باسمه تعالی: سلام علیکم: آلزایمر یک بیماری است که موارد جزئی مورد نیاز زندگی را از صحنهی حافظه میبرد. ولی در پیری انسان موارد جزئی زندگی را که چندان مورد نیاز نیست با نظر به امور کلی، از آنها عبور میکند. و به همین جهت ملکات انسان در پیری از دست نمیرود همانطور که آن ملکات در قیامت برای او باقی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همانطور که متوجه هستید اگر انسان بهکلی جهت توحیدی نداشته باشد و دنیا مقصد او شده باشد، که در برزخ و قیامت به جهت نیافتن آنچه بدان مشغول بود؛ دائم معذب است. ولی اگر در عین جهت توحیدی، تعلقاتی به دنیا داشت تا آن حدی که به خود آید، گرفتار عذابهای مربوطه است 2- نسبتهای اعتباری از آن جهت که اعتباری است و مربوط به دنیا و بدن است، در قیامت بیمعنا میشود. ولی اگر با خانواده رابطهای توحیدی و حقیقی برقرار باشد، آن رابطه محفوظ میماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با دقت به موضوع بنگریم، این حرکت خبر از آن میدهد که حقیقتاً آنها متوجهی حضور تاریخی انقلاب اسلامی شدهاند و معنای این حضور را که عبارت است از تقابل جدّی نظام اسلامی با استکبار، خوب درک میکنند. و لذا میبینند که در هر صورت این انقلاب اسلامی که دارد خود را در این تاریخ روز به روز معنا میکند و آن نحوه محدودیتها، مانعِ حضور آن نشده است. میماند که ما این موضوع را یعنی تقابل هرچه شدیدتر نظام استکبار با خود را چگونه تحلیل کنیم. ابتدا نظر جنابعالی را به آیهی 22 سورهی احزاب معطوف میکنم که میفرماید: «وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» مؤمنان وقتى احزاب را یعنی اتحاد جبههی کفر را در مقابل خود ديدند، گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته اند!» و اين موضوع جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود. زیرا متوجه شدند حضرت حق میخواهد این تقابل به اوج خود برسد.
باز در این رابطه به آیهی 173 سورهی آلعمران نظر کنید که میفرماید: «الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ» اين مؤمنین كسانى بودند که وقتی در جنگ احد مسلمانان به ظاهر شکست خوردند و تعداد زیادی از آنها مجروح گشتند، با اینکه دشمن جبهه را رها کرده و رفته بود به آنها خبر رسید که بناست دشمن دوباره حمله کند؛ پس خوب است که بترسید و کمی کوتاه بیایید - و آنها برعکس، بنا به آیات قرآن: - اين سخن، بر ايمانشان افزود؛ و گفتند: خدا ما را كافى است؛ و او بهترين حامى ماست. و لذا با همان بدنهای مجروح دشمن را تعقیب کردند و دشمن که با چنین صحنهای روبهرو شد، از ادامهی جنگ منصرف گشت. و قرآن در ادامه میفرماید: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ» پس آنها به نعمت الهی از صحنه برگشتند و فضل الهی آن هم فضلی که بر آن هیچگونه بدی و سختی نبود، به آنها رسید.
همهی اینها حکایت از آن دارد که اگر جبههی توحیدی در تاریخ به میان آید، خداوند شرایط هرچه تقابل و جداشدن آن جبهه را در مقابل نظام استکباری میگشاید و جریان اخیر یعنی کار ترامپ، حکایت جاریشدن آن سنت است تا انقلاب اسلامی معنای حضور تاریخی خود را هرچه بیشتر در عالم تثبیت کند. میماند که ما این حرکت را وعدهی الهی برای پیروزی جبههی حق بدانیم.
