بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14842
متن پرسش
با سلام و ادب: استاد مگر دین اسلام تحقیقی نیست و باید با تحقیق به دست آید. حال اگر کسی در خانواده مسلمان به دنیا بیاید و با تحقیق به این نتیجه برسد اسلام دین خوبی نیست این شخص اسم مرتد فطری می گیرد و حکمش اعدام است حتی بدونه توبه. خوب پس تحقیق یک امر بی ارزشی است چرا که اگر تحقیق کند باز حکم مرتد فطری را دارد. ممنون در این زمینه نظراتان را بیان فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن داریم که: یهود برای ضربه‌زدن به اسلام، بعضی‌ها مأمور می‌شدند که صبح اعلام کنند ما مسلمان شده‌ایم و بعد عصرهنگام بگویند تحقیق کردیم متوجه شدیم اسلام دین حقیقی نیست و دروغ است. و قرآن دستور داده است با این توطئه‌گران که در مقابل حق و حقیقت نقشه می‌کشند، برخورد شود. چون این‌ها دشمن حقیقت‌اند. در حالی‌که اگر صِرف تحقیق بود خداوند در سوره‌ی توبه می‌فرماید: «به آن‌ها اجازه دهید وارد جامعه‌ی اسلامی شوند، تحقیق کنند و بعد در حفاظت مسلمین برگردند به قبیله‌ی خود و هرطور خواستند تصمیم بگیرند». در مورد سؤال شما نیز قضیه از این قرار است که واقعاً اگر کسی در نظام اسلامی متولد شده است و اهل تحقیق است و در مورد اسلام تحقیق کرده است، جایی برای آن می‌ماند که اعلام کند اسلام دروغ است و بخواهد به دین دیگری گرایش پیدا کند؟ یا عملاً این یک توطئه است در زیر پوشش تحقیق. و این غیر از آن است که بنده و جنابعالی بدون آن‌که نسبت به اسلام کافر شویم، در رابطه با بقیه‌ی ادیان تحقیق نماییم. موفق باشید  

1583

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم آیا تمام کتب و نظرات مربوط به مرحوم مددپور ، قابل تایید است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: اکثر کتاب هایشان قابل استفاده است . چون مبنای خوبی دارند.ولی مثل هرکسی ضعف‌هایی هم دارد. موفق باشید
24829
متن پرسش
با سلام: قسمت دوم دعای عرفه - که با عبارت الهی انا الفقیر فی غنای شروع می شود و به نقل از سیدبن طاووس است- سندیت محکمی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این ادعیه، سینه به سینه منتقل می‌شده، و به قدری زیبا و ارزشمند بوده است که کسی به دنبال سلسله سند آن نمی‌رفته. حقیقتاً قسمت دوم دعای «عرفه» را می‌توان به شعوری غیر از شعور معصوم نسبت داد؟! موفق باشید

22559
متن پرسش
سلام: همواره می گوییم روزی همه مخلوقات دست خداست، لکن افراد یا حیواناتی را می بینیم که به علت شرایط خاص، در اثر گرسنگی و قحطی از دنیا می روند و ممکن است این قحطی ساخته دست انسان های دیگر باشد. چگونه است که رزق این مخلوقات به آن ها نرسیده است؟ مثلاً کودکانی که در فشار ناشی از جنگ می میرند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که از چه زاویه‌ای به موضوع بنگریم. اگر پذیرفتیم خالق عالم و خالق همه‌ی مخلوقات، خدایی است که هیچ‌چیزی مانع رزّاقیت آن نمی‌شود، موضوع را به شکل دیگری باید نگاه کرد که نکند همین اندازه رزق او بوده است که در این دنیا بماند. البته و صد البته وظیفه‌ی ما نسبت به گرسنگی و مرگ و میر انسان‌ها جای خود محفوظ است، می‌ماند که آیا خداوند سرنوشت مخلوقات خود را این اندازه در اختیار سایر انسان‌ها گذاشته است تا هرکاری که خواسته‌اند با سایر انسان‌ها انجام دهند؟ موفق باشید

21532
متن پرسش
سلام: استاد موشک ساختن برای جمهوری اسلامی مهمتر است یا حضور و رسیدن به حقیقت؟ سوالم خیلی ساده به نظر میاد اما به نظر خودم سوال زندگیم است. زیرا که حضور و آرامش و کنترل وهم و و و نیاز به عدم آغشته بودن به دنیا و آلودگان به دنیا دارد و این کار چطور با فعالیت داشتن در عالی ترین حوزه دفاع از ارزش های اجتماعی جور در می آید؟ نمی دانم توانستم بیان کنم منظورم را یا نه؟ گرفتار گذشته و آینده ام، مریض شدم از درد و جهل خود و جامعه، قرص دادند، پرسیدم «تغییر ساحت» گفتید... اما در تحققش مشکل دارم. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در راستای تحقق ایمان در جانِ فردفرد انسان‌ها و تحقق ایمان در جامعه می‌فرماید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ»(انفال/60) و شما (ای مؤمنان) در مقام مبارزه با آن کافران خود را مهیا کنید و تا آن حد که بتوانید از آذوقه و تسلیحات و آلات جنگی و اسبان سواری زین کرده برای تهدید و تخویف دشمنان خدا و دشمنان خودتان فراهم سازید و نیز برای قوم دیگری که شما بر (دشمنی) آنان مطلع نیستید (مراد منافقانند که ظاهرا مسلم و باطنا کافر محض‌اند) و خدا بر آنها آگاه است. و آنچه در راه خدا صرف می‌کنید خدا تمام و کامل به شما عوض خواهد داد و هرگز به شما ستم نخواهد شد. موفق باشید

20412
متن پرسش
عرض سلام و احترام خدمت استاد ارجمند: و تسلیت بمناسبت ایام عزای حسینی با توجه به اینکه زیارت عاشورا حدیث قدسی ست، عباراتی مثل «بابی انت و امی» ، «علیکم منی سلام الله» ، «انی اتقرب الی الله» ، «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد» و ... چگونه قابل توجیه است؟ از این جهت که حدیث قدسی سخن خداست و این قبیل عبارات، سخنی بشری و خطابی از سوی بشر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یا باید بگوییم زیارت عاشورا حدیث قدسی است به این معنا که خداوند بر قلب حضرات باقر و صادق «علیهماالسلام» آن را القاء کرده‌اند تا آن حضرات خودشان حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» را زیارت کنند و یا باید بگوییم حضرت حق در آن زیارت به زبان عبد سخن گفته. مثل سوره‌ی حمد که در عین وحی الهی‌بودن، حضرت حق می‌فرمایند: «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین». موفق باشید  

20201

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: کسی که خواب نمی بیند به خاطر عقل، وقتی می خوابد کجا می رود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس پیشِ خودش می‌ماند. موفق باشید

19314
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. چند تا سوال در باب اسماء و صفات داشتم. یعنی کلا نظرگاهم نسبت به اسماء و صفات بر اساس مبنایی شکل نگرفته هنوز، اگه میشه در مبناسازیش کمکم کنید. ۱. آیا همه اسما و صفات زیر شاخه یک یا چند اسم خاص اند؟ اگه بله اون اسم‌های اصلی چی هستند؟ ۲. چرا یک جا همه اسماء رو می بریم زیر اسم رحمان ولی یک جای دیگر بین جلال و جمال تقسیم می کنیم؟ ۳. فرق اسم و صفت چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «اسماء حسنی؛ دریچه‌‌های نظر به حق» در رابطه با اسماء حسنا شده است. آری! از جهتی حضرت حق به نور اسم رحمان جواب طلب مخلوقات را می‌دهد و از جهتی دیگر در دل همان نور اسم رحمان، گاهی جمالش ظهور می‌کند و گاهی جلالش. که در کتاب مذکور بدان پرداخته شده است. موفق باشید

18185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده ده نکته از معرفت + شرح صوتی + خویشتن پنهان رو مطالعه کردم و قرارم این بود که بعد از اینها کتاب معرفت نفس و حشر رو بخونم ولی این کتاب برام سنگینه و نمی فهمم و نیاز به شرح ساده ترشرو دارم لطفا کمکم کنید یا کتاب دیگری معرفی بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است فعلاً به جای کتاب «معرفت نفس و حشر»، کتاب «معاد» را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. زیرا در کتاب «معاد» بسیاری از مباحث جلد 8 و 9 اسفار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. موفق باشید

15514

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اگر کسی خیالات باطل در سرش می پرورانده سپس بر اثر تصادف حافظه اش را از دست دهد آن خیالات از بین می رود و راحت تر می تواند سلوک کند یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً حافظه، بُعدی از ابعاد نفس ناطقه است و معنا نمی‌دهد از بین برود. شاید امکان بروز آن را نداشته باشد. موفق باشید

8329

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم (خصوصی) با تشکر از پاسخ جامع حضرتعالی کم سوادی بنده را ببخشید در سوال 8277 آن قسمت پاسخ شما که فرمودید مثل نور بی‌رنگ نازله نسبت به نور بی‌رنگ شدیدتر در واقع بیان کننده این است که هرکس طهارت و نورانیتی دارد همان نورانیت و طهارت اهل البیت را دارد اما به نازله؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است. تأکید بنده آن است که هرکس در ذیل طهارت اهل‌البیت«علیهم‌السلام» قرار گیرد در عین جامعیتی که پیدا می‌کند آن نور را به صورت نازله دارد. به همین جهت نور بی‌رنگ را مثال زدم که جامع هفت نور است در عین حال یک نور است. موفق باشید
7916
متن پرسش
سلام علیکم در شرح ده نکته فرمودید که حضور خداوند کامل و تمام است . حضور ملائکه هم با توجه به مجرد بودنشان کامل و تمام است سوالم این است که آیا حضور نفس من یا هر انسان دیگری (هر چند حضوری ضعیف باشد) آیا کامل و تمام است. یعنی «من» در همه جای عالم حضور (هر چند ضغیف باشد) دارم؟ یعنی مثلاً حضور «من» در سیاره مشتری هم هست و در عمق اقیانوس هم هست و ... جواب این سوال برایم خیلی مهم است. اگر اینطور باشد واقعاً امری شگفت است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین طور است. بحمداللّه در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» به این موضوع پرداخته‌ایم، موضوع از این هم شگفت‌آورتر است. موفق باشید
1367

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت استاد معظم این جمله از مقام معظم رهبری در جلسه ای که با فراکسیون انقلاب داشتند: """من آینده‌نگری نمی‌کنم، نمی‌خواهم هم بکنم، نمیتوانم هم آینده‌نگری بکنم؛ اما شما برای همه شرایط آماده باشید""" چه معنایی دارد؟آیا رهبری با آینده نگری مخالفند؟یا ذیل همان عبارت ابن الوقت بودن ]در کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود ، معنا می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: احتمال دارد که نخواهند از صحبت ایشان یک نحوه کرامت برداشت کنند چون می‌فرمایند شما برای آینده‌ای که شرایط سختی را برای شما به همراه دارد آماده باشید. موفق باشید
28910

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: حديث «إبار» مستمسک روشننفکران دینی شده است تا به جدایی علم دین از علم آخرت برسند. چون حضرت به اصحابش فرموده‌اند شما به مصالح دنیا از من اعلمید! این حدیث در منابع اهل سنت آمده است ولی تأیید ابن عربی و ذکر آن در فصوص الحکم موجب شده علمای شیعی مثل علامه حسن زاده آن را قبول کنند! هرچند آیت الله جوادی از مضمون آن انتقاد کرده اند. توقع بود در شرح فصوص بیشتر این مسئله تبیین می شد. در این کتاب می خوانیم که ابن عربی برای نشان دادن انصار رسول الله چنین شاهدی را آورده، شاید بتوان گفت لزوم نداشته رسول خدا در این امر به عنوان شخصی که به این امور مهارت دارد وارد شود هرچند اگر می‌خواستند به عنایت الهی می‌توانستند. همان طور که حضرت باقر (ع) در سن سالخوردگی در مجلس هشام بن عبد الملک تیرها را در فاق تیر قبلی زدند (ص571). یکی از نکات لازم در شرح کتاب این است که شبهات احتمالی هم دفع شوند. اما توضیح شما هم اجمالی است و هم مبهم. توضیح بفرمایید اولاً در یک نگرش تمدنی چطور رسول خدا از امور ضروری دنیای مردم فاصله گرفتند و ثانیاً چطور از حدیث امام باقر (ع) نتیجه گرفتید که پیامبر می توانست علم به دنیای مردم را کسب کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان در مقام واسطه‌ی فیض مستقر باشد، عموم مراتب پایین‌تر را می‌شناسد و امکان تصرف در آن امور را دارد، می‌ماند که چقدر لازم می‌داند در آن امور جزئی تصرف کند. مثل وقتی که حضرت شترشان گم شده بود و در این مورد علم خود را اعمال نکردند مگر وقتی که طعنه‌ی منافقین پیش آمد. در مورد حدیث «إبار» هم می‌توان گفت حضرت بنا را گذاشته بودند تا به طور طبیعی آنچه به نظرشان می‌رسد، مطرح کنند مثل وقتی که حضرت صادق «علیه‌السلام» به دنبال کنیز خود که پنهان شده بود، می‌گشتند. حال اگر از آن حدیث چنین برآید که نتوان توجیه فوق را بپذیریم، مسلّم با واسطه‌ی فیض‌بودنِ حضرت باید آن حدیث را ساختگی بدانیم. موفق باشید

25431
متن پرسش
سلام استاد محترم: بنده یک پاکستانی هستم و از همانجا دارم مزاحم جناب عالی می شوم۔ شما در شرح رساله الولایه علامه طباطبایی از ابن سینا نقل قول فرموده بودید که ما جعل الله المشمشة مشمشة بل أوجدها۔ اما بر طبق حدیثی که جناب علامه از توحید صدوق بهش اشاره فرموده اند سوالات از جانب امیرالمومنین صلوات الله علیه و جواب از سائل اینطور مطرح می شود: اخبرنی أ خلق اللّه العباد كما شاء او كما شاؤوا؟ فقال: كما شاء. قال: فخلق اللّه العباد لما شاء او لما شاؤوا؟ فقال: لما شاء. قال: یأتونه یوم القیمة كما شاء او كما شاؤوا؟ قال: كما شاء. بظاهر قول ابن سینا با سوال و جواب اول در حدیث مذکور در تناقض می باشد۔ لطفاً نظرتون رو ابلاغ فرمایید۔ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اخیراً عرایضی تحت عنوان «پیامبران خدا و نظر به آغازِ آغازها» شده است. صوت آن را بر روی سایت می‌توانید بیابید و متن آن را برایتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

 پیامبران خدا و نظر به آغازِ آغازها

باسمه تعالی

«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللَّهِ»

ما از رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» سخن می‌گوئیم ولی به حکم «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ» سخنان‌مان در مورد همه پیامبران است.

۱. اصلی‌ترین کار رسولان خدا توجه بشریت است به آغازِ آغازها،‌ یعنی آغازِ هستیِ موجودات که همان حضرت حق است و آغاز انسان که وجه امکانی او یا عین ثابته‌ی او می‌باشد. زیرا از این طریق، تفکر اصیل به بشر عطا خواهد شد.

۲. پیامبران خدا متذکر شدند که خداوند خالق همه‌ی عالم است یعنی «وجود» و «بودن»ِ هر موجودی را او داده است و در نتیجه خداوند، بودنِ محض و هستی مطلق می‌باشد و این اولین قدم در راستای تفکر است از آن جهت که تفکر مربوط به «وجود» است و آغازِ آغازها.

۳. پیامبران در مورد مخلوقات به‌خصوص انسان‌ها فرمودند خداوند با نظر به امکانِ بودن مخلوقات، آنها را خلق کرد و لذا حضرت موسی «علیه‌السلام» در تفسیر جایگاهِ نبوت خویش و برادرشان دو نکته را در میان آوردند که: «قالَ رَبُّنَا الَّذی أَعْطى‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» (طه/۵۰)‏ یعنی اولاً: پروردگار ما خلقتِ هر موجودی را به آن موجود عطا می‌کند. ثانیاً: او را هدایت می‌نماید و در راستای هدایت خداوند است که پیامبران را می‌فرستد. ولی در نکته‌ی‌ اول، معرفتی بس‌ آغازین را متذکرشدند از آن جهت‌که می‌فرمایند خلقت هرمخلوقی را خداوند به‌آن مخلوق می‌دهد. یعنی از یک جهت خلقت آن مخلوق، مربوط به‌خودش است و خداوند یعنی‌ آن‌ بودنِ محض، مطابقِ آن‌ خلقت، آن موجود را «وجود» می‌بخشد.

۴. در راستای معرفتِ آغازین برای هر مخلوق، در قرآن داریم: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» (یس/۸۲) وقتی خداوند خواست موجودی را به‌وجود آورد در خطاب به آن می‌گوید: «بشو» و آن موجود می‌پذیرد که «بشود». یعنی قبل از آن‌که آن موجود، موجود شود؛ در علمِ خداوند امکانِ بودنش هست و خداوند مطابق آن امکان به آن موجود، وجود می‌دهد.

۵. راستی! اگر خداوند آغاز کننده‌ی امکانِ هر موجودی بود، آن مخلوق حق نداشت از خداوند سؤال کند که چرا آن را آن‌چنان خلق کرده است؟ در حالی‌که: «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» (انعام/۱۴۹) برای خداوند حجت بالغه هست و آن‌چنان نیست که کسی بتواند حجتی در نفیِ حجت بالغه‌ی الهی داشته باشد.

۶. حال با توجه به مباحث فوق، به این فکر کنید که اگر کسی نحوه‌ی بودن خود را درست درک کند و متوجه باشد حضرت حق در راستای نحوه‌ی بودنِ او به او «وجود» می‌دهد؛ می‌یابد که تنها از طریق وجود خود با پروردگارش می‌تواند مرتبط شود و معنی روایت مشهور: «الطُّرُقُ الَی اللهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِق» می‌رساند که راهِ هرکس به سوی پروردگارش، همان نحوه‌ی «بودن»ِ اوست، و مأوایِ حقیقی هرکس، به‌سربردن در این نحوه بودن است.

۷. مشکل بشر از آن جا پیدا شد که به جای مأواگزیدن در نحوه‌ی بودن خود و از آن طریق با پروردگار عالم، مرتبط‌ شدن؛ دلْ در بودن‌های دیگران انداخت و به مقایسه‌ها گرفتار شد و از بهترین مأوا و «بود» محروم گشت. در حالی‌که پیامبران خدا و به‌خصوص آخرین پیامبر به ما متذکر شدند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ ۖ لَا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ» (مائده/۱۰۵) ای مؤمنان! متوجه‌ی خودتان باشید که در آن صورت، انحرافِ بقیه وقتی شما در مسیر هدایت باشید، به شما ضرر نمی‌رساند.

                                               والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته 

24730

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرانقدر سلام علیکم: نظر شما در مورد آیت الله محمود امجد چیست؟ آیا این خبر را که در مورد ایشان است قبول دارید و واقعا ایشان اینگونه سخن گفته؟ (ایشان در جریان انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) دربارهٔ احمدی‌نژاد گفت: «اگر امام بود این شخص را عزل می‌کرد.» او دربارهٔ میرحسین موسوی گفت: «من به صداقت آقای موسوی یقین پیدا کرده‌ام و اگر همه کره زمین غیر این را بگوید من از یقین خود دست برنخواهم داشت». وی همچنین در مورد مهدی کروبی اظهار داشت: «ایشان هم شجاع است و هم صداقت دارد.»[۶] محمود امجد پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) در اعتراض به سرکوب مردم معترض، درس اخلاق خود را در تهران تعطیل کرد و در نیمه تیرماه ۱۳۹۰ از ایران خارج و در مالزی ساکن شد. وی همچنین سفرهایی به مسکو داشت. برخی از سایت‌ها دربارهٔ خروجش از ایران از قول وی نقل کرده‌اند که وی گفته: «من به نشانه اعتراض به وضع موجود از ایران خارج شده‌ام و تا زمانی که ظلم در ایران پابرجاست به ایران بازنخواهم گشت.»[۷] وی سپس به ایران بازگشت و در رمضان/مرداد ۱۳۹۲ در تهران مراسم ایام رمضان را برقرار داشت.[۸] همچنین در رمضان (تیر) سال ۹۴ برنامه شبهای قدر با سخنرانی ایشان در مدرسه روشنگر واقع در شهرک غرب و با حضور محمد هاشمی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار گردید.) ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با وجود ضعف‌هایی که ایشان در تحلیل شرایط دارند، باید ایشان را تحمل کرد. موفق باشید

23712
متن پرسش
سلام استاد عزیز: آقای گنابادی در یکی از کتاباش میگه اصل نماز ذکر قلبی هست و من در خانه نماز هم نمی خوانم و به خاطر مردم به مسجد می روم. آیا مقامی وجود دارد که وقتی عارف به اون مقام رسید دیگه نماز به این شکلی که ما می خوانیم رو نخواند؟ اگه جواب خیر است تعریف غلامه حسن زاده از تفسیر آقای گنابادی صرفا تعریف از کتاب است یا خود آقای گنابادی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخنان عرفا، سخنان عجیبی است. عارفانی همچون آیت اللّه حسن‌زاده زبان آن‌ها را می‌فهمند و آن‌ها نیز افرادی مثل آیت اللّه حسن‌زاده را مخاطب خود قرار می‌دهند. منظور مرحوم گنابادی این نیست که وظایف شرعی خود را در خانه انجام نمی‌دهد، منظورشان این است که در نماز، نماز نمی‌خواند بلکه در ذکر قلبی نماز می‌خواند. به قول مولوی:

 اين قياس ناقصان بر کار رب

جوشش عشقست نه از ترک ادب

نبض عاشق بي ادب بر مي جهد

خويش را در کفه شه مي نهد

بي ادب تر نيست کس زو در جهان

با ادب تر نيست کس زو در نهان

موفق باشید

23445

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در بهشت آیا همسرانی که در دنیا با هم بودند باز هم همدیگر رو انتخاب می کنند یا اینکه می توانند به جای همسر دنیایی خود کسی که دوستش دارند را انتخاب کنند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره‌ی ۲۱۹۷۶ رجوع فرمایید. موفق باشید

22735
متن پرسش
عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد جانمان. استاد تقریبا ۲۲ جلسه ندای بی صدای انقلاب اسلامی را گوش کردم ولی یه جوریه! من صوت های قبلی شما را گوش میدم ولی همشو تقریبا می فهمم یا با چند بار گوش دادن می فهمم چی دارید می گویید و عملی بکارشون می گیریم. ولی این جلسه چیزی دستگیرم نمیشه جلسه آخر را دو بار گوش کردم اگرم صد بار هم گوش کنم میدونم مثل همین دوباره هیچی انگار دستگیرم نمیشه فقط تصدیقش می کنم میگم انگاری همینه. نمیدونم چرا اینجوریه! باید با چه رویکردی با این نوع جلسات همراهی کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در جلسه‌ی اول عرض نشد می‌خواهیم با روش اشاره‌کردن به وجهِ وجودی انقلاب اسلامی نظر کنیم؟ پس بنا نیست چیزی دستگیرتان شود. به نظر می‌آید نکات جلسات اول و دوم را باید دوباره مرور بفرمایید. البته آن جلسات پیاده شده و در حال تدوینِ نهایی است ولی شما معطل آن‌ها نباشید. موفق باشید   

21298

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود: استاد بزرگوار. شما رو خواهش دارم یک جواب قانع کننده بهم بدید. شرایط خیلی خاصی هست برام. من سالها با ترس عجیبی (به دلایلی که پیش آمد) واژه هایی مثل الله و... قرآن و این مسایل مذهبی رو دچار ذهنیت شدم. یعنی نه بطور معمولی، چون از بچگی در شرایط ناآرام بزرگ شدیم. ولی بعد از گذر سالها به دلایل دیگری (مثلا برخورد با یکی از این عرفانهای ناشناخته جدید) رفتم تو دل عبادت فشرده به همون الله پناه بردم. بعد از حدود یکسال فهمیدم اصلا الله گفتن و اینا فقط یکجور لفظ هست و من دارم با این طرز فکرهام به خلا ذهنی می رسم و اون چیزی که فکر می کردم وجود نداشت و فشار عجیبی رو تحمل می کردم تا اینکه دست کشیدم و برگشتم به حالت عادی. الان سوالم این هست. من که می فهمم این نماز مرا دچار ذهنیت جاافتاده خودم میکنه و اصلا اون چیزی نیست که باید باشه. و علاوه براین بیش از حد معمول نسبت به ترسهام نزدیکم میکنه. چون الله از کودکی شبیه ترین موجود به ترسهای زیادم بوده. به شخصیت قهار زندگیم. خواهش می کنم شما را بخدا بگید چرا یک نفر نیست منطقی جوابم رو بده. این نماز و دوس دارم ولی کمکی بهم نمیکنه. دارد روز بروز برتوهمم می افزاید. ولی تو شرایط معمولی و خارج از این حرکات و اذکار من آرامم. بیشتر متوجه واقعیت خودم هستم. و کنترل خودم را دارم. برای یک فرد با شرایط معمولی نمیگم برای شرایط خودم حس می کنم با نماز دچار مشکل شده ام. برای یک مدت نخونم خیلی خیلی مخلصانه تر و خیلی به خودم رحم کرده ام بنظرم. خواهش می کنم چرا همه وقتی این حرف رو می زنم بد برخورد میکنن و فکر میکنن من کافر شدم و دعوام میکنن. شما لطفا آرام جواب بدهید. مسئولیت وجدانیش هم با خودم هستش. خب نماز هم یک روش هست. این را می دانم ولی واقعا تو این شرایط من بعضی وقتها نزدیکه اصلا غش یا سکته کنم اینقدر ذهنم ترسیده. تقصیری ندارم شرایط زندگیم پر استرس بوده و غیر طبیعی. حالا که فهمیدم نمیدونم چه کنم واقعا. اگر لازم هست لطفا ایمیل بدهید. تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چه اشکال دارد تا قبل از رسیدن به گشودگیِ نماز، صرفاً به عنوان تکلیف به نماز رجوع کنید در آن حدّ که معلوم باشد دستور خدا را عمل کرده‌اید و خیلی هم از خودتان انتظار زیاد نداشته باشید 2- در کنار این کار، مباحث «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن که هم کتاب و هم صوت بر روی سایت هست، کار کنید. به این امید که متوجه‌ی حضور خود در این عالم بشوید. فکر می‌کنم شروع خوبی است. موفق باشید

20721

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد رابطه ی بین معنویت و عمل به تکلیف چیست؟ آیا معنویت در دین داری تکی و گوشه گیری از جامعه است یا عمل به تکلیف و یاری دین خدا؟ آیا اینطور نیست که همان نماز شب یا توسل ها برای این است که بتوانیم وظیفه ای که دین بر گردنمان نهاده را خوب انجام دهیم و در راه او جهاد نماییم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نگاه دوم درست باشد. انسان در جمع مؤمنین به کمالاتی می‌رسد که در فردیت و انزوا به آن دست نمی‌یابد. خوب است در این مورد به روایتی که در جواب سؤال شماره‌ی  20705  عرض شده است، نظری بیندازید. موفق باشید

20372

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ببخشید پاسخ سوال ۲۰۳۴۵ را لطف بفرمایید منت بگذارید جواب بدهید. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً به صورت شخصی به ایمیل‌تان ارسال شده. موفق باشید

19757
متن پرسش
سلام محضر استاد عزیز و نور دیده: در انتخاب نام نیکو برای فرزند، نیکویی در امروز، به چه معناست؟ به نظر شما چرا امام راحل و امام حاضر جامعه، نام فرزندانشان را از اسماء انبیاء و اولیاء انتخاب نکرده اند؟ تفأل به قرآن کریم برای انتخاب نام، کار درست و نیکویی ست؟ حشرنا الله مع اولیائه و احبائه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم هر انسانی خوب است نماد شخصیتی باشد که انسان بتواند کمال خود را در آن شخص احساس کند و با نظر به شخصیت او خود را جلو ببرد. موفق باشید

18772
متن پرسش
جناب استاد سه سال پیش خواستگاری داشتم که بسیار به ایشان دلبسته شدم اما به خاطر برخی ضعف ها مجبور شدم از خدا بخواهم رابطه را قطع کنند. ایشان هم همین احساس را نسبت به بنده داشت. رابطه در کمال ناباوری برای اطرافیان ایشان بهم خورد. بنده دستاوردهای بسیار زیادی از این علاقه به دست آوردم اما نتوانستم این محبت را علی رغم تذکرات پی در پی در خواب و کشف فراموش کنم. زیاد استغفار و توسل می کنم. استاد سلوکی بنده فرمودند که در قطع این علاقه برای بنده شکست خورده اند. نظر حضرتعالی هم در مورد این شخصیت منفی بود. امام (ره) فرمودند هر وقت خیالات اذیتت کرد استغفار کن. چه کنم استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در مقابل آن خطورات که پیش می‌آید، مقاومت کنید، نه‌تنها از آن‌ها راحت می‌شوید بلکه به صورتی غیر قابل تصور توانایی‌هایی در خود نسبت به کنترل خیالات می‌یابید که باور نمی‌کردید. موفق باشید

17989
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز فرمودید عین ثابت همیشه ثابت است حال سوال اینکه آیا این عین ثابت من فقط مربوط به انسانیت من می شود یا شامل جزییات دیگر اخلاقی و... است؟ لطفا راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم عین ثابته منحصر به زن و مردبودن انسان نیست ولی تا چه اندازه شامل ابعاد دیگر می‌شود، برای هرکسی معلوم نیست. به همین جهت اسمِ آن را «سرِّ قَدَر» گذاشته‌اند و بسیار کم‌اند آن‌هایی که متوجه‌ی سرّ قدر خود باشند و بدین لحاظ است که بنده به کاربران عزیز توصیه می‌کنم برای درک این علوم، خود را محدود به سؤال و جواب نکنند. بلکه سعی کنند با رجوع به متون اصلی، مطلب را دریابند و در آن رابطه اگر سؤالی برایشان پیش آمد، جواب امثال بنده می‌تواند کمک‌کارشان باشد. موفق باشید

نمایش چاپی