باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک آرزوی ارزشمندی است که ما در کشورمان چنین کتابی داشته باشیم که هنوز برآورده نشده. آنچه بنده در این مورد میدانم کاری است که کاپلستون در این مورد انجام داده تحت عنوان «تاریخ فلسفهی غرب»، آنهم نه به آن خوبی که شما میخواهید، ولی رویهمرفته خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نور را به عنوان مثال عرض میکنم تا موضوع به ذهن نزدیک شود، ولی اصل برهان یک کلمه بیشتر نیست و آن عبارت است از اینکه اگر کسی معتقد باشد موجوداتی در خارج هست یا آن موجودات باید عین وجود باشند و یا به عین وجود ختم شوند و اشکالات آقای دکتر یثربی مربوط به این موضوع نمیشود و عرض بنده در کارنکردن در زمینهی شکاکیت به معنای شناخت آن تفکر نیست، منظور آن است که عدهای وقت گذاشتهاند در موضوع نقد شکاکیت و مباحثی را در نقد آن دارند، بنده به آن روش معتقد نیستم، به همان روشی که در جوابهای متعدد عرض کردم معتقدم. و اساساً بحث شکاکیت یک موضوع فلسفی نیست، بلکه بر سر درِ تفکر فلسفی و عرفانی نوشته؛ هرکس هنوز موضوع شک خود را حلّ نکرده وارد نشود. لذا همانطور که در جواب یکی از سؤالات عرض کردم جایی برای ادامهی بحث نمیماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در حدّ تئوری در کتاب «از برهان تا عرفان» در قسمت حرکت جوهری عرایضی در این مورد داشتهام، از نظر عملی هم چیزی نمیدانم. موفق باشید
جواب: علیک السلام؛
خداوند در آیه 62 سوره بقره میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ» آنهایی که از هر قومی از آنهایی که به ظاهر ایمان آوردند، اعم از یهودی و نصاری و صابئین- مؤمنان به حضرت یحیی«علیهالسلام»- هرکس حقیقتاً به خدا و قیامت ایمان بیاورد و عمل صالح، یعنی عملی مطابق دین الهی انجام دهد، اجر او نزد پروردگارش است و او را نه خوفی از آینده باید باشد و نه حزنی از گذشته.
علامهطباطبایی«رحمةاللهعلیه» میفرمایند: آیه فوق خطوط کلی ایمان را مطرح میکند ولی خطوط جزیی ایمان واقعیِ،را در آیات دیگر روشن میکند. پیام این آیه با توجه به سیاق، آن است که این نامهای ظاهری ارزش ندارد، ملاک عبودیت و حقیقت ایمان است.
لذا در آیه 17 سوره حج میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ» آنهایی که ایمان آوردند و یهودیان و صائبین و نصاری و مجوس و مشرکان، همه و همه روز قیامت بینشان حکم میشود و خداوند بر همهچیز شاهد و گواه است.
چنانچه ملاحظه میفرمایید در این آیه مشرکین و مجوس را هم آورده و میفرماید در قیامت تکلیف هرکس معلوم میشود.
آنچه باید مورد توجه قرار گیرد اینکه اگر کسی خلاف کرد جهنم میرود – چه مسلمان و چه غیر مسلمان – ولی در خوبی، باید علاوه بر عمل، فاعل هم خوب باشد. نمیگوید هرکس کار خوبی کرد به بهشت میرود، بلکه میگوید اگر کسی عمل صالح انجام داد و به خدا و قیامت نیز معتقد بود به بهشت میرود و ایمان را باید وحی تأیید کند و وَحیِ ناسخ که میفرماید بقیهی کتابهای آسمانی دیگر رسالت هدایت ندارند، قرآن است. پس طبق آیات قرآن، مؤمن در حال حاضر کسی است که به قرآن ایمان آورده باشد و در ماه رمضان روزه بگیرد و رو به قبله نماز بخواند.
در آیه 148 سوره بقره میفرماید: «وَلِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَیْرَاتِ أَیْنَ مَا تَکُونُواْ یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعًا إِنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» هر جمعیتی قبلهای دارد که رو به سوی آن دارد، به عبارت دیگر هرکدام از ملل دارای جهت خاصاند که به آن جهت روی میآورند، ولی شما خیر را انتخاب کنید و در آن سبقت بگیرید، هرکجا باشید خداوند با شماست و هیچکس از زیر حسابرسی خدا خارج نیست، چرا که خداوند بر هرچیزی قادر است.
آیه 15 سوره آل عمران میفرماید: «قُلْ أَؤُنَبِّئُکُم بِخَیْرٍ مِّن ذَلِکُمْ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ» ای پیامبر به مردم بگو آیا از خیری بهتر از دنیا به شما خبر ندهم و آن اینکه برای اهل تقوا نزد پروردگارشان بهشتهایی است که در زیر آنها نهرها جاری است که در آن جاودانهاند و ازواج مطهره و رضایت الهی همه برای اهل تقوا است و خدا به بندگانش بصیر است و نسبت به اعمال خوب و بد آنها آگاهی دارد.
و در آیه 113 و 114 سوره آلعمران میفرماید: «لَیْسُواْ سَوَاء مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ أُمَّةٌ قَآئِمَةٌ یَتْلُونَ آیَاتِ اللّهِ آنَاء اللَّیْلِ وَهُمْ یَسْجُدُونَ × یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَأُوْلَئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ» آنهایی از اهل کتاب که به آیات الهی کفر ورزیدند و پیامبران را به ناحق کشتند مساوی نیستند با اهل کتابی که امت قائم به حق هستند و وقتی با آیات الهی روبهرو شدند به آن ایمان آوردند و خود را به عبادات الهی سپردند و به خدا و قیامت مؤمن شدند و امر به معروف و نهی از منکر کردند و در خیرات سبقت گرفتند، این افراد از اهل کتاب که حالا به اسلام ایمان آوردند، از صالحین هستند.
با توجه به آیا فوق پلورالیسم به آن معنی که در یک زمان چند دین مورد پذیرش خدا باشد، مورد پذیرش قرآن نیست، بهخصوص که قرآن صراحتاً کسانی که برای خداوند فرزند قائل باشند را کافر میدارند و میفرماید: «لَّقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَآلُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ» آنهایی که میگویند مسیح فرزند خدا است کافرند. و نیز در آیه 30 سوره توبه کفر یهود را با فرزندِ خدادانستن عُزیر مطرح میکند و میفرماید: «وَقَالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللّهِ ذَلِکَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ» یهود میگوید عُزیر فرزند خدا است و نصاری میگویند مسیح فرزند خدا است، اینها حرفهایی است که بیدلیل میگویند شبیه قول کافران قبلی ، که یک بت را خدا و یک بت را پسر او میدانستند، خدا آنها را بکشد تهمت را به کجا رساندند.
در آیه 150 سوره نساء صریحاً کفر اهل کتاب را مطرح میفرماید که به دلخواه خود بعضی از کتاب خدا را میپذیرند و بعضی را ردّ میکنند. میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَیُرِیدُونَ أَن یُفَرِّقُواْ بَیْنَ اللّهِ وَرُسُلِهِ وَیقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَن یَتَّخِذُواْ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلاً» آیه؛ حقیقت کفر اهل کتاب را بیان میکند که چگونه بین خدا و رسولش تفرقه میاندازند و میخواهند راهی متوسط بین ایمان به خدا و کفر به رسول پیش گیرند. و در آیه بعد میفرماید: «أُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقًّا...» اینها بهراستی کافرند. جالب است بدانید کسانی که در قبل تحت عنوان صراطهای مستقیم، پلورالیسم دینی را دامن میزدند، اخیراً با طرح بشریبودن قرآن میگویند بعضی از آیات قرآن اندیشههای حضرت محمد«صلّیاللهعلیهوآله» است که تحت تأثیر اندیشههای غلط و خرافی زمان خود وارد قرآن کرده است.
به هر حال بحث این است که قرآن میگوید یهود و نصاری کافرند، اندیشهی پلورالیسم میگوید: همهی ادیان در یک زمان حقاند و هیچ دینی بر دین دیگر برتری ندارد، حال سؤال این است؛ میتوان اندیشهی پلورالیسم را به قرآن نسبت داد؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته آقای عباسی در عین دلسوزی نسبت به انقلاب در این رابطه در مورد چیزی نظر میدهند که در آن صاحبنظر نیستند و این ضعف بزرگی در شخصیت ایشان است. این صحبت مربوط به سالهای گذشته است، شاید تجدید نظر کرده باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- معلوم نیست که بتوان ایننوع خوابها را بیاعتبار دانست باید به اشارات و محتوای آنها نظر کرد 2- نمیتوان ایمان اضطراری فرعون در آن حالت را، ایمان به معنای قبول قلبی دانست 3- چیزی در این مورد نمیدانم ولی قرائتهای مختلف از آیات به معنای تحریف قرآن نیست 4- هر دو بزرگوار انسانهای ارزشمندی هستند. جناب آقای یزدانپناه چنانچه مباحثشان را دنبال فرمایید ملاحظه میکنید با دستهبندیهایی که کردهاند و ارجاعاتی که میدهند، برای تعلیم میتواند بهتر باشد. موفق باشید