بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26206
متن پرسش
با سلام: چه فرقی بین این که خدا زردالو را زردالو کرد با زرد الو را ایجاد کرد وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امکانِ زردالو که امری است لااقتضاء نسبت به وجود و عدم، ذاتیِ زردآلوست و خداوند است که به آن وجود می‌دهد. موفق باشید

26205
متن پرسش
با سلام: آیا مثلا ادراک کلی ما از درخت (یعنی مفهومی که هست اما ماده و اندازه و شکل ندارد) آیا این ادراک در عالم عقول وجود دارد؟ آیا می شود گفت که این ادراک کلی از درخت اتحاد وجودی ما با عالم فرشتگان است (یعنی آن ادراک کلی درخت یک حقیقت عقلی خارج از ذهن ما است)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفاهیم ذهنی، انتزاعِ عقل است از امورِ کثیره‌ی خارج. و این غیر از اتحاد با عالم عقل می‌باشد. در این مورد خوب است به بحث «برهان صدیقین» رجوع فرمایید. موفق باشید

26203
متن پرسش
با سلام: جسم را برای من طوری تعریف کنید که من بتوانم تفاوت جسم مادی با جسم مثالی و جسم عقلی را بدانم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» رجوع فرمایید. موفق باشید

26202
متن پرسش
سلام: وقت به خیر. یه سوالی داشتم که اگر امکانش نیست در سایت قرار داده باشه، ممنون میشم جواب رو برام پیامک بفرمایید. خیلی به جوابش احتیاج دارم. استاد من از اون وقتی که خودم رو شناختم، آدم ترسویی بودم؛ ترس از بحث و دعوا و دودستگی. الان هم که این اتفاقات افتاده، بسیار مضطربم. بخاطر این ضعف مدام خودم رو سرزنش می کنم که من آدم به دردنخوری هستم. حتی اگر بتونم در عرصه های دیگه ای به درد انقلاب و اسلام بخورم، چون شجاع نیستم، فایده نداره و در این آزمایش آخرالزمان سرشکسته ام. حاضرم برم میدان جنگ، تیر بخورم اما وارد بحث با کسی نشم. من ولایت فقیه رو صددرصد قبول و دوست دارم اما مدافع خوبی نیستم. برای همین، همه ی کارها و فعالیت هام رو تعطیل کردم چون فکر می کنم هرچه کنم فایده ای نداره. شنیدم در آخرالزمان آدم ها یا در جبهه ی حقند یا باطل، حد وسط نداره. من حق رو قبول دارم و حاضرم جونم رو به پاش بدم اما جرات دفاع ندارم. می ترسم که اسمم بره در بین جبهه ی باطل. راهنماییم بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی چنین استعدای خداوند در شما نگذاشته، چرا خود را سرزنش می‌کنید؟! اولاً: همین‌که با منتقدین به ولایت فقیه همراهی نمی‌کنید، کار ارزشمندی است. ثانیاً: در امور زندگی، مطابق رهنمودهای رهبری عمل کنید تا وظیفه‌ی خود را انجام داده باشید. موفق باشید

26201
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به تعبیر «صهیونیسم اسلامی» و اشاره ای که به سخنان دختر شهید حاج قاسم سلیمانی (رضوان الله علیه) داشتید، نکات مهمی بود. اما برای شخص من که در کار فرهنگی مشغولم همچنان ابهاماتی وجود دارد. ما برای جذب مع الاسف خیلی اوقات حاضر می شویم به طبع و ذائقه افراد هر چند غلط بیشتر از اصول بنیادین اعتقادی توجه کنیم و به خاطر همین خیلی اوقات بجای اینکه سخن زیبا بگوییم، زیبا سخن می گوییم که خب محتوای کلام در تعارض با همان اصول است. بهتر بگویم، خیلی از ما بخاطر جذب حاضریم به تهمت زدن و مرور گذشته با بدبینی و به تضعیف بسیاری از مباحث معرفتی رو بیاریم و اصول مان را کمرنگ یا بصورت زیادی به محاق ببریم. اما بلای دیگر این است که گاهی بدون نظم و انسجام و سناریو همچنین درک و استفاده درست از ابزاری مثل فضای مجازی، قصد داریم افراد را جذب کرده و حتی گاهی به نحوی سخن می گوییم و می خواهیم در عین جذب روی اصول پافشاری کنیم که ظرفیت سوء استفاده و تقطیع و استفاده علیه معارف اهل بیت و انقلاب پیش بیاید و جوی ضد جبهه وسیع و با آغوش باز نهضت مان شکل بگیرد. اما ایراد اساسی به نظرم این است که ما علیرغم تاکید مداوم به گفتمان رهبری و ارادت به ایشان، واقعاً روی منظومه فکری آقا تمرکز نکردیم و فعالیت های فرهنگی ما مبتنی بر سیر مورد اشاره ولی فقیه در بیانات و آثارشون نیست و حتی گام دوم را هم آنچنان که هست گاهی نمی بینیم بلکه آنچه برای دعواهای داخلی یا همان روند ماضی می خواهیم، تحلیل می کنیم و آن وقت به جان هم می افتیم که تو به اصول در جذب توجه نداری و کم توجه به اعتقادات ریشه ای هستی یا بگوییم تو نمی دانی باید چگونه از اصول دفاع کنی و به افراط می رسی و هزینه ساز می شوی و ... .این چیزی است که با تجارب خودم و درکی که از پاسخ شما و مطالب تان در کتاب عقل و ادب داشتم، بدست آمده و امیدوارم بتوانیم در شان گام دوم انقلاب، به نحوی کار فرهنگی کنیم که در عین تقویت پایه های معرفتی و توجه به عالم انسان موحد، با انسجام و طراحی گام به گام و استفاده بجا از ابزارهای مقتضی، یاور جبهه فرهنگی انقلاب و رهبر عزیز باشیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: «بُعِثْتُ بِالْحَنِیفِیةِ السمْحَةِ السهْلَةِ؛» من به آیین استوار و بدون انحراف و راحت و آسان مبعوث شده‌ام. پس باید بدون نفی اصول توحیدی، باید با مردم مدارا کرد به همان روشی که رهبر معظم انقلاب پیشه کرده‌اند واخیرا در حکم خود به امام جمعه‌ی بندرعباس فرمودند: تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویِ گشاده و دست مهربان با عموم طبقات؛ توصیه‌ی مؤکد اینجانب است. توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت می‌کنم. سیّد علی خامنه‌ای۲۶ تیرماه ۱۳۹۸.

موفق باشید

26199
متن پرسش
به نام خدا با سلام در ابتدا: امام علی علیه السلام پس از جنگ نهروان اجازه دادند فراریان جنگ جمل وارد کوفه و بصره شوند و سهم خود را از بیت المال بگیرند آنها در میان کلام علی (ع) بی ادبی می کردند و حضرت یقین داشتند به دست اینان شهید می شوند و بساط حکومت اسلامی برچیده می شود اما خبری از شکنجه و سلاخی نیست. ابن ملجم ملعون ضربت می زند و امیر المومنین می فرماید از همین شیری که من می نوشم به او بنوشانید. در جنگ صفین عمرو عاص که از یک لشکر خطرناکتر بود کشف عورت می کند و علی می داند نجات این ملعون یعنی جنگ نهروان یعنی شهادت خودش یعنی صلح حسن اش یعنی شهادت حسین اش علیهم السلام اما نمی کشد. پس از جمل به خانه ای که عایشه در آن است می رود، زن خانه که شوهرش کشته شده بر علی (ع) دو مرتبه توهین می کند و مرگ می گوید یاران می خواهند ادبش کند علی (ع) می گوید پیامبر فرمود بر زنان مشرک و کافر متعرض نشویم چگونه می خواهید به طرف زن مسلمانی تعرض کنید. آن خوارجی نادان در جمع فریاد می زند خدا بکشد این مرد کافر را به زبان امروزی یعنی مرگ بر.... کافر حضرت می فرماید به من فحش داد یا باید او را فحش داد یا بخشید؟ تصور کن امروز این اتفاق بیفتد پوست از سرش می کنند. دو جوانی انقلابی در کوفه شعری هجو در وصف عایشه بانی کشتار مسلمانان جنگ جمل سرودند فرمان داد هر یک را صد تازیانه زدند و اکنون در حکومت اسلامی که به نام علی است استاد خبر داری در اطلاعات چه می گذرد خبر داری؟ استاد می دانم اهل مطالعه ای کتاب خاطرات دو دکتری که پس از نامه به هاشمی دستگیر شدند را بخوان خونهایی که چکه چکه از بین انگشتