بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30974

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ضمن تشکر بابت پاسخگویی به سوال 30970، منظور روانشناسی بود و نه روانپزشکی. تا جایی که اطلاع دارم، روان پزشکی است که بیشتر با بدن و عصب و... سر و کار دارد، و اگر اشتباه نکرده باشم روانشناسی شاخه ای از علوم انسانی است و بیشتر به موضوعاتی نظیر لایه های شخصیت، حالات و خلقیات و واگویه های درونی و ارتباط عالم ذهن و واکنش ها و رفتارها و... می پردازد که بنا به تصور من، کمتر به بدن مرتبط است (البته ممکن است ارتباطی هم با مسائل فیزیکی پیدا کند، و مثلا با مزاج های طبیعی و... مرتبط شود) و بیشتر مربوط به همان حالات روانی است. البته من خودم مهندسی خوانده ام و شاید در تشخیص حدود علم دارم اشتباه می‌کنم. سؤال دیگر این که در پاسخ به سؤال 30970 جمله ای فرمودید که ایهام داره، فرمودید «نباید از این نکته غفلت کرد و روان‌شناسی را در فلسفه جستجو نمود.» بنده در تشخیص عطف یا عدم عطف جمله دوم به اول دچار مشکل شدم، آیا منظورتان این بوده که «نباید از این نکته غفلت نمود» و «نباید روان شناسی را در فلسفه جستجو نمود» و یا این که «نباید از این نکته غفلت نمود» و «باید روان شناسی را در فلسفه جستجو نمود»؟ در صورتی که منظورتان این بوده که باید روان شناسی را در فلسفه جستجو نمود، توضیح بفرمایید که در کدام مباحث و ذیل چه عناوینی، و با توجه به ارتباط روانشناسی با معرفت نفس، آیا به عرفان هم مرتبط می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اتفاقاً بحث در روان‌شناسی است و تلاش‌هایی که جناب مازلو برای جدول‌بندی رفلکس‌های بدنی و ربط آن‌ها با روان و لذا روان‌شناسی را یکی از علوم تجربی به حساب می‌آورند. ۲. امروزه در تحلیل داده‌های روانی، رجوع به فلسفه قدرت بیشتری برای روان‌شناسان در تحلیل عکس‌العمل‌های انسانی پیش آورده که البته این عرض عریضی دارد و جایگاه روان‌شناسی اسلامی نیز در همین جا می‌باشد که چگونه عکس‌العمل‌های روانی را در نگاه اسلامی بررسی نماییم که عرض شد بحمدلله در ایران کارهای خوبی در دست اقدام است. موفق باشید

27093
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت امام (ره) در مصباح سی و دو کتاب مصباح الهدایه می فرمایند مرتبه وجودی امیرالمومنین (ع) و سایر ائمه با وجود مقدس رسول اکرم (ص) مانند نسبت روح با نفس ناطق انسانی است، و مرتبه دیگر انبیا و اولیا رتبه سایر قوای پایین تر از آن، و رتبه سایر افراد امت بر حسب درجات و مراتب آنها. می توان گفت تمام قوای ظاهری و باطنی ظهور حقیقت روحند و به همین سبب همانطور که از لسان امیرالمومنین (ع) بیان شده ایشان فرموده اند من با تمام پیامبران بصورت نهان و با رسول اکرم (ص) در آشکاری حاضر شدم. مقصود حضرت امام از این بحث چیست و یعنی چه که نسبت حضرت امیر و اولادشان با رسول خدا‌ (ص) مانند روح با نفس ناطقه است و با دیگران در قوای پایین تر و بر حسب مراتب ولی با همه اینها، در واقع ظهور حقیقت روح را می بینیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح، مقامِ اصلی همه‌ی کمالات است و نفس ناطقه بهره‌ای از آن را دارد و مظهر آن است. لذا قرآن فرمود: «نفختُ فیه من روحی» یعنی کالبد انسان، تنها بهره‌‌ی نازله‌ای از آن روح را در خود دارد و تازه، سایر قوا، ظهور کمالات نفس ناطقه‌اند. موفق باشید

27088
متن پرسش
استاد بزرگوار سلام علیکم: در بحث حرکت جوهری در صورتیکه مقدمه بحث این باشد که حرکت در اعراض ناشی از حرکت در ذات است و اگر حرکت جهت نداشته باشد و به کمالی منتهی نشود حرکت نیست. سوال اینکه حرکت در اجزای اصلی جهان نظیر آب طی میلیونها سال علیرغم تغییرات در اعراض (جامد مایع گاز) دارای حرکت سیکلیک هستند که قاعدتاً نمی توان جهتی برای این نوع حرکت قایل بود. با این فرض که جهتی برای حرکت سیکلیک نمی توان قائل بود حرکت در اعراض در آب را قاعدتا نمی توان به تغییر در جوهر نسبت داد. آیا این عبارت صحیح است؟ به نظر دیگر اجزا تشکیل دهنده جهان مادی نظیر عناصر آهن و ... نیز پس از مدتی کوتاه یا بلند و رسیدن به حداقل سطح انرژی خود دیگر از حرکت متوقف می شوند و تغییر در اعراض نیز متوقف می شود. البته ممکن است از ماده ای به ماده ی دیگری منتقل شوند ولی تغییرات دارای جهتی خاص در مقیاس کلان نیست و صرفا دچار تغییر شکلهای تکراری می شوند. پس حرکت در این مواد نیز یا سیکلیک است یا در نهایت متوقف خواهد شد. پس حرکت ذات کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. زیرا حرکت اعراض، در نسبت‌ها ظهور می‌کند مثل حرکت رنگ سیب در سبزبودنش نسبت به رنگ زرد یا سرخ. ولی حرکت جوهری به ذات خودش و در ذات خودش محقق می‌شود. آری! ظهور آن حرکت در اعراض نمایان می‌گردد ولی ذات آن حرکت در خودش می‌باشد. باید به کمک شرح صوتی بحث «حرکت جوهری» به معنای حرکت در جوهر فکر کرد. موفق باشید

22733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: عذرخواهی می کنم که وقت شریفتون را می گیرم. استاد بنده طلبه پایه 8 هستم. می خواستم لطف کنید و یک سیر مطالعاتی در زمینه معرفت النفس از هر استاد عزیزی که مد نظرتون هست، بفرمایید. ممنونم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم خوب است که ابتدا مطالعه‌ی کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «معاد» را که بر روی سایت هست، همراه با شرح صوتی آن دنبال کنید و سپس به کتاب ارزشمند «عیون مسائل نفس» از آیت اللّه حسن‌زاده رجوع فرمایید. موفق باشید.

22298
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید: استاد گرانقدر در یکی از صحبت هایی که داشتیم، برای فهم راه گشایش این برهه از تاریخ انقلاب بمنظور فهم چگونگی تغییر نظام مفاهیم اتفاق افتاده و نحوه مواجهه نخبگان و مردم ما را به بازخوانی سال 43 تا 57 رجوع دادید. پرسش حقیر این است که در این سال قرار است چگونه و چه کمکی به ما انجام دهد و این بازخوانی چگونه باید اتفاق بیفتد تا بتواند کمک کند و چگونه و چه منابعی در این زمانه راهگشا هستند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک بحث بسیار مهمی است که تفکر نسبت به آینده، همیشه با نظر به ریشه‌ها انجام می‌گیرد و در مورد انقلاب اسلامی نیز چنین است. در همین رابطه در بحث «گوش‌سپردن به ندایِ بی‌صدای انقلاب اسلامی» عرض شد:

«باید از خود پرسید چرا آن‌چه در آغاز انقلاب اسلامی قلب‌هایمان را متوجه‌ی خود کرد، فراموش کرده‌ایم و به جای آن‌که همواره متوجه‌ی حقیقت آن باشیم که امروز هم کار ما باید بر همان منوال باشد؛ به مطلوباتِ دیگری دل بسته‌ایم. در حالی‌که توجه به آن آغاز، تفکر تاریخی ما را به سرچشمه‌ای که ابتدا چندان روشن نبود، راهنمایی می‌کند. زیرا «این آغاز است که همواره در آینده پایدار می‌ماند»، و شما وقتی این را روشن‌تر خواهید یافت که به شأنِ بنیادین تذکرات بنیان‌گذار انقلاب اسلامی نظر کنید که قلب او را آن اشراقِ آغازین در برگرفته و او گزارش‌گرِ آن است و البته این، بازگشت به گذشته نیست، بلکه معنابخشیدن به آینده است. و در این رابطه نیاز به نگاهی داریم که در اُنسِ با آن آغاز، همواره پاک و غیر آلوده مانده باشد و روح تاریخی انقلاب اسلامی را در منظر خود نگه داشته است. باز باید به صورتی به انقلاب اسلامی فکر کنیم که در آغاز، شروع شد تا آن اشراق در معنایِ تجلی به مقام تفکر آید و روشنی بخشد و یگانگی بین ما و انقلاب که چندی است پیش آمده، از میان برخیزد.»

در این مورد در جلسه‌ی اخیر عرایضی عرض شد. موفق باشید 

21916
متن پرسش
سلام استاد: اگر انسان در خواب حقیقت خودش را ببیند چه در برزخ و چه قیامت از نوع رویایی صادقیه و رحمانی است یا از نوع متاثر از اخلاقیات خود؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ما هیچ‌وقت نمی‌توانیم مطمئن شویم آن‌چه در رؤیای خود می‌بینیم، حقیقت ما است تا بحث صادقه‌بودن، یا رحمانی‌بودنِ آن پیش آید. نهایتش اشاراتی است که باید خودمان با شواهد دیگری که از طریق معصوم به ما رسیده است، مطلب را بررسی کنیم. موفق باشید   

21735

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: استاد اخلاقی هست در قم که از مریدانش شنیدیم که شما ۴۰ روز دم غروب آل یس بخوانید اهل بیت راهنمایی کنن، خب حالا اگر ما این دستور العمل را انجام دادیم اهل بیت ما را به این استاد معرفی کردند، این توسل واقعی است و حقیقت را بیان می کند؟ البته باید قرائن دیگر هم به صدق این استاد باشد نه فقط چشم بسته توسل کنیم. ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با این شیوه‌ها نمی‌توان مطلب را تمام شده و قابل اعتماد دانست. موفق باشید

19882
متن پرسش
سلام استاد: در باب حرکت جوهری دو تا سوال دارم: ۱. فرمودین زمان حال نداریم، یا گذشته‌س یا آینده، یعنی تقدم‌ و تاخر، ولی واقعا وقتی یه تحلیل عقلی می کنیم نمیشه گفت ما در بی زمانی به سر می بریم، یعنی اگه بگیم که حال‌های مکرر و متوالی داریم که میرن و گذشته میشن درسته؟ ۲. در حرکت اون چیزی که هنوز نیومده قوه‌ست، ولی وقتی باالفعل میشه و میره و به گذشته ملحق میشه، عدم میشه یعنی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌که می‌فرمایید «حال»، دیگر حال، حال نیست و گذشته است 2- در حرکت است که با پدیده‌ای روبه‌روئیم که همواره می‌آید و می‌رود ولی در نسبت با «وجود» و تبدیل قوه به فعل، موضوع فرق می‌کند. موفق باشید

18811

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1. تحلیل حضرتعالی از حضور جریان دکتر احمدی نژاد در انتخابات پیش رو و حضور مهندس بقایی به عنوان نماینده این جریان چیست؟ 2. به نظر شما حضور این جریان در انتخابات چه تاثیری در حرکت انقلاب اسلامی چه خواهد داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه بدهید در این موارد وارد نشویم. موفق باشید

18787
متن پرسش
با سلام: دلیل اینکه حضرت نوح (ع) به بی دینی پسرش امتحان و یا گرفتار شد چه بود؟ و منظور از اینکه خداوند به او می گوید فرزندت از اهلت نبود یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون خداوند در آیه‌ی 40 سوره‌ی هود به حضرت نوح فرموده بودند در آن کشتی اهلت را قرار بده. وقتی حضرت متوجه شدند موج بین ایشان و فرزندشان حائل شد، از سر دعا و ناراحتی در آیه‌ی 45 عرض کردند: پروردگارا فرزند من از اهل من است – که به قول علامه طباطبایی ظاهراً فرزندشان به ایشان ایمان داشته – و خودت فرمودی اهلت را سوار کن، پس باید فرزندم هم سوار می‌شد. در این جا خدا فرمود او اهل تو نیست، او عمل غیر صالح است. یعنی فرزند حقیقی انسان عمل صالح اوست، از این جهت نمی‌توان گفت حضرت نوح گرفتارِ بی‌دینیِ فرزندشان شدند. زیرا فرزند حقیقی ما، عمل صالح ما است و تعلق قلبی ما به عمل صالح است و یا فرزندی که مظهر عمل صالح باشد. موفق باشید  

17998

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: لطفا این چند مورد را که در سخنرانی هایتان از آنها نام می برید تعریف کنید: فکر، عقل، قلب، وهم، خیال، نفس، روح، توهم، تخیل،
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «ادب خیال و عقل و قلب» شده است. موفق باشید

17301

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: استاد كم كم بوي اربعين حسيني به مشام مي رسد. آيا همراه كردن زن و بچه خردسال كار صحيحي است؟ سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به زحمت نیفتند برکات خاص خود را دارد. موفق باشید

17018
متن پرسش
سلام استاد عزیز: نسبت اسم الله به ذات مثل نسبت مثلا حسن به من اوست؟ چطور اسم یک شخص حسن است و حسن جمع کل صفاتش است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام اسم اللّه مقام جامعیت اسماء است مثل جامعیت نورِ بی‌رنگ که در مقام وحدت خود قرار دارد. آری! همان‌طور که اگر شرایط ظهور 7 نور فراهم شود، آن 7 نور به صورت مجزا ظهور می‌کند. ولی در مقام نور بی‌رنگ، به صورتِ وحدانی و یگانه قرار دارند. اسماء الهی نیز در مقام حضرت اللّه چنین‌اند، هرچند بر اساس ظرفیت طالب هر اسمی آن اسم به نور حضرت اللّه برای آن طالب ظهور می‌کند. موفق باشید

16967

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به سوال 16848 فرمودید: بنا بر این است که در مسیر عبادات الهی، شیطان وسوسه کند ولی ما عقب‌نشینی ننماییم و نهایتاً اگر گرفتار معصیت شدیم، توبه کنیم، نه آن‌که عبادت را ترک نماییم. 1. پس مثلا اگر در مسیر آن عبادت دچار معصیت شدیم آیا ارتباطی دارد که ثواب آن عبادت کم بشود یا ارتباطی ندارد؟ 2. ممکن است اعمال عبادی ما با معصیت همراه نباشد ولی بد اخلاقی هایی همراه باشد آیا این هم ارتباطی دارد که ثواب عمل بشود؟ 3. بنده از دفتر مرجعم سوال کردم و همچنین مرکز ملی پاسخگویی مفصل صحبت کردم که «اتقوا مواضع اتهم» گناه شرعی نیست. بعضا پیش می آید که این در معرض تهمت قرار گرفتن ما همراه کار نیکی است (مثلا جواب دادن به سوال دینی خواهری یا صحبت کردن در زمینه خیری با کسی که در محله وجه خوبی ندارد و ...) آیا می شود گفت آن عمل خیر ما ثواب کمتری دارد چون این مورد با توجه به شرایط بنده مبتلا به است با تشکر فراوان. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ظاهراً نباید ارتباط داشته باشد 2- نه؛ بداخلاقی را باید در همین صحنه‌ها از بین برد 3- با توجه به این‌که حفظ آبرویِ مؤمن برای خودش نیز واجب است، باید اگر حضور او در صحنه ای موجب ضرر به آبروی آن می‌شود، از آن صحنه دوری کند. منتها اگر احتمال می‌دهد که چنین مشکلاتی پیش می‌آید باید اهم و فی‌الاهم بکند. موفق باشید

16753

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد طاهرزاده: اینجانب در خواب هایم بعضی از وضعیت ها را برعکس حالت واقعی‌اش می بینم در این خصوص از شما راهنمایی می خواستم. با تشکر از زحمات شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد شده است. خوب است که به آن کتاب مراجعه شود. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

6658
متن پرسش
سلام استاد. فرق بین کلمه «آدم» و «انسان» در قرآن چیست؟آدم منظور حضرت آدم است؟ انسانیت و آدمیت چی؟تشکر
متن پاسخ
بسمه تعالی: سلام علیکم: گاهی قرآن از یک مصداق به جهت صفات مختلف نام‌های مختلف ارائه می‌دهد. مثلاً به اعتبار آن‌که شخص فرزند حضرت آدم است به او آدم می‌گویند. به اعتبار آن‌که اهل اُنس است و مدنی‌الطبع است به آن انسان می‌گویند و بنا به به ظاهر او به آن بشر می‌گویند. از خود متن ها می‌فهمیم منظور حضرت آدم است یا حقیقت آدم و یا فرزند آدم. موفق باشید
25431
متن پرسش
سلام استاد محترم: بنده یک پاکستانی هستم و از همانجا دارم مزاحم جناب عالی می شوم۔ شما در شرح رساله الولایه علامه طباطبایی از ابن سینا نقل قول فرموده بودید که ما جعل الله المشمشة مشمشة بل أوجدها۔ اما بر طبق حدیثی که جناب علامه از توحید صدوق بهش اشاره فرموده اند سوالات از جانب امیرالمومنین صلوات الله علیه و جواب از سائل اینطور مطرح می شود: اخبرنی أ خلق اللّه العباد كما شاء او كما شاؤوا؟ فقال: كما شاء. قال: فخلق اللّه العباد لما شاء او لما شاؤوا؟ فقال: لما شاء. قال: یأتونه یوم القیمة كما شاء او كما شاؤوا؟ قال: كما شاء. بظاهر قول ابن سینا با سوال و جواب اول در حدیث مذکور در تناقض می باشد۔ لطفاً نظرتون رو ابلاغ فرمایید۔ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اخیراً عرایضی تحت عنوان «پیامبران خدا و نظر به آغازِ آغازها» شده است. صوت آن را بر روی سایت می‌توانید بیابید و متن آن را برایتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

 پیامبران خدا و نظر به آغازِ آغازها

باسمه تعالی

«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللَّهِ»

ما از رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» سخن می‌گوئیم ولی به حکم «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ» سخنان‌مان در مورد همه پیامبران است.

۱. اصلی‌ترین کار رسولان خدا توجه بشریت است به آغازِ آغازها،‌ یعنی آغازِ هستیِ موجودات که همان حضرت حق است و آغاز انسان که وجه امکانی او یا عین ثابته‌ی او می‌باشد. زیرا از این طریق، تفکر اصیل به بشر عطا خواهد شد.

۲. پیامبران خدا متذکر شدند که خداوند خالق همه‌ی عالم است یعنی «وجود» و «بودن»ِ هر موجودی را او داده است و در نتیجه خداوند، بودنِ محض و هستی مطلق می‌باشد و این اولین قدم در راستای تفکر است از آن جهت که تفکر مربوط به «وجود» است و آغازِ آغازها.

۳. پیامبران در مورد مخلوقات به‌خصوص انسان‌ها فرمودند خداوند با نظر به امکانِ بودن مخلوقات، آنها را خلق کرد و لذا حضرت موسی «علیه‌السلام» در تفسیر جایگاهِ نبوت خویش و برادرشان دو نکته را در میان آوردند که: «قالَ رَبُّنَا الَّذی أَعْطى‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» (طه/۵۰)‏ یعنی اولاً: پروردگار ما خلقتِ هر موجودی را به آن موجود عطا می‌کند. ثانیاً: او را هدایت می‌نماید و در راستای هدایت خداوند است که پیامبران را می‌فرستد. ولی در نکته‌ی‌ اول، معرفتی بس‌ آغازین را متذکرشدند از آن جهت‌که می‌فرمایند خلقت هرمخلوقی را خداوند به‌آن مخلوق می‌دهد. یعنی از یک جهت خلقت آن مخلوق، مربوط به‌خودش است و خداوند یعنی‌ آن‌ بودنِ محض، مطابقِ آن‌ خلقت، آن موجود را «وجود» می‌بخشد.

۴. در راستای معرفتِ آغازین برای هر مخلوق، در قرآن داریم: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» (یس/۸۲) وقتی خداوند خواست موجودی را به‌وجود آورد در خطاب به آن می‌گوید: «بشو» و آن موجود می‌پذیرد که «بشود». یعنی قبل از آن‌که آن موجود، موجود شود؛ در علمِ خداوند امکانِ بودنش هست و خداوند مطابق آن امکان به آن موجود، وجود می‌دهد.

۵. راستی! اگر خداوند آغاز کننده‌ی امکانِ هر موجودی بود، آن مخلوق حق نداشت از خداوند سؤال کند که چرا آن را آن‌چنان خلق کرده است؟ در حالی‌که: «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» (انعام/۱۴۹) برای خداوند حجت بالغه هست و آن‌چنان نیست که کسی بتواند حجتی در نفیِ حجت بالغه‌ی الهی داشته باشد.

۶. حال با توجه به مباحث فوق، به این فکر کنید که اگر کسی نحوه‌ی بودن خود را درست درک کند و متوجه باشد حضرت حق در راستای نحوه‌ی بودنِ او به او «وجود» می‌دهد؛ می‌یابد که تنها از طریق وجود خود با پروردگارش می‌تواند مرتبط شود و معنی روایت مشهور: «الطُّرُقُ الَی اللهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِق» می‌رساند که راهِ هرکس به سوی پروردگارش، همان نحوه‌ی «بودن»ِ اوست، و مأوایِ حقیقی هرکس، به‌سربردن در این نحوه بودن است.

۷. مشکل بشر از آن جا پیدا شد که به جای مأواگزیدن در نحوه‌ی بودن خود و از آن طریق با پروردگار عالم، مرتبط‌ شدن؛ دلْ در بودن‌های دیگران انداخت و به مقایسه‌ها گرفتار شد و از بهترین مأوا و «بود» محروم گشت. در حالی‌که پیامبران خدا و به‌خصوص آخرین پیامبر به ما متذکر شدند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ ۖ لَا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ» (مائده/۱۰۵) ای مؤمنان! متوجه‌ی خودتان باشید که در آن صورت، انحرافِ بقیه وقتی شما در مسیر هدایت باشید، به شما ضرر نمی‌رساند.

                                               والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته 

24230
متن پرسش
سلام استاد: نماز روزه هاتون قبول. مصاحبه آقای مهدی نصیری با میلاد دخانچی در برنامه سختانه رو دیدم. ایشون مطالبی رو مطرح میکنن که خواستم نظرتون رو دربارش بپرسم. ایشون معتقدن با توجه به سیطره مدرنیته تحقق تمدن اسلامی تراز در زمان غیبت ممکن نیست و ما میتونیم به صورت نسبی و درصدی از اون مثلا ۵۰ درصدش رو در زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... محقق کنیم. در ادامه وقتی مجری در مورد اشتباهات گذشتشون می پرسه ایشون جواب میدن باید سطح آرمان گرایی و اون چه رو که به مردم قول می دیم که می تونیم انجامش بدیم رو، پایین می آوردم و واقع گرا با مسائل روبرو می شدم و مثال می زنن اگه به اون زمان برگردن دیگه روی نفی ربا در نظام بانکداری مانور نمی دادن چون الآن ربا رو جز جدا نشدنی از بانکداری مدرن می دونن. ایشون اضافه می کنن اتفاقا ما باید به مردم واقعیت رو بگیم و اعلام‌ کنیم ما قادر نیستم تماما اقتصاد اسلامی یا نظام آموزشی اسلامی و ... داشته باشیم و بگیم قراره نسبتی از اون اجرا بشه. ایشون این دیدگاه رو نه استحاله و نه پشیمانی بلکه راهگشا، تکمیلی و اصلاحی برای انقلاب و جمهوری اسلامی می دونن. لینک مصاحبه ایشون رو هم براتون می فرستم. (صحبت های بالا مربوط به نیمه دوم گفتگو است.) https://www.aparat.com/v/fjag7 پیشاپیش ممنون. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:می توان از جهتی با آقای نصیری همراه بود از آن جهت که ما هنوز در متن مدرنیته تنفس می کنیم ولی فراموش نکنیم که رویکرد فرایندی انقلاب بسوی اهدافی است  که آن عبور از مدرنیته است. موفق باشید.

23810
متن پرسش
سلام آیا خدا می تواند خدایی مثل خودش خلق کند؟ خداوند آینده خودش را می داند؟ خداوند قبل از آفریدن ما چه کار می کرده؟ رابطه بین علم و خدا چیست؟ چگونه می توان توحید را در برابر مسیحیان اثبات کرد؟ خدا چگونه انسان را آفرید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خداوند عین وجود است و وجودِ همه‌ی موجودات از اوست و چیزی مثل وجود خدا یعنی چیزی در کنارِ عین هستی، و این محال است. زیرا عین هستی جایی برای عین هستیِ دیگر نمی‌گذارد چون در آن حال هیچ‌کدام عین هستی نخواهند بود و باید به سراغ عین هستی رفت. به همین جهت گفته می‌شود اراده‌ی خدا به محال تعلق نمی‌گیرد. ۲. قبل و بعد برای خدا که عین هستی است، معنا ندارد. ۳. خدا، عینِ علم است 4- توصیه می‌شود در این مورد «برهان صدیقین» و جزوات «معارف ۱ و ۲» که بر روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید

23781
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در بحث گفتگوی اخیر فرموده بودید با توجه به آیه فی شأن حتی خدای شما استاد عزیز با خدای دهه های دیگه در حضور تاریخی انقلاب اسلامی فرقی اساسی دارد. لطف می کنید بفرمایید خدای دهه شصتی و هفتادی و... در این تاریخ چه نوع تجلی و حضوری دارند ؟ که به فرموده حاج آقا یکتا دهه شصتی ها فرمانده میدان و دهه هفتادی ها میدان دار و هشتادی نیروهای اجرای و... لطف کنید جواب رو در سایت قرار دهید.. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدای واجب الوجود همواره به عنوان خدایی واحد در عالم حیّ و حاضر است ولی تجلیات حضرت حق با نظر به آیه‌ی «یسأله من فی السموات و الارض، کلّ یوم هو فی شأن» در هر زمان و تاریخ، مناسب ظرفیت و طلب افراد است. حال یک روز بود تجلیات انوار الهی برای مقابله با شاه و بعد صدام بود و امروز علاوه بر مقابله با آمریکا، انوار الهی برای مقابله با شبیخون فرهنگی نیز در صحنه است و امثال سردارد حاج آقا حسین یکتا اتفاقا انسانی است که هم با انوار تجلیات الهی که مقابله با صدام است در صحنه بود و هم امروز در راستای خدای مقابله با تهاجم فرهنگی در صحنه است. بد نیست در این مورد سری نیز به جواب سوال شماره ۲۳۱۷۵ بزنید. موفق باشید

22673
متن پرسش
سلام استاد ارادتمند شما و مشتاق دیدار سوال: ماهیت فطرت چیست و رابطه روح فطرت و نفس چیست و روح انسانهای خوب و بد چه فرقی با هم دارند؟ تشکر از مطالب بسیار مفید شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس یا روح، همان شخصیت افراد است که می‌توانند مطابق فطرت‌شان که اشاره‌ی دورنی هر کس به خوبی‌ها است عمل کنند و یا می‌توانند به آن فطرت یعنی به آن اشاره‌ی درونی پشت نمایند و نگذارند تا آن فطرت از قوه به فعل آید. موفق باشید

21025
متن پرسش
با سلام: 1. وجه جمع آیات «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»، و «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین» با روایاتی که دال بر این است که یک زمانه زمانه گرگ است یا سخنانی که برای هر زمانه اسمی و ظهوری قائل است چیست؟ 2. چگونه می توان فهمید اسم هر زمانه ای چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در هر بستری از تاریخ ما وظیفه‌ای داریم حتی اگر زمانه، زمانه‌ی گرگ باشد سرنوشت ما به دست خود ما است مثل آن‌که در زمان طاغوت، وظیفه‌ای داریم و در زمان ولایت فقیه وظیفه‌ای دیگر، منتها وقتی روح زمانه را بشناسیم با نظر به آن فضا تصمیم می‌گیریم. آری! اراده‌ی الهی آن است که بالاخره مستضعفین زمین که در آسمان مورد قبول فرشتگان‌اند، حاکم شوند و هرکس در هر مرحله از این فرایند وظیفه‌ای دارد. مثل همان وظیفه‌ای که ما در فرایند ظهور حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» انقلاب اسلامی را مدّ نظر قرار می‌دهیم. موفق باشید

20993
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: 1. خداوند علت العلل است و علت تامه برای تمام موجودات است. و معلول از علت خویش به هیچ عنوان تخلف نمی کند. در حالی که بنابر روایات انسان و بقیه موجودات از همان اول نبودند(؟) چون در حدیث داریم که «کان الله و لم یکن معه شیء» یا امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ۱۵۲ نهج البلاغه درباره خداوند می فرمایند: «عالم إذ لا معلوم» یا در اصول کافی ج ۱ ص۱۰۷ حدیثی داریم که «خدای عز و جل، پروردگار ما، در ازل وجود داشت در حالی که علم عین ذاتش بود و هیچ معلومی در میان نبود... پس هنگامی که اشیاء را ایجاد کرد و معلوم وجود یافت، علم او بر معلوم واقع شد.» 2. اصلا دلیل خلق انسان چیست؟ آیا از سر نیاز است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بزرگان عرفان و معارف دینی در رابطه با این‌که فرموده‌اند: «کان الله و لم یکن معه شیء» می‌فرمایند: «کما الآن» یعنی حالا هم خدا هست و دیگر هیچ 2- خداوند «جواد» است و همواره هر موجودی که ظرفیت موجودشدن را دارد، «وجود» می‌دهد  3- در مورد قسمت سوم سؤال از کتاب «آشتی با خدا» قسمت «چرا خدا ما را خلق کرد؟» استفاده کنید. موفق باشید

20697
متن پرسش

سلام: از فضای اربعین فضای ایثار محبت و برگشتیم و وارد شدیم به همان جامعه قبلی. حداکثر چند روز بتوانم این روحیه را در خود نگه دارم سپس دوباره همان فرد قبلی با همان همکاران و همان روحیه. چه کنیم که روحیه ایثار و از خود گذشتگی به جامعه باز گردد و خودمان هم گرفتار نشویم؟ آیا لازم است اقدامی کنیم؟ یا با پشت سر گذاشتن اربعین ها خودش درست می شود؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به این موضوع فکر کرد که اگر بنا است از فرهنگ مدرنیته عبور نماییم باید روش خود را در همه‌ی امور با ایثار و تواضع تنظیم کنیم تا در تاریخ دیگری قرار گیریم. در این مورد عرایضی در جزوه‌ی «مسئولیت فهمِ حرکت اربعینی» شده است. موفق باشید

20241
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: می خواستم ببینم چرا اینقدر که برای شهید اجر و ثواب و تاثیرگذاری ذکر شده برای خانواده و همسر شهید این ذکر نشده در حالی که به نظر من کار همسر و بازماندگان شهید خیلی سخت تر است!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به نیّت‌شان دارد که چقدر در انتخابی که آن شهید کرده است، با او شریک‌اند. کتاب «دختر شینا» نشان می‌دهد که همسر آن شهید به هیچ‌وجه کم‌تر از آن شهید اجر ندارد و یا کتاب «تپه‌های جاویدی و راز اشلو» خبر از همسر آن شهید می‌دهد که چگونه در همان احساس تاریخی که همسر او وارد شده بود، وارد شده. خوشا به حال همسران و فرزندان و والدین شهدایی که دوش به دوش شهیدان احساس مسئولیت می‌کنند. موفق باشید

نمایش چاپی