بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19387
متن پرسش
سلام استاد: منظور از بهشتي كه حضرت آدم (ع) و حوا در آنجا خلق شدند آيا همان بهشت وعده داده شده به انسان در قرآن است؟ در كتاب قصه هاي قرآني اشاره به بهشت دنيا شده كه محلي درختزار و خوش آب و هواست، آيا منظور همان بهشت وعده داده شده است؟ بهشت و جهنم آيا در همين هستي كه وجود دارد هست يا غير قابل كشف است؟ چنانچه حضرت آدم (ع) و همسرشان از گندم استفاده نمي كردند، نسل آدم توليد مي شد؟ يا اگر توليد مي شد زندگي چه شرايطي داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهشتی که انشاءاللّه شما وارد آن می‌شوید، دیگر شیطان در آن نیست. پس غیر از بهشتی بود که حضرت آدم و حوّا در ابتدا در آن بودند 2- هبوط از آن بهشت بر روی زمین، خبر از آن می‌دهد که آن بهشت به معنای زمینی آن نبوده است. در این مورد به طور مفصل در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» که بر روی سایت هست، صحبت شده است. موفق باشید

18720
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: استاد در صفحه 125 کتاب خویشتن پنهان فرمودید: «برای همه ما پیش آمده که اگر خسته شویم نمی توانیم آنچه را در فکر خود داریم درست ارایه دهیم با این که درست فکر می کنیم ولی به جهت خستگی بدنمان آنچه فکر می کنیم با آنچه می گوییم کاملا تطبیق نمی کند...» استاد این درست ولی مستحضرید که بعضی وقت ها هنگام خستگی حتی نمی توانیم درست فکر کنیم و ارتباط منطقی بین موضوعات برقرار کنیم یا کسی که دیوانه می شود تفکر منطقی او مختل می شود و بین پدیده ها درست ارتباط برقرار نمی کند حتی در افسردگی (افسردگی به عنوان بیماری بالینی و نه صرفا حالت توصیفی خلقی) بدلیل کمبود بعضی هورمونها مثل (سروتونین و دوپامین) ساختار تفکر انسان از الگوی تفکر یک شخص سالم و متعادل پیروی نمی کند و ممکن است حتی بعضی بدیهیات را درست درک نکند و مسایل منطقی را با الگوی تفکر مختل تحلیل کند مثلا بعضی افراد که به بیماری افسردگی دچار می شوند ممکن است در درون خود حتی نسبت ناروا به پروردگار متعال و پدیده های عالم دهند و همه چیز را بی عدالتی و ظلم ببینند ولی وقتی این بیماری درمان می شود، دوباره دید افراد متعادل را پیدا می کنند یا بعضی از افراد ورزشکار که بدن قوی دارند و فرمان پذیری بدن بالا است ولی همین فرد وقتی بدلیل اختلال هورمونی افسرده می شود دیگر انگیزه ای ندارد که به بدنش فرمان بدهد. استاد به هر حال مگر در این موارد نفس ناطقه در میان نیست یا می توان گفت که تفکر از نفس ناطقه فرمان نمی برد یا نفس ناطقه معیوب شده است؟ در جایی فرموده بودید افرادی که خودکشی می کنند از خود می خواهند فرار کنند ولی در برزخ با خود روبرو می شوند و دیگر راه فراری نیست، حالا همین فرد مثلا به دلیل بیماری جنون، تفکرش مختل شده و از خود وحشت دارد و خودکشی می کند آن وقت در آن جهان که با نفس ناطقه خود روبرو می شود با نفس ناطقه متعادل و غیر بیمار روبرو می شود یا با نفس ناطقه بیمارش؟ کلا نفس ناطقه با تفکر چه نسبتی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در بعضی از مواردی که مثال زدید چون بستر نفس ناطقه یعنی بدن مشکل پیدا کرده است، نفس در ارتباطی که باید با بدنش برقرار کند به زحمت افتاده و عموماً افسردگی‌ها از این قرار است که نفسْ شروع‌کننده بوده است و با تصورات غلط و کوتاهی در اصلاح خود عامل ترشحات هورمونی گشته که بازتاب آن مواردی است که می‌فرمایید. حتی آن‌جایی که می‌گویید چون طرف مبتلا به بیماریِ جنون می‌شود، خودکشی می‌کند؛ نباید مقدماتِ قبلی این کار را فراموش کرد که چگونه با آرزوهای دنیایی و توهّماتِ بی‌جا، خود را گرفتار چنین فشارهای عصبی کرده است. در همه‌ی این موارد مبنای ما آن است که نفس ناطقه در ذات خود به عنوان یک پدیده‌ی مجرد در تعادل است و بدنی که بتواند از این تعادل بهره ببرد را در اختیارش می‌گذارند حتی اگر آن بدن از نظر ظاهر، نقص عضوهایی هم داشته باشد. موفق باشید 

18598
متن پرسش
سلام استاد: سال اولی است که معلم شده ام. نمی دانید چه اوضاعی است در مدارس! بنده در مدرسه ابتدائی و دبیرستان هستم. الف) دانش آموزان گستاخ شده اند و پر رو و احترام بزرگتر را نگه نمی دارند و خیلی بی تربیت و بی ادب شده اند. البته مودب و خوب هم در بین آن ها هست ولی واقعا بنده نمی دانم علتش چیست؟ و آیا در سایر کشورها هم وضع دانش آموزان همین گونه است؟ و ادب و اخلاق و رعایت حرمت ها مرده است؟ ب) استاد بنده در کلاس یا محیط مدرسه چگونه برخوردی در برابر آن ها داشته باشم که هم اسلامی باشد و هم حساب ببرند؟ در برابر بی حرمتی های آن ها چه کنم؟ ج) با خود می گویم کاش وارد این شغل نمی شدم حتی اگر ماهی 2 میلیون پایه حقوق بنده بود که الان 1 میلیون است بنده واردش نمی شدم. با این آموزش و پرورش داغون مملکت به جائی نمی رسد. در سند تحول و در سخنان رهبری هم آمده که باید توجه بشود و هرچه در این عرصه خرج کنیم، سرمایه گذاری کرده ایم اما از حرف تا عمل خیلی فاصله است. فایده اش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هرجا روحِ مدرنیته آمده است مثل خود کشورهای غربی که حریم انسان‌ها رعایت نمی‌شود، همین وضع است که می‌بینید 2- سعی کنید روح اصلیِ جوانان را درک نمایید و در مقابل بی‌احترامی‌ها خود را به غفلت بزنید و محبت و رفاقت و دلسوزی با آن‌ها را دنبال کنید. بهترین کار در این دنیا، ساختن همین جوانان است که گوهری در درون خود دارند و باید آن را شکوفا کرد و این با دلسوزی و درکِ آن‌ها میسر است، نه بی‌محلی به آن‌ها. موفق باشید

18290
متن پرسش
وقتی انسان توسط پزشک بیهوش می شود ماده ی بیهوشی روی جسم انسان اثر می گذارد چگونه توجه نفس از جسم منقطع می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» عرض شد که وقتی جسم، زمینه‌ی تدبیر نفس را نداشته باشد و نفس احساس تنگنا در بدن بکند از آن منصرف می‌شود. حال یا به صورت موقت مثل خواب و بیهوشی و یا به صورت دائم مثل مرگ. موفق باشید

17387

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: 1. در حالی که می دانیم بسیاری از مطالب دروس دبیرستان به درد نمی خورد با چه نیتی عمرمان را پای آنها بگذاریم؟ 2. بعضی دروس مثل ریاضی و فیزیک به طور کلی به درد می خورند ولی به خصوص در این شرایط زمانی که پرداختن به معارف الهی برای خود و جامعه بسیار لازم تر است آیا باید درس مدرسه را هم بخوانیم و اگر بله به چه انگیزه ای؟ این سوال بسیاری از دانش آموزان متدین و درسخوان و تیزهوش است لطفا کامل راهنمایی کنید. خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال باید بدانید که در نظام آموزشی ما چه می‌گذرد. اگر عمیقاً دروس را مطالعه کنید و مقصد و مقصود آن‌ها را بیابید، بهتر می‌توانید مسیر آینده‌ی خود را دنبال کنید. موفق باشید

17267

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: می خواستم بدونم آیا اجنه می توانند از خانه کسی دزدی کنند چیزهایی مثل طلا یا لوازم خانگی و اگر می توانند جنسیت فردی که از او دزدی می کنند فرق می کند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بله چنین توانایی را دارند. البته این در صورتی است که خود افراد پای اجنه‌ی منحرف و فاسد را به زندگی خود باز کنند. زیرا این نوع اجنه، به خودی خود ترسو هستند. در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» نکاتی در این مورد هست. کتاب بر روی سایت قرار دارد و می‌توانید به آن رجوع کنید. موفق باشید

15184
متن پرسش
سلام علیکم: استاد اگر امکان اش هست یک چند تا شاخصه برای انتخاب استاد به ما بدهید. منظورم استاد سلوک و عرفان نیست، منظورم استادی است که انسان بتواند در نزدش درس بگیرد و یا مطالب اخلاقی را کار کند. بنده طلبه هستم و در شهر ما کمتر کسی پیدا می شود که فلسفه و عرفان را به خوبی کار کرده باشد لذا ناچاریم برای استفاده از مطالب حکمی، اخلاقی، عرفانی به صوت بعضی از اساتید روبیاوریم. بطور مثال صوت های استاد عزیز و گرانقدر آیت الله صمدی آملی که الحق و الانصاف مطالب عرشی عرض می کنند، نفس تأثیر گذاری دارند. ما با ایشان ادب و آداب یاد گرفتیم، مبانی طهارت را آموختیم. و یا صوت های خود شما. بنده در زمان تحصیل ام در دانشگاه حدود یک سال و نیم با صوت ها و فضاهای مباحث شما زندگی کردم خصوصا نامه 31 نهج البلاغه که به اراده ی خداوند زندگی ام را به جلو حرکت داد. یا گاها خود صوت های آیت الله جوادی آملی و ... اما گاهی به صوت های بعضی از اساتید برمی خوریم که با اینکه مطالب خوبی هم می گویند و از حیث حکمت و عرفان هم قوی هستند از حرف هایشان و ناخود آگاههای ذهنی شان متوجه می شوی که علم ایشان برای خودشان نافع نبوده است با اینکه شاید مطالبی بگویند که از حیث علمی قوت داشته باشد. امروزه در بعضی نهاد ها و دانشگاه های ما همایش های مفصلی برای بزرگان فلسفه و عرفان برگزار می کنند، و مطالب علمی خوبی هم بیان می شود، ولی هدف از این علوم حصولی این است که انسان توسط این علوم برای سیر و سلوک الهی رفع حُجُب کند. اما به کلیت فضای این همایش ها و جلسات عمومی که نگاه می اندازی می بینی این فضا شاید ایجاد حُجُب هم بکند تا رفع حُجُب. امروزه دیگر فضاهایی نداریم یا شاید خیلی کم داریم که شخصی مثل ملاحسینقلی همدانی بیاید و هم مطلب علمی بگوید و هم نفس ایشان چنان تأثیری داشته باشد که مستمع و حاضرین شوق به حضرت پروردگار پیدا کنند. خواستم یک سری ملاک و شاخص برای انتخاب استاد به ما بدهید. حال چه از زبان بزرگان و چه از زبان روایات، و اگر این ملاک ها رعایت نشود آیا آن علم لاینفع خواهد بود؟ چون در حدیثی دیده ام که مضمون روایت این بود که علم کسی اگر برای خودش نافع نباشد برای دیگری چگونه نافع است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته‌ی مهمی است که اگر علمِ کسی برای خودش نافع نباشد، برای دیگران نیز نافع نیست. ولی اگر مسیر ما برایمان مشخص شده باشد که آن مسیر سیر إلی‌اللّه است. مولایمان علی«علیه‌السلام» به ما فرموده‌‌اند: «خُذِ الْحِكْمَةَ مِمَّنْ أَتَاكَ بِهَا وَ انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْهُ إِلَى مَنْ قَال‏» فراگير حكمت را از هر كه بياورد از براى تو آنرا، و نگاه كن به آن چه گفته است نه به آن كه گفته. لذا اساس را باید در حضور تاریخی دانست که در سیر إلی اللّه در متن انقلاب اسلامی محقق می‌شود. پیشنهاد می‌گردد کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» مطالعه شود. موفق باشید‏

11824
متن پرسش
سلام: آیا وقتی انسانی گناه می کنه و دیگران را آزار می دهد و خودش را مستحق جهنم می کنه هنوز هم روح خدا در او وجود داره؟ آیا انسانی که در جهنمه خدا درش حضور دارد؟ حضور خدا در موجودات خبیث چه در این دنیا و چه در جهان آخرت به چه صورت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر وجودی، خداوند در همه‌ی مخلوقات حاضر است ولی صورت رحمت او برای کسانی است که رعایت دستورات الهی را بکنند. موفق باشید

8776
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم بنده قریب به 8 سال است که در حوزه معرفت نفس مطالعه دارم (در قالب سی دی های معرفت نفس استاد صمدی) و در دو ماه گذشته نیز با دروس حضرتعالی آشنا شده ام. با توجه به موارد مطالعاتی سوالاتی دارم که ان شا الله با پاسخ مناسب شما افق مبهم روشن گردد. 1- بنده در مورد علم و یادگیری اینگونه فکر می کنم که همه انسانها تمام علوم بشری را در ذات خود دارند و تنها با روی آوری به علم خاصی و جد و جهدی که می کنند درهای آن حوزه از علم به روی آنها باز شده و با آن آشنایی پیدا می کنند. بعنوان تشبیه اینکه علوم مانند بیابانی است که انسان با چراغ قوه ایی که دارد بخشی از بیابان را که جلو روی اوست میبیند و اگر طوری بشود که خورشیدی بر بیابان نور بیفکند انسان به تمام علوم آشنایی پیدا می کند. در اینخصوص اگر می شود توضیح بفرمایید. 2- طی سلسله مباحث استاد صمدی و مباحث ده نکته و معاد شما که تا امروز وفق به شنیدن آنها شده ام این نکته مرا به خود مشغول داشته که پرداختن به امور روزمره (مثل تماشای تلویزیون؛ مطالعه مجله و گپ و گفت طولانی با ذوستان و ...) انسان را در قوه خیال معطل می کند و لذا چند سالی است که به جز یک خبر و در صورت وجود برنامه های مستند تقریبا سریال یا فیلم یا سرگرمی به جز مطالعه در حوزه دینی و رشته فنی خودم (الکترونیک و صنایع) ندارم. یعنی مطالعه را با چیز دیگری عوض نمی کنم و این امر در بعضی اوقات منجر به بهم ریختگی اعصاب می شود و تقریبا بیشتر اوقات در فکر فرو می روم. البته با توجه به مباحث روانشناسی انسانی درونگرا نیز هستم و این مطلب نیز مرا به سیر علمی بیشتر تشویق می کند. به نظر شما سیر مطالعاتی در تقویت قوه عاقله و کم کردن قوه خیال موثر است و یا روشی که بنده در پیش گرفته ام اصلا مناسب می باشد؟ البته لازم است عرض بکنم به قول استاد صمدی بنده اگر هم چیزکی یاد گرفته باشم قطع به یقین در اسم الاسما می باشد و به هیچ وجه در هیچ حوزه نظری و عملی نه تنها ادعایی ندارم بلکه روز به روز به بی لیاقتی خود و برازخی که گرفتار آن هستم بیشتر پی می برم. با تشکر از حسن توجه جنابعالی.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در این مورد به صفحه‌ی 84 کتاب «معرفتِ نفس و حشر» تحت عنوان «چگونگی ادراک محسوسات» رجوع فرمایید 2- امروز اسماء حسنای حضرت حق در انقلاب اسلامی ظهور کرده و در کنار مطالعاتی که دارید باید نسبت به سخنان رهبری و دنبال‌کردن مسائل انقلاب حساس باشید وگرنه حق را در مظاهرش نشناخته‌اید. موفق باشید
8449
متن پرسش
آیا گناه و توبه پس از ظهور وجود دارد ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری تا انسان در این دنیا است و اختیار دارد امکان گناه و توبه برای او هست منتها در فضایی که نور حضرت ظهور کند و حقایق برای مردم روشن شود ظلمات و کفر بر جامعه‌ی بشری غلبه ندارد. موفق باشید
7958
متن پرسش
سلام علیکم تفاسیر متعددی از قرآن کریم موجود است، به نظر شما کدام تفسیر قرآن روان تر است؟ در کتب حدیث چطور؟ قویترین و مستند ترین کتب حدیث شیعی کدامند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تفسیر المیزان خیلی متین و دقیق است و همین ترجمه‌ای که از آقای موسوی همدانی در بازار هست خوب است. اصول کافی و تحف‌العقول برای شروع کار خیلی خوب است. خیلی گیر ترجمه‌ها نباشید با هر ترجمه‌ای شروع کنید نتیجه می‌گیرید. موفق باشید
6449
متن پرسش
ضمن سلام ، آیا به نظر مطلوبه که یک خبرگزاری اشتباهات و کارهای نادرست فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی و ... مربوط به دولت روحانی را کاملا منطقی و کارشناسی شده گوشزد کند یا خیر فعلا باید سکوت کرد ؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است بیکارید که چنین حساسیت‌هایی دارید! ما در تاریخ دیگری قرار داریم ماوراء چنین حرف‌هایی. حال یا عده‌ای از این‌افرادگذشته‌ی خود را بازخوانی می‌کنند و به روحی که انقلاب اسلامی در خود دارد می‌پیوندند و یا تکلیفشان را با انقلاب معلوم می‌کنند. مولوی چقدر زیبا می‌گوید: مولوى در رابطه با این‏که عده ‏اى همواره کار زیاد ‏کنند و مردم را از کار اصلى خود باز مى‏دارند داستان کُره اسبى را به میان مى‏آورد که در حال آب‏خوردن بود تا تشنگى خود را رفع کند و صاحب اسب‏ها که با سوت‏زدن مانع آب‏خوردن آن کره اسب مى‏شد و نتیجه مى‏گیرد همواره از این کارافزاها بوده و هستند، تو کار خود را انجام بده. مى‏گوید: گفت مادر، تا جهان بوده است از این‏ کار افزایان، بُدند اندر زمین‏ هین تو کار خویش کن اى ارجمند زود، کایشان ریشِ خود بَر مى‏کَنند وقتْ تنگ و مى‏رود آبِ فراخ‏ پیش از آن کز هجر گردى شاخ‏ شاخ‏ شهره کهریزى‏ست پر، آبِ حیات‏ آب کَش، تا بَر دَمَد از تو نبات‏ آبِ خضر از جوى نطق اولیاء مى‏خوریم اى تشنة غافل بیا ما چو آن کُرّه، هم آب جو خوریم‏ سوى آن وسواس طاعن ننگریم‏ وقتى انسان متوجه شد کارافزایانِ عالَم دام‏هایى براى زندگى ما پهن کرده ‏اند، راه خود را پیدا کرده‏ ایم. و فرصت را جهت نوشیدن آب زندگانى از دست نمى‏دهیم‏ . موفق باشید
5764
متن پرسش
بسمه تعالی.سلام علیکم.نظر شما درباره ی کتاب ها و تفاسیر قران آقای عبدالله مستحسن چیست؟باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده تعدادی از آن کتاب‌های ایشان را خواندم نکات ظریفی را مطرح می‌کنند که ارزشمند است. موفق باشید
5694
متن پرسش
سلام علیکم.استاد نظرتان پیرامون مداحی شور و سینه زنی شور چیه؟آیا با مبانی امام و رهبری در تضاد نیست؟لطفا واضح توضیح دهید.متشکرم.التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: من این‌ها را سرم نمی‌شود ولی با اشعار امثال جناب آقای بُرقعی نزدیک است قالب تهی کنم از بس این مداحی‌ها و مرثیه‌ها آسمانی است. موفق باشید
3970
متن پرسش
با توجه به این که از طرفی می‌دانیم که کسی نمی‌تواند بدون نظر به این انقلاب و تلاش برای اعتلای آن به قرب حق برسد و عارف بشود، و با توجه به این که از طرف دیگر شما معتقدید هر کس بخواهد اشراقات این انقلاب را بگیرد، حتماً باید به حضرت امام نظرکند، آیا شما معتقد هستید که هر کس خواست به قرب برسد، باید نگاهش به شخصیت اشراقی حضرت امام باشد؟ یعنی اگر کسی از حضرت امام فقط چند گزارة حصولی گرفت و تماماً با یک استاد دیگر سلوک کرد، به نظر شما آیا این شخص اصلاً نمی‌تواند سلوک کند و اگر هم سلوک کرده سلوکش به خاطر نظر به حضرت امام بوده اگر چه خودش منکر باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز سلوکی که انسان بتواند در اثر آن به جامعیت لازم برسد بدون نظر به حقیقتی بنام سلوک حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» محقق نمی‌شود و دلایل آن را در جزوه‌ی «. وظیفه و نحوه‌ی سلوک طلبه‌ی عصر انقلاب» عرض کرده‌ام. موفق باشید
1510

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض می کنم سوالم از خدمتتون این هست که حقیقت ولایت چیه؟ و در تکوین چه جایگاهی داره؟آیا ارزش فوق تصوری که بر ولایت امیرالمومنین صلوات الله علیه گذاشته شده فقط به خاطر مقام تفصیلی است که دارند و در جلسات سلوک در ذیل اندیشه امام خمینی می فرمایید؟ ولایت چطور جایگاهی است که اگر کسی عابدترین و زاهدترین فرد هم باشه ولی اگر ولایت امیرالمومنین رو نداشته باشه مورد مواخذه قرار خواهد گرفت و اگر کسی لا ابالی ترین فرد باشه و شیعه باشه شاید این چنین نشه؟ سوال دیگرم هم این است که چرا ما باید نگران دیگران باشیم؟ چرا سلامتی و تندرستی و خوشحالی و خوش وقتی اون ها باید برای ما مهم باشه؟چرا باید به سیر بودن یا گرسنه یا خسته بودن نزدیکانمون اهمیت بدیم؟مهر و محبتی که یک مومن نسبت به دیگران باید داشته باشه چطور باید باشه؟ ایا به این اشکال خودش رو نشون می ده؟ آیا می شه گفت که محبتی که یک مادر نسبت به فرزندش داره غریزی هست و درواقع عمل الهی انجام نمی ده و خودش باید این محبت رو جهت دهی بده؟ ممنون موید باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: قرارگرفتن در ذیل ولایت انسان کامل، قرارگرفتن در پرتو شخصیت اوست و تمام ابعاد انسان را متعادل می‌کند و از آن‌جایی که علی«علیه‌السلام» به عنوان انسان معصوم با مقام باطنی قرآن کریم ارتباط دارند در جایگاه تفصیل قرآن می‌باشند و از آن‌جایی که جهت‌گیری انسان باید به سوی کامل‌شدن در مسیر انسانیت باشد اگر در ذیل ولایت انسان کامل قرار نگیرد جهت‌گیری او غلط است. به این جهت نگران دیگران هستیم که انسانیت ما اقتضا می‌کند و شریعت الهی نیز همان را متذکر می‌شود و با این کار از خودخواهی و تنگ‌نظری آزاد می‌شویم. همان‌طور که با بخشش به دیگران از بخل نجات می‌یابیم. در مورد قسمت سوم سؤال‌تان لازم است عنایت داشته باشید درست است شوق مادر به فرزندش و تلاش برای سلامتی او یک شوق الهی است ولی این‌طور نیست که مادران خودگذشتگی‌هایشان نسبت به فرزندانشان جبری باشد. آن‌ها نیز مثل همه مایلند شب را تا صبح استراحت کنند و گریه‌ی فرزندشان مزاحم خواب و استراحت‌شان نشود و از نظر عزیزی مجبور نیستند که از راحتی خود برای فرزندشان بزنند، بلکه مثل سایر کارهای بزرگ که انسان‌ها انجام می‌دهند آن‌ها نیز چنین می‌کنند، همان‌طور که یک مسلمان به حکم فطرت، خود را فدای اسلام می‌کند و از خودخواهی آزاد می‌شود. به جهت همین روحیه فداکارانه مادران است که آن ها درحین شیر دادن به فرزندشان از بسیاری از آلودگی های روحی آزادند.موفق باشید
893

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بخشی از رساله ارشد حقیر به نقد درون دینی و برون دینی نظریه هایی مربوط است که در حقیقت و ماهیت ایمان و مقولات مرتبط با آن همچون معرفت، تصدیق، کفر، تکذیب، یقین و... ارائه شده؛ خواهشمندم در حیطه هر دو نقد راهی باز کنید تا در راستای آن به نقدهای پرثمر برسم. ممنون از حوصله و عنایت جنابعالی.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: بنده بر همین اساس کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را نوشته‌ام و در حال شرح آن هستم. موفق باشید
847

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام پسری 25 ساله هستم. که در بعضی مواقع فکرم به این سمت میرود که با جنس مخالف آمیزش داشته باشم.و به همین خاطر دچار بیماری روحی یا گناه استمناء می شوم. از طرفی از لحاظ معیشتی زندگی برای من خیلی سخت شده و در بعضی مواقع دچار کفر گویی می شوم و به خدا اعتراض می کنم. حالا اگر شما می توانید به این انسان دون صفت و رذیل کمک کنید سپاس گذار می شوم.
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: از یک طرف باید سعی کنیم آرزوهای دراز نداشته باشیم تا به آن‌چه خدا نصیب ما کرده است راضی شویم و بدانیم راه بندگی در همان شرایطی است که خداوند برای ما قرار داده، از طرف دیگر سعی کنید با سادگی تمام ازدواج کنید تا گرفتار آن‌گونه گناهان نشوید. موفق باشید
22315
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده از برخی مقدمات به یک نتیجه گیری در مورد عظمت خداوند رسیده ام لطفا صحت آن را تایید بفرمایید: انسان تا وقتی در قید تن است در درجه پایینی از تجرد است و حداکثر می تواند مثلا یک پرتقال در ذهن خود ایجاد و مدت محدودی آن را حفظ کند .حتی نمی تواند 2 عدد پرتقال در یک لحظه در ذهن خود ایجاد کند. انسان هرچه روی تجرد خود کار کند و از بند تن رها شود درجه تجرد خود را بالا می برد و حتی می تواند خارج از ذهن هم چیزی خلق کند کاری که امامان می کردند. مثلا شیر روی پرده را حیات می دادند. انسان با درجه تجرد پایین در همان جایی حاضر است که تنش حاضر است هرچه درجه تجرد بالاتر باشد حضور بیشتر و گسترده تر است پس خداوند که بی نهایت مخلوقات دارد و لحظه به لحظه در حال فیض دادن و مدیریت آنهاست باید بالاترین درجه تجرد را دارا باشد بلکه عین تجرد است و حضورش نیز در عالم بالاترین درجه حضور است (نحن اقرب الیه من حبل الورید) لطفا با توضیحات خود مستفیض بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده هم همین‌طور است. موفق باشید

21076
متن پرسش
سلام علیکم: در ادامه پرسش 21060 مگر در عالم معنا فعلیت محض نیست؟ پس تغییر و حرکت هم نیست. بنابراین چطور آن صورت زشت تبدیل به صورت زیبا می شود؟ و اگر تبدیل نمی شود چگونه جای خود را بصورت زیبا می دهد و چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر آیت اللّه شجاعی در کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» در قیامت، حرکت به معنای تبدیل قوه به فعل نیست، ولی رفع حجاب به این معنا که صفتی ظهور کند و صفتی پنهان شود؛ هست. موفق باشید

19623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: عرض و سوالی داشتم خدمتتان راجع به عالم طلبگی و متناسب کردن آن با زندگی طلبگی و مبحث رزق و فعالیت هایی که واسطه رزق یک طلبه می شوند. بنده طلبه ای هستم که تازه در حوزه شروع به تحصیل کرده و در همین حین به امر سفارش شده ی ازدواج تن داده ام. لیک این سوال برایم مطرح می شود آیا در این تاریخ واسطه های رزقی که ما برای خود باید راجب آن فکر و تلاش کنیم باید با توجه به سیره حضرات معصومین و امام علی (ع) باشد که هیچگاه دست از فعالیت اقتصادی نمی کشیدند و هم زمان به تبلیغ دین (که برای ما تحصیل هم اضافه می شود) می پرداختند. یا اینکه مانند جو غالب حوزه که به ارتزاق از طریق دین (نماز جماعت و...) روی آوریم؟ (اگر این مباحث در گذشته مطرح گشته، مزاحم اوقات استاد نمی شوم و صرفا منبع معرفی فرمایید) با تشکر. در پناه حق نیرومند برای ادامه راه حق
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید اگر ممکن است در چند سال اول طلبگی ممحّض درس و بحث حوزه باشید و بعداً هم در همان مسیر طلبگی، رزق مربوط به زندگی مشترکتان را شکل دهید. ائمه«علیهم‌السلام» علم لدّنی داشتند و نیاز نبود مشغول درس و مطالعه شوند. موفق باشید

18423

استخارهبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمه الله خدا حفظتان کند! در جلسات شرح کتاب شریف جامع السعادات، مطالبی راجع به استخاره فرمودید. بنده شخصا به این نتیجه رسیده ام که استخاره برای هر کاری جا دارد. یعنی با توجه یه این که ما از بسیاری از مسائل آگاه نیستیم، عقل ما در نهایت هر تصمیمی بگیرد ممکن است دچار اشتباه شده باشد. لذا در حال حاضر برای بسیاری از کارها بعد از بررسی عقلی حتما استخاره می کنم. سوالی که هست اینجاست که آیا این امر باعث کاهش توان عقل و تصمیم گیری می شود؟ آیا اصلا این کار صحیح است؟ ضمنا یکی از رفقا برای کارهای مهمی از آن طریق کذایی (آن شیخ) استخاره گرفته بود و عمل کرده بود، حال گاها فکر او مشغول این تصمیمات می شود. شما چه توصیه ای دارید. التماس دعای عقل!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  در هر حال، عقل به عنوان حجت باطنی خداوند بر استخاره مقدم است و از طرفی استخاره در جایی است که دیگر جایی برای مشورت و تعقّل نمانده باشد. با این همه به گفته‌ی علامه طباطبایی بعد از آن که استخاره کردید باز جای تعقّل هست از این جهت، پشت به استخاره نیز، پشت به قرآن نخواهد بود. موفق باشید

18308

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: می خواستم از شما بپرسم آیا استاد محمد شجاعی را می شناسید؟ (منظورم ایت الله شجاعی نیست) چندی پیش که شما را به ایشان معرفی کردند از مطالب و اثار شما استقبال کردند و در محل سخنرانی ها و مجالسشان هم آثار شما را ترویج می دهند. بنده از مطالب ایشان و شما سالهاست که استفاده می کنم و به نظرم می رسد مطالب شما و ایشان در کنار هم معنای زیبایی می گیرند و مکمل هم هستند. خواستم اگر نمی شناسید معرفی کنم تا بتوانم حداقل قدمی کوچک در راه تحقق اهداف شما و ایشان برداشته باشم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دورا دور ایشان را می‌شناسم و پذیرنده‌ی سلام‌های گاه به گاهِ ایشان که لطف می‌کنند؛ هستم. و به جهت آثار خوب‌شان ارادتمند ایشان هستم به‌خصوص به جهت حالات روحانی در توسلات معنوی‌شان. سلام بنده را به ایشان برسانید. موفق باشید

17876

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد حضرتعالی برای بیان مطالب خودتان پیرامون موضوعات مختلف که با سلسله جلسات انجام می گیرد و منجر به یک کتاب یا جزوه می شود، اولا بفرمایید قبل از بیان مطالب خودتان اندیشه می کنید و ذهن خودتان را برای هر جلسه معطوف به یک موضوع می کنید یا فی البداحه صحبت می کنید؟ ثانیا برای اثر گذاری در جان مستمع باید از شیوه خاصی و مهارت ویژه برخوردار بود؟ ثالثا اگر عنایت کرده باشید وقتی انسان به یک سخنران توجه خاصی به کیفیت و چگونگی سخنوری اش می کند بعد از مدتی نوع صحبت کردنش مثل آن شخص می گردد، به نظر شما آیا اساسا چنین رویکردی خوب هست؟ و بفرمایید ما چه شخصیتی را مد نظر قرار دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده عموماً برای صحبت‌های خود از قبل مطالعه و یادداشت‌برداری می‌کنم و بعضاً سرفصلِ یادداشت‌ها به صورت برگه‌ای چاپ‌شده در اختیار حضار قرار می‌دهم و بر اساس آن صحبت می‌شود.  2- فکر نمی‌کنم بد باشد. باید خودتان ببینید با چه شخصیتی روح‌تان هماهنگی دارد. موفق باشید

16066

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: پسر آقای بهجت (ره) توی یه مصاحبه ای با فارس نیوز حرفی از پدرشان نقل کرده اند که حرفهای شما در جزوه دستورات آقای بهجت رد می شود متاسفانه... صحبت ایشان: آیت الله بهجت می‌گفت اگر کسی در معنویات به مرحله‌ای رسید که دیگر نمی‌داند کدام راه را برود، یقینا اگر آنجا برای خدا بایستد و حتی با نود درصد اطمینان نیز حرکت نکند غیر ممکن است که خدا برایش معلمی نفرستد و راه را نشانش ندهد. این هم سندش : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910228000066 اگر می شود راهنماییم کنید. مثل اینکه مرحوم بهجت هم معتقد به استاد بودند. اما در اوایل کار نه. بلکه اواخر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع دیگری است و رعایت آن در مقابل هر مسئله‌ای کار درستی است. ولی بحثِ «علمِ تو استاد توست» یک قاعده‌ی کلّی در این تاریخ است که شرح آن در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» داده شده است. موفق باشید

نمایش چاپی