باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم این سخن درستی باشد. مگر در قرآن نداریم: « وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدى وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبيلِ الْمُؤْمِنينَ نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصيراً (115)/نساء) که یکی از انحرافات افراد پیرویکردن از راه غیر مؤمنین است به همان معنای مردم که حضرت امام بر آن تأکید دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- عدالت از آن جهت مقدمه است که دغدغههای تبعیض را از جامعه کم می کند تا انسانها به هدف اصلی خود که همان قرب است، بپردازند 3- عموماً انسانها در همان حدّی که در عدالت اقدام میکنند، در همان حدّ زمینهی قرب در مقابلشان گشوده میشود. البته عدالت بیشتر با قناعت همراه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی همهی عالَم را خدا پر کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر احتمال بدهیم که طرف محتاج است و بتوانیم به آن کمک کنیم، نباید کوتاهی کرد، وگرنه، نه. 2- در مورد کظم غیظ، سعی کنید برای خود برنامهریزی کنید با رجوع به روایاتی که کظم غیظ را منع میکنند و خوشبینی و خوشرویی را توصیه میکنند. کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاح گردید.تشکر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با سلام: هر دو جلسهی مناظره را گوش دادم. حقیقتاً آقای آقامیری بهرهی کمی از معارف قرآنی و روایی در رابطه با موضوع معاد در حدّی که متوجهی مبنا و اشارات قرآن و روایت بشوند، ندارند و سعهی صدر و دقت اقای دکتر رفیعی بسیار در این مورد ارزشمند بود و کار دلسوزانه و پیامبرانهای را در این مناظره نشان دادند و به نظر میآید اولین کسی که جناب آقای سرلک و آقای دکتر رفیعی بنا داشتند نجات دهند، خود آقای آقامیری بود که یک نکته را گرفتهاند و صدها نکته را مورد غفلت قرار دادند. امید است که این مناظره سبب شود تا افراد و خود ایشان مواظب باشند ذهن و روح خود را در اختیار هرکس قرار ندهند و همواره در برخورد با هر شخصی، نظر به حکمت و تفکر داشته باشند. به سهم خودم از جناب آقای سرلک که دلسوزانه این مجلس را در منزل خود تشکیل دادند، بسیار سپاسگزارم در حالیکه شخص ایشان در جلسات خود حقیقتاً حکیمانه مخاطب خود را متوجهی معاد و ابدیت و نحوهی رجوع انسان با ملکاتِ خود در آن عالم مینمایند. انتظار هست رفقا از نظریات شخص جناب آقای سرلک نیز استفاده نمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن است که تا میتوانید خوبیهای خود را به رُخِ بقیه نکشید. خداوند خودش آن کار را میکند و از آن طرف تا میتوانید بدیِ کارهای بد و گناه را انکار ننمایید، وگرنه خداوند خودتان را گرفتارِ آن بدیها میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای رجوع به ایمان راههای مطمئنی مثل راه معرفت نفس در میان است و این امور مثل خواب دیدن است که در روایات داریم «برای بقیه نمیتواند حجت باشد» و بهتر است انسانها را مشغول امور اصیلتری بکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیهی کاربری اندیشمند به کاربران عزیز سایت «لبّ المیزان». بهخصوص اگر رفقا از قسمت آرشیو سؤالات که موضوعات مختلف را دستهبندی کرده است و هرکس بنا به ذوق و مسائل خود میتواند به آن قسمت رجوع فرماید؛ غفلت نکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم آن کتاب را مطالعه کردهام و مطالب آن را حق میدانم. حقیقتاً روحِ حاج یونس است که اینطور در صحنههای مختلف حاضر میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به اعتبار اهمیت عقل، فلسفه نوعی از تعقلورزیدن است و نه بیشتر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عدم، در نسبتِ با احوالات انسان طوری است که هرکس نداشتن را احساس میکند و آن علم و احساس به نداشتن میتواند منشأ اثر باشد زیرا به قول جناب ملاصدرا: دیگر علمِ به عدم است و نه خود عدم. ۲. همینطور است و غضب رحمانی همانی است که پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» با آن در مقابل دشمنان اسلام ایستادند و آنها را به دَرَک واصل کردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا دانی و علم به وجود خدا برای دوری از گناه، کافی نیست. باید در رجوع إلی اللّه و نظر به حضرت معبود، نقشِ حجاببودنِ گناه را برای رسیدن به حقیقت متوجه شد. در آنجا است که مییابیم گناهانی که دین خدا، گناه میداند چگونه مانع ما در اُنس با حضرت معبود میگردد. محرومیت خود را وقتی در این رابطه احساس کردیم، گناهْ از قدرتِ خود فرو میافتد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی انسان هر اندازه هم که انسان بزرگ و متعالی باشد خود را و اعمال خود را در نسبت با حضرت حق مقایسه میکند؛ مییابد که هیچ است هیچ. و در همین رابطه منوّر به فیوضاتی میگردند که موجب هدایت سایرین خواهند بود ۲. باید به معارفی دست بیابیم که خود را در نسبت با حضرت ربّ العالمین هیچِ هیچ احساس کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد چیزی نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی. سلام علیکم: شاید بتوان گفت در روایتی که میفرماید «لو لا الحجه لساخت الارض علی اهلها» به این معنا است که آنچنان نظام عالم به هم میریزد که انسانها بهرهی لازم را از زندگی زمینی خود نمیبرند و گرنه از نظر وجود اولیهی انسان کامل، که در روایت داریم که پیامبر میفرمایند «اول ما خلق الله نوری» یعنی عالم با نور پیامبر و آل پیامبر به وجود آمدهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر ما ملاک داشته باشیم، میتوانیم به حقانیت موضوع پی ببریم و اینجا است که معارف الهی بهکار میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با کتابهای «گزینش تکنولوژی» و «علل تزلزل تمدن غرب» و «مدرنیته و توهّم» شروع کنید و با کتابهای جناب آقای دکتر داوری ادامه دهید تا بعد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «سفینة الصادقین» ایشان را مطالعه کردم و در این رابطه ایشان را انسان دقیق و خوبی یافتم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- زبان عرفان زبان خاصی است شاید با سیر مطالعاتی روی سایت تا حدّی بتوان متوجهی اشارات جناب عطار شد. در هر صورت در این مورد به استاد نیاز هست 2- نباید تفاوتی باشد، یا من تفاوتی نمیشناسم مگر اینکه شاید کشف روحی اجمالیتر از کشف الهامی باشد 3- تنها به همین امید باید جلو رفت 4- در جزوهی «گویی ولیّشناسان رفتند از این ولایت» عرض شده که امروز روزِ احساس حضور تاریخیِ حضرت حق است از طریق انقلاب اسلامی، و برای چنین احساسی صوتْ بیشتر مؤثر است. نگران آن نباشید که مطالب در حافظهتان نمیماند، پس از مدتی خودتان صاحب فکر میشوید و این مهم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مسئولان اجرایی و سیاسی کشور عموماً اهل این حرفها نیستند و متأسفانه مردم را هم طوری عادت دادهایم که از مسئولانشان انتظار رفع مشکل آب و نان را دارند و نه طرح مسائل معرفتی. اینجا است که باید ما خودمان در فضایی آزاد از مسائل سیاسی و اجرایی کارهای معرفتی را شروع کنیم تا مطالباتِ مردم تغییر کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز بحمداللّه با در دسترسبودنِ کتابهایی که سیرهی سالکان إلی اللّه را گزارش میدهند؛ میتوان تا حدّی آن نقیصه را جبران کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید خود را به وسعت تاریخی که در آن هستیم، بیابیم و با موضوعات، در حدّ و اندازهی حضور تاریخی خود برخورد کنیم. مثلاً اگر به مطالعهی قرآن میپردازیم، برای آن باشد که مسائل امروز خود را از آن بگیریم، نه آنکه مشغول تفسیرهای مختلف و تجزیه و تحلیلهای کلمات شویم و از هدف اصلی خود، که گرفتنِ هدایت از قرآن است باز بمانیم و عملاً شوق ادامهی کار را از دست بدهیم. موفق باشید