باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده تفاوت نمیکند که انسان چه چیز را بنیاد تفکّر خود نسبت به «وجود» قرار دهد. بالاخره باید بپذیرد وجودی هست که عین وجود نسبت به این وجود مبنا و بنیاد است در حالی که سوفسطایی حاضر نیست بر هیچ وجودی تأکید کند؛ همه را خواب و خیال میداند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه با باورِ اولیهی خود به اسلام و توحید دستورات دینی را عمل کنید، چون توحید یک حقیقت است، آرامآرام خودِ خداوند خود را هرچه بیشتر به ما نشان میدهد. به قول خواجه سعید ابوالخیر: «تو، آمد رفته رفته / رفت، من آهسته آهسته». موفق باشید
مه تعالی: سلام علیکم: اکنونزدگی یک نوع غفلت است به جهت روزمرّهگیها، و این غیر از در «حال» بودن و خود را از روزمرّهگیها آزادکردن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این تقسیمبندی که مقام عقل که حامل حقایق کلی است برتر از مقام قلب است که محل مصداقهای حقایق کلی است، این سخن گفته شده است. آری! وقتی آن حقایق کلی نازل شود، صورتِ جزئی و مصداقی پیدا میکنند مثل آنکه عقل در فهم کلی خود، متوجه است حق همیشه پیروز است. حال در مصداقِ جزئی متوجه میشود انقلاب اسلامی در مقابل صدام پیروز خواهد بود، و این مقامِ ایمان بر پیروزی حق بر باطل است که در صفحهی نفس منقش شده است. ولی اگر عقل را عقل استدلالی بگیریم، که انسانها در موضوعاتی مثل اثبات خدا و قیامت بهکار میبرند؛ عقل مرتبهی بالاتری خواهد بود که آن موضوعات را به صورتِ ایمان در خود دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: داروهای بیهوشی مثل اسید لاکتیک که در هنگام خستگی از ماهیچهها ترشح میشود و مانع تدبیر روح میگردند؛ به صورت افراطی مانع تدبیر روح میشود. موفق باشید
سلام، وقتتون بخیر استاد ۱. استاد بنده سخنرانی دکتر داوری در جلسه نقد و بررسی کتاب پایان تئولوژی آقای عبدالکریمی را گوش کردم منتهی متوجه نشدم دقیقا نقد ایشون به کتاب چی بود. بی زحمت این رو برام توضیح بفرمایید و اینکه اساسا اندیشه دکتر داوری با آقای عبدالکریمی چه تفاوت هایی دارد؟ ۲. آیا شما نامه دکتر داوری به همسر شهید آوینی که اخیرا نوشته شده درباره کتاب روایت جنگ در دل جنگ خوانده اید؟ اگر آری، می خواستم اونجاهایی که نظر خودشون و شهید آوینی رو درباره انقلاب و تفاوتشون رو بیان می کنند نظرتون رو بدونم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دکتر داوری مثل همیشه با ظرافت خاص خود در رابطه با پایان تئولوژی بحث تئوس را که به یک معنا خدا به حساب میآید، مطرح کردند و فرمودند تئوس که پایان ندارد. و سپس آقای دکتر عبدالکریمی را حواله دادند به جواب نقدی که آقای دکتر پورحسن مطرح کرده بودند. ۲. در مورد نظر آقای دکتر داوری به آن کتاب، بنده مطلب ذیل را برای رفقا نوشتم: موفق باشید
شهید آوینی و سپر آتنا و دکتر داوری
همانطور که دکتر داوری میفرمایند آوینی انقلاب را نه جانشینشدنِ یک سیاست و حکومت به جای حکومت دیگر، بلکه انقلاب در جانها و آغاز عصری دیگر که در آن صفا و امید و آسایش مردم و ...به میان می آمد، میدانست.
حقیقتاً دکتر داوری به خوبی تشخیص داده است که نگاه شهید آوینی به انقلاب چگونه بوده است. دکتر داوری متوجه است که آوینی با سپری که زشتیها را میپوشاند، به ذات انقلاب نگریسته است و عملاً زشتیهایی که بود و خواهد بهوجود آید را به کمک آن سپر نمیبیند و نمیخواهد ببیند. زیرا او به ذات و حقیقت انقلاب مینگرد که چون نوری همچنان در ظلمات جلو میآید و روا نیست که برای دیدنِ نور و راهی که در پیش دارد، به ظلمات نظر کند و این بدان معنا نیست که نمیبیند، بلکه به جهانی مینگرد که عصر دیگری است غیر از عصر غربزدگی و فلکزدگیِ ما که هم میراث دیروز است و هم کجفهمیهای امروز.
جناب آقای دکتر داوری فریاد بر میآورند که چرا سپر آتنایِ آقای آوینی دیده نشود؟ و آوینی جواب میدهد: «من جایی بیرون از جهان توسعه خود را جستجو میکنم و امروز و فردایِ خود را به نمایش میگذارم. در آنجا که جهان توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی هر دو بر بادند، اساسا سپری نیست، زیرا ظلماتی در صحنه نمیباشد.» تفاوت دقیقاً اینجا است که ما کجا ایستادهایم؟ بر مرکب نور سوار شده و در دل ظلمات به سوی حقیقت میشتابیم؟ و یا در زمین جهانِ فلکزدگی و غربزدگی تلاش داریم گرفتاریهای مردم فلکزدهی غربزده را فرو بنشانیم و آنها را متوجهی راز فلکزدگیِ خود در جهان توسعهیافتگی بکنیم. عجیب است که این هر دو همدیگر را میفهمند با اینکه یکی به افقی نظر دارد که حضرت روح اللهِ او بر آن افق پای میفشارد و دیگری بر مشکلات تاریخیِ مردمی دل میسوزاند که راه حلّ امروزین آن را نجات از خرد توسعهنیافتگی میداند با دلسوزیهایی که متفکرانی چون هگل برای جهان جدید داشتند. همانطور که ما نیز نه میتوانیم از دکتر داوری بگذریم و نه از حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه».
راستی! ادامهی راه کدام است؟ آیا راهی که آوینی مدّ نظر دارد همان نگاهی نیست که رهبر معظم انقلاب بر آن پای میفشرد و دکتر داوری بدون آنکه از آن افق چشم بردارد، به ما میگوید متفکرانه از اطراف خود غافل نباشید و بدانید سپر آتنا بالاخره چیزهایی را میپوشاند که آینده ما را در سپردن راه در این ظلمات بعضاً زمینگیر میکند. ولی آوینی فریاد بر می آورد که ای مقدسان نادان! و ای متحجرین! و ای لشکریان علی «علیهالسلام» در کسوت خوارج! چرا مواظب نیستید، شکست معاویه نزدیک است. ولی بخواهیم و نخواهیم نمیتوان از خوارج چشم پوشید.
با این همه، امروز روزی نیست که بتوان معطل این مقدسان نادان و یا غربزدگانی شد که نمیتوانند به جهانی بین دو جهان فکر کنند. آنها نه داوری را میفهمند و نه امام خمینی را. و آوینی هم داوری را فهمید و هم حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» را.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید حضرت، عموماً در این موارد سعی دارند افراد را از اظهار گناه منصرف کنند تا خودشان توبه نمایند، مگر اینکه علنی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صبر بر عفاف، موجب میشود تا انسان ره صدساله را یکشبه طی کند، مشروط بر اینکه مواظب باشد حالت عفافش با نگاه به نامحرمان از بین نرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این موارد هر اندازه انسان خود را به امور متعالی مشغول کند از خیالاتِ واهی آزاد میگردد. در این مورد خوب است سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» زده شود. ۲. نمیدانم. شاید نتوانستهاند مطلب را درست بگیرند و با آن فکر کنند. ۳. ایمان به خدا فطری است و با تذکر انسانها، آنها متوجهی توحید فطری خود میشوند به همان روش قرآنی.
بقیهی سوالات طلبتان باشد. چون از جواب سؤالات کاربران محترم باز میمانم و اساساً بنا بر این است مباحثی که در کتابها هست، مورد سؤال قرار گیرد. این نوع سؤالات نیاز به کتابهای مفصلی دارد که بحمداللّه در معرض مطالعهی عزیزان هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمایل ارحام، جای خود دارد ولی آنهایی که میخواهند زندگی کنند همسر و فرزندان شما میباشند. در این مورد استخاره جایی ندارد. در ضمن سری به جواب سؤال شمارهی ۲۴۶۰۴ بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. و ۲. همچنان که در جواب بعضی از کاربران که قبلاً همین موضوع را مطرح کردند، عرض شد متن روایت عمومیت دارد که البته مصداق کامل آن امامان معصوماند. ۳. بحث در مورد شخصی است که خدا برای امور بندگانش انتخاب میکند و میپروراند و نه کسانی که ائمه به خاطر مصالحِ خاص انتخاب مینمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: متوجه باشید با ظهور انقلاب اسلامی در این تاریخ، تاریخِ ادامهی این حرکات و فرقهها تمام شده است و این حرکات مذبوحانه حکایت از آن دارد که خودشون هم فهمیدهاند امکانی برای ادامه در ذات آن اندیشهها نیست. ثانیاً: همینکه بر عهد انقلاب اسلامی و ذیل رهبری آن قرار دارید، خودش کم کاری نیست. همهی تلاشهای دشمن برای آن است که چنین عهد و استقراری را از ما بگیرد. جای هیچ حرص و ناراحتی نیست، جای صبر و پایداری و طمأنینه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که پس از آنکه حضرت حق را به رحیمیت و جلال و اکرام خطاب کردید، از حضرت حق میخواهید که به نور اسم جلال و اکرامش و به نور اسم رحیم و رحمانش و به نور الوهیتش و به کلّ همهی اسمائی که خود را به آن خوانده است، آنچه که شایستهی اوست را بر ما إعمال نماید. یعنی همهی آن اسماء را برمیگرداند به «فافعل بی ما انت اهله» 2- آنجا که گفته میشود «لا حدّ لهُ و لا رسم له» مربوط به تعریف ذات الهی است. در حالیکه ما به حکم «و له الاسماء الحسنی فدعوه بها» دعوت شدهایم که به اسماء الهی و مظاهر آن اسماء نظر کنیم و او را به اسمائش که محل تجلیات انوار اوست، بخوانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود در این مسیرها، ورودِ خطرناکی است و بیشتر باید احتمال داد که جنّیان و شیاطین در میان هستند که از افکار و احوال شما نیز آگاهند ولی در انتها انسان را ناکام میگذارند. خوب است به کتاب «جایگاه جنّ و سیطان و جادوگر» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به نکات خوبی اشاره فرمودهاید بهخصوص که روشن میشود جمعِ بین اطاعت از ولیّ الهیِ دورانِ ما و نوعِ ارتباط با تکنیک چگونه باید باشد. در اینکه ما در ابتدایِ راهی هستیم که باید با اطاعت از ولیّ الهی که خداوند قلب او را محل هدایت ما قرار داده است، راهِ خود را بیابیم حرفی نیست. عمده آن است که بدانیم در بستر رجوع به ولیّ الهی، نسبت ما با عالَم و آدم و از جمله با تکنیک و حتی با نظام اداری با ایدههای خاصی همراه میشود که آن موجب به سر و سامانآمدنِ جامعه میگردد و ما متأسفانه هنوز با این رویکرد به ولیّ امرمان نظر نمیکنیم و قصد بنده در بحث آیات 59 به بعد سورهی نساء برای تذکر به این امر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم تعداد انسانها چه اندازه بشود، بینهایت حساب میگردد! همانطور که در حرکت جوهری روشن شد، بحث بر سر آن است که هرگاه قوههای ذات عالمِ ماده به فعلیت رسید، عالَم، قیامت میشود و دیگر ما با عالَمِ دیگری روبهروئیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه امت واحده آن امت ابتدایی است که هیچ نوع تنوعی در آن نبوده تا موجب اختلاف بین آنها شود؛ بحث روشن است. ولی اینکه آن حالت را چگونه باید ارزیابی کرد، بحث پیش میآید. زیرا از یک طرف لازمهی خلیفة اللّهی حضور در زمینی است که به تعبیر حضرت حق با دشمنی همراه است و از طرف دیگر مطلوب آن است که دشمنی بین بشر نباشد و پیامبران به صحنه آیند تا اختلاف، رخت بربندد 2- در ارتباط با حقیقت، بین انبیاء اختلافی نیست ولی مسلّم از جهت شدیتِ توحید، با یکدیگر تفاوت دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سکرات با انتقال روح از بدن تمام میشود ولی ممکن است انسان همچنان با خیالات خود بهسر ببرد و متوجهی مرگ خود نگردد 2- دقیقاً یادم نیست موضوع چه بوده است؟ هرچه هست یک برخورد کلی ابتدا با انسان میشود و جایگاه کلی او روشن میگردد و سپس در یوم الحساب به جزئیات رسیدگی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به شخصیتی که از ابن عباس سراغ داریم ایشان اهل این حرفها و این شهودها نیست. احتمالاً بعداً بنیالعباس برای قداستبخشیدن به سرسلسلهی خود این خبرها را ساختهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم برخورد تند در این موارد، خلاف شأن و متانت یک مؤمن است. ولی آیا در این نامه، آقای احمدینژاد قاتل و مقتول را مساوی نگرفتهاند؟ و آیا عنصر مقاومت که حتماً نتایج خوبی به بار میآورد، نادیده گرفته نشده؟ هرچه بیشتر فکر میکنم، بیشتر متوجه میشوم آقای احمدینژاد تاریخی که در آن بهسر میبرند را گم کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از طرح مقدمات لازم برای فهم آن حدیث، اگر آن حدیث مطرح شود قلب جوانان، آن را تصدیق میکند زیرا سخنی است از بنیاد فطرت همانها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حضوری مثل علم حصولی، قضایای دارای موضوع و محمول در میان نیست، بلکه موضوع، همان محمول است که به اصطلاح گفته میشود: «قیاساتها معها». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعداً معلوم شد در متن انگلیسیِ قرارداد ضعفهای اساسی وجود دارد و خط قرمز ها به جهت اعتماد به آمریکا رعایت نشد و به همین جهت آقای دکتر ولایتی که تا این اواخر مؤید برجام بودند، دادشان در آمد. حالا هم در مورد خروج از برجام، نظام در حال تأمل و تفکر است که آیا غرب حاضر است جبران خساراتی را که آمریکا بر شرکتها وارد میکند، بدهد یا نه؟ آنچه هست فعلاً زمینه برای مانور جمهوری اسلامی با کمک روسیه و چین و تا حدّی اروپا فراهم است. ظاهراً نقش تاریخیِ انقلاب اسلامی در این صحنهها نیز دارد به ظهور میآید. موفق باشید
