بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22565
متن پرسش
سخنی درباره سوال 22560 سلام استاد عزیز: امروز به معنای واقعی کلمه در خود شکستم وقتی پاسخ استاد چندین ساله ام را به یکی از شاگردانش خواندم! شاگرد از استدلالات و علم یک مدعی سخن می گوید و استادی که سالها آزاد اندیشی را در گوش جان شاگردانش خوانده و آنها را تشویق به عقلانیت کرده در بحثی جذمی هرکس را که حرفی خلاف آنچه هست می زند متصف به حماقت و بلاهت می کند! بزرگوار! نه شما معصوم هستید و نه امام و رهبری عزیز! چرا برای خدا تعیین تکلیف می کنید؟ (کاری که معصوم هم نمی کند!) آن شاگرد متواضعانه درخواست کرده احتمال بدهید خدا بخواهد امر خود را به طریقی غیر از آنچه شما و ما تحلیل می کنیم ظاهر کند! شما می فرمایید نستجیر بالله خدا چنین حقی ندارد؟ مگر می شود استدلال یک طرف را به صرف اینکه در مقابل مفهومی که ما بعنوان حقیقت قبول کرده ایم قرار دارد رد کنیم؟ مفهوم در مقابل استدلال؟ اگر معصوم هم بودیم چنین روشی محلی از اعراب نداشت چه برسد به آنکه ممکن است آن چیزی که ما و بزرگان مان بعنوان حقیقت قبول کرده ایم شبهاتی داشته باشد! پناه بر خدا از اینکه روزی خدا بخواهد امر خود را از راهی غیر از آنچه ما با فهم خود تحلیل می کنیم ظاهر کند و مایی که که عمری در راه دین او سپری کردیم در مقابل حجت اش بایستیم.
متن پاسخ

مه تعالی: سلام علیکم: آیا می‌توان وقتی تا این حدّ مطلب روشن است که عمرسعدی با ظاهرِ مذهبی در مقابل حضرت امام حسین«علیه‌السلام» قرار می‌گیرد، باز هم به بهانه‌ی آن‌که حقیقت در اختیار ما نیست اظهار نظر نکرد؟ مطمئن باشید احمدالحسن کاملاً به جای عمرسعد و یزید نشسته است و واقعاً تعجب می‌کنم که دشمن این اندازه به فهمِ بعضی‌ها توهین می‌کند و تا این اندازه به بلاهت و حماقت آن‌ها امیدوار است!!! جلّ الخالق! موفق باشید

22563
متن پرسش
سلام: استاد خیلی خسته ام از زندگی ای که هر جور می خواهم بندگی کنم موانع زیادی جلوی پام سبز میشه که انگار من را به ساحتی دیگر غیر از عبودیت و بندگی فرا می خواند. نه ذکری می خواهم نه وردی اما مانده ام مسیر انا لله و انا الیه راجعون را چگونه بپیمایم. با کدامین لوازم و با کدامین برنامه جهت تحقق اون لوازم و چگونه گذر از اون لوازم و دوختن چشم به هدف و مقصد نهایی. آیا لاینفک های این مسیر علم هست یا اینکه تقوایی هست که ربطی به علم ندارد. چه کنم سکوت کنم یا تحرکی به همراه ان'یزه های شبه قدسی می تواند من را به مقصد نزدیک کند ؟ سطح دو حوزه را هم گرفتم ولی نه اصول به دادم رسید و نه فقه. تو ای کسی که ساحتی را غیر این ساحتی که برای ما ترسیم و تعریف شده را می بینی برای من بگو چگونه حرکت را آغاز کنم؟ کجا برم؟ کجا زانوی شاگردی زمین بزنم؟ خسته ام. لطفا بگو آنچه را که باید من بشنوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «اول قدم آن است که او را یابی / دوم قدم آن است که با او باشی». روی این نکته فکر کنید راهی که در کسب معارف شروع می‌شود نیاز به صبر و پایداری دارد و در این مسیر، خود به خود حالِ انسان خوب است و موانع نمی‌تواند قدرت چندانی داشته باشد. موفق باشید

22560
متن پرسش
سلام و عرض ارادت: استاد عزیز، در بین سؤالات جستجو کردم، دو سؤال مربوط به جریان احمد الحسن بود که متاسفانه اطلاعات نادرستی در سوالات آمده بود. به هیچ وجه خواب و استخاره دلیل مورد ادعای این جریان نیست و این راهها صرفا به عنوان مؤيد استدلال ها و شهادت ملکوتی معرفی می شوند. (راه شناخت حجت خدا در بیان این گروه سه چیز است: نص حجت های قبلی، علم و دعوت به حاکمیت الله) عاجزانه خواهش می کنم کمی در استدلالها و کتابهای این فرد وقت بگذارید و ما را در تشویش بزرگی که گرفتارش شده ایم کمک نمایید. آیا کوچکترین احتمالی نمی دهید که شخصی که با وصیت و نص پیامبر اکرم (ص) ادعای یمانی و حجت خدا بودن می کند درست می گوید و اگر او را همراهی نکنیم اهل آتش خواهیم شد؟ آیا خدا باید آن طور که ما می خواهیم و انتظار داریم حجت هایش را ظاهر کند و مثلا حتما حجت اش را در ادامه انقلاب و سیر تاریخی علمای ما قرار دهد؟ کوچکترین احتمالی نمی دهید که خدای حکیم برای آزمایش ما و انقلاب ما حجت اش را بگونه ای ظاهر کند که پذیرش اش با تحلیل های دینی (و البته شخصی و قابل خطای) ما منطبق نباشد؟ استاد بزرگوار! بعنوان کسی که نزدیک ٢٠ سال است با کتابها و جلسات شما سر و کار دارد و با مباحث شما متوجه لزوم حضور در عالم دینی و توجه به حضرت حجت به عنوان قلب عالم هستی شده است متواضعانه اعلام می کنم بعد از دهها یا صدها ساعت وقت گذاشتن در استدلالات و کتابهای این جریان، هیچ دلیلی مبنی بر رد آن پیدا نکرده ام و کتابهای جناب احمد الحسن واقعا علمی بالاتر از انسان غیرمعصوم را به ذهن متبادر می کند. بزرگوارتر و آزاد اندیش تر از شما سراغ نداشتم که بدون متهم شدن به ضدیت با فلان و بهمان از او خواهش کنم در این جریان وقت گذاشته و منابعشان را نقد کند. استاد! می دانم سخت است ولی تمنا می کنم این احتمال (فقط یک احتمال کوچک) را بدهید که حجت خدا لزوما آنگونه که شما و متفکرین انقلابی حال حاضر و گذشته احتمال می دادند و با ادبیات فصوص الحکم یا حکمت متعالیه ظاهر نخواهد شد! همانطور که عده ای از علمای بدلیل اینکه منتظر ظهور عیسی از بیت لحم بودند حجت خدا را که از ناصریه ظهور کرد نپذیرفتند و با این احتمال به بررسی مطالب این جریان بپردازید. با عرض معذرت از درشت گویی های یک شاگرد کوچک.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر موضوع را از زاویه‌ی دیگری بنگریم پیش نمی‌آید تا به جزء‌جزء پدیده‌ی احمدالحسن بنگریم. مسئله‌ی مهدویت و حضور تاریخی آن حضرت بسیار روشن است و آن برگرداندنِ حضور خدا در مناسبات فردی و اجتماعی بشر است و به همان معنایی که ما به مهدویت معتقدیم، انقلاب اسلامی را راهی بس زلال به سوی فتح تاریخی حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» می‌دانیم. لذا هر راه دیگری با هر عنوان که در سنتِ چنین بستری قدم برندارد، همان ملاعمری است که در مقابل امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عَلَم شده است و معلوم است که نه قرضاوی و نه ملاعمر، آدم‌های بی‌سواد و ساده‌ای بودند و نه احمدالحسن. مسئله روشن‌تر از این‌ها است که انسان در دیدن جایگاه تاریخی قرضاوی و احمدالحسن و ملاعمر به تردید بیفتد مگر آن‌که نسبت به درک حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی کودن و اَبلَه باشد. موفق باشید 

22559
متن پرسش
سلام: همواره می گوییم روزی همه مخلوقات دست خداست، لکن افراد یا حیواناتی را می بینیم که به علت شرایط خاص، در اثر گرسنگی و قحطی از دنیا می روند و ممکن است این قحطی ساخته دست انسان های دیگر باشد. چگونه است که رزق این مخلوقات به آن ها نرسیده است؟ مثلاً کودکانی که در فشار ناشی از جنگ می میرند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که از چه زاویه‌ای به موضوع بنگریم. اگر پذیرفتیم خالق عالم و خالق همه‌ی مخلوقات، خدایی است که هیچ‌چیزی مانع رزّاقیت آن نمی‌شود، موضوع را به شکل دیگری باید نگاه کرد که نکند همین اندازه رزق او بوده است که در این دنیا بماند. البته و صد البته وظیفه‌ی ما نسبت به گرسنگی و مرگ و میر انسان‌ها جای خود محفوظ است، می‌ماند که آیا خداوند سرنوشت مخلوقات خود را این اندازه در اختیار سایر انسان‌ها گذاشته است تا هرکاری که خواسته‌اند با سایر انسان‌ها انجام دهند؟ موفق باشید

22558
متن پرسش
با سلام: با توجه به پیشگویی های امامان درباره برخی از افراد ثانیا با توجه به علم خداوند از آینده انسان و ثالثا با توجه به رویای صادقه به نظر می رسد که آینده بنده مشخص است. حال با توجه به اینکه خدا می داند که با اراده خودم سرنوشتم مشخص است. چون با توجه به مفروضات بالا نتیجه گرفته ام. من با فرض اینگه من با ارده خودم سرنوشت خودم را انتخاب کرده ام. نتیجه اینکه یا جهنم ام یا بهشتی. و باید بی خیال سرنوشتم باشم. اگر بگویید مثلا ابن ملجم می توانست پیشگویی حضرن را بر عکس کند من قانع می شوم که در آن صورت اینده ای نیست که خدا بداند. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم جزوه‌ی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست بتواند جواب سؤالات جنابعالی را بدهد. موفق باشید

22557
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: احتراما در خصوص شعر «مر سفیهان را رباید هر هوا ...چون که نبودشان گرانی قوا» لطفا توضیح بفرمایید منظور از قوا چیست و چگونه باید آنها را گران (تقویت) کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گرانی قوا همان حکمت است. می‌فرماید: سفیهان ممکن است اطلاعات خوبی داشته باشند، ولی چون از حکمت محرومند به راحتی بازی می‌خورند. موفق باشید

22556
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: ببخشید بعد از خواندن سوال 22537 و جواب شما چند تا سوال برام پیش اومد: اول اینکه چرا رهبری با این که می دیدند تیم مذاکره کننده در برجام خط قرمزهای ایشان را رعایت نکرده، باز هم اجازه دادند که رآکتور اراک را تخریب کنند؟ چرا خود رهبری راضی به این کار شدند؟ یا مثلا مورد دیگه مورد تحریم ها بود. رهبری تأکید داشتند که باید تمام تحریم ها برداشته بشه ولی بعد مشخص شد که تو برجام چنین چیزی نیست. چرا با این که این خط قرمز هم در برجام رعایت نشد، باز ایشان برجام را قبول کردند؟ و حتی همین الان هم ایران از برجام خارج نشده؟ چرا علی رغم اینکه تحریم ها به طور کامل برداشته نشده و علی رغم اینکه ما خط قرمزهایمان را کنار گذاشتیم باز هم برجام را قبول داریم؟ من متوجه نمی شم که دلیل این کار چیه؟ مخصوصاً که همون طور که خودتون گفتید رهبری در کلیات مسائل نظر می دهند و الان برجام با وضعیتی که داره و تحریم های جدید آمریکا در نیمه مردادی که گذشت و نیمه آبان که می رسه، باز هم ما برجام را ادامه می دهیم؟ وقتی ما هم خط قرمزهامون کنار گذاشتیم و هم به نتیجه ای که می خواستیم نرسیدیم، دلیل ادامه برجام چیه؟ مخصوصا که دیگه الان خود رهبری هم قبول کردند که اشتباه کرده اند اجازه دادند خط قرمزهای ما نقض بشه چرا این اشتباه را ادامه می دهند؟ ممنون از توضیحی که می دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعداً معلوم شد در متن انگلیسیِ قرارداد ضعف‌های اساسی وجود دارد و خط قرمز ها به جهت اعتماد به آمریکا رعایت نشد و به همین جهت آقای دکتر ولایتی که تا این اواخر مؤید برجام بودند، دادشان در آمد. حالا هم در مورد خروج از برجام، نظام در حال تأمل و تفکر است که آیا غرب حاضر است جبران خساراتی را که آمریکا بر شرکت‌ها وارد می‌کند، بدهد یا نه؟ آن‌چه هست فعلاً زمینه برای مانور جمهوری اسلامی با کمک روسیه و چین و تا حدّی اروپا فراهم است. ظاهراً نقش تاریخیِ انقلاب اسلامی در این صحنه‌ها نیز دارد به ظهور می‌آید. موفق باشید

22554
متن پرسش
سلام علیکم استاد: وقتتون بخیر. در قسمتی از بحث اشارت فرموده اید#گزیده 1 #جلسه_هفدهم #گوش_سپردن_به_ندای_بی_صدای_انقلاب_اسلامی «باید برای خودمان افق را گشوده کنیم تا عقل قدسی در موطن خودش و حقیقت در موطن خیال ظهور کند. خیلی کار می برد تا انسان به جایی برسد که آرام آرام به جای اینکه بخواهد خودش همه چیز را حل کند حق برایش ظهور کند. به اعتباری مالک حق نباشد مملوک حق باشد. مؤمن با انتظار زندگی می کند. خیلی عجیب است. دائم کاری می کند تا آنچه که بناست بیاید، بیاید. این به این معناست که جایگاه خودمان را فقط در انتظار قرار می دهیم. یکی از علت هایی که انسان نماز شب می خواند همین است که می داند در نماز شب بهتر انتظارش برآورده می شود؛ یعنی آن چیزی که دنبالش هست می آید.» درست است که این بحث راجع به بحثهای معنوی است اما در رابطه با امور مادی هم همینطور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیایید بپذیرید که امور مادی مربوط به خداست خودش می‌داند و بنده‌هایش که «زیر دریا خوش بود یا روی آن/ مهر او دلکش بود یا قهر آن». موفق باشید

22550
متن پرسش
سلام استاد: تقاضا دارم بی ادبی مرا ببخشید می خواستم یک مصاحبه ای را به شما معرفی کنم که به ظن خودم از جنس شبیه به کتاب های اشاره گونه ی زندگی شهدا و خانواده های آن ها بود اما شاید نه در آن مرتبه ی عالی اما حس کردم وقایعی که در آن مطرح می شود از کشمیر اشاره هایی است به حقیقت انقلاب البته عذر خواهی می کنم که شاید باعث تضییع وقت شما شود این نوشته و آن مصاحبه https://www.aparat.com/v/WtzgZ اما گویی کلا ما باید نگاهمان را به وقایع تاریخی و حوادث گرفتار در یک سری قالب ها (مثل این که حوادث را صرفا یک اتفاق ببینیم یا نگاه به صورت علت و معلولی) نکنیم و فراتر ببریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 22548 عرض شد انقلاب اسلامی باطنی دارد که باطن بسیاری از انسان‌ها اعم از مسلمان و غیر مسلمان در برگرفته است و آینده چون درختی تنومند، بنیان‌گذاران خود را نیز نسبت به وسعت و عمق و نفوذ خود به تعجب وا می‌دارد. موفق باشید

22548
متن پرسش
سلام استاد: (درد دلی است که ارزش خواندن ندارد و شما هم نخوانید فقط فرستادمش تا این دلم با گفتنش دو روزی آرام بگیرد شرمنده. توقع جواب هم ندارم) نمیدونم از کجا شروع کنم از بی همه چیزی تازه طلبه شدم اما چند سالی است که وارد فضای اندیشه ها شدم. اما امروز که خودم رو نگاه می کنم می بینم نه در تفکر سنتی می توانم باشم و سوالات متعدد مرا احاطه کرده و عشق به مفاهیم دنیای متجدد مثل آزادی و.... رهایم نمی کند بهتر بگویم آن را از خودم و حتی خواسته قلبی و عشق خودم می دانم اما وقتی سراغ دنیای جدید می روم و با نسبیت ها و سردی عجیبی روبرو می شوم. وقتی می خواهم مثل دیگر انسان ها کار کنم و زندگی ام را بسازم می بینم نمی توانم. مگر چند سال مانده تا مرگ. وقتی سراغم به امثال ملکیان ها می خورد در ابتدا ذوق می کنم اما بعد از چند هفته بدترین حال را دارم و می گویم شاید زندگی انسان ها همین قدر تلخ است که این همه تنها باشند. و از آن فرار می کنم به سراغ امثال شما می آیم و مدتی انس می گیرم اما بعد آن چنان غریبه می شوید برایم که حرف هایتان اصلا معقول نیست و انسانی را می بینم با مفاهیمی کلی و مبهم که مخاطبان را جذب می کند و مخاطبانی که اگر کمی سوال پیچشان کنی مطمئنا واژه هایی که براحتی به کار می برند را سخت مبهم می یابند. در کنار صحبت هایتان امثال آقای بیژن عبدالکریمی را پیدا می کنم می بینم آن هم درست و معقول تر است اما وقتی به آن هم نزدیک می شوم زیبایی شما در آن نیست و چیزی به من نمی دهد و وعده آینده می دهد اما من امروزم یعنی من محکوم به نابودی هستم. دلزده، کوره راهی را به سمت روشنفکران دینی می بینم حرکت می کنم جمع دنیای مدرن و دین لذت بخش است اما خیلی زود می یابم که اصلا هیچ چیزی نمی یابم و امثال آقای سروش انگار می خواهد فریبمان بدهد و با خواندن شعرهایی دم از معنویت بزند و من باز هم ناامید می شوم. البته شاید حق داشته باشند مگر باید چه کار کند مگر راهی دیگری دارد. اما من چه کنم. تنها، بیکس، بی آینده، شاید من هم باید از بقیه یاد بگیرم همه می روند کاری می کنند درآمدی نماز و روزه ای و امید به شفاعت و.... پس من هم باید بروم. گرچه می دانم از همین هم روی گردان می شوم و نمی توانم جایی قرار داشته باشم. اما همه اینها انگار بهانه ایست چرا که من اهل تفکر نیستم و عمیقا در وهم و خیال خود بازی می کنم و هر از گاهی سر به این و آن می زنم. و ناامیدانه به تنهایی وهم خود می خزم و با آهنگ و فیلمی خودم رو مشغول می کنم. ولی چه کنم که هر از گاهی حسن زاده ای پیدا می شود و سخنی جلویم قرار می دهد (کسانی که به قوه خیال پیش رفته اند و الفاظ مستعاری را از بر کرده اند فردا معلوم می شود چه کاره اند، اینان یوم الحسرتی در پیش دارند و چه یوم الحسرتی) و آتش به دل من میزند و ترس به اندامم می افتد و مرا به گریه می اندازد. انگار گریه کردن و پیامی برای شما نوشتن بیشتر به درد دل می ماند تا جوابی گرفتن و از بارم کم می کند و الا می دانم چیزی دستگیرم نمی شود. شاید من آمده ام که زندگی سختی در این دنیا کنم و در وهم شدید و خیال پردازی های شدید غرق شوم و با تفکرات این و آن آشنا شوم و غمی روی غمی بر من اضافه شود و آن دنیا اگر حسابی بود با سرافکندگی بروم سوی آتش. مگر غیر از این هم می شود. ایکاش انسان نبودم ایکاش حداقل نبودم تا رنجی که دارم به اطرافیانم می رساندم نبود ایکاش نبودم. چیزی ندارم که با آن دلی بدست آورم خواه انسانی باشد خواه خدا شاید دلم آرام شود به آرامش دیگران جز رنج خود و دیگری آینده ای نمی بینم. شاید مثل بقیه طلبه ها روزی لباسی بپوشم و روی منبری همان هایی بگویم که عمری شنیده ام و شنیده اند احتمالا هم همین باید باشد. و چقدر زندگی تلخ و پایانی تلخ تر (جواب نمی خواهم چرا که حدودا جوابتان را می دانم شاید درد دلی بود که فقط باید می نوشتم تا دردم کم شود) اگر خواندید بسیار ممنونم و معذرت می خواهم بابت وقت شما که صرف من شد.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً نوشته‌ی شما ارزش خواندن داشت و این قصه‌ی شما نیست، بلکه قصه‌ی دورانی است که نیهیلیسم سیطره یافته و هرچیزی را حتی حرکات دینی را نیز خشک و بی‌خاصیت می‌کند. بنده منتظرم که این سخنان خیلی جدّی‌تر از آن‌که شما گفتید، از راه برسد. فکر می‌کنم شما را درک کردم، هرچند معتقدم در میانه‌ی راه، طاهرزاده را ادامه نداده‌اید و با طاهرزاده‌ی چندسال پیش هنوز فکر می‌کنید. باید خواسته و ناخواسته به آینده‌ای فکر کرد که شما، طلوعی از آینده‌اید. آیا در مسیر تفکری که دنیای جدید - دنیایی ماوراء دنیای انسان‌های مذهبی و یا انسان‌های مدرن - در روبه‌روی ما قرار می دهد به نظر شما چه اتفاقی در حال افتادن است؟ در راستای درک آن‌چه بر شما می‌گذرد بنده نمی‌توانم از هایدگر غافل باشم، همچنان‌که از آینده‌ی بسیار حساسی که انقلاب اسلامی در مقابل ما متولد می‌کند؛ نمی‌توان چشم برهم گذاشت. آیا فکر کرده‌اید سخنانی که امروز در محافل مذهبی ردّ و بدل می‌شود ما را به کدام آینده می‌برد؟ گمان نمی‌کنید بعضی از این سخنان که فرزندان این ملت فعلاً از طریق آن‌ها به حیات دینی خود مشغول‌اند، آن‌ها را با آینده‌ای روبه‌رو می‌کنند که امروز شما با آن روبه‌اید؟ و این به دلیل آن است که کم‌تر نسبت به آینده‌ای که غیر امروز است، فکر می‌شود.

هر تاریخی ظاهری و باطنی که مخصوص به خودش می‌باشد دارد، چه آن تاریخ، تاریخِ غرب باشد و چه تاریخی که با انقلاب اسلامی به‌وجود آمده باشد. آن‌چه بنده از انقلاب اسلامی به عنوان عطیه‌ای پایدار و آغازین برای این دوران می‌شناسم باطنی است که ما را از آن سرگردانی که مسلّم بیش از پیش بشر را در بر خواهد گرفت، نجات می‌دهد. معتقدم گویا ندایِ بی‌صدای انقلاب اسلامی می‌تواند متذکر آینده‌ای باشد که در آن دوگانگیِ سوبژه و اُبژه از میان رفته است و بشر باز دوباره به مأواگرفتن در پرتو فیوضات الهی خود را می‌یابد، چیزی که هایدگر نیز به دنبال آن بود و دکتر فردید گفت ای کاش هایدگر زنده بود و آن‌چه را که انتظار می‌کشید، در انقلاب اسلامی می‌یافت، زیرا دکتر فردید بزرگ به‌خوبی متوجه‌ی باطن انقلاب اسلامی شده بود و از این جهت به خوبی حجاب‌های آن انقلاب یعنی مهندس مهدی بازرگان و عبدالکریم سروش را تشخیص داده بود.

تعجب بنده از آن‌هایی است که از یک طرف به عمق نیهیلیسم که چگونه همه‌ی بشریت را در برگرفته است، پی برده‌اند ولی روشنی‌گاهِ انقلاب اسلامی که در جنگل سیاه دنیای مدرن از افق تاریخ آینده سوسو می‌زند؛ نمی‌یابند! موفق باشید     

22547
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. در وضعیت فعلی حوزه و طلبگی، شغل سیاسی برای طلبه چگونه است؟ اگر وارد شود باید به چه چیزهایی توجه کند؟ ۲. اگر تبلیغ مردمی داشته باشد، بهتر این نیست که وارد شغل سیاسی نشود؟ تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شغل سیاسی اگر با هویت قدسی همراه باشد که اشکال ندارد، می‌تواند در این حالت نمونه‌ای از تبلیغ دین گردد تا معلوم شود دین در همه‌ی عرصه‌ها می‌تواند در آتش رود ولی ابراهیم‌وار نسوزد، آن‌چه بد است، سیاسی‌کاری است. موفق باشید

22545
متن پرسش
سلام: ۱. در کتاب لب الباب علامه برای دفع خواطر دستور به توجه به نفس میدن روزی نیم ساعت یا بیشتر لطفا توضیح بدید دقیقا چه کار باید کنیم؟ معرفت النفس تان رو کار کردم. ۲. در حدیث عنوان بصری اومده که از استاد به خاطر تجربه و امتحان نباید سوال بپرسی. ما که سوال از اساتید می کنیم که سطح علمیشون رو متوجه بشیم تا ببینیم چقدر میتونیم ازشون استفاده کنیم اشکالی داره و مصداق این فقره است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نفس را در معرض الطاف الهی قراردادن و به هویت یگانه‌ی او نسبت به خداوند توجه‌کردن راهی است که کتاب ارزشمند «لبّ اللباب» در راستای دفع خواطر پیشنهاد می‌کند 2- اگر انسان استاد ره‌یافته‌ای بیابد دیگر باید سعی کند جان خود را در معرض نسیم هدایت او قرار دهد تا همواره افق‌هایی از طریق آن استاد در مقابلش گشوده شود. موفق باشید

22540
متن پرسش
سلام علیکم: استاد ببخشید میگم اگه ما طبق ادبیات دینیمون از نسل حضرت آدم (ع) هستیم و ایشون هم پیغمبر بوده پس چرا در ادبیات علمی و امروزی از لفظ انسان نخستین و انسان نئاندرتال و هومونالیدی و ...استفاده می کنند. این الفاظ حتی تو کتابهای درسی هم به عنوان یک واقعیت وجود دارد. خواستم بدونم آیا انسان های نخستین همان انسان های دوران حضرت آدم (ع ) هستن یا خیر؟ یا اینکه اینها قبل از حضرت آدم (ع) بودند؟ یا اصلا آیا پشت اینها یک اغراضی وجود دارد و واقعیت ندارند؟ ولی استاد اگر اغراضی وجود داشته، چطور باستان شناسان با دلیل و مدرک و جمجمه های انسان های چند میلیون سال پیش حرف خودشان را اثبات می کنند.؟ این شبهه ای است که تو ذهنم به وجود اومده. این سوال رو با توجه به اینکه در رشته زیست شناسی و زمین شناسی تخصص دارید می پرسم. ببخشید وقتتون رو می گیرم. خیلی دوستون دارم. براتون دعا می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام شواهد حکایت از آن دارد که اولین انسان، اولین پیامبر یعنی حضرت آدم بوده است که فرزندان او به اقصی نقاط زمین منتشر شده‌اند و شواهد زیادی ارتباط این نسل‌ها را با همدیگر از نظر علمی تأیید می‌کند و بنده در جلسه‌ی اول شرح سوره‌ی «سجده» نقطه‌ضعف‌های نظریه‌ی تکامل را در رابطه با انسان از نظر علم تکامل انواع مطرح نمودم. متأسفانه عده‌ای به جهت عدم آشنایی نسبت به تفاوت بین وجود انسان با تکامل سایر انواع، موضوعِ انسان‌های اولیه را به عنوان حاصل تکامل انواع پیش کشیده‌اند. موفق باشید

22538
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. ملائکه قدیم اند؟ اگر قدیم اند قدیم بودنشان با قدیم بودن خدا چه فرقی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بین قدم ذاتی و قدم زمانی فرق گذاشت. ملائکه دارای قدم زمانی هستند یعنی از نظر زمانی در همه‌ی زمان‌ها بوده‌اند هرچند که در ذات خود معلول هستند و علت وجودی آن‌ها خداوند است. در مورد حادث زمانی و حادث ذاتی هم به همین معنا است که می‌شود چیزی حادث ذاتی باشد در عینِ قدم زمانی، مثل ملائکه و چیزی حادثِ ذاتی و حادث زمانی باشد، مثل همه‌ی مخلوقات مادی که هم از نظر ذاتی مخلوق خداونداند و هم از نظر زمانی در زمانی خاص به‌وجود آمده‌اند. موفق باشید  

22537
متن پرسش
سلام: در ادامه پرسش 22523 پس آن زمان که رهبری اجازه مذاکره دادند اینگونه تفسیر می کردند که اگر رهبری اجازه نمی دادند و مشکلی پیش می امد همه را به حساب رهبری می گذاشتند و می گفتند رهبر اجازه نداد و....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه‌ی کلی رهبری یک بحث است، این‌که آقایان از خط قرمزها عبور کردند و اعتمادهای بیجا به آمریکا داشتند در حدّی که رآکتور اراک را از کار انداختند به امیدِ وعده‌های آن‌ها؛ بحثِ دیگر است. مشکل آقایان در این‌جا است که رهنمودهای رهبری را عمل ننمودند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار فرمودند: «در قضیه‌ی برجام، بنده اشتباه کردم اجازه دادم که وزیر خارجه‌ی ما با آن‌ها صحبت کند، ضرر کردیم.» در حالی‌که در اجازه‌ای هم که رهبری به وزیر امور خارجه دادند ایشان خط قرمزها را رعایت نکردند. و علت ضرر اصلی را باید در عدم رعایت خط قرمزها دید. موفق باشید

22535
متن پرسش
سلام: در تفسیر المیزان ذیل آیه ۳ سوره مائده اشاره ای شده به اینکه برخی آیات را مولفین و یا رسول خدا مشخص می کردند که کجای سوره باشد آیا چنین بوده؟ رسول خدا یک «قل» رو که خداوند به او خطاب کرده رو هم می گفتند آن وقت چگونه جای آیه را خودشان مشخص می کردند و یا چگونه می گویند معنای یک آیه را با توجه به آیات قبل و بعدش بفهمید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور آن باشد که خود خدا به عهده‌ی رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه» گذاشته‌اند همان‌طور که تعداد رکعات نماز را خداوند به عهده‌ی حضرت گذاشته. در همان حال که او هیچ‌کاری را به میل خود انجام نمی‌دهد «وَ ما ینطق عن الهوی». آن‌چه در مورد بحث فوق می‌توان گفت در هرحال جای آن آیات کاملاً حکیمانه تعیین شده است تا کسی نتواند آن را نادیده بگیرد. موفق باشید

22531
متن پرسش
سلام: بنده پرسشگر سوال 22514 هستم. چطور میشه تسلسل بی نهایت ممکن الوجود ها رو رد کرد؟ یا اصلا چطور میشه ثابت کرد که ممکن الوجود حتما باید به واجب الوجود ختم بشه؟ جزوه معارف 1 و کتاب از برهان تا عرفان رو هم خوندم ولی جواب نگرفتم. چطور میشه ثابت کرد اولین مخلوق وجود داشته که بعد بگیم خوب این اولین مخلوق رو واجب الوجود خلق کرده؟ چه معلوم است شاید مخلوقات نیز از ازل تا ابد باشند مثلا شروع عالم از منفی بی نهایت باشد و تا مثبت بی نهایت ادامه داشته باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم برهان «امکان و وجوب» و «برهان صدیقین» را دقیقاً مطالعه نکرده‌اید، وگرنه جواب این سؤال‌ها در آن‌جا می‌یافتید. پیشنهادی غیر از مطالعه‌ی مجدد آن مباحث  همراه با صوت انها ندارم. موفق باشید

22528
متن پرسش
با سلام: عقل شرع را می پذیرد یا شرع عقل را؟ ایمیل خرابه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل، شرع را می‌پذیرد به همان معنایی که در علم کلام گفته می‌شود: حُسن و قبح، عقلی است. موفق باشید

22525
متن پرسش
با سلام: من ساکن اصفهان هستم و به تازگی ازدواج کرده ام و به لطف خدا همه چیز هم خوب است. ولی می خواهم که در روابط و مسائل بین خودم و همسرم عاقلانه و بر اساس معیارهای دینی رفتار کنم تا هم خودم و هم ایشان رشد همه جانبه ای در زمینه های معنوی و مادی داشته باشیم. به خصوص که گرایشات دینی و مذهبی زیادی دارم و نگرانم که شاید بعضی از رفتارهایم افراطی و جاهلانه باشد و خودم متوجهشان نباشم. به این منظور نیاز به ارتباط مستمر با مشاوری دارم که هم روش های تربیتی اسلامی را خوب بداند و هم به ماجرا به صورت علمی برخورد کند و هم بتوانم به طور مستمر از ایشان به صورت پرسش و پاسخ مشاوره بگیرم. ولی کسی را نمی شناسم. مشاوران دانشگاهی ما خیلی از روش های دینی نمی دانند و مشاوران حوزوی ما متاسفانه خیلی از روانشناسی نمی دانند و با ذکر چند روایت به طور سطحی به من جواب می دهند ولی توانایی عمیق شدن بر روی مسائل را ندارند. شما در اصفهان کسی را می شناسید که به من معرفی کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد جناب آقای دکتر قاسم‌زاده را معرفی می‌کنم. شماره‌ی ایشان 32306295 می‌باشد. زمان مشاوره و آدرس دفتر را از ایشان بگیرید. موفق باشید

22523
متن پرسش
سلام: می خواستم تحلیل و تبیین استاد را در مورد عبارتی که به تازگی از مقام معظم رهبری در مورد اشتباه انجام گرفته در قضیه برجام نقل شده، بدانم. البته این عبارت یکبار هم در موضوع تحدید جمعیتی از ایشان شنیده شده بود. جمله ای که دفتر رهبری منتشر کرده اند: در قضیه برجام، بنده اشتباه کردم اجازه دادم که وزیر خارجه ما با آن ها صحبت کنند، ضرر کردیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که فرق امام معصوم با ولیّ فقیه که در بسترِ رهنمودهای امامان معصوم عمل می‌کند آن است که برای امام معصوم هیچ اشتباهی نیست. ولی ولیّ فقیه قلیل الاشتباه است و نه معصوم و بدین جهت در غیبت امام معصوم به او باید رجوع کرد که نسبت به رجوع به بقیه گرفتار کم‌ترین خطا خواهیم شد. و چقدر خوب است که ایشان متذکر خطاهای خود می‌شوند تا آن خطاها به عنوان عمل صحیح در جامعه نماند. موفق باشید

22522
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد گاهی در یک موقعیت ناگهانی به ناگاه قلبم زیرو رو می شود و آرامشی عجیب و عمیق در سرتاسر وجودم پخش می شود. اصلا نمی دانم این چیست و با مطالعه کتاب های متعدد به نتیجه نرسیدم، ولی اون آرامش اینقدر زیاد و عجیب است که سرگردان به دنبالش می گردم، نمی دانم دقیقا چیست، ولی هر دو بار نزدیک ماه ذی الحجه بوده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر پیامبر عظیم‌الشأن ما آن رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» که آگاه به همه‌ی اسرار عالم است، نفرمودند: «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ ألا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» (بحارالأنوار، ج‏68، ص: 221). آری! نفحاتی است می‌آید و می‌رود، ولی راه را در مقابل ما می‌گشاید که از آن به بعد چگونه مسیر إلی اللّه را طی کنیم. موفق باشید

22520
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. به نظرتون این دریافت از آیه میتونه درست باشه؟ «و انکحوا الایامی منکم.... ان یکونوا فقراء...» فقراء همه انواع فقر رو شامل میشه، فقر فکری، فرهنگی، علمی. اگه صالح باشن خدا از همه انواع فقر اونها رو غنا میبخشه. وعده خداست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیاق آیه اشاره به فقر مادی دارد. به نظرم بهتر است که در همین فضا بر روی آیه فکر کنید هرچند که در جای دیگر می‌توانیم این نکات را به‌دست بیاوریم. موفق باشید

22519
متن پرسش
سلام استاد جان: استاد منظور مرحوم علی صفائی از این متن چیست؟ یکی از شکلهای التقاط، این است که بخواهی با فلسفه و عرفان و علم، به مذهب کمک کنی؛ در حالی که مذهب آمده تا کسری‌های اینها را تامین کند و به مغز و قلب و تجربه انسان، فضا و زاویه ای بدهد، که بتواند هستی را آنگونه که هست، دریابد. (نامه های بلوغ. صفحه ۳۵) خدا خیرتون بده التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور است که آن مرحوم می‌فرماید. هیچ‌وقت فلسفه و عرفان و علم توان آن را ندارد که به دین کمک کند ولی بحث عرفا و فلاسفه این نیست، بلکه با دقتِ در دین، نگاه‌های فلسفی و عرفانی به‌دست می‌آید یعنی دین هم سخنان فلسفی و عرفانی دارد. موفق باشید

22517
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزگروار و آرزوی توفیقات روز افزون برای جنابعالی: من کارمند شهرداری هستم و خیلی از زمان ها در اداره کار خاصی برای انجام دادن ندارم به خصوص چند ماه اخیر که رکود همه جا را فرا گرفته است. آیا از لحاظ ۱. شرعی ۲. اخلاقی زمان های بیکاری را باید مرخصی بدون حقوق گرفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر زیرا شما زمان خود را در اختیار آن اداره قرار داده‌اید آن اداره است که اگر بخواهد زمانی که در اختیار آن اداره هستید می‌تواند از شما استفاده کند. موفق باشید

22516
متن پرسش
سلام: خدا قوت استاد. ۱. راستش استاد من همش تصمیم می گیرم دیگه گناه نکنم برای رسیدن به هدف والای انسانی، ولی دوباره با ضعف ضربه میخورم. ۲. راستش بعضی اوقات یک دفعه می بینم یک چیزی فکر کنین شبیه به نور تیره و یا روشن یکدفعه رد میشه تو خونه. احساس ترس به آدم دست میده. این حالت همش نیست البته و نه یکسره، احساس می کنم هر وقت گناه کنم اینطور میشه. استاد آیا این خطای دید هست و یا اجنه و یا چیز دیگر؟ (راستش تو کوچیکی سر کتاب برای من باز کرده بودن که این خبری من هر جا باشم جن ها هم باهاش هستن) هرچند عاقبت همه ما رو خدا می داند نه این دعانویس ها. التماس دعا. یا علی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- متوجه‌ی مسئله‌ی مهم اُنس با حضرت ربّ العالمین باشید تا نقش تخریبیِ گناه معلوم شود 2- به نظر بنده نباید به این چیزها توجه کرد تا خود به خود از صحنه‌ی خیال و روانِ شما عبور کند. پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که بر روی سایت هست مطالعه فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی