باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً ملاحظه کردهاید که بنده در دیدگاه خود از جهت دیگری به تاریخی که توسط انقلاب اسلامی شروع شده، مینگرم و آن تاریخ، تاریخِ عبور از تنگناهایی است که استکبار جهانی و غربزدگان پیش آوردهاند. ولی «إنّ وعد اللّه حق». به هر حال این مشکلات، ریشه در تنگناهای تاریخی ما دارد و تنها با دلسوزیِ دلسوزانِ متدیّن این مشکلات رفع میشود و راهِ دیگری که غربزدهها مطرح میکنند با تاریخِ ما هماهنگی ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی حکما علوم تجربی را غیرِ یقینی میدانند. به گفتهی ابنسینا، علوم تجربی «ظنون متراکمه» است یعنی به هر حال ما تجربههای مکرری را انجام میدهیم و بر اساس قاعدهی «حکمالامثال فی ما یجوز و لا یجوز واحد» به بقیهی آنچه تجربه نکردهایم، سرایت میدهیم. آری! آن حکم، یقینی است، ولی تجربهی ما در هر حال بر اساس تکرارها بهدست آمده است و این فرق میکند با آن نوع یقین عقلی که با استدلال حاصل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای اهلالبیت شوم؛ آنها راهاند و مقصد خداست، باید با تعقل و با کسب معارف لازم حرکت کرد و آن عزیزان راهِ رسیدن به خدا را در مقابل ما میگشایند. آیا توسل جز آن است که از آنها کمک بگیریم که راهِ رسیدن به حقیقت را به ما نشان دهند وقتی که با معارف لازم، حقیقت را شناختهایم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده برداشت جنابعالی، برداشت درستی است. آری! ابتدا باید روحی که انقلاب اسلامی به عنوان نور خدا در این تاریخ از طریق حضرت امام آورده است را بشناسیم و این نیاز به سلوک دارد، ولی نظر به افقی که امام در سیره و سخن خود مدّ نظرها قرار دادهاند. حال که متوجهی روح تاریخی انقلاب شدیم در بستر آن نگاه، به هرکاری دست میزنیم، کارِ بیرون از تاریخ انجام ندادهایم. مثل نحوهی اعمالی که مقام معظم رهبری دارند. آری! میشود هم نظام پارلمانی داشت، هم نظام ریاستی داشت، ولی عمده آن است که جهتگیریها درست باشد، وگرنه هیچکدام از این نظامها به خودی خود نمیتواند مثمر ثمر گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «آشتی با خدا» در قسمت «چرا خدا ما را خلق کرد؟» شده است. ببین به کارت میاید جهت ورود به تفکر نسبت به این موضوع؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نه! بیشتر تصرف در خیال است طرف به کربلایی میرود که در خیال خود دارد 2- ظاهراً همینطور است 3- نه 4- در هرحال خوب نیست 5 و 6- به نظرم کار شما درست بود، زیرا ما باید بیشتر تشنهی معارف باشیم، نه تشنهی این نوع کارها 7- ذکر آیت اللکرسی 8- هرچه هست حتی اگر کرامت هم باشد، کارِ ما باید نظر به توحید الهی باشد. پیشنهاد بنده مطالعهی کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در خواب با «خودش» روبهروست که تردید معنا نمیدهد. ولی در بیداری با پدیدههای خارج از ذهن روبهرو میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ذکر کثیر، بیشتر به معنای آن است که انسان دائم در هر اموری متوجهی حضور حضرت حق باشد. آری! به ما فرمودهاند «سیّدالکلام» ذکرِ «لا إله إلاّ اللّه» است که آن به جای خود بسیار ارزشمند است و «سبحان اللّه» نیز جای خود را دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده ایشان را میشناسم و از کتابهای ایشان استفاده کردهام و به همین جهت عرض شد ایشان یکی از علمای ارزشمند جهان اسلام هستند. مشکل، مریدانِ افراطیاند که میخواهند ایشان را در حدّ یک قطب بنگرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فلسفهخواندن برای هرکسی مفید نیست، برای کسی مفید است که تفکر فلسفی دارد و موضوعات آن را بدون فشار و با علاقه بهراحتی درک میکند 2- اذکار عامی که در مفاتیح هست هر اندازه هم ذکر شود، مصداق ذکر کثیر است و إنشاءاللّه مفید است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤالات وسیعی است که برای جواب آن خوب است ابتدا کتاب «آشتی با خدا» را که بر روی سایت هست، مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده در همان سؤال اول آن بود که انتقادکردن از امثال دکتر داوری باید محفوظ باشد. ولی نقد و انتقاد غیر از تکفیر است. حرکات و سخنان آقای عباسی اولاً فاخر و در شأن کسی نبود که جوانان ما باید به سوی او نظر داشته باشند. ثانیاً شخصی مقابل آقای عباسی است و آقای عباسی میخواهد او را نقد کند که فیلسوف فرهنگ است و نه یک شخصیتِ ژورنالیستی. از این مهمتر بنده معتقدم جریان مذهبی و حوزوی ما نیاز دارند دکتر داوری را ببینند و با او بیندیشند، نه آنکه مقلد او باشند. سخنان آقای عباسی موجب تنفر به چنین دانشمندانی میشود و از این جهت سختْ باید نگران بود، زیرا با غفلت از امثال دکتر داوری «تفکر» میمیرد. در حالیکه وقتی «تفکر» زنده باشد اولین انتقاد یعنی انتقاد متفکرانه به امثال آقای داوری معنا پیدا میکند و این دیگر، تکفیر نیست، گفتگویی است متفکرانه، که جامعهی ما امروز در این تاریخ سختْ به آن نیاز دارد و تفکر مبنایی بین انتقاد و تکفیر است. ای کاش امثال آقای عباسی به مخاطبان خود کمک میکردند تا قدرت تفکر به آنها عطا شود. بنده بر اساس همین دغدغه بود که بحث «ما و آینده» را در آن مصاحبه به میان آوردم و رفقا به صورت جزوه تنظیم نمودند و بر وری سایت قرار دادند. فکر نمیکنید عدهای از نخبگانِ کشور که احتیاط میکنند به جریان اصولگرایی نزدیک شوند و ما آنها را متهم به دوری از ولایت فقیه میدانیم، نگران این امر هستند که با قدرتگرفتنِ هرچه بیشتر جریان اصولگرایی، با قدرتگرفتنِ هرچه بیشتر امثال آقای عباسی روبهرو میشوند؟ بنده عدهای را میشناسم که ابداً با جناب آقای رئیسی مسئله نداشتند، ولی نگران تبعات حضور افرادی بودند که تفکر قبیلهای آنها بر سعهای که انقلاب اسلامی سختْ بدان نیازمند است؛ حاکم شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شد و شهداء در آن متولد شدند، همواره حاضر است و میتوانید با نظر به آن شهداء، در این تاریخ زندگی کنید. لذا نهتنها زندگی با این شهداء حتی در عباداتمان اشکال ندارد، بلکه کار ارزشمندی است. مثل آنکه حضرت صادق «علیهالسلام» میفرمایند: در نمازتان یکی از ما ائمه را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همهی این حرفها با تجربهی اینچنینی که احساس میکنید دستتان به هیچجا بند نیست؛ آنچه گذشته است را بازخوانی خواهید کرد و با تجربهای برتر به دینداریِ اصیلی برمیگردید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعی است که جناب ملاصدرا در «حرکت جوهری» بهخوبی اثبات میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به اطلاع جنابعالی میرسانم که سهشنبهی گذشته بحث در مورد این نامه در مرکز «سُها» شروع شد و اتفاقاً بر روی همین نکات که میفرمایید بحث، شکل گرفت. میتوانید با ارتباط با آن رفقا صوت جلسه را به دست آورید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل بحث، بحث بسیار مفصلی است شاید مناظرهی بین دکتر سوزنچی و دکتر ترکاشوند را از کانال @sokhanranihaa دنبال کرده باشید. آنچه بنده در جواب جنابعالی میتوانم عرض کنم موضوعی است که خداوند در آیهی 31 سورهی اعراف به میان میآورد که زینت بشر را وجهی معنوی که مربوط به روح است، میداند و میفرماید: «يا بَني آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» ای همهی انسانها: زینت خود را در مسجدها اخذ کنید و به دست آورید و بنا به فرمایش علامهی طباطبایی، آنچه در مساجد میتوان اخذ کرد وجه معنوی و روحانی انسان است و نه وجه ظاهری و جسمانیِ او. موفق باشید