بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19804
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: دو سوال از خدمتتان دارم: 1. بعضی از عذاب های الهی همانگونه که در قرآن ذکر شده منجر به نابودی و هلاکت اقوام شده است. سوال اینست که به هر حال عمر فرد ظالم تمام می شود و پس از مرگ با آتش و عذابی که از درونش شعله ور می شود مواجه می گردد پس دلیل این تعجیل و نزول این عذاب در دنیا چیست؟ البته نابودی جسم را از این نظر که فرصت ادامه زندگی و احتمالا توبه و انجام اعمال صالح از فرد گرفته می شود می توان به عذاب تعبیر کرد. 2. در ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» که توصیه شده 7 مرتبه پس از نماز صبح و 7 مرتبه پس از نماز مغرب گفته شود با توجه به اینکه اسم الله جامع جمیع صفات الهی می باشد علت گفتن العلی العظیم چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- واللّه اعلم، بالاخره می‌فرمایند مقداری از آن‌چه در قیامت می‌چشند را در این دنیا به آن‌ها می‌چشانند که این حاصلِ اعمال و رفتار خودشان است 2- بعضی از اسماء، افقِ نگاه به حضرت اللّه را جهت می‌دهد. موفق باشید

19715

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: بعد از کار کردن کتاب مقالات با صوت چه چیز را باید کار کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث معاد و شرح صوتی آن مباحث ان شاءاللّه جمعی بین سلوک علمی و عملی را برایتان پیش خواهد آورد. موفق باشید

19699
متن پرسش
سلام محضر مبارک استاد عزیزم: استادجان! اشعار حاج میثم عجب داستانی شده! استاد عزیز جضرتعالی در پیام کاربر عزیزی که با آن یادداشت حقیر موافق و هم نظر بود، فرمودید که دولت باید روحیه ای نقد پذیری را بالا ببرد! استاد عزیزم ما هم معتقدیم که دولت باید این چنین باشد! استاد عزیزم ما هم مضامین اشعار دکتر مطیعی را می پذیریم و عین گفتمان امام و رهبری می دانیم! اما معتقدیم آن سبک، آن شیوه جز تفرقه، تشنج، سوء استفاده و دیگر آفت ها دست آوردی ندارد. استاد بنده از شاگردان حضرتعالی هستم اما نمی دانم چرا در این مورد اقناع نشدم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیبایی کار به همین است که هر دو طرف فکر کنیم. تا وقتی بنده در سخن‌گفتن احساس امنیت می‌کنم که امیدوار باشم رفقای ما نسبت به بنده حالت مریدی نداشته باشند و همواره نحوه‌های متفاوت تفکر را در نسبت به عرایض بنده بیدار نگه دارند. در این رابطه است که هنوز بنده معتقدم طرفداران دولت باید نحوه‌ای از رویکرد را برای خود تعریف کنند تا این نوع شعارها به طور مستقیم موجب نقد آن‌ها قرار نگیرد زیرا شعارهایی است که اساس انقلاب بر آن‌ها بنا شده است. البته باید بین بدنه‌ی دولت و بعضی از طرفداران ایشان که عملاً بنا دارند دولت را به مواضع افراطی بکشند، تفکیک قائل شد. موفق باشید

19051
متن پرسش
سلام: من شروع کرده بودم به روزه ۵ شنبه اول و آخر و ۴شنبه وسط خیلی حال خوبی داشتم بعضی وقت ها. ولی یه روز که روزه بودم شهوت به سختی برم هجوم آورد و احساس خیلی بدی بهم دست داد که قابل توصیف نیست و دیگه روزه نگرفتم در ضمن بدنم هم ضعیف است و بعضی وقتها که روزه بودم مقداری کمر درد می گرفتم چه کنم استاد ادامه بدم این روش رو یا قطع کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید کاری بکنید که نفس، روزه را بشناسد خوب است و آن از طریق روزه‌داری در ماه به همان شکل که می‌دانید، محقق می‌شود. موفق باشید

18645
متن پرسش
سلام: خدا قوت و روز خوش. دهه فجر را تبریک عرض می کنم. سوال بر اساس مطلب پاراگراف بعدی، نگاشته شده: این که آقا می فرمایند«وحدت نیاز»، این یعنی چه؟ چطور بر این اساس می شود با کمونیست هم بست و نگذاشت فاصله بیافتد؟ این غیر از یک تاکتیک برای غلبه به دشمن مشترک هست؟ صدر انقلاب انواع فکر ها برای غلبه به شاه وارد میدان شدند. اما بعد از انقلاب، هر دفعه بخشی از آنها از جامعه تصفیه شد و از قطار انقلاب پیاده شد هزینه هایی متوجه انقلاب گشت. با این وجود این نوع وحدت چه توجیهی داره؟ لطفا ذیل بحث عقل و ادب ادامه انقلاب، پاسخ بفرمایید. مطلب یاد شده در فوق: آیت الله خامنه ای: سزاوار نیست دین، بین من و تو جدایی بیندازد. بر اساس آنچه در کتاب شرح اسم از گفتگوی میان آیت الله خامنه ای و یک زندانی کمونیست در سال 1354 آمده است، آیت الله خامنه ای خطاب به آن کمونیست می گوید: «ملاک اتحاد ملت‌ها»، «وحدت دینی» نیست، بلکه «وحدت نیاز» است؛ و آنچه که اکنون ما را به یکدیگر نسبت می‌دهد همین «وحدت نیاز» است. مصائب‌مان یکی است و سرنوشت‌مان نیز نامعلوم. سزاوار نیست دین، بین من و تو جدایی بیندازد." منبع: http://l1l.ir/czg
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در بستر انقلاب اسلامی خود را تعریف کرده‌باشیم و با ملاک‌های انقلاب اسلامی در این تاریخ، خود را نشان دهیم، دیگر با هرکس می‌توان تعامل کرد، ولی نه به معنای آن‌که مبانی خود را تغییر دهیم، بلکه بر اساس مبانی خود. و لذا ملاحظه می‌کنید که تعامل ما با روسیه با حفظ هویتی است که جبهه‌ی مقاومت در منطقه برای خود شکل داده است. در این‌جا دیگر ما در جاده‌ای که روسیه برای خود تعریف کرده است، قرار نمی‌گیریم. در این فضا که روحِ ضد استکباری بر آن حاکم است اگر با کشور دیگری هم تعامل داشته باشیم، عملاً او را از اردوگاهِ استکبار فاصله می‌دهیم. موفق باشید

17892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: استاد میگن حضرت عباس (علیه السلام) اگر در کنار علقمه آب می نوشیدند قدرت و توانشون افزایش می یافت و بهتر و بیشتر می توانستند از امام حسین (علیه السلام ) دفاع کنند. پس چرا این کار را نکردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، بالاتر از این‌ها بود که با توان بیشتر حضرت ابالفضل«علیه‌السلام» حل بشود. در حالی‌که شب قبل حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» فرموده بودند فردا حتی علی اصغر«علیه‌السلام» هم شهید می‌شوند. موفق باشید

17742
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام: می بخشید استاد اگه امکان داره 1. در مورد اینکه روح یا نفس انسان قبل از بدن وجود نداشته و همزمان با حدوث بدن حادث شده توضیحی بفرمایید یا اگه کتابی در این باره دارید معرفی کنید معرفت النفس و الحشر (اگه اسمشو اشتباه نگم) دیدم چیزی نبود. 2. استاد در حماسه حسینی شهید مطهری خواندم که چرا ما می گوییم بعد از هزار و چند سال هنوز حضرت زهرا (س) عزادار امام حسین (ع) است آیا این سخن ایشان درست است. اینکه از مداحان می شنویم مثلا سوریه می روید زیارت حضرت رقیه (س) کودکانتان را نوازش نکنید او یتیم است، درست است؟ ایشون الآن تو بهشت نزد پدرشون متنعم از نعم بهشتی نیستند و این حرفا....
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این یک موضوع عقلی و استدلالی است که ملاصدرا در بحث «حرکت جوهری» بدان می‌پردازد و شواهد قرآنی آن نیز در آیه‌ی 29 سوره‌ی حجر می‌باشد که می‌فرماید: «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ» چون جسم انسان در تعادل خاص قرار گرفت و ما در او از روح خود دمیدیم پس شما ای ملائکة اللّه به او سجده کنید. آیه نشان می‌دهد که ابتدا بدن به تعادل لازم رسیده است و سپس روح بر آن دمیده شده است. یعنی این روحِ خاص، با تعادلِ بدن ظهور کرده است، جدایِ آن‌که روح، به طور کلّی در قبل بوده ولی به طور خاص با بدن و در دوره‌ی جنینی شروع شده 2- این حرف‌ها نیست که این افراد می‌گویند! این‌ها بیشتر می‌خواهند احساسات مخاطبان را نسبت به آن مصیبت بزرگ تحریک کنند که کار بدی هم نیست. موفق باشید

16576
متن پرسش
سلام: در جلسه هفتم کتاب «آشتی با خدا» قسمت چگونگی نیل به مقام نبوت آورده اید که (پیامبر 20 سال در غار حرا جهت آزاد شدن از دنیا و اتصال به حقایق خدا تزکیه می‌کردند و این در حالی است که هنوز پیامبر نبودند و پاداششان این بود که بعد از 20 سال وحی بر ایشان نازل شد و به نبوت رسیدند تازه آنگاه تحمل آن برایشان بسیار سنگین بود) این مطلب را چگونه با بحث خلقت نوری پیامبر (ص) و اینکه بر عوالم دیگر نیز پیامبر (ص) بوده اند و خلاصه معارفی که در جامعه کبیره می خوانیم تطبیق می دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرض شده که باید بین نفس ناطقه‌ی حضرت رسول«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» با مقام نوری آن حضرت تفاوت قائل شد. آن‌که نماز می‌خواند و اشک می‌ریزد و روزه می‌گیرد، مقامِ نفس ناطقه‌ی حضرت است تا حضرت در این مقام، با مقامِ نوری خود متحد بمانند و نبوت نیز مربوط به نفس ناطقه‌ی حضرت می‌باشد. موفق باشید

12743

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار جناب طاهرزاده: خوشحال می شوم راجع به دمیده شدن نور علم بیشتر توضیح داده و از کلی گویی بپرهیزید. راستی شما در توفیق یقظه ای که داشتید کدامیک از بزرگوار ها را در عالم خواب زیارت کردید؟ آخر بنده از زبان جناب سعدی شنیده ام که خفته را خفته کی کند بیدار، با این اوصاف عامل بیداری شما چه کسی بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تنها یک معلم معارف هستم و آنچه را که برای سعادت خود و دیگران مفید می‌دانم در اختیار عزیزان قرار می‌دهم. امیدوارم که خداوند از بنده قبول فرماید و از سر کرم خود آبادانی آخرت را از من دریغ ندارد. موفق باشید

5679
متن پرسش
سلام.علت بایکوت خبری شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: اصل‌اش را اثبات کن تا بماند علتش‌. مگر یک معلمی که یک گوشه‌ای مشغول امورات خویش است باید روی آنتن خبری باشد؟ مگر بنده تشکیلات خاصی را دنبال می‌کنم که دوست داشته باشم در میدان باشم؟ امیدوارم بتوانم همچون موری در کنار خرمن انقلاب در راستای پایداری آن و حسن عاقبت خودم دانه‌ای را جابجا کنم. موفق باشید
2292

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام.استاد سوالی درمورد نوشیدن آب داشتم.آیا همانگونه که برای باز شدن قلب و پر دادن به روح ما باید تا میتوانیم کم بخوریم نیاز است آب نیز کم مصرف کنیم.چون در جایی خواندم مصرف زیاد آب باعث لاغری و سلامت میشود و جلوی گرسنگی را نیز میگیرد.نظرتان در مورد مصرف میوه چیست..
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در این مورد بنده اطلاع کافی ندارم. موفق باشید.
1227

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز و گرامی من در حین اقامه نماز خیلی حواسم به اطرافم (و مشغله های روزمره ) است ، هرچقدر سعی میکنم به معانی آن توجه بکنم و اینکه در مقابل پرودگار عالمیان ایستاده ام و باید خضوع و خشوع داشته باشم ، خیلی سریع دوباره از این حالت خارج میشم .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: جزوه‌ی روش سلوکی حضرت آیت‌الله بهجت«رحمة‌الله‌علیه» کمک می‌کند. موفق باشید
23847
متن پرسش
با سلام: جناب استاد درباره بودا سوالی که مطرح است این است که بودا خیلی خوب متوجه حقیقت عالم ماده می شود که عالم ماده چون عین تغییر است دل بستن به آن باعث رنج می شود و باید از طریق آن هشت دستور از تعلق به عالم ماده نجات یافت ولی مشکل این است که هیچ متذکر عالم غیر متغیر نمی شود حتی مطلب در بودیسم طوری مطح می شود که روان انسان و روح او هم متغیر است و این سوال که اگر حقیقت انسان غیر از عالم ماده نباشد پس چه چیزی می خواهد خود را از عالم ماده نجات دهد و اگر غیر عالم ماده متغیر عالم ثابتی نباشد پس چگونه انسان می خواهد خود را نجات دهد. اصلا به این سوالها هیچ پاسخی داده نمی شود و خیلی مشکل است باور کرد کسی در سطح بودا متوجه این حقایق نباشد یعنی یک حلقه گمشده بزرگی در تفکر منسوب به بوداست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که جناب بودا در فرهنگ خاص خود سخن می‌گوید که ابداً آن فرهنگ، فرهنگ فلسفی که عالَم را به ماده و مجرد تقسیم می‌کند، نیست. به تعبیری می‌توان گفت او از اگزیستانسِ انسان سخن می‌گوید، شبیه چیزی که هایدگر در «دازاین» اشاره می‌کند. موفق باشید

23587

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد منظور حصرت آقا (حفظه الله تعالی) از این کلام در مورد عرفان نظری چیست!؟ «حالا شما از قول مرحوم آقای فاضل، از امام (رضوان الله علیه) خاطره‌ای نقل کردید؛ خود من هم یک خاطره‌ای دارم که آن را هم بگویم. من از ایشان پرسیدم که شما درس مرحوم حاج میرزا جواد آقا را درک کردید یا نه؟ ایشان گفتند که نه، افسوس، افسوس، نشد. البته در برخی کتابها می نویسند که امام جزو شاگردهای آ میرزا جواد آقا بودند؛ در حالی که نخیر، قطعاً ایشان نبودند. ایشان گفتند که آقای آ شیخ محمدعلی اراکی آمد من را دو جلسه برد درس ایشان. ظاهراً شبهای جمعه جلسه داشتند. ایشان گفتند دو جلسه رفتم، اما نپسندیدم. می گفتند آن وقتها ذهن ما پر بود از آن حرفها. یعنی همان حرفهای عرفان نظری. امام در سن هشتاد و چند سالگی افسوس می خورد که درس آ میرزا جواد آقا نرفته؛ با اینکه ایشان شاگرد و مرید و عاشق مرحوم شاه‌آبادی بوده. یک خاطره‌ی دیگر هم به مناسبت عرفان نقل کنم. گفتند اوّلی که ایشان مرحوم آقای شاه‌آبادی را در قم دیده بودند، یک کسی گفته بود آن که شما دنبالش می گردید، این است. مرحوم شاه‌آبادی چند سالی هم در قم مانده بودند. ایشان گفتند که من و فلانی - یک کس دیگری را اسم آوردند، که من حالا یادم نیست - دو نفری رفتیم پیش ایشان و گفتیم یک درسی برای ما شروع کنید. ایشان اول امتناع می کرد، اما بعد با اصرار زیاد ما گفت: خب، حالا چه می خواهید؟ منظومه، اسفار، فلان؟ گفتیم نه، ما از این چیزها گذشته‌ایم؛ «مصباح الانس» می خواهیم. ایشان گفت: اِ، «مصباح الانس»!؟ خانه‌ی ایشان ظاهراً گذر جدّا بود. امام می گفتند از مدرسه‌ی دارالشفاء یا فیضیه تا گذر جدّا با ایشان همین طور رفتیم، تا اینکه بالاخره ایشان را وادار کردیم که برای ما «مصباح الانس» بگوید. امام از اول هم از «مصباح الانس» شروع کرده. ایشان خیلی هم به عرفان علاقه‌مند بودند. می دانید تبحر امام بیشتر در عرفان بود، بیش از فلسفه - یعنی امام متبحر و منغمر در عرفان بودند - خب، در فلسفه هم که ایشان بلاشک استاد بودند؛ لیکن حالا بعد از سن هشتاد سالگی به بالا، که یادم نیست چه سالی بود، ایشان به من اینجوری می گفتند: افسوس؛ نه، ذهن ما آن وقتها پر بود از آن حرفها. خب، حرفهای عرفان نظری، حرفهای پر زرق و برقی هم هست؛ اما آن چیز دیگری است، راه دیگری است، حرف دیگری است. من حرفم این است؛ والّا نخیر، بنده هیچ مخالفتی به این معنا با این مسئله ندارم،۱۳۹۱/۱۱/۲۳»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم افسوس حضرت امام به جهت آن بود که چرا در مجلس آن عارفِ عامل که متذکر امور اخلاقی ناب می‌شده است، به طور مستمر حاضر نشده‌اند. چیزی که همه‌ی ما نیازمند آن هستیم. موفق باشید

23365
متن پرسش
سلام: ببخشید استاد پیشاپیش از شما عذر خواهی می کنم، چون دسترسی به جایی ندارم مصدع اوقات شدم. در مباحث معرفه النفس بسیار پیش رفتم و انگار از مطالعه ها و گوش دادن سخنرانی ها عالم بزرگی از مفاهیم و اطلاعات بر وجودم افزوده می شود، اما درگیری ذهنی دارم که دایما جلو حرکت مرا می گیرد و چند روز مرا معطل می کند. حوزه را رها کردم، حفظ قرآن را رها کردم و الان نیرویی در درونم دایما به من تلنگر می زند که از مستحبات اضافه ای هم که انجام می دهم رها شوم و وقت خود را بیشتر برای کشف و فهم حقایقی بگذارم که شیرینی فهم آنها چنان مرا محو می کند که از زمان و مکان فارغ می شوم، آرامشی درونم را گرفته، در اخلاق بسیار رشد داشتم، صبر ندارم برای اینکه با برنامه ریزی جلو بروم، اما انگار نیرویی دیگر از درونم می گوید پشیمان می شوی که حفظ و درس را رها کردی، آیا تو نمی دانی می توانی از این طریق چه خدمتی به جامعه داشته باشی در صورتی که اگر مدرک نداشته باشی هر چه هم بفهمی نمی توانی به دیگران منتقل کنی، تو باید برنامه ریزی می کردی و اینها را کنار هم پیش می بردی! ولی از سوی دیگر باز یاد سخنان اهل بیت (ع) می افتم که یک ساعت تفکر بهتر است از هزار رکعت نماز است و این خداوند است که اراده کند تو را مظهر اسم هادی می کند نه مدرک گرایی که هدیه غرب است برای جامعه ما؟ مدرکی که هیچ حکمتی پشت آن نیست و در حال حاضر برای کسب آن مدرک پوچ باید از کسب معرفت حقیقی کم بگذاری. مرا از این برزخ وحشتناک رها کنید کدامیک از این نداها از عقل من است و کدام از وهم من؟ بارها دیده ام که پاسخ داده اید که هر دو را در کنار هم داشته باشند ولی آیا این وقت تلف کردن نیست، توجه به آینده ای نیست که اصلا وجود ندارد که بخواهی برای آن برنامه ریزی کنی؟ آیا امام زمان (عج) این روش حوزه ها و جوامع قرآنی را تایید می کند که همه پوست دین را گرفتند و حقیقت آن را رها کردند که من بخواهم از آن طریق حرکت کنم؟ چرا امثال شما که سخن از حقایق می زنید در هیچ حوزه و دانشگاهی تدریس نمی کنید؟ از خدا می خواهم که ولی حقیقی ما را به ظهور برساند که نفوس مضطرب مانند خود را زیاد در جامعه می بینم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، معنای انسان در ارتباط با سایر انسان‌ها به فعلیت می‌رسد. لذا اگر بستری را فراهم نکنیم که آن‌چه را یافته‌ایم را به سایر انسان‌ها برسانیم و با آن‌ها در میان بگذاریم، انسانیت ما به فعلیت نمی‌رسد. به همین جهت فکر می‌کنم باید در همان بسترِ رسمی دروس حوزه، خود را ادامه دهید. موفق باشید

23238
متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد بزرگوار: نمیدونم چقدر از فضای تهران خبر دارید متاستفانه فضای فساد و بدحجابی در تهران هر روز بدتر از دیروز می شود و یک سری ها بدون هیچ ترسی سر لخت در خیابان ها ظاهر می شوند و چیزی سر نمی کنند. وظیفه ما در قبال این موارد چیست؟ اگر امر به معروف است در این موارد نه احتمال تاثیر وجود دارد و حتی احتمال درگیری وجود دارد بعضا هم شده که کسی تذکر دهد و تعداد زیادی از مردم همراه آن بدحجاب شوند و از این صحنه فیلم برداری بشود و برای شبکه های مجازی و ماهواره ای فرستاده شود و پخش شود استاد به نظر شما انتهای این جریان فساد و غرب دوستی چه خواهد شد؟ وظیفه ما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن به پیامبر خود می‌فرماید: «وَ لا يَحْزُنْكَ الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً يُريدُ اللَّهُ أَلاَّ يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ» (176)/آل‌عمران) آن‌هایی که با حضور اسلام و با روبه‌روشدن با حقیقت توحید پشت به آن می‌کنند و سعی می‌کنند در فضای دنیای کفر ادغام شوند، تو را نگران نکند، اینان هیچ ضرری به حرکت بزرگی که پیش آمده است نمی‌زنند، بلکه موجب تصفیه‌شدن حرکتی می‌گردند که بنا است به ظهور آید. حضرت حق همین امر را به نحوی مفصل‌تر و با نظر به تحریکاتی که عنصر یهودیت پیش می‌آورند در آیه‌ی 41 سوره‌ی مبارک مائده مطرح می‌فرمایند که اگر عمری باقی بود در هفته‌ی آینده عرایضی در این مورد خواهد شد. مطمئن باشید وقتی با هرچه بیشتر روشن‌شدنِ ناتوانی غرب، جهت‌ها تغییر کرد همه‌چیز عوض خواهد شد. لذا باید همه‌ی همت خود را در راهی که نایب امام زمان «حفظه‌اللّه» در مقابل ما گشوده‌اند و آن، عبور از فرهنگ استکباری است؛ گذاشت. موفق باشید  

23040
متن پرسش
سلام استاد محترم: آیا مطالعه کتب معرفت دینی که شما نوشته اید به خودی خود نوعی سیر و سلوک در عالم معنویات است؟ یا باید توام با عمل مثلا خواندن دعاها و ... باشد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر رعایت شریعت الهی، معارف دینی موجب عمق‌بخشیدن و تأثیر بیشتر دستورات دین می‌شود و معنای سلوک در همین رابطه است که انسان کاری بکند تا دستورات دین تأثیر بیشتر بر شخصیتش بگذارد و معلوم است که در بستر رعایت دستورات الهی، جایگاه نماز و دعا بسیار مهم است. موفق باشید

22993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: یکی از دوستان بنده مسئله ازدواج کردنش به تاخیر افتاده و اخیرا یکی از آشنایان به او گفته که شخصی او رو طلسم کرده و یک روزی دم خونه اونها آب ریخته. می خواستم ببینم این دوست ما در این شرایط و برای از بین رفتن طلسم چیکار باید بکنه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که بر روی سایت در قسمت نوشتارها هست، بتوانند مسائل‌شان را تحلیل کنند. موفق باشید

22941

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ان شاءالله می خواهم تاریخ معاصر بخوانم. با چه رویکردی، ناظر به چه چیزی، از چه زاویه ای، با چه روحی بخوانم؟ چه کتابی را به عنوان اولین کتاب پیشنهاد می کنید؟ به نظرتان کتاب تاریخ تحولات سیاسی ایران نوشته دکتر موسی نجفی- دکتر موسی فقیه حقانی برای شروع خوب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب مذکور از بهترین‌ها است. موفق باشید

22742

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تشکر فراوان از شما که فرصت پرسیدن و پاسخ گرفتن را به ما دادید. سوال من در مورد ملاک و معیار قصد و میانه روی است. چگونه در امور مختلف مانند عبادت، حجاب، سکوت و کلام، تفریح و ... می توانیم مطمئن باشیم که میانه رو هستیم و دچار افراط و تفریط نشده ایم؟ ملاک چیست؟ از پاسخگویی شما متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک در این امور، سیره‌ی رسول خدا و ائمه‌ی هدی «علیهم‌السلام» و زعیمِ دوران است که در نهایت تعادل سیرِ إلی اللّه را به ما متذکر می‌شوند. موفق باشید

22648
متن پرسش
در جایی شنیدیم که پیشنهاد مذاکره با آمریکا در بحث هسته ای نخستین بار از طرف آقای علی اکبر صالحی مطرح شد و ربطی به دیگران نداشت که مخالف با صحبت های شما و ارتباط آن با هاشمی رفسنجانی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع مذاکره با آمریکا خیلی قبل‌تر مطرح شد حتی آقای مهاجرانی در ستونی از روزنامه‌ی اطلاعات بحث را به صورت جدی مطرح کرد و مقام معظم رهبری هم به صورت جدّی وارد بحث شدند مبنی بر این‌که ما در این مذاکره چه‌چیزی می‌دهیم و چه‌چیزی می‌گیریم. آری! بحث مذاکره در موضوع هسته‌ای با آمریکا را آقای صالحی مطرح کردند ولی در گردونه‌ی کمیسیون امنیت ملی. و این غیر از آن چیزی بود که دولت آقای روحانی از رهبری تقاضا کرد که می‌خواست وزارت امور خارجه کار را به عهده بگیرد و رهبر معظم انقلاب این قسمت از توافق را به عنوان یک کار اشتباه مطرح کردند. موفق باشید

21498
متن پرسش
استاد عزیز سلام: ۱. چرا وقتی تصمیم بر نزدیکتر شدن به دین می گیریم و می خواهیم در مسیر ایجاد عالم دینی قدم برداریم، یک سری شک و شبهات که قبل از اینکه در مسیر عالم دینی قرار بگیریم نداشتیم در ما بوجود می آید؟ آیا این شکها از نفس ماست به واسطه صفت رذیله سوءظن یا از تلقینات شیاطین است جهت عقب نشینی ما برای اینکه عالم دینی نداشته باشیم و فقط به ظاهر دین اکتفا کنیم؟ ۲. راه حل چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید هم تذکر فرشته باشد تا با عمق بیشتری دین را دنبال کنید. راه حلّ مشکل، تعمق‌بخشیدن به عقاید است و بنده «معرفت نفس» را پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید

21075
متن پرسش
با سلام: حضرتعالی مقدمه اول را سوفسطایی نبودن فرد می دانید لکن به نظر می رسد مشکل سوفسطاییان معرفت شناسانه است نه هستی شناسانه بنابرین آنها در اینکه لااقل خودشان وجود دارند یا این گزاره که وجودی هست و اینگونه نیست که عدم مطلق بر سراسر عالم حاکم باشد تردیدی شاید نداشته باشند، بنابرین برهان انفسی که نمی دانم تقریری از صدیقین است یا نه برای سوفسطایی هم کاربرد دارد و آن اینست که من وجود دارم (یا وجودی هست) این وجود یا عین وجود است یا وابسته به او من عین وجود نیستم پس عین وجودی موجودست حتی اگر فرد سوفسطایی ادعا کند که خود عین وجود یا خدا است باز به مقصود خود که می خواستیم اثبات کنم عین وجودی هست رسیدم منتها او در مصداق اشتباه کرده که باید با متذکر شدن نقصهایش عین وجود نبودنش را ثابت نمود بنابراین حتی در این مورد خاص هم اختلاف کبروی نخواهد بود و صغروی است پس به نظر می رسد این برهان برای همه حتی شکاک ترین افراد هم تام است و نیازی نیست در مقدمه برهان صدیقین سوفسطایی نبودن ذکر شود کما اینکه در تقریر علامه نیز ذکر نشده و حتی سفسطه را نیز با تقریرشان دفع می کنند و هذه هى الواقعیةُ الّتى ندفعُ بها السفسطةُ یا باید پذیرفت که هیچ نیست یا اگر پذیرفتیم که اندک موجودی فارغ از ماهیت اش وجود دارد گریزی از پذیرش عین وجود نداریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید همین اندازه که شما با برهانِ انفسی موضوع «بودن» را مدّ نظر قرار دهید، عملاً باب «کافی است که سوفسطایی نباشیم» به میان آورده‌ایم. فکر می‌کنم در تقریر علامه از برهان صدیقین در اصول فلسفه، علامه با همین جمله، برهان صدیقین را شروع کرده‌اند که کافی است سوفسطایی نباشیم. موفق باشید

19774
متن پرسش
مرا ببخشید که بغض نوشته هایم را اینجا اشک می ریزم. حرفها دارم در این سینه ی چون کوه سنگین شده. کوهی از درد بر دلم جا خوش کرده َست. واژه ها هم واژه های قدیم ... جور دیگری به صاحب کلام دل می دادند. حالا باید ناز واژه را کشید آوردش در زبان آنوقت همان واژه ی خائن دو روز بعد سر از قلم ِمزدوری در می آورد که تمام رشته ی کلام را نرسیده، پاره می کن . بگذریم ... بگذار از معامله ی انقلاب برایت بگویم. از اینکه من، جوان ِامروز ِانقلاب چه سنگین معامله را باخته َم. آنجا من که همه چیزم را فدا کردم، عوض َش یک مشت درد در دامانم ریخته َند ... معامله آنجا جالب می شود که بدانی هر آنکس که بیشتر داد، دردمند تر شد ... گویا امروز ِ انقلاب اصرار دارد ابعاد دیگر فقرم را به رخ َم بکشد. در به درم . در به در ِچاه ِزمان! چاهی که در آن هرچه درد ِمحبوس شده در سینه را فریاد کنم. شاید چاه هم میراث ِپدرمان علی ست. تو گویی زخم های دیروز ِحسین بن علی صدای ِدردهای امروز ِماست آنجا که زخم بر زخم بوسه می زد، درد بر درد شکوفه کرد ... «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر» کسی چه می داند؟! شاید قضای نحب ِانقلاب به ادای انتظارش رسیده َست. و من که میان قضا و ادای آن رسیده َم ما فی ذمه ی کدام نماز ِانقلابی َم را امروز باید به جا بیاورم؟ این بار ِکدامین ِ تاریخ ِگمنام َست که هنوز نیامده وزن َش را بر جنین ِضعیفی چون من بی خبر از همه جا، انداخته َست؟ و این سوال ِامروز ِمن َست از هر آنکس که بر بلندای انقلاب به تماشای افق های دور دست، خیره نشسته َست: «ما امروز کجای انقلاب ایستاده ایم؟! ما امروز کجا ایستاده ایم؟!» حقیقتا که می داند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌جا جایی است که کم‌تر کسی می‌تواند حقیقت تاریخی آن را درک کند. این‌جا دورانِ فترت است. این‌جا جایی نیست که عقلایی که با انقلاب اسلامی معامله‌ی دنیایی و شهرت کردند، بتوانند بمانند. این‌جا جایِ عاشقانی است که در آخرین قطره‌های سخن خونین خود فرمودند: «مگر بيش‏ از اين است كه فرزندان عزيز اسلامِ ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبه‏ هاى دار مى‏ روند؟ مگر بيش‏ از اين است كه زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته مى‏ شوند؟ بگذار دنياى پست ماديت با ما چنين كند ولى ما به وظيفه‏ ى اسلامى خود عمل كنيم.»[1] و حرف بنده بیش از این یک کلمه نیست که تا ما با حضرت روح اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و این سخن آتشین‌اش زندگی می‌کنیم، زنده‌ایم و لاغیر. موفق باشید

 


[1] - امام خمينى« رضوان الله تعالى عليه»، در تاريخ 8/ 1/ 68.

19400
متن پرسش
سلام استاد: دو تا سوال خواهشا به همش جواب بفرمایید، تشکر. ۱. فرمودین نفس ناطقه به جهت جنبه مثال مقام عالی و دانی وجود رو پیوند زد، جنبه مثالی منظورتون چیه؟ ۲. در طول مباحثتون همیشه یه جاهایی بی این نکته اشاره می کنید که فلان کار رو بدون واسطه ملائکه انجام میده، از قبض روح الی کارهای دیگه، این به جهت اینه که شدت وجودی اون فرد حتی از ملائکه بالاتر رفته؟ اگه بله چرا حتی بعضی از ائمه و انبیا رو خود عزراییل قبض روح کرده ولی شما فرمودین بعضیا خود خدا میاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- جنبه‌ی مثالی نفس ناطقه مرتبه‌ای است از مراتب آن بین عالم عقل و عالم ماده 2- همیشه دو وجه در میان است، وجه ارتباط خدا با مخلوق که بی‌واسطه است و حضرت حق می‌فرمایند: «إنّی قریب». و وجه رجوع مخلوق به خداوند که عموماً با واسطه انجام می‌شود مگر در مقام معراجی محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله». در این مورد خوب است به کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» رجوع فرمایید. موفق باشید    

نمایش چاپی