باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر خود قرآن نمیفرماید که «آنچه رسول خدا فرمودند را اطاعت کنید» آنجا که میفرماید «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»؟ و مگر طبق احادیث اهل سنّت از جمله حدیث جابر بن عبدالله انصاری که مورد اعتماد اهل سنت است از نام دوازده امام که پیامبر معرفی کردند خبر ندارند؟ و جناب قندوزی در کتاب «ینابیع الموده» از کتب اهل سنت همهی احادیثی که پیامبر، امامان را معرفی کردند آورده و مرحوم علامهی امینی در الغدیر مطابق سندهای اهل سنت اشارات لازم را به این موضوع کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عرایضی در جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» که بر روی سایت هست، شده است. خوب است قبل از ورود به تفسیر المیزان چند سوره مثل سورههای عنکبوت و قصص و روم و زمر را گوش بدهید تا آمادگی ارتباط با زبانِ المیزان فراهم شود. اگر ابتدا قبل از آن بحث «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن کار کنید، بهتر ارتباط شما با مباحث برقرار میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این صرفاً سخن بنده نیست یک موضوع اساسی است که صاحبنظران با تحقیقات خود از متون غربی متوجهی این امر شدهاند. زیرا سه کشور ایران و مصر و ترکیه سه قطب مهم تمدنیِ اسلام را تشکیل میدهند و اینطور هم نیست که دشمن با تحمیل فرهنگ خود بر این کشورها مثل کاری که در زمان شاه بر کشور ایران تحمیل کرده بود، موفق باشد. زیرا در عمقِ فرهنگیِ این سه کشور چیزی بالاتر از آنچه در ظاهر در جریان است نهفته میباشد. و در اولین فرصت که سایهی نظامی حاکمان غربزده کم شود، بروز میکند 2- چیز خاصی در مورد دوم به صورت مدون ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی روی سایت را اگر ادامه دهید؛ اولاً: تا حدّی تفکر فلسفی پیدا میکنید، ثانیاً: مباحث موجب میشود تا فلسفه را و جایگاه آن را بهتر درک کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خاصی در نظرم نیست. جزوهای تحت عنوان «سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی» در قسمت نوشتاریِ سایت قسمتِ جزوات هست. امید است برایتان مفید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند به همان معنایی که عین وجود است و عین کمال است، اسماء حسنایی دارد که در تجلیات انوار او ظهور میکند. بنابراین معنا نمیدهد که گفته شود خداوند برای خود اسمایی انتخاب کرد! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه کتاب «آشتی با خدا» برای شروع خوب خواهد بود. در ضمن در امور اخلاقی، کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» انشاءاللّه کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب شریف «چهل حدیث» از حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» برعکسِ آنکه به عنوان یک کتاب اخلاقی در ذهنها رفته است؛ یک کتابِ عرفانیِ فنی است و کسانی می توانند به آن رجوع کنند که رویهمرفته با عرفان آشنا باشند. ولی کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» همانطور که در ابتدای آن میفرمایند یک کتاب اخلاقیِ عملی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح، مقامِ اصلی همهی کمالات است و نفس ناطقه بهرهای از آن را دارد و مظهر آن است. لذا قرآن فرمود: «نفختُ فیه من روحی» یعنی کالبد انسان، تنها بهرهی نازلهای از آن روح را در خود دارد و تازه، سایر قوا، ظهور کمالات نفس ناطقهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید از صحنههای اجتماعی فرار کرد. نگاه اول که چشم انسان به نامحرم بیفتد، مشکلی ایجاد نمیکند، ادامهی آن نگاه یا نگاه از سر لذّت، جایز نیست و موجب اشکال در سلوک میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرمودهاند روح، عظیمالملائکه است. ۲. حتماً هر اسمی در عالم ملکوت، مظهری دارد. حضرت ملکالموت را به یک اعتبار میتوان مظهر اسم جلال حق دانست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرزندان ما با توجه به نیّات ما، سعهی وجود ما در عالم هستند و هراندازه نیّت ما پاکتر باشد برکات حضور ما در عالم بیشتر است، هرچند که فرزندان ما اختیار خود را دارند و بر اساس آن عمل میکنند ۲. به هر حال ما باید مسائل خود را بشناسیم و مطابق آن برنامهریزی کنیم. آری! اگر لازم است در راستای مسائلی که در پیش داریم زبان عربی یا انگلیسی بدانیم در آن صورت عمل میکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجهی وجود سنتها در عالم باشید و اینکه میتوانید در مسیر دینداری در بستر سنتهای الهی قرار گیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایاتی که میفرمایند بالاخره شیعیان ما به بهشت میروند؛ با نظر به این نکتهی مهم است که شیعه، شخصیت پذیرفتهی خود را امام معصوم قرار داده است و به این لحاظ هرگز از گناهی که انجام میدهد، راضی نیست تا آن گناه در وجودش نهادینه شود 2- مبانی اصلی هر انسانی حضور در محضر ربّ بوده که همان «عهد الست» است و رعایت حلال و حرام الهی موجب میشود تا آن عهد همواره زنده بماند و با رحلت انسان، آن مقامی که مقام انس با پروردگارش بود، برایش ظهور کند البته با تفاوتی که در علم و عمل داشته است. زیرا رجوع به حق امری است تشکیکی. بنده عرایضی در رابطه با آيات 172 و 173 سوره اعراف داشتهام که عیناً خدمتتان ارسال میدارم: آیات مذکور خبر از تعهد فطري انسان در مقابل خدا ميدهد كه انسان ذاتاً حق را ميشناسد و ربوبيت او را پذيرفته، ميفرمايد: « وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ، أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ »
يعني آنگاه كه از فرزندان آدم، از پشت نسلهايشان، تعهد گرفتيم، خودشان را گواه خودشان گرفتيم، كه آيا من ربّ شما نيستم؟ گفتند: آري شهادت ميدهيم. اين كار را كردم تا روز قيامت نگويند ما نسبت به ربوبيت تو غافل بوديم، يا بگويند كه پدران ما مشرك بودند و ما هم فرزندان آنها بوديم و از خود اطلاعي نداشتيم، آيا ما را هلاك ميكني به جهت كاري كه آن باطلان كردند؟
نتايج آيه :
الف – ذات همة انسانها با پروردگار خود روبرو شدهاست.
ب – همه بدون استثناء ذاتاً به رب بودن خداوند شهادت دادهاند.
ج – همه با يك علم ذاتي و حضوري پروردگارشان را ميشناسند.
د – در قيامت بدكاران نميتوانند بگويند ما از ربوبيت خداوند بياطلاع بوديم، چون جانشان چنين تصديقي را همواره داشته و آنها با مشغول كردن خود به دنيا، آن صدا را در خود خاموش كرده و در نتيجه نشنيدند.
ه – با توجه به اين ذات و فطرتِ آشنايِ به پروردگار هستي، نميتوانند بگويند چون پدران ما مشرك بودند ما هم مشرك شديم و محيط و تربيت خانوادگي را بهانهاي براي بدبودن خود بگيرند. لذا ريشه اصلي بد بودن و خوب بودن هر كس، خود فرد است و محيط و خانواده و پدر و مادر و جامعه و ژن، همهشان علت مُعِدِّه يا شرايط هستند و علت اصلي خود انسان است كه در مقابل نداي فطرت چه موضع و انتخابي بكند. و چه بسا از والدين غير صالح و در محيطي فاسد، انسانهايي متعالي سربرآورند، چرا كه اين انسانها نگذاشتند صداي فطرت در جانشان خاموش شود.
و - اين نوع رويارويي با پروردگار كه از طريق علم حضوري و شهود قلبي انجام ميگيرد، جاي انكار و عذري باقي نميگذارد.
ز - چون انسان فطرت و ذاتي دارد كه آن ذات و فطرت، خدا را ميشناسد، انسان ميتواند با فعّال نگهداشتن آن فطرت، حق را از باطل تشخيص دهد.
ح – كار مربي در اصلاح انسانها « ذكر و تذكر» به حقايق است تا انسان براساس فطرتش به خود آيد و به خود حقيقياش كه از رسيدن به آن راضي است، دست يابد، نه از خود گرفته شود. و نقش اصلي را در پذيرفتن نداي فطرت و يا پشتكردن به آن، خود فرد بهعهده دارد و به همين جهت هم ميشود از يك پدر و مادر در شرايط مساوي دو فرزند بهوجود آيد كه يكي كاملاً به فطرت خود پشت كردهباشد و لذا نبايد نقش محيط و خانواده و امثال اينها را عمده كرد و بدي بدكاران را از دوش آنها برداشت، و يا والدين علت اصلي انحراف فرزندان را به خود نسبت دهند.
7- توحيد فطري : يعني انسان فطرتاً هم خدا را « خالق هستي» و هم « ربّ هستي » و هم « اله و معبود هستي » ميشناسد. يعني فطرت انسان، توحيد را در همه ابعاد آن درك ميكند. لذا اماممعصوم(عليهالسلام) ميفرمايند: « فَطَرَهُمْ عَلَيالتَّوحيد » يعني براساس توحيد، انسان سرشته شده. و در نتيجه در عمق جانش ميفهمد خدايي در صحنه است كه هم خالق هستي و هم رب هستي و هم معبود اوست.
در همين رابطه قرآن ميفرمايد:
« أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ، وَ اَنِ اعْبُدُوني هَذا صِراطٌ مُسْتَقِيم »(يس/ 60)
يعني اي فرزند آدم! مگر به شما سفارش نكردم و شما تعهد نكرديد كه شيطان را نپرستيد، زيرا كه او براي شما دشمني آشكار است، و مرا بپرستيد كه راه مستقيم همين است و بس.
يعني راه راست، همان راه است كه فطرت انساني نشان ميدهد و آن پرستش خداي يگانه است و پرستش هر معبودي غير خدا كجروي و انحراف از مسير مستقيم فطرت است و فراموشي پرستش خداي متعال در واقع؛ دورافتادن از فطرت انساني و فراموشكردن خويشتن حقيقي خويش است.
8– تأكيد تعاليم آسماني بر تزكيه با هدف:
الف- توجه دادن انسان است به نيازهاي اصيل فطري و رهايي از نيازهاي دروغين.
ب- تقويت ميل فطريِ خداخواهي كه در عمق جان انسانها هست.
ج- برداشتن پردههاي ظلماني از روي دل و ايجاد فضاي مساعد روحي براي توجه به خدا.
د- انطباق سير نظري و علمي با سير اخلاقي و عملي، تا آينه دل بتواند انوار الهي را بهخوبي جذب كند. چرا كه وقتي آنچه را انديشه ميشناسد تزكيه اخلاق در صحنه عمل آورد، روح انسان زمينة پذيرش هرچه بيشتر انوار الهي را در خود ايجاد كردهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در هر بستری از تاریخ ما وظیفهای داریم حتی اگر زمانه، زمانهی گرگ باشد سرنوشت ما به دست خود ما است مثل آنکه در زمان طاغوت، وظیفهای داریم و در زمان ولایت فقیه وظیفهای دیگر، منتها وقتی روح زمانه را بشناسیم با نظر به آن فضا تصمیم میگیریم. آری! ارادهی الهی آن است که بالاخره مستضعفین زمین که در آسمان مورد قبول فرشتگاناند، حاکم شوند و هرکس در هر مرحله از این فرایند وظیفهای دارد. مثل همان وظیفهای که ما در فرایند ظهور حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» انقلاب اسلامی را مدّ نظر قرار میدهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صاحبنظر نیستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این معضلی است که متأسفانه با روحیهی آقای هاشمی رفسنجانی به پای انقلاب گذاشته شد وقتی بحث حق جذب را برای مسئولان مطرح کرد. راه حل مشکل هم تنها این است که بر مبنای انقلاب اسلامی و ارزشهای آن کار را به مسیر اصلی برگردانیم، وگرنه هر راهِ دیگری همین است و بدتر از این. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیرات الهی اسراری دارد که برای ما روشن نیست. به هر حال در مبانی تفکری که هر انسانی از آن استفاده کند، روشن میشود که خالق مخلوقات آن مخلوقات را در عالَمی خلق کرده که آن عالم نیز مخلوق خدا است و لذا جایِ هر مخلوقی را در عالم میداند و اینجا است که گفته میشود تقدیرات هرکس نیز به عهدهی حضرت حق است و وظیفهی انسانها آن است که خود را در تقدیرات معنا کنند و رشد دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان در درک معارف الهی مثل معرفت نفس و معرفت ربّ، قدم گذارد و در کنار آن رعایت تقوای الهی و حرام و حلال آن را انجام داد، خداوند او را به یقظه و شعوری خاص میرساند تا بتواند حق را از باطل تشخیص دهد و عباداتش کیفیت پیدا میکند در آن حال، یکبار ذکر اسماء الهی در مناجاتی مثل جوشن کبیر غوغا خواهد کرد. مگر حضرت یونس«علیهالسلام» بیش از یکبار عرضه داشتند: «لا إله الاّ انت سبحانک انّی کنت من الظالمین» که حضرت حق اجابت فرمود و او را از آن ظلمات نجات داد؟! بیشتر به کیفیت عبادات فکر کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی میکنم إنشاءاللّه نظر آقای دکتر گلشنی را دنبال کنم. 2- در مورد مرحوم علامه جعفری و نگاه زیبای ایشان نسبت به رابطهی علم و دین، مطالعاتی دارم و حقیقتاً دقت ایشان نسبت به آنکه متذکر شدهاند مبانی متافیزیکیِ علوم تجربی را نباید مورد غفلت قرار داد؛ قابل ستایش است. عمده آن است که چگونه ما بتوانیم از نگاه پوزیتیویستی عبور کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهلالبیت«علیهمالسلام» و شرح صوتی آن در این مورد شده است. آری! اگر با رویکردِ حبّی به حقیقت که جانِ ما به آن تعلق دارد نظر کنیم و موانع حبّ به حقیقت را که همان حجابهای خودخواهی است، برطرف نماییم و رعایت دستورات الهی را عملی سازیم، حبّ به حضرت حق و محبت به اولیاء الهی در ما سر برمیآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1ـ آدم حسابی دویست ساله بشوم که چه کنم؟ مگر آن طرف دنیان چنان بد است که نمیخواهی بنده به آن طرف بروم؟ دعا کنید شهید بشوم. 2ـ در مورد کمک به والدین نسبت به نیازهای اصلی و منطقی و عرفی نباید کوتاهی کرد ولی در مورد نیازهای غیر اصیل و وهمی تا حدی که ناراحت نشوند میشود زیر بار نرفت. در مورد سایر اقوام هم در حدی که از کارهای اصلی خود باز نشوید بد نیست به آنها کمک شود. انشاءالله برکات خاص خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم جبروت و عوالم دیگر در قوس نزول وجه تکوینی عالم است ولی در قوس صعود مربوط به انتخاب انسان و وجه تشریعی او است و می یابد که به عنوان انتخاب هایی که کرده است در قوس صعود سیر می کند. موفق باشید
