باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند تجاوز در حرم امن الهی را حرام دانست تا کسی به کس دیگر حتی به حیوان و گیاه آسیبی نرساند و از این طریق افراد امتحان شوند، که چه کسی حقیقتاً رعایت حکم الهی را میکند و چه کسی مثل آل سعود رعایت حکم الهی را نمینماید و معلوم میشود ظالم است. در این مورد عرایضی در جواب سؤال شمارهی 13396 شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی سخن بارکلی باید تأمل کرد. حرف سادهای نیست از آن جهت که متوجه شده است آنچه از اشیاء خارج در ذهن ما است نمیتواند معلولِ پدیدههای خارج از ذهن باشد زیرا معلول، باید از علتیِ برتر بهوجود آید. در حالیکه معلومات ذهنی ما از جنس علماند و پدیدههای خارجی از جنس ماده. جناب صدرالمتألهین این مشکل را اینطور حل کرده است که معلول خارجی معّداتی هستند که نفس ناطقهی انسان آماده شود و صورتی متناسب با شیئ خارجی را با ارتباطی که با «واهب الصور» پیدا میکند در خود إبداع نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچکس در سلوک، مستغنی از اساتیدی که افق عبادات را در مقابلش بگشایند نیست. بحث بر سر آن است که در این تاریخ با حضور سیرهی امثال قاضی طباطبایی و شاهآبادی «رحمتاللّهعلیهما» که منجر به شخصیت سلوکی حضرت امام شد؛ افقِ سلوکی تا حدّی روشن است و در این رابطه آیت اللّه بهجت میفرمایند: علم تو استاد توست. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه مباحث مطرحشده در کتابها عموماً مباحث زیربنایی و عقیدتی میباشد؛ به روزشدن از این جهت معنا نمیدهد. میماند که بعضاً یک موضوع که به طور اجمال گفته شده است، در کتاب بعدی به تفصیل مطرح میشود. بدین لحاظ شاید بتوان گفت هیچکدام از کتابها ویرایش به معنای تجدید نظر در موضوعاتش نمیشود. توصیهی بنده آن است که با همان سیر مطالعاتی روی سایت همراهی کنید و در کنار آن، در مباحث قرآنی به روز باشید. حال که سورهی مائده شروع شده است صوت بحث را هر هفته دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در روایت داریم که «رحم» در عرش جای دارد و عنایت داشته باشید 2- شرط جاریشدن صیغه، «إنشاء» است و نه «إخبار». یعنی باید وقتی جملهی «زوّجْتُ» گفته میشود، ارادهی تحقق آن در میان باشد. البته اگر کسی ازدواج نکند چنین چیزی بین او و دیگری برقرار نمیشود ولی ارتباط او با خدا جای خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما در شرايط تاريخى سخت آن زمان انتظار نداريم مورخينِ اهل سنت آنچه را كه نسبت به فاطمه عليهاالسلام واقع شده بالصراحه بنويسند، ولى به همان اندازه ناقص هم كه اشاره كرده اند خواننده را متوجه اصل قضيه مى نمايد. به عنوان مثال: ابن ابى الحديد در ج 1 ص 134 و ج 2 ص 19 شرح نهج البلاغه پس از ذكر سند مى گويد: ابابكر به دنبال على فرستاد و از او بيعت خواست و على بيعت نكرد، و با عمر شعله اى از آتش بود، فاطمه عمر را در درب خانه خود ديد و گفت: «يَابْنَالْخَطّاب! اتُراكَ مُحَرِّقاً عَلى بابى؟ قالَ نعم، و ذلك اقوى فيما جاءَ بِهِ ابُوكَ وَ جاءَ عَلِى فَبايَعَ» يعنى؛ اى پسر خطّاب! مى بينم كه مى خواهى خانه مرا آتش بزنى؟ گفت: و اين آتش زدن در آنچه پدر تو آورده است وارتر است، و على آمد و بيعت كرد. و نيز ابراهيم بن سعيد ثقفى با طرح سند روايت مى گويد: «واللهِ مَا بايِعَ عَلِى حَتّى رَآى الدُّخانَ قَدْ دَخَلَ بَيْتِه» يعنى؛ به خدا سوگند على بيعت نكرد مگر اينكه ديد دود داخل خانه شد (امام شناسى از آيت الله حسينى تهرانى ج 10 ص 395). و نيز عبدالفتّاح عبدالمقصود در ج 1 كتاب امام على عليه السلام ص 343 مى نويسد: فاطمه به سلمى گفت: «بستر مرا در وسط خانه بگستران» و در ادامه گفت: «در اين ساعت روح از بدنم مفارقت مى كند، شستشو كرده ام، ديگر كسى بازوى مرا برهنه نسازد».
2- نهتنها حضرت دختر خود را به خلیفهی دوم دادند حتی نام فرزندان خود را به نام خلفا گذاشتند تا فضا را آرام نمایند و شرایط برای حضور تاریخی علی «علیهالسلام» فراهم شود و انگیزهای برای مخالفت آنان نماند. زیرا در این تقابلها آنچه قربانی میشد اسلام بود و حضرت راضی به این امر نبودند. در این مورد خوب است به جزوهی «رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام» که بر روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان از نظر درجهی وجود در درجهی وجودیِ شدیدتری قرار دارد و همین امر موجب میشود که خصوصیات خاصی برای انسان پیش آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان وقتی با کثرات روبهرو میشود از یک طرف وجود را به علم حضوری میشناسد و از طرف دیگر متوجه میشود آنچه در مقابل اوست موجوداتی هستند که وجود دارند. لذا نتیجه میگیرند که اینها «هستهایی» هستند که موجودند به محدودیتِ پرتقال و زمین و آسمان. و این یعنی انتزاعِ ماهیت از وجود با نظر به محدودیت ماهیات. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه غیر از حق است، حجابهای ظهور حقاند. شمر«لعنةاللّهعلیه» و حرکاتش از نظر تشریع، حجابهای ظهور حقاند هرچند «و ما تسقط من ورقة الاّ یعلمها». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: طرح بسیار خوبی است مگر اینکه کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» و «صلوات» به عنوان سیر مطالعاتی معرفتی نیاز نیست دنبال کنید. کتاب «فرزندم» به عنوان دستورالعمل حضرت به امام حسن«علیهالسلام» کتاب سلوکی بسیار ارزشمندی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود خداوند فرموده است «توّاب» است. لذا دلیل ندارد که ما وقتی از سر صدق به گناهانی که شریعت الهی متذکر شده است، پشت کرده باشیم، حضرت توّاب به ما نظر نیندازد؟! گفت: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر سیر مطالعاتی مطرح بر روی سایت را دنبال کنید به خودیِ خود قوت تفکر جهت جوابگویی به سؤالاتتان را بگیرید. در ضمن بنده در رابطه با نظریهی تکامل در جلسهی اول و دوم بحث سورهی سجده، عرایضی داشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون قوانیناند و اگر ثابت نباشند که به آنها قوانین نمیگویند. اگر متوجه قاعدهمندبودن آنها شوند نام قانون یا اصل بر آن میگذارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف آن مرحوم حرف درستی است. در رابطه با ظنّ مذموم به جواب سؤال شمارهی ۲۷۰۴۶ رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اختیار مربوط به موجودی است که دارای چند امکان باشد «إمّا شاکراً و إمّا کفوراً» میتواند هم کفر بورزد و هم شاکر باشد و این در حوزهی انسان و جنّ معنا دارد و برای فرشتگان که مقام معلوم دارند، اختیار معنا ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با کشیک نفسکشیدن و تأمل در آنچه یافتهایم، آرامآرام از درون ما آنچه گفتنی است، ظهور میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز با شما همنظر هستم. و در جواب آنهایی که میگویند چرا بعضیها بدون رعایت تقوا به این علوم مدرن رسیدند؛ باید گفت ولی به جهت عدم تقوا، نهتنها از آن علوم بهرهی حقیقی نبردند، بلکه جهان را نیز به آتش کشیدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «برهان صدیقین» روشن میشود که علم خداوند به ذات خود عینِ علم اوست به همهی مخلوقات، زیرا وجود همهی مخلوقات، از تجلیات وجود خداوند است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. موضوع «اعیان ثابته» موضوع مهمی است. به نظر بنده خوب است در این مورد سری به آرشیو سؤالات بزنید. در فصّ شیثی که اخیراً بحث شد تا حدّی به موضوع پرداخته شد. بالاخره باید از خود سؤال کنیم خداوند بر چه مبنایی مخلوقات را خلق میکند؟ ۲. به نظرم نکتهی درستی است که انسان در مسیر ولایت طاغوت یا ولایت الهی باید خودش تصمیم بگیرد ۳. حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در شرح کتاب «جنود عقل و جهل»، جهل را از امورِ عدمی میدانند که به تبعِ عدمِ عقل معنا دارد. پس همان سخن شما درست است. آری! علمِ به جهل، به اعتبارِ علمبودنش، امری است وجودی به همان معنای علمِ به عدمِ ملکه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» برای همه حتی برای امام زمان «عجلاللّهتعالیفرجه» حجتاند. زیرا حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» افقی را در مقابل انسان میگشایند که تفصیلی است از اجمالی که هرکس در وجه یمینی خود در خود دارد. آری! هرکس به اندازهای که خود را میشناسد تفصیل خود را در حضرت امام حسین «علیهالسلام» مییابد و در این مورد حضرت حجت «علیهالسلام» در اوج میباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمود: «گرچه بهشتاش نه به کوشش دهند / آنقدر ای دل که توانی بکوش». به رحمت واسعهی خدا نظر داشته باشید و در حدّ امکان خود عمل کنید. موفق باشید
