بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21864
متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب و تبریک به مناسبت فرا رسیدن ماه عزیز شعبان و میلاد ابا عبدالله الحسین علیه السلام و برادر بزرگوارشون ابوالفضل العباس علیه السلام و امام الساجدین زین العابدین علیه السلام. استاد عزیز نظر مبارکتون در مورد شخصیت و نگاه جناب آقای کامران غضنفری چیست!؟ کتاب ایشون (راز قطعنامه) چیست!؟ و مقاله اخیر ایشون در مورد آقای حسن روحانی که مسائل بسیار جنجالی رو مطرح کردند! لینک مقاله: http://razeghatname.ir/media/2018/04/%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-3.pdf بنظرتون اینطور نگاه ها در این برهه زمانی انقلاب چه جایگاهی دارند!؟ استاد در صورت امکان اگر یک نگاهی به این مقاله بکنید و نظرتون رو بفرمایید ممنون میشم. الله تعالی شما رو حفظ کنند و توفیق بهترین اعمال و برکات رو تو این ماه عزیز نصیبتون کنند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان آن کتاب هستم. حقیقتاً ایشان انصاف را رعایت نکرده‌اند و طوری آخرِ جنگ را ترسیم می‌کنند که ابداً با واقعیت، نمی‌خواند. آری! روحیه‌ی لیبرالیته نگذاشت تا ملت ما با ایثار تمام جنگ را ادامه دهند. ولی این مربوط به صرف آقای هاشمی نبود، همه مقصر بودند. در مورد آن مقاله، کار بسیار بدتر است و عملاً آن‌چه روزنامه‌ی هاآرتز اسرائیل می‌خواست، عمل شددر حالی‌که اولاً: آن آقا به عنوان نماینده‌ی آمریکا در مصاحبه شرکت کرده بود، هرچند که در پنهان اسرائیلی باشد، ثانیاً: بالاخره آقای روحانی به عنوان یک دیپلمات باید حرف‌هایی می‌زد که از زیر زبان دشمن، حرف می‌کشید. این دلیل همراهی با دشمن نیست. ثالثاً: آیا باید به سخنان یک روزنامه‌ی اسرائیلی اعتماد کرد؟! پس قضیه‌ی «اذا جاءکم فاسق بنبأٍ فتبیّنوا» چه می‌شود؟ موفق باشید

21862
متن پرسش
سلام علیکم استاد: با توجه به بررسی فقط و فقط وضع دستگاه‌های انتصابی؛ بسیاری از سکوت ها و رجحان ها و منصوبات و اراده‌های ثابت و لایتغیر رهبر معظم جهت اصلاح در طی دوران زعامت ایشان، ظاهرا با عقلِ دو دو تا چهار تا سازگاری ندارد و از طرفی امکان ضعف اراده‌ و ضعف مسئولیت پذیری رهبری در احقاق آرمان‌های انقلاب و مردم را تلویحا محال می دانید(آیا اینطور است؟)؛ به نظرم تنها راهی که برای ادامه‌ی پیروی مشتاقانه و خالی از رخوتِ تاریخی، از ایشان باقی می ماند برقراری نسبتی از جنس ارادت موسی (ع) به حضرت خضر با رهبری است. آیا درست فهمیدم؟ که در بالاترین نقاط حکومت ظلمِ عیان رخ دهد و رهبری به تعبیر آقای رحیم‌پور، هیچ تقصیری نداشته باشند. کسی با جوان های به غلط بالارونده از دیوار سفارت های عربستان و انگلیس، مبادا کاری داشته باشد چون جوانان انقلابیِ رهبری اند، اما جوانان دلسوزی که حتی به غلط در همزبانی با احمدی‌نژاد ده صفحه دردنامه می نویسند، بایست سکوت رهبری را نظاره کنند و مطرودِ توجه رهبری باشند؛ باید به هر طریقی اثبات کنند که هرکس به خاطر عقیده اش تحت فشار قرار گرفته دروغ می گوید چون آزادی وجود دارد، حتی اگر خودش را تحت فشار قرار داده باشند و هرکدام از هزاران علامت سوالی که پیش آمد بگوییم «همچو موسی زیر حکم خضر رو». خواستم بگویم حال این روزهایمان خوش نیست. ما هم اگر همچنان رهبری را خضر گونه دنبال کنیم و بر روند فعلی ایشان صبر کنیم، از آحاد مردم بعید به نظر می رسد. ما که با بحث‌هایتان زندگی می کردیم حالمان این است، مردم که هرچه بگویند حق دارند. به یاد دارم در دیدار دانشجویی ماه رمضان پارسال تمام تشکل ها غیر از جامعه اسلامی از شورای نگهبان انتقاد کردند که البته رهبری پاسخگو نبودند؛ این یعنی مطالبه ها و توقعات از آن همه ارگانِ تحت نظر رهبری کمتر از دولت نیست که صد البته بیشتر است، اما دریغ از کوچکترین تحول معنادار. خودتان در اعتکاف پارسال فرمودید که گاهی سوالات و شبهات لاینحلی در خصوص این مسائل می شنوم که بجز ارادت به رهبری قابل هضم نیست. لطفا توضیح دهید این چگونه نسبتی است که با رهبری برقرار می کنید که غیر از مقام خضری، برایم توجیه دیگری ندارد. باسپاس فراوان بابت توجهتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایط بسیار حساس و سختی قرار داریم. اولاً: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 21717 شده است خوب است به آن نظر فرمایید. ثانیاً: شاید بنده به جهت سابقه‌ای که در امور اجرایی داشته‌ام و با نظر به تنگناهای تاریخی که گرفتارش هستیم؛ فکر می‌کنم رهبر انقلاب به بهترین نحو در تلاشند تا این ملت را از انبوه مشکلات تاریخی عبور دهند و از این جهت بنده حکمت خاصی در ایشان می‌بینم. عرایضی در جلسه‌ی اخیر شرح کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» تحت عنوان «راه کسب معرفت و بصیرت در این تاریخ» شده است، شاید نسبت به زمانه‌ای که در آن هستیم، متذکر معرفت و بصیرت لازم بشود. موفق باشید

21861
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: قال صادق(ع): «ذا هممت بشی ء من الخیر فلا تؤخره ، فان الله عز و جل ربما أطلع علی العبد و هو علی شیء من الطاعة فیقول : و عزتی و جلالی لا أعذبک بعدها أبدا و اذا هممت بسیئة فلا تعملها فانه ربما اطلع الله علی العبد و هو علی شیء من المعصیة فیقول : و عزتی و جلالی لا أغفر لک بعدها أبدا». استاد جوانی ۲۰ ساله هستم که که گناهان زیادی داشته ام. بعد از شنیدن این حدیث مبارک از امام صادق(ع) ترس وجودم رو گرفته. اگر همچین گناهی مرتکب شده باشم که هیچوقت بخشیده نخواهد شد تکلیفم چیه استاد؟ فکر وجود همچین گناهی ناامیدم کرده. هر چند حدیث بخش امیدوار کننده ای هم دارد، اما نمی توانم جوابی در مقابل حرف بالا (اینکه فکر وجودش ناامیدم کرده) پیدا کنم. آیا اینطور هست که انسان بعد از همچین گناهی، در مقابلش همچین کار خیری انجام دهد؟ تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور روایت بیشتر انکارِ گناه‌بودنِ گناه است. لذا با همه‌ی این‌ها باید غفلت نکنیم که توبه جایگاه خاص خود را دارد حتی اگر انسان مجبور باشد از یک گناه، 70 مرتبه توبه کند، باز باید توبه را از دست ندهد. زیرا بعد از هر توبه‌ای باز، صورت‌های خیالی به سراغ انسان می‌آید و او را گرفتار ارتکاب گناه می‌کند و باز، او باید توبه کند تا آرام‌آرام، صورتِ خیالی گناه به نورِ حضرت توّاب ضعیف گردد.  موفق باشید

21858
متن پرسش
سلام و خدا قوت: ۱. ببخشید اگر فردی تصمیم بگیرد گناه نکند و به جایگاه بالا انسانی به اذن خدا برسد، چون استاد در کار نیست یکدفعه یک اتفاقی بیفته و یا چشمش به غیب باز بشه، اون فرد از ترس دچار جنون نمیشه؟ چون ما بعضی جاها شنیدیم ترسناک هستش در واقع شنیدن کی بود مانند دیدن. البته اگر خدا بخواد هدف ما این باشه که تمام راه اونور رو همین جا بریم تا مرحله قیامت یعنی موت قبل فوت. ۲. به نظرتون این انقلاب اسلامی با توجه به توطئه گران داخلی به هدفش یعنی انقلاب حضرت مهدی متصل میشه یا کشور دیگری همچون یمن این افتخار نصیبش میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر انسان مسیر کسب معارف را درست طی کند، به مرور وارد عالم نور و معنویت خواهد شد و جا نمی‌خورد 2- در هر حال این انقلاب اسلامی است که می‌تواند بستر ظهور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» شود. موفق باشید

21856
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم: آقا هرچه کتاب های سیر و سلوک می خوانم و یا به اهالی فن مراجعه می کنم همه به این مسئله اشاره می کنند که سیر و سلوک بدون استاد ممکن نیست. ولی کسی هم مرا قبول نمی کند. به همه کس هم نمیشه اعتماد کرد چون خیلی ها رهنما نیستند و رهزن هستند. چند وقتی است که با کلاسهای صوتی محمد علی طاهری آشنا شدم که آنها اکادمیک کلاس دارند و جلسات و مستر برای راهنمایی ولی از طرفی از آن هم می ترسم چون طاهری زندان است و کلاسهایش توسط اطلاعات رصد میشه و شاگردانش دستگیر. نمی دانم چه کنم جدا در جمهوری اسلامی عرفان و سیر و سلوک غریب است. شما را به خدا راهی نشانم دهید هر چند می دانم شما مشغله زیاد دارید. کتابهای شما را می خوانم و صوت جلسات شما را گوش می دهم و در جلسات مسجد خدیجه کبری گاهی شرکت می کنم. ولی حالم سینوسی است و اوج و فرود زیاد دارم در مصاف شیطان کم می آورم. شاید اگر استادی داشته باشم پیشرفتی حاصل شود. الله اعلم. خدا به شما سلامتی دهد و توفیق روز افزون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نفرمایید که ما در این تاریخ به جهت غلبه‌ی روح مدرنیته گرفتار ظلمات غلیظی هستیم و نباید انتظار داشته باشید به راحتی و بدون صبر در اطاعت، از این ظلمات رها شویم. جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» بر روی سایت هست. به نظرم بد نیست نظری به آن بیندازید. آقای محمدعلی طاهری بیشتر قوه‌ی واهمه‌ی مخاطبین خود را تحریک می‌کنند نه آن‌که انسان‌ها را به توحید برسانند و از این جهت کار ایشان برای افراد مفید و سعادت‌بخش نیست. موفق باشید

21855
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد لطفا نظرتون رو در مورد فعالیتهای آیت الله تبریزیان که به پدر طب اسلامی معروف شده اند را بفرمایید آیا می شود طبق دستورات ایشان و شاگردانشان رفتار کرد؟ مثلا نظر ایشان این هست که اطفال را واکسن نزنیم. آیا به نظرتان در شرایط فعلی میشه اطفال را واکسینه نکرد؟ و یا دستورالعملهای این سبکی. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر و دعای عمر یا عزت برای شما و خانواده محترم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طب سنتی با این‌که مبانی خوبی دارد و استاد تبریزیان هم در این مورد زحمت کشیده‌اند، ولی به قول خودشان ما در ابتدایِ راهِ آزمون و خطا هستیم و هنوز نمی‌دانیم در این زمان تجربه‌های گذشته چه اندازه جواب می‌دهد. تا آن‌جا که در خاطر دارم آقای دکتر روازاده هم با زدن واکسن مخالفت داشتند. موفق باشید

21853
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: در روایتی در نهج الفصاحه آمده که کسی از شما کار بهشتیان را انجام می دهد تا جایی که بین او و بهشت ذراعی بیش نماند ولی «فیسبق علیه الکتاب فیعمل بعمل اهل النار فیدخل النار» و مردی کار جهنمیان کند تا آنجا که بین او و جهنم ذراعی فاصله نیست «فیسبق علیه الکتاب فیعمل بعمل اهل الجنه فیدخل الجنه نهج الفصاحه» روایت 582 1. این کتاب چیست که پس از عمری کار بهشتی غلبه می کند و آدم را جهنمی می کند آیا بوی جبر نمی آید؟ 2. این روایت بسیار نگران کننده است. نکند کتاب ما چنین شود چه خاکی بر سر کنیم؟ لطفا جواب در سایت. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن تصمیم مبنایی است که انسان‌ها در جان خود نگاشته‌اند که به زبان عرفا همان «عین ثابته» می‌باشد. البته در تمام این حالات، اختیارِ انسان محفوظ است و روایت مذکور می‌خواهد ما در عمیق‌ترین لایه‌ی وجودِ خود به «توحید» نظر کنیم تا کارهایمان نتیجه بدهد. موفق باشید  

21849
متن پرسش
بسم الله النور عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار و فرهیخته، و تبریک به مناسبت اعیاد خجسته ی شعبانیه، بنده به توفیق الهی روی موضوعی در حیطه ی فقه رسانه بنا دارم کار کنم به عنوان پایان نامه ی دانشگاهی تحت عنوان «بازپژوهی ادله فقهی موثر بر ارائه ی مدل پیشرو و کارآمد رسانه» در حین تحقیقات اولیه متوجه شدم که متاسفانه عده ی معدودی (سه یا چهار نفر) از روحانیون آن هم نه به صورت جامع و شامل، به حوزه ی فقه رسانه (آن هم نه به صورت کاربردی و راهبردی) ورود کرده اند. همچنین رسانه را همچنان نه به معنایی که برای تمدن سازی اسلامی به کار رود و مفید به فایده برای ارائه ی تعریفی جامع از فقه و دین اسلام برای آن باشد به کار نبرده اند. ضمن اینکه اکثرا سخن پیرامون مصادیق رسانه بوده و نه مفهوم آن و حتی اکثر مراجع عظام نیز به پاسخ های کوتاه پیرامون همان مصادیق (جایز، حرام، حلال و...) بسنده کرده اند. ضمن خواهشی که از حضور شما استاد ارجمند دارم که سلسله جلساتی را پیرامون موضوع رسانه و فقه رسانه لطف فرموده و برگزار نمایید (در صورت امکان) و ضرورت وجود آن و تعریف آن برای تمدن سازی اسلامی، چند سوال هم از حضورتان دارم: 1. از آنجایی که فقه می بایست همواره پویا بوده و پاسخگوی نیازهای مکلفین باشد، به چه علت هنوز اجتهادی پیرامون موضوع فقه رسانه صورت نگرفته به گونه ای که سایر رسانه های گروهی و جمعی و... داخلی بتوانند از آن بهره ببرند؟ 2. ممنون می شوم چنانچه منابع کاربردی پیرامون رسانه به این حقیر معرفی فرمایید. 3. آیا به نظر شما استاد بزرگوار می توان از آثار قدمای فقه، برای موضوع مبتلا به قرن اخیر یعنی رسانه استفاده کرد؟ اگر می توان این استفاده به چه صورت می تواند باشد؟ 4. اصول فقه (مخصوصا دلیل سوم یعنی دلیل عقل) چه نقشی را می تواند در این حیطه ایفا کند؟ 5. در قرآن کریم و روایات به عنوان دو منبع مهم و کاربردی فقهی، از چه راه یا راه هایی می توان وارد شد؟ و آخرین سوال اینکه: تدبر در آیه ی شریفه ی «اذ جاء بنبا فاسق...» چه نقشی می تواند در این زمینه ایفا کند؟ با تشکر از لطف و توجهتان. و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  1- متأسفانه هنوز فقه ما در وظایف فردی مکلّفین متوقف است و وسعت لازم را جهت امور اجتماعی پیدا نکرده است ولی روح انقلاب اسلامی آن‌چنان در حال شکوفایی است که مطمئن باشید فقهی در راه است که آن فقه، بسیار گسترده‌تر از فقهِ امروزی است 2- منبعی در این رابطه نمی‌شناسم ولی فکر می‌کنم کتاب «درآمدی بر رویکردهای فقه حکومتی» از استاد سید محمّدمهدی میرباقری / نشر «تمدّن نوین اسلامی» می‌تواند الهاماتی به شما بدهد. 3- در این موضوع نمی‌توانم نظر بدهم 4- اگر عقل به صورتی که مبانی توحیدی را همواره در نظر داشته باشد می‌تواند در این مورد نقش‌آفرین باشد 5- اتفاقاً اگر با حوصله و پشتکار در قرآن و روایت ورود شود و مسئله‌مان مشخص باشد، با ما حرف‌ها دارند. آیه‌ی مذکور که می‌فرماید چون فاسقی برای شما خبر آورد سعی کنید آن‌ را درست تبیین کنید تا فریب نخورید؛ عملاً راه‌کار می‌دهد که خبر باید با مبنای خاصی پذیرفته شود، نه آن‌که هرکس بتواند با هر مبنایی به ما خبر دهد، زیرا در هر حال مبنای روحی و فکری و روان‌شناختیِ خبردهنده در ارائه‌ی خبر بی‌تأثیر نیست. موفق باشید   

21848
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به آیه 48 سوره انفال: «وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَنُ أَعْمَلَهُمْ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّى جَارٌ لَّكُمْ فَلَمَّا تَرَآءَتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَى‏ عَقِبَيْهِ وَ قَالِ إِنِّى بَرِى‏ءٌ مِّنكُمْ إِنِّى أَرَى‏ مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّى أَخَافُ اللَّهَ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ» اگر شیطان از خدا می ترسد و می داند که شدید العقاب است چرا توبه نمی کند؟ (ظاهراً در این آیه واقعیت را بیان می کند و قصد تعارف یا دروغ ندارد چون می گوید چیزی می بینم که شما نمی بینید). پیرو سؤال 21827 «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ» آیا منظور از انحراف از اسماء خدا متوسل شدن به اسماء غیر خدا چون اسامی ائمه اطهار علیهم السلام و یا امام زادگان نیست؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از نظر مفهومی شیطان مثل هر انسان کافری متوجه‌ی عقاب الهی است ولی به جهت فعال‌بودن نفس اماره نمی‌تواند به حکم خدا تمکین کند. 2- اتفاقاً انحراف از اسماء، همان انحراف از ائمه است زیرا اسماء الهی، مظاهر دارند و مظاهرِ تامّ و تمام آن‌ها ائمه «علیهم‌السلام» می‌باشد. موفق باشید   

21845
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: سوالم اینست که در برخی روایات در پاداش فلان عمل آمده که باعث آمرزش گناهان گذشته و آینده است (مانند روزه ی روز آخر رجب در مفاتیح). چطور ممکن است گناهانی که در آینده مرتکب خواهیم شد در عین کثرت و بزرگی آمرزیده شود؟ لطفا درباره ی آمرزش گناهان آینده که در این دست روایات آمده توضیح بفرمایید؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر این نوع روایات نظر به ساختن شخصیتی دارد که آن شخصیت در اثر اعمال معنوی، تصمیماتش الهی می‌شود و لذا با چنین شخصیتی آینده‌ی خود را شکل می‌دهد و این آینده، آینده‌ی انسان گناه‌کاری نخواهد بود و این‌که می‌فرمایند گناهان گذشته و آینده آمرزیده می‌شود؛ بیشتر یک اصطلاح است، نه آن‌که گمان کنیم خداوند مانع گناه انسان در آینده‌ی او می‌شود و انسان را از اختیار خارج می‌کند. و این‌که قرآن می‌فرماید: «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا». خداوند در آيۀ دوم سوره‌ی فتح مي‌فرمايد :گناهان گذشته و گناهان آيندۀ تو را مي‌بخشيم .علامۀ طباطبائي مي‌فرمايند :از آن‌جايي كه ما همواره واژۀ ذنب كه به گوشمان مي‌خورد ، بلا فاصله گناه به ذهن ما  خطور مي‌كند . و حال آن‌كه معناي واقعي ذنب گناه نيست ؛ بلكه آثار سوء است . و از كلمۀ « غفران » هم ما معمولاً‌ معناي بخشش را استفاده مي‌كنيم ؛ و حال آن‌كه معناي غفران پوشش است نه بخشش . و لذا در اين جا قرآن مي‌فرمايد :اي پيامبر ! ما فتح مبيني را  نصيب تو كرديم ، تا بپوشانيم براي تو آن‌چه را كه مقدم شده از آثار سوء و آن‌چه كه تأخير افتاده . خداي عالم نعمتش را با اين بر شما تمام كرده است .در اين جا با توجه به اين قضيۀ  صلح حديبيه يا فتح مكه ، مراد از اين «ذنب» آثار سوئي است كه در نزد قريش نسبت به نبي مكرم بوده است ؛ چه قبل از هجرت ، چه بعد از هجرت . پيغمبر اكرم ، قبل از هجرت تمام بساط عقيدتي قريش را بهم زد و با مباني اعتقادي و بت پرستي آن‌ها مبارزه كرد . و بعد از هجرت هم رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در عزوات متعدد شخصيت‌هاي برجستۀ قريش را به خاك مزلت انداخت و لذا قريش نسبت به نبي مكرم ، كينۀ سخت در دل داشتند و آثار سؤئي از اين عمل كرد نبي مكرم ؛ چه قبل از هجرت و چه بعد از هجرت ، در دل قريش بود ؛ همان‌گونه در رابطه با حضرت موسي عليه السلام هم كه وقتي خداي عالم او را مأمور مي‌كند براي هدايت بني اسرائيل و غبطيان مي‌گويد :«وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ» (الشعراء / 14) من نسبت به غطبيان احساس مي‌كنم كه ذنبي دارم. ذنب گناه نيست. حضرت موسي آن غبطي را كه در حال تعدي و تجاوز بود ، و نيز محدور الدم بود ، او را از ظلم دفع كرد و نه تنها گناهي نكرد ؛ بلكه به وظيفۀ بندگي و الهي‌اش عمل كرد . « وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ » يعني آثار سوئي از اين عمل‌كرد من در اذهان بني اسرائيل و غبطيان و فرعونيان است « فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ » مي‌ترسم اين غبطيان به خاطر اين آثار سوء مرا بكشند . و لذا در سورۀ فتح هم خداي عالم مي‌فرمايد: پيغمبر!  آثار سوئي كه از عمل‌كرد تو ؛ چه قبل از هجرت ، چه بعد از هجرت در نزد مشركان قريش بود و از اين كار شما قريش در دل كينه داشتند ، و تصميم گرفته بودند مادامي كه انتقام نگيرند از جا ننشينند ؛ ولي ما با اين فتحي كه نصيب تو كرديم ، شوكتي كه براي تو در اين فتح عنايت كرديم ، مشركان قريش از هر گونه انتقام‌گيري ، مأيوس شدند و ديگر آن آثار سوئي كه در نزد قريش نسبت به تو بود ، خداي عالم همه را پوشش داد .لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ ؛ يعني خداي عالم پوشش داد آن‌چه كه قبل از هجرت و آن‌چه بعد از هجرت از آثار سوئي كه در نزد قريش بود ، از تو پوشش داد .(علامه طباطبائي در ج 18 الميزان ، ص 254 - تفسير نمونۀ عربي «الأمثل » ج16 ، ص 422 ). موفق باشید  

21844
متن پرسش
سلام استاد: در رابطه با اجر عمل مومن یا کافر اینگونه است که قرار نیست همه اعمال را وزن کنند و به تک تک پاداش بدهند بلکه بنابر شدیدترین و بهترین عمل که شخصیت شخص را ساخته و شدیدترین برآیند شخصیت او شده پاداش می دهند و پاداش ظهور همان شخصیت نهایی اوست. این برداشت درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید همین‌طور باشد. زیرا اعمال انسان، شخصیت انسان را می‌سازد و شخصیت انسان که برآیند اعمال انسان است در قیامت ظهور پیدا می‌کند. موفق باشید

21843
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به جواب ۲۱۸۲۳ پس خود صبر به تنهایی موضوعاتی ندارد یا علاوه بر جواب شما خود صبر هم به خودی خود علاوه بر جواب نوعی پاداش دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صبر بر عبادات یا بر ترک معصیت و یا بر مصیبت معنا دارد. مثل آن‌که امروزه صبر و مقاومت در مقابل تهاجم نظام استکباری معنا پیدا کرده است. موفق باشید

21842
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: با روایاتی مثل این که امام حسین (ع) شیر از مادر نخورده اند و با زبان مبارک پیامبر سیراب می شدند و یا حضرت زهرا (س) که پریود ماهیانه نداشته اند و یا روایتی که هنگام خاکسپاری حضرت زهرا (س) دستان پیامبر (ص) از قبر بیرون می آید و امثال این روایات که در متون تشیع زیاد است که با عقل مان جور در نمی آید چطور باید برخورد کنیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید مورد اول و دوم بیشتر جنبه‌ی تأویلی دارد. یعنی می‌خواهند بگویند در واقع، حضرت امام حسین «علیه‌السلام» با نور مبارک پیامبر سیراب می‌شدند و یا در مورد حضرت زهرا «سلام‌اللّه‌علیها» می‌خواهند بگویند طهارت آن حضرت تا حدّ جسم، سریان داشته است، نه آن‌که آن حضرت از حالت طبیعی که یک زن باید داشته باشد، بیرون باشند. ولی در مورد سوم، چه اشکال دارد که دستان مبارک پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از عالم برزخ در عالم ناسوت ظهور کند و بدن مبارک زهرای مرضیه «سلام‌اللّه‌علیها» را برای قراردادن در قبر بگیرند. موفق باشید

21841
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت: نظرتون در مورد کتاب «با پیر بلخ» نوشته مصفا چیست؟ در مورد کتاب «مولوی نامه» استاد همایی هم نظرتون را بگید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از هر دو کتاب مذکور استفاده کرده‌ام و آن‌ها را قابل استفاده می‌دانم. موفق باشید

21840
متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. با جوانان ۱۳ _ ۱۵ساله چه مباحث و کتبی را باید کار کرد؟ ۲. به نظرتون این مباحث برای جوانان و کسانی که در وادی شما نیستند سنگین نیست و گفتنش سخت نیست؟ چون اکثرا سطحی نگر بار اومدن. چه طور باید با جوان ارتباط گرفت؟ ۳. با چه بحث و در چه زمینه باید شروع کرد؟ لطفاً کمی راهنمایی ام کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 3- کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیازی به نبی» و کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» موضوعاتی دارد که می‌شود با جوانان در میان گذاشت 2- باید در ابتدایِ امر با توضیح زبانی، مباحث را برای آن‌ها مطرح کرد، نه آن‌که آن‌ها را به کتاب ارجاع دهید. موفق باشید 

21836
متن پرسش
سلام علیکم استاد: چندی پیش با یکی از دوستان درباره تاریخ شیعه صحبت می کردیم! ایشان ادعایی کردند و من نتونستم آن را رد کنم. ایشان گفتند که چطور شما شیعه هستی در حالی که تاریخ مذهبت را اهل سنت نوشته اند. از ایشان دلیل خواستم و او گفت که حنبلی واقعه غدیر خم را نقل کرده است در حالی که از علمای اهل سنت می باشد! سوال اینجاست که آیا واقعا تاریخ شیعه توسط سنی ها نوشته شده است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست. شیعه به جهت آن‌که می‌خواهد حقانیت خود را از زبانِ دیگران اثبات کند، نظر دیگران را می‌آورد و اساساً تاریخ‌نگارها خیلی شیعه و سنی‌بودن‌ برایشان مطرح نیست، به طوری که اکثراً یعقوبی صاحب تاریخ مشهور را شیعه می‌دانند بدون این‌که خودش این موضوع را اظهار کند، وگرنه اهل سنت از رجوع به تاریخ او سر باز می‌زدند و عیناً این موضوع برای صاحب تاریخ «مروج الذّهب» هم صدق می‌کند. موفق باشید

21835
متن پرسش
با سلام: آیه «ان االله یحول بین المرء و قلبه» به چه معناست؟ در معرفت نفس چگونه می توان از آن استفاده نمود؟ چگونه می توان آن را درک نمود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در «برهان صدیقین» روشن شد که درجه‌ی وجودیِ حضرت حق شدت کامل دارد و در «معرفت نفس» روشن شد هرکه شدت وجودی بیشتر داشته باشد و به درجه‌ی تجرد بیشتر نایل باشد، حاضرتر است. بنابراین خداوند برای انسان از خودِ انسان برای انسان حاضرتر است و این یک موضوع ارزشمند توحیدی است که انسان حتی قبل از آن‌که خود را بیابد، خدا را می‌یابد. موفق باشید

21833
متن پرسش
با تقدیم سلام و احترام: 1. چرا واسطه فیض حتما باید زنده باشد و نمی شود که انسان کاملی که رحلت کرده اند واسطه فیض باشند؟ می شود گفت که با توجه به اینکه امام 4 مرتبه وجودی: وجود لاهوتی، جبروتی، مثالی و مادی دارند و امام در هر مرتبه مظهر اسم الله هستند پس وجود عقلی ایشان چون بالاترین مرتبه را در عالم عقل دارد فیض از طریق وجود عقلی ایشان به مجردات تامه می رسد. همینطور عالم مثال تا می رسیم به علم مادی که در اینجا هم وجودی مادی امام که مظهر اسم الله است و بالاترین درجه وجود مادی را دارد از مجرای این وجود فیض به عالم ماده می رسد پس درخت که مظهر حی است باید از مظهر اتم اسم حی در عالم ماده پس از عبور از همه مراتب وجودی دریافت کند و چون انسان کاملی که رحلت کرده اند فاقد وجود مادی هستند نمی توانند مجرای فیض به عالم ماده باشند ضمن اینکه دیگر کون جامع هم نیستند. 2. اینکه می گویند با توسل به هر یک از معصومین (ع) باز هم حاجت به امام عصر (عج) می برند و این یعنی امام (عج) تشریعا از پیامبر (ص) بالاترند چون ایشان فاقد وجود مادیند؟ 3. اینکه به عالم مقام شفاعت داده می شود بزرگی این نعمت چقدر است؟ چقدر رتبه ایمانی سالک تغییر می کند؟ 4. و اینکه این مقام اینجا داده می شود و قیامت ظهور می کند اگر درست است می توان گفت اثرش را در دنیا به صورت بخشش بقیه مردم به حرمت عالم دانست؟ 5. اینکه روایت داریم فاصله عالم و مومن هفتصد درجه است که بین هر درجه 500 سال راه هست می توان گفت فاصله عالم بی عمل با جاهل در جهنم همین مقدار است؟ جناب استاد، بنده دنبال اثبات برتری عالم و نسبت بین علم و ایمان در بین کسانی هستم که با این تفکر که مجازات عالم سنگین تر از جاهل است دست از یاد گرفتن واجب و حرام برداشته اند دلایل زیادی آورده ام اما می خواهم با ملموس کردن فاصله اثر گذاری بیشتر شود)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر حال واسطه‌ی فیض باید حضورش در عالم تامّ و تمام باشد و بدین لحاظ در تمام عوالم از جمله عالم ناسوت حاضر است و از این جهت واسطه‌ی فیض در هر زمانی چه پیامبر باشد و چه امام، به عنوان واسطه‌ی فیض در قید حیات است هرچند امامی که واسطه‌ی فیض است هویت و شریعت خود را از پیامبر گرفته باشد، پس بالاتر از پیامبر نیست بلکه مظهر کمالات و شریعت پیامبر به صورت متعیّن است 2- بقیه‌ی سؤالات را به صورت جداگانه در فرصتی دیگر بفرستید، إن‌شاءاللّه در خدمت هستم. موفق باشید

21829
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: لطفا بفرمایید اینکه مادر گرامی امام علی سلام الله علیه از شکاف دیوار کعبه وارد شدند نکته ای هست؟ چرا از درب خانه کعبه وارد نشدند؟ ممنون و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است خداوند با این کار خواسته باشد غیرِ عادی‌بودنِ عطای خود را و این‌که به آن مولود عنایت خاصی دارد؛ نشان دهد. در حالی‌که اگر از درِ کعبه وارد می‌شدند چنین تذکری واقع نمی‌شد. موفق باشید

21827
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز لطفاً بفرمائید سئوال اول: با توجه به آیه 180 سوره اعراف منظور از انحراف از نام های خدا چیست؟ وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا ۖ وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ ۚ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» و خدا را نیکوترین نامهاست، بدانها خدا را بخوانید، و آنان را که در نامهای او به انحراف می‌گرایند به خود واگذارید، که به زودی کردار بدشان را مجازات خواهند دید.» سئوال دوم: آیا بالا بردن کوه طور بر بالای سر بنی اسرائیل نوعی اکراه در دین نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همچنان‌که در بحث سوره‌ی اعراف در رابطه با آیه‌ی مذکور تا حدی به صورت مفصل عرض شد، انحراف در آیه‌ی مذکور به معنایِ انحراف از نظر به حق است که به صورت نظر به اسماء الهی او نباشد. حال یا با نظر به کثرات این انحراف محقق می‌شود و یا نظر به حضرت حق بدون نظر به اسماء حسنایِ او. مثل این‌که بخواهیم صرفاً خدا را با عقلِ انتزاعی داشته باشیم، در آن صورت رجوع به خدا به معنایِ «فادعوه بها» صورت نمی‌گیرد 2- شاید در مرحله‌ی اول یک نوع تهدید و ادب‌کردن برای آن قوم که در آن حدّ منحرف شده بودند، لازم بوده است تا در مرحله‌ی بعدی، خودشان دینداری را با اختیار ادامه دهند. موفق باشید

21823
متن پرسش
سلام استاد: در بحث معاد فرمودید: طبق آیه ۹۷ نحل به بهترین عمل در طول عمر مومن جزا داده می شود به این معنا که اگر مومن در شصت سالگی بمیرد و اگر بهترین نمازش برای چهل سالگی او باشد همان نماز چهل سالگی او را در نظر می گیرند. در ادامه هم مبحث صبر پیش اومد که خود صبر در صورت عدم قوت و نور لازم عمل به کمک میاد. من وحدت بین این دو تا رو نتونستم درک کنم که چطور هم به بهترین عمل پاداش میدن و هم خود صبر؟ یعنی ملاک چیه و وحدت بین این کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان با پشت‌کار و پایداریِ لازم عبادتی را دنبال کرد و به دنبال تحقق صورت آرمانی و ایده‌آلِ آن عبادت بود، نفسِ این پایداری یعنی صبر موجب می‌شود تا جزایِ او همان صورت آرمانیِ عمل عبادی گردد. موفق باشید

21821
متن پرسش
سلام جناب استاد: چند سوال داشتم. بصیرت به چه معناست؟ آیا در ادبیات عرفانی هم بصیرت داریم؟ این که خدا به شخصی، حکمت داده به چه معناست؟ بصیرت و حکمت مقوله ای جدا از هم هستند و یا یکی زیر مجموعه دیگری هستند؟ لطفا با مثال توضیح دهید. چکونه می توان این دو را بدست آورد به چه اشخاصی داده می شود؟ حکمت را ذره ذره به کسی اعطا می کنند؟ اگر کتابی هم معرفی بفرمایید ممنون میشم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه‌ی حقایق شود دارای بصیرت است و وقتی نظر به استحکام حقایق در عالم باشد به حکمت می‌رسد. با تدبّر در قرآن و رعایت حرام و حلال الهی، انسان به بصیرت و حکمت لازم نایل می‌گردد. موفق باشید

21820
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: لطفا در خصوص خیرات برای اموات توضیح بفرمایید 1. اینکه ما سوره ای از قرآن یا صدقه ای نثار اموات کنیم چگونه و چه تاثیری بر آن ها دارد؟ 2. با توجه به زیاد بودن امواتی که در فامیل بیاد دارم آیا می توان صرفا یک سوره خوانده و ثواب آن را به آنها هدیه کنم بدون آنکه اسمی از آنها بیاورم؟ یعنی مثلا یک سوره بخوانم و بگویم ثوابش هدیه به تمام اموات. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون با خواندن هر سوره و یا دادن صدقه انواری از فرشتگان الهی به صحنه می‌آیند، با اراده‌ی ما در راستایِ نثار ثواب به اموات جهت انوار فرشتگان را به سوی روحِ اموات سیر می‌دهیم و لذا در عین آن‌که رحمت خداوند به ما می‌رسد، به اموات نیز خواهد رسید 2- این امکان هست و إن‌شاءاللّه ثوابش برای همه‌ی آن‌ها مقدّر می‌شود. موفق باشید  

21817
متن پرسش
سلام استاد: در گفتن اذکاری که ائمه عددی برای ما مشخص ننموده اند باید چه تعداد آن ذکر را گفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه قلب همراهی کند می‌توان با آن اذکار مأنوس بود. در روایت داریم: «سیّد الکلام، ذکر لا إله إلا اللّه» است. موفق باشید

21816
متن پرسش
سلام: خدا قوت استاد. فقط درخواست داشتم به خاطر فیلتر شدن احتمالی تلگرام در پیام رسانهای داخلی مانند (سروش و ایتا) کانال ایجاد کنین. با تشکر
متن پاسخ

به نام خدا

با سلام. این کار انجام شده ودر حال پیگیریست.

نمایش چاپی