راستی! اگر مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» از قبل مشخص نکرده بودند که ما به آمریکا اعتماد نداریم، حال که این قضیه روشن شد، ما احساس شکست نمیکردیم؟! به آن معنا که به آمریکا اعتماد کرده باشیم و حال ایشان به اعتماد ما خیانت کرده باشد؟ و به همین جهت ما امروز در واقع با کاری که ترامپ کرد، احساس پیروزی میکنیم. پیروزی از آن جهت که مشخص شد ما از ابتدا این مسئله را پیشبینی میکردیم و در دامی که آنها برای ما پهن کرده بودند تا با صد امید با آنها به مذاکره بنشینیم و سپس آنها زیر میز بزنند؛ نیفتادیم. و آیا این همان معنای سخن حضرت روح اللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» که روح این تاریخ را به خود برگرداند، نیست که فرمود: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به شما آسیبی نرسد» آسیبی بزرگتر از آن میتوان تصور کنیم که ملتی به آمریکا امید ببندد و آن به اعتماد آنها خیانت کند؟! ولایت فقیه ما را از چنان عرصهی شکستی نجات داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سایت به طور طبیعی برای ایمیل کاربران جوابهای شخصی را میفرستد و آنها نیز دریافت میکنند مشکل مربوط به ایمیل خودتان است. اینطور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که جناب حافظ میفرماید: «چه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها» و منظور عارف شیرازی آن است که در ابتدا، شوقی موهبی به سراغ انسان میآید تا افق را بگشاید ولی سپس میرود تا ما با سیر و سلوک خود به مرور آن را کسب کنیم و از آنِ خود نماییم. لذا باید سعی شود با کسب معارف حقه و رعایت احکام شریعت الهی، خود را جهت اُنس با انوار الهی بپرورانیم. پیشنهاد بنده آن است که به شرح غزل شماره 1 حافظ که بر روی سایت هست، نظری بیندازید و از مباحث «معرفت نفس» نیز غفلت نشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به اشارات تاریخی که آن فراز از دعا بدان نظر دارد، توجه کنیم که حضرت به جناب کمیل یاد داداهاند که از خدا بخواهند آن شخص و شخصیتی که مانع رسالت تاریخیِ او میشود و یا نقشهها و مکرهایی را شکل میدهد که مانع بهثمررسیدنِ اهداف الهی اوست را از میان بردارد. مثل همان نحوه نیایشی که رزمندگان ما در شبهای حمله از طریق دعای کمیل از حضرت معبود تقاضا میکردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما میتوانیم به عنوان معرفت به وجود انسان کامل داشته باشیم، دلایل عقلی آن است که در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» که بر روی سایت هست، مطرح شده است. ولی اینکه چرا امام به جای غیبت، هجرت نکردهاند، مربوط به حضوری است که آن حضرت باید در تمام تاریخ داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که امویان نتوانستند حضور تاریخی علی «علیهالسلام» را در تاریخ دفن کنند؛ انقلاب اسلامی به عنوان یک فتح تاریخی در این دوران، در تقابل با نظام استکباری و به ظهورآوردنِ فرهنگ مقاومت، دفنشدنی نیست، هرچند ممکن است در بعضی از برههها به جهت آنکه ما هنوز از کششهای غربزدگیِ خود آزاد نشدهایم، در حجاب رود. مثل دوران سازندگی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حضوری معیار، درکِ وجودی خود معلوم است عند العالم، و نه تحلیلِ عقلیِ معلوم. مثل آنکه شما ارادهی خود را به صورت حضوری در نزد خود درک میکنید دیگر ملاک اینکه شما اراده کردهاید یا نکردهاید؛ در میان نمیماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «یداللّه مغلوله» نیست، بحث در «أبا اللّه أن یجری الامور إلا باسبابها»ست. زیرا نفس ناطقه در دورهی جنینی اعضای خود را میسازد تا در دنیا از آنها استفاده کند. ولی در حیات دنیایی شرایط ساختن اعضا برای نفس، فراهم نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً منظورتان را نمیدانم. ولی در اینکه انسان میتواند نفس خود را ببیند، مشکلی نیست زیرا نفس