باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مسلّم تنها راهِ قوتدادن به عقاید، فلسفه و عرفان نیست. ولی فراموش نکنیم که حوزهی فقه، اصول عملیه است نه نظردادن به آموختن یا نیاموختنِ فلسفه و عرفان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آنجایی که انسان دارای ابعاد مختلف است و همواره باید سیر به فعلیتدرآوردنِ جنبهی امکانیِ خود را ادامه دهد، نمیتوان گفت عمل ما مطابق نظرمان نیست بلکه باید متوجه بود وجوه مختلفی داریم که هر وجهی عمل خاصی را به صحنه میآورد. نکتهی اصلی سؤال که به قول شما گشودن مسیر سومی از طریق انقلاب اسلامی است؛ بسیار نکتهی مهمی است و بحث در مورد آن هم از حدّ یک سؤال و جواب بیرون است. همین اندازه بدانید که بعد از رنسانس بشری در کلّ عالم متولد شد که بیشتر معنای خود را در زندگی شهری دنبال میکرد و شهر به معنای جدیدش وارد تاریخ شد و امثال هگل بسیار متفکرانه در این مورد فکر کردند و طرح جامعهی مدنی به آن شکلِ خاصِ خود را به میان آوردند که از یک طرف جواب تمایل زندگی شهری را میداد و از طرف دیگر باورهای دینی امری شخصی و فردی میشد. زیرا از نظر هگل، دین توان جوابگویی به شرایط جدید و طرح نقشهی راه برای زندگیِ جدید نبود. و در این فضا است که انقلاب اسلامی به میان آمده است تا در تاریخ جدید که بشر معنای خود را در نوعِ دیگری از زندگی دنبال میکند؛ که دیگر زندگیِ قبیلهای نیست؛ آموزههای دینی را راهکارِ همین زندگی جمعی بداند و در این مورد ما باید به طور جدّی فکر کنیم. زیرا در مقابلمان سه نوع زندگی وجود دارد یا زندگی سکولار و شخصیکردنِ دین، چیزی که متفکران غربی بدان رسیدند. یا این نوع زندگی که فعلاً در آن قرار داریم که مسلّم بدترین نوعِ زندگی است و 200 سال است روشنفکران میخواهند ما را با غربیکردن از این مشکلات برهانند و موفق نمیشوند و یا نوعی از زندگی که حضرت امام روحاللّه «رضواناللّهتعالیعلیه» بر آن تأکید دارند که همان انقلاب اسلامی است و در تحقق آن هنوز ما خونِ دلِ لازم را نخوردهایم و به جدیّتِ ضرورت تحقق آن نرسیدهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قصهی فال قصهی یک اشاره است و بس. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی غیر حق در منظر ما اصالت پیدا کند، عملاً حق از منظر ما پوشیده میگردد و کفر به معنای آن است که حق را بپوشانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره اکثر گناهان به همین شکل وارد زندگی میشود. راهِ نجات آن است که مواظب فریبهای هوای نفس خود باشیم و همواره با آن مخالفت کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مزاحم بقیه میشوید، نباید ادامه دهید. لااقل باید سعی کنید مزاحم کسی نشوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سالهای قبل چنین فرمودند. فکر نمیکنم هنوز نظرشان این باشد زیرا حضور زنان، نهضتِ تمدنسازیِ اربعینی را به جامعیت میکشاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مؤسسهای با این خصوصیات نمیشناسم. سیر مطالعاتی سایت که از شرح «ده نکته» و سپس کتاب «از برهان تا عرفان» شروع میشود و بعد با شرح کتاب «معاد» ادامه مییابد، با توجه به این که ذوق حاکم در این مباحث، صدرایی است؛ فکر میکنم بد نباشد. موفق باشید
سلام علیکم خدا قوت و نصرت دهد غرض از مزاحمت این سئوال ۲۴۱۹۶, پرسش کننده محترم در مورد کلاس آموزشی فلسفه است می خواستم عرض کنم که ایشان می توانند به آدرس زیر مراجعه کنند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما وظیفهای داریم که هر روز بیشتر از دیروز باید نسبت به انقلاب اسلامی جدّیتر باشیم و مطمئن باشیم در این مسیر هراندازه دشمن نقشه بکشد، خنثی میگردد. ما هرچه ضربه میخوریم از درون است که متوجهی حقیقت انقلاب اسلامی نیستیم. آری! ما شیاطین را و نقشههای آنها را نمیبینیم. و قرآن در این مورد میفرماید: «إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ» (اعراف/27) ولی وقتی ما در مسیر خدایی قرار گیریم که او را و نقشههای او را میبیند و میداند، همهی کارهای شیاطین و دشمنان انقلاب خنثی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همینطور است که جنابعالی میفرمایید و ما چنین انتظاری از آقایان داریم. شاید آن بزرگان نظرشان آن است که باید در این موارد مثل مرحوم میرزای شیرازی حکم کرد و در حال حاضر حکم، به عهدهی ولیّ فقیه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در آن اسلامِ نوپا به این اختلافات دامن زده میشد، اسلامی نمیماند که علی «علیهالسلام» بماند! آقای دکتر شریعتی «رحمتاللّهعلیه» در کتاب «علی، مکتب، وحدت، عدالت» در این مورد نکات خوبی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معرفت نفس یک نوع تجربهی یقینی در جان انسان است و موجب میشود انسان با وسعت بیکرانهی خود آشنا گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «چهل حدیث» نکات دقیق عرفانی دارد که باید رفقا مقدمات آن را گذرانده باشند. پیشنهاد خود بنده آن است که با تفسیر سورهی حمد و کتاب «مصباح الهدایه» که بنده شرحی بر آن داشتهام، شروع کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده مباحث ایشان را تا حدّی دنبال میکردم. ضعفی که مخاطب خود را از فضای عبودیت خارج کند، ندیدم و شخصیتهایی را که ایشان متذکر میشوند حکیمانی هستند که دغدغهی اصلاح انسانها را در مقابل فرهنگ مدرنیته دارند 2- اطلاعی از جناب آقای گنجی ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت در آن روایت متذکر تعادل بین دنیا و آخرت میشوند که نه آنچنان به دنیا پشت کن که فکر کنی فردا میمیری، و نه آنچنان به آن توجه کن که آخرتت را فراموش کنی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این امور در اختیار ما نیست. کار ما انجام وظیفه است تا خدا هرطور خواست با بندهاش عمل کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیاحترامی و بیحرمتی به اهلالبیت«علیهمالسلام» به این نیست که ما از زندگی معمولی و امورات آن خارج شویم و عقد و ازدواج از لوازم زندگی است. آری! نباید با شادیهای افراطی در ماه محرم و صفر همراه باشد 2- هر اندازه انسان با اصول عقلی و شرعی آشنا باشد، به همان اندازه تحت تأثیر نظرات عرفی قرار نمیگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که به کتاب «بدایة الحکمه» از مرحوم علامه طباطبایی و یا به کتاب «از برهان تا عرفان» که بر روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم آیندهی انقلاب اسلامی به سوی تمدن اسلامی است و به مرور در حالِ تحقق است، هرچند با حجابها و تنگناهایی روبهروست که آنها را پشت سر میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخن درستی است که اگر بخواهیم تمدنی را به جای تمدن غربی مدّ نظرها قرار دهیم، باید پیشنهادهایی از جنس امروز و فردا داشته باشیم. ولی نباید این نکته را فراموش کرد که چرا متفکران بشر امروز اعم از غربی و یا غیر غربی با اینهمه دستاوردهایی که عقل غربی به صحنه آورده است میخواهند از غرب عبور کنند در حدّی که هابرماس مدرنیته را یک پروژهی ناتمام میداند. به نظر میرسد باید در این مورد به موضوع اومانیسم و محورقرارگرفتنِ انسان به جای خدا فکر کرد که حاصل آن فرهنگ سکولاریتهی غربی شد. از طرفی باید مواظب بود با چشم غربی، غرب را ننگریست وگرنه عقل تکنیکی که سراسر عقلِ معاش است، به جای حکمت و عقل قدسی مینشیند. چنانچه در روایت داریم: وقتی رسول خدا«صلواتاللّهعلیهواله» ملاحظه کردند عدهای مجنونی را اذیت میکنند و میگویند او دیوانه است و دیو یعنی شیطان در او حلول کرده است؛ حضرت فرمودند او بیمار است. حتماً در جریان پستمدرنیسم هستید که متفکران آن معتقدند مدرنیته را باید بازخوانی کرد. آیا آنها میخواهند بشریت را به قبل از دموکراسی برگردانند، یا معتقدند در ادامهی فرهنگ مدرنیته انسان از حیات قدسی خود محروم شده؟ بد نیست سری هم به کتابهای پستمدرنها اعم از رنهگنون و میشلفوکو و فریتیوفشوان و یا دکتر حسین نصر بزنید. احساس میشود که نتیجهی آن مطالعات، آن باشد که جای عقل غربی طوری تعیین شود که نحوهای از شیفتگی از غرب را به همراه نداشته باشد که نتیجهی آن تحقیر فکر و فرهنگِ خودی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی بسیار خوبی را مدّ نظر دارید. میماند که متوجهی آن روایات باشیم که ما را به عدم حرص نسبت به طلب رزق متذکر میشوند. به عنوان مثال میفرمایند: «قَالَ رَسُولُاللهِ (ص): «أَيُّهَاالنَّاسُ إِنَّ الرِّزْقَ مَقْسُومٌ لَنْ يَعْدُوَ امْرُؤٌ مَا قُسِّمَ لَهُ فَأَجْمِلُوا فِي الطَّلَبِ وَ إِنَّ الْعُمُرَ مَحْدُودٌ لَنْ يَتَجَاوَزَ أَحَدٌ مَا قُدِّرَ لَهُ فَبَادِرُوا قَبْلَ نَفَاذِ الْأَجَلِ وَ الْأَعْمَالِ الْمَحْصِيَّةِ».[1] رسول خدا (ص) مى فرمايند: اى مردم! رزق تقسيم شده است، هرگز انسان از آنچه برايش تقسيم شده بيشتر نمى يابد، پس در طلب رزق حريص نباشيد، كه عمر شما محدود است، پس قبل از اينكه اجل برسد و اعمال محاسبه شود به كار نيك مبادرت ورزيد. ملاحظه مى فرماييد كه رسول خدا (ص) پس از اينكه تذكر مى دهند رزق، مقسوم و قسمت شده است و بر اجمال در طلب رزق تأكيد مى كنند، ما را متوجه اصل مطلب در عرصه زندگى مى نمايند و مى فرمايند: عمر محدود است و پس از اين عمرِ محدود مائيم و ابديت ما و اعمالى كه براى قيامت خود انجام داده ايم، چگونه انسان بصير حاضر است در طلب رزق، خود را آنچنان مشغول كند كه از آبادى ابديت خود باز بماند! در حالى كه اصل زندگى ما ابديتِ ما است، و به واقع اگر از قيامت خود غافل شويم وَهم ما آنچنان قدرت مى گيرد كه همه زندگى ما را مشغول تهيه رزقِ بدن ما مى گرداند. موفق باشید
[1] - مستدرك الوسائل، ج 13، ص 29.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بعضی از مباحث فصوص ایشان را که شنیدم، متوجه توانایی ایشان در این امر شدم. فکر میکنم در مورد شرح منظومه هم چنین توانایی را داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل سالم متوجه محدودیتهای خود میباشد و نیز متوجه برتریِ وَحی الهی نیز هست و از آن به بعد، خود را به وَحی میسپارد و نیز میفهمد که وَحیِ الهی را کاملاً نخواهد درک کند زیرا وحی الهی نور است و هرکس به اندازهای که از «خود» فانی شود، به آن نور منوّر میگردد. موفق باشید
بسمه تعالي. سلام علیکم: آنچه كه انسان را به عاليترين مقام كه عبوديت هست ميرساند ورود در جادهي عبوديت است حال هرچه پيش آمد آنچه سخت است صبر بر عبوديت است و اين است آن كورهاي كه انسان را ذوب ميكند و خالص مينمايد در هر شرايطي كه هستيد سعي كنيد فقط بندهي خدا باشيد تا خداوند بهترين گشايشها را در مقابل شما قرار دهد. موفق باشيد
