بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7266

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام. استاد کسی که آنچه در دروس و سی دهای درس فلسفه هست را گویا در درون خود بدون خواندن آنها قبول دارد و حس میکنم نیازی به آنها جهت تثبیت عقائد ندارد،چون احساس میکند با اخلاق و عرفان سلوکش روان تر است.آیا باز نیاز است که آنها را دنبال کند و در ضمن سلوک روح فلسفی هم داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتید بزرگ معتقدند حتی آن‌هایی که در همان ابتدای امر در نهایات قرار می‌گیرند برای تصحیح نهایات خوب است از بدایات غافل نباشند، با این حساب از مباحثی مثل ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین و مباحث معاد همراه با شرح آن غافل نباشید. موفق باشید
5347
متن پرسش
سلام استاد عزیز. ضمن آرزوی قبولی طاعاتتان چند سوال داشتم 1. استاد اینکه در قرآن آمده «عنده ملکوت کل شیء»، معنای کلمه «ملکوت» چیست؟2. مگر کلمه «موجود» به معنای چیزی که بوجود آمده، نیست؟پس چرا در یکی از فرازهای ذعای جوشن کبیر خدا را با کلمه »موجود» مورد خطاب قرار داده؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حقیقت وجودی هر مخلوقی جنبه‌ی ملکوتی آن مخلوق است، مثل نفس ناطقه‌ی شما که حقیقت وجودی شما است 2- باید از سیاق دعا متوجه شد که نظر به حضرت حق دارد از آن جهت که موجودی است که همه‌ی موجودات از اوست و به این معنا یعنی وجود مطلق است. موفق باشید
1273

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد ارجمند و با تشکر از اینکه ترتیبی داده اید تا جوانان بتوانند جواب سئوال هایشان را به بهترین نحو بدست آورند. چگونه خیرات میتواند به ارتقای سطح یک مرده کمک کند در حالی که او دیگر از بدنش جدا شده و زمینه رسیدن به کمال را ندارد مگر میشود از ریق دیگران بعد از مرگ به رشد معنوی رسید؟و یا چگونه خیرات برای یک مرده میتوند روی ما اثر بگذارد ؟ اجرکم عند الله
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام مسلّم در قیامت اصل برکات در رابطه با نیّت انسان‌ها در دنیا واقع می‌شود و کسی که نیّتی در امر خیر در دنیا نداشته باشد خیراتی که بازماندگان او برایش می‌دهند هیچ اثری برای او ندارد ولی اگر نیّت اعمال خیر در او بوده حال بازماندگان او و یا دوستانش با یک نحوه اتحاد روحانی که با او دارند به جای او عمل خیری را انجام می‌دهند بر روح انسان متوفی تأثیر می‌گذارد. مثل انسانی که اگر در دنیا آماده‌ی تذکر است و کسی به او تذکر می‌دهد و او از تذکر دوست و آشنایش متأثر می‌شود. موفق باشید
23152
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: همان طور که در جریان هستید، ورود به فضای فلسفه در حوزه های علمیه از طریق کتاب بدایه الحکمه و پس از آن نهایه الحکمه علامه طباطبایی صورت می گیرد. جدای از نقدهای مهمی که به شیوه تدریس و نحوه ورود به فضای فلسفه در حوزه و همچنین به سنخ تفکر متافیزیکی طرح شده در این دو کتاب وارد است، در سطح آموزه ها نیز به نظر می رسد اشکالات غیر قابل اغماضی در این متون وجود دارد. قصد بنده این است که بخشی از انتقاداتی را که می توان از مرحله اول یا «کلیات مباحث وجود» گرفت؛ بیان کنم و نظر شما را در این زمینه جویا شوم. بحث «تشکیک وجود» که یکی از ارکان سه گانه نگاه صدرایی به عالم است، به نظر مخدوش و فاقد برهان می باشد. این نکته را از روی همان مثال مشهوری که در تایید تشکیک وجود به میان می آورند، می توان فهمید. در این مثال گفته می شود که وجود، حقیقتی است مانند نور که دارای تشکیکی طولی است و هر مرتبه از آن نورانیت خاص خود را دارد تا برسیم به مراتب پایین تر. یعنی از یک سو می توان از نور خورشید نام برد و از سوی دیگر نور آتش و در مرحله ای پایین تر از نور شمع. گفته می شود آن چه در این ها یکسان است همان جنبه نورانیت آن هاست و اختلاف در شدت و ضعف است و معمولا از اینجا وجود را هم حقیقتی مشکک که دارای مراتب گوناگون است، معرفی می کنند. در حالی که چنین قیاس و نتیجه گیری ای صحیح نمی باشد. چرا که لازمه تشکیک وجود بر طبق مثالی که زده می شود آن است که مرتبه نازله اوصاف کمالی مرتبه کامله را داشته باشد. البته به نازله. در حالی که در مورد نسبت میان وجود و موجودات، چنین چیزی وجود ندارد و ما نمی توانیم اوصافی شامل بی تعینی، پری، فقدان حرکت و ... را به موجودات نیز نسبت بدهیم. از این مثال نه تشکیک وجود، که تشکیک در ظهور را می توان نتیجه گرفت و پذیرش تشکیک در ظهور هم منوط به پذیرش عدم و ثبوتی غیر از وجود است که در کتاب بدایه، مرحوم علامه صراحتا آن را منکر می شود. وجود برای ظهور، محتاج عدم است. همان طور که نور برای ظهور، به فضای خالی و تاریک پیرامون خود محتاج است. انتقاد دوم همان بحثی بود که در سطر پایانی مورد اول بیان شد. فهم موجود و سرشت آن بدون فهم عدم به مثابه آیینه هستی آن گونه که در نگاه حکمای اُنسی (به تعبیر مرحوم سید عباس معارف) آمده، امکان پذیر نیست. و در فلسفه صدرایی، با غفلت از عدم و یکی انگاشتن «ثبوت» و «وجود» راه درک حقیقی از موجودات و نسبت میان آن ها با وجود بسته می شود. حقیقت هر موجودی عدم خاص اوست که او را پذیرای ظهوری خاص از وجود کرده است. انتقاد بعدی ناظر به خلط میان وجود و موجود در چنین نگاهی است. زیرا در چنین نگاهی موجود هم همان وجود است به نازله. یعنی علاوه بر «معیت»، یک نحوه «مقارنت» میان موجود و وجود در این فضا، اتفاق می افتد. در حالی که «افتراق هستی شناختی» میان وجود و موجود، خود امری حقیقی و اندیشه برانگیز است که می تواند سرآغاز تفکر باشد. ولی وقتی موجود، همان وجود به نازله پنداشته شود، فضا مبهم و غبارآلود می شود. در اینجا انتقاد بنده متوجه رکن دیگر اندیشه صدرایی یعنی اصالت وجود - که ناظر به موجودات گفته می شود - است. می توان مطلب را به نحو دیگری نیز بیان کرد. دوگانه اصلی و تردیدناپذیر در فضای فلسفه صدرایی، دوگانه وجود و ماهیت است. در حالی که این دوگانه در کنار دستاوردهای نظری خود، محدودیت هایی نیز برای تفکر ایجاد می کند. با توجه به چنین دوگانه ای، بحث رجوع به وجود غالبا موکول به اثبات اصالت آن در موجودات می شود و در اینجاست که مباحثی پرمناقشه و کم ثمر مطرح می شود. در حالی که می توان در خود اصالت این دوگانه تردید کرد و به جای آن از دوگانه سرآغازین تر و پرثمرتر وجود و موجود سخن به میان آورد. یکی از ثمرات چنین دوگانه ای آن است که رجوع به وجود به نحو بی واسطه تری صورت می پذیرد و محتاج اثبات افراط گونه آن در موجودات نیست. این نوع نگاه منجر به یک نحوه «شرک نظری» نیز می شود. ممکن است گفته شود که شرک آلود بودن چنین نگاهی، اساسا امکان پذیر نیست. زیرا قائلین به چنین نگاهی به حقیقتی غیر از وجود قائل نیستند و اساسا بحث شرک در اینجا منتفی است. اما نکته مهم این است که هر چند این نگاه قائل به حقیقتی غیر از وجود نیست، اما از آن جا که موجودات را همان وجود به نازله می داند، ناخواسته گرفتار چنین خطایی شده است. چرا که موجود را تا سر حد وجود بالا برده است. در چنین نگاهی ماهیت امری انتزاعی و صرفا حد شیء است و در عالم خارج حقیقتی غیر از وجود در صحنه نیست. وجود هم که امری تشکیکی است و عالم ماده هم خود مرتبه ای از «خود وجود» است. و قائل به این شده اند که نامتناهی در درون خود دارای اجزاء متناهی است! و بسیط بودن وجود زیر سوال می رود. واقع مطلب به نظر چنین است که موجود، نه وجود به نازله بلکه دارای ذاتی متفاوت از وجود است که همان عدم خاص آن موجود است و بودنش ثمره هستانیدن هستی است که همان تجلی فعلی هستی باشد و نه تجلی ذاتی آن. یعنی موجودات هست می شوند، بی آن که متصف به صفت هستی بشوند. مثل گرم شدن یک جسمی که در فاصله ای کم نسبت به آتش قرار دارد. آن جسم، گرم می شود، بی آن که آتش بشود. نکته پنجم و آخر هم عدم هم خوانی نگاه اصالت وجود با نگاه قرآن است. همان طور که مرحوم فردید هم به آن اشاره می کند و می گوید که من با نگاه صدرایی به سراغ قرآن نمی روم. فی المثل معلوم نیست که با نگاه اصالت وجودی، ضمیر «ه» در آیه «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» را بایستی به کجا برگرداند؟ اگر ثبوت و وجود یکی است، پس چرا شیء قبل از هست شدنش مورد خطاب خدا قرار گرفته و کاملا نیست به حساب نیامده؟ ممنون می شوم اگر نظرتان را درباره نکاتی که بنده طرح کردم، (نکاتی که هیچ یک از آن ها ابداع خود بنده نیست و شما هم در کتاب «از برهان تا عرفان» به اجمال به برخی از آن ها اشاره کرده اید) بیان بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل ورود به این مباحث برکات خود را دارد و این‌که باید بیشتر به تشکیکِ در ظهور فکر کرد؛ بابِ خوبی از تفکر است. ولی اجزاء متنوع بحثی که مطرح کرده‌اید هرکدام باید در جای خود بحث شود. روح «اسفار» بر عکسِ روح «بدایة الحکمه» و «نهایة الحکمه» به این مباحث نزدیک است. و اساساً جناب صدرا طوری بحث تشکیک در وجود را به میان می‌آورند که «وجود» به عنوان یک حقیقت و نه به عنوان یک مفهوم در مقابل ما و در دیدگاه ما قرار می‌گیرد و این‌جا است که موضوع ظهور و خفا که از جهتی عدم نیز در آن مطرح است، به میان می‌آید به‌خصوص نکته‌ی بسیار ظریفی که در بحث «کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت» به میان می‌آورد. به هر صورت جای این نوع موضوعات در محافل علمی ما به یک معنا خالی است، ولی چیزی نیست که بتوان در حوزه‌ی یک سؤال و جواب بدان پرداخت. به نظرم اگر بشود جلسه‌ای با آقای دکتر امامی‌جمعه و یا جناب استاد إنشائی داشته باشید، خوب است.

به این موضوع فکر کنید که تقرر در مورد دازاینِ ما در این تاریخ چگونه است؟ به همان معنایی که باید پرسید تقرر در مورد وجود چگونه است. آیا جز این است که ما در تاریخ قرار داریم و وقایع تاریخیِ روشنی‌گاهِ دازاین ما در جنگل سیاه تاریخ است؟ مثل تقرر وجود در موجودات که موجب روشنی وجود موجودات از هدم می‌شود و نیست‌انگاری رخت برمی‌بندد و اُنس با موجودات محقق می‌شود.

موفق باشید

22186

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ۱) نظرتون در مورد فرقه احمد بن حسن که اخیرا طرفدارانی را پیدا کرده چیست؟ «این فرقه حجت بودن خود را از طریق اسناد ضعیف و کتاب هایی که چاپ کرده و استخاره به این صورت که قبل از استخاره ذکری را می گویند وبعد به نیت او (احمد الحسن) استخاره می گرند و بعد استخاره هایی بسیار خوب و مناسب حجت بودن خدا باز می شود. و دیگر اینکه سه روز روزه گرفتن و توسل به حضرت زهرا (س) بعد سه روز خواب ائمه را دیدن. (متاسفانه این فرقه نو ظهور که طرفدار های های زیادی را داشته، عده ای از جوانان انقلابی و طرافدار اسلام که از این نظام بریده اند و فکر می کنند آرمان های انقلاب دیگر محقق نمی‌شود را مجذوب خود کرده به طوری که دیگر گوش به سخنان بنده و امثال بنده هم نمی دهند و راه و حقیقت را در آن فرقه می بینند،) و هرچه به رفقا گفته شده که این حجت نیس ولی زیر بار نرفته و روز به روز بر شک و شبهه این جوانان افزوده می شود. خاضعانه تقاضای شرح و روشنگری داریم تا بتوانیم به زبان امروز با جوانان مرتبط شویم و حقیقت انقلاب که بنا بر حدیث امام علیه سلام که می فرمایند حقیقت در دوره آخرالزمان مانند نوری که از پنجره می تابد و فضا را روشن می کند را نشان داد و کمکی به این جوانان خوب و دغدغه مند حقیقت کرده باشیم. همچنین لازم به ذکر است که وقتی از انقلاب اسلامی می خواهیم با این جوانان به گفت و گو بنشینیم شاید به دلیل مسائل روز کم حوصله گی کرده و می گوند اینها که شما می گوید جنبه شعاری دارد و حقیقت این نیست. ۲) استاد وظیفه ما چیه؟ و چیکار باید کرد؟ ۳) لطفاً راه مقابله با این فرقه و طریقه جوابگویی به افراد مجذوب شده به آن فرقه را بیان و کمی شرح دهید. باز هم عذر خواهی می کنم که مزاحم اوقات شریفتان شدم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم چیزهایی شنیده‌ام، ولی اطلاعات چندانی ندارم. احتمالاً سایت‌هایی هست که در این مورد تحقیق کرده‌اند. مگر مسیر رسیدن به حق از طریق علمای قابل اطمینان و راهی که امثال حضرت امام و علامه‌ی طباطبایی در مقابل ما گشوده‌اند چیزی کم دارد که بخواهیم با استخاره و خواب، حقیقت را بیابیم؟!! موفق باشید

21359
متن پرسش
آیا این مطلب درست است که ابن عربی قائل به علوم مکنون برای حفصه و عایشه است!؟ ادعای علوم مکنون برای عائشه و حفصه. (فتوحات، ج۳، ص۱۵۱)
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که محی‌الدین در موقعیت تقیه بوده است و تنها شواهدی را از ایشان داریم که نظر به فکر و فرهنگ تشیع داشته است به‌خصوص که زبانِ فهم مطالب او، زبانِ خاصی است. پیشنهاد می‌کنم کتاب «جدال با مدعی» از دکتر حسین غفاری را در این مورد مطالعه فرمایید. موفق باشید

20942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام الله استاد طاهرزاده سلام: در سوال 20919 من به معنای معجزه کار نداشتم بلکه بحث معرفت شناسی بود و ارتباط معجزه و شکاکیت مدنظر بود. امید که این مسئله را برایمان حل نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه شوید پیامبر خدا با معجزه ما را به این نتیجه می‌رساند که او از طرف خداوند برای ما راه‌کار آورده است، دیگر نسبت ما با خدا روشن می‌شود و جایی برای شک و شکاکیت نمی‌ماند. موفق باشید

20400
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد عزیز این که حضرتعالی تاکید دارید، که نباید بین شما و شاگردانتان حالت «تقلیدی» باشد، تا وجوه مختلف تفکر به ظهور برسد، سئوالم اینجاست که مقصود حضرتعالی ناظر به چه حوزه ای است، فرضاً امام شناسی، کربلا شناسی، انقلاب شناسی، انسان شناسی، خداشناسی،.... کدام یک از این مقولات را می فرمایید؟ در برخی از حوزه ها که عمدتا اصول دین هستند، واقعا نمی شود بیشتر و بهتر از آنچه که شما در قالب آثارتان تدوین کردید، فکرکرد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همه‌ی مواردی که فرمودید اگر تفکر در میان باشد به راحتی رفقا متوجه زوایایی می‌شوند که بنده و امثال بنده متذکر آن نشده‌اند. حتی در اصول عقاید اگر رویکردِ ما تقلیدی نباشد، چشم‌اندازهای جدیدی ظهور می‌کند. موفق باشید 

20254

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: دو سوال دارم: ۱. در عید غدیر روایات و توصیه زیادی برای اطعام مومنین (غیر از افطاری) شده است و از طرفی توصیه زیادی هم برای گرفتن روزه. آن دو چطور باهم جمع می شود با فرض اینکه همه مومنین که در این روز روزه هستند؟! ۲. در قیامت آیا صورت اعمالی مثل نماز برای خودش شخصیتی است؟! یعنی مثلا صورت نماز من می تواند با پیامبر رابطه داشته باشد؟ یا فقط مربوط به خودمان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر صورت عده‌ای به هر دلیلی روزه‌دار نیستند و یکی از نحوه‌های تجلیلِ این روز بزرگ، اطعام به مسلمین است و از این جهت می‌توان آن را قابل قبول دانست 2- اعمال در برزخ و قیامت، اعمالِ انسان که جزو وجود انسان‌ها هست و صورت اراده و اختیار اوست، برای او ظاهر می‌شود، چیزِ مستقلی نیستند. موفق باشید

19534
متن پرسش
با عرض سلام و خداقوت به استاد عزیز دامت توفیقاته طاعات و عباداتتون قبول و خدا خیرتون بده که برامون وقت می گذارید. یک مساله ی مهم و ضروری دارم که اگر حل نشه دچار خسران عظیمی میشم. لطفا کمک کنید. می خواستم بپرسم: 1. تفاوت عاطفه و شهوت دقیقا چیست؟ و در مرحله ی بعد. 2. دقیقا چه طوری می شود تشخیص داد که این حسی که نسبت به رفیق هم سن پسر در من یکسالی هست حس عاطفه و عشق یعقوبی هست یا عشق زلیخایی یا مخلوطی از هر دو؟ (رفیق و برادر من هم صاحب کمالات معنوی بسیار و صفا و اخلاصی فوق العاده هست و هم صاحب جمال و زیبایی ظاهری و لطافت و ملاحت فوق العاده است) 3. چه کنم که در معاشرت عشق یعقوبی من به سمت عشق زلیخایی منحرف نشود؟ و چطور بفهمم که در آن حالت منحرف شده ام؟ بسیار ممنون از استاد عزیز یرحمکم الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سن نوجوانی و جوانی قوه‌ی واهمه قدرت و شدت بیشتری دارد. لذا سعی کنید آن محبت را که ریشه در قوه‌ی واهمه دارد کنترل نمایید و زندگی خود را به آن رفیق‌تان متصل ننمایید. آری! به صورت مستقل زندگی کنید و احترام لازم را برای ایشان قائل باشید. موفق باشید  

19260

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد معزز: استاد بنده کتاب ادب خیال عقل و قلب شما را مطالعه کردم و تصمیم دارم در برنامه ی یک ماهه ای که برای مطالعه خود گذاشته ام وقت بیشتری را صرف مطالعه کنم و بیشتر از قبل با برنامه باشم اما چیزی که سرگردانم کرده است این است که با حجم بسیاری از کتاب رو به رو هستم و نمیدانم از کجا باید شروع کنم هم می خواهم آثار شما را مطالعه کنم و هم آثار امام خمینی (ره) را و هم کتب دیگری را که در کتابتان فرمودید. (باید بگویم بنا به پیشنهاد دوستان که کتاب آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود را مطالعه کرده اند قصد دارم این اثر شما را در اولویت قرار دهم) استاد با توجه به اینکه فرمودید در سیر مطالعات دینی خود وارد روح دینی و ارتباط با قرآن و سخنان اهل بیت علیه السلام شویم و از راههای ورود به عالم معنا قرآن است و راه رسیدن به قرآن هم تفسیر است و روی تفسیر المیزان تاکید دارید بنده چه باید بکنم؟ اینکه در روز چند کتاب را در زمانهای مختلف برای مطالعه قرار دهیم مشکلی در فهم پیش نمی آید؟ و اینکه در کنار مطالعه کتابهای دیگر، روزانه روی تفسیر کار کنم؟ (استاد متاسفانه زبان عربی بنده در حد دبیرستان بوده و در طول دوران دانشگاهی هم رشته مان اقتصاد بوده). اگر امکان دارد استاد راهنماییمان بفرمایید. از اینکه وقتتان را گرفتم عذرخواهی می کنم، حلالمان بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:به خودتان یک برنامه‌ی هفتگی بدهید و برای کارهای حاشیه‌ای زندگی هم در آن برنامه جا باز کنید 2- ابتدا سیر مطالعاتی روی سایت 3- همان کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌ها...» 4- بعد از دوسال که گذشت رجوع به تفسیر المیزان با نظر به جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان». موفق باشید

17429
متن پرسش
سلام: من يك سال هست كه يك گناهي را ترك كردم چون خدا انجام آن را دوست نداشته است. و از انجام آن پشيمان هستم. اما هر وقت به آن گناه فكر مي كنم مي بينم هنوز لذت آن گناه با من هست. و من فقط براي رضاي خدا آن را ديگر انجام نمي دهم و ترس از اين دارم چون لذت آن گناه با من هست نكند دوباره به آن گناه برگردم؟ استاد محترم لطفا بفرماييد كه من و قتي يك گناه را ترك مي كنم و از انجام آن هم پشيمان هستم، چه كنم تا لذت آن گناه را در دلم از بين ببرم. تا توبه من يك توبه واقعي بشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت همین سابقه‌ی ذهنی لذتِ گناه است که به ما فرموده‌اند صبر بر ترک معصیت حتی از صبر بر طاعت برکاتش برای انسان بیشتر است. تنها با صبر بر ترک معصیت است که بعد از مدتی نورِ درکِ زشتی معصیت ظهور می‌کند. موفق باشید

17317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: قبلا این پرسش را پرسیده بودم اما می خواستم مصداقی و جزیی تر هم بپرسم: آیا می توان برای مردم فعلی اروپا و آمریکا عنوان کافر را به کار برد؟ اگر آری مراد کدام کفر است؟ کفر فقهی یا کفر اعتقادی یا کفر اخلاقی؟ لطفا صریح پاسخ بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که اکثر آن مردم فکر می‌کنند دین خدا همان دینی است که آن‌ها می‌شناسند و بدان عمل می‌کنند، نمی‌توان آن‌ها را کافر دانست. آری! اگر متوجه حقیقت اسلام بشوند و باز به آن پشت کنند، کافر محسوب می‌شوند. مثل یهود و نصارای صدر اسلام در مکه و مدینه که هم دارای کفر اعتقادی بودند و هم کفر فقهی. موفق باشید

16848
متن پرسش
سلام علیکم: 1. فرض کنیم که می دانیم که وقتی می رویم زیارت امام رضا (ع) در مسیر زیارت با دوستان غیبت می کنیم یا می رویم بسیج یا نماز جماعت دچار گناهانی بشویم آیا از لحاظ عقلی درست است که حالا که دچار گناه می شویم آن اعمال (مثلا زیارت یا نماز جماعت) را ترک کنیم؟ و سوال مهمتر اینکه اگر صحیح این باشد که آن اعمال عبادی را ترک نکنیم. آیا این درست که ثواب زیارت یا راهپیمایی را داشته ایم و آن گناه هم عواقب خود را دارد بعبارتی آن گناهان باعث نمی شود کل ثواب زیارت از بین برود؟ یا چه بسا ثواب آن زیارت و یا نماز جماعت آنقدر بالاست که سبب مغفرت ان گناهان می شود؟ 2. بعضی مواقع می دانیم اگر شب بیدار بمانیم و عبادت کنیم نماز صبح قضا می شود به فرض اینکه نماز صبح قضا شود ثواب آن اعمال (نماز شب و دعاها محفوظ است؟) با تشکر از حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا بر این است که در مسیرعبادات الهی، شیطان وسوسه کند ولی ما عقب‌نشینی ننماییم و نهایتاً اگر گرفتار معصیت شدیم، توبه کنیم، نه آن‌که عبادت را ترک نماییم. ولی در مورد قسمت آخر، موضوع فرق می‌کند. آری! اگر عبادات شبانه ما را از نماز به وقت صبحگاهان محروم کند، باید نماز صبح را دریافت. موفق باشید

16517

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استادعزیز، آیا در آیه «ن و القلم» می توانیم قلم را، خلق کردن توسط روح در نظر بگیریم؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهتی موضوع همین‌طور است. به این اعتبار که روح انسان در مقام عقل، معانی را در ذهن به صورت، می‌آورد و در صفحه‌ی ذهن می‌نگارد. موفق باشید

15780

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1-. علامه حسن زاده را می توان یکی از عرفای انگشت شمار حال حاضر در ایران دانست؟ 2. اول کتاب جنود عقل و جهل از امام را کار کنم یا حدیث یابن جندب؟ 3. یه سری کتاب ها جدیدا چاپ شده. فکر کنم از انتشارات آرما در اصفهان. از آقای موسی نجفی. این کتاب ها خوب هستن در مورد تاریخ؟ 4. من که طلبه نیستم نمیتونم عرفان نظری بخونم و در اون استاد بشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌طور است، ایشان همواره در عالم ملکوت به‌سر می‌برند مگر گاهی که طبیعت و طبع آن‌ها، ایشان را به عالم ناسوت بکشاند 2- اگر مقدمات لازم مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را دارید؛ شرح کتاب «جنود عقل و جهل» نکات خوبی را در اختیار شما می‌گذارد 3- کتاب‌های جناب آقای دکتر موسی نجفی با توجه به رویکردِ تمدنی که ایشان دارند، مطالب خوبی را در اختیار شما قرار می‌دهد 4- استادشدن در عرفان، به چه دردی می‌خورد؟!! دردِ ما اُنس با خدا است و این راه به سوی هیچ‌کس بسته نیست. موفق باشید

15721

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنده مطالب معرفت نفس و دو برهان و معاد را سپری کرده ام. آیا برای ورود به بحث آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود مقدمه ی دیگری لا زم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه خوب است. موفق باشید

15063

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: حال شما خوب است. سوال دارم در مورد احکام خواندن. من که طلبه نیستم. احکام خودمم بلدم خدا رو شکر. حالا من اگر بخوام یکم ریزتر بشم روی حکم های خدا. باید اصول بخونم؟ من گیج شدم. یه طلبه گفت معراج السعاده بخون. یه طلبه دیگه گفت اصول بخون. من موندم چیکا کنم؟ ممنونم استاد. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه نیاز نیست. اگر سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید و از مباحث صوتی مکارم الاخلاق نیز غفلت نکنید، إن‌شاءاللّه گشایش لازم ظهور می‌کند. موفق باشید

13291
متن پرسش
با سلام جناب آقای استاد طاهرزاده: ببخشید شما در جلسه ای فرمودید که اسم اعتباری است و من روایتی به این مضمون شنیدم که فرزندان از پدر و مادر خود در رابطه با اسم خود اعتراض دارند و یا حتی یکی از حقوق فرزندان نام نیکوست و آیا نام نیکو از نظر اسلام نام ائمه (ع) است یا نامی که معنی خوب داشته باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اسم، اعتباری است ولی در اعتباریات هم باید حقوق افراد رعایت شود. اعتباریات به این معنا است که اسم یک‌نفر اگر اسم بدی است او بد نمی‌باشد و بد نمی‌شود، ولی فرزند نسبت به والدین حقوقی دارد که از جمله نام نیک است. موفق باشید

13288

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا: با سلام خدمت استاد عزیز: دعاهایی که از ائمه (ع) به صیغه ی متکلم وحده رسیده است را بهتر است همانطور که آنها فرموده اند بخوانیم یا متکلم مع الغیر؟ و اساسا با توجه این همه سفارش خود ایشان برای دعای جمعی، چرا مقدار بسیار زیادی از دعاهای آن بزرگواران علیهم السلام شخصی است؟ با تشکر از استاد عزیز. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن‌جایی که سیاق دعا فردی است، عملاً هرکس باید خودش در آن تقاضا شرکت کند. و در آنجایی که سیاق دعا جمعی است هرکس خود را جمع، احساس می‌کند و دعا می‌نماید. موفق باشید

10518
متن پرسش
چرا حضرت عباس با دیگر برادرانشان تفاوت دارند؟ با اینکه پدر هر چهار نفرشان امام علی (ع) و مادرشان ام البنین بود و شیوه تربیتی یکی بوده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آن حضرت زندگی خود را به آن وسعتی که مدّ نظر خود داشت شکل داد. تربیت، زمینه است، خود انسان باید آرمان‌های زندگی خود را متعالی انتخاب کند. موفق باشید
5811

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام ، خواستم به اطلاعاتون برسانم که فایل های صوتی که قبلا ها ضبط شده از شما، خیلی کیفیت بهتری داره و صداش بلند تر هست ولی فایل های جدید تر آنقدر صدایشان یواش است که حتما باید کنار لبتاب بنشینیم و به آن گوش بدهیم و نمی توان در حال انجام کارهای خانه آن را گوش داد. لطفا در صورت امکان دستگاه ضبط سخنرانی ها را اصلاح بفرمایید. مثلا فایل های شرح حدیث یبن جندب که مربوط به گذشته است خیلی صدای بلند و خوبی دارد ولی فایل های جلسات جدید که از سایت می گیریم ، صدایشان یواش است و برایمان خیلی قابل استفاده نیست. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: مسئول محترم سایت با آقای توکلی موضوع را در میان بگذارید.
3551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عیکم.آیا امام زمان به صورت غیر مستقیم در انتخاب ولی فقیه نقش دارند؟اینکه می گویند ولایت فقیه انتصابی است به جز اینکه به معنی نصب با صفات و ویژگی هایی که خدا مشخص کرده آیا به معنی نصب از طرف امام هم هست؟در زمانی که افراد زیادی باشند که شرایط ولی فقیه شدن را داشته باشند چگونه می شود یکی را انتخاب کرد؟آنوقت با کوچک ترین خطای مدیریتی افرادی می گویند فلانی بهتر میتواند این نقش را داشته باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- اگر خداوند بخواهد مدد خاصی به ملت بکند قلب خبرگان را به نور امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» متمایل به انتخاب کسی می‌کند که مصلحت آن ملت است 2- در زمان غیبت امام زمان«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» راهی که کمترین خطا در آن باشد همین راهی است که فعلاً نظام جمهوری اسلامی دارد که خبرگان مجتهدشناس عمل می‌کنند. موفق باشید
25029

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: نظرتون در مورد اجتماع عزاداری عاشورایان و فاطمیون که چند سالی هست داره تو کشور برگزار میشه چیه؟ چون بعضی ها با این حرکت مخالف اند و میگن لزومی به این اجتماع نیست و به سخنان رهبری هم استناد میکنن خصوصا برای اجتماع در ایام فاطمیه. لطفا موضوع را روشن کنید ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری «حفظه‌اللّه» در رابطه با عزاداری برای حضرت زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» فرمودند به صورت دسته‌ی عزاداری راه‌انداختن و زنجیرزدن نباشد. ولی این‌که عزیزان عاشورائیان و فاطمیون در کنار هم برای مولایمان حضرت سیدالشهداء «صلوات‌اللّه‌علیه» عزاداری کنندکه کار خوب و لازمی است. موفق باشید

24160
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: بسیار گفته می شود که سال ۲۰۰۶ را مهم‌ترین سال تاریخ بشریت در طی قرون متمادی دانست. چرا که در این سال فیلمی آمد که تمام جهان و گیتی را لرزاند و از بزرگ‌ترین راز جهان پرده برداری کرد: «فیلم راز» که تشریح کننده ی یک قانون متافیزیکی به نام قانون جاذبه می باشد که بنا بر گفته ی افراد حاضر در مستند یک قانون همواره برقرار در کل عالم است مثل قانون گرانش زمین (یک سنت مطلق الهی) می باشد و تا کنون در سر تا سر جهان نتایج مثبتی به همراه داشته است اگر بخواهم اهم مفاد این مستند را در یک جمله بگویم آنست که می گوید: ۱. فکر مثبت داشتن درباره ی هر چیزی که می خواهیم بدست آوریم (اعم از ثروت و علم و سلامتی و....) مستوجب ایجاد احساسات مثبت در باره ی آن شده و باعث ارسال فرکانسی به کائنات می گردد که باعث می شود ما مطلوب خود را به سمت خود جذب کنیم. ۲. غیر ممکن است که احساسات بد داشته باشیم در حالی که فکرهای خوبی داریم. نکته ی جالب برای من آنست که امسال یک سخنرانی نیز از استاد گرانقدر جناب استاد پناهیان شنیدم با عنوان احوالات انسان در قرآن که خود استاد در این سخنرانی می فرمایند که: خداوند بسیار نسبت به حال انسان ها حساس است و تقدیر آنها را بر اساس حالشان رقم می زند. (یعنی حال خوب و حس مثبت داشتن عامل ایجاد مقدرات خوب برای انسان است) خود شما هم در چند پرسش مشابهی که در این سایت در رابطه با قانون جذب مطرح شده گفته اید که: خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: «أنا عند ظنّ عبدی المؤمن» من در گمان بنده‌ی مؤمن خود هستم. انسان اگر به پروردگار خود امید داشته باشد، پروردگار او مطابق همان امیدش با او برخورد می‌کند و بدین لحاظ است که نباید انسان‌ها فکر کنند خودشان در امور خود نقش اساسی دارند و علت موفقیت خود را نگاهِ مثبت خود بدانند، بلکه نگاه مثبت آن‌ها به عالَم، اگر با مشیّت الهی هماهنگ باشد منجر به تحقق آن چیزی می‌شود که آن‌ها امید دارند که آن چیز انجام گیرد. و هم چنین بنده از لحاظ اعتقادی می دانم که همه کاره عالم خداست و حال سوال من اینجاست که از نظر شما: می توانم این مطلب را همواره صحیح دانسته و آن را یک سنت مطلق و همیشه بر قرار الهی (مثال: قانون گرانش زمین که همیشه و در همه حال عمل می کند) بدانم؟ (و در آخر عارض هستم که بنده بالغ بر یک ماه است که خودم را در گیر این قانون کرده و مشغول آزمون خطا بر روی این قانونم و با کمال شگفتی دارم نتایج مثبتی در یافت می کنم عاجزانه خواهشمندم که بر سر ما شاگردان خود منت گذاشته و اگر مایلید این مستند را برای ما بررسی تخصصی (بر اساس نص مبارک قرآن بنمایید)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن مستند را ندیدم ولی به آن جمله که فرمودید فکر کنیدکه «اگر با مشیّت الهی هماهنگ باشد منجر به تحقق آن چیزی می‌شود که آن‌ها امید دارند که آن چیز انجام گیرد.» همه‌ی حرف در همین جمله است که اگر با مشیّت الهی هماهنگ باشیم، عالمِ هستی در اختیار ما قرار می‌گیرد زیرا میل خود را الهی کرده‌ایم و خداوند ما را از خود می‌داند و بخل نمی‌ورزد. موفق باشید

نمایش چاپی