باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال آیا جز راهی به غیر از آنکه خودمان مسئلهمان را با راهی که محمد و آل محمد صلوات الله علیه در مقابل ما گشودهاند، باید حل کنیم؟ در هر حال این انسانها معنابخشی به خود و دیگران را در این عالم به نمایش گذاشتهاند. آنقدر باید تلاش کرد تا حجاب بین ما و این انوار مقدس رقیق و رقیقتر شود و معنای حقیقی که آن بنیادینترین معناست به ما برگردد. زیارت مزار شریف این بزرگان، خود به خود این مسئله را نیز برای ما اثبات میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیتوان این حرفها را قبول کرد. انسانها بنیادی دارند که همواره با آنها است و بر مبنای آن میتوان هر وقت راهِ به سوی حضرت معبود را شروع کرد. کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست را مطالعه کنید ببینید آیا راهی به سوی خدا در شما گشوده نیست؟! شرح غزل شماره 1 حافظ بر روی سایت هست. سری به آن بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم با مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن بتوانید جواب خود را پیدا کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید رزق مقسوم که خداوند از قبل تعیین فرموده است؛ در بستری به ما میرسد که ما در زندگیِ طبیعی خود حرکت کنیم و مواظب باشیم آرزوهای دنیایی ما را از آن بستر بیرون نکند. مثل آنکه انسان در شهر و روستای خود شرایط خانهدارشدن برایش فراهم است، بعد میل دارد در شهری بزرگتر خانه داشته باشد. اینجاست که از بستر تحقق رزقِ خانهدارشدن، خود را بیرون میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما فعلاً با ایشان درگیر نشوید و رفاقتتان را از بین نبرید و راهِ گفتمان را در دل یک رفاقت و بدون اصرار بر حاکمکردنِ نظر خودتان، بگشایید تا إنشاءاللّه به مرور با دیدن ضعفهای طرف مقابل از طرفداریِ متعصبانهاش کم شود. پیشنهاد بنده آن است که خودتان کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست را جهت صحبت با ایشان مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف صحیحی است و اگر مسئولان اجرایی در سخنان خود و در اعمال خود متذکر چنین اهدافی باشند، مردم یکشبه ره صدسالهی را طی میکنند. ولی ما از نظر تاریخی مسیری را جهت این امر باید در مردم و مسئولان طی کنیم و مهم آن است که بتوانیم در این رابطه برنامهریزی نماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی با استناد به سخن مقام معظم رهبری در جواب سؤال شمارهی 13269 داشتم. این نوع مباحث را باید از طریق کتابهایی که تدوین شده است دنبال بفرمایید. بنده عرایضی در کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» در این رابطه داشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک در قبولی عمل خلوص است و هراندازه انسان با نظر به رضوان الهی عملی را انجام دهد، به همان اندازه امید ثواب باید داشته باشد. اینکه میگویند شما عمل را انجام دهید و امید ثواب داشته باشید، به جهت آن است که نسبت به خلوص خود اطمینان نداریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بین علم پزشکی که بر اساس تجربهی پزشکان به روش آزمون و خطا شکل گرفته، مثل طبّ سنتی که آن هم به روش آزمون و خطا شکل گرفته، با روشهای درمانیِ طب جدید که بدن انسان را به عنوان یک جسم مرده به تصرف داروها و تیغها در میآورند، باید تفاوت قائل بود. شما میتوانید در وجوه علمیِ طب جدید وارد شوید و سپس روش درمان را با دقت بیشتر انجام دهید. اینطور نیست که ذات طب جدید غیر علمی باشد. در نگاه انسان غربی، جسم انسان و جسم طبیعت همچون موجود بیجان تلقی میشود و در اینجاست که هر تصمیمی برای جسم انسان یا طبیعت میگیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان این نوع سخنان هستم. البته چیزی نیست که طیّ یک سؤال و جواب بتوان در آن ورود کرد. آنچه مهم است بنا بر فرمایش آیت اللّه حسینی طهرانی، باید ببینیم در آن فضای خفقانی که با خلیفهی دوم بهوجود آمد، مورخین چه اندازه میتوانستند سخن بگویند. آیا بیش از طرحِ اشاراتی که تنها اهل فکر متوجهی قضیه شوند؟ به گفتهی ایشان: در مورد آتش زدن درِ خانه ى حضرت فاطمه (س) و آن برخورد عجيب با حضرت على (ع) علاوه بر متون شيعه، حتّى مورخين اهل سنّت كه سخت تحت فشار بودند نيز هرچند ناقص، واقعه را ذكر كرده اند. ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه (ج 1، ص 134 و ج 2، ص 19) پس از ذكر سند مىگويد: ابابكر به دنبال على (ع) فرستاد و از او بيعت خواست، و على (ع) بيعت نكرد و با عمر شعله اى از آتش بود. فاطمه (س) عمر را در خانه خود ديد و گفت: «يَابْنَ الْخَطّاب! اراكَ مُحَرِّ قاً عَلَي بابي؟ قالَ: نَعَمْ، وَ ذلِكَ اقْوي فيما جاءَ بِهِ ابُوكِ وَ جاءَ عَلِيٌّ (ع) فَبايع»؛ اى پسر خطاب! مىبينم كه مىخواهى درِ خانه ى مرا آتش بزنى؟ گفت: آرى، و اين آتش زدن در آنچه پدر تو آورده، استوارتر است، و على (ع) آمد و بيعت كرد. با توجه به اينكه مورخين اهل سنّت عادتشان آن است كه در آنچه روايت مىكنند، از ذكر آنچه برايشان مشكل ايجاد مىكند خوددارى مىكنند و اگر متوجّه شوند در روايت تاريخى خود، عليه خلفاء روايت مىكنند از روايت خود دست مىكشند، بايد در چنين فضايى روايات آنها را بررسى كرد. چنانچه ابراهيم بن سعيد ثقفى با طرح سند روايت مىگويد: «وَاللهِ ما بايَعَ عَلِيٌّ حَتّي رَأي الدُّخان قَدْ دَخَلَ بَيْتِهِ»؛ يعنى به خدا سوگند على با ابابكر بيعت نكرد، مگر اينكه ديد دود داخل خانه شد. (امام شناسى، آيت الله حسينى تهرانى، ج 10، ص 395). و نيز عبدالفتّاح عبدالمقصود در ج 1 كتاب امام على عليه السلام ص 343 مىنويسد: فاطمه به سلمى گفت: «بستر مرا در وسط خانه بگستران» و در ادامه گفت: «در اين ساعت روح از بدنم مفارقت مىكند، شستشو كرده ام، ديگر كسى بازوى مرا برهنه نسازد». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر با مبانی عقلی، عقاید خود را شروع کنید و سپس در ادامه با قلب، حقایقِ آن عقاید را بچشیم دیگر جایی برای انکار نمیماند. ۲. اگر انسان در مسیر خدا به چیزی رسید از ضعفها و نقصهای جزئی، خاطرش آسوده میشود. سری به کتاب «آشتی با خدا» بهخصوص به قسمت آخر کتاب یعنی ۲۳ نکته بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت مشهوری است و بحث در آن روایت تازه مربوط به حجابهای ظلمانی و نورانی است. بیشتر باید آن را در کتابهای عرفانی مثل «فصوصالحکم» دنبال کنید. ولی هیچوقت آن هزاران حجاب را کسی به صورت مشخص مطرح نمیکند. آری! حجاب ظلمانی مثل نفس امّاره، مثل کبر. حجاب نورانی مثل علم مفهومی و إلا آخر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صاحبنظر نیستم. ولی همین اندازه میدانم که امروزه میتوانیم از طریق این هنر، حرفهای مهمی را به مخاطب منتقل کنیم. مهم، دغدغههای هنرمند است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی فقیهی حاکم باشد و حکم فقاهتی بدهد، سایر فقها حق ندارند حکم فقاهتی بدهند وگرنه تعارض با فقیه حاکم پیش میآید. در شرایطی که فقیهی حاکم باشد، بقیهی فقها در حدّ تعیین وظایف فردی نظرشان نافذ است و مقلدین آنها در آن حوزه