقعیت مشرکان در قیامت مورد بحث است و چون در آیه‌ی بعدی در تبیین جایگاه مؤمنین، اوج اتصال آن ها را به کامل‌ترین جنبه‌ی حقیقت می‌رساند، مقابل چنین حالتی برای مشرکان همان تنهایی و جدایی از هر حقیقتی است. موفق باشید
13279
متن پرسش
سلام: بنده از دانشجویان سابق دانشگاه صنعتی هستم که از طریق شما با مفهوم غرب ، تکنولوژی و.. آشنا شدم و حرف های شما سوالاتی را در ذهنم ایجاد کرد که مسیر مطالعات (و شاید زندگی) ام را عوض کرد. از این بابت از شما متشکرم. اما گله ای هم دارم. در طول مطالعاتم متوجه شدم که بیشتر سخنان شما مشابه با دسخنان دکتر داوری و مرحوم فردید است و ریشه ی افکار ایشان هم به هایدگر برمی گردد. سعی کردم کتاب وجود و زمان هایدگر را بخوانم که خودتان حتما می دانید که چه متن سنگین و پیچیده ای دارد! البته از کتاب ها و مقالات دیگر هایدگر استفاده کردم و حتی در حال خواندن راهنمای کتاب وجود و زمان (به زبان انگلیسی) هستم اما فکر می کنم کتاب «وجود و زمان» هایدگر به منزله ی کلیدی برای ورود به بحث غرب زندگی و نقد تکنولوژی است با توجه به این که هایدگر فیلسوفی دقیق و نکته بین است و قدم به قدم مخاطب خود را پیش می برید و دنیای جدیدی را در مقابل او قرار می دهد. اعتقاد دارم اگر کسی متوجه این کتاب بشود به راحتی می تواند باقی قضایا را درک کند. کوتاه سخن این که چرا شما مانند سایر آثاری که شرح صوتی شان را بر روی سایت قرار دادید کتاب وجود و زمان را شرح نمی دهید و البته از شما خواهش می کنم این کار را انجام دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما با روبه‌روشدن با حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و انتقادهای اجمالی که ایشان در راستای تحقق اهداف انقلاب اسلامی نسبت به فرهنگ غربی داشتند، متوجه شدیم تفصیل آن انتقادها در کلام امثال دکتر فردید و دکتر داوری نهفته است و لذا در راستای نظر به اهداف انقلاب اسلامی و عبور از غرب، از سخن آن اساتید محترم استفاده کردیم و همان‌طور که می‌فرمایید آن‌ها نیز مکرراً اشاره به اندیشه‌ی هایدگر به عنوان منظم‌ترین متفکر نقّادِ غرب، می‌کردند. بنده چند بار کتاب «هستی و زمان» هایدگر را با ترجمه‌های فارسی آن خوانده‌ام و متوجه شدم این کتاب مثل کتاب فصوص الحکم محی‌الدین باید توسط استادی توانا که یک نحوه احساس ارتباط روحی با هایدگر دارد، تدریس شود که مسلّم آن استاد من نیستم. ولی این یکی از نیازهای اساسی امروز ما است. اخیراً جناب آقای دکتر صافیان در دانشگاه اصفهان با بعضی از علاقه‌مندان، شروع کرده‌اند و بنده هم به ایشان تأکید کردم که این کتاب باید تدریس شود تا طالبان تفکر هایدگر نسبت به این تفکر سرگردان نمانند. موفق باشید

8930
متن پرسش
با سلام: استاد همیشه تاکید دارند که برای ورود به حوزه به غیر از علاقه استعداد هم مهم است چگونه باید متوجه شد که استعداد داریم یا نه؟ با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمراتش در دروس دبیرستانی به‌خصوص درس عربی کم‌تر از 15 نباشد. موفق باشید
7496
متن پرسش
سلام علیکم. درمان عملی توهم چیست؟ درضمن سوالی رانوشته بودم اما هنوز جوابش را نداده اید. باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید ایمیل خود را در دادن سوال ثبت کنید تا نخواهید به دنبال سؤال‌تان بگردید، به‌خصوص که اگر سؤالات به اشخاص بر‌گردد در معرض دید عموم کاربران قرار نمی‌دهیم. در مورد رفع توهّم همچنان‌که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شده باید با تعقل بر روی متونی که با عقل نوشته شده، جنبه‌ی عقلانی خود را تقویت کرد. مثل کتاب‌های شهید مطهری و آیت‌اللّه جوادی و آقای صفائی حائری. و از همه مهم‌تر تفاسیر قرآن است. موفق باشید
6911
متن پرسش
با سلام در جواب سوالی فرموده اید:نفس حیوانات نیز مجرد است ولی ظاهراً تشخص ندارند که هر حیوانی خودش باشد، بلکه هر حیوانی در صورت نوعیه‌ی خود محشور می‌شود. مثل این‌که همه‌ی گوسفندها در نوع گوسفندی محشور می‌شوند زیرا انتخاب خاصی نداشته‌اند تا با شخصیت خاصی محشور شوند .پس روایاتی که در آنها گفته شده که حتی اگر یک حیوان به دیگری بیهوده شاخ زده باشد در قیامت حسابرسی میشود چیست؟صورت نوعیه به چه معناست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین نکته که در آخر اشاره می‌فرمایید واژه‌ی «ظاهراً» را به‌کار بردم چون بعضاً دیده شده روحیه‌ی بعضی ازحیوانات از همدیگر متفاوت است و در سوره‌ی انعام در آیه‌ی(38) می فرماید:« وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطیرُ بِجَناحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ » بنده تفسیر علامه در این قسمت بحث را از حشر صورت نوعیه‌ی حیوانات بالاتر می‌برند. می فرمایند: هیچ جنبنده‏اى در زمین و هیچ پرنده‏اى که با دو بال خود پرواز مى‏کند، نیست مگر این‌که امت‌ها و مجتمعاتی همانند شما هستند و ما هیچ چیز را در این کتاب تکوین فروگذار نکردیم که بی‌حساب به‌وجود آمده باشد، سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى‏گردند. می‌خواهد بفرماید: حیوانات زمینی و هوایی، امت‌هایی هستند مثل شما و مثل شما به طرف رب خود محشور می‌شوند. ملاک حشر، احقاق حق است که در آن اختلاف دارند. در کتاب کوتاهی نشده و هر چه رعایت آن واجب بوده، حقش داده شده، به همین جهت ضمیری که مخصوص ذوی‌العقول است آورد. «هیچ جنبنده‌ای نیست در زمین و هیچ پرنده‌ای که با دو بال خود پرواز می‌کند نیست، مگر این‌که همه‌ی آن‌ها مانند شما انسان‌ها امت‌ها و مجتمعات هستند و ما در کتاب تکوین، چیزی را بی‌حساب بوجود نیاوردیم» طبق آیه‌ی فوق باید حیوانات هم مثل انسان‌ها در بازگشت به سوی خدا مثل انسان‌ها باشند زیرا ملاک حشر به‌سوی خدا نوعی از زندگی ارادی است که راهی به سوی سعادت یا بدبختی در آن باشدو تفکر عمیق در مورد حیوانات ما را متوجه می‌کند که آن‌ها هم دارای آراء فردی و اجتماعی هستند که موجب جلب منافع و دفع مضار برای آن‌ها می‌شود و گاهی چیزهایی می‌فهمند که ما نمی‌فهمیم و مثل آدمیان، خوب و بد را تشخیص می‌دهند وگرنه چرا باید انواع مختلف‌شان در آراء مختلف باشند. و گاهی یک خروس تند خو و یکی نرم‌خو باشد مثل اختلاف انسان‌ها، و چطور آراء انسان‌ها در زندگی اخروی‌شان مؤثر است و در حیوانات مؤثر نباشد؟ و چون افرادی از حیوانات را می‌بینیم که ظلم می‌کنند پس باید برای آن‌ها نیز حشر در کار باشد. در آیه‌ی 61 سوره‌ی نحل می‌گوید: «وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَآبَّةٍ...» اگر خدا می‌خواست مردم را به کیفر ظلمشان بگیرد، هیچ جنبنده‌ای روی زمین نمی‌ماند» این نشان می‌دهد که جنبنده‌ی ظالم هم هست. خلاصه معنی اختیار این است که انسان وقتی بعضی از امور را تشخیص نمی‌دهد و نمی‌تواند بفهمدآیا تصرف در آن نافع است یا مضر، فکر را به کار می‌اندازد تا نفع و ضررش را در بین سایر محتملات معلوم نماید و اما اگر مانند موش در نظر گربه و گربه در نظر موش، نفع و ضررش روشن باشد؛ از همان اول بدون درنگ و بدون هیچ احتیاجی به تفکر، اراده‌ی خود را در تصرف به کار می‌اندازد. حال وقتی صحیح باشد که بگوییم حیوانات هم تا اندازه‌ای، خالی از معنای اختیار نیستند و آن‌ها هم از این موهبت سهمی دارند، هر چه هم ضعیف باشد، چرا صحیح نباشد احتمال دهیم که خداوند حد متوسط از همان اختیار ضعیف را ملاک تکالیف مخصوص قرار دهد که مناسب با افق فهم آنان باشد و خلاصه راهی باشد که از آن راه پاداش دادن به حیوانِ مطیع و مؤاخذه از حیوانِ سرکش صحیح باشد (مثل خروسی که سر صبح می‌خواند با خروس بی محل). از این آیه می‌توان نتیجه گرفت حیوانات نیز کمالی دارند و به سوی کمال در حرکت‌اند حتی بعضی از آن‌ها شعور بالایی دارند. می‌فرماید: به حضرت سلیمان سخنان پرنده را آموختیم «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْر» این نشان می‌دهد آن‌ها فکر می‌کنند و حرف برای زدن دارند، مثل این‌که با سایر ملل حرف دارند و ما نمی‌فهمیم. هدهد برای حضرت سلیمان برهان توحید اقامه کرد و گفت: چرا قوم سبأ خورشید می‌پرستند و لذا در آخر آیه‌ی مورد بحث می‌فرماید: «إِلى‏ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ» به سوی پروردگارشان محشور می‌شوند. این نشان می‌دهد حساب و کتابی دارند و به اندازه‌ی شعوری که دارند مسئول. موفق باشید
3246
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی سوالی دوستی پرسیده بود در مورد اقای مجتهدی و زن حائظ جوابی که فرموده بودید به نظرم ایراد بر ان وارد است فقه امده و حداقل های لازم جهت رعایت را بیان فرموده یعنی یک دیندار باید این امور را حتما انجام دهد یا ترک کند ولی اگر کسی بخواهد از مراتب ایمان بهرمند شود به همان میزان باید عمل خود را ارتقا دهد مثلا همه باید نماز بخوانند این یک تکلیف لازم الاجرا برای همه است اما اگر کسی بخواهد از معنویت بهره بیشتری ببرد حتما باید نماز شب بخواند تا جایی که همه بزرگان فرموده اند بدون ان نمیتوان به جایی رسید یا اینکه در مرتبه ای لازم میشود انسان به این شعر که حدیثی از حضرت علی است عمل کند پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم در مورد مسائل خوردنی هم همین است ابتدا باید از حرام قطعی احتراز کرد جایی هم تکلیف ان است که از دست پخت زن حائز اجتناب کرد و ربطی به اهل کرامت و عارف ندارد مثلا فرزند اقای بهجت نقل میکرد زمانی پدرم امد چایی بخورد در اتاق ما بعد بلند شد رفت علت را پرسیدم فرمود فرزندت وارد شد عروسکی در دست او بود که لخت بود نمیخواستم چشمم به ان بیفتد در صورتیکه از لحاظ فقهی مشکلی ندارد و تکلیف اور نیست درست است هر انچه گفتیم در دین هست خارج از دین نیست ولی فقه قسمتی از دین هست که حداقلهای لازم را بیان نموده است
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ملاحظه کنید مثالی که زدید فقها مبنا دارند که مجسمه – اعم از عروسک یا غیر عروسک – مانع حضور انوار ملائکه در آن محل‌‌است ولی دوری از دست‌پخت زن حائض به خودی خود مبنایی ندارد که لازم باشد احتیاط کرد. به همین جهت باز تأکید می‌کنم اگر حرکتی مبنای فقهی ندارد – اعم از آن‌چه فقه به عنوان احتیاط مطرح می‌کند یا صریح نظر می‌دهد - نباید مدّ نظر سالک قرار گیرد در همین رابطه گفته می‌شود کسی باید وارد سلوک عرفانی شود که از فقه اطلاعات کافی داشته باشد و این فقه است که معلوم می‌کند چه‌چیزی واجب است و چه‌چیزی حرام و چه‌چیزی مستحب است و چه‌چیزی مکروه. سالکِ عارف سعی می‌کند در عین رعایت واجب و ترک حرام نسبت به امر مستحب کوشا باشد و حتی‌الإمکان از مکروه پرهیز کند و هرچیزی خارج از چنین محدوده‌ای یک کار من‌درآوری است و معلوم نیست برای سلوک بی‌خطر باشد. موفق باشید
2886
متن پرسش
اقای ابراهیم فیاض در مصاحبه ای در پاسخ به این سؤال که آیا سروش را به نوعی می‌توان ادامه مطهری دانست می‌گویند‌: «بله، ادامه کارهای آخر آقای مطهری است. من زمانی که قبض و بسط تئوریک یک شریعت را پیش خود آقای سروش می‌خواندم به این نتیجه رسیدم که مباحث آن ادامه همان «اسلام و مقتضیات زمان» آقای مطهری است» نظر جنابعالی چیست؟ با تشکر!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فکر نمی کنم حرف درستی باشد، زیرا تئوری قبض و بسط تئوریک شریعت نظر به نتایج علم مدرن دارد و معتقد است شریعت باید خود را با داده‌های علم مدرن منطبق کند، در حالی‌که مرحوم شهید مطهری در کتاب «اسلام و مقتضیات زمانه» نظر به حقیقت دارند و معتقد اند در ذیل حقیقت باید شرایط زمانه را در نظر گرفت و این دو نگاه تفاوت اساسی دارند. موفق باشید
1778

تعبیر خواببازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار آیا خواب می بینیم باید در جهت یافتن معبر و تعبیر آن تلاش کنیم-چندی پیش خواب علامه حسن زاده را دیدم که سه دستور به من دادند دو مورد اول را انجام دادم که دومی اش یادم است گفتند از روی تیغ ها بدو که انجام دادم و مورد سوم زنبورهایی به طرفم فرستادند که نبایدظاهرا می ترسیدم یا فرار می کردم ولی از ترس اینکه وارد دهانم بشوند ترسیدم و درست انجام ندادم --- و همچنین چندی پیش خواب شیر زیاد میددم که دنبالم می کرد و من فرار می کردم و به یک جا پناه می بردم (خیلی از این خواب برام تکرار شده است ) با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام با عرض معذرت؛ بنده علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید
15312
متن پرسش
با سلام: از برخی سخنان علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی این طور استنباط بنده هست که کل ماسوا عین الربط به حق اند و از طریق این مبنا ماهیات موجوده رو نفی میکنن و قائل میشن به این که عین الربط چون هیچ ذاتیتی از خود نداره و تمام وجود اون شآنی از وجود علت هست ماهیت هم نداره و ما اگه ماهیات رو موجود در خارج احساس می کنیم این در واقع ظهور وجود بر ذهن انسانه که ذهن در صقع خود نحوه ای استقلال برای موجود میسازه و ماهیات رو در خودش انشاء میکنه. خلاصه کلام اینکه ماهیات موجوده در قول مشهور حکما در قول آقای جوادی و طباطبایی در واقع ساخته ذهن هستند اما نه ساخته نیش غولی اگه ما در ارتباط با خارج انسان با قامت خاص یا درخت با شاخه و برگ و... می بینیم این ها انشاء ذهن ماست وگرنه در خارج یک حقیقت صرف و بسیط بدون تشکیک هست که ظهورش بر نفس ما به این اشکال هست نه اینکه اینها در خارج باشه... آیا این برداشت بنده رو از کلام آقایون شما صحیح میدونین؟ سوال 2: من احساس کردم شما در دروس حمد امام می خواهید در نهایت این نتیجه رو بگیرید تایید می فرمایید؟ سوال 3: اگه این برداشت من صحیح باشه یعنی تجلیات الهی فقط تجلیات معرفتی هست حالا این سوال مطرح میشه که مگه ذهنی هست و انسانی هست که حق تعالی به اون تجلی معرفتی بکنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برداشت خوبی است البته اگر نظر به عین الربط بودن مخلوقات نظر به وجود اشیاء باشد و از مقام امکانیِ عین ثابته‌ی آن‌ها غفلت نشود چیزی که در سوال سوم برای‌تان پیش آمده‌است. آری از نظر وجودی موجودات عین ربط به علت حقیقی‌شان هستند ولی امکان‌شان از خودشان می‌باشد.

8219
متن پرسش
سلام خدمت استاد دوست داشتنی اخیرا در دانشگاه به خانمی علاقمند شدم که با شناختی که ازش دارم اصلا گزینه مناسبی برای ازدواج نیست و میدونم اون از عالم دیگه ایه و من از عالم دیگه ای اما متاسفانه نمیدونم چرا به ایشون واقعا علاقمند شدم چه کنم این محبت از دلم خارج بشه جنس علاقه هم هوس نیست از خدا و ولی عصر اساسی کمک خواستم مرتفع شده اما هنوز ته دلم درگیره توی دانشگاه سعی میکنم بهش نگاه نکنم که میل تشدید بشه اما به هر حال اسیرم کرده وای بر من که به فرموده صادق آل محمد:دلهایی که از محبت خدا خالی میشود و خدا آنها را به عشق های زمینی مبتلا میکند
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تجربه‌ی دوره‌ی جوانی است، می‌رود و تنها خاطره‌ی آن احوالات برایت می‌ماند و زمینه‌ی تحقق روح عرفانی‌ات می‌شود. می‌گویند عرفا عموماً تجربه‌ای از عشق زمینی را داشته‌اند ولی چون تن به آن عشق خاکی ندادند، راه عشق روحانی در جلوشان گشوده شد. موفق باشید
نمایش چاپی