بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22475
متن پرسش
سلام استاد گرامی: لطفا جواب شبهه زیر را بدهید: مملکت جمهوری چه نیاز به ولایت داره؟ آیا چیزی به نام دولت پنهان شنیده اید. جمهوریت یعنی برپایه خواست و‌ اراده مردم که نماینده آن ملت رییس جمهور است. اما در شیعه جایی برای انتخاب مردم نیست زیرا افراد برگزیده دارای مشروعیت آسمانی هستند نه زمینی. پس جمع شدن اسلامیت و جمهوریت به مانند جمع شدن آب و روغن است در هم ترکیب نمی شوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که اگر ملتی ولایت الهی را در نظام سیاسی خود به صورت رفراندم انتخاب کردند و در این راستا شخصی که کارشناس کشف حکم خداست به عنوان ولایت فقیه پذیرفتند، و انتخاب و اراده‌ی خود را در این راستا شکل دادند؛ بازهم نمی‌توان گفت اسلامیت و جمهوریت با همدیگر جمع شده است؟ عرایضی در جزوه‌ی «پاس‌داشتِ آزادی در جمهوریت انقلاب اسلامی» شده است می توانید آن را از روی سایت انتخاب کنید. موفق باشید 

22474
متن پرسش
سلام علیکم: حوصله ام از مقدمه ها به سر آمده پس بر من خُرده مگیرید این گونه پا برهنه دویدن در شروع را. بارها پیش از این تقلا کردیم صدایمان به گوش پیرمردی که در گوشمان می خواند «جوان شدن سر پیری را» برسانیم اما نه! هنوز هم نمی دانم او از کدام جوان شدن سر پیری گفت آنجا که ندانست ما دیگر امید به یکدلی را در سر هم نمی پرورانیم. خوب می دانیم پای انتظار مان نباید از گلیم انصاف تعدی کند و انتظار کوبیدن و از نو ساختن اندیشه ای سالخورده انتظاری بیخود و خارج از عدل است اما آیا آن پیر ِ جوان می داند امروز از شاخه های درخت اندیشه اش چه میوه ای به بار نشسته که ناامیدی مان از فردایی مشترک را به همراه داشته است؟ و آیا می داند این شاخه ها امروز دست و پای فهم مریدان و پیروانش را در هر ماجرایی بسته است؟ اندیشه کهنه اش خوش است اما قدمتی که نو را نشناسد، پیراهن در کدام وادی پاره کرده است که جدیدی که شبیه به کهنگی اش نباشد را به جا هم نمی آورد؟ نه. آن پیر ِ جوان خیال شنیدن صدای مان را ندارد. او با پاسخی مسجل با ما سخن می گوید و از سکوت و تردید و بازخوانی چندباره ابا دارد و گویی پیرمان که سر پیری خیال جوانی داشت در دروازه ای ایستاده است که از گل نخوردن های زبان انقلاب بیشتر دلهره به دل راه داده است تا پیش رفتن و شکافتن. امید است پیر جوان مان بداند ما در تلاش محض مفاهمه و تقلا برای پیدا کردن نقطه ای مشترک و یا کوبیدن سنگ بنای یک گفتگو، سخن آغاز نکرده ایم، که در خبری محض خبر با او خواهیم گفت: آنچه او دیروز کاشته است، آنطور پیش می رود که نقطه نگاه ها به فردا را مُکَدر ساخته است. امروز شاخه های اندیشه ی ساحت تان می شناسد و یا می داند خبر را؟ تکفیر و یا جدال خاصیت نشناختن و ندیدن است. آیا آن پیر جوان از آفت تکفیر و جدالی که در پستوی درخت کهنه اش به بار نشسته است، مطلع است؟ ما دست تنبیه به سوی شما دراز می کنیم که درشت گویی هایم را پشت دستی بزنید اما رسوا شدنمان می ارزد اگر آن پیر جوان بداند امروز آن درخت از دور چگونه می نماید و چرا اکنون در سینه مان هم دیگر با طاهرزاده ای که روزی مأمن تازه نفسانی گریخته و آواره بود، سخن نمی گوییم و تنها به نگاهی از دور بسنده می کنیم و با خویش زمزمه می کنیم گذار و هجرت را. ما از سایه ی پر مِهر آن درخت کهنه هجرت کردیم، مرثیه ی وداع مان را سرودیم و حالا یادداشتی را در پناه کَرم میزبان جا می گذاریم تا شاید بداند چرا ما این چنین کوتاه در سایه ی بزرگی اش سکنی گزیدیم. بدرود پیر جوان مهربان مان.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: صدای وداع جنابعالی از این حقیر را شنیدم. آری! «کز سنگ ناله خیزد روزِ وداعِ یاران» و این در حالی است که اصیل‌ترین همسُخنی در این تاریخ در بستر انقلاب اسلامی و اشارت‌های آن به ظهور می‌آید. آیا در سخنان اینجانب نظر به آن ذات نشده است؟ و یا آن ذات، ذات اصیلی نیست؟ می‌دانید که در طریقت امثال این حقیر، وداع با اشخاص مهم نیست، اما مهم آن است که بگویی با چه وداع کرده‌ای که این‌چنین زیبا، این وداع را به زبان آوردی و به زیبایی قصه‌ی وداعِ خود را سرودی. سرودِ وداع تو، هرچند وداع با من است؛ سرودِ زیبایی است. این بلبل‌زبانی، دل‌کندن از چیست که این‌چنین با طراوات است؟ می‌پذیرم که به قول حافظ:

میلِ من سوی وصال و قصدِ او سوی فراق

ترکِ کام خود گرفتم تا بر آید کامِ دوست

از این جهت من به این وداع راضی هستم. وقتی در این جنگل تاریک، تو راهی به سوی روشنی‌گاه بیابی و رهسپارِ آن شوی، ولی:

خوش خرامان می‌روی ای جان جان بی‌من مرو

ای حیات دوستان در بوستان بی‌من مرو

چون حریف شاه باشی ای طرب بی‌من منوش

چون به بام شه روی ای پاسبان بی‌من مرو

لااقل وقتی با روزنه‌هایی از حقیقت آشنا شدی، اگر هم ما را شایسته‌ی همراهیِ با خود نمی‌دیدی لااقل گزارشی و خبری از آن‌چه یافته‌ای به ما هم می‌دادی! موفق باشید 

22473
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. شهودات از طریق قوه خیال انجام می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی! همیشه شهود در مظاهر انجام می‌شود و این‌جا است که قوه‌ی خیال آن معانی را صورت می‌دهد همچنان‌که صورت ها را معانی می‌بخشد. موفق باشید

22472
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. قوه خیال در شناخت خدا چه کمکی می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان از طریق قوه‌ی خیال در مظاهرِ عالَم انوار الهی را می‌نگرد. مثل آن‌که شما با روبه‌روشدن با باران متوجه‌ی رحمت الهی می‌گردید. موفق باشید

22471
متن پرسش
سلام: در جلسه ۵۸ معاد با توجه به سخنان بانو امین و آیات قرآن نتیجه گرفتید در قیامت انسان در فعلیت اعمال خود قرار می گیرد گویی دارد آنها را همان لحظه انجام می دهد و فرمودید «نه اینکه آنها را می بیند به بطوری که یجا بایستد و آنها را نگاه کند.» ولی در جلسات ابتدایی با توجه به همین آیه که اینجا استفاده کردید (محضرا) فرمودید اعمال صورت دارند و موجودی هستند که امام صادق هم در آن روایت فرمودند نماز و ولایت و....اطراف انسان می ایستند و آنها را می بینیم. لطفا در یک جمع بندی کوتاهی این دو چطور جمع می شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال ما در عین آن‌که در قیامت در فعلیتِ اعمال خود هستیم با صورت اعمالِ خود نیز روبه‌رو خواهیم بود. صورت‌هایی که از درون به بیرون ظهور می‌کند. موفق باشید

22470
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار ان شا،الله سایه امثال شما از سرمان کم نشود. ۱. سوالی که دارم اینه که آیا درسته که بگیم هر خالقی هرچیزی رو از جنس خودش خلق میکنه، مثلا اگر ما در ذهنمان یک صندلی خلق کنیم آن صندلی از ذهن ما جدا نیس و از جنس ذهن ما هست؟ یعنی الان ما و خدا از یک جنسیم و ما خداییم؟ یا به گونه ای تجلی خدا هستیم؟ و حدیث «ان الله قریب من حبل الورید» را به اینطور معنا کنیم که ما و خدا یکی هسیم. ۲. سوال دیگری که وجود دارد این هست که آیا ما قبل از تولد و ورود به دنیا ظرفیتی کسب کرده ایم که با توجه به آن وارد دنیا می شویم؟ مثلا ائمه و معصومین چنان ظرفیتی کسب کردند که در این دنیا بتوانند معصوم شوند، و ما ها با توجه به آن ظرفیت ها در چنین خانواده و شرایطی وارد دنیا می شویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خداوند وجود مطلق است و وجود ما از وجود اوست و از این جهت همجنس هستیم. ولی هیچ‌وقت مخلوق در حکم خالق نمی‌باشد. 2- ما قبل از این دنیا هم با انتخابی که در ذات هر انسان هست از خدا تقاضایی کرده‌ایم در رابطه با نحوه‌ی خلقت خود و خداوند هم مطابق سمیع و خبیربودنش جواب تقاضای ما را داده است و آن انتخاب، هنوز هم می‌تواند به شکل‌های مختلف ادامه داشته باشد. موفق باشید

22468
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خاص به جناب استاد. نظر به وقایع اقتصادی و سیاسی اخیر و حساسیت موضوع و نیز با توجه به شرایط خاصی که انقلاب و نظام در آن قرار گرفته برای بنده و امثال بنده جای سوال است که اولا وظیفه ما در این شرایط چیست؟ شرایطی که مشکلات اقتصادی آنچنان همه را مشغول کرده که اصل نظام را زیر سوال می برند. نه می توان تایید حرفهایشان را کرد و نه می توان مشکلات را ندید. ثانیا تحلیل استاد از این شرایط چیست؟ چگونه می توان در جهت رفع مشکلات قدم برداریم در حالی که فساد در جای جای کشور رخنه کرده و دشمن نیز با بزرگنمایی و از طرفی تلقین نارضایتی مردم را رویگردان از انقلاب می کند. آیا به نظر شما دولت وقت سعی در ایجاد این نارضایتی ها ندارد تا بتواند از این طریق نظام و رهبری را مجبور به تغییرات اساسی نماید. اگر اینچنین است چرا اقدام عملی از طرف هیچ ارگانی در جهت مقابله با این جریان مشاهده نمی شود. تشکر از شما و آرزوی سلامتی و طول عمر برای شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم دولت قصد ایجاد نارضایتی ندارد. ولی ظاهراً توانِ رفع چنین مشکلاتی از دولتی که به نحوی اشرافیت در آن جای دارد؛ برنمی‌آید. بالاخره این مشکلات حل می‌شود و باید با مردم همدردی کرد و مطمئن‌شان نمود که نظام مقدس اسلامی توان عبور از چنین مشکلاتی را دارد همان‌طور که توان عبور از جنگ تحمیلی را داشت. موفق باشید

22464
متن پرسش
سلام استاد: فرمودید خدا به عقل گفت برگرد برگشت، بنده این حدیث را اینگونه می فهمم که وجود عقل عین برگشت به حق است به عنوان اول مخلوق. سوالی که برایم پیش می آید این است که در بحث عرفان نظری می گویند که سقف صعودی انسان تا احدیت که شان الهی است می باشد یعنی از عقل اول بالاتر می رود حدیثم که فرمود ادبر و عقل برگشت این برگشت یعنی عقل از اول نظر به حق دارد و فانی در حق است هر چند در مقام تعین پیامبر (ص) این نظر به حق را در شخص خود به فعلیت در آورد. لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. عرایضی در شرح کتاب «مصباح الهدایه» از حضرت امام در این رابطه شده است. موفق باشید

22463
متن پرسش
سلام استاد بزرگوارم جناب طاهرزاده عزیز: درخواستی از شما بزرگوار داشتم و آن اینکه در راستای تحقق ظهور حضرت بقیت الله الاعظم شرایط تحقق ظهور حضرت بسیار پررنگ و پررنگتر گردیده و از آنجا که حضرت پیامبر صلوات الله علیه در احادیث بسیار شرایط مومنین آخر الزمان از جمله مومنین از این سوراخ به آن سوراخ و از این قله کوه به قله کوه دیگر جهت حفظ ایمان فرار می کند را وصف می کنند لازم می دانم در صورت صلاحدید جلساتی پیرامون این اتفاقات و شرایط بگذارید که اگر در آن شرایط که پیامبر مطرح می کنند قرار گرفتیم واقعا بدانیم چه باید بکنیم. از شما واقعا سپاسگزارم اگر قبول زحمت بنمایید چون فکر می کنم خیلی خیلی خیلی لازم و ضروری است این جلسات. ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر این حقیر چند کتابی که در رابطه با مولای ما حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» نوشته شده، در همین راستاست که مؤمنین معنیِ انتظار و وظایف‌شان در زمان غیبت را بدانند. موفق باشید

22462
متن پرسش
سلام استاد: در بحث مربوط به قیامت فرمودید طبق آیه خدا به اسم احد جلوه می کند تا همه خود را به حق باقی بشن و بعد به واحدیت جلوه می کند تا هر کسی جایگاه خود را بیابد این چند سوال پیش می آید: ۱. اسم احد و واحد جز شوون الهی است و مخلوقیت نیست اگر در قیامت اسم احد جلوه می کند و مخلوق در معرض آن واقع می شود آیا یعنی موطن مخلوقیت جمع می شود و مخلوق در عین ثابته خود که آن هم جز صعق ربوبی و شان الهی هست واقع می شود؟ ۲. طبق روایت به عقل گفت ادبر و عقل برگشت پس عقل که مظهر تام آن اهل بیت هستند همین الان در قیامتند و دیگر فزع قیامت را ندارند آیا درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در تجلی نور احدی هیچ أنانیتی برای مخلوق باقی نمی‌ماند 2- به نظر بنده همین‌طور است. موفق باشید

22461
متن پرسش
سلام علیکم استاد: سیر مطالعاتی کتب استاد مطهری را با چه کتب دیگری می توان تکمیل کرد؟ و برای سیر مطالعاتی که در سایت هست آیا کتب اولیه مثل از برهان تا عرفان برای افراد ۱۵ و ۱۶ ساله کمی مشکل نیست یا مثلا مباحث اخلاقی شما اول مطالعه بشه و بعد سراغ آنها برویم؟ آیا اگر کتب مقام معظم رهبری که تعداد زیادی از آنها در مباحث مختلف سیاسی، اخلاقی، سیره معصومین که از انتشارات انقلاب اسلامی زیر دفتر حفظ آثار ایشان است به عنوان سیر مطالعاتی مطالعه کنیم خوب است؟ بعد از مطالعه اینها در زمینه تاریخ آثار دکتر ولایتی چطور است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای افراد 15 و 16 ساله بحث «برهان صدیقین» ابداً مفید نیست. بعد از کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» می‌توانید به کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» رجوع دهید. البته به شرطی که فصل فصل برای آن‌ها شرح داده شود. البته سخنان مقام معظم رهبری برای تعالیِ بینش سیاسی آن‌ها بسیار لازم است. موفق باشید

22460
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد عزیز با توجه به اوضاع کنونی جامعه و اینکه احساس می کنیم ان شا،الله به ظهور نزدیک می شویم، به نظرتون چطور باید خودمون را برای ظهور آماده کنیم و جوری باشیم که به درد امام زمان (عج) بخوریم؟ دنبال کردن چه مباحثی را اولویت میدونین و توصیه می فرمایید؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها و تنها با راهنمایی‌های نایب امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» می‌توانیم وظیفه‌مان را نسبت به مولایمان انجام دهیم. موفق باشید

22459
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در مورد کانال جدال احسن، که در آن سخنرانیهای عباسی پخش می شود و نمی دانم بگویم افشاگری، آگاه سازی، درد و دل، و..... که در مورد اختلاس، مقامات مسئول، بیت المال، گرانی، معیشت مردم، رهبری، و.... که خوب حقیقتا حرفهایش بدل می نشیند و گویی حرف مردم است می خواستم بدانم نظر شما در مورد صحبتهای ایشان چیست؟ آیا چاره ساز است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته وجود افرادی مثل آقای حسن عباسی لازم است ولی حکیمانه‌تر. موفق باشید

22458
متن پرسش
سلام استاد: در بحث ذات شناسی همیشه مثال نور را می زنید و می فرمایید که نور را با ساحتی که خودتان هستید یعنی درک قلبی می یابید نه حس و نه عقل مفهومی ایراد می گیرند که نور مادی چگونه با ساحتی که خودمان هستیم و مجرد هست می یابیم در حالی که بین مجرد و ماده اتحاد حاصل نمی شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نور را به اعتبارِ نورانیتش نمی‌توان ذرات فوتون پنداشت. مثل آن‌که حرکات دست را به اعتبار حرکاتش نباید به بدن نسبت داد، بلکه صورت اراده‌ی نفس است. موفق باشید

22457
متن پرسش
سلام استاد: راجع به موضوعات زیر کتاب های معتبر معرفی کنید: ۱. سیره اهل بیت (ع) ۲. تاریخ اسلام از بعثت تا غیبت ۳. تاریخ انقلاب
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- مباحث صوتی استاد غنوی مطالب خوبی در این مورد دارد که خلاصه‌ی آن را در جزوات «هویت سیعه» که بر روی سایت هست می‌توانید داشته باشید 3- به نظرم جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» یا «تحلیلی از انقلاب اسلامی» که بر روی سایت هست، کمک بکند. موفق باشید

22456
متن پرسش
سلام استاد: ۱. مقام «علم آدم الاسماء» اشاره به مقام اسم جامع الله که صعق ربوبی است دارد یا به اول مخلوق؟ ۲. عالم ذر اشاره به اعیان ثابته دارد یا در مقام اول مخلق در مقام مخلوقیت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تعلیم اسماء، مقامِ فوق آدمیت است که فوق مقام بهشت و حضور آدم و حوّا است. 2- خیلی نمی‌توان برای عالَم ذر حساب باز کرد. به فرمایش آیت اللّه جوادی، زیر این نوع روایات آب می‌رود. موفق باشید

22455
متن پرسش
با سلام: استاد محترم. نمی دانم چه دلیلی هست. وقتی سعی می کنم متمرکز بشم و سرم به کارم باشه و تمرین می کنم که جمع خاطر باشم یکهو سر و کله خیلی آدم پیدا میشه که وسط کارم از من درخواست دارن یک کاری براشون انجام بدهم و من خیلی ها را می دانم که اگر اون کار رو بخوام برای ایشان انجام دهم طول خواهد کشید و از کار خود باز می مانم، از طرفی اگر بگویم من نمی رسم الان هم معمولا باز یک جور ناراحتی پیش میاد و احساس بی توجهی و از طرف من هم معذب شدن و باز از کار مفید جا ماندن. نمی دانم وظیفه ام کدام است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کمک به خلق در حدّ توان لطف خدا است. موفق باشید

22454
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوارم: همانطور که مطلعید کم و بیش ارتباطاتی با دانشجویان دارم و خدا را شکر ارتباطات خوبی هم هست. از دانشگاه هایی مثل دانشگاه تهران و صنعتی شریف گرفته، تا دانشگاه امام صادق (ع)، علاوه بر این با اساتید متعهد آنها نیز ارتباط داریم. غرض چند سوال است : ۱. در ارتباط با اساتید دانشگاه، و در رابطه با مشاوره های علمی که رخ می دهد، آن نخ تسبیح را چگونه می توان یافت که وحدت حوزه و دانشگاه از دل آن بیرون بیاید؟ یعنی چگونه سوالاتی و یا چگونه ارتباطاتی باعث محکم شدن اینگونه پیوندهای حوزه و دانشگاه می شود؟ ۲. برای هرچه بهتر محقق شدن وحدت حوزه و دانشگاه چه باید کرد؟ ۳. در ارتباط با دانشجویان با دو گروه مواجه شدم، که جواب علمی و اقناعی هر دو گروه را می توانم بدهم، منتها قبل از پاسخ، گفتم با شما هم مشورتی کنم. گروه اول: فلسفه غرب را بیگانه دانسنه، و به کل مغایر اسلام می دانند و می گویند اگر قرار باشد فلسفه ای مورد تدقیق قرار گیرد، آن فلسفه اسلامی است. عموما مذهبی هایمان اینگونه اند. گروه دوم: فلسفه اسلامی را متاثر از تعبّد دینی می دانند که باعث انتزاعی شدن مباحث شده است. عموما این افراد که اینگونه می نگرند کمی از ظواهر دینی بدور بوده و کمی هم احساس روشن فکری می کنند. توانایی پاسخ هر گروه را دارم. منتها، به دو دلیل از پاسخ امتناع کردم موقتا، ۱. بدلیل اینکه کمی تامل و فکر کنم. ۲. شاید کلاسی معرفتی تشکیل دهیم برای تدریس ده نکته از معرفت نفس، به همین خاطر با خود گفتم، تمامی اینها را می توان زیر سایه معرفت نفس آورد و گرفتار مباحث حقیقی کرد. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. ۴. آیا تقویت مطالبه مردم در این جهت که مفسدین باید مجازات شوند، باعث اختلال در نظام می شود؟ یا اینکه می تواند در این پیچ تاریخی بعنوان آب سردی روی روح داغدیده مردم باشد؟ ۵. آنقدری حوزه به من فشار وارد کرد که با خود می گویم از حوزه خارج شوم و به راحتی با ارتباطی که با اساتید گرانقدری مثل حضرتعالی دارم مباحث علوم اسلامی خود را تا سر حد اجتهاد و تخصص برسانم. احساس می کنم حوزه مانع شده برایم که درس بخوانم! شاید در نگاه اول این جمله خنده دار نیز بنظر برسد ولی بواقع برای من اینطور است. یعنی حوزه می گوید: طلبه باید تمام زندگی اش را بگذارد در حوزه بماند و خاک حجره بخورد و مباحثه کند ...، حرف بدی هم نیست. ولی این نسخه را برای همه افراد پیچیدن حوزه را به انزوا کشانده، و ریزش حوزه را نزدیک به دو برابر کرده. حال در این نظام درس خواندن به نظرتان سخت نیست؟ اصلا نمی دانم چرا روحیه ام طوری شده که کلا تحت هیچ نظام آموزشی ای نمی توانم درس بخوانم. یا من ایراد دارم یا این نظامهای آموزشی ایراد دارند. تشکر، التماس دعای فراوان، یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- رویکردهای کلّی در مورد اقتصاد باید به میان آید و آن اصالت‌دادن به کار است و نه اصالت‌دادن به صرف سرمایه  2- علوم انسانی اسلامی در این مورد نقش مهمی دارد. 3- مباحث معرفت نفس کار مهمی است ولی نباید در این تاریخ، از فلسفه‌ی غرب غافل بود 4- مفسدین اصلی از آن جهت که موجب اخلال در نظام هستند، مهدورالدّم می‌باشند 5- حضور حوزه‌ی علمیه مسیری است که انسان بتواند در کسب دانش در عین تأمین مختصرِ مالی، شرایطِ کسب دانش را داشته باشد وگرنه اگر انسان مشکل چندانی از نظر تأمین مالی در کسب دانش نداشته باشد، می‌تواند خود را آزاد کند. موفق باشید

22453
متن پرسش
سلام: حضرت امام فرمودند ما باید این انقلاب را به سایر بلاد صادر کنیم. حالا سوال این است با توجه به این موارد: بانکداری ربوی، تضعیف حقوق محرومان، شکاف طبقاتی، برباد دادن محیط زیست، اختلاس و چپاول بیت المال توسط مسئولین، عدم کارایی مسئولین رده بالا، تبعیض در بین اقشار مردم از بیت المال، حساب ویژه آقازاده ها از بیت المال و بلوکه کردن آن در خارج از کشور و.... آیا این انقلاب نیاز به انقلابی دیگر ندارد و ما چه چیز از این انتقلاب را باید صادر کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون انقلاب اسلامی حقیقتی دارد ماوراء این ضعف‌ها؛ می‌تواند حساسیت لازم را نشان دهد، وگرنه مثل سایر حکومت‌های دنیا هضمِ این چپاول‌ها می‌شد. آری! چون معده‌ی انقلاب سالم است، این نوع غذاهای مسموم را بیرون می‌ریزد و این‌هم به جهت نورِ ولایت فقیه است وگرنه دولت‌ها به خودی خود هضم این نوع چپاول‌ها می‌شدند. موفق باشید

22452
متن پرسش
با سلام: لطفا بفرمایید وقتی قیامت برپا می شود و زمین غیر از این زمین می شود و در واقع زمین و طبیعت دنیا هم به معاد و کمال می رسند آیا باز هم خداوند انسانهای دیگری و زمین و نظام دنیایی دیگری خلق می کند؟ تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باز آدم و باز عالَم تا الف‌الف آدم و عالَم. موفق باشید

22449
متن پرسش
با سلام و احترام: اینجانب هفته آینده عازم سفر حج تمتع می باشم. ضمن درخواست حلالیت از شما استاد گرامی و خانواده محترمتان مخصوصاً اقای توکلی که چندین بار مزاحم اوقات شریفشان شدم به عنوان توشه راه مطلبی یا تذکری عنایت بفرمائید. خداوند اجر عنایت بفرماید. خدا حافظ شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به گرد خانه‌ی گِلی می‌گردی، فراموش مکن که در باطن این خانه نوری از ملائکة اللّه با باطن شما در ارتباط‌اند. سعی کنید در آن شرایط که بهترین شرایط اُنس با فرشتگان است، غافل نمانید. موفق باشید

22447
متن پرسش
سلام استاد: سوال بنده راجب این بود که اولا آیا همه امامان رجعت می کنند در ثانی رجعتشان به علت کامل شدن خود امام است در رهبری جامعه. این جا این سوال پیش میاید که اگر رجعت امام برای کامل شدن خودش در امامت و رهبری جامعه است خوب برای امامت کل بشریت آخرالزمان یک امام کافی است. چون اولا بدن امام در تعادل است و تا بدن در تعادل است از بین رفتنی نیست از اونور حتی یک امام هم ظرفیت رهبری جامعه آخرالزمان را تا انتها دارد دیگر رجعت بقیه برای چیست؟ سوال دوم اینکه امامان که رجعت می کنند آیا با شهادت از دنیا می روند یا مرگ طبیعی اگر با شهادت باشد پس دوباره ناقص از دنیا رفته و با فلسفه رجعت نمی خواند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع رجعت، بیشتر بحث در رجعتِ سیره‌ی امامان است، نه رجعتِ فردفرد آن‌ها. حال یا آن سیره با خود امامان ادامه می‌یابد، مثل سیره‌ی امام حسین «علیه‌السلام». یا از طریق امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه». در این مورد خوب است به کتاب «حضرت بقیت‌اللّه» از استاد جوادی آملی رجوع فرمایید. موفق باشید

22446
متن پرسش
سلام استاد: در بحث مهدویت شما فرمودید در زمان ظهور، امام زمان (عج) و یارانش با قدرت غیبی در صحنه اند و حتی روایت می گوید سنگ که پشتش مشرک قایم شده باشد او را لو می دهد این یعنی تمام هستی در خدمت حضرت است اما روایتی که می گوید مهدی شهید می شود اولا با قدرت غیبی مهدی نمی خواند در ثانی امام زمان (عج) اگر اینگونه از دنیا بروند یعنی کامل نشدند چون در بحث علت رجعت می گوییم امام که نقص نداشته چرا برگشته در جواب می گوییم برای اینکه در امامت و رهبری جامعه خود را به ظهور برساند خوب اگر امام شهید شود این اشکال هم وارد است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قدرت غیبی امام به آن معنا نیست که علم امام به تقدیرات الهی عامل مقابله با آن تقدیرات شود، مثل آن‌که حضرت علی«علیه‌السلام» در آن شب می‌دانستند که شهید می‌شوند، ولی این علم، علمِ به تقدیرات است، نه علمی که برای عبور از مشکلاتِ عادی انسان‌ها دارند. در این مورد می‌توانید به بحث «علم امام» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» رجوع فرمایید. از طرفی چرا شهادتِ امام را به حساب کمالِ ایشان نیاوریم. موفق باشید

22445
متن پرسش
سلام: ۱. باتوجه به این مشکلات اقتصادی و توصیه های مکرر رهبری بر جنگ اقتصادی، آیا صلاح می دانید ما نیز در شهر خودمان مشغول کارهای فرهنگی (جلسات قرآن، برگزاری مراسمات و ....) هستیم وارد این جنگ شویم و برای مدتی این فعالیت های اقتصادی را دنبال نماییم؟ البته این را از سر دغدغه ای که داریم و دوست داریم در هر زمان کمک حال رهبری و انقلاب باشیم عرض می کنم و گرنه نه فکر اقتصادی داریم نه سرمایه ای که بتوان کاری انجام داد ولی من باب وظیفه، می خواهم بدانم اگر الان باید وارد این جنگ شویم، با همان تفکر انقلابی ورود کنیم و ان شاءالله با دست خالی شروع به تولید ثروت برای جامعه نماییم یا اینکه باید بنشینیم و ببینیم دشمنان چگونه ما را تحت فشار قرار می دهند و دولتمردان چه می کنند و مردم چگونه تظاهرات می کنند و ما هم فقط کار تبلیغی انجام دهیم؟ البته با نظر به روح انقلاب اسلامی شک نداریم که این دوران هم قطعا به سود انقلاب و انقلابیون سپری خواهد شد و کوچکترین صدمه ای به انقلاب وارد نمی شود ان شاءالله. خلاصه اینکه وظیفه ما در این برهه از زمان که جنگ اقتصادی است چیست؟ ۲. اگر پاسختان به سوال اول مثبت است، آیا راه حل هایی برای نحوه ورود به عرصه اقتصادی و بخصوص کارآفرینی دارید؟ یا جایی یا کسی را سراغ دارید که بتواند به ما مشورت دهد و در تولید ثروت و کارآفرینی راهنمایی های لازم را انجام دهد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنیاد هر انسان که زندگی او را معنا می‌بخشد، عقاید و معارفِ متعالی است و موضوعات اقتصادی، فرعی است برای آن‌که آن اصل، درست جلو برود. لذا باید سعی کرد تا آن‌جا که ممکن است معارف انسان‌ها متعالی شود. آری! اگر به طور طبیعی شرایطی بتوان برای امور اقتصادی مردم ایجاد کرد، کار لازمی است، ولی بیش از این‌که مردم با فقر به زحمت بیفتند، با جهلْ نابود می‌شوند. کمک‌کردن به رهبری، در راستایِ تعالی انسان‌هایی است که همطراز انقلاب اسلامی باشند. موفق باشید

22444
متن پرسش
سلام بر شما استاد گرامی: عرض ادب پرسشگری هستم که سوال 18977 و 21532 را نیز مطرح کرده بودم. این سوال نیز در همان راستا است. حالم به لطف و رحمت خداوند بهتر است. سوالی و مشکلی داشتم و آن این است: از شما مکرر می خوانم که می گویید «توحید (یا حالا اهل توحید) با کرامت متفاوت است.» با این مطلب درگیرم. توحید را دقیقا مطرح کردید که یعنی نفی خویش در امور. این را تا حدی می فهمم. اما خب نکته اینجاست که شما صحبت از معرفت نفس می کنید (بنده شرح ده نکته را تقریبا خواندم) ولی می گویید نباید برای آزاد کردن روح باشد و قوت روح! نباید برای رهانیدن خلق باشد بلکه باید برای توحیدی کردن خلق باشد! قوت نفس خوب است یا نه؟ حتما خوب است وگرنه این همه ادعیه و زیارات برای چه؟ اگر قوت خوب است پس توحید با قوی ساختن نفس چه فرقی دارد؟ امکان دارد کسی خودش نفهمد روح قوی ای دارد یا نه ولی در درجه بالای توحید باشد؟ تشخیص مرتبه توحید چگونه است؟ امام (ره) میفرمود ببینید الله ولی شما هست یا نه. این معیار مومن بودن است طبق آیت الکرسی. معیار توحید چیست؟ من اینطور فهمیدم: قوت نفس اگر چه خوب است اما وصل کردن کارها به خدا و قدرت بی نهایت در برابر قدرت نفس قابل مقایسه نیست. ممنونم اگر راهنماییم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معیار توحید، همان حقایقی است که در آیت‌الکرسی مدّ نظر انسان قرار می‌گیرد و همه‌ی ادعیه و زیارات و آیات برای آن است که نفس ناطقه‌ی انسان از نظر به خود و قوای خود که اموری است توهّمی بگذرد و به حضور حضرت حق در عالم و در همه‌ی مناسبات عالم نظر نماید تا آن‌جا که وحدت شخصیه‌ی وجود بر او رُخ نماید و بیابد این سخن خواجه ابوالخیر را که گفت: «تو آمد رفته رفته، رفت من آهسته آهسته» مسیر توحیدی یعنی این. موفق باشید

نمایش چاپی