بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15420

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: منظور از سایه در آیه زیر چیست؟ تفسیر المیزان را هم نگاه کردم منتها منظور را نفهمیدم. (و لله یسجد من فی السموات و الارض طوعا و کرها و ظلالهم بالغدو والاصال ): (هر آنچه در آسمانها و زمین است به رغبت یا کراهت و همچنین سایه هاشان در صبح و شام برای خدا سجده می کنند) ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از «سایه» با نظر به ظاهر آیه، همین سایه‌ی اشیاء است که حتی سایه‌ها در مقابل خداوند خاضع‌اند. و از نظر باطن، «سایه» وجهِ منفیِ مخلوقات است که آن وَجه نیز بیرون از حاکمیت حق نیست هرچند انسان تصور کند در مقابل حکم خدا عصیان کرده است. موفق باشید

25857
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. در مورد حجاب: با توجه به فرمایشات حضرت عالی آن عده از کسانی که مسلمان نیستند و در ایران زندگی می کنند و به هر دلیلی حجاب را بر خود ملزم نمی دانند باید چه کنند طبق نظر اسلام؟ ۲. در مورد سوال روز پیش در مورد خودم: اولا منازل را با شرح حضرتعالی و استاد یزدان پناه کار می کنم. و ثانیا: اگر اشتباه نکنم خواجه عبدالله انصاری در باب مکاشفه، سه رتبه را به تصویر می کشد. اول مکاشفه علم است که برای سالک، گه گاه دست می دهد. اگر عارفی به مقامی بالاتر دست یافت و حالت او دائمی شد و به گونه ای رخ داد که عارف خود را در حالت کشف نبیند و به نحو تمام و کمال محو و فانی باشد، مکاشفه حال صورت گرفته است. و مکاشفه عین به معنای مکاشفه ای که همراه تجلی ذاتی الهی باشد، و عین ثابت و سر قدر با آن منکشف گردد. حال سوالم اینست که بنده به احتمال ۹۹ درصد در قسمت اول هستم - فقط وقتی کشفی رخ می دهد خوشحال نمی شوم - انگار چیزی درونم می گوید : خب که چه؟ اینها را می دهند تا تو را راضی کنند؟! من راضی نمی شوم به اینها...! در عین حال یک شوق ریزی گوشه قلبم می گوید همین هم از جانب دوست است - به کشف نگاه نکن به فرستنده نگاه کن. نمی دانم توانستم منظورم را برسانم یا نه؟ البته ذکر این نکته را ضروری می دانم که بگویم منظورم ناشکری و یا وسوه نیست الحمدلله - نوعی طلب بیشتر از خداست احساس می کنم. یا یک نوع حالت شوخی - نمی دانم ولله نمی دانم اسمش را چی بگذارم - اصلا زیاد نمی توانم توضیح بدهم - فقط می دانم که هیچ کشفی آن لذت خاص که برای برخی از دوستان را داده و چندین سال با لذتش زندگی کرده اند را به من نمی دهد! و این موضوع برای شخص خودم نگران کننده نیست، فقط یک مقدار کوچکی وسواس گرفتم! احساس می کنم با اصوات به جواب سوالم نرسیدم بهمین جهت مزاحم شدم - گرچه نمی دانم توانستم توضیح دهم یا نه! نمی دانم وسواس الکی شدم یا اینکه واقعا باید تجدید نظری کنم؟ شما بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قانوناً ملزم به حجاب‌اند، مثل آن‌که امام خمینی در فرانسه ملزم به قوانین آن کشور بودند. ۲. در سیر و سلوک انسان به مرور از احوال که به گفته‌ی شما حالِ خوش است و تا منزل ۵۰ در میان است، می‌گذرد و به لطف خدا به معارفی که در آن‌ها تلوّن نیست، می‌رسد. موفق باشید

25430
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: مدتی است متأسفانه برام عجیبه که یادم میره نماز بخونم! با اینکه حافظه ام هیچ مشکلی نداره و برای بقیه مسائل این مشکل رو ندارم و کاری رو فراموش نمی کنم. و هیچ وقت در عمرم نمازم رو ترک نکردم، ولی نمیدونم چرا چند وقتیه هر روز یادم میره نماز بخونم. به نظر شما دلیلش چیه؟ و چه باید کرد؟ متأسفانه چون فضای سایت عمومی است نمی تونم مسائلی که فکر می کنم در سوال مهمه درباره خودم توضیح بدم و از خداوند میخوام جواب من رو به قلب شما بندازه. خیلی ممنون بابت وقتی که میذارین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زندگی را طوری شکل دهید که اهمیت نماز دیده شود و این به شرطی است که جایگاه نماز را در زندگی بشناسید. موفق باشید

25285

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: محصل علوم اسلامی هستم و اعتقاد دارم باید به اجتهاد برسم. اما یک مشکل در مسیر راهم وجود دارد. اولا نمی دانم چگونه در مدت زمانی کوتاه به اجتهاد برسم تا بتوانم به تولید علوم انسانی اسلامی بپردازم. شما می دانید که با این وضع اجتهاد امروز شاید حدود بیست سی سال باید برای اجتهاد درس خواند. دنبال روشی هستم که این راه را کوتاه کند. سوال دیگری هم دارم از خودتان. شما روش مطالعه تان تندخوانی است یا کندخوانی و تامل بیشتر. به نظرتان کدام بهتر است؟ خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره چند سالی در درس خارج باید حاضر شوید و پس از آن به ورود تخصصی خود فکر کنید. ۲. نه! من در مطالعات، کارِ خودم را می‌کنم نمی‌دانم آن کار تندخوانی است و یا کندخوانی. موفق باشید

24605
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: استاد سوال ۲۴۵۸۱ برایم روشن نشد بحث بر سر زندگی شخصی نیست چرا که قطعا استاد پناهیان معتقد به اتراف و اسراف در زندکی شخصی نیستند مسئله ای که برای ما مشکل شده دو نگاه است که شما با روایاتی می فرمائید به کفاف قناعت کنید ایشان با روایاتی می فرماید به کفاف قناعت نکنید. سخن این است که استاد پناهیان می فرماید بقای حق و اسلام و مسلمین در این است که ثروت در دست کسانی باشد که حق را می شناسد یعنی بچه های مومن و مذهبی اما شما می فرمائید بچه های مومن و مذهبی به رفع نیاز و کفاف قناعت کنید. و جالب این که هر دو به دین نسبت می دهید. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم، بالاخره نمی‌توانیم از روایات کفاف در امور شخصی بگذریم. لذا باید ثروتمندشدنِ افراد متدین را در راستایِ کمک به جامعه قبول کرد و به نظر بنده این کار لازمی است. موفق باشید

24417

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده این روز ها مشغول درمانگری روانشناسی هستم. دانش آموخته ی کارشناسی ارشد هستم. از طرفی شاهد آنم که مراجع با مشکلات فراوانی مثل طلاق و افسردگی و اضطراب مواجه اند و از طرفی نسبت به درمان های غربی با توجه به مبانی اومانیستی آن رغبتی ندارم. در حوزه ی مبانی روانشناسی غربی که اومانیستی بودن آن کاملا مشخص است در حوزه ی روش هم که دین در آن جایی ندارد. با این حال آیا استفاده از تکنیک های درمانی غربی که مبتنی بر همان مبانی و روشمندی است اما به طور تنها ممکن است برای مراجع مفید باشد. ایرادی دارد!؟ یا بنا بر قاعده ی اکل میته در دوران گذار رسیدن به روانشناسی اسلامی می‌توان از تکنیک های غربی ها استفاده کرد!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نباید از روش‌هایی که دنیای مدرن به جهت روبه‌روشدن با مسائل فرهنگ غربی ابداع کرده است، چشم‌پوشی کنیم. آری! باید همواره افقِ انسان‌شناسیِ معنوی و اسلامی را مدّ نظر داشت. موفق باشید

24385
متن پرسش
سلام: عرض ادب و احترام خدمت استاد گران قدر: جناب استاد بنده فکر می کنم با بررسی هایی اساتید گرانقدری چون شما و دیگر بزرگان و سیره بزرگان، آنچه که در جامعه فعلی رخ داده نشأت گرفته از نبود سه عنصر شخصیت حریت و تفکر است که محصول ناکارمدی دستگاه های تربیتی افراد، اعم از خانواده، نهاد های آموزشی و ... می باشد و با ایجاد این عناصر در فرد به عنوان عناصر اصلی تربیت و نیروی محرکه پیشرفت فرد حتی با نبود آموزش ها خود به سمت عقاید، درس، فکر، تلاش و همه مثبت ها البته با شرایط تربیتی و پرورشی گرایش که مد نظر شما و اساتید همچون استاد پناهیان هست می رود حال با این تفاسیری که مجمل بیان شد و سخنرانی رهبر انقلاب در تاریخ ۱۳/۴/۱۳۸۶ در دیدار با نخبگان و دیدار های دیگر که به کرات فرمودند در مهمترین نقش زن که آنچه در درجه اول اهمیت قرار دارد مساله خانواده است و دیگر در مورد تربیت فرزند و... می توان گفت که وظیفه اصلی زن تربیت فرزند و وقتش را صرف او و خانواده کردن است و در صورتی که فرصت اضافه آورد به فعالیت های اجتماعی دیگر به ترتیب اولویت بپردازد؟ ببخشید بابت اطاله کلام. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز همین سخن درست است که رهبر حکیم و فرزانه‌ی انقلاب متذکر می‌شوند. مأوای حقیقی و اصلی یک خانم، خانه‌ی اوست می‌ماند که مواظب باشیم با یک جمله‌ی کلیشه‌ای که مثلاً زن باید در خانه‌ی خود بنشیند، او را از سایر فعالیت‌هایی که امروزه بعضاً در بیرون خانه است، محروم نکنیم. کتاب «زن و بازیابیِ هویت حقیقی» که حاصل بیانات رهبر معظم انقلاب است و کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» می‌تواند منشأ تفکر ما در این امر باشد. موفق باشید   

23990

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: کجا دانند حال ما .... الان که این درد دل رو خدمت شما عرض می کنم اشک از چشمانم سرازیر است. پس از دو ماه انتظار برای شنیدن ادامه جلسات فصوص متوجه شدم که ظاهرا این جلسات تعطیل شده و نفس ما بریده شده. راستش خودم هم از شدت حس دردی که از این خبر به قلبم وارد شده در تعجبم. حسرت و افسوس ... دارم به گناهانم فکر می کنم که چه کردم که خدا این رزق زلال رو از ما گرفت. چه مصیبت سنگینی! ربنا افرغ علینا صبرا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم جای نگرانی نباید باشد، زیرا بنا شد رفقایی که مایل‌اند مباحث فصوص را دنبال کنند، نام نویسی کنند تا صوت مباحث فصوص که قبلاً انجام شده است؛ در اختیارشان قرار گیرد. در ثانی: آیا بحث سوره‌ی فتح که بنا شد ادامه یابد، در همان راستا، جان و دل را مورد خطاب قرار نمی‌دهد؟ موفق باشید

23853

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آيا شما فكر نمي كنيد مطالب زهد گرايانه كه در كتاب فرزندم اينچنين بايد بود آورده ايد باعث دلزدگي دين يا برعكس باعث دست كشيدن از كار و تلاش در جامعه و اكتفا به حداقل ها گردد. مثال : آوردن شعر مولوي در باره خراب كردن خانه تن جهت رسيدن به گنج يا مثال خانه پيامبر در مدينه در حالي كه مي دانيم بسياري از امامان از نظر زندگي دنيايي داراي اموال و ثروت بوده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال آموزه‌های دینی به ما متذکر می‌شوند «کُن لدنیاک کانّک تعیش ابداً، و کن لآخرتک کأنّک تموت غداً» باید طوری زندگی کرد که گویا تا ابد زنده‌ایم، و نیز باید طوری به فکر آخرت بود که گویا فردا از این دنیا می‌روی. به هر طرف بیفتیم، در افراط و تفریط قرار گرفته‌ایم. موفق باشید  

23429
متن پرسش
سلام استاد: من یه شخص به ظاهر مذهبی هستم و دیگران من را خیلی قبول دارند که مذهبی هستم. اما مساله من این است خیلی وقت ها راحت گناه می کنم جوری که انگار خدا رو قبول ندارم. چه اتفاقی برای من افتاده که بعد از این همه سال حتی توی کربلا هم گناه سراغم میاد و انجام میدم و میدونم که امام منو میبینه اما بی تفاوت میشم. استاد من توی یه تضاد گیر کردم تضاد آدم مومن بودن و آدم گناه کار. چه اتفاقی برای من افتاده که بعضی وقتها اینقدر آدم خوبی میشم که دیگران هم میگن و بعضی وقتها آدم بدی میشم و اهل گناه کردن که تو کربلا که کسی دنبال اینجور گناه ها نیست من انجامش میدم. من باید چی کار کنم؟ ممنون از پاسختون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا دانی و علم به وجود خدا برای دوری از گناه، کافی نیست. باید در رجوع إلی اللّه و نظر به حضرت معبود، نقشِ حجاب‌بودنِ گناه را برای رسیدن به حقیقت متوجه شد. در آن‌جا است که می‌یابیم گناهانی که دین خدا، گناه می‌داند چگونه مانع ما در اُنس با حضرت معبود می‌گردد. محرومیت خود را وقتی در این رابطه احساس کردیم، گناهْ از قدرتِ خود فرو می‌افتد. موفق باشید  

22601

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم: بنده خانه دار و مشغول تحصیل غیر حضوری در جامعه الزهرا هستم، به شدت نیاز به مطالعه معرفتی را در درون احساس می کنم و از طرفی علاقه فراوان به حفظ قرآن و حفظ دعا و مطالعه تفسیر قرآن دارم و با برنامه ریزی که کردم می توانم هر روز به مقداری از این کارها برسم ولی چندین مساله ذهن مرا درگیر کرده که قادر به پاسخ گویی آنها نمی باشم: اولا آیا این کثرت گرایی نیست که من دارم؟ یعنی بهتر نیست فقط در یک زمینه فعالیت کنم؟ آیا کار من عاقلانه است یا بر گرفته از حرص در مسایل دینی است؟ دایما فکر می کنم وقت من کم است و اگر در این علاقه های خود حرکت نکنم پشیمان می شوم، ثانیا اگر من فقط خانه داری کنم و مطالعاتی معرفتی داشته باشم من را به مقصد می رساند و من بعد مرگ دچار حسرت نمی شوم که کارهای دیگر را رها کردم با توجه به اینکه دوست دارم نعمت هایی که شامل حال حافظان می شود برخوردار شوم و همچنین تحصیل علم و همینطور وقتی دعا ها را از حفط می خوانم بهتر با خداوند رابطه دارم. اما از آنجایی که از کودکی دچار صفت حرص بودم در مسایل مادی که البته به لطف خداوند و ائمه اطهار از آن حرص دنیایی کاملا خارج شدم الان هم می ترسم این حالت من هم حاکی از حرص در مسایل اخروی باشد و مرا هنگام مرگ دست خالی بگذارد، لطفآ مرا راهنمایی کنید؟ در ضمن ایمیل حقیر خراب است اگر جواب را در سایت قرار دهید ممنون می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تقسیم وقت و الأهم و فَالأهم‌کردن بسیار مهم است. 2- سعی کنید در کنار کسب معرفت و اولویت‌دادن به آن‌ها، حفظ دعا را توفیق بدانید، و درک فهم مفاهیم قرآن از حفظ آن اولویت دارد، ولی اگر استعداد حفظ قرآن را دارید، جمع آن دو خوب است. در هرحال برنامه‌ریزی، کار را به‌خوبی جلو می‌برد. موفق باشید

21763

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چند وقتی هست که متاسفانه شیطان در ذهنم آمده و شبهاتی برای من پیش آمده که هر زمانی سخنی از اهل بیت می شود در فکرم ناخواسته به صورت وسوسه می آید که از کجا میدونی که این مثلا حدیث یا این اتفاق یا این روضه و .... واقعا اتفاق افتاده است؟ این را می دانم که در کتاب های مختلف نوشته شده است اما من در ذهنم متاسفانه به این متون که از هزار نقل قول آمده است که برخی از نقل قول ها هم واقعا جعلی است در فکرم به طور وسوسه وار شک دارم می خواهم این وسواس ها و وسوسه های فکری ام بر طرف شود و این را هم بگویم که ذکر لاحول ولا .... را می گویم برای دفع وسوسه و وسوسه می رود ولی هنوز در ذهنم سوال وجود دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر ما ملاک داشته باشیم، می‌توانیم به حقانیت موضوع پی ببریم و این‌جا است که معارف الهی به‌کار می‌آید. موفق باشید

21269
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: طبق برداشت های قرآنی هدف متوسط حکومت اسلامی اجرای «عدالت اجتماعی» در سطح جامعه است و هدف نهایی «قرب الهی» است. سه سوال دارم: 1. بفرمایید چرا هدف متوسط حکومت اسلامی را عدالت نامیده اند و هدف نهایی را قرب الهی؟ ضروت این ترتیب چیست؟ 2. عدالت چه نقشی در قرب الهی انسان های مسلمان دارد؟ 3. آیا می توان در حکومت اسلامی در یک زمان توأمان به اقامه این دو هدف پرداخت یا خیر باید نخست عدالت را برقرار ساخت و بعد بستری سازی قرب الهی کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- عدالت از آن جهت مقدمه است که دغدغه‌های تبعیض را از جامعه کم می کند تا انسان‌ها به هدف اصلی خود که همان قرب است، بپردازند 3- عموماً انسان‌ها در همان حدّی که در عدالت اقدام می‌کنند، در همان حدّ زمینه‌ی قرب در مقابل‌شان گشوده می‌شود. البته عدالت بیشتر با قناعت همراه است. موفق باشید

21159

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و خدا قوت: نظرتون در مورد کتابهای دیگر ملاصدرا مثل تفسیرهایی که دارند و یا کتاب مفاتیح الغیب ایشان؟ در مورد کتاب رسائل توحیدی و مجموعه رسائل علامه هم نظرتان را بگویید؟ در سایت هر چه جستجو نکردم چیزی پیدا نشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه، یکی از یکی بهتر است. نرم‌افزارهایی مؤسسه‌ی کامپیوتری «نور» در مورد آثار ملاصدرا و علامه به طور مجزا تهیه کرده است، می‌توانید از آن‌ها استفاده نمایید.  موفق باشید

19947
متن پرسش
استاد سلام: یه سوال پرسیدم و پاسخ دادین ولی برام حل نشد ۱. شبهه جناب ابن سینا، با عنوان بقاء موضوع، در رابطه با جسم نبود بلکه در رابطه با نفس بود، یعنی برای نفس حرکت جوهری قائل شدن رو رد کرده، اما شما جواب رو در رابطه با جسم دادین؟ ۲. خب اگه برداشت من اشتباه نباشه، باید اینطور جواب بدیم که نفس که از وجه من بودنش که ثابته، و حرکت برای وجه قوه و فعل اون هست، اینجا در جواب باید بگیم اگه نفس وحدت داره با جسم خودش، پس در عین حرکت جوهری، جسم همون جسم قبلیه چون اگه تغییر می کرد، نفس نمیتونست وحدت خودش رو باهاش حفظ کنه، الان استاد این تحلیل من درسته؟ اگر درسته پس میتونیم اینجوری تعمیم بدیم که تمام پدیده‌ها از نظر ماده بودن یک نفس دارن، مثل انسان که نفس داره، مثلا آب هم یک نفس داره، ولی میز به اعتبار ماده و درخت بودن یک نفس داره، پس این نفوس همون جسم خودشونو میخوان، پس لازمه حرکت جوهری ثابت ماندن هویت شی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ابن‌سینا برای جسم، نفس قائل نیست ولی متوجه است جسمِ انسان اگر حرکت جوهری داشته باشد دیگر این جسم، آن جسم نیست و به این اعتبار شخصی هم که متعلق به آن جسم است، آن شخص قبلی نمی‌باشد. موفق باشید

19196
متن پرسش
من کاری به بعضی ندارم، دانشی ندارن و برای گذران زندگی ادعا میکنن که کیمیا یا جفر بلد هستن و انجام بدن، آنها هم روزی شان باید برسه چرا پیش داوری بکنیم؟ شاید آن بابا هر دو تا پاش قطع باشه چکار کنه اگر نه هر کس میگه بیایید من آموزش علوم غریبه میدم. بله مبانی را یاد میگیری اما چون حق انجامش را از طرف خدای بزرگ نداری بعد از مدتی سر از تیمارستان در میاری یا هر کسی حق نداره دست به قلم بگیره و به اسم طلسم چیزی را کتابت کنه در حالی که اجازه همچین کاری را نداره و خودش عقوبت و تاوان کارش را میبینه قطعا و من مطمئن هستم کسانی که بتونن ارتباطی خارج از تصورات انسان داشته باشن و کار و مشکل کسی را انجام بدن زیر انگشتهای یک دست در ایران زمین هست و مهم تر از کل مسایل من یکی خودم را میگم قادرم به اراده خدای بزرگ هر کاری برای هر کسی انجام بدم، اما برای خودم نمیبره البته به آن شدت نیست که برای بقیه میتونم، بعد اگر بگویم آقا بابت این کار این قدر نذر کن و به چند خانواده بده و خودش هم انجام بده و قسمتی هم از نذر برای من بفرست. آقا این مرد شیاد است مال مردم میخوره مرد مومن خدا را گواه می گیرم بالای پنجاه تن کتاب خوندم به اندازه یک مرتاض ریاضت کشیدم چرا پیش داوری می کنید. ۰۹۳۷۸۵۳۵۹۳۶
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا این مسیر، مسیر اولیای الهی نیست و خداوند خواسته است امور، به صورت عادی جلو رود. موفق باشید

18448
متن پرسش
سلام استاد: 1. اسم مستأثر الهی چیست؟ 2. دلیل اینکه شما اینقدر درباره اتقلاب و حکومت اسلامی بحث می کنید چیست؟ چقدر ضرورت دارد؟ آیا بهتر نیست موضوعات قرآنی عقب مانده را دنبال کنید؟ 3. آیا شما با این حرف موافقید؟ (خواندن کتابهای معرفتی باید یک حالت حضور برای ما ایجاد کند اگر همین کتابها را از فضای مجازی مطالعه کنید دیگر درست نمی تواند شما را به بالا انتقال دهد خود کتاب معنویت دیگری دارد پس تا می توانید کتاب ها را بخرید و مطالعه کنید). ممنون یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌دانم 2- با نظر به درک حضور تاریخی که انقلاب اسلامی در منظر ما قرار می‌دهد، قرآن برای ما هدایت‌ها خواهد داشت 3- رویهمرفته می‌تواند درست باشد، ولی کلّی نیست. موفق باشید

18148
متن پرسش
سلام جناب استاد: در تعریف معروف حقیقت و واقعیت آیا واقعیت به گونه ای ظهور حقیقت است؟ و اگر واقعیت حجاب حقیقت باشد آیا ظهور حقیقت در مرتبه ی اسفل نیست که حجاب آن شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شد معنا و اشاراتِ این واژه‌ها را با توجه به کاربرشان در جملات می‌توان فهمید و لذا نمی‌توان به راحتی گفت واقعیت حجاب حقیقت است، زیرا حقیقت هم واقعیت است. موفق باشید

8214
متن پرسش
سلام علیکم حاج آقا بنده بالعکس سوال 8195 شده ام . با توجه به سیر معرفتی شما . دختری هستم که نگاه می کنم به فرم لباس پوشید ن خودم یعنی ظواهر برایم مهم نیست . به این صورت که در هنگام بیرون رفتن سعی می کنم تا حد امکان ساده باشم مثلا در جوراب پوشیدن خوب دقت می کنم چون جوراب رنگ پا باعث می شود که خودم از خودم خوشم بیاد پس مشکی می پوشم .حس می کنم این باعث تقویت نفس اماره می شود اگر زیبایی را درنظر بگیرم . آیا این صدمه به روحیات بنده در آینده نمی زند. یعنی با این اوصاف اگر تعریف از خود نباشد خیلی رعایت می کنم و سعی می کنم هیچ وقت با آرایش در خیابان حضور پیدا نکنم شاید جوانی نگاه کند و من گناهوار شود.به نظر شما تا این حد رعایت صحیح است؟حتی از نظر درسی و استعداد هم بالا هستم اما ابراز نمی کنم شاید جنبه غرور و برتر طلبی برایم پیش بیاید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: یک خانم جوان در عین آن‌که باید عفاف و حجاب خود را به عالی‌ترین شکل رعایت کند نباید نشاط جوانی را نادیده بگیرد. چه اشکال دارد در عین رعایت حجاب کامل روسری و یا مغنعه‌ی او نیز کدر نباشد و یا مانتوی او در زیر چادرش خوش‌تیپ و زیبا باشد؟ یک بار به عنوان معلمان دینی خدمت حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌‌علیه» رسیدیم و سؤال این بود؛ آیا ما که درس دینی می‌دهیم می‌توانیم حقوق هم بگیریم؟ فرمودند: برای خدا درس بدهید حقوق هم بگیرید. حال شما برای ابراز نعمت استعداد خود، آن را ابراز کنید و مواظب باشید مغرور نشوید بلکه به حکم اظهار نعمت الهی این کار را انجام دهید چون خدا به پیامبرش فرمود: «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» و نعمت‌هاى پروردگارت را بازگو کن‏. موفق باشید
6988
متن پرسش
ببخشید نظرتون درباره ی کتبی که غربیان راجع به انقلاب اسلامی نوشتند ، چیست ؟ انقلاب اسلامی فرهنگی است و به دنبال مطرح کردن نوع حکومتش نبوده ؟ آیا رویکرد نقد خانوم اعظم مجیدی نژاد ، برنده دهمین دوره جشنواره نقد کتاب ، در نقد کتبی که نویسندگان غربی راجع به انقلاب اسلامی نوشته اند ، صحیح است ؟ با تشکر. "www.ibna.ir/vdcao6n6a49nom1.k5k4.html"
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم حرف درستی است زیرا امثال اسپوزیتو نمی‌توانند ماورای نگاه مدرنیته، نگاهی به نظام‌های سیاسی دنیا داشته باشند و تصور کنند که نظام اسلامی در عین آن‌که یک نظام سیاسی است به همان اندازه فرهنگی است. موفق باشید
6787
متن پرسش
سلام استاد. زیارت قبول. استاد این که امام حسین علیه السلام بر سر نیزه قرآن تلاوت می کردند؛ سندیت تاریخی دارد؟تشکر
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: بله حتی آیاتی که حضرت قرائت فرمودند در تاریخ ثبت شده. گزارش زید بن ارقم- که گویای قرائت قرآن توسط سر مطهر در کوچه های کوفه است- را نقل می کنیم: آن گاه که سر حسین [علیه السلام] را به دستور عبیدالله بن زیاد در کوچه های کوفه می گرداندند، من در اتاقم- که مشرف به کوچه بود- نشسته بودم و ناگاه سر او را در حال عبور دادن دیدم که این آیه را قرائت می کرد: أم حَسِبتَ أنَّ أصحابَ الکهف و الرَّقیمِ کانوا مِن آیاتنا عجباً. با دیدن این صحنه مو بر بدنم راست شد و عرضه داشتم: ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله، به خدا سوگند سر تو عجیب تر و عجیب تر است. نیز بنا به نقل ابن شهر آشوب، آن گاه که سر مطهر را در کوفه نزد خزانه داران آویخته بودند، شروع به قرائت سوره کهف کرد تا به این آیه رسید: إنّهم فتیهٌ آمنوا بربّهم وزدناهم هدیً فلم یزدهم الا ضلالا و بر اساس نقل دیگر او، هنگامی که سر حضرت را بر درختی آویختند این آیه را از سر مطهر شنیدند که: وَ سَیعلمُ الذین ظَلموا ای منقلبٍ ینقلبون. قرائت قرآن توسط سر مطهر امام علیه السلام- همچون کوفه- در شام نیز تکرار گشت و همان آیات از سوره کهف، توسط سر مطهر قرائت شد. در جریان دیر راهب نیز آمده که راهب نصرانی پس از مشاهده نور ساطع از سر مطهر، با دادن چند درهم به مأموران، سر مطهر را گرفت و به داخل صومعه برد. و ناگاه صدایی شنید که می گفت: «خوشا به حال تو و به حال کسی که حرمت [صاحب] این سر را بشناسد». و او با شنیدن این صدا، دست به دعا برداشت و از خداوند خواست که آن سر با او سخن بگوید. که ناگاه سر مطهر آغاز به سخن کرد و فرمود: ای راهب، چه می خواهی؟ راهب گفت: تو کیستی؟ سر مطهر پاسخ داد: «من فرزند علی مرتضی و فاطمه زهرایم. من مقتول در کربلا و مظلوم و عطشانم». سپس ساکت شد. راهب صورت بر صورت امام علیه السلام نهاده و ملتمسانه می گفت: صورتم را برنمی دارم مگر آنکه بگویی شفیع من در قیامت خواهی بود. سر مطهر به سخن آمد که: به دین جدم درآی. و راهب بلافاصله شهادتین را بر زبان جاری کرد و مشمول وعده شفاعت امام علیه السلام شد. سـخـن گـفـتـن سـر مـقـدس امـام حـسـیـن عـلیه السلام در کتب معتبره مثل کتابهای بحار مرحوم مجلسی و کتاب منتخب طریحی و کتاب لهوف سید بن طاووس و کتاب ارشاد شیخ مفید نـقـل شده است. .-قرآن خواندن و سخن گفتن سر امام حسین ـ ع ـ با حارث‌بن‌وُکَیْدَه یکی دیگر از موارد قرآن خواندن سر مقدس ابی عبدالله علیه السلام مربوط به حوادث بین راه کوفه تا شام است، طبری امامی به نقل از حارث‌بن‌وُکَیْدَه، چنین نگاشته است: من از حاملان سرِ حسین بودم که شنیدم سر، سورة کهف را می‎خواند. در خود شک کردم که من صدای ابی‎عبدالله را می‎شنوم. به من گفت: ای پسر وکیده، آیا دانستی همة ما ائمه زنده هستیم و نزد پروردگارمان روزی می‎خوریم؟ با خود گفتم: سر را سرقت کنم. فرمود: ای پسر وُکَیْدَه، این کار برای تو ممکن نیست. (گناه) ریختن خونم نزد خدا بزرگ‎تر از حمل سرم است. رهایشان کن، زمانی که غُل‎ها و زنجیرها در گردن‎هایشان باشد و بر رو (به سوی جهنم) کشیده شوند، خواهند دانست.( محمدبن‌جریر طبری، دلائل‌الامامة، ص78 و همو، نوادر المعجزات، ص 110 ـ 111. موفق باشید
30896
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. در مورد تجربه گران زندگی پس از زندگی که می گویید اینها هنوز وارد برزخ نشده اند و کسی که بمیرد و وارد عالم بزرخ شود دیگر بازگشتی برای او نیست، برای آیت الله قوچانی (نویسنده سیاحت غرب) چطوری بوده است؟ (ایشون مردند و به عالم برزخ وارد شدند و دوباره برگشتند).
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان در ازای سلوک خود وسعتی می‌یابد که در عین حضورِ دنیایی‌اش حتی تا برزخ و قیامت، حضور و درک دارد. لذا رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌واله» می‌فرمایندکه «الآن قیامتی قائم». ولی در موضوع مورد بحث، روحِ آن شخص است که در اثر مشکلی که برای بدنش پیش می‌‌آید، از ارتباط با آن بدن تا حدّی آزاد می‌شود و نحوه تجردش، بیستر برایش حاضر می‌گردد. و این غیر از حضور در عالم برزخ و قیامت است. موفق باشید 

29055

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد جان، حاج آقا امینی خواه در یک سخنرانی گفتند که اون نسخه زیارت عاشورا رو که علامه قاضی رحمت الله علیه می‌خواندند رو باید بخونید و گویا صحیح تر از او نسخه اس که در مفاتیحه، و اگر بدون ضد لعن و صد سلام باشه به قصد رجا باشه و باید ۱۰۰ لعن و سلام گفته بشه. نظر حضرتعالی چیست؟ (البته نمیگن بهره ای نداره قطعا داره)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در کتاب «شرح زیارت عاشورا» عرض شد اذکار صد لعن و صد سلام از نظر سلوکی جای خود را دارد ولی همچنان‌که در مقدمه‌ی کتاب عرض شده است آن نظراتی هم که پیشنهادهای دیگری دارند؛ قابل تأمّل است. در این مورد خوب است به مقدمه‌ی کتاب رجوع شود. موفق باشید

29038

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: استاد عزیز آیا معلم می‌تواند روی دانش آموزان خودش از نظر تربیتی موثر باشه اگر جواب مثبته در چه سنی بیشترین اثر رو داره و آیا وارد شدن به آموزش و پرورش به این نیت عقلایی است (بنده دانشجوی پرستاری هستم و فقط به این نیت می خواهم انصراف بدهم) ممنون و آرزوی توفیق برای شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! به هر حال انسان‌ها در هر سنی زمینه‌ی پذیرش تذکرات تربیتی را دارا هستند. موفق باشید

26625
متن پرسش
سلام استاد: من یک خانم ۴۱ ساله و صاحب دو دختر هستم. از کودکی از همان سن تکلیف با نماز مشکل داشتم و نمی خواندم و یا به تاخیر می انداختم. پدرم هم در این مورد خیلی تندی و بد اخلاقی می کرد. در طول این عمر رفته همیشه خواسته ام که نماز خوان بشوم. دیگر نمازم قضا نشود و اول وقت بخوانم اما نتوانسته ام. اگرهم بوده دوره های کوتاه. از پنج سال پیش دچار افسردگی هم شده ام و تحت درمانم که چندان هم موثر نبوده. مشکلم به تشخیص پزشکان شخصیت وسواسی و کمالگرا هست. در این دوره افسردگی گاهی کاملا بی نماز می شوم. از خودم بدم می آید و حس می کنم خدا هم از من بدش می آید. نمی توانم به ائمه متوسل شوم. وقتهایی که نماز می خوانم در قنوت می خوانم که اللهم اجعلنا علی صلوتنا دائمین و لارکانها مقیمین و .... یا رب اجعلنی مقیم الصلوه و .... چند سال قبل رفته بودم زیارت امام رضا (ع) و از آقا خواستم که نمازخوان بشوم. رفتم اربعین و به این امید که امام حسین (ع) درستم کند. با تاثیر جریان شهید مجید قربانخانی. عمرم رفت و کوله بار دین به خدا و مردم و دست تهی. چند وقت پیش به کتاب «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین» شما برخوردم و به دلم نشست. گرچه در عمل می لنگم. گفتم شاید شما وسیله ای باشید که من راه بیابم. از حاج قاسم مرتب می خواهم دستم را بگیرد و به راه بیاورد. از آن عشقی که چشید بچشاند. امشب شب اول رجب است. همیشه در مناسبتهای مذهبی مضطرب می شوم. که من در این فرصت چه خواهم کرد. تو رو خدا جوابم رو بدهید و کمکم کنید و دعایم کنید نجات پیدا کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی به خود سخت نگیرید؛ عبادات را راه‌های ریزش رحمت الهی بدانید نه راه‌های سخت گیری خدا. راه‌هایی گشوده است تا با او گفتگو کنیم. موفق باشید

نمایش چاپی