بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17276
متن پرسش
سلام علیکم: خیلی اوقات هدف از زندگی را رسیدن به خدای بزرگ می دانم و از این جهت هیچ خواسته دنیایی را به دل راه نمی دهم اما گاهی که در دنیا به چیزی نمی رسم احساس شکست می کنم و کلا گویی عمرم را به بطالت گذراندم چون ثروت های دنیایی را جمع نکردم. بفرمایید چگونه در مسیر توحیدی شدن به ثبات دست یابم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قبض و بسط‌ها همواره سراغ انسان می‌آید. هنر انسان‌های مؤمن آن بوده است که با صبر و پایداری بر طاعت و با صبر و پایداری بر ترک معصیت، گشودگیِ لازم را در نسبت خود با خدا نهادینه می‌کردند. موفق باشید

17192

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: در سوال 16617 فرمودید : «اگر با ملاک‌های بومی زندگی کنیم و نه با ملاک‌های غربی، همان محل زندگی ما بهترین محل و همان مدرسه‌ی نزدیک خانه‌ی ما بهترین مدرسه برای فرزندمان و برای پرورش او خواهد بود.». مثل بقیه جملاتتون، جمله ی تکان دهنده ای است. یعنی لازم نیست که دنبال مدرسه ی خوب برای فرزندمان بگردیم؟ پس مسئولیت مادر برای تربیت فرزند چه می شود در شرایطی که فرزندان نیمی از وقت خود را در مدرسه می گذرانند؟ با سیستم معیوب آموزش و پرورش که انتخاب مدرسه را از قبل هم مشکل تر می کند. جمله تون فقط برای فقرا صادق است یا برای همه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بفرمایید که مدرسه ی خوب کجاست!!! آیا این مدرسه هایی که اشراف برای چشم و هم چشمی انتخاب می کنند تا دردانه های متکبر به جامعه تحویل دهند مدرسه ی خوب است؟ یک مادر متفکر چگونه می تواند به این مدرسه های لوس پرور امید تربیت به فرزندش را داشته باشد؟! بالاخره از همه ی جهات مشکل داریم. موفق باشید

16286
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به مطالعه پرسش و پاسخ های مربوط به تقدیر و با توجه به آیات دوم و سوم سوره اعلی بنده این طور به ذهنم رسیده که خداوند آخرین حد کمال و بهترین تقدیر را برای ما مقدر کرده و ظرفیتی در وجود ما قرار داده، حال ما وظیفه داریم که تلاش کنیم و به سقف ظرفیت خود برسیم و اگر کوتاهی کردیم خودمان خسارت کردیم، مثلا باید تلاش کنیم و به اون رزقی که برایمان تعیین شده برسیم و اگه تلاش نکردیم خودمون خسارت کردیم و هرکس به اندازه ظرفیتی که خدا به او عطا کرده مورد پرسش قرار میگیره. آیا این طرز تفکر بنده صحیح است؟ لطفا توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار نکته‌ی خوبی است، با توجه به این‌که نخواهیم از تقدیر الهی که عالی‌ترین نحوه‌ی وجود ما است، به چیز دیگری نظر کنیم. و لذا از حضرت حق تقاضا نماییم: «اَللّهُمَ اَجعَل نَفسی مُطمَئِنَّةً بِقَدَرکَ راضیةً بِقَضائکَ». موفق باشید

14593

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: منظور بنده در سوال 14565 این بود که آیا چیزی به نام علم حصولی در فلسفه داریم؟ ظاهرا جناب علامه بر این عقیده بودند که علمی به نام علم حصولی نداریم. همه علوم حضوری و شهودی اند. درست است استاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چنین بحثی را حضرت علامه در کتاب «رسالة‌الولایه» و در آن‌چنان فضایی، باز می‌کنند ولی در فضاهای دیگر علمی، علم حصولی را به عنوان یک علم نفی نمی‌نمایند. موفق باشید 

14292
متن پرسش
با سلام: اینجانب کتابهای شما را مطالعه می کنم برای اینکه بیشتر به خدا تقرب پیدا کنم برای مستحبات چه نیتی بکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نیّت رفع حجاب بین خود و خدا برای اُنس بیشتر با حضرت حق. موفق باشید

13172

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد فایل یکی از سخنرانیهای شما را گوش می دادم در جایی فرمودید ما در امر یه معروف و نهی از منکر در واجبات و محرمات وظیفه داریم ولی در امور دیگر مثلا مستحبات وظیفه نداریم فرمایش شما صحیح و کاملا مطابق شرع است ولی آیا امر به مستحابات و نهی از مواردی که حرام نیست ولی مذموم است کار خوبی است؟ چون ما در زندگی خود بسیاری از مستجاب را بخاطر امر دلسوزانه دیگران انجام داده ایم و همچنین امور نپسندی را هم بخاطر نهی دیگران ترک کرده ایم. بخصوص در پرورش کودکان و نوجوانان که فقط نمی شود به واجبات و محرمات اکتفا کرد. بسیاری از سخنرانی ها و منبرها هم غالبا موارد امر و نهی غیر واجب است. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث واجب‌بودن امر به معروف و نهی از منکر از آن جهت است که ما حق نداریم نسبت به آن کوتاهی کنیم. ولی در امور مستحب و مکروه اگرچه امر و نهی آن واجب نیست، ولی زیبایی فضای جامعه در بین مؤمنین به همین رعایت مستحب و مکروه است. موفق باشید

11969
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می شود در راه معرفت النفس علم حصولی گریبانگیرمان شود و یا نه اصلا در معرفت النفس هیچ وقت درگیر علم حصولی نمی شویم؟ اگر امکان افتادن در وادی علم حصولی هست چگونه از این وادی خود را خارج کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر تنها به دانایی‌های خود بسنده کنیم معرفت نفس را هم تبدیل می‌کنیم به «داناییِ» به معرفت نفس و نه «احساس وجودی» که نسبت به خود باید پیدا کنیم. موفق باشید

11811

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد شما گفتید 10سال حوزه خوندید در حالی که اون موقع معلم بودید. میشه بگید چه جوری درس می خوندید. منظورم اینه غیر حضوری می خوندید یا حضوری؟ اگه حضوری بودید مگه نبایست می رفتید کلاس؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم از کجا می‌فرمایید بنده ده سال حوزه خوانده‌ام. خودم نمی‌دانم چند سال دروس حوزه را خواندم ولی شکل کار این‌طور بود که سه روز در آموزش و پرورش فریدن درس می‌دادم و سه روز هم در مدرسه‌ی حقانی قم درس می‌خواندم و جمعه‌ها هم در اصفهان بودم. موفق باشید

9600
متن پرسش
.
متن پاسخ
قابل توجه کلیه کاربران عزیزی که آدرس الکترونیک و یا ایمیل خود را ثبت نمی‌کنند:"" این سایت از آن‌جایی که بنا دارد سؤالاتی را در معرض دید کاربران قرار دهد که بیشتر در رابطه با معارف اسلامی و سلوک اخلاقی و یا مربوط به مبانی انقلاب اسلامی است،دراینصورت چنانچه ایمیل خود را ثبت نفرمایند از جواب‌دادن به سوالات آنان معذوریم.""
9048

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم بنده یک طلبه هستم. بنده از محضرتان خواستار دو سیر مطالعاتی هستم. 1- ابتدا سیر معرفت نفس به طور کامل در تمامی آثار و جزوات و cdهای شما. 2- یک سیر اخلاقی در کتب اخلاقی. و سوال بعدی در مورد این است که بنده به مطلبی دست یافتم که میخواستم بدانم درست است یا نه و آن این که: بنده بعد از تجلیه (که در آن می خواهم رساله مرجع خود را علما و عملا درس بگیرم و بعد کاربردی کنم) در مقام تخلیه می خواهم یک دوره اخلاق را بگذرانم و بعد از اخلاق وارد معرفت نفس بشوم که بعد از معرفت نفس وارد معارف اسلامی بشوم آیا این درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌گونه سؤالات را از حاج آقا نجات‌بخش راهنمایی بگیرید. شماره‌ی ایشان 09133057948 می‌باشد. موفق باشید
7605
متن پرسش
باسلام چرا نام کتاب " ادب خیال و عقل و قلب" گذاشته نشده " راه های ورود به عالَم عالِمان" یا " راهکارهای مطالعه ی مفید"؟ چون آنچه در کتاب است با آنچه ما قبل از خواندن آن تصور میکنیم فرق دارد . تصور ما آن است که چه راهکارهای عملی خیال را تغذیه میکند و کدام راهکار مغذیِ عقل است و کدام قلب.هر چند به شکل کلی اشاراتی دارد ولی به نام کتاب نزدیک نیست و به نظر می رسد میتواند در باب مفصل دیگری به ادب خیال و عقل و قلب پرداخته شود.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بدین جهت عنوان کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» گذاشته شد که خوانندگان کتاب متوجه باشند باید این نوع ابعادشان را ادب کنند بعد از آن بروند در زیر سایه‌ی راه‌کارهایی مثل منازل السائرین خواجه عبداللّه انصاری و به طور جدّی موضوع را دنبال کنند. موفق باشید
2673

معاد - قیامتبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم با توجه به نکاتی که در جلسات شرح کتاب معاد فرمودید، نفخه ی صور، تشکیکی است و برای هر کس در هر مرحله ای که قرار دارد، اثری خاص به جا می گذارد. حال سوال این است که آیا این نکته با حشر دسته جمعی انسان ها منافات ندارد؟ یعنی ممکن است تمام انسان ها به آن مرحله که به حشر برسند راه نیافته باشند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نفخه‌ی صور به هر صورتی که باشد افراد را به قیامت منتقل می‌کند و در قیامت همه حاضر می‌شوند و با این حضور دسته‌جمعی حشر آن‌ها جهت حساب شروع می‌شود. موفق باشید
1322

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام ازبحثهای به روز سبک زندگی است که درغرب خیلی موردتوجه قرارگرفته ونقدهایی هم توسط متفکران ماانجام شده خواستم بدانم که درفیلسوفان معاصراسلامی چه کسی به این بحث پرداخته ؟واصلامیشه درتفکرات امام خمینی چنین بحثهایی راپیداکرد؟اساسا سبک زندگی ماکه امروزه روبه استحاله فرهنگی ومدرن شدن است رامتفکران مادرموردش کاری ازپیش برده اند؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام کافی است ما متوجه شویم می‌توانیم به سبکی غیر از سبک غربی زندگی کنیم در آن صورت در و دیوار دین و سیره‌ی ائمه«علیهم‌السلام» و علماء دین راهنما خواهند بود. شاید در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» بتوانید موضوع خود را تا حدّی دنبال کنید. موفق باشید
1311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام..رشته ی بنده غیر مرتبط با رشته های انسانی است...اما مطالعات دینی هم دارم.. به نظر شما خواندن کتب منطق و مباحثش چه ضرورتی برای ما دارد و در کل اگر بنده درسهای منطق را فرا بگیرم چه تاثیری میتواند در من بگذارد.. (فواید آموختن درس منطق چیست و چه تاثیری در فکر و زندگی و تحصیل من دارد؟) با تشکر از شما که برای پاسخ وقت میگزارید..در پناه حق
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام جواب شماره‌ی 1309 را ملاحظه فرمایید. موفق باشید
23657
متن پرسش
با سلام: از آزادی سخن می‌گویید و از اینکه باید از وضع موجود فراتر رفت و رهبر انقلاب نیز در گام دوم جوانان را به راهی دعوت کرده‌اند که اگر ادامه‌ی گذشته هم باشد، ولی راهی است جدایی از گذشته، تا باز گرفتار آنچه امروز هستیم نباشیم. استاد: چگونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز هم بر آزادی تأکید می‌کنم یعنی فراروی از آن‌چه که فعلاً در آن هستیم، هرچند که می‌دانم قدم‌های امروزینِ ما هنوز فراخور آزادی نیست. آزادی همیشه به سوی فراتر از وضع موجود حرکت می‌کند و انسان در بستر آزادی همواره باید آغاز کند. و به همین جهت گفته‌اند «آزادی، امری نابنیان است» آزادی در یک مقوله جای نمی‌گیرد. به ما گفته‌اند که انسان باید اسیر شرایط بیرونی نباشد، بلکه همواره به آرمان‌های متعالی خود بپردازد. و این با نوعی بی‌باکی همراه است. انسان دائماً به دنبال آزادی است و آزادی، دائماً از آن می‌گریزد. و در این رابطه باید به بیانیه‌ی گام دوم مقام معظم رهبری فکر کرد. آری! گام دومی است برای عبور از تنگناهایی که ما را فرا گرفته است. جریان روشنفکری بیش از این دغدغه ندارد که انقلاب اسلامی در گردونه‌ی رفاهِ دنیاییِ بیشترِ مردم، متوقف شود. ولی بنیان‌گذاران انقلاب اسلامی متوجه‌ی تاریخی هستند که بشر باید از ناکامی‌های پیش‌آمده توسط فرهنگ مدرن آزاد شود. گیرم که در این راه به جای رفاه، با سختی‌هایی روبه‌رو شویم که صاحبانِ دنیای مدرن ۴۰ سال است که ما را در آن قرار داده‌اند؛ آخرش چی؟!  به هر حال، راهِ ما راه برگشت و توقف در فرهنگ مدرنیته نیست، و هدفی را برای خود بیرون از آن فرهنگ شکل داده‌ایم و مسلّم ملتی که با داشتن هدف به آینده فکر می‌کند، در راه است و راه، بدون مقصد نیست. راه انقلاب اسلامی، مقصد خاصّ خود را دارد که در آن عرش و فرش به هم متصل‌اند و زمین و زندگیِ زمینی از رحمت‌های آسمانی منقطع نیست. موفق باشید  

23410

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ایدکم الله. استاد همیشه به خصلت پسندیده حیا علاقه ویژه داشته ام. منظورم از حیا در اینجا همان حیای پسندیده ای است که انسان در ارتباط با نامحرم و حتی محرم (در گفتار و رفتار) دارد. اما سوالم این است چگونه و با چه راهکار عملی یک زن می تواند ویژگی حیا را ملکه خود کند؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با قرارگرفتن ذیل دستورات شریعت، همه‌چیز جای خود قرار می‌گیرد تا نه افراط کنید و بی‌پروا با نامحرم ارتباط داشته باشید و نه تفریط کنید و آن‌جایی که وظیفه است در امور اجتماعی فعّال باشید، کوتاهی کنید. موفق باشید

21791
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: پرسشی دائم در ذهن بنده است که پاسخ قانع کننده ای برایش نیافته ام: اگر دین از سیاست جدا نیست و در نظام اسلامی راس امور و رهبر، ولی فقیه می باشد چرا برای امور اجرایی و قانون گذاری، مردم باید مجددا پای صندوق های رای بروند و افرادی را که دغدغه دین و دنیای مردم را ندارند انتخاب نمایند و رهبر هم کارش این بشود که از دست آنها حرص بخورد و دائم آنها را نصیحت نماید؟ به نظر بنده انتخاباتی که مردم در اوایل انقلاب انجام دادند بیشتر رنگ و بوی خدایی داشت و در آن زمان هم مردم اعضاء خبرگان رهبری را انتخاب کردند و آنها نیز رهبر را انتخاب نمودند. پس این رهبر که با واسطه با رای مردم انتخاب شده می تواند مسئول امور اجرایی کشور و قانون گذاران را انتخاب و بکار گمارد و کسانی را که قصد خیانت به انقلاب را دارند برکنار کند و نیازی به این همه انتخابات با هزینه های سرسام آور و انتخاب های غلط نبود. همچنین شنیده ام که متاسفانه بسیاری از قوانین ایران از قوانین فرانسه اقتباس شده است و این ذائقه ما ایرانی هاست که به معجون علاقه مندیم و این التقاطی که از اسلام و قوانین کشورهای خارجی بوجود آورده ایم منشا بسیاری از مشکلات کشور است. اگر صرفا قوانین اسلام عزیز را اجرا می نمودیم و از اظهار نظرهای کشورهای استکباری نمی ترسیدیم بعد از 40 سال که از خیزش تاریخی مردم می گذرد دچار مشکلات عدیده فرهنگی اجتماعی اقتصادی نبودیم. امیدواریم که اسم حی حضرت حق جانی دوباره به انقلاب بخشد. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال نه‌تنها مقبولیت بلکه به تعبیر رهبر معظم انقلاب، مشروعیتِ نظام اسلامی به پذیرش مردم است و در صدر اسلام هم با بیعت، این کار انجام می‌شده. پس از قتل عثمان كه مردم دور تا دور حضرت اميرالمؤمنين (ع) را گرفتند و از آن حضرت تقاضا كردند حكومت را بپذيرند، حضرت در بالاى منبر مى‏ فرمايند: «مردم! اين حكومت‏ از آنِ‏ شماست، به هركس مى‏ خواهيد، بدهيد.»[1] اين نشان مى ‏دهد كه حضرت اميرالمؤمنين (ع) با توجه به اين كه حقِ مردم مى ‏دانند كه حكومت را به هركسى خواستند بدهند، حكومت را مى‏ پذيرند. موفق باشید   

 


[1] ( 2)- الكامل، ج 3 ص 193.

21484
متن پرسش
استاد گرامی و عزیز سلام: ۱. بهترین راه رسیدن به یقین کدام راه است؟ آیا این راه که ابتدا با برهان و استدلال عقلی به یقین عقلی برسیم و بعد از طریق عبادات به یقین قلبی برسیم؟ یا اینکه بدون استدلال و برهان از همان ابتدا با عبادت و اذکار به یقین قلبی برسیم؟ ۲. علت و ریشه شک و حتی انکار اعتقادات مذهبی درست که شاید تا چندی پیش کسی به آنها یقین داشته ولی اکنون شک دارد و حتی انکار می کند چیست؟ در نفس این شخص چه پیش آمده که اینگونه شده و دیگر آن استدلال های محکم او را قانع نمی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر می‌کنم حالت اول، قابل اعتمادتر باشد 2- وقتی انسان رشد کند متوجه می‌شود باید یقینیات خود را با عمق بیشتری به‌دست آورد. موفق باشید

21239
متن پرسش
سلام علیکم: خسته نباشید. در کتاب «مکیال المکارم» ذکر شده است که؛ ثواب خونخواهى امام حسين عليه السلام از جمله امورى كه با دعا كردن براى تعجيل فرج مولايمان صاحب الزمان عليه السلام حاصل مى شود: ثواب خونخواهى مولاى مظلوم غريب شهيدمان حضرت سيدالشهداء حسين بن على عليه السلام است، و اين امرى است كه احدى جز خدا ثواب آن را نمى تواند شماره كند. زيرا كه عظمت شأن خون به مقدار عظمت صاحب آن است، پس همانطور كه كسى جز خدا نمى تواند بر شئون حسينى احاطه يابد، همچنين كسى غير او نمى تواند ثواب خونخواهيش را احصا نمايد. زيرا كه حسين عليه السلام همان است كه در زيارتش آمده: السَّلامُ عَليكَ يا ثارَ اللَّهِ و ابن ثاره؛ سلام بر تو اى آنكه خونخواه او خداوند است، و فرزند كسى كه خونخواهش خدا است. بنده خیلی فکر کردم که از این دو یک نتیجه ای گرفته و برمبناى آن عمل کنم اما نشد. ما باید از امام حسین به امام زمان برسیم و یا ثواب خون خواهی امام حسین از برکات و آثار معرفت امام زمان است؟ از شما خواهشمندم که بنده حقیر را از پاسخ مطلق و مفصل خود بهره مند سازید. تا شاید که این وادی را به سلامت بگذرانیم. و اگر امکانش هست آیا عمل بر مبنای روایات کتاب «مکیال المکارم» می تواند ما را از تیه نجات دهد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو فرض ممکن است. در هر حال اگر بخواهید توفیق خون‌خواهیِ مولایمان امام حسین«علیه‌السلام» را داشته باشید باید تلاش کنید آن امام غایب «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف» به ظهور آیند و او با معرفت ما به مقامش امیدوار ظهور می‌شوند. که در این مورد عرایضی در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» شده است. کتاب در قسمت نوشتارها بر روی سایت هست. موفق باشید

21200
متن پرسش
سلام استاد: استاد با توجه به احادیث من که در جوانی راه اشتباه هم رفتم چه کار کنم که از عذاب و بالا پایین شدن در برزخ در امان باشم؟ مثل اینکه در برزخ همه زندگی دنیایی مان طبق برزخ مرور می شود. چه کنم در برزخ در امان باشم؟ در یک کتابی خواندم فردی به خاطر چند نماز قضا دچار عذاب شده است. چه کنیم؟ امام صادق (ع) می فرمایند: «وُاللهِ ما أَخافْ عُلَیًکُمً اِلاّ الْبُرًزَخ فَأما اِذا صارُ الاَمًرْ اِلَیًنا فَنَحًنْ اَوًلَی مِنْکُمً؛ به خدا قسم! نمی ترسم بر شما؛ مگر از برزخ و چون کار به ما رسد، ما اولی و سزاوارتر از شما هستیم.» عمرو بن یزید می گوید: به امام صادق(ع) گفتم: از شما شنیده ام که می فرمودید: «همة شیعیان ما با همة گناهانی که دارند بهشتی هستند.» فرمودند: «گفتة تو را تصدیق می کنم. به خدا قسم! همة آنان در بهشت خواهند بود. من گفتم: فدایت گردم! بسیاری از گناهان کبیره اند. فرمودند: «به شفاعت پیامبر و وصیّ او در قیامت، همه به بهشت می روند ولیکن به خداوند سوگند! از برزخ، برای شما خوفناکم و می ترسم.» پرسیدم: برزخ چیست؟ فرمودند: «قبر، از لحظه ای که می میرد تا روز قیامت.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر شخصیت مورد نظر خود را امام معصوم قرار دهیم، خود به خود گناهان در جان ما به عنوان اعمالی که دوست‌داشته باشیم، جای نمی‌گیرد. وقتى عشق به انسان كامل به ميان آمد همه‏ ى اين عيب‏ها مى ‏رود. و در همين راستا رسول خدا (ص) مى‏ فرمايند: «حُبُ‏ عَلِيٍ‏ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»[1] دوستى على حسنه‏ اى است كه با داشتن آن، سيئه زيانى نمى‏ رساند و دشمنى على سيئه‏ اى است كه با وجود آن، حسنه سودى ندارد. و امروز با ایمان و علاقه به ولایت فقیه، خطاهای ما جایگاهی برای ابدیت ما نخواهد داشت. موفق باشید


[1] ( 2)- نهج الحق و كشف الصدق، ص 259. كنوز الحقائق، طبع بولاق مصر، ص 53، 57، 67، ينابيع المودة، ص 19.

20849

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض احترام و تبریک این ایام: استاد عزیز مدتی است که در روز به هرکاری مشغول می شوم در آخر روز احساس خسران و از دست رفتن بیهوده عمر می کنم. حتی اگر مطالعات درسی و غیر درسی از جمله کتب مذهبی داشته باشم. شغلم آموزگاری است. خلاصه زندگی برایم چیز جذابی ندارد. گاهی می گویم به مشاور مراجعه کنم. اما می گویم وقتی نتوانم در مکتب اهل بیت خودم را احیا کنم، دست به دامن شدن اندیشه های غربی قطعا هیچ فایده ای نخواهد داشت. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مطالعه‌ی کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» همراه با شرح صوتی آن فکر کنید. البته در اقدامی درازمدت و با حوصله. موفق باشید

19789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: درباره ی اقدام برای فرزند دار شدن روایات مختلفی موجود هست که شروط زیادی رو ذکر میکنن، مثل اینکه در موقع خسوف و کسوف و ... از نزدیکی منع شده و همچنین اثرات منفی زیادی هم به جای میذاره. می خواستم بدونم چه مقدار باید به این مسائل توجه کرد و چه اعتقادی نسبت به این موضوع باید داشته باشیم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع روایات، نظر به بهترین شرایط دارد که به اصطلاح به آن «علت معدّه» می‌گویند وگرنه در اصل موضوع خللی ایجاد نخواهد شد. موفق باشید

19493
متن پرسش
با سلام و قبولی طاعات و عبادات: حاج آقا ما با چه چشمی باید به عالم نگاه کنیم؟ با چشم مدرسه یا با چشم دانشگاه یا با چشم خانواده هامون؟ بدیهی است که شما بگویید با چشم قرآنی ولی این چشم را چگونه بیابیم که هر چه شک و تردید و غفلت هست رخت بر بندد. ای کاش یه جواب بلندی می دادید تا تکلیف ما رو روشن کنید. با تشکر یکی از ارادتمندان شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تدبر در قرآن بسیاری از مشکلات رفع می‌شود و بصیرت‌هایی سراغ ما می‌اید 2- جواب بلند در این مورد همان دو کتاب قطور «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» است. چرا با آن دو جلد کتاب رفیق نباشید؟! موفق باشید

19330

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: لطفا یک شخصی که در مسیر سلوک قرار می گرد حضور او و مصاحبتش با افراد موفق در این مسیر می تواند پس از لطف الهی از مهمترین عوامل پیشرفتش قرار بگیرد. از راهنمایی شما تشکر می کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و با توجه به نظر به سیره‌ی عرفا، جناب عطّار «تذکرة الأولیاء» را نوشت. موفق باشید

19078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمةلله و برکاة: با عرض پوزش بنده این سوال را قبلا هم پرسیدم اما جوابی دریافت نکردم. بنده جوانی17 ساله ام که در یک کانون فرهنگی و پایگاه بسیج فعالیت می کنم و سال اول دبیرستان هستم رشته ریاضی. بنده الحمدلله هم در کارهای اجرایی خوب فعالیت دارم هم فکری، می خواستم بدونم که من به درس ادامه بدم یا برم حوزه؟ اگر برم حوزه در چه سنی؟ و با چه مدرکی؟ یا اگر هم قراره به درسم ادامه بدم، از وقتی به دبیرستان اومدم نمراتم خیلی افت داشتن نمیتونم درس بخونم با اینکه میدونم باید برای امام زمان درس خوند اما نمیتونم، انگیزه لازم رو ندارم علاقه ای هم ندارم به خوندن ریاضی یا فیزیک اما دوست ندارم که همکلاسی هام بگن نتونست بخونه رفت حوزه دوست دارم که ببینن شیعه چطور آدمیه اما نمیتونم شیعه باشم. لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قسمت آرشیو پرسش و پاسخ‌های سایت تحت عنوان «حوزه یا دانشگاه» سؤال و جواب‌های متعددی شده است که می‌توانید جواب خود را در آن جا پیدا کنید. آرشیو سؤال و جواب‌ها در ستونِ راست قسمت پرسش و پاسخ‌ها است. موفق باشید

نمایش چاپی