باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر تجرد نفس به خودی خود موجب حضور در گذشته نمیشود وقتی خود را در آن مسیر حضور در گذشته قرار دهیم؟ همانطور که علی «علیهالسلام» در نامهی ۳۱ میفرمایند: گویا با گذشتگان زندگی میکردم. ۲. هیچوقت طیّ الارض به معنای حرکتی ماورای زمان با پدیدههای مادی که اسیر زمانند، ممکن نیست ولی روحها به نحوی در حوزههای حضور همدیگر حاضر میشوند. برای دوستی که نوشته بود کرونا ما را از هم دور کرد؛ نوشتم:
با سلام: به ما گفته بودند در بهشت، همه نزد یکدیگرند و ما را که گمان میکردیم قصهی این نزدیکی، قصهی نزدیکی جسمهاست، غافل از آنکه بهشت، فوقِ جسمها برای خود جهانی است که روحها آنجا حاضرند بیش از آنکه جسمها کنار هم باشند که هر اندازه هم کنار هم باشند، پیشِ هم نیستند. و امروز فهمیدیم که قصهی نزدیکیها قصهی پیشِ هم بودنهاست در جهانی واحد. گویا اگر هرکس جهانی دارد برای خود، ولی چنانچه جهانی به زیبایی جهان انقلاب اسلامی و جهان شهدا در مقابل ما گشوده شود، همه در جهان همدیگر با همدیگر و پیش همدیگر، با همدیگر یک فضا و یک هوا و یک نفحه که مربوط به نفحهی قدسی این دوران است را تنفس میکنیم. آیا در چنین جهانی مگر میتواند دوری و جدایی و دوگانگی در میان باشد؟!!
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» از ظهور حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» خبر میدهند، مسلّم مراودهی جناب جبرائیل با حضرت فاطمه «سلاماللهعلیها» بیرون از این موضوعات نیست و به معنای ظهورِ مقدمات آن ظهور، انقلاب اسلامی مطرح است و در این رابطه ذوق جناب استاد شجاعی چنین فهم و یافتی را داشتهاند. و اینجا بحث دروغ و راست مطرح نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال آموزههای دینی به ما متذکر میشوند «کُن لدنیاک کانّک تعیش ابداً، و کن لآخرتک کأنّک تموت غداً» باید طوری زندگی کرد که گویا تا ابد زندهایم، و نیز باید طوری به فکر آخرت بود که گویا فردا از این دنیا میروی. به هر طرف بیفتیم، در افراط و تفریط قرار گرفتهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان متوفی چون به محل بدن خود توجه خاص دارد، ذکر و دعا و قرآن در کنار قبورشان برایشان مؤثرتر خواهد بود. البته در هر صورت اگر قصد رساندن برکتی به آنها داشته باشید تأثیر خود را دارد.
ائمه «علیهمالسلام» و ملائکة اللّه به محلِ دفن بدن مبارکشان نظر خاص دارند و در آنجا حجابِ بین انسان و حضرت حق بهتر مرتفع میشود، وگرنه در هر جایی میتوان به اولیاء معصوم توسل جست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انوار الهی در مظاهر است ولی گاهی مصلحتهایی و حکمتهایی در میان است که ظاهر بعضی از انسانها باید به اعتبارِ مصلحتی دیگر دیده شود. مثل جهاد که خوب نیست ولی بنا به مصلحت حفظ اسلام باید به آن تن داد و نوعی از زیبایی که ماوراء زشتیِ ظاهری آن است را دنبال کرد.
حضرت عیسی(عليه السلام) روزی از راهی می گذشت که چشمش به جمعیتی از مردم افتاد. آن جمعیت در گوشه ای ایستاده بودند و به چیزی نگاه می کردند. عیسی به سوی آن جمعیت رفت تا ببیند چه چیزی توجه آن عده را جلب کرده است. وقتی نزدیک رفت دید که سگ مرده ای روی زمین افتاده است و آن جمعیت به دور آن جسد جمع شده اند.
هرکس از آنان درباره ی آن سگ مرده حرفی می زد یکی می گفت:
- عجب حیوان پست و بی ارزشی است. خوب شد که مرد.
- اگر هم کسی این سگ را کشته باشد حق داشته است زیرا این حیوان زشت و بد قواره است.
- چشمش کور که مرده است. این حیوان چقدر زشت رو و پلید است.
عیسی (عليه السلام) هر چقدر گوش داد از حرف های مردم غیر از بد گویی درباره ی سگ چیزی نشنید.
وقتی آن جمعیت هر چه دلشان خواست درباره ی آن سگ مرده بدگویی کردند نوبت به عیسی (عليه السلام) رسید. آن مردم می خواستند از دیدگاه پیامبر خدا آگاه شوند.
حضرت عیسی (عليه السلام) فرمود:
- خوب نگاه کنید دندان های سفید این سگ را مشاهده کنید و ببینید که چه دندان های سفید و قشنگی دارد. آیا درّ گرانبها به سفیدی دندان های او هست؟
مردم به دهان نیمه باز سگ مرده نگاه کردند دندان های حیوان به راستی سفید و درخشان بود. دندان هایی سالم که شاید نظیرش در دهان هیچ کدام از آنان نبود.
حضرت عیسی (عليه السلام) که سکوت آن مردم را مشاهده کرد با سخن دیگری که بر زبان آورد آنها را بیشتر به اندیشه برد.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته وجود افرادی مثل آقای حسن عباسی لازم است ولی حکیمانهتر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به تذکر خود قرآن در رابطه با خاتمیت نبوت که میفرماید: «وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»(انعام/115) با اسلام، به عنوان کاملترین دین، نبوت ختم میشود و دیگر جایی برای ادامهی نبوت نمیماند و ادامهی هدایت بشر با تبیین هرچه بیشتر همین دین اسلام باید انجام بگیرد که این را امامانی که قلبشان با حقیقت قرآن مرتبط است به عهده دارند. در حالیکه در پیامبران تبلیغی، نبوت به انتها نرسیده و نحوهای از نبوت و وَحی به آنها در میان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با مطالعهی مطالبی مثل «معرفت نفس» راهْ گشوده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ آموختن بخصوص موسیقی از مقولهی عمل است و فرق میکند با آموختن ادبیات. 2ـ مطلق آموختن حتی اگر به خودی خود ملازم با عمل نباشد، از آن جهت که منشأ عمل قرار میگیرد میتواند متعلّق احکام فقهی قرار بگیرد. 3ـ علاوه بر این که در مورد خصوص آموختن موسیقی بسیاری از علما آن را جایز میدانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا این مسیر، مسیر اولیای الهی نیست و خداوند خواسته است امور، به صورت عادی جلو رود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تشخیص حقیقت در هر زمانی احتیاج به صفای روح دارد و این مربوط به دیروز و امروز نیست. مگر شهداء ما در دفاع مقدس همچون اصحاب کربلا عمل نکردند؟! زیرا با صفای روحانی خود، حقیقت حضرت روح اللّه«رضواناللّهتعالیعلیه» را درک کردند. صفای روح با کشیک نفسکشیدن پیش میآید که مواظب باشیم آنچه موجب تقوا است از دست ندهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در جواب سؤالهایی مثل شمارهی ۲۵۷۵۹ و ۲۵۷۸۱ و ۲۵۷۸۰ شده است. آیا در این طوفان باید حکیمانه از چنین فرایندی عبور کرد و حقیقتاً ماورای این تنگناها به آیندهای بس متعالی که خدا نصیبمان کرده است، با گوهر مقاومت فکر کرد؟ و یا زیر میز زد و برای دستمالی، قیصریه را به آتش کشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم، بالاخره نمیتوانیم از روایات کفاف در امور شخصی بگذریم. لذا باید ثروتمندشدنِ افراد متدین را در راستایِ کمک به جامعه قبول کرد و به نظر بنده این کار لازمی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! تغییر جوهر عملاً به یک نوع تغییر اعراض و تثبیت جوهر ختم میشد ولی با نگاه حرکت جوهریِ صدرایی، موضوع به نگاه عرفا نزدیک شد که معتقدند همواره عالَم جدید است و نظر به خلق جدید دارد. ۲. حضرت ربّ العالمین همواره برای تربیت انسانها به نور ربوبیت خود عمل میکند ولی این انسانها هستند که بعضاً آمادگی تربیت ربّ خود را ندارند و در این راستا از پروردگار میخواهند که مطابق طاقت آنها با آنها برخورد کند و این دعای بسیار ارزشمندی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گمراه نشدهاید. همینطور که جلو بروید به لطف الهی با اهلالبیت «علیهمالسلام» که شخصیتشان تجلی قرآن است، روبهرو خواهید شد و مییابید که آن عزیزانِ از جان عزیزتر تجسمِ قرآن و قرآنِ ناطقاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رمان، در فرهنگ غربی جایگاه خاصی دارد از آن جهت که متذکر موقعیت انسان و جامعهای است که در آن قرار دارد. مثل رمانهای داستایوفسکی یا ویکتورهوگو. فکر میکنم در فرهنگ ما زندگینامهی علماء و شهدا، نقش مهمتری را متذکر شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ذات یک شیئ به اعتبار خودِ آن شیئ است و نه آنچه در حواشی آن قرار میگیرد ۲. قاعدهی مذکور، خودش شاهد خودش است زیرا هر «مابالعرضی» به اعتبار بالعرضبودنش بما بالذاتی منتهی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن عزیز روشن نکردهاند که آن ذکر چه بوده است، احتمالاً ذکری بوده که مربوط به شخصیت خودشان میشده. هرچه بوده است آن ذکر، هدیهای به همهی بشریت بوده تا مردم از انوار حضرت علامه طباطبایی محروم نگردند، رضواناللّهتعالیعلیه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آشتی با خدا» بحثی در رابطه با «پوچی چرا؟» مطرح است، بد نیست به آن مراجعه شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! میتوان گفت یکی از وجوه قرارگرفتنِ زمین به عنوان محل آرامش برای زندگی بشر، فراگرفتهشدنِ زمین توسط هوای اطراف آن است و یکی از کارآییهای هوا همین است که میفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکاتی که میفرمایید مربوط به علم حصولی است و معرفت نفس، علمی است حضوری، که به قول ارسطو: «قیاساتها معها». لذاست صاحبان این علم میفرمایند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید رفت». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما در حدّ وظیفه آنچه را فکر میکنید عمل کنید ولی برای حضرت صاحبالامر تکلیف نمیشود تعیین کرد که بالاخره تا چند سال دیگر میآیند یا نه؟! مگر حالا نایب به این خوبی را نفرستادهاند؟ ما باید نسبتمان را با نایبشان شکل دهیم. موفق باشید