بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28235
متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد: با تشکر از اینکه مناظره را با اینکه بسیار سرتان شلوغ است گوش دادید. و شکر خدا این مناظره بابی شد که بعضی ها مبحث معاد را جدی بگیرند به دنبال ظن و گمان نروند، بلکه بروند به دنبال استدلال و تفکر محکم و مشاهدات معصوم (ع) لذا بحمدلله رفتار آقایون رفیعی و سرلک ، بعنوان پدری مهربان که متذکر اشتباهات فرزندش می‌شود ، بسیار راهگشا بود ، بنظرم هم برای آقای آقامیری و هم برای مخاطبین که خود آقای آقا میری طی کلیپی بعد از مناظره ، گفتند : آقای دکتر رفیعی با من مثل پدر رفتار کرد و گرنه اگر می‌خواستند به راحتی زبان مرا می‌بستند! کلیپش برایتان ارسال گردید. خدا به توفیقاتشان بیفزاید. آقای سرلک و آقای رفیعی را و خداوند باب تفکری برای آقای آقامیری باز کند ان شاءالله که خوشحال می‌شویم ایشان هم با تفکر مرحوم علامه طباطبایی مانوس گردند ، که آنطور که معلوم است ارادت هم دارند به علامه. و ای کاش این چنین گفتگو هایی بیشتر می‌بود. بنده باورم نمی‌شد ، به خود بنده ۷ نفر پیام دادند : تازه فهمیدیم که چرا می‌گفتید مبنا ندارد این حرفها، با این که بنده برای برخی ساعتها توضیح داده بودم ، ولی اثر این جلسه بیشتر بود! ای کاش به حرف مقام معظم رهبری گوش می‌دادیم برای کرسی های آزاداندیشی ، که یکی از آثارش این است که دیگر کسی نمی‌تواند حرف بی مبنا بزند. سوالی هم داشتم : آیا بنظر شما رفتار عده ای که بجای نقد فضا را می‌برند به سمت فحش و لعن و نفرین آقای آقامیری ، بهتر است چگونه مواجهه ای داشته باشند با حرف غلط و احیانا حرف درست ایشان؟ اساسا رفتار اسلامی با چنین اشخاصی چگونه باشد؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه انقلاب اسلامی در شرایطی است که می‌تواند از طریق گفتگو افق‌هایی را در مقابل مخاطب خود بگشاید که اگر طرف مقابل معاند نباشد نمی‌تواند آن تذکرات و اشارات را نادیده بگیرد. به همین جهت در جزوه‌ی «ما و آینده‌ی انقلاب اسلامی» مؤکداً عرض شد ما در شرایط گفتگو قرار داریم نه در شرایط تحکم و محکوم‌کردن. و ملاحظه فرمودید که جناب آقای آقامیری هم متذکر این امر شدند و انصاف را نیز نسبت به آقای دکتر رفیعی رعایت کردند. موفق باشید