موجود مجرد است و موجود مجرد، تشکیکی و دارای شدت و ضعف است و بدین لحاظ مرتبهی بالاتر آن میتواند ناظر مرتبهی مادون خود باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بد نیست سری به مباحثی که اخیراً خدمت رفقا شروع شده است تحت عنوان «گوشسپردن به ندایِ بیصدای انقلاب اسلامی» بزنید. مباحث بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آنچه وجود دارد، معلومِ حضرت حق است. زیرا جدا از حق نیست. علمِ حق به خودش مساوی علم به همهی مخلوقاتش میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو آن انسان بزرگ در گشودگی نسبت به حقیقت هستند. جناب حلاج در مقام «شطح» از حقایقی سخن گفت که نیاز به تأویل دارد و معرفت خاصی را طلب میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از آن دو نفس، آن رگها را از آنِ خود میدانند و نسبت به آن رگها احساس یگانگی دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکاتی که میفرمایید مربوط به علم حصولی است و معرفت نفس، علمی است حضوری، که به قول ارسطو: «قیاساتها معها». لذاست صاحبان این علم میفرمایند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید رفت». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخی باید گشوده شود تا بشریت به این نتیجه برسد که مسائلی دارند که آن مسائل با نجواهای دعای کمیل با پروردگار مرتفع میشود. مثل مسائلی که ما در شبهای حمله در دفاع مقدس داشتیم. دعای کمیل، نجوای کسانی است که متوجه شدند میتوانند از طریق آن نجواها، تاریخی از توحید و توسل را در مقابل بشریت بگشایند. دعای کمیل، دعای کمیل است. کمیلی که فهمید چگونه تلاش کند تا علی «علیه السلام» توسط امویان در تاریخ گم نشود. کو کمیل؟!! پروردگارا! ما را به بصیرت کمیل نائل بگردان تا مثل همهی کمیلهای تاریخ با تو آنطور نجوا کنیم که او کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن بدن تکویناً ایجاد میشود و ربطی به ارادههای جزیی ما ندارد. مثل تدبیری است که نفس بر روی بدن ما إعمال میکند و معده و قلب ما را تدبیر مینماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنها با عقلِ معاش، زندگی دنیایی خود را مدیریت میکنند ولی به گفتهی پروفسور کربن، نسبت به مرگ و معنویت سخت، شکنندهاند و به همین جهت بهکلی در پوچی بهسر میبرند. میماند که ما چرا عقلِ معاش و عقلِ معاد را مطابق فرهنگ دینی خود بهکار نمیگیریم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه بشر امروز از یک طرف متوجهی پوچی زندگی سکولار شود و از طرف دیگر ارزش عطای الهی در این تاریخ یعنی انقلاب اسلامی را بشناسد و در راستای تحقق اهداف آن تلاش کند، حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» بیشتر امیدوار ظهور خود میشوند و فکر نمیکنم اینکه فرموده بودید شرایط طوری است که ظهور، به تأخیر افتاده است؛ درست باشد. زیرا برعکس، شرایط در کلیت نظام اسلامی به عمقِ تقابل با استکبار رسیده است و این معنای حقیقی شرایط ظهور حضرت خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در فرهنگ شفاعت مدّ نظر است، واسطهبودن اولیاء الهی است، نه آنکه آن ها منشاء زندگی و مرگ انسانها باشند. علامه طباطبایی ذیل آیهی آیتالکرسی موضوع شفاعت در قرآن را بهخوبی روشن مینمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نماز شب به خودی خود در قالب همان یازده رکعت، آثار تکوینی دارد و انتظار نداشته باشید نتایج آن به سرعت ملموس باشد 2- تعیین وقت ظهور که انکار شده است، شاید به معنای تعیین زمان خاص باشد ولی اینکه متذکر شرایط ظهور حضرت شود شاید از آن جهت است که احساس ظهور میکنند ولی نه به معنای ظهور تامّ که با حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» محقق میشود. کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست، میتواند متذکر این امر باشد 3- بین آنکه حاکمیت در اختیار ائمه قرار گیرد و یا اینکه حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» ظهور کنند باید فرق گذاشت. آری! چند بار امکان آنکه امر ائمه محقق شود، فراهم شده بود ولی شیعیان درست وظیفهی خود را انجام ندادند و این غیر از آن است که امام صادق «علیهالسلام» در مورد ظهور حضرت میفرمایند دوست دارم ظهور کند و در خدمتش باشم. 4- وقتی مردم گرفتار روزمرّهگی شدند، نیاز بود کاری صورت گیرد تا برای همه کارِ خارقالعادهای محسوب شود و لذا امامت که امری است موهبی و نه اکتسابی، در امامانی با سنّ کم ظهور کرد که به طور عمومی چنین علومی را کسی نمیتوانست بهدست بیاورد به خصوص در آن سن. در این مورد خوب است به جزوات «هویت گمشدهی شیعه در تاریخ» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخنان مربوط به دورانی از زندگی دکتر شریعتی است که سختْ تحت تأثیر دکتر مصدق و جبههی ملی است. ولی بعداً تغییر اساسی پیدا میکند در حدّی که به شدت ارادتمند حضرت امام میشود و در این راستا است که رهبر انقلاب از شریعتی دفاع مینمایند و جنابعالی میتوانید در فضای مجازی نظرات رهبری را در این مورد جستجو کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیهی ظاهرگراییِ ما و اینکه دین را تنها در محدودهی وظایف ظاهری قبول کنیم؛ ما را شبیه بنیاسرائیل خواهد کرد و بدین لحاظ رسول خدا «صلواتاللّهعلیهو آله» میفرمایند: «سَيَكُونُ فِي أُمَّتِي كُلُّ مَا كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حَتَّى لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه»[1] به زودى در امت من آنچه كه در بنى اسرائيل واقع شد واقع مى شود حتى اگر يكى از آنها در سوراخ سوسمارى رفته باشد امت من نيز همان كار را مى كنند. اين به جهت آن است كه حضرت پيش بينى مى كنند روحيه ى يهودى گرى بر جامعه ى اسلامى سرايت مى كند و با توجه به همين روحيه كه در قرآن تبيين شده مى توانيم بفهميم چرا حضرت روحيه ى آن گروه از امت خود را به يهود تشبيه مى كنند. اگر بگوئيم فلان روشنفكر با اينكه ادعاى طرفدارى از انقلاب را دارد تفكر يهودى دارد نبايد تعجب كنيد، بهتر است با مقايسه ى تفكر او با شخصيت اشراقى حضرت امام ببينيد آيا همان نسبتى را با مكتب امام دارد كه يهود امت پيامبر با اسلام داشت؟ يهودِ مكتب امام در عين ادعاى اسلاميت، گرفتار نگاه سوبژكتيويته است و اگر ما مكتب امام را نفهميم نمى دانيم يهودِ مكتب امام چه تفكرى دارد. وقتى مكتب حضرت امام شناخته شود و معلوم شود امام از مجاز - با همه ى شكل هايش- عبور كرده و به حقيقتِ وجود رسيده، وقتى گفته مى شود اين مكتب و يا اين شخص بر مبناى سوبژكتيويته به عالم و آدم مى نگرد، راحت مى توانيد تكليف آن مكتب و آن شخص را با امام روشن كنيد. اميدوارم با روشن شدن اين دو نكته - يعنى شخصيت اشراقى حضرت امام و رجوعِ ايشان به «وجود» و شناخت روح سوبژكتيويته و نظر به مجاز - قدم بزرگى در شناخت زمانه و سير به سوى اهداف بلند الهى، برداريم.
2- نحوهی عذاب بنیاسرائیل، فرق کرده و آن همان محرومیت آنها از امکاناتی است که خداوند برای سایر ملل حرام ننموده است. نمونهی آن نداشتن سرزمینی معین. موفق باشید
[1] ( 1)- بحار الأنوار، ج 53، ص 127.
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم در هر سه قسمت سؤال، متوجهی اصل جواب هستید که از یک طرف جامعه باید زندگیِ منهای امام معصوم را تجربه کند و از طرف دیگر، اهلِ معرفت باید به جامعه کمک کنند تا افق الهی همواره مدّ نظرشان باشد و معنای زندگی صحیح را بتوانند درک کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی فضای جامعه توحیدی شد و حقیقت و ملکوت عالم بر عالم ماده ترجیح یافت، روحیهی تجاوز به حقوق افراد به شدت کاهش مییابد. و این روایات متذکر این امر است که در جامعهی آرمانی چه اندازه روحیهی تجاوز تقلیل مییابد در آن حدّ که به عنوان مثال، گرگ با آن روحیهی تجاوزگریاش از تجاوز باز میایستد. موفق باشید
