اسمه تعالی: سلام علیکم: حرفهای درستی میزنید. به نظر بنده اسلام توان تربیت انسانهایی را دارد که در اوج عدالت، جامعهی خود را به بهترین نحو اداره کند، ولی آموزههای ما آنچنان نسبت به اسلام ضعیف است که چنین انسانهایی را میپروراند که امروز شما با آن روبهرو هستید و آن حساسیت لازم را نسبت به عدالت و آزادی نشان نمیدهند و در این انتخابات طوری عمل کردند که گویا نفس امّارهی آنها بیشتر از حقیقت اصالت دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اعتدال در هر مرحلهای مناسب آن مرحله باید باشد. به جوانی که عادت به عبادت ندارد، اعتدال را باید اینطور معنی کنیم که بدون هیچ مستحبی فقط واجبات نمازش را انجام دهد. ولی اعتدال برای کسی که میخواهد یک لحظه از نظر به خداوند غافل نشود، معنای دیگری دارد و سخن حضرت سجاد«علیهالسلام» در رابطه با اعتدال برای هر دو مرحله، تقاضایی است مناسب همان مرحله. موفق باشید
سلام استاد عزیز: منظور از جنگ نرمی که اخیرا رهبر معظم انقلاب در سالگرد شهید سلیمانی مطرح فرمودند چیست و شما نیز و همچنین همفکران شما به آن اشاره ای داشتید. آیا منظورشان این بود که با جریان غربگرا نرمش نشان داده تا مثلا تحریمها رفع شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است و در این رابطه یادداشتهایی شده است که بناست در جمع رفقا مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. در این رابطه صرفاً آن یادداشتها را خدمتتان ارسال میکنم ولی به نظر بنده نیاز به شرح و بسط دارد. موفق باشید
نهضت نرمافزاری
نسبت «حقیقت» و «قدرت» و یا «خشونت» و «ذلّت»
باسمه تعالی
نکات مربوط به بیانات رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» در سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی در موضوع «غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار» عبارتند از:
الف- این تشییع میلیونی ژنرالهای جنگ نرمِ استکبار را متحیّر کرد که این چه حرکت عظیمی است که آنها را شکست داد.
ب – سیلی سخت به آمریکا، غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار است.
ج- مهمترین سیلی به آمریکا همین حرکت مردمی عظیمی بود که انجام گرفت.
د- برادرها یک سیلیای زدند، لکن سیلی سختتر عبارت است از غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار. این سیلیِ سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن با همّت، هیمنهی استکباری را بشکنند.
با توجه به نکات فوق می توان گفت:
1- اگر متوجهی حرکت نرمافزاری نباشیم، نمیفهمیم چرا در جنگ با صدام، شهادت را امری اساسی برای حضور در جهانی میدانیم که جهان «انقلاب اسلامی» است. یعنی اگر جایگاه حرکت نرمافزاری را نفهمیم، از عصری که در آن قرار گرفتهایم، آگاهی کاملی بهدست نمیآوریم و ناخودآگاه در جهان خشونت و یا قدرت، جدای از حقیقت قرار میگیریم.
2- جنگیدن برای نجنگیدن، غیر از جنگیدن برای جنگیدن است و غیر از جستجوی معنای خود در جنگیدن است که در بستر شهادتطلبی شکل میگیرد.
3- ژنرالهای جنگ نرم به دنبال چه هستند و ما در جنگ نرم به دنبال چه چیزی باید باشیم که در عین آنکه جنگ است، ولی حضوری نرم دارد و به جای خشونتِ صِرف در مقابل خشونت صرف، تقابلی دیگر را جهت غلبه میخواهیم دنبال کنیم؟
4- غربزدگی، عین خشونت و داعشیگری است، و حاج قاسم نهتنها غربِ خشونت نیست بلکه انسانی است که از غربی که عین تصرف است فاصله دارد. چون حاج قاسم خشونت در مقابل خشونت نبود، انسانها حقیقت خود را در او احساس کردند.
5- در حرکت غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی استکبار، بحث، بحث انتقام است و نه مصالحه، ولی راهی که باید در آن راه، آن انتقام انجام گیرد، کدام راه است؟ مسلّم آن راه، راهی نیست که ارادهی معطوف به قدرت بتواند آن را درک کند.
6- هرگز هیچ مصالحهای بین ما و قاتلان ما صورت نخواهد گرفت، ولی چه چیزی در حرکت مردمی، در شهادت حاج قاسم سلیمانی صورت گرفت که رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» آن را مهمترین سیلی به آمریکا دانستند و سیلی سختتر که غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار است و باید زده شود؛ چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
7- آیا میتوان قرآن و روایات و متون متفکران را در راستای حضور نرمافزاری همراه با انتقام خوانده شود، ولی نه آنطور که از آنها خشونت به ظهور آید؟
8- انتقام آری! ولی خشونت نه. مثل اشعاری که در جای خود انتقام است و شمشیر تیزی هستندکه بدون خونریزی دشمن را میکُشد.
9- دفاع از حقیقت، با خودِ حقیقت ممکن است و نه با خشونت. ما در کجا باید باشیم که بتوانیم استکبار را بیمعنا و بیهویت کنیم؟ بستر حضور تاریخیِ حاج قاسم راهی شد جهت این امر، امری که در ذات انقلاب اسلامی نهفته است و همان ذات بود که مردم فهمیدند با آن حضور میلیونی کنشی مناسب مقابله با استکبار را به میان آوردند و رهبر معظم انقلاب در موضوع غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی استکبار، متذکر این امر میشوند.
10- آقای دکتر قاسم پورحسن میفرمایند: فارابی معتقد است سعادت حقیقی در بیرون از قدرت شکل میگیرد. معنای حقیقی قدرت باید وجودی باشد.
11- آیا با تفکر به هویت حرکت نرمافزاری میتوان در اکنونِ تاریخی خود بهتر حاضر شد، آن هم با رویکرد سیلی سخت به آمریکا در بستر انتقام از آمریکا جهت به شهادترساندن حاج قاسم؟ انتقامی در بستر حقیقت و قدرت و نه در بستر خشونت و ذلّت.
12- در نسبت بین حقیقت و قدرت میتوان به کربلا فکر کرد و شب عاشورا، که از یک طرف حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» فرمودند: همه فردا شهید خواهید شد. زیرا خود را در بستر حقیقتی یافتند که شهادت آن را معنا میکرد و از طرف دیگر فردا با تمام نیرو جنگیدند و نشان دادند دارای قدرت روحی بزرگی هستند که ترس در آن راه ندارد. راستی! بین شهادتِ حتمیِ حضرت ابالفضل«علیهالسلام» که از قبل میدانستند و آنهمه دلاوری و قدرتنمایی، پیچیدهترین رازی نیست که میتواند مرز بین قدرت و خشونت را از هم جدا کند تا معلوم شود چگونه خشونت با ترس همراه است ولی قدرت، با پشتوانهی حقیقت، شجاعتآفرین است؟
13- ما در دعای شریف «ندبه» از عهدِ حضوری که حقیقت باید به صحنه آید، یک لحظه غفلت نمیکنیم و لذا قصهی دعای «ندبه»، پایداری بر حقیقت است و نه ندبهای که حکایت از ذلّت و ترس باشد.
14- انتقام سخت که انتقامی است پایدار و موجودیتِ دشمن را نشانه میگیرد، حتماً انتقامی است که در بستر حرکتی نرم محقق میشود تا هویت تاریخی دشمن استکباری بیمعنا گردد. مانند حرکت حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» بهخصوص آنجایی که حضرت وصیت فرمودند مرا شبانه غسل دهید و کفن و دفن کنید. تا جریان مقابل هیچ کاری نتواند بکند، مگر آنکه ناظر آبشدن و تبخیرِ به مرورِ خود در تاریخ باشد. «امّ ابیها» بودنِ حضرت زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» یعنی بعد از رسول خدا «صلواتاللهعلیهواله» نیز باید این نهضت با روحِ مادرانهی آن حضرت ادامه و پایدار بماند. لذا یک طرف خشونت است و جسارت به آستانهی آن حضرت، و یک طرف حقیقت است و شجاعت، و این است که شیعه در ذکر مصائب آن حضرت متوجهی رنجی میباشد که در مسیر بهظهورآوردنِ حقیقت در مقابل خشونت باید تحمل کرد تا معلوم شود پیروزی اصلی و انتقام سخت در حرکات نرمافزارانه نهفته است و هرکس باید در هر زمان مطابق دشمنی که در مقابل خود دارد، آن حرکت را به میان آورد.
15- فاطمه«سلاماللهعلیها» و تاریخِ آیندهی ما
هم او که «امّ ابیها» بود تا رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در تأسیس تاریخ اسلام بدون هویت نرمافزارانه، آن تاریخ را بنا نکنند و آن تاریخ، عقیم بماند؛ مهدی «صلواتالله علیه» نیز که بناست در مواجه با، نهتنها با جاهلیت، که با همهی فکرها و فرهنگها، تاریخِ قدسی خود را بنا کند؛ مسلّم بدون به میانآوردن سیرهی زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» هیچ افقی در مقابل بشر نخواهد گشود، و لذا آن حضرت فرمودند: «إنَّ لِي في إبنَةِ رَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ» از آن جهت که در شخصیت حضرت زهرا «سلاماللهعلیها»، حقیقت و حماسه، منجر به عبودیتی شده است که به حکمِ «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» تمامِ مقصد خلقت است. و اینجا است که میبینیم هر روز بیشتر از روزهای گذشتهی تاریخ، فاطمه «سلاماللهعلیها» ظهور میکند تا معلوم شود مهدی «صلواتاللهعلیه» چه تاریخی را بنا است با مردم در میان بگذارد. آیا تاریخ آینده، تاریخی است که باید با فاطمه «سلاماللهعلیها» شروع شود و معنا پیدا کند؟ تاریخی که به جای حاکمیت اسلحهها، حقیقت است که انسانها را جلو میبرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات داریم حتی اگر والدین هیچ کمکی به فرزند نکرده باشند از آن جهت که مسیر وجودِ فرزند میباشند؛ حقوقی به گردن فرزند دارند. در روایت نبوی داریم با محبت به والدین، انسان به بهشت نزدیک میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اگر با نظر به حضرت حق از امام به عنوان واسطهی فیض بخواهیم و یا از حضرت حق با نظر به واسطهبودنِ امام بخواهیم، هر دو ممکن است. به آن روایتی که اشاره کردید چندان نمیتوان اعتماد کرد. ۲. هرچه هست چیز خوبی است و نمیگذارند شما در باورهای اولیهی خود متوقف شوید. ۳. این مطلب را إنشاءاللّه بعداً و بعد از دنبالکردنِ مباحث «برهان صدیقین» در کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورها» میتوانید دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این موضوع به طور مفصل در کتاب «هدف حیات زمینی» مورد بحث قرار گرفته که چگونه شیطان از ابتدا به جامعیتِ اسماء الهی کافر بوده، ولی نسبت به بعضی از اسماء ایمان داشته و به همان اندازه در ابعاد محدود رشد کرده. این شبیه همین مقدسمآبهای خودمان است که ایمانشان محدود است در عین آنکه به بعضی از کمالات و مراتب میرسند. ۲. در مورد مثنوی، باید نظر مثنویدانها را که در مثنوی تدبّر کردهاند و اصطلاحات آن را میشناسند، دنبال بفرمایید مقام معظم رهبرى «حفظه الله تعالى» به عنوان یک صاحبنظر در این امر، در جلسه اى كه با شعرا داشتند فرمودند: مثنوى همان طور كه مولوى مى گويد: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين»[1] و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود.» از شرح مثنوی توسط آیت اللّه محمدتقی جعفری نباید غافل بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر کسی میتواند در نظام الهی کاری بکند که دست خدا بسته شود و روی دست خدا بزند؟ پس خیانتها، خیانت به خود انسان است و معلوم است که با توبه، رجوع إلی اللّه صورت میگیرد و انسان از تبعاتِ گناه خود نجات مییابد، هر اندازه هم که سوابق او بد باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تجربهای ندارم که بخواهم نظر دهم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی را با مطالعهی کتابهایشان باید شناخت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد عرفان و فلسفه، موضوعات عقیدتی است و مقدم بر تقلید است. و اساس تقلید بر امورِ عملی است که لباسپوشیدن نیز از همین امور عملی میباشد که در حوزهی نظرِ فقهِ فقهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به آیات 172 و 173 سورهی اعراف که همهی انسانها به ربوبیت حضرت حق اعتراف کردند و با توجه به آیهی 31 سورهروم که همهی انسانها با فطرت توحیدی سرشته شدهاند و اینکه امام صادق «علیهالسلام» میفرمایند: «فطرهم علی التوحید» یعنی همهی انسانها بر مبنایِ توحید سرشته شدهاند؛ نمیتوان گفت ذات و فطرت انسانها یکسان نیستند. آری! در انتخاب راهی که فطرت در مقابل آنها قرار میدهد، متفاوت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعات بنده از مرحوم سیدهاشم حداد در حدّ کتاب «روح مجرد» است که بیشتر، سلوک فردی آن مرحوم را به میان آوردهاند. در حالیکه آثارِ قلمی علامه طباطبایی نشان میدهد در سعهی بیشتری در عالَم حاضرند. واللّه اعلم. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: ما بخواهیم و نخواهیم این در سنت الهی جاری است که انحطاط یک ملت از ضعف عقلانیت و اخلاق است. و تا دردهای اخلاقی جبران نشود، نباید از انحطاط مصون بود. محبت به انسانها که از طریق اخلاق پیش میاید، موجب رعایت حقوق افراد میشود و انسانها احساس میکنند با رعایت اخلاق، معنا پیدا کردهاند. لذا انسانهایی که امکانات داشته باشند ولی رعایت اخلاق را جهت معنابخشی به زندگی نکنند، برای ادامهی زندگی بیانگیزه میشوند.
آنچه شما بعضاً در نظام قضایی با آن روبهرو هستید به جهت همان بداخلاقی و عدم تواضع و عدم محبت است. وای به حال ما اگر نتوانیم با آموزههای اسلامی به اخلاق لازم جهت سر و ساماندادن به جامعه، همت کنیم. و انتظار میرود که در نظام قضاییِ جمهوری اسلامی حتی یک مورد از آنچه شما با آن روبهرو شدهاید، در میان نباشد. با اینکه بنده در جریان هستم حقیقتاً انسانهای دلسوز و متعهدی در قوهی قضائیه مشغول فعالیتاند که خودشان از همه بیشتر نسبت به چنین مواردی نگران هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در این موارد بایدبا جمعبندیِ لازمی وارد کار شوید. امثال بنده نهایتاً میتوانم راههایی را به صورت کلی نشان دهم. 1- از یک جهت در جزوهی «ریشههای انقلاب» و از جهت دیگر در مقالهی «ای امام» میتوانید در رابطه با فضای انقلاب اسلامی تأمّل کنید 2- اینکه فرزندانشان را برای اسلام تربیت میکردند و نه برای خود 3- روح حاکم در محافل مذهبی تنفر به نظام شاهنشاهی بود و ارادت به امام، ولی به صورت کلی. و همین امر منجر شد تا وقت مناسب، عکسالعمل لازم را نشان دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر إنشاءاللّه بتوانیم با نور انقلاب اسلامی و راهی که رهبر معظم انقلاب متذکر آن هستند، خود را در عالَمی و جهانی غیر از جهان و عالَمِ مدرن معنا کنیم؛ لوازم فرهنگ مدرن را از خود نمیدانیم تا تحت تأثیر آنها قرار بگیریم، بلکه آنها را غریبههایی میدانیم که در حال رفتن هستند. و البته این به مرور پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین کثرتها باید نظر به وحدت را بر روح و روان خود غلبه داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنباء و تشریع مربوط به مقام خلیفة اللّه است که بذات مربوط به حضرت محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» میباشد و لذا ائمه«علیهمالسلام» از این جهت مقام تشریعی ندارند هرچند که تمام حقیقتِ تشریع را به نور وجود خود میشناسند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر میکنم سیر مطالعاتی مطرحشده بر روی سایت کمککار خوبی باشد. 2- کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیازی به نبی» در این رابطه افقهایی را میگشاید إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت ما از طریق رعایت دستورات شرع مقدس، عملاً خود را در زیر سایهی برنامهی الهی قرار دادهایم و امید رحمت الهی را در این رابطه در خود نگه میداریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اطلاعات کافی نسبت به ترجمههای موجود ندارم. بالاخره هرکدام حُسنی دارد. ترجمهی آیتاللّه مکارم و استاد بهرامپور قابل استفاده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱.در این رابطه خوب است به غزل شمارهی ۸۰ که إنشاءاللّه این روزها بر روی سایت میآید، نظری بفرمایید. ۲. در این رابطه نیز عرایضی تحت عنوان «سردار شهید مقاومت و یوم الفصل انقلاب اسلامی» شده است. ۳. همیشه قاعده از این قرار است که برای آمدن نفخهای جدید، نفحاتِ قبلی کمی کنار میروند و در «یوم الحشر» است که همهی آن حالات به «حشر» میآیند. ۴. همین طور است که میفرمایید. واقعاً اگر خون شهید حاج قاسم آمریکا را از منطقه بیرون میکند و زمینهی افولِ آن را فراهم مینماید، خونِ مولایمان حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» بساط کلّیِ نه تنها امویان بلکه همهی ظالمان تاریخ را در هم پیچید. موفق باشید
