باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه بعضاً که آمادگی پرواز دارد هم عقل بهتر مطالب را درک میکند و هم قلب، اگر قلب در صحنه باشد قلب در بسط قرار میگیرد و اگر عقل در صحنه باشد و موضوع مورد نظر عقلی باشد، عقل در بسط قرار میگیرد. هراندازه خود را گرفتار آرزوهای دنیایی نکنیم و پرحرفی را کنار بگذاریم، عقل و قلب منوّر به بسط میشوند. ظاهراً قصه از همین قرار است در حدّی که مولوی هم ما را نصیحت میکند که عاقلانه با این موضوع برخورد کنیم و نگران نباشیم. میگوید: ای برادر عقل یکدم با خود آر / دمبدم در تو خزان است و بهار. خوب است که هر روز مدتی با «دعای صباح» مأنوس باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور خاص کتابی را که بتوان به راحتی معرفی کرد، نمیشناسم. کتاب «زینب» از خانم بنت شاطی نکات خوبی دارد ولی بدون ضعف نیست. در کتاب «سقای آب» از مهدی شجاعی نکات خوبی در مورد حضرت ابالفضل«علیهالسلام» مدّ نظر میآورد. در این موارد باید بیشتر به روایاتی رجوع کرد که در کتابهایی مثل «بحارالانوار» مطرح شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوشا به حال روحیهای که افقِ ذکر صلوات را مییابد و آن را ترک نمیکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به مسئول محترم سایت نوشتم که بررسی بفرمایند. عنایت بفرمایید که مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» در صحبتی که در تاریخ 19/8/95 که با جبههی انقلاب فرهنگی داشتند؛ در جواب سؤالی که از ایشان شده بود در مورد شبکههای اجتماعی و مجازی خارجی میفرمایند: «دربارهی استفاده و ورود به شبکههای اجتماعی و مجازیِ خارجی، ورود هوشمندانه به شبکههای اجتماعی و مجازی خارجیها – که سؤال شده است – خوب است اما به شرطی که خودمان غرق نشویم و مثال آن غلام و آب جو نشود «شد غلامی که آب جوی آرد / آب جوی آمد و غلام ببرد» ورودِ تهاجمی لازم است و گرفتن میدان از دست دشمن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول آیت اللّه بهجت این کار بدون مؤنه نمیشود. پیشنهاد بنده آن است که کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که بر روی سایت هست، مطالعه فرمایید تا آرامآرام راههای مناسب آن نیت بسیار خوبتان برایتان گشوده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً اصل مسئله اثبات نشده. زیرا در فتوای مقام معظم رهبری هست اگر آن خواندن و آن موسیقی موجب فحشاء و فتنه شود، حرام است چه مرد و چه زن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً اگر کسی در مدت لازم با سیرهی اجتهادی جاری در حوزههای علمیه مأنوس باشد و در خود استعداد لازم را احساس کند پس از مدتی فهم اجتهادی مورد نظر در او پدید میآید و ربطی به مدرک اجتهادی ندارد. میماند که همان اساتیدی هم که ایشان در محضر آنها تلمذ کرده است، فهم اجتهادی او را تأیید مینماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر دو آیه به کمک تفسیر المیزان در حین عرایضی که در مورد سورهی آلعمران بحث شد؛ مورد بررسی قرار گرفت. به قول علامهی طباطبایی «اسلام» درآیهی اول دین اسلام منظور نیست، بلکه منظور روحیهی تسلیم به حکم خدا است که در نسبت با هر دینی مصداق دارد. لذا میفرماید: «تعالوا إلی کلمة سواء بیننا و بینکم» و آیهی دوم نظر به ریزشهای داخل نظام اسلامی دارد به همین جهت در خطاب به جامعهی اسلامی میفرماید چگونه برکات وجود رسول خدا را میبینید و بعد به همان جاهلیت قبلی برمیگردید؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که غفران همهی گناهان در رابطه با آن است که میفرماید انسانها از توبهکردن مأیوس نشوند، زیرا خداوند در إزای توبه، همهی گناهان را میبخشد. ولی این هرگز مربوط به کسانی نیست که منافقانه عمل کردهاند و یا صدّ عن سبیلاللّه شدهاند و یا بعد از ایمان دوباره به اردوگاه کفر برگشتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» إنشاءاللّه کمک میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوات «کلام اسلامی 1 و 2» در این رابطه شده است. خوب است به آن جزوات که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً همینطور است. ما فعلاً در حال هزینهدادن آن غفلت هستیم و عملاً ناخواسته در حاشیهی دنیای مدرن قرار گرفتیم هرچند از نظر سیاسی بحمدللّه جهان ما جهان بیرون از دنیای مدرن است. آنچه شدیداً بنده را امیدوار می کند روحیهی توحیدی و سعهی صدری است که در ذات انقلاب اسلامی نهفته است که میتواند همهی عالم را از آن خود کند و استکبار را از جهان بیرون نماید که البته این بحث، عرضِ عریضی دارد و اگر نتوانیم درست موضوع را تبیین کنیم، ما را به یک خوشباوری متهم میکنند. شاید در سلسله بحثهای «انقلاب اسلامی، طلوعی بین دو جهان» که در «خانهی طلاب» بحث میشود بتوان موضوع را تا حدّی روشن نمود و معنای حضور در آینده به شکل حقیقی خود تبیین شود.
ما خواستیم در این تاریخ با انقلاب اسلامی وارد جهانی شویم که جهان سیطرهی فرهنگ غرب نباشد، ولی بالاخره ناخودآگاه خود را در حاشیهی جهان مدرن یافتیم. فعلاً به دنبال مقصر نمیگردیم و بر این هم تأکید نمیکنم که ظرفیت آن را داشتیم که در جهانی حاضر شویم که جهان سیطرهی غرب نبود. ولی هرچه هست فعلاً اینجا هستیم که از جهاتی - و نه در همهی جهات- در حاشیهی جهان مدرن هستیم و نیازمند نوعی بازخوانی هستیم که فعلاً در این تاریخ که تاریخ ابتدای انقلاب و آن آمادگی نیست، چه باید باشیم و چه باید بکنیم که با خود نوعی احساس بودن داشته باشیم، بودنی که از خودمان باشیم و احساسِ «حقالیقینی» را کم و زیاد در خود احساس کنیم که در این زمانه گویا این تنها معنای بودنی است که میتوانیم خود را بپذیریم.
آری! همانطور که انقلاب اسلامی همچون موجودی زنده مراحلی را به سوی بلوغ دارد، نسبت ما نیز با این ودیعهی الهی مناسب حضور تاریخیاش در مراحل گوناگون به یک معنا متفاوت میشود - بدون انکار اصلِ وجود تاریخیاش- در این رابطه میتوانم بفهمم چرا میفرمایید بنده در حال تنقیح مبانی خود در رابطه با نحوهی رجوع به تفکر غربی هستم از آن جهت که وسعت توحیدی انقلاب اسلامی حالت اقیانوسی به خود گرفته که به یک معنا میفهمیم چگونه میتوان دغدغههای کانت و هگل و هایدگر را در مواجهه با تاریخ مدرن درک کرد، بدون آنکه از بستر تاریخی خود غافل گشت و از خودِ اسلامی- ایرانیِ خود در جای دیگر حاضر شد. ولی از این هم نباید ترسید که برای حاضرشدن در جهانی که انقلاب اسلامی بنا دارد در آن حاضر شود تا عقیم نماند، نمیتوان از شناگری در اقیانوس ترسید. آری! آنهایی که آمادگی چنین حضوری را ندارند نباید وارد شوند و به نظر میآید عرفان و حکمت اسلامی در کنار فهم قرآن به قرائت علامهی طباطبایی «رحمةاللّهعلیه»، شرط چنین حضوری است وگرنه این آتش نمرودی به گلستان تبدیل نمیشود تا فرهنگ انقلاب اسلامی را جهانی کند و تنها در محدودهی حضور سیاسی در مقابل استکبار که آن هم امر مبارکی است، باز میایستیم و معنای دعوت گورباچف را که حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» او را به ملاصدرا و ابنعربی دعوت کردند، در نطفه میماند.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. این بزرگان متوجهی تقدیر خود میشوند و در همان مسیر خود را رشد میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است که از نظر ظاهر رابطهای بین زبان و معانی، اعتباری است و انسان برای معانی، الفاظی را اعتبار میکند. ولی در مباحث فلسفهی زبان، بحث میشود که واژهها، صورتهای حقیقیِ معانی هستند و حقیقت زبان ریشه در روحی دارد که آن زبان را به ظهور آورده است. در نتیجه در رابطه بین زبان و معانی، چنین خواهد بود که رابطه حقیقی است. مثل رابطهی الفاظِ قرآن با حقیقتی که به صورت الفاظ درآمده است، مگر در زبان روزمرّه که هیچ اصالتی در آن نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. چون موجب تقویت پول ملی نمیشود و عملاً موجب میشود تا ارز از کشور خارج گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: استعدادها و امکانات هر موجود مادی، جنبهی بالقوهی آن است و عموماً با تجربههای مکرر میتوان فهمید که هر موجودی چه استعدادهایی در خود نهفته دارد. مسلماً نطفهی گوسفند، استعداد و قوهی آدمشدن ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «آدمی را فربهی هست از خیال / گر خیالاتش بُوَد صاحبجمال». اگر خیالات انسان از عالَم بالا و از پرتو عقل بر موطن خیال نازل شود و عصبها و ماهیچهها را تحریک کند؛ فعالیت های انسان سالم و جهتدار است. ولی اگر با تحریک الکتریکی و مواد خام، خیالات را ایجاد کنیم و مبتنی بر آن، ماهیچهها تحریک شود، فعالیتها ناسالم است و واهمه زندگی انسان را در اختیار میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنا نیست ما ذهن خود را انبار آموختههای خود کنیم، بنا است مطالعات ما تذکری باشد برای آنکه بهترین انتخاب و تصمیم را داشته باشیم. پس نباید نگران بود که مطالب از حافظهی ما میرود، باید تلاش کرد عزم ما نسبت به قبل از مطالعهی هر موضوعی جدّیتر شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان کانال تلگرامی ایشان نیستم ولی «شاخه گل هرجا که میروید گل است». بحث بر روی آثار و سخنان گرانمایهی ایشان است که نباید از آن بیبهره شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهتی میتوان گفت عبور از غضب، عبور از آخرین سنگر است که انسان برای آزاد شدن از سیطرهی شیطان باید طی کند و برای این کار، باید بتوانید برنامه ریزی کنید. کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام با شرح صوتی بنده انشاءالله میتواند مفید بیفتد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده هم بدون آنکه بسیاری از رفقا را دیده باشم، محبت قلبی خود را تقدیمشان میکنم تا در جهت قلبی آنها که به سوی حق است؛ قلبِ این حقیر نیز روانهی آن دیار شود 2- به همان معنایی که داریم: «میرود از سینهها در سینهها / از رهِ پنهان، صلاح و کینهها» انسانها تحت تأثیر همدیگر قرار میگیرند و اگر کسی در امر تحتِ تأثیرقراردادنِ ذهن بقیه تلاش کند به نتایجی میرسد، ولی اولاً: خودش را از سلوکِ حقیقی که سیر به سوی ملکوت است، محروم مینماید. ثانیاً: خدمتی به طرف نکرده، زیرا او را به معرفتی نرسانده بلکه خطوراتی را در او ایجاد کرده. ثالثاً: حدّ این کار «ذهن» است و ذهن از ابعادِ مادونِ شخصیت انسانی است و آنچه ارزش دارد رشد عقلی است که با دادنِ معارف به افراد و با تزکیهی افراد پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح «ده نکته» در این مورد عرایضی شده است. عنایت داشته باشید نفس ناطقه در حوزهی خاصی که قوههایش را بالفعل کند، اختیار دارد ، نه در تولد خود و نه در مرگ خود مختار نیست. موفق باشید
