باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر حضرت صادق «علیهالسلام» آن بود که متوجه بودند چه کاری مناسب آن زمانه است و این یکی از بحثهای مهم زمانشناسی است که بفهمیم هر زمانهای چه ظرفیتی برای چه کاری دارد. عرایضی در جلد دوم کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» تحت عنوان «زمانشناسی» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم این حالت، حالتِ بدی نباشد و لذا اگر در موضوع معرفت نفس در ادامهی آن بحث «خویشتن پنهان» و سپس بحثهای معاد را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید، نهتنها از این شبهات عبور خواهید کرد، بلکه با وسعت بهتری معارف دینی را درک می کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی که جناب ابن عربی در مقابل ما میگشاید تنها یکی از راههایی است که اگر کسی خواست سلوکی داشته باشد از آن استفاده کند. لذا نه آن معارف تنها معارفِ عرفانی است، و نه برای سلوک، تنها از این طریقه سلوک امکان دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم منظور این افراد درست مفهوم نمیشود زیرا درست است که بودنِ شیطان لازم است ولی این به معنای خوببودنِ شیطان نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضد انقلاب با تهمت به ایشان، سعی بر ضربهزدن به نظام اسلامی داشت و ایشان حق ندارند که ضد انقلاب را ببخشند. و این غیر از تهمت به انسان است در امور فردی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «شرح اسماء الحسنی» از مرحوم ملاهادی سبزواری نکات خوبی دارد که ظاهراً ترجمه شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر داشته باشید که همیشه انسان با امتحانات الهی روبهروست و پس از آنکه از آنها سربلند بیرون آمد، خداوند راههای خود را به سوی بندهاش میگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خداوند معانی را که به قلب انسان نازل میکند در موطنِ نفس به عالیترین شکل به جهت قوای نفس حالتِ لفظ و صوت خلق میشود که به یک معنا برای پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» حضرت جبرائیل در میان میآیند 2- به نظرم خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال یا باید تصور کرد تقابلی بین نظر رهبری و آیت اللّه جوادی نسبت به آقای هاشمی هست، و یا باید نظرات آیت اللّه جوادی را توجیه کنیم. بنده با تجربیات خودم معتقدم آقای هاشمی اگر خدماتی هم داشتند، صدمات مبنایی در راستای پشتکردن به سادهزیستیِ انقلابی و نگرانی نسبت به ضعفا، به روح انقلاب زدند که در سالهای سال ما گرفتار آن هستیم، ولی فعلاً وقت این حرفها نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ابراهیم«علیهالسلام» اولین امام در تاریخ بودهاند تا فضایِ تمدنسازیِ دین که نحوهای از مدیریت اجتماعی دین است در حساسترین نقطهی زمین شروع شود و از این طریق امامت در سه پیامبر بعدی به زیرساختهایی رسید که بتواند بعد از آخرین نبی با همهی موانعی که بود، ادامه یابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده حیران حضرت روح اللّه هستم. يكى از نزديكان حضرت امام مى فرمايند؛ امام به من پيغامى دادند تا به آيت الله اراكى بدهم. بعد كه ملاقات تمام شد آيت الله اراكى به من گفتند؛ به آقا بگوئيد يادتان است هنگامى كه در اراك بوديم بزرگترين كارى كه مى كرديم اين بود كه در روز عاشورا يك دسته ى سينه زنى بيرون بياوريم تا روحانيت بيايند و جلو بيفتند و حالا ببينيد الحمدلله چقدر قدرت داريم. به آقا بگوئيد ديديد كار به كجا رسيد و حكومت اسلامى برقرار شد و كار ما به كجا رسيد؟ بگوئيد اين همه آوازها از شما بود. بعد اضافه كردند مىخواهم فردا خدمت امام بيايم. من ماجرا را خدمت امام عرض كردم، وقتى كه خبر آوردند آقاى اراكى تشريف آوردند. امام لباس معمولى خانه را از تن بيرون آوردند و عبا بر دوش به استقبال آقاى اراكى آمدند. با ديدن امام، آقاى اراكى فرمودند: السلام عليكَ يابن رسول الله. السلام عليكَ يابن رسول الله. السلام عليكَ يابن رسول الله. امام زير بغل ايشان را گرفتند و در كنار خود نشاندند و آقاى اراكى روى كردند به امام و فرمودند: «انَا عَبْدٌ مِن عَبِيدِك. انَا عَبْدٌ مِن عَبِيدِك». شما مجدِّد مذهبى. امام فرمودند: شما هم بقيت السّلف هستيد، يادگار گذشتگان ما هستيد.[1] عرض بنده از طرح اين واقعه آن بود كه ملاحظه بفرمائيد آيت الله اراكى با آن مقام، با آن بصيرت به امام عرض مى كنند: «انَا عَبْدٌ مِن عَبِيدِك» و بعد مى فرمايند شما مجدِّد مذهبى.[2] معنى اين جمله آن است كه اسلام با آن حياتى كه شما به آن داديد مى تواند ادامه پيدا كند و حرف بنده نيز در تمام جلساتى كه گذشت براى گفتن همين نكته بود كه اگر بخواهيم در شرايط جديد، اسلام ادامه يابد و مسلمانى ما آن نوع مسلمانى باشد كه شايسته ى تشيع است، بايد به اسلامى رجوع كرد كه حضرت روح الله «رضوانالله عليه» به صحنه آورده اند.
رسول خدا (ص) مى فرمايند: «إنَّ في امّتي محدثين مُكلّمين»[3] در امت من كسانى هستند كه صداى فرشتگان را مى شنوند و فرشتگان با آنها سخن مى گويند. اگر حضرت امام خمينى «رضوانالله عليه» را مصداق چنين افرادى از امت رسول خدا (ص) ندانيم، چه كسانى را مصداق اين روايت بدانيم؟ و نيز آن حضرت مى فرمايند: «إنَّ لِلّهِ عباداً لَيسُوا بِأنبياء يغْبِطُهُمُ النَبيون»[4] براى خداوند بندگانى است كه پيامبر نيستند ولى انبياء غبطه ى آنها را مى خورند. آيا حضرت امام روح الله «رضوان الله عليه» مصداق چنين بندگانى نيستند تا ما خود را در ذيل شخصيت او قرار دهيم؟ خداوند به حقيقت اولياء و انبيائش افتخار پيروى از حضرت امام خمينى «رضوان الله عليه» را جهت بهترين رجوع به حضرت حق، به ما عنايت بفرمايد. موفق باشید
[1] - برداشتهاى موضوعى از سيره ى امام خمينى« رضوان الله عليه»، ج 5، ص 46
[2] - عنايت داشته باشيد كه علماى بزرگ حوزه، آيت الله اراكى را شيخ الفقها و العرفا لقب داده اند و آيت الله شيخ عبدالكريم حائرى مؤسس حوزه ى علميه قم ارادت خاصى به ايشان داشتند و در وصف ايشان گفته شده براى آقاى اراكى از بيست سالگى مَدَر و ذهب مساوى بوده. يعنى در عدم التفات به دنيا، برايشان طلا و كلوخ تفاوت نمى كرده.
[3] - سيدعلى خان حسينى مدنى، رياض السالكين، ج 6، ص 393.
[4] - همان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در آن آیه، خطاب حضرت حق به وجود علمی موجودات است تا وجود عینی آنها محقق شود و اینجا است که حضرت حق به موجودات «وجود» میدهد 2- در مورد تحققِ وجودی حضرت آدم، چون در بستر عالم ماده این تحقق انجام شده است میخواهد بفرماید بدون مقدمات داشتن پدر و مادری خاص، آن وجودِ علمی در بستر عالم ماده به وجودِ عینی ظهور کرد. و این جواب کسانی است که وجود حضرت عیسی«علیهالسلام» را بدون پدر منکر بودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر انسان پای در جادهی دینداری بگذارد، نور ایمان به مرور بر قلبش میتابد و به همان اندازه به مرور، حبّ جاه از وَهم و خیالش رخت برمیبندد. لذا به ما گفتهاند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت چون باید کرد» 2- وقتی آرامآرام معارف الهی برای انسان شکل گرفت به همان اندازه بصیرت لازم حاصل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع مهمی است که تا حدّی در کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» بر روی آن بحث شده است. ما نیاز داریم نوعی از زندگی را بشناسیم که آن زندگی با توسعهی غربی متفاوت است و آرمانشهرِ ما شهری است که به رفاه مادی به عنوان یک هدف نمینگرد، بلکه رفاه را به عنوان یک وسیلهی محدود برای هدفی بزرگتر میپذیرد و لذا غرق زندگی رفاهی نمیشود. انقلاب اسلامی این نوع زندگی را در منظر ما قرار میدهد، هرچند جریانهای علاقهمند به سبک زندگی غربی، این موضوع را نادیده میگیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی حرف در آن است که مگر حکمت متعالیه توان دیدن همهی واقعیات و پدیدهها را دارد؟ آیا میتوان از طریق حکمت متعالیه آنچه را که منطق دیالکتیکی متذکر آن میشود، را دید؟ ظاهراً مشکل اینجاست و هگل با تسلط کاملی که نسبت به منطق ارسطویی دارد متوجه میشود اموری در میان هست مانند روحِ تاریخ، که این امور در معرض نگاه منطق ارسطویی و یا فلسفههایی که در آن دستگاه تفکر میکنند، به ظهور نمیآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی مشکل در حرصِ به دنیا و غفلت از مسئولیتهای اجتماعی است. آنهایی که باید جهت امور اقتصادیِ مردم تلاش کنند، باید در این کار کوتاهی ننمایند تا از برکات خدمت به مردم محروم شوند. ولی عنایت داشته باشید در کنار آن امور، باید مردم متوجه شوند در بستر ایمان و دوری از کفر زمانه و دوری از سبک زندگیِ اشرافی زندگی خود را تعریف کنند تا هر روز گرفتار دامهای شیطان و استکبار نباشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون از جهتی خداوند حاضرتر است و قربِ مطلق از آنِ اوست، در هر رجوعی به حضرت حق میتوان رجوع داشت و او را آینهی نظر به پیامبر «صلواتاللّهعلیهوآله» قرار داد. و از جهتی دیگر ممکن است شرایط طوری فراهم باشد مثل حضور در حرمهای ائمه و یا روزهای خاص، که میتوان به نور پیامبر «صلواتاللّهعلیهوآله» که عالم و آدم را فرا گرفته است، نظر نمود و به آن حضرت سلام کرد. در این مورد مباحثی در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر اینکه کاملاً مخالف آنهایی هستم که چنین نگاهی به آقای روحانی دارند؛ از آن مهمتر سخنان اخیر رهبری با اعضای خبرگان است که بحث ویروس بدبینی را مطرح کردند و دقیقاً روی همین موضوع دست گذاشتند که انتقاد منطقی و مدلل آری، ولی ویروس بدبینی بسیار مضرّ است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب قیصری به بالاتر از احدیت قائل نیست و همهی تفاوتهایی که میفرمایید با بقیه مثل امثال امام دارد؛ در همین نکته است 2- حضرت امام برای فیض اقدس ظاهراً یک نحوه تعیّن قائلاند و به همین جهت با مقام احدیت قابل تطبیق نمیباشد. آنچه باید توجه داشت آن است که این اصطلاحات را باید با نظر به فضای متن متوجه شد. زیرا گاهی بحث احدیت در میان است، در حالیکه نظر به «واحدیت» دارد و یا گاهی واژهی «اللّه» بهکار میرود ولی نظر به مقام جامعیت اسماء در میان نیست، بلکه مقام «احدیت» در میان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت رجوع به حضرت حق، به اندازهی تفاوت درجات توحیدی ما است. رجوع پیامبر خدا به حضرت حق با رجوع یک انسان عادی بسیار متفاوت است. یکی رجوعش در آن حد است که با خشم خدا روبهرو نشود و در بهشت خودش قرار گیرد که قابل مقایسه با آن کسی نیست که توانسته است در این دنیا حجابهای بسیاری را پشت سر بگذارد و «عند ملیک مقتدر» خود را بیابد و از همهی انوار الهی استفاده کند. فراموش نکنید که حضرت حق دارای اسماء حسنا است و هرکس رجوع عمیقتر و بهتری داشته باشد، با انوار بیشتر و کاملتری از اسماء حسنای حضرت ربّ روبهرو میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده از طریق انقلاب اسلامی و راهی را که شهداء بهخصوص شهدای مدافع حرم با نفیِ داعش در مقابل ما گشودند، ما میتوانیم به راهی ماوراء توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی فکر کنیم، البته به شرطی که متوجهی توسعهنیافتگیِ تاریخیِ خود بشویم. کاری که دکتر داوری در کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعهنیافتگی» متذکر آن شدهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آنکه میفرماید: «فأتوا بسورة من مثله» که اگر شک دارید آن سورهها از طرف خدا نیست، مثلش را بیاورید؛ میفرماید: « أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً» تا با تدبر در قرآن متوجهی روحِ یگانگی که حکایت از تجلی یگانگی حق دارد، بشویم. و بنده فکر میکنم هرکس تدبّر لازم را در آیات و سور داشته باشد، نسبت به حقانیت قرآن که از طرف صاحب هستی است، به یقین میرسد. موفق باشید