میتوانند از آنها تقلید کنند و مسائلی مثل دادن مالیات، مربوط به حکومت است. و همهی مقلدین فقها در این امر باید از فقیه حاکم تبعیت کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی گفته میشود غرب، صورتِ جدیدی از انحراف است؛ میخواهیم عرض کنیم این عقل، عقلِ دیگری است و گمان نکنیم همان عقلی که دیروز ابزارهای ساده میساخت امروز آن ابزارهای بزرگ و آن تکنیک را میسازد، بلکه عقلی به میان آمده است با روحیهی تصرفِ جهان و نه تعامل با آن. کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعهنیافتگی» از دکتر داوری در این مورد نکات خوبی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک باید دستورات شریعت باشد و اگر وارداتِ قلبیه در عین مطابقت با شریعت الهی موجب تواضع بیشتر و بندگی باشد، خوب است و اگر موجب نحوهای استقلال در مقابل احکام الهی باشد، بد است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در توسل به اولیای الهی، انسان نظر میکند به حقایق و کمالات و توفیقاتی که خداوند به آن ذوات مقدسه ارزانی داشته است و با نظر به چنین الطافی به حضرت حق اظهار میدارند که خداوندا! به همان حقایقی که به آن بزرگان دادهای – مثل الطافی که به جناب ابوالفضل«علیهالسلام» کرده – ما را از آن الطاف محروم نکن. مثل آنچه که حضرت زکریا در ملاقات جناب مریم«سلاماللّهعلیهما» متوجهی مائدههای بهشتی شدند و در آن راستا طلب فرزند نمودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است کاربران محترم نیز بتوانند از آن کانال استفاده کنند. ولی در هرحال مسئولیت محتوی آن کانال به عهدهی خود آن عزیزان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان عقل سکولاریته است که هیچچیزی برایش اصالت ندارد و حق و باطل برایش مساوی است و این به معنای آن است که برای حق و حقیقت جای خاصی قائل نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همهکارهی عالم را خدا بدانیم و در راستای چنین عقیدهای طبق وظیفهی الهی عمل کنیم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: منظور از جنگ نرمی که اخیرا رهبر معظم انقلاب در سالگرد شهید سلیمانی مطرح فرمودند چیست و شما نیز و همچنین همفکران شما به آن اشاره ای داشتید. آیا منظورشان این بود که با جریان غربگرا نرمش نشان داده تا مثلا تحریمها رفع شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است و در این رابطه یادداشتهایی شده است که بناست در جمع رفقا مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. در این رابطه صرفاً آن یادداشتها را خدمتتان ارسال میکنم ولی به نظر بنده نیاز به شرح و بسط دارد. موفق باشید
نهضت نرمافزاری
نسبت «حقیقت» و «قدرت» و یا «خشونت» و «ذلّت»
باسمه تعالی
نکات مربوط به بیانات رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» در سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی در موضوع «غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار» عبارتند از:
الف- این تشییع میلیونی ژنرالهای جنگ نرمِ استکبار را متحیّر کرد که این چه حرکت عظیمی است که آنها را شکست داد.
ب – سیلی سخت به آمریکا، غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار است.
ج- مهمترین سیلی به آمریکا همین حرکت مردمی عظیمی بود که انجام گرفت.
د- برادرها یک سیلیای زدند، لکن سیلی سختتر عبارت است از غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار. این سیلیِ سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن با همّت، هیمنهی استکباری را بشکنند.
با توجه به نکات فوق می توان گفت:
1- اگر متوجهی حرکت نرمافزاری نباشیم، نمیفهمیم چرا در جنگ با صدام، شهادت را امری اساسی برای حضور در جهانی میدانیم که جهان «انقلاب اسلامی» است. یعنی اگر جایگاه حرکت نرمافزاری را نفهمیم، از عصری که در آن قرار گرفتهایم، آگاهی کاملی بهدست نمیآوریم و ناخودآگاه در جهان خشونت و یا قدرت، جدای از حقیقت قرار میگیریم.
2- جنگیدن برای نجنگیدن، غیر از جنگیدن برای جنگیدن است و غیر از جستجوی معنای خود در جنگیدن است که در بستر شهادتطلبی شکل میگیرد.
3- ژنرالهای جنگ نرم به دنبال چه هستند و ما در جنگ نرم به دنبال چه چیزی باید باشیم که در عین آنکه جنگ است، ولی حضوری نرم دارد و به جای خشونتِ صِرف در مقابل خشونت صرف، تقابلی دیگر را جهت غلبه میخواهیم دنبال کنیم؟
4- غربزدگی، عین خشونت و داعشیگری است، و حاج قاسم نهتنها غربِ خشونت نیست بلکه انسانی است که از غربی که عین تصرف است فاصله دارد. چون حاج قاسم خشونت در مقابل خشونت نبود، انسانها حقیقت خود را در او احساس کردند.
5- در حرکت غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی استکبار، بحث، بحث انتقام است و نه مصالحه، ولی راهی که باید در آن راه، آن انتقام انجام گیرد، کدام راه است؟ مسلّم آن راه، راهی نیست که ارادهی معطوف به قدرت بتواند آن را درک کند.
6- هرگز هیچ مصالحهای بین ما و قاتلان ما صورت نخواهد گرفت، ولی چه چیزی در حرکت مردمی، در شهادت حاج قاسم سلیمانی صورت گرفت که رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» آن را مهمترین سیلی به آمریکا دانستند و سیلی سختتر که غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار است و باید زده شود؛ چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
7- آیا میتوان قرآن و روایات و متون متفکران را در راستای حضور نرمافزاری همراه با انتقام خوانده شود، ولی نه آنطور که از آنها خشونت به ظهور آید؟
8- انتقام آری! ولی خشونت نه. مثل اشعاری که در جای خود انتقام است و شمشیر تیزی هستندکه بدون خونریزی دشمن را میکُشد.
9- دفاع از حقیقت، با خودِ حقیقت ممکن است و نه با خشونت. ما در کجا باید باشیم که بتوانیم استکبار را بیمعنا و بیهویت کنیم؟ بستر حضور تاریخیِ حاج قاسم راهی شد جهت این امر، امری که در ذات انقلاب اسلامی نهفته است و همان ذات بود که مردم فهمیدند با آن حضور میلیونی کنشی مناسب مقابله با استکبار را به میان آوردند و رهبر معظم انقلاب در موضوع غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی استکبار، متذکر این امر میشوند.
10- آقای دکتر قاسم پورحسن میفرمایند: فارابی معتقد است سعادت حقیقی در بیرون از قدرت شکل میگیرد. معنای حقیقی قدرت باید وجودی باشد.
11- آیا با تفکر به هویت حرکت نرمافزاری میتوان در اکنونِ تاریخی خود بهتر حاضر شد، آن هم با رویکرد سیلی سخت به آمریکا در بستر انتقام از آمریکا جهت به شهادترساندن حاج قاسم؟ انتقامی در بستر حقیقت و قدرت و نه در بستر خشونت و ذلّت.
12- در نسبت بین حقیقت و قدرت میتوان به کربلا فکر کرد و شب عاشورا، که از یک طرف حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» فرمودند: همه فردا شهید خواهید شد. زیرا خود را در بستر حقیقتی یافتند که شهادت آن را معنا میکرد و از طرف دیگر فردا با تمام نیرو جنگیدند و نشان دادند دارای قدرت روحی بزرگی هستند که ترس در آن راه ندارد. راستی! بین شهادتِ حتمیِ حضرت ابالفضل«علیهالسلام» که از قبل میدانستند و آنهمه دلاوری و قدرتنمایی، پیچیدهترین رازی نیست که میتواند مرز بین قدرت و خشونت را از هم جدا کند تا معلوم شود چگونه خشونت با ترس همراه است ولی قدرت، با پشتوانهی حقیقت، شجاعتآفرین است؟
13- ما در دعای شریف «ندبه» از عهدِ حضوری که حقیقت باید به صحنه آید، یک لحظه غفلت نمیکنیم و لذا قصهی دعای «ندبه»، پایداری بر حقیقت است و نه ندبهای که حکایت از ذلّت و ترس باشد.
14- انتقام سخت که انتقامی است پایدار و موجودیتِ دشمن را نشانه میگیرد، حتماً انتقامی است که در بستر حرکتی نرم محقق میشود تا هویت تاریخی دشمن استکباری بیمعنا گردد. مانند حرکت حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» بهخصوص آنجایی که حضرت وصیت فرمودند مرا شبانه غسل دهید و کفن و دفن کنید. تا جریان مقابل هیچ کاری نتواند بکند، مگر آنکه ناظر آبشدن و تبخیرِ به مرورِ خود در تاریخ باشد. «امّ ابیها» بودنِ حضرت زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» یعنی بعد از رسول خدا «صلواتاللهعلیهواله» نیز باید این نهضت با روحِ مادرانهی آن حضرت ادامه و پایدار بماند. لذا یک طرف خشونت است و جسارت به آستانهی آن حضرت، و یک طرف حقیقت است و شجاعت، و این است که شیعه در ذکر مصائب آن حضرت متوجهی رنجی میباشد که در مسیر بهظهورآوردنِ حقیقت در مقابل خشونت باید تحمل کرد تا معلوم شود پیروزی اصلی و انتقام سخت در حرکات نرمافزارانه نهفته است و هرکس باید در هر زمان مطابق دشمنی که در مقابل خود دارد، آن حرکت را به میان آورد.
15- فاطمه«سلاماللهعلیها» و تاریخِ آیندهی ما
هم او که «امّ ابیها» بود تا رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در تأسیس تاریخ اسلام بدون هویت نرمافزارانه، آن تاریخ را بنا نکنند و آن تاریخ، عقیم بماند؛ مهدی «صلواتالله علیه» نیز که بناست در مواجه با، نهتنها با جاهلیت، که با همهی فکرها و فرهنگها، تاریخِ قدسی خود را بنا کند؛ مسلّم بدون به میانآوردن سیرهی زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» هیچ افقی در مقابل بشر نخواهد گشود، و لذا آن حضرت فرمودند: «إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ» از آن جهت که در شخصیت حضرت زهرا «سلاماللهعلیها»، حقیقت و حماسه، منجر به عبودیتی شده است که به حکمِ «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» تمامِ مقصد خلقت است. و اینجا است که میبینیم هر روز بیشتر از روزهای گذشتهی تاریخ، فاطمه «سلاماللهعلیها» ظهور میکند تا معلوم شود مهدی «صلواتاللهعلیه» چه تاریخی را بنا است با مردم در میان بگذارد. آیا تاریخ آینده، تاریخی است که باید با فاطمه «سلاماللهعلیها» شروع شود و معنا پیدا کند؟ تاریخی که به جای حاکمیت اسلحهها، حقیقت است که انسانها را جلو میبرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مسلّم در مراحل مختلف تاریخ، نور ظهور حضرت را داشتهایم و بعضاً نزدیکبودنِ ظهور را با نظر به این نوع ظهورات، متذکر شدهاند. ولی ظهور تامّ، با شخص خود حضرت اتفاق میافتد. ۲. نحوهی دیدنی که در آخرالزمان برای یاران حضرت اتفاق میافتد، فوق این دیدنهایی است که در آن کافر و مؤمن مساویاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در رابطه با «راز اشک» در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچیها» و نیز مقالهای تحت همین عنوان در یادداشتهای ویژهی سایت هست، إنشاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید