باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فرشتگان که تکاملی نیست. و برای جنّ، مسیر عبودیت تا انتها باز است، هرچند ممکن است در این مسیر و در فنایِ خود، در مقایسه با انسانها به مراتب عالیهای دست نیابند، البته شاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در آن کتاب ملاحظه فرمودید خلقشدن، طلبِ ذاتی هر موجودی است و خداوند جواب آن طلب را میدهد. به همین جهت هم اگر بخواهید وجود را از انسانها بگیرید، آنها فرار میکنند و ناراحت میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روحی که دغدغهی تعالیِ به سوی حق را ندارد و از طرفی فشار زندگی تکنیکی او را آزار میدهد چارهای جز رعایت چنین توصیههایی ندارد! ولی این راهکارِ اصلی و بنیادین نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی است. بنده هم در عرایض خود نسبت به سه ماه مذکور همین مطلب از آن غزل را شاهد آوردم. آری! «سه ماه میّ خور و نُه ماه پارسایی کن». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم رفته در جریان نگاه آقای نصیری هستم. مصاحبهی ایشان و آقای علیزاده را هم دیدم. نگاه ایشان، نگاه یک شخص نیست، نگاه آنهایی است که در رابطه با شریعت الهی معتقد به تدبّر در متون دینی و تفکر نسبت به آنها نیستند. بیشتر عقل خود را تعطیل میکنند و به سوی دین میروند. و مخالفت ایشان با فلسفه و عرفان از این جنس است و حتماً چنین نتایجی را به همراه دارد خیلی شبیه توصیهای است که میگوید: «چراغ خرد خاموش کن». و عملاً نوعی بریدگی در مقابل تمدن غربی برای ایشان پیش آمده است، ولی با ادبیاتی که در آن ادبیات، حرفهای خوبی زده میشود که مثلاً ما نباید با مخالفان تندی میکردیم و یا تندی بکنیم. ولی این سخنان، با زیربنایی که امثال مقام معظم رهبری میگویند، فرق دارد. زیرا رهبری برای سعهی انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی چنین راهکاری دارند که لازم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همینطور است که متوجه شدهاید. ولی در هر حال، واقعیاتْ ماورای توهّمات است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید بعد از مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها و مطالعهی کتابهای «بدایة الحکمه» و نهایة الحکمه» و «اسفار» جناب صدرالمتألهین و سپس «فصوص الحکم» ابن عربی بتوان این راهِ بسی با برکت را طی کرد. موفق باشید
اسمه تعالی: سلام علیکم: آنجا که حجاب و عدم کمالی در میان است، به خدا برنمیگردد مگر علمِ به آن حجاب. که علمِ به حجاب، حجاب نیست علم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی سایت سه جلسه صحبت تحت عنوان «همدمیِ ربّ و عبد» هست. فکر میکنم شروع خوبی برای تفکر نسبت به آن حدیث شریف باشد. موفق باشید
بد نیست نظری به متن زیر هم بیندازید
معرفت نفس و مراحل رجوع به حقیقت در این تاریخ
باسمه تعالی
الف- در روبهروشدن با حقیقت و اُنس با آن، اولین قدم آن است که حقیقتِ وجودی خود را احساس نماییم که به آن «معرفت نفس» گویند. در معرفت نفس انسان با «وجود» در محدودهی خود، مأنوس خواهد بود و این اولین قدم در راستای درک حقیقت است به آن معنا که مییابد ادراک و مدرِک و مدرَک عین یکدیگرند و جز خود انسان نیست. در این رابطه اميرالمؤمنين (علیهالسلام) مى فرمايند: «لَا تَجْهَلْ نَفْسَكَ فَإِنَّ الْجَاهِلَ مَعْرِفَةَ نَفْسِهِ جَاهِلٌ بِكُلِّ شَىءٍ» (مصباح الشريعه، ترجمه عبدالرزاق گيلانى، ص 108) نسبت به نفس خود جاهل مباش زيرا هركس به خود جاهل باشد به هرچيزى جاهل است.
هر وقت حجابِ تعلق از چهرهی نفس برافکنده شود، چون نفس ناطقه در ذات خود وجودی است نوری؛ با درکِ خود عملاً گامی به سوی درک حقیقت برداشته است.
ب- انسان با درکِ وجودی خود «هستِ» خود را عین اتصال به هستِ مطلق یعنی حضرت ربّ العالمین مییابد و معنای هویت تعلقی خود برایش ظهور میکند. و در این رابطه از هستِ خود متوجهی مطلقِ وجود و سعهی وجودی حضرت ربّ العالمین در هستی میشود.
ج- در حدیث قدسی هست که حضرت ربّ العالمین میفرماید: «كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِيّاً فَأَحْبَبْتُ أَنْ اعْرَفَ فَخَلَقْتُ الخَلْقَ لِكَي اُعْرَف» (بحار، ج 84، ص 199) من گنج مخفی بودم، دوست داشتم شناخته شوم، پس خلق را خلق کردم برای آنکه شناخته شوم.
1- این حدیث حکایت از آن دارد که شناختهشدن حضرت ربّ به تو ای انسان مربوط است و او خود را در تو میشناساند و یک نوع همدمی بین «ربّ» و «مربوب» در میان است.
2- وقتی میفرماید: «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ* ارْجِعيإِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً* فَادْخُلي في عِبادي* وَ ادْخُلي جَنَّتي»[1] نفس، به پروردگارِ خاصّ خود برمیگردد، پروردگاری که درآن شخص متجلّی شده.
«فَادْخُلي في عِبادي» پس در بهشتی وارد شو که آن بهشت، جز تو نیست و در آن صورتِ الهی که در وجود تو نهان است، وارد خواهی شد. در آن صورتِ ازلیِ نهانی که در ظرف آن پروردگارت خویش را در تو و به واسطهی تو میشناسد. آن تصویری که تو باید آن را مشاهده کنی تا واقف شوی به اینکه: « مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ».
3- برای سالکی که در «خویشتنِ خویش» به پیوستگیِ بین خالق و مخلوق دست پیدا میکند، سُروری بس متعالی حاصل میشود که برای آنهایی که با تفکرِ انتزاعی و در ذیل آن، در شناخت خدا قرار دارند؛ پیش نمیآید.
ملاحظه میکنید که در «إرْجِعي إِلى رَبِّكِ » میفرماید به سوی پروردگار خود برگرد، و نه به حضرت «اللّه» که همهجا هست، هرچند که با رجوع به پروردگارت که ربّ العالمین است با باطنِ همهی عالم مرتبط میشوی.
4- انسان در حالت صفای عرفانی میتواند نظر پروردگار خود را به گوهرِ وجودیاش بیندازد تا خداوند از طریق او، خود را بنمایاند. و این رازِ «ربوبیت» و «مربوبیت» و یا همدمی «ربّ» و «مربوب» است. و اینکه انسان مییابد چگونه پروردگارش او را و وجود او را در برگرفته و تماماً در آغوش پروردگار است.
5- اگر تلاش شود تا خداوند دوست داشته باشد از طریق ما خود را نشان دهد، لطف خاصّی از طرف او به ما ارزانی میشود.
6- اگر دوستی با خدا به میان آمد، دوستی با خلقِ خدا معنای حقیقی خود را پیدا میکند. زیرا در آن صورت، انسانها خود را و بقیه را با چشمِ حقیقت مینگرند و جامعهی آرمانی که اسلام در این زمان مقابل ما قرار داده، محقق میشود. چرا که خلق خدا به نحوی آینههایی هستند که خدا خواسته است از طریق آنها، خود را بنمایاند.
7- بعد از بهدستآوردنِ معارف حقّهی الهی، باید به فکر آزادی از قید و بندهایی بود که مانع به میانآمدنِ انوار الهی از طریق ما میتواند باشد.
د- بعد از آنکه انسانها، خداوند را در آینهی مخلوقاتی به نام انسانها به تماشا نشستند و حضور خدا را در خود یافتند و به همدمیِ بین «ربّ» و «عبد» آگاهی یافتند، آماده میشوند تا حضور پروردگار را در آینهای وسیعتر و جامعتر بنگرند که آن، رؤیت حضرت ربّ العالمین است در «یوم اللّه»ها. و اینکه خداوند چگونه در بعضی از مراحل تاریخ با ظهور رخدادهایی خاص، شئونات مختلف خود را به میان میآورد به همان معنایی که فرمود: «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في شَأْن»(الرّحمن/ 29) یعنی او دارای شئون مختلفی است و در هر روز و روزگاری با شأنی خاص به صحنه میآید تا انسانها در تاریخِ خود، خدای خود را آنطور که در آن تاریخ ظهور کرده است، بشناسند و به جای ارتباط با خدای «غایب»، با خدای «حاضر» مؤانست داشته باشند و نیایش کنند، مثل نیایش شهداء در شبهای عملیات.
و در اینجا به همان معنایی که «ربّ»، عبد را در هویت فردیاش در بر گرفته، «ربّ» هویت تاریخیِ انسان را در بر میگیرد و انسان خود را در تاریخی که هست در آغوشِ پروردگارش مییابد و این، اوجِ همدمیِ «عبد» با «ربّ» است در ابعاد اجتماعی و زیستن با دیگران.
والسلام
[1] - سورهی فجر، آیات 27 تا آخر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود در این مسیرها، ورودِ خطرناکی است و بیشتر باید احتمال داد که جنّیان و شیاطین در میان هستند که از افکار و احوال شما نیز آگاهند ولی در انتها انسان را ناکام میگذارند. خوب است به کتاب «جایگاه جنّ و سیطان و جادوگر» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه متوجه شوید این عبادات به خودی خود کارساز نیستند، بلکه زمینهاند تا حضرت حق نظری به بندهاش بکند؛ ذُلّ عبودیت ظهور میکند و این بهترین نتیجه در عبادات است که انسان متوجه شود در مسیر قرب الهی تنها باید به خداوند امیدوار بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم تعداد انسانها چه اندازه بشود، بینهایت حساب میگردد! همانطور که در حرکت جوهری روشن شد، بحث بر سر آن است که هرگاه قوههای ذات عالمِ ماده به فعلیت رسید، عالَم، قیامت میشود و دیگر ما با عالَمِ دیگری روبهروئیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو انسان بسیار متفاوتاند، یکی افق زندگی خود را قرب إلی اللّه قرار میدهد و در ابدیت خود با پروردگار عالم مأنوس است که بینهایت نتیجه دارد. و دیگری کار خوب میکند تا زندگی راحت و روح آرامی داشته باشد، این آدم در ابدیت با پوچی و آتش روبهرو میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو خوب است. بعضاً این نذرها مفیدند به شرطی که عملی که برای ترک آن یا انجام آن نذر میکنیم، آنچنان شاق نباشد که به زحمت بیفتیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به شخصیتی که از ابن عباس سراغ داریم ایشان اهل این حرفها و این شهودها نیست. احتمالاً بعداً بنیالعباس برای قداستبخشیدن به سرسلسلهی خود این خبرها را ساختهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها باید مانع تهمت و دروغ شد وگرنه هرگز نباید مانع اظهار نظر و اظهار عقیده باشیم. ممیزیِ کتاب هم تنها به آن صورت قابل قبول است، وگرنه پس از مدتی جامعه از نظر اندیشه افول میکند زیرا رشد جامعه به تضارب آراء است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روایت داریم: «الف الف آدم قبل از آدمی که پدر ما باشد در عالَم خلق شده» و سیر بشری همچنان با پیامبران و تا ختم پیامبران ادامه یافته. ۲. به نظر بنده تذکر بیاشکال بود. آری! شاید بتوان بگوییم طب اسلامی از آن جهت که مطابق سنت طبیعیِ عالم به درمانِ انسانها میپردازد، طب سنتی به حساب میآید و از آن جهت که مبتنی بر روایات اسلامی است، طب اسلامی گفته میشود. میماند که آیا از روایات، درست استفاده میشود تا به پایِ اسلام بگذاریم؟ واللّه اعلم! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست سری به کتاب «زن آنگونه که باید باشد» که بر روی سایت هست بزنید و کتابهای آخری که تحت عنوان منابع مدّ نظر خوانندگان قرار دادهاند را هم بررسی بفرمایید تا ببینید کدام با ذوق جنابعالی میخواند. در این مورد، آقای دکتر بانکی تحقیقات خوبی داشتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است این موارد که میفرمایید قصهی «الغریق یتشبث بکلّ حشیش» است. سالهای قبل مکرر عرض شد که آقای نجفی در زمان وزارت آموزش و پرورش کارهایی در نفی ارزشهای دینی و انقلابی کردند که اگر آمریکا بر سر کار آمده بود، غیر از آن نمیکرد و فعلاً تقاص آن کارها را باید پس بدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حضوری مثل علم حصولی، قضایای دارای موضوع و محمول در میان نیست، بلکه موضوع، همان محمول است که به اصطلاح گفته میشود: «قیاساتها معها». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم جزوهی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست بتواند جواب سؤالات جنابعالی را بدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر به ما نفرمودهاند کسب روزی حلال، جهاد در راه خداوند است و مگر در ماه مبارک رمضان هر کار خوبی چندین برابر برکت ندارد. مطمئن باشید با همین روحیهی کسب روزی حلال آن وقتی که به خانه میآیید و در خواب عمیق خود فرصت هیچگونه شبزندهداری ندارید، ملائکة اللّه آن خواب را برای شما بهترین عبادات مینویسند. موفق باشید