بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28127

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: شرح فصوص و منازل السائرین و مباحث معاد اسفار را چگونه می توانیم تهیه کنیم؟ در سایت آنها را پیدا نکردم. اگر در مورد این مباحث سیر مطالعاتی خاصی هست آن را هم بیان بفرمایید. بنده از آثار استاد کتابهایی نظیر ده نکته از معرفت النفس از برهان تا عرفان، ماه رجب، صلوات، تعدادی از کتب در موضوع انقلاب، مهدویت، مقام لیله القدری حضرت فاطمه و ... مطالعه و کار کرده ام. همچنین شرح منظومه ملاهادی سبزواری را نیز خوانده ام و در باب مطالب عرفان نظری و عملی استاد بسیار علاقه مند به مطالعه می‌باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتیِ سایت لازم است. مباحث «اسفار» یعنی شرح جلد ۸ و ۹، صوت خوبی ندارد. پیشنهاد آن است که بعد از مقدمات سیر مطالعاتی، بحث کتاب «معاد» همراه با شرح‌های صوتی آن را بدون عجله دنبال بفرمایید و سپس با فصّ «آدمی» و «شیثی» ورود در عرفان إن‌شاءاللّه محقق می‌شود. موفق باشید

26104
متن پرسش
سلام استاد: چند روزی بود شعفی داشتم، شوقی داشتم، حالی داشتم. در حال کار کردن مطالب شیخ اکبر بودم که خبر شهادت حاج قاسم را شنیدم. در مطلب عشق روحانی و (شدن به محبوب) و قیام به حق محبوب بودم، می خواندم و دل و قلوه با ابن عربی رد و بدل می شد، وقتی خبر شنیده شد اما در خیالم به شیخ گفتم: ای شیخ، نگاه کن، ببین شدن به محبوب را ... ببین قیام به محبوب را، ببین قاسمی را که هیچ می شود و محبوب (به او می شود..!) وقتی دستخط حاج قاسم را دیدم که ساعتی قبل از شهادتش نوشته بود: خدایا عاشق دیدارتم، دیداری که موسی از آن طاقت ایستادن نداشت. این جملات آن چنان ملموس کردند منازل را برای من که خیلی دوست داشتم از خواجه بپرسم: آیا بین این منازلی که بیان فرمودی پرش چند ده منزلی به منزل مابعد از آخر ممکن است؟ یا من متوهم شده ام؟! نمی دانم، حاج قاسم روح عجیبی بود که گویی از هفته ها قبل شور و شعفش در ما اثر گذاشته بود ، گرچه نمی توانستم به کسی بگویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با فهم راهِ عرفان، می‌توانیم آن‌چه در مقابل حاج قاسم گشوده شده را تبیین کنیم تا آن راه، همچنان با رهروانِ بیشتری ادامه یابد. موفق باشید

25333
متن پرسش

سلام استاد گرامی: «فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش / گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند / خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش... دلِ حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود / نازپرورد وصال است مجو آزارش» این فال حافظ بود قبل از سفر. هفته قبل از سفر پر شده بود از نشانه هایی برای نرفتن، مریضی دختر کوچکم و ... ، بعد همه چیز روبه راهه شد ولی دلم باور نکرد. قبل از رفتن مدام گریه می کردم و احساس جامونده ها رو داشتم. راهی که شدیم فکر کردم همه اش یه خیال بوده و وهم رفتیم ،۶۰۰ کیلومتر رو با دو تا بچه خردسال راه افتادیم. رسیدیم. رسیدیم به مرز، جمعیت زیاد شده بود و مرز بسته، موندیم به امیدی، گشایشی، نگاهی. گروهمون جدا شد. آن ها که توانستند رفتند. «منِ شکسته منِ بی قرار در اتوبوس گریستم همه جاده را اتوبان را» همه اش گریه می کنم میگم آقا جان ما اومدیم با دو تا بچه، اومدیم تا لب مرز، اومدیم منتظر، هوا گرم شد، هوای شلچمه طاقت از بچه ها برید، نگران شدیم اونطرف مرز بیشتر اذیت بشن، ترسیدم به خاطر سلامتی شون و برگشتم. دلم آروم بود ولی همین که سوار اتوبوس شدیم شکستم. دلم بی طاقت شده، یاد سال قبل می افتم و گریه می کنم، اسم اربعین میاد آتیش می گیرم، بی تابم و پر از حسرت، چشمام هر لحظه منتظر یه اشاره است که گریه کنه من همونجا، شلمچه جا موندم. ما توی زندگیمون چند سالیه تقویمی داریم به اسم اربعین. سالمون با اربعین شروع میشه، میریم تا زنده بشیم. موندم، جا موندم، گناه زیاد بود توی این پرونده که محرومم کنه ولی مگه سال های قبل به گناهام نیگا کردین؟ بقیه سال رو چطوری باید زندگی کنم؟ ای که در کوچه ی معشوقه ی ما می گذری. برحذر باش که سر می شکند دیوارش.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ای رفیق دل‌سوخته! فدای آه‌ات شوم که از هزار رفتن، جلوتر است. بگذار از قصه‌ای که جناب مولوی در همین رابطه‌ها با ما در میان گذاشت، برایت بگویم که می‌گوید:

آن یکی می‏ رفت در مسجد درون ** مردم از مسجد همی ‏آمد برون‏

گفت پرسان که جماعت را چه بود ** که ز مسجد می ‏برون آیند زود

آن یکی گفتش که پیغمبر نماز ** با جماعت کرد و فارغ شد ز راز

تو کجا در می‏روی ای مرد خام ** چون که پیغمبر بداده ست السلام‏

گفت آه و دود از آن اه شد برون ** آه او می‏ داد از دل بوی خون‏

آن یکی از جمع گفت این آه را ** تو به من ده و آن نماز من ترا

گفت دادم آه و پذرفتم نماز ** او ستد آن آه را با صد نیاز

شب به خواب اندر بگفتش هاتفی ** که خریدی آب حیوان و شفا

حرمت این اختیار و این دخول ** شد نماز جمله‏ ی خلقان قبول‏

پس اصل قضیه در «طلب» و «عطش» است که جایگاه هرکس را تعیین می‌کند. حتماً شنیده‌ای که شخصی در جنگ صفین خدمت مولایمان رسید و گفت برادرم بسیار مایل است در خدمت شما در این جهاد مقدس شرکت کند، ولی در یمن زندگی می‌کند و حضرت فرمودند: اگر با ما است در یمن هم که باشد در نزد ما است و اگر با ما نیست، در این‌جا هم که باشد در یمن است. و به گفته‌ی مولوی: «در یمنی چو با منی پیش منی / پیش منی چو بی منی در یمنی».

آه و سوزی که عزیزانِ به جا مانده از آن رفتن با خود دارند، هزار قدم جلوتر از قدم‌های عزیزانی است که در جاده قدم می‌زنند و حجاب‌هایی که از اینان به اندازه‌ی سوز و آه‌شان رفع می‌شود، یقیناً کم‌تر از رفع حجاب‌هایی که برای حاضران در آن پیاده‌روی پیش می‌آید نیست. آری! عمده «حضور» است، حضوری که بتوان خود را در تاریخی حسّ کرد که بنا است جان انسان‌ها به وسعت اراده‌ی الهی برای تحقق تاریخی دیگر خود را درک کند و «بودن»ِ خود را که در این زمانه می‌تواند بهترین «بودن» باشد، بیابد. موفق باشید

25258
متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار: چند سوال پیرامون مبحث حرکت جوهری داشتم: ۱. به نظرم عبارت قرآنی «کل شی هالک الا وجهه» با عبارت قرآنی «کل یوم هو فی شان» در تضاد است. منظور از عبارت قرآنی اول یعنی کل شی هالک الا وجهه این است که تنها وجود حاضر در صحنه، حضرت حق است (بقیه هر چه می بینیم، ظهورات حضرت حق است). منظور از عبارت دوم یعنی کل یوم هو فی شان، این است که حضرت حق همواره در حال ایجاد و خلق (افاضه فیض یا همان هستی بخشی) است. به بیان دیگر، عبارت قرآنی اول ناظر بر قبول وحدت شخصی وجود و تشکیک ظهور است، در حالی که عبارت قرآنی دوم، ناظر بر قبول تشکیک وجود است. نظر شما چیه استاد؟ ۲. یکی از نتایج حرکت جوهری، ذات قیوم خداوند و فیض دهندگی دائمی او اثبات می شود (و اینکه خداوند بواسطه فیض بخشی خود، همواره عالم جدیدی را ایجاد می کند)، شبیه این مثال است که یک لامپ در اتاق باشد و من دستم را روی کلید مربوط به لامپ بگذارم و مکررا خاموش و روشن کنم. البته مثال را برای تقریب ذهن عرض کردم چون مثال بهتری سراغ نداشتم. ولی با این حال، می توان گفت که هر لحظه که نور لامپ خاموش می شود، آن پرتوهای نوری (وجودهای بالغیری) که تا قبل از خاموش شدن لامپ بودند، بواسطه خاموش شدن لامپ، از هستی ساقط می شوند، و وقتی لامپ را دوباره روشن کنم، پرتوهای نوری جدیدی در اتاق خواهیم داشت که عین پرتوهای قبلی نیستند (وجودهای جدیدی که بعد از ساقط شدن وجودهای قبلی ایجاد می شوند، دیگر وجودهای سابق نیستند). در نتیجه، ذات یا جوهر ما کاملا تغییر می کند، به عبارت دیگر، نمی توان گفت که منِ من جدید، همان منِ من جدید است. این تناقض چطور قابل رفع است؟ پیشاپیش از توجه و پاسخگویی تان متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در آیه‌ی «کلّ یوم هو فی شأن» حضرت حق نظر به قسمت قبل دارند که می‌فرماید: «یسئله‌ من فی السموات و الارض» و با تجلیات خود جواب طلب مخلوقات را می‌دهد تا آن‌ها را از قوه به فعل در آورد و در این رابطه، جای وحدت شخصیه وجود محفوظ است به اعتبار آن‌که در صقع ربوبی و در مقام عین ثابته‌ی مخلوق، حضرت حق با مخلوقات مرتبط است.۲. همچنان که در «حرکت جوهری» بحث شد آن‌چه موجب ربط مرتبه‌ی قبل حرکت به مرتبه‌ی بعد از آن است، ذات خود حرکت است که همواره در صحنه می‌باشد. موفق باشید

25028

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من بعضی از کتاب‌های شما شامل آشتی با خدا، ده نکته از معرفت نفس، از برهان تا عرفان، جایگاه رزق انسان و... رو مطالعه کردم و در کنارش مطالعات پراکنده در موضوعات مختلف شامل تاریخ اسلام، علم (فیزیک و زیست) و تضادهای علم و دین، تاریخ فلسفه و بررسی نظریات فلاسفه غربی در حد اجمال داشته ام. احساس می‌کنم در برزخی بین کفر و ایمان قرار دارم. گاهی با خود می‌گویم نکند انسان من خود را در مغز تصور می‌کند و نفس و روحی در کار نیست، نکند پیامبر و ائمه نعوذ بالله شهوت باره بوده اند، نکند تجربیات عرفانی عرفا همه توهم بوده و هزاران سوال دیگر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم این حالت، حالتِ بدی نباشد و لذا اگر در موضوع معرفت نفس در ادامه‌ی آن بحث «خویشتن پنهان» و سپس بحث‌های معاد را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید، نه‌تنها از این شبهات عبور خواهید کرد، بلکه با وسعت بهتری معارف دینی را درک می کنید. موفق باشید

20412
متن پرسش
عرض سلام و احترام خدمت استاد ارجمند: و تسلیت بمناسبت ایام عزای حسینی با توجه به اینکه زیارت عاشورا حدیث قدسی ست، عباراتی مثل «بابی انت و امی» ، «علیکم منی سلام الله» ، «انی اتقرب الی الله» ، «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد» و ... چگونه قابل توجیه است؟ از این جهت که حدیث قدسی سخن خداست و این قبیل عبارات، سخنی بشری و خطابی از سوی بشر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یا باید بگوییم زیارت عاشورا حدیث قدسی است به این معنا که خداوند بر قلب حضرات باقر و صادق «علیهماالسلام» آن را القاء کرده‌اند تا آن حضرات خودشان حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» را زیارت کنند و یا باید بگوییم حضرت حق در آن زیارت به زبان عبد سخن گفته. مثل سوره‌ی حمد که در عین وحی الهی‌بودن، حضرت حق می‌فرمایند: «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین». موفق باشید  

19949
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: ۱._ چند وقتی است که با خانواده به مسافرت به استان های مختلف ایران مثل مازندران و اصفهان و تهران و... آمده ایم و هنوز میزان زیادی از این سفر باقی مانده است. می خواستم بدانم رویکردمان از سفر و در سفر چگونه باید باشد؟ آیا در شرع مقدس اسلام سفر برای گردش و تفریح ممدوح است یا اینکه امری مباح است؟ آیا می توان این سفر ها را مصداق توصیه و امر قران دانست (سیروا فی الارض) یا اینکه این آیه مقصود دیگری دارد؟ (که به نظر بنده هم مقصود دیگری دارد) ۲. چکار کنیم که در این سفر ها بهره ی مناسب را ببریم و مغبون واقع نشویم؟ ۳. با توجه به منطاق گردشگری اصفهان که اکثرا معماری های اسلامی می باشد و روحیه خاصی که در این معماری حاکم است آیا توصیه ای در سفر به اصفهان دارید؟ خیلی ممنون از لطفتان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم این نوع گردش‌کردن‌ها مصداق «سیروا فی‌الأرض» نیست. زیرا در سیروا فی‌الأرض رجوع به آثار کسانی است که در تاریخ‌های گذشته مقابل انبیاء ایستادند و به سرنوشت‌های بدی گرفتار شدند. ولی به نظرم اگر به صورت درستی این سفرها صورت گیرد، علاوه بر آن‌که یک تفریح می‌تواند باشد، می‌شود که انسان روحِ شهرها را احساس کند. زیرا هر شهری روحی دارد که بر اساس آن ساخته شده است و این به شرطی است که در دلِ شهر وارد شود و علاوه بر آثار معماری آن شهر، به نحوی روابط انسانیِ آن شهر را نیز در نظر بگیرد. موفق باشید

19495
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در جاهایی از قرآن کریم می خوانیم که خداوند در وصف افرادی می فرماید که خداوند آنان را هدایت کرده یا دلهایشان را برای اسلام وسعت داده، اگر امکان داره در مورد این حالت توضیحی بفرمائید که از لحاظ درونی چه اتفاقی برای فرد می افتد؟ برای اینکه شخص مستقیم توسط خدا هدایت شود؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- انسان در اثر هدایت الهی در فهم حق و باطل موفق می‌شود 2- صداقت و اطاعت از خداوند مسیر هدایت الهی را در جان انسان فراهم می‌کند. موفق باشید

17677

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد گرانمایه: جناب استاد پس از شرح عالی زیارت نورانی جامعه کبیره جای شرح جامع دعای نورانی جوشن کبیر در آثار شما خالیست. آیا چه زمانی با این اثر جدید استاد ان شا الله روبرو می شویم؟ و چه زمانی تفاسیر شما به شکل کتاب عرضه می شود؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- امید است خداوند توفیق شرح آن دعای نورانی که حقیقتاً جوشن کبیری است را به بنده بدهد 2- مباحث «زیارت جامعه» اگر بخواهد کتاب شود، چندین کتاب قطور خواهد شد که در حال حاضر امکانش نیست. موفق باشید

17296

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: دلیل اینکه گفته شده است که وجود پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم چه زنده باشد و چه زنده نباشد مورد منفعت انسانها است در چیست؟ از دیدگاه علامه حسن زاده. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست شده است، خوب است رجوع فرمایید. موفق باشید

7391
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد طاهر زاده به نظر شما ایا می توان مبدأیی برای شروع اومانیسم در نظر گرفت؟ یا اینکه اومانیسم ریشه در تاریخ بشر دارد؟ آیا ماجرای سقیفه ریشه در اومانیسم دارد یا مبنای دیگری دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اومانیسم با خودخواهی فرق دارد. اومانیسم یعنی نگاهی به انسان که انسان را محور هست‌ها و نیست‌ها و محور خوبی‌ها و بدی‌ها می‌داند. اومانیسم ریشه در سوبژکتیویته دارد. موفق باشید
6751

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم .استاد بنده به لطف خدا مدتی است وارد این مباحث شدم .بنده دانشجوی مواد بودم که هنگامی که دیدم رشتم با مبانی شرعیم به تناقض خورده تصمیم به تغییر رشته خود دادم.در این حین با روحانی آشنا شدم که داشتن روی روانشناسی کار می کردند بر اساس آیات و روایات و تصمیم بر نوشتن کتب روانشناسی اسلامی بر این اساس داشتن.بعد از مشورت های بسیار وبا توجه به استعدادونیاز جامعه در بحران خانواده بنده نیز تصمیم گرفتم که بحول و قوه الهی در این بخش وارد شوم.اولین کتابی که این استاد گفتن بخونم شرح عیون علامه اس.وکلاباید110 کتاب رو پاس کنم ودر کنارش به روانشناسی غربم مسلط باشم که بتوان نقدواصلاح کرد.بنده کتاب خویشتن پنهان شمارو مطالعه کردم که خیلی کمکم کرد. در قسمت ضمیرخدآگاه و ناخودآگاه که در مغز بررسی میشودمیخاستم نظر شماروبدونم؟؟؟بنده به این نتیجه رسیدم که ضمیرناخودآگاه یا همان بچه غول بیشعور که مدیریت اجرایی بسیارقوی دارد همان نفس است و شاید آلت آن قسمت های پایینی مغزاست.لطفا راهنمایی بفرمایین
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم تطبیق ضمیر ناخودآگاه با نفس ما را به مشکل بیندازد به‌خصوص اگر بخواهیم محل پایینی مغز را آلت آن بدانیم. موفق باشید
4519
متن پرسش
باسلام 1.فرق عجب با کبر چیست؟ 2.در شرح دعای مکارم الاخلاق جلسه6 فرمودید جای سیاسی هر کسی را بشناسید واقعا این برای من سئوال است و تا به حال کسی نتوانسته قانعم کند که چرا بعضی از علما در این وضعیت کنونی سیاسی جامعه با سیاست کار ندارند و مانند آیت الله مصباح و دیگران وارد نمی شوند و حتی خیلی حساسم که چرا آقای جوادی که پایه عظیم اندیشه حوزوی هستند هم اینگونه وارد نمی شوند و در برخی اوقات موضع گیری نمی کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عجب انسان نظر به خوبی‌ها و کمالات خود دارد و از توفیقات الهی که منجر به این کمالات می‌شود غافل است و در کبر انسان با نظر به بزرگی‌های کاذب خود، بقیه را تحقیر می‌کند. با این‌همه در بسیاری موارد کبر و عجب به یک معنا به‌کار برده می‌شود 2- این تفاوت را مربوط به نوع نگاه آن عزیزان باید نسبت به امور کشور دانست، یکی ممکن است به مدیریت رهبری مطمئن باشد و در محدوده‌ای خاص وظیفه‌ی خود را انجام دهد و مسئولیت نهضت نرم‌افزاری نظام اسلامی را به عهده گیرد و دیگری ممکن است در امور جزیی‌تر بخواهد به رهبری کمک کند ولی این‌گونه علماء نشان داده‌اند همیشه دغدغه‌ی اسلام و مسلمین را داشته‌اند. موفق باشید
1342

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید دختری هستم 26 ساله که بارها تصمیم به جهاد نفس گرفته و سعی کرده ام تعلقات مادی خود را کم کنم. اما تصمیماتم معمولاً نهایت یک هفته بیشتر به طول نمی انجامد که با نوعی روزمرگی مواجه شده و اراده ام سست می شود. حال می خواهم بدانم چگونه می توانم اراده ای مصمم داشته باشم و از هوی و هوس‌ها به دور باشم. (خصوصاً اینکه در برابر برخی محرک‌های مادی بسیار ذلیلم) آیا هیچگونه راهکار عملی وجود دارد که مسأله برایم از حالت عادی خارج شده و به دغدغه اصلی زندگی ام تبدیل شود؟ سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: سعی کنید معارف خود را نسبت به توحید و معاد و مقام نبی و امام قوی کنید تا در عمل بهتر موفق باشید. موفق باشید
890

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
لطفا فلسفه ی امید به خدا را بفرمایید که چیست چون من امیدم را به کل ره خودم از دست دادم و امید به خدا هم داشتم ولی خدا لطفی که می خواسته در حق من بکند دیگر کرده و این من هستم که برای گرفتن لطف او باید قدم بردارم. با این تعبیر جایگاه امید به خدا چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: وقتی متوجه شدیم همه‌کاره‌ی عالَم و آدم خدا است در همه‌ی امور اعتمادمان را به خدا قطع نمی‌کنیم و مأیوس هم نمی‌شویم او دریای رحمت و کرم است. موفق باشید
24393

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: علت آن که برخی از عرفا مانند عین القضات همدانی و شیخ فخرالدین عراقی در آثار خود از شیطان به نیکی یاد کردند چیست؟ مخالفان عرفان این مسئله رو یکی از دلایل باطل بودن مکتب عرفا اعلام می کنند، لطفا به این شبهه پاسخ بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم منظور این افراد درست مفهوم نمی‌شود زیرا درست است که بودنِ شیطان لازم است ولی این به معنای خوب‌بودنِ شیطان نیست. موفق باشید

23943

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تبریک خدمت استاد بزرگوار به مناسبت عید نیمه شعبان و ولادت حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه. استاد کتاب ها و صوت جلسات شما رو چند ماهی میشه دنبال می کنم، دوست دارم در مورد توحید افعالی خیلی بیشتر بدونم و این مسئله تا جای ممکن برام شفاف بشه، پیشنهاد شما کدام منابع هستش برای دانستن و چه تمریناتی رو پیشنهاد می کنید برای قوی شدن در توحید افعالی؟ نکته بعدی اینکه دیروز یکی از صوت های شما رو در خودرو گوش می دادم که در مورد حدیثی از امام صادق علیه السلام در اثنا بحث صحبت فرمودید (متاسفانه پخش کننده رو حالت رندوم بود بعدا نتونستم پیدا کنم مجدد گوش بدم بخاطر اون اینجا مطرح کردم) که حضرت فرمودند در نمازتون ما رو .... قرار بدید کلمه نقطه چین رو فراموش کردم بعدا از دوستی از دوستانتون مثال زدید که ایشون آیت الله شاه آبادی رو ..... قرار داده بودن و در نماز براشون حالات خاصی پیش اومده بود. اگر ممکن هستش در مورد این مسئله هم توضیحی عنایت بفرمایید. اجرکم عندالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برای درک توحید افعالی عجله نکنید به مرور برایتان پیش می‌آید و خداوند خود را در هر فعلی نشان می‌دهد. ۲. در این مورد خوب است سری به کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» بزنید نکاتی در آن‌جا برایتان گذاشته‌اند. موفق باشید

23277
متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: استاد من چندین ساله شاگردی تونو می کنم ولی متاسفانه مدتیه از فضای اینکه همه کاره ما کس دیگریست و ما هیچ کاره ایم دور شدم. پسرم سال دیگه می ره کلاس اول و من خیلی دغدغه دارم که به عنوان والدینش مسیری رو براش بیاری خدا انتخاب کنیم که سعادتش توشه. پسرم خیلی هوش و استعداد و علاقه ی زیادی به مباحث علمی داره نمیدونم در این راستا کدوم مدرسه بگذارمش که استعدادش شکوفا بشه و بتونه خادم خوبی برای مردم و امامش باشه و فطرتش دست کاری نشه. الان پیش دبستانیش. رو تو مدرسه میزان (هد هد) می ره روششون با آموزش پرورش متفاوته. گزینه هام برای سال دیگه ۱. مدارسی مثل سادات و امام محمد باقر (ع) ۲. مدارس دولتی ۳. مدرسه با روش میزان تحت نظر آموزش پرورش ۴. مدارسی مثل مدرسه در مسجد یا مدرسه بدون دیوار و... که زیر نظر آموزش پرورش نیستن استاد اگر پسر خودتون بود تو شرایط امروز با استعداد و علاقه ی علمی بالا اونو چطور هدایت میکردین؟ لطفا گزینه انتخابی تون رو به منم بگین. اگر در راستای بالا رفتن توکل و سپردن امور با خیال آرام به پروردگار نکته ای به ذهنتون رسید محرومم نکنین. خیلی ممنونم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از سخنان نایب الإمام که می‌فرمایند: «ایجاد تشکیلات موازی با دولت هم راهِ اصلاح نیست... کار موازی در کنار دستگاه دولتی، کار موفقی نیست، این تجربه‌ی قطعیِ این حقیر است در طول این سال‌ها» این‌طور می‌فهمم که نباید در مسیر جدا از آموزش و پرورش اقدام کرد. لذا شاید «مدرسه در مسجد» که جدایِ از آموزش و پرورش نیست ولی رویکرد دینی و انقلابی دارد خوب باشد. موفق باشید 

22735
متن پرسش
عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد جانمان. استاد تقریبا ۲۲ جلسه ندای بی صدای انقلاب اسلامی را گوش کردم ولی یه جوریه! من صوت های قبلی شما را گوش میدم ولی همشو تقریبا می فهمم یا با چند بار گوش دادن می فهمم چی دارید می گویید و عملی بکارشون می گیریم. ولی این جلسه چیزی دستگیرم نمیشه جلسه آخر را دو بار گوش کردم اگرم صد بار هم گوش کنم میدونم مثل همین دوباره هیچی انگار دستگیرم نمیشه فقط تصدیقش می کنم میگم انگاری همینه. نمیدونم چرا اینجوریه! باید با چه رویکردی با این نوع جلسات همراهی کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در جلسه‌ی اول عرض نشد می‌خواهیم با روش اشاره‌کردن به وجهِ وجودی انقلاب اسلامی نظر کنیم؟ پس بنا نیست چیزی دستگیرتان شود. به نظر می‌آید نکات جلسات اول و دوم را باید دوباره مرور بفرمایید. البته آن جلسات پیاده شده و در حال تدوینِ نهایی است ولی شما معطل آن‌ها نباشید. موفق باشید   

22156
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: 1. استاد نسبت بین فقه و عرفان چیست؟ جایی هست که عرفان دست فقه را بگیرد؟ لطفا قدری باز کنید مطلب را. 2. در این باره چرا Hیت الله قاضی روی اجتهاد شاگردانشون تاکید داشتند. تشکر از لطف حضرتعالی. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقه و عرفان هرکدام جای خود را دارند. فقیه به اعتبار فقاهتش سعی می‌کند حکم خدا را در امورات عملی انسان‌ها تعیین کند و عرفان، انسان را متوجه‌ی حقایق عالم می‌نماید. حال اگر فقیه با عرفان آشنایی داشته باشد بهتر می‌تواند حکم خدا را در بستر حقایق الهی تعیین نماید. با این‌همه عارف باید در سلوک خود وظایف عملی خود را به‌خوبی بشناسد و چه خوب است که در این مورد مجتهد باشد. موفق باشید

21902
متن پرسش
سلام استاد جان: با عرض سلام و خدا قوت خدمت شما. استاد به نظر شما اگر کتاب «هدف حیات زمینی آدم» را خوب کار کنیم به غیر از هدف خلقت و دلیل هبوط، چیزی که خیلی ذهن منو درگیر کرده اینه که میتونیم بر خواطر غالب یا حداقل آن را شناسایی و راه درمان برایش پیدا کنیم. من الان فصل ۹ هستم. می خواستم ببینم درست متوجه شدم یا نه. اگر نظر یا راه حل برای مطالعه این کتاب دارید، مشتاق شنیدن هستم. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع حضور آدم در بهشت و نحوه‌ی هبوط آن موضوع بسیار جامعی است که می توان گفت تمام دین در دلِ این امر، معنای حقیقی خود را پیدا می‌کند. و درست تشخیص داده‌اید که تا آن‌جا این موضوع کار را جلو می‌برد که انسان می‌تواند خواطر خود را نیز مدیریت کند. موفق باشید

21843
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به جواب ۲۱۸۲۳ پس خود صبر به تنهایی موضوعاتی ندارد یا علاوه بر جواب شما خود صبر هم به خودی خود علاوه بر جواب نوعی پاداش دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صبر بر عبادات یا بر ترک معصیت و یا بر مصیبت معنا دارد. مثل آن‌که امروزه صبر و مقاومت در مقابل تهاجم نظام استکباری معنا پیدا کرده است. موفق باشید

21339
متن پرسش
با عرض سلام: آقای طاهرزاده بی مقدمه حرف اصلیم رو بگم، چرا و چرا و چرا سعید طوسی که ۱۰ شاکی خصوصی داشت و حالا دیگه معلوم شده که مقصره چون پرونده تشکیل شد، به چه دلیل تبرئه شد؟ به نظر شما نباید فاتحه قوه قضاییه رو خوند؟ آیا واقعا چون قاری بیت رهبری بوده تبرئه شده؟ واقعا من ناامید شدم به خاطر این اوضاع و با عرض پوزش اگه شما هم بخواهید توجیه کنید از شمام ناامید میشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم قوه‌ی قضائیه در این موارد تحت تأثیر جریانی باشد که رسانه‌های بیگانه می‌گویند. شاهدان دلیل کافی بر ادعای خود نداشتند، قاضی در این مورد کاری جز تکیه بر ادله نمی‌تواند بکند. از کجا که اصل جریان برای بی‌ابروکردن دفتر رهبری مشکوک نباشد! به‌خصوص که رسانه‌های دشمن به طور غیر معمول به این امر دامن می‌زنند. حال آن‌که به ما دستور داده‌اند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا»  اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد، نيك وارسى كنيد (الحجرات/6 ) آیا فاسق‌تر از رسانه‌های بیگانه شما فاسقی را سراغ دارید!؟ موفق باشید  

20781
متن پرسش
سلام علیکم: طلبه ای هستم پایه ششم که تا کنون با ضعف های درسی و به هر نحوی که شده به اینجا رسیده ام اکنون توانایی ادامه راه را ندارم، از سویی شوق فراوانی دارم برای کسب علم ولی اراده ای هم برای عمل ندارم. خسته و مانده ام میانه ی راه، برنامه ی خاصی هم ندارم. چه کنم در این سرگردانی ها؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متوجه‌ی رسالت تاریخی خود بشوید که چه اندازه در کسوت روحانیت با سواد و متعهد باشید می‌توانید درس را با انگیزه بخوانید 2- به خودتان برنامه بدهید و طبق آن برنامه عمل کنید. موفق باشید

20505
متن پرسش
سلام: نظر به تاکید حضرت امام بر فقه جواهری و عنصر فقاهت (فقاهت مرسوم) در حوزه های علمیه و همچنین تاکیدِ امروز برخی بزرگان بر تفقّه سنّتی که در حوزه های علمیه مورد توجه است به گونه ای که انتهای مسیر طلبگی و یا بگویم قلّه ی مرسوم در طلبگی رسیدن به مقام اجتهاد در فقه است، می خواهم بدانم آیا این فقه جایگاهی حقیقی در این تاریخ (تاریخ انقلاب) دارد؟ اگر چنین است آن جایگاه را ترسیم نمایید و بفرمایید اثراتِ این فقه در پیشبرد تاریخِ ما کجا قابل رویت است؟ نسبت این فقه با عرفان و فلسفه و تفسیر چه می شود؟ اینکه برخی بزرگان این فقه را بزرگترین عامل برای ارتباط با مردم می دانند حقیقتا به چه معناست و کجا نمود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقهِ مرسوم، انسان را نه‌تنها در موضوع احکام رشد می‌دهد، حتی در سایر موضوعات نیز می‌پروراند تا با دقت بیشتری موضوعاتی مثل عرفان و فلسفه و تفسیر را دنبال کند. به این جهت فقهِ مرسوم در این زمان می‌تواند برای امثال رهبری به جهت روحیه‌ی تمدن‌سازی، نقش تاریخی ایفاء نماید. موفق باشید

نمایش چاپی