باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در این مورد بتوان بر روی این نکته تأکید کرد که خاور میانه ظرفیت خاصی داشته است که میتوانسته منشأ حرکات بشریت در سایر نقاط باشد. آنچه امروز از تمدن مایاها مانده است جز آثاری از معماری چیز دیگری نیست و یا از لائوتسه و کنفسیوس و بودا امروز در میان است جز رهنمودهای شخصی چیزی نیست آنطور که تمدن ابراهیمی و پیامبران ابراهیمی در عالم حضور دارند در آن حدّ که حتی در آمریکا دین مسیحیت است که نقشآفرین است. البته این با وجود پیامبران در همهی اقوام، خلط نگردد، بحث در مورد پیامبران اولعزم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما فعلاً با ایشان درگیر نشوید و رفاقتتان را از بین نبرید و راهِ گفتمان را در دل یک رفاقت و بدون اصرار بر حاکمکردنِ نظر خودتان، بگشایید تا إنشاءاللّه به مرور با دیدن ضعفهای طرف مقابل از طرفداریِ متعصبانهاش کم شود. پیشنهاد بنده آن است که خودتان کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که بر روی سایت هست را جهت صحبت با ایشان مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» میفرمایند: «كُنْتُ نَبِيّاً وَ آدَمُ بَيْنَ الْماءِ وَ الطّين»[1] ؛ يعنى من نبى بودم و آدم بين آب و گل بود. پس رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» حقیقت نبوتاند و نبوت همهی انبیاء به نورِ نبوت آن حضرت است؛ پس لازم نمیآید که آن حضرت بر غیر نبوت خود مقیّد باشند. موفق باشید
[1] ( 1)-« بحارالانوار»، ج 16، ص 403.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد اطلاعی ندارم. آری! زمانها و مکانهایی که در متون دینی ما بدان توجه شده، برای ارتباط روح انسان با خداوند ظرفیت بیشتری دارند به جهت آنکه شرایط چنین ارتباطی با رفع حجابهایی که بین انسان و خداوند پیش میآید بهتر فراهم میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به راهی که خداوند در مقابل ما گشوده است تا به قرب او برسیم، راضی باشیم و آن راه با آنچه به ما داده است گشوده میشود نه به وسیلهی آنچه به ما نداده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بین علم پزشکی که بر اساس تجربهی پزشکان به روش آزمون و خطا شکل گرفته، مثل طبّ سنتی که آن هم به روش آزمون و خطا شکل گرفته، با روشهای درمانیِ طب جدید که بدن انسان را به عنوان یک جسم مرده به تصرف داروها و تیغها در میآورند، باید تفاوت قائل بود. شما میتوانید در وجوه علمیِ طب جدید وارد شوید و سپس روش درمان را با دقت بیشتر انجام دهید. اینطور نیست که ذات طب جدید غیر علمی باشد. در نگاه انسان غربی، جسم انسان و جسم طبیعت همچون موجود بیجان تلقی میشود و در اینجاست که هر تصمیمی برای جسم انسان یا طبیعت میگیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رسالت به عنوان برگزیدن یک انسان جهت هدایت کلی، غیر از الهامات و القائاتی است که برای هرکسی ممکن است پیش بیاید. پیشنهاد میکنم قسمت اول کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این دو جملهی مقام معظم رهبری و حضرت امام فکر کنید که در ذیل میآید و لذا اگر میخواهید به تمدن اسلامی بیندیشید، بعد از گذراندن دروس حوزوی باید از حکمت متعالیهی صدرا غافل نبود. موفق باشید
در راستای نظر به حکمت متعالیه جهت حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده، مقام معظم رهبرى «حفظهاللّه» مى فرمايند: «... به گمان ما فلسفه ى اسلامى در اسلوب و محتواى حكمت صدرايى، جاى خالى خويش را در انديشه ى انسان اين روزگار مى جويد و سرانجام آن را خواهد يافت ...».
حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعليه» در جواب به سؤال آقای دکتر «حسنين هيكل» خبرنگار مشهور مصری و از یاران جمال عبدالناصر كه از ايشان مى پرسد چه انديشه ها و انديشمندانى بر شما تأثيرگذار بوده اند؟ مى فرمايند: «در فلسفه: ملا صدرا، از كتبِ اخبار: كافى، از فقه: جواهر.» (صحيفه ى امام، ج 5، ص 271) و نيز در دعوت گورباچف به اسلام، موضوع حكمت متعاليه ى صدرا و عرفان محى الدين را مطرح مى كنند. زيرا آموزه هاى دينى ما در مكتب ملاصدرا به يك نظم منسجم در آمده و مى تواند پشتوانه ى فلسفى انقلاب اسلامى و تمدن اسلامى باشد در آن حدّ که حضرت امام خمینی «رضوان اللهتعالیعليه» متوجهاند اگر آقای گورباچف بخواهد از اردوگاه مارکسیسم بهدر آید و در دامن لیبرالدموکراسی نیفتد، حکمت صدرایی و عرفان ابنعربی چنین استعدادی را دارا است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم آری! زیرا ورزش رزمی ورزشی است که در عین تحرک خوب برای بدن، تمرکز هم به همراه میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم جواب همهی این سؤالات را در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که بر روی سایت هست، بتوانید بهدست آورید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت مشهوری است و بحث در آن روایت تازه مربوط به حجابهای ظلمانی و نورانی است. بیشتر باید آن را در کتابهای عرفانی مثل «فصوصالحکم» دنبال کنید. ولی هیچوقت آن هزاران حجاب را کسی به صورت مشخص مطرح نمیکند. آری! حجاب ظلمانی مثل نفس امّاره، مثل کبر. حجاب نورانی مثل علم مفهومی و إلا آخر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامهی طباطبایی میفرمایند: اعتماد به نفس، که عموماً در روانشناسی مطرح است به جهت آنکه اعتمادِ به حق را به حاشیه میبرد؛ یک نوع شرک محسوب میشود، مگر آنکه با گفتنِ اعتماد به نفس، منظور اعتمادِ به حق باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم خوب است اگر کار را همانطور که در نظر دارید شروع کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم ما علاوه بر وجهِ زمینی و ناسوتی، وجهِ آسمانی و ملکوتی داریم بهترین حالت برای ما حاضرشدن در آن وجه است. وجهی که روی به حضرت حق دارد و در آن وقت است که میفهمیم گناه چه اندازه موجب محرومیت ما از اُنس با خدا میشود و استقرار ما را از آن وجه ضایع میکند. باید بهدستآوردنِ معارف الهی متوجهی آن وجه ملکوتی خود شویم و در آن صورت عبادات ما مسیر خود را مییابد و در همین رابطه است که جناب مولوی توصیه میکند:
همچو چَهکن چاه میکند گر کسی / زین تنِ خاکی که بر آبی رسید
مباحث «معرفت نفس» در این رابطه کارساز است. جناب حافظ در غزل شمارهی 55 دیوانش گزارش اُنس با وجه ملکوتیاش را با ما در میان میگذارد. آن غزل همراه با شرح آن خدمتتان ارسال میشود. موفق باشید
غزل شمارهی 55
باسمه تعالی
زندگی با وَجهِ یمینی
آن سیهچرده که شیرینی عالم با اوست
چشم میّگون، لب خندان، دلِ خرّم با اوست
جناب حافظ در نظر به وَجه متعالیِ «ما به إزاءِ انسانیِ خود» و در رابطه با اُنسی که میخواهد با او داشته باشد، به وصف او میپردازد، و او را چنین وصف میکند که : آن خودِ آسمانی در عین داشتن ملاحت، طوری است که شیرینیِ عالم با اوست. با چشمانی مِیّگونه و شرابآسا که بینندهی خود را مست جمالش میکند. دارای لبانی خندان همراه با دلی خرّم. و این صورت متعالیِ «ما به إزاءِ انسانی ما است» که میتوان در عشق به او خود را بیابیم و عشق را در خود معنا کنیم.
جناب حافظ در این نوع غزلها به وجه ملکوتیاش که نیمهی متعالیِ اوست نظر میکند به عالمی که از آنجا رمزها به انسان میرسد و اگر کسی رمزشناس باشد متوجهی اشارات و رمزهای سخنان امثال حافظ میشود و میتواند آن سخنان را به تأویل ببرد و متوجه شود آن سخنان ریشه در بُعد ملکوتی گوینده دارد[1] و آن واقعیتی است فرشتهوَش که میتوانیم با آن مرتبط باشیم و آن مَثَل اعلای انسان است، و امثال حافظ و سهروردی میتوانند با او معاشقه کنند و آن را که سیمرغ آنها محسوب میشود به عنوان حقیقت ،در افق جان خود داشته باشند، با توجه به اینکه «زیبایی هالهای از حقیقت است» یعنی هرجا حقیقت هست زیبایی هالهای است در اطراف آن، و جناب حافظ نظر به زیبایی حقیقت سیمرغ خود میاندازد و در غزلیاتِ خود آن را گزارش میدهد ، بعضی مواقع آنچنان خیال قدرت پرواز مییابد که انسان محبوب ملکوتی خود را در مقابلخود مییابد و آنچه که در عالم مثال برای انسان هست قابل شهود میگردد، به همان معنایی که افلاطون در نظریهی «مُثُل» به آن میپردازد.
گرچه شیرندهنان پادشهانند، ولی
او سلیمان زمان است که خاتم با اوست
در بین شیریندهنان که همچون پادشاهان بر جان انسانها حکومت میکنند، آن وَجه متعالی که من به دنبال آن هستم، چیز دیگری است. او همانند سلیمان خاتم دارد و با انگشتریِ خود عالم را افسون میکند تا در مسیر عشقِ به خود، عقل و اختیار از کف برود و یگانگی با محبوب که اوج عشقورزی است، محقق شود.
خال مشکین که بدان عارض گندمگون است
سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست
خال سیاهِ آن وجه متعالی که بنا است من با انس با او خود را بیابم، طوری بر چهرهی گندمگون اوبه زیبایی ظهور کرده که از جهت جذابیت همانند دانهی گندمی است که رهزن آدم شد و او را در خود متوقف کرد که به چیز بالاتری فکر نکند. و این محبوب ملکوتی اینچنین مرا در خود متوقف کرده که به چیزی بالاتر نمیتوانم اندیشه کنم، هرچه بادا باد.
دلبرم عزم سفر کرد خدا را یاران
چه کنم با دل مجروح که مرهم با اوست
آن وجه متعالی که زیبایی اش او را فراگرفته، اگر از جهتی با من بیگانه نیست، ولی آنچنان هم نیست که همواره در منظر جان من حاضر باشد، آری! عزم سفر میکند و مرا در تنهاییام تنها میگذارد و حال، من با این دلِ مجروح چه کنم در حالیکه مرهم این دل مجروح، حضور او و اُنس من با اوست.
رویْ خوب است و کمالِ هنر و دامن پاک لاجرم همّت پاکانِ دو عالم با اوست
علت دلدادگیِ من به این وجه متعالی که همّت همهی پاکان عالم با اوست و همه میخواهند همواره با چنین وجهی بهسر برند، آن است که علاوه بر آنچه در بیت اول در وصف او به میان آمد، دارای رویی خوب و کمالِ هنر و دامنی پاک است. یعنی هر آنچه هر انسانی برای خود میطلبد که آن باشد تا از خود فرار نکند و بتواند با خود بهسر برد، در او میتوان یافت.
با که این نکته توان گفت که آن سنگیندل کُشت ما را و دمِ عیسی مریم با اوست
آنکه من به دنبال آن هستم اگر از جهتی به من نزدیک است، به جهت جنبهی ملکوتیاش، سخت از دسترس من دور است و از علوّ مرتبهی او همین بس که مانند عیسی (ع) با دَمِ قدسی خود میتواند منِ مردم را زنده کند و به شعف و شور آورد و بدین لحاظ هرگز نمیتوانم از او دل، بر کَنم و نسبت به او بیتفاوت باشم.
حافظ از معتقدان است گرامی دارش زانکه بخشایشِ بسْ روح مکرم با اوست
در رابطه با علّو مرتبهی آن وجه متعالی که به راحتی در دسترس نیست، اعلام میدارد که حافظ متوجه و معتقد به آن وجه متعالی هست و نسبت به آن امر بیتفاوت نمیباشد، پس او را از خود مران زیرا بخشایش فراوان که مشخصهی روح مکرم است هم با آن وجه متعالی است و انسان میتواند در مأنوسبودن با او و اینکه هرکس میتواند با رفع حجاب از وجهِ یمینیاش به بودن با او امیدوار باشد زیرا آن وجه یمینی چیزی جز نیمهی متعالی ما نیست.
والسلام
[1] -به همان معنایی که در آخر سوره یس داریم « فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛» پس منزه است خداوندى كه ملكوت همه چيز در دست قدرت او است و همه شما به سوى او باز مى گرديد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور همین باشد که شما برداشت کردهاید. ولی نمیتوان به آن سخن اعتماد داشت. زیارت عاشورا، راهِ ارتباط و اُنس با مولایمان حسین «علیهالسلام» است، در این فضا، هرچه پیش آید خوش آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از آن جهت که انسان از آن طریق با امام خود عرضِ حال میکند، اشکال نداشته باشد ولی اگر فرهنگ دینی مردم ارتقاء یابد، با ادعیه و زیارت بهتر میتوان عرض حال کرد و نتیجه گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم که حضرت مولى الموحدين (ع) فرمودند: «أَنَا أَمِيرُ كُلِّ مُؤْمِنٍ»؛ من در همه ى تاريخ امير هر مؤمنى هستم كه بوده و يا خواهد بود. يعنى همينطور كه حضرت جبرائيل (ع) به همه ى پيامبران وَحى مى كنند، مقام نورى اميرالمؤمنين (ع) نيز همه ى مؤمنين را در سير به سوى كمالِ ايمان كمك مى نمايند. سپس فرمودند: «وَ أُيِّدْتُ بِرُوحِ الْعَظَمَةِ»؛ و من از طريق روح عظمت مدد مى شوم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوانید با نظر به توحید اسلامی و عمقی که این توحید دارد، او را متذکر اهمیت اسلام نمایید از آن جهت که اساس هر دینی توحید است وگرنه از نظر اخلاقی همهی ادیان متذکر اخلاق میباشند. ولی دین مسیحیت خدایی را برای خود تعیین کرده است که میتواند در حضرت مسیح«علیهالسلام» حلول کند و این با توحید حقیقی نمیخواند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد راه شهداء که امروز همان رهنمودهایی است که مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» متذکر میشوند. و بنده رویهمرفته عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» داشتهام. و رهبری در کنار مباحث خود بحثِ تحمل مخالف ذیل انقلاب اسلامی را متذکر میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان عقل سکولاریته است که هیچچیزی برایش اصالت ندارد و حق و باطل برایش مساوی است و این به معنای آن است که برای حق و حقیقت جای خاصی قائل نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک در قبولی عمل خلوص است و هراندازه انسان با نظر به رضوان الهی عملی را انجام دهد، به همان اندازه امید ثواب باید داشته باشد. اینکه میگویند شما عمل را انجام دهید و امید ثواب داشته باشید، به جهت آن است که نسبت به خلوص خود اطمینان نداریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است جایی باشد که صیغهی مسجد برایش نخوانده باشند. مثل اطاق خادم مسجد، که درون مسجد هست ولی جزو مسجد حساب نمیشود. موفق باشید
