باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مطالب با شما همراه هستم، ولی نه به عنوان انکار دین و دیانت. آری! دین اسلام در حقیقتش همان دین علی «علیهالسلام» است که برای دنیا به اندازهی عطسهی بُز هم ارزش قائل نبود و نه دینی که با اشرافیت و اشرافزادگان همراهی کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از سخنان نایب الإمام که میفرمایند: «ایجاد تشکیلات موازی با دولت هم راهِ اصلاح نیست... کار موازی در کنار دستگاه دولتی، کار موفقی نیست، این تجربهی قطعیِ این حقیر است در طول این سالها» اینطور میفهمم که نباید در مسیر جدا از آموزش و پرورش اقدام کرد. لذا شاید «مدرسه در مسجد» که جدایِ از آموزش و پرورش نیست ولی رویکرد دینی و انقلابی دارد خوب باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیامبران و امامان ما، بر جنّیان نیز ولایت دارند. در این مورد میتوانید به تفسیر سورهی جنّ و کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که بر روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مخاطب ذکر شریف «لا إله إلاّ اللّه» که فرمود: «قولوا لا إله إلاّ اللّه تفلحوا» همهی بشریتاند. از آن جهت که برای خود معبودهای متکثری ساختهاند تا از شیدا و والهشدنِ آنها روی برگردانند و بنیادِ تعلق جان خود را حضرت احدیت قرار دهند. و این غیر از آن است که انسان نسبت به آشنایان خود با عواطف برخورد کند و به آنها محبت داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی میگوییم نمیتوانیم به گذشته برگردیم، به آن معنا است که نمیتوانیم به همان سبک و با همان معنا که از زندگی داشتیم، زندگی کنیم. ادامهی تاریخ نشان داد انسانها استعدادها و تواناییهای دیگری نیز دارند. ولی در اینکه باید همواره قواعد ناب طبیعت را مدّ نظر قرار داد، موضوع فرق میکند 2- حاکمشدن بر تکنولوژی به معنای آن است که اهداف خود را طوری تعریف کنیم که حرص و تجاوز بر طبیعت، همهی افق شخصیت ما را اشغال نکند و متوجه باشیم پدیدهها، چهرهای غیر از آنکه فقط برای مصرف ما باشند بر ما میگشاید. یعنی نه جنگل، تنها وسیلهی ساختن دکور چوبی خانههای ما است و نه رودخانه، تنها برای سدساختن. اینها به چیزها و جاهای دیگری نیز اشاره دارند که روحیهی مصرفگرایی ما آن عالمی را که آیات الهی بدان اشاره میکنند، نمیبینند و این به جهت حاکمیت تکنولوژی بر روح و روان ما است که نمیگذارد پدیدهها را با چشم ماورای چشم تکنیکی نگاه کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب این مجموعه سؤالات با چند کلمه عرض بنده برای هریک از آنها داده نمیشود. باید با روشی که با مطالعهی معارف الهی در پیش میگیرید إنشاءاللّه سؤالهای خود را به طور همهجانبه به جواب برسانید. پیشنهاد بنده سیر مطالعاتی روی سایت است به اضافهی مطالعهی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در این مورد هم «ژنها» در شرایطی قرار میگیرند که «نفس ناطقه» آمادگیِ بهتری برای مقابله با تأثیر میکروبها پیدا میکند. مثل آنکه نفس شما در ورزشکردن، روحیهی بهتری برای مقابله با بیماری مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای حدیث قدسی در اینجا به معنای آن است که این مطالب از طرف حضرت حق به قلب مبارک امام باقر و امام صادق«علیهماالسلام» القاء شده، ولی با همان موضعگیریهای انسانی آن دو بزرگوار. از طرفی لعنها جهتگیری قلب را نسبت به افکاری که حجابِ حضور حقیقتاند شکل میدهد. در مورد مصداق لعن و جایگاه سلوکی آن، در شرح زیارت عاشورا در کتاب «زیارت عاشورا؛ اتحاد روحانی با امام حسین«علیهالسلام» عرایضی شده است. کتاب بر روی سایت در قسمت نوشتاری هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که جملهی «آزادی جهت دسترسی به اطلاعات» مطلبی است که دنیای مدرن برای نفوذ در کشورهای جهان سوم در دهان روشنفکران انداخته. آزادی اندیشه و تفکر در آن حدّ که هرکس در عقایدش تفتیش نشود، امری است که اسلام آن را پذیرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد که اهل کرامت با ریاضتهای خود، نفس ناطقهی خود را قوت میبخشند ولی اهل توحید، با نفیِ خود همراه با معارف عالیه، توحید را به صحنه میآورند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در آیهی «کلّ یوم هو فی شأن» حضرت حق نظر به قسمت قبل دارند که میفرماید: «یسئله من فی السموات و الارض» و با تجلیات خود جواب طلب مخلوقات را میدهد تا آنها را از قوه به فعل در آورد و در این رابطه، جای وحدت شخصیه وجود محفوظ است به اعتبار آنکه در صقع ربوبی و در مقام عین ثابتهی مخلوق، حضرت حق با مخلوقات مرتبط است.۲. همچنان که در «حرکت جوهری» بحث شد آنچه موجب ربط مرتبهی قبل حرکت به مرتبهی بعد از آن است، ذات خود حرکت است که همواره در صحنه میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برای درک توحید افعالی عجله نکنید به مرور برایتان پیش میآید و خداوند خود را در هر فعلی نشان میدهد. ۲. در این مورد خوب است سری به کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورهای دینی» بزنید نکاتی در آنجا برایتان گذاشتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم باز باید به برنامهای که به خود میدهید فکر کنید. با این تفاوت که برای خودتان آن طور که خودتان را میشناسی برنامه بریزید، خودی که هم باید به رفقایش سر بزند و هم تفریح و ورزش داشته باشد و هم کتاب مطالعه کند و هم از فضای مجازی خیلی دور نباشد. هرکس در این تاریخ باید آن شود که باید بشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیرهی اهلالبیت در کنار قرآن، نمونهی عملی اصلاحِ فهم ما نسبت به دین میتواند باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در فرهنگ شفاعت مدّ نظر است، واسطهبودن اولیاء الهی است، نه آنکه آن ها منشاء زندگی و مرگ انسانها باشند. علامه طباطبایی ذیل آیهی آیتالکرسی موضوع شفاعت در قرآن را بهخوبی روشن مینمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «معرفتِ نفس و حشر» 2- «خویشتن پنهان» 3- کتابهای مربوط به انقلاب اسلامی مثل «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» إنشاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متوجهی رسالت تاریخی خود بشوید که چه اندازه در کسوت روحانیت با سواد و متعهد باشید میتوانید درس را با انگیزه بخوانید 2- به خودتان برنامه بدهید و طبق آن برنامه عمل کنید. موفق باشید
سمه تعالی: سلام علیکم: اساساً دستگاه عرفانی ابن عربی و مولوی دو دستگاهِ عرفانی متفاوت است که هرکدام در جای خود ارزش دارند و اینطور نیست که یکی در ذیل دیگری قرار داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی خوبی در معنای بیزمانیِ قیامت مطرح میفرمایید. در ضمن بد نیست به جواب سؤال شمارهی 20727 نیز رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید یک احاطهی کلی به معارف دینی و متون مقدس مثل قرآن و حدیث پیدا کنید و سپس با شناخت نسبت به مسائل جامعه و تاریخ خود با رجوع مجدد به متون دینی، نگاهِ دین را با نظر به تاریخی که در آن هستیم ارائه دهید. نمونهی چنین شخصیتی مرحوم شهید مطهری بودند. پیشنهاد بنده آن است که در حین تعمق در دروس حوزوی، سیر مطالعاتی روی سایت را که بر مبنای معرفت نفس است، میتوانید دنبال کنید و سپس با رجوع به تفسیر المیزان و بحارالأنوار به آن احاطهی کلّی دست یابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا میتوان باور کرد که انسانها ماورای کلمات با همدیگر سخنها دارند؟! آیا میتوان باور کرد که: «متحد بودیم یک گوهر همه / بیسر و بیپا بُدیم آن دم همه» و از این جهت میتوان سخنهای ناگفتهی همدیگر را شنید و به رویِ خود نیاورد؟! زیرا: «وقتْ تنگ و میرود آبِ فراخ / پیش از آن کز هجر گردی شاخ شاخ. شهره کهریزیست پر آبِ حیات / آب کَش، تا بَر دَمَد از تو نبات. آب خضر از جوی نطق اولیاء / میخوریم ای تشنهی غافل بیا». پس باید در دامنهی این کوه بلند، نَفَسنَفَس هم که شده جلو رفت. میدانم میگویی احساساتمان را درک نمیکنی، نه! اینطور نیست، جایِ درد و دل نیست، زمان، زمانِ رفتن است حتی در شورهزاری سخت و گرم و بیآب و علف. بمانیم، میمیریم و این، ابتدایِ ویرانی است و چنگالهای سردِ نیهیلیسم تا عمق جانمان فرو خواهد رفت. باید به سوی عبودیت او حرکت کرد تا بالاخره راهْ گشوده شود، حتی اگر سالها با حرکت در این کویر، سرگردان بمانیم باز باید رفت و به ارتفاعهای حقیر نباید دلبست. در افقِ این تاریخ چیز دیگری نمایان است و باید زندگی را با نگاه به آن افق معنا کرد وگرنه چه فرقی است بین احساسی که یک داعشیِ خونخوار در این دوران دارد با آن کاخنشینِ مرفه که مشغول وقتکشی در زندگی است؟! هر دو به خودْ دروغ میگویند و زندگی را وارونه میبینند و هر دو تسلیم پوچیهای دوران خود هستند و به راهِ گشودهای که در افق نمایان است و گهگاه گنجشکها از آن خبر میآورند، نظر نمیکنند.
اگر به تولدی دیگر که در آن تولد، شب میمیرد و صبحگاه بهدنیا میآید نیندیشیم، چگونه معنای حضور در تاریخی را که خداوند را از آسمان به زمین آورده، فهم خواهیم کرد؟! سراسرِ فرهنگ زندگی به سبک مدرنیته پوچی است و پوچی آن تا عمق استخوان انسانها نفوذ کرده است و در مقابل، افق برای عبور از آن به روشنایی گرائیده است زیرا که گفت: «چونکه سرکه سرکِگی افزون کند / پس شکر را واجبْ افزونی بُوَد» به همان معنایی که اخوان ثالث گفت: «بهار، آنجا نگه کن، با همین آفاقِ تنگ خانهی تو، باز هم آن کوهها پیداست». و من افقی که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده است را، اشاره به آن کوههایی میدانم که با گذر از خانهی تنگِ زندگی مدرن، میتوان آرامآرام به آن نزدیک شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یادگیری ادبیات عرب برای فهم منابع دینی نه تنها لازم، بلکه ضروری است در آن حد که ابدا ترجمهها روح اصلی آن متون را نمیتوانند ارائه دهند و اگر کسی بخواهد کارشناس تفکّر دینی شود حتما باید زبان عربی را که آموزههای دین از آن طریق به ما رسیدهاست فراگیرد. میماند که اگر انسان درست ادبیات عرب را استفاده کند، بعدا به بهترین نحو و با رجوع به متون اصلی یعنی قرآن و روایات جواب شبهات را میدهد و آنگاه که حقیقتا بخواهد به معنویت اصیلی وارد شود، کارشناسانه تر وارد میشود و این، به این معنی نیست که هر کس حوزه بیاید و یا عربی بخواند انسان متدینی خواهد شد بلکه بر عکس اگر کسی بخواهد مراتب سلوک را طی کند، با در دست داشتن متون اصلی و به خصوص با علم به فقه و فقاهت بهتر، محکمتر و مطمئن تر طی خواهد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در شرح صوتی بحث «حرکت جوهری» مطرح شده، در برزخ و قیامت دیگر حرکت به معنای تبدیل قوه به فعل نیست، بلکه در آنجا رفع حجاب هست و لذا در همین رابطه در روایات داریم: «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب». موفق باشید