25132
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام: خدا قوت. کتاب ده نکته از معرفت نفس و فایل های صوتی مربوطه را به تازگی تموم کردم. سوالاتی برام پیش اومده که مختصرا از محضرتون می پرسم: ۱. به عقیده شما، مجردات (از جمله فرشتگان) همه جا حضور دارند و فرای مکان و زمان هستند. از طرفی در برخی روایات اومده که فرشتگاه در مجالس امام حسین حضور دارند و آنها هم عزادار هستند. یا اینکه گفته میشه فرشتگاه در مجالس لهو و لعب حضور ندارند. خب جمله دوم با این واقعیت که مجردات همه جا حضور دارند و منحصر و محدود به مکان و زمان نیستند، تناقض داره. اگه فرشته مجرده، پس همه جا حضور داره، چه مجلس گناه چه مجلس غیرگناه. چطور این تناقض قابل رفعه؟ ۲. در احوالات علامه طباطبایی اومده که روزی همسرشون، ایشون را در اتاق مشغول خواندن نماز می بینه، همون موقع از اتاق میاد بیرون و میره توی حیاط، می بینه علامه مشغول قدم زدن در حیاط هستش. با توجه به نکات ده گانه کتاب معرفت نفس، این اتفاق چطور قابل هضمه؟ منِ انسان میتونه در یک لحظه، در هزاران مکان، بلکه تمام عالم ماده حضور داشته باشه، چرا که مجرد از مکان و زمانه، ولی مگه میشه تن انسان در یک زمان، در دو مکان متفاوت باشه؟ پیشاپیش متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حضور فرشتگان به معنای وجود مکانی آن‌ها غیر از توجه خاصی است که به جایی و یا به شخصی دارند. ۲. انسان‌های بزرگ می‌توانند برای خود بدن‌های متعدد خلق کنند. البته بنده نمی‌دانم چنین توانایی در مورد علامه طباطبایی واقعیت دارد یا نه! ولی در مورد امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» داریم که در یک زمان در ۴۰ مکان حاضر بودند. موفق باشید

23866
متن پرسش
سلام استاد گرامی و بزرگوار وقتتون بخیر: ان شاءالله که سلامت هستین، استاد بعضی از خیالات خیلی بنده رو آزار میده، چه جوری میتونیم بطور عملی به توهمات خودمون میدون ندیم و ازش تاثیر نپذیریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «آب گِل خواهد که بر دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد». تا سیر به سوی دریا نداشته باشید که معلوم نمی‌شود چه تعلقاتی دارید! این خیالات که سراغ انسان می‌آید نشانه‌ی آن است که حرکتی صورت گرفته است. بفرمایید حالا اولِ کار است، باید فکری برای تک‌تکِ این خیالات کرد. هر اندازه انسان کار را برای خدا شروع کند و ادامه دهد، آن خیالات تبدیل به نور إلی اللّه می‌شود. موفق باشید 

23475

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام پدر و استاد عزیز و بزرگوار: استاد در خیلی از فرمایشاتتون اشاره کردین به در صحنه بودن قلب و نقش سازنده و موثر قلب در قرب و در کتاب ادب خیال،عقل و قلب هم توصیه فرمودین که: باید وارد عالم عشق الهی شد. استاد کاش مبحثی جدا و مستقلا در مورد سیر قلبی می بود، بنده خودم واقعا در این مورد ابهام دارم و همه زوایای اون خیلی برام روشن نیست، خیلی دوست دارم در این زمینه که شما فرمودین پیش برم اما اطلاعات و معرفتم ناقص هستش و بیشتر بصورت کلی به این مبحث اشاره شده تا با جزئیات مرتبط. تشکر از همه زحمات بی دریغتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله‌ی ساده‌ای نیست. فکر می‌کنم با مباحث «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» همراه با شرح صوتی آن‌ها بتوانید جلو بروید. موفق باشید

21742

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: با توجه مطالبی که در کتاب های «ماه رجب ماه یگانه شدن با خدا» و کتاب «اسما الهی دریچه ورود به عالم معنا» بیان نمودید و در مورد این ماه رجب که فرمودید خداوند با اسما خود حضور خاص پیدا می کند. آیا دعاهای جوشن کبیر و دعای سحر می تواند دعاهای با برکتی در این ماه باشد. در صورتی که با شرایط مراقبه که فرمودید خوانده شوند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً برکت خود را دارد ولی از دعاهای مخصوص ماه رجب و اذکار مربوطه غافل نشوید. موفق باشید

21365
متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده: از آنجا که در حوزه اندیشه به وحدت وجود رسیدم در حیطه عرفان عملی نیز کتابی از دکتر یثربی می خواندم به نظر رسید بسیاری از مراحل را تجربه کردم البته به صورت حال نه مقام. 1. چگونه است که بدون استاد و مطالعات عمیق با چند کتاب این مدارج طی شده آخر مگر نباید پس از مکاشفات و کشف و شهود ها و سالها ریاضت رسید من که هنوز از برخی گناهان دست نکشیدم چه رسد به رفع حجب ظلمانی و نورانی نکند دچار توهم هستم؟ 2. این حال چگونه به مقام مبدل می شود؟ 3. سر افاضه این حال به موجود ناقص و گنهکاری چون من چیست؟ 4. مشکل تبدل حالات را چه باید کرد؟ بعضا که جنود شیطانی غلبه کنند هیچ شوقی به کمال که ندارم هیچ آتش عناد هم شعله ور می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- رسیدن به مفهوم وحدت، غیر از رسیدن به حضوری است که وحدتِ شخصیه احساس شود 2- با رویکرد قلبی به موضوعات 3- به قول حافظ: «چه عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها»  4- تداوم در ذکر. موفق باشید

20651
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید: در مورد برهان حرکت جوهری که می‌فرمایید زمان با ماده است، در سوره اعراف، آیه ۵۴ که می‌فرماید زمین و آسمان را در شش روز آفریدییم. لطفاً توضیح دهید. با تشکر و عرض قدر‌دانی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم آن شش روز از شش روزهای عادی نیست. زیرا روزهای عادی با بودنِ زمین و خورشید شکل می‌گیرد. آری! در شش مرحله تجلیات الهی جهت تحقق زمین و آسمانی که غیر مجردند ظهور کرده و این تقدّم و تأخر نسبت به عالم ماده، حالتی بعد از حالتی یا خلقی بعد از خلقی است هرچند که نسبت به حضرت حق با یک اراده همراه باشد، به همان معنایی که فرمود: «وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» امر و ایجاد ما، یک امر واحدی است مثل یک چشم برهم‌زدن. موفق باشید

20392
متن پرسش
با سلام: در مورد «خود» انسان گفته می شود که از ماهیت مبراست و فقط هستی دارد. آیا وجودی که از ماهیت مبراست و هستی محض است، همان وجود مطلق نیست؟ یعنی «خود» انسان کمال مطلق است؟ پس نقایص وجودی ما از کجاست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «وجود» در عین تشکیکی‌بودن از ماهیت مبراست چه وجودِ نازله باشد و چه وجود عالیه. موفق باشید

19958

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: شما فرمودین که حرکت، پایین ترین مرتبه وجوده، اما نمیتونیم شدت و ضعف براش قائل بشیم و مثال آب رو زدید که ترتر نداریم چون ذاتا عین تریه. ولی یه مشکلی در تصور من از فرموده شما پیش اومده و اون اینه که اگر پایین ترین مرتبه وجود همون حرکته و آب و همه مواد ظهور اون حرکت اند، پس باید براش شدت و ضعف قائل بشیم؟ لطفا در تصور صحیح از این بحث کمک کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عین حرکت که شدت و ضعف برنمی‌دارد، مثل عین تری و مثل عین وجود. موفق باشید

19953

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اگر حرکت رو مرتبه‌ای از وجود میدونیم، پس باید براش شدت و ضعف قائل بشیم، اگر اینطوره، شدت و ضعف حرکت در چیه؟ یعنی وقتی میگیم حرکت شدید شده، شدت اینجا به چه معنیه؟ میتونیم تشدید شتاب رو در نظر بگیریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این روشن است که عالَم ماده یکی از مراتب وجود است که عین حرکت است، دیگر عین حرکت که شدت و ضعف برنمی‌دارد! مگر بحث مراتب وجود در «برهان صدیقین» کار نشده است؟! موفق باشید

19265
متن پرسش
سلام: اگر در نماز جماعت قرار باشد به طور کامل در محضر حق باشیم پس کی متوجه زمان رکوع و سجود امام و یا عقب و جلو نیوفتادن از امام باشیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در محضر حق‌بودن، با توجه به تکلیفی که خداوند بر ما فرموده، شکل می‌گیرد. لذا چون همان خدا که محبوب ما است، امر به رکوع کرده است در مقابل او، به رکوع می‌رویم و از امام جماعت پیروی می‌کنیم. ولی در آن حالت هم پیشِ خودمان هستیم نه پیش حمد و سوره‌ی امام جماعت. مگر شما در نماز جماعت ظهر و عصر امام جماعت که حمد و سوره‌ی او را نمی‌شنوید، کجا هستید؟!!! موفق باشید

19238
متن پرسش
با سلام: در خصوص فنای در ذات غیب الغیوبی نظر شما را در سوالات متعدد دوستان مشاهده کردم. که جنابعالی معتقد هستید که مراتب فنا در نهایت به فنای در ذات عیب الغیوبی منتهی می شود. حالا 4 سوال برایم هست. 1. آیا در این مقام امکان این هست که گفته شود مثلا مولا علی در مقام فناء، خود خداوند است؟ و علی و ذات حق یکی است؟ 2. این که در این مقام هیچ چیز احساس نمی شود جز ذات حق، آیا این بدان معنا است که تعینات هم اصلا دیده نمی شود و فقط ذات حق احساس می شود؟ و یا اینکه تعینات و محدوده ها دیده می شود اما هیچ گونه استقلالی به تعینات داده نمی شود؟ چون در یکی از فرمایشات فرمودید این که در فنا کثرات دیده شود حق خلق ادا شده و اینکه استقلالی برایشان نبینیم و وحدت را غالب ببینیم حق حق داده شده. 3. پاسخ شما به هر کدام از دو وجه بالا باشد آیا در نهایی ترین حال عارف کثرات ولو به نحوه کاملا غیر مستقل مشهود است یا خیر؟ 4. یه نظر می آید در فنای در ذات جایی برای سخن راندن از بقای عین ثابت نباشد چون عین ثابت در مقام واحدیت مطرح می شود. این طور نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سالک در فنای ذات، خود را به نور حق احساس می‌کند و از منیّت خود فانی می‌شود و نه از احساس خود. و هرگز در این حالت برای عبد این احساس پیش نمی‌آید که او خدا است. و در این رابطه است که همه‌ی مخلوقات را محل تجلی انوار الهی می‌یابد و از این جهت حقِ خلق نیز ادا شده و عین ثابته‌ی هر مخلوقی را نیز محلِ تجلی انوار الهی می‌بیند. خوب است که در این مورد به جواب سؤال شماره‌ی 19156 رجوع فرمایید. موفق باشید

18495
متن پرسش
سلام علیکم: بنده چند روزی است که به لطف خدا و توصیه حضرت عالی شروع به مطالعه کتاب ارزشمند «ده نکته در معرفت النفس» کرده ام. اما سوالاتی برایم پیش آمده است که از محضرتان می پرسم و قبل از آن برداشتی را که داشته ام می نویسم تا اگر اشتباه است تصحیح بفرمایید. البته در صورتی که وقت گیر است خود را به زحمت نیندازید. برداشت از اولین بند مقدمه: برای این که یاد بگیریم از معلوم مرده (که مفاهیم ذهنی اند) به معلوم زنده (که ارتباط با واقعیت و وجود و هستی است) برسیم یکی از روش ها معرفت النفس است. به این صورت که به ما یاد می دهد که چگونه به خودمان و خود واقعی مان نظز کنیم (یعنی آن را حس کنیم) و ما را از منحصر بودن در مفهوم ذهنی انسان و مفهوم خود عبور دهد و خود ما را به ما نشان دهد. (البته نشان دادنی که از جنس دیدن غیر محسوسات است و آن مثلا چیزی مثل حس کردن است یا ... که نمی دانم دقیق چیست.) و اگر کسی این روش را یاد بگیرد می تواند در مورد بقیه مفاهیم ورای حس نیز همین کار را انجام دهد و با موجودات غیر مادی ارتباط برقرار کند و به آن ها نظر کند و از این راه خدا را ملا قات کند. و راه این که به چنین معرفتی از نفس برسیم این است که از حجاب بدن و زمان و مکان به در آییم. اما سوالات: 1. این نظر کردن به خود یعنی چه؟ این همان حس کردن خود است یا برداشتی است که از خود داریم یا چیز دیگری است؟ 2. حس از خود را که همه بدون خواندن معرفت النفس هم از خود دارند چه چیز بالاتری قرار است پیدا کنیم؟ و اگر این حس از خود و نظر کردن به خود به درد ما می خورد که همه ما حداقل اجمالا آن را داریم پس باید بتوانیم با بقیه امور غیر مادی هم این گونه ارتباط برقرار کنیم؟ 3. آیا اگر کسی توانست به خود نظر کند می تواند به بقیه موجودات غیر مادی هم نظر کند، یا این که نیاز به سلوک معنوی دارد؟ (آیا این سلوک فکری کفایت میکند یا یا به سلوک معنوی نیز نیاز دارد؟) 4. چه ارتباطی وجود دارد بین نظر به خود و این که باید خود را عاری از بدن و ... ببینیم، اگر دیدن خود مطرح است به هر حال آن هم نوعی دیدن خود محسوب می شود؟ 5. چه ارتباطی وجود دارد بین خود حقیقی را دیدن و عبور از ماهیت و رسیدن به وجود، مگر خود حقیقی ما ماهیت نداد؟ (زیرا قاعدتا یا باید آن خود بدون ماهیت باشد، یا شاید هم خود این دیدن و مراحل آن ما را از ماهیات عبور می دهد و اگر این است چگونه؟) 6. چرا ارتباط برقرار کردن با خود راحت تر از ارتباط برقرار کردن با دیگر موجودات غیر مادی است؟ 7. چگونه می توان خود را مطالعه کرد؟ آیا این باز همان فکر کردن نیست؟ با تشکر فراوان از بذل توجهتان و ممنون از محبتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همان حس‌کردن است ولی حسی معنوی 2- آگاهی بر این موضوع به خودی خود موجب تفکر می‌گردد 3- به خودی خود انسان از طریق دریچه‌ی خود، با سایر موجودات ارتباط وجودی پیدا می‌کند و معرفت نفس دریچه‌ی چنین رجوعی به موجودات است 4- ولی دیدن بُعد مجرد خود 5- معرفت نفس نگاه وجودی به خود را سبب می‌شود، نه نگاه ماهیتی را 6- زیرا بدون حجاب با خودمان می‌توانیم مرتبط شویم 7- خیر، چون بحث احساسِ خود است و نه فکرکردن به خود 8- در قسمت آرشیو سؤالات سایت، در عنوان «معرفت نفس» سؤالاتی شده است که می‌تواند برای جنابعالی مفید باشد. در ضمن سعی کنید ده جلسه شرح صوتیِ کتاب را تا آخر دنبال کنید تا إن‌شاءاللّه نسبت به موضوع در یک جمع‌بندی قر ار گیرید. موفق باشید    

18265
متن پرسش
سلام استاد: در قرآن یک بحثی هست درباره السابقون و اینکه سبقت بگیرید، این سبقت گرفتن از خود نازل و رسیدن به خود عالی است یا سبقت از مومنان؟ در صورت دوم یک نوع قیاس به وجود نمیاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «سابقون» یعنی کسانی که در مقابل کارهای خوب در انجام بالاترین آن‌ها سبقت می‌گیرند. موفق باشید

16549
متن پرسش
استاد بزرگوار دلیل اینکه به سوال 16472 و 16520 که بنده فرستاده بودم جواب ندادید چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکال در آدرس الکترونیکی جنابعالی است. سؤالات مذکور جواب داده شده است. موفق باشید

15974
متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب مفاتیح الجنان فراوان برخورد کردم با اعمالی که به اشکال مختلف توصیه شوده مثل تعقیبات نمازها، اعمال ایام و مکانهای خاص که وعده های مشخص دنیوی و نقدی در پی انجام آنها از جانب امام داده شده، مثلا غسل شب اول ماه رمضان که وعده شده خارش به بدن نمی رسد تا رمضان سال آینده انجام می شود تکرار می شود که شرایط رعایت شود از قبیل حلال بودن آب غسل نیت و...... مکرر انجام دادم این اعمال را و هر بار هیچ کدام از نتایج را ندیدم و وعده ها محقق نشد گرچه تحقق آنها اصل مطلوب من نبوده و در طلب حوایجی بسیار فراتر از اینها آن اعمال را انجام دادم لکن این سوء ظن ایجاد شده که از کجا معلوم اثار اخروی و معنوی هم مثل این وعده ها محقق نشود از این دست روایات فراوان دیدم که نه در صحیح بودن آنها جای شک هست و از طرفی در مفاتیح فراوان هست که من تقریبا همه را انجام داده و هیچ یک از نتایج وعده داده شده حاصل نشد. خواستم به نقص عملم تلقی کنم توجیه شدنی نبود. دقت و تکرار هر روزه و هر ساله آنها، دقت و طلب صحیح آن اعمال و انجام آنها پس از اعمالی که ذکر شده. شما پس از انجام این عمل کلیه گناهان گذشته و آینده تان آمرزیده است چونان روزی که از مادر متولد شده ایم و مانعی برای قبولی عمل نیست انجام شده قبلا با اشتیاق و قوه فوق العاده ای مقید به انجام کامل تعقیبات احیای شبهای جمعه و انجام اعمال آن اعمال وارده در ایام خاص بودم بدون خستگی و تردید ولی کم کم تردید و سوء ظن ناشی از عدم تحقق وعده های فوری و نقد مرا بی اعتماد نسبت به کل ادعیه و روایات و صحت این کلمات و به بن بست و سوءظن نسبت به کلیه روایات و احادیث کشانده در جستجوها و طرح این مسئله با علما هم به پاسخ قانع کننده ای نرسیدم. لطفا در حل این مسئله در صورت امکان کمک کنید. امام نمی تواند خلف وعده کند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید اولاً: همان‌طور که در آخر آیه‌ی مربوط به روزه می‌فرماید: «لعلکم تتقون» یعنی به اندازه‌ای که در نیّت صادق باشیم و نیّت ما عمیق باشد، به تقوا حاصل می‌شویم؛ در سایر اعمال نیز قضیه از همین قرار است. ثانیاً: زمینه‌های روحانیِ خاصی که برای هر عملی نیاز است باید در ما فراهم باشد. ثالثاً: بعضی از این روایات، جنبه‌ی تأویلی دارد که مثلاً از وسوسه‌ها آزاد می‌شوید و این را با تأویل آزادشدن از خارش بدن مطرح می‌کند. رابعاً: در بسیاری از موارد وعده‌ها عملی شده است ولی ما متوجه نیستیم. به قول فیض کاشانی: گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی/ گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی». موفق باشید

15676
متن پرسش
بر فرض انجام توبه نصوح و قبولی آن از سوی خداوند، آیا اثرات ظلمانی گناه بر نفس باقی می ماند؟ چگونه می توان این اثرات را از بین برد؟ خیلی از بزرگان می گویند این نفس هیچگاه مانند اول نمی شود و مثال کاغذ و مداد و پاک کن را می زنند که شاید صفحه نفس را با پاک کن توبه پاک کردید ولی اثر مداد گناه باقی خواهد ماند. آیا این مثال درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَه‏»؛ اگر کسی از گناهی توبه کرد، مثل آن است که آن گناه را نکرده است. پس نباید به این حرف‌ها توجه کرد. موفق باشید

15442
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد و حکیم فاضل همانطورکه مستحضرید رشد اخلاقی و علمی در برزخ برای برخی امکان پذیراست. لطفا تفاوت این رشد با رشد اخلاقی و علمی در دنیا را بیان کنید؟ این رشد برای چه کسانی امکان پذیراست؟ سپاس فراوان باسمه تعالی: سلام علیکم: در برزخ مثل دنیا، اراده‌ای جهت رشد و تعالی نیست، بلکه رفع حجاب است و روبه‌روشدن با ذات اراده‌ها و اعمالی که در دنیا داشته‌ایم. موفق باشید. سلام و احترام: حکیم فاضل، منظور حضرتعالی از ذات اراده ها در پاسخ فوق چیست؟ اراده انسان یا اراده خدا؟ جواب فوق متعلق به حضرتعالی است. سپاس فراوان باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل اراده‌ی انسان‌ها در برزخ و قیامت، هم‌چون سفره‌ی گسترده‌ای می‌شود که انسان‌ها می‌توانند از آن بهره گیرند. و رشد در برزخ و قیامت به معنایِ تفصیل آن اراده‌ها است، نه ایجاد اراده‌ای جدید. موفق باشید. سلام و احترام: حکیم عالیقدر آیا منظور حضرتعالی از جواب فوق این است که در برزخ انسان اراده و اختیاری ندارد و فقط اراده خدا حاکم است. ملاصدرا قایل به این است که در برزخ رشد به اراده خدا است نه انسان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی گفته می‌شود پس از سکرات، انسان اراده‌ای که بخواهد در مقابل دو وظیفه، یکی را انتخاب کند و انجام دهد را؛ ندارد به همان معنایی است که قرآن در توصیف قیامت می‌فرماید: «والامر یؤمئذ للّه». موفق باشید

14306
متن پرسش
با سلام: اگر مثلا یک میز از مکان و زمان برود در حالیکه هنوز میز است از نظر جا و زمان آیا مبرای از مکان و زمان است یا همه جا و همه زمانهاست. اینکه جوهر قایم به خود است را کمی توضیح می دهید. هدهد در داستان سلیمان نبی چگونه این مسایل مهم را بیان می کرد و آن دانشمندی که تخت بلقیس را آورد و علم کتاب داشت، منظور از علم کتاب چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- میز به عنوان یک پدیده‌ی معین زمان و مکان است معنا نمی‌دهد که از زمان و مکان خارج شود 2- بحث حرکت جوهری را با دقت دنبال بفرمایید تا معنای قائم‌بودنِ جوهر به خود، برایتان روشن شود 3- هدهد در مقام تکوینی خود مثل همه‌ی موجودات در مقام تسبیح الهی است منتها به نور حضرت سلیمان توانست آن را در عالم تشریع اظهار کند 4- در مورد «علمٌ من الکتاب» که حضرت آصف‌بن‌برخیا منوّر به آن بودند؛ علمی است حضوری که عین قدرت است و با مبانی عالم ارض مرتبط است. در این رابطه می‌توانید به عرایضی که در شرح آیه‌ی 40 سوره‌ی نمل شده، رجوع فرمایید. موفق باشید

14231
متن پرسش
سلام استاد: هشدارهایی که آیت الله قرهی درباره فتنه بزرگی که در پیش است بسیار هشدار داده اند و فتنه مجلسین و اتفاق بزرگی که قرار است اردیبهشت سال آینده می افتد و ....نظر شما چیست؟ چه باید کرد که فتنه در امان بود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ذیل سخنان رهبری انقلاب جلو رفت و جامعه‌ی خود را طوری تربیت نماییم که ملاک‌های ارزشی‌اش به‌جای آن‌که آمریکایی باشد؛ محمّدی گردد. موفق باشید

7577

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام خدمت مدیر سایت. حتی المقدور در این سایت یا سایت جدید تاریخ پاسخگویی به سوال را در پایان هر جواب بنویسید چون گاهی برای کاربران لازم می آید که برخی سوالات قدیمی را با توجه به شرایط مخصوصا سیاسیِ اون موقعِ جامعه دنبال کنند.متشکرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مسئول محترم سایت
7551
متن پرسش
سلام علیکم با توجه به اینکه زمان را با عالم ماده حساب میکنیم،عالم ماده قدیم است یا حادث؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: عالم ماده، قدیم زمانی و حادث ذاتی است. موفق باشید
23641

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی: سوالم را مختصر می پرسم اما معضل بزرگی است که در اطرافیانم می بینم و متاسفانه گاهی در خود نیز حس می کنم. چرا مردم حتی نسبت به نزدیکان خود اینقدر بی احساس شده اند؟ آنچه از عمق کلام و عملشان می شود به وضوح دید این است که نه کسی را دوست دارند و نه انگیزه محبت بلاعوض به کسی دارند؟ چاره و درمان این مشکل چیست؟ با تشکر از پاسخگویی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان محبت خداوند را در قلب خود رشد دهد، مظاهر الهی که انسان‌ها باشند را دوست می‌دارد و از آن‌هایی که دشمن خدا و مردم هستند تبری می‌جویند. موفق باشید

23419

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در شرح رساله الولایه در بحث اعتباریات چند سوال برایم پیش آمده: ۱) در جایی فرمودید که مالک و مملوک است که مالکیت را محقق می کند یعنی مالکیت اعتباری است که ریشه در دو حقیقت مالک و مملوک دارد همچنین رکوع و سجود است که نماز را محقق می کند. (یعنی نماز اعتباری است که ریشه در رکوع و سجود دارد) البته نتیجه داخل پرانتز را با توجه به قاعده گفته های خودتان گرفتم. در جایی دیگر گفتید که نماز اعتباری است که ریشه در دو حقیقت قبل از دنیا و بعد از دنیا دارد. الان اینجا تناقضی به وجود آمده: گفته اول فرمودید که حقیقت نماز رکوع و سجود است ولی در گفته دوم فرمودید که حقیقت نماز قبل و بعد از دنیاست. خواهش می کنم توضیح بفرمایید. ۲) آیا هر اعتباری ریشه در دو حقیقت دارد؟ مثلا نمی شود که ریشه در یک حقیقت یا سه حقیقت داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با نظر به خود نماز که حضرت ربّ العالمین آن را برای به ثمررساندن عبودیت انسان‌ها اعتبار کرده، رکوع و سجود است که نماز را نماز می‌کند و با این نظر، رکوع و سجودْ حقیقتِ نماز می‌شود ولی این موضوع، اعتباری‌بودنِ نماز را که مُعتبِر آن حضرت حق است، نفی نمی‌کند. ۲. اعتبارات قدسی ریشه در نفس‌الأمر یا حقیقت دارد حال حقیقت آن یکی باشد یا بیشتر، بستگی به نسبت آن دارد که به چه چیز نظر می‌کند. موفق باشید

21650

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: سوالی خدمت شریفتون داشتم. از سخن شما بر می آید که شما معتقد به سنی بودن «محی الدین بن عربی» هستید. مستند اینکه در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» در صفحه ۴۹ در پاراگراف آخر فرموده اید که: صحبت هایی که امروز برای شما عرض می کنم، تقریبا تمامی آن را محققین اهل سنت از جمله «محی الدین بن عربی» مورد توجه قرار داده و قبول دارد. دقیقا در جمله مذکور، ‌ابن عربی را از جمله علماء اهل سنت بیان کرده اید. لطفا با دلیل بفرمائید که نظرتان چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دلیل آن در همه‌ی کتاب‌های ایشان روشن است. می‌ماند که بنا به فرمایش آیت‌اللّه جوادی در شرح کتاب «فصوص‌الحکم» محی‌الدین از نظر فقهی، سنی و از جهت عقیدتی، شیعه است و علی «علیه‌السلام» را سرّ همه‌ی انبیاء می‌داند. موفق باشید

نمایش چاپی