باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چون چنین احوالاتی را تجربه نکردهام نمیتوانم نظر دهم. ولی نمیتوان هم مسئله را به راحتی مردود شمرد. واللّه اعلم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن قیامتی عین روح است و مرتبهی بالاتری در میان نیست. در این مورد سری به جواب سؤال شمارهی ۲۵۰۴۳ بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، ما چنین ورودی در آموزههای دینی نداریم. چرا به همان راهی که ادعیهی ما در مقابلمان گذاشتهاند نرویم؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم کار غلطی باشد. به قرآن رجوع میکنیم به امید اینکه آیات با ما سخن بگویند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بر سر انواع انرژی است. میتوان حدس زد که نحوهی بودنِ جنّ مثل یکی از انواع انرژی باشد، ولی با این حساب که یک موجود زنده است با شعور و درک و فهم خاص خود، که بدن او از جنس انرژی است و از جنس بدن ما نیست. در این مورد کتاب «سفینة الصادقین» و کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» نکاتی را مطرح کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر پیامبر عظیمالشأن ما آن رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» که آگاه به همهی اسرار عالم است، نفرمودند: «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ ألا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» (بحارالأنوار، ج68، ص: 221). آری! نفحاتی است میآید و میرود، ولی راه را در مقابل ما میگشاید که از آن به بعد چگونه مسیر إلی اللّه را طی کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فشار قبر برای غیر مؤمن صورت افکار غلط و اعمال فاسد او است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکتهی ارزشمندی در رابطه با سخنان آیت اللّه جوادی اشاره فرمودید. ولی عنایت داشته باشید وقتی موضوع مورد بحث در آیات الهی شخصِ شیطان باشد که خداوند در موردش فرموده: «و ما یعدهم الشیطان إلا غرورا» یعنی شیطان هرچه ادعا کند جز فریب و دروغ نیست؛ پس عملاً آن نکته را متذکر شده که تأیید سخن شیطان نباشد که ادعا کرد پروردگارا تو مرا اغواء نمودی. زیرا آنچه مربوط به خودش بود و انتخاب و ارادهی خودش، به حضرت ربّ العالمین نسبت داد و مثل همیشه در اینجا نیز فریبکارانه سخن گفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان عشق را باید با معشوق حقیقی دنبال کرد و در این رابطه پیشنهاد بنده آن است که غزلیات جناب حافظ مؤثر خواهد بود. خوب است که سری به قسمت «ما و حافظ» سایت بزنید و غزل شمارهی 49 را مدّ نظر قرار دهید.جناب حافظ واقعاً نقش تاریخیِ حفظ انسانها را برای آنکه از عشقِ وَهمی به عشق حقیقی سیر کنند به عهده گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با رویکرد فهم تاریخی آنهم تاریخی که آن بزرگان در آن قرار داشتند و مطابق روح تاریخ خود عمل کردند، به خودی خود عقل را رشد میدهد و به میان میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جانا سخن از زبان ما میگویی. ولی متذکر باشید که همهی این ضعفها ریشه در کسانی دارد که مستقیم یا غیر مستقیم شیفتهی غرب و استکبارند و راهِ نجات ملت ما تنها با حفظ روحیهی انقلابی و مبارزه با استکبار میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از آن کتاب استفاده کردهام و چیز غیر قابل اعتمادی در آن ندیدم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از عجایب روزگار اینکه کسی بخواهد به دنبال بطلان فلسفه باشد. این حکایت از آن دارد که در رجوع به دین، قصد رجوع به حقیقت ندارد بلکه گرفتار محدودیتهای مفاهیم و آداب دینی است. وگرنه: «شاخ گل هر جا که میروید گل است». تفکیکِ مطرح در محافل مذکور، حکایت از بیتاریخی افراد دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تجربهی دیدن و عبور کردن از آثار آنچه گرفتار آن بودهایم، غیر از آن است که در آن عذابها گرفتار شویم و تازه نمیدانیم این حالات در برزخ پیش آمده یا حالت سکراتی دارد. ۲. تجربههای نزدیک به مرگ، تجربهی تجرد روح است و این ربطی به حضور در برزخ که بعد از قبض روح توسط ملک قابض پیش میآید و محاکمهی نکیر و منکر ظهور میکند ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد فهم نگاه شوپنهاور ابتدا باید کانت را مطالعه کرد و دوگانگی که بین نومن و فنومن و بحث مفاهیمِ استعلایی به میان میآورد و عملا اندیشهای را در مقابل ما قرار میدهد که ما هرگز نمیتوانیم به واقعیتهای خارجی دست بیابیم. در این راستا شوپنهاور معتقد است که کل جهان، همان ارادهی ما است و ارادهی ما جهان است نه آنکه جهانی در خارج محقق باشد. میماند که این اشکال بر او وارد است که اولا چه تفاوتی این نگاه با سوفسطائی گری دارد و ثانیا به هر حال این احساس بدیهی که هر کس مبتنی بر آن با عالم خارج ارتباط پیدا میکند چه میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در جریان نمازی که میفرمایید نیستم. ۲. عنایت داشته باشید که واسطه فیض بودنِ اولیاء الهی برای گرفتن حاجات از حضرت ربالعالمین بدین معنا است که بهترین راه رجوع به پروردگار را پیدا کنیم. زیرا وقتی در منظر و سیرهی اولیاء الهی به حضرت پروردگار رجوع میکنیم، معلوم است که خداوند با رحمت خاصهی خود با ما برخورد میکند. آری! ما و همهی انسانها و حتی اولیاء الهی تنها و تنها ربّ العالمین را قاضیالحاجات میدانند. ولی وقتی مثلاً از مولایمان حضرت علی «علیهالسلام» میخواهیم که ایشان واسطه شوند تا حاجاتی از حاجاتمان برآورده شود؛ عملاً آن امام را واسطه میکنیم. و یا وقتی از خداوند میخواهیم که به حقیقت زهرای مرضیه «سلاماللّهعلیها» فلان حاجت ما را برآورده کنند؛ عملاً داریم نظر میکنیم به زیباترین برخورد خدا به آن حضرت، تا در بستر آن بهترین برخوردها با ما برخورد کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر خوبی به سرتان زده است و فکر من آن است که بد نیست با کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست، شروع کنید. سعی بنده در آن کتاب این بوده که مخاطب کتاب امثال جنابعالی باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که اگر ملتی ولایت الهی را در نظام سیاسی خود به صورت رفراندم انتخاب کردند و در این راستا شخصی که کارشناس کشف حکم خداست به عنوان ولایت فقیه پذیرفتند، و انتخاب و ارادهی خود را در این راستا شکل دادند؛ بازهم نمیتوان گفت اسلامیت و جمهوریت با همدیگر جمع شده است؟ عرایضی در جزوهی «پاسداشتِ آزادی در جمهوریت انقلاب اسلامی» شده است می توانید آن را از روی سایت انتخاب کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه ازدواج امر مستحبی است یعنی خداوند در آن رخصت ترک آن را داده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از نظر مفهومی شیطان مثل هر انسان کافری متوجهی عقاب الهی است ولی به جهت فعالبودن نفس اماره نمیتواند به حکم خدا تمکین کند. 2- اتفاقاً انحراف از اسماء، همان انحراف از ائمه است زیرا اسماء الهی، مظاهر دارند و مظاهرِ تامّ و تمام آنها ائمه «علیهمالسلام» میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه مکرر عرض شده مردم ما از بعضی جهات هنوز از حالاتی که یک کشور استعمارزده گرفتار آن است، در نیامده. ولی بنیاد روحانی مردم چیز دیگری است و لذا در آینده با نسلی روبهرو هستیم که همطراز اهداف انقلاب خواهند بود. گمان میکردیم در سیطرهی فرهنگ سکولاریتهی مدرن که در حاکمیت نظام شاهنشاهی بر ما گسترش یافته بود، اسلامیت ما در حال رفتن خواهد بود. در حالیکه با حضور انقلاب اسلامی معلوم شد اسلام به سوی ما میآید و همین گمان را ممکن در مورد انقلاب اسلامی داشته باشیم غافل از اینکه انقلاب اسلامی سنت تاریخ ما است و به ما سپرده شده و ما، إحاله به آن هستیم. ممکن است گمان کنیم ماشین ما واقعیتر از ایدهی انقلاب اسلامی در این تاریخ است، در حالیکه ایدهی آن انقلاب بدون آنکه مستقیماً با ما سخن بگوید، ما را در سنت خود فرا گرفته و از بیتاریخی حفظ میکند. دیدگاهی که رخدادهای تاریخی را امور تاریخی میبیند، متعلق به گونهای خودفریبی است تا وقتی به راستی تفکر به میان نیامده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «تمدنزایی شیعه» شده است. باید به مرور با به ظهوررسیدنِ انسانی در تَرازِ انقلاب اسلامی، بهکلی هر سه نهاد کشور به صورت دیگری عمل کنند. در رابطه با معنایِ به ظهورآمدنِ انسان عرایضی در کتاب «مدرنیته و توهّم» شده است که چگونه با به ظهورآمدنِ انسانِ ابزارساز، تمدن غربی شکل گرفت. فعلاً وظیفهی ما آن است که با بازخوانی متون دینی در بهمیانآوردنِ انسانی که بناست از تمدن غربی عبور کند؛ تلاش کنیم. مسئلهی ما فعلاً این است. موفق باشید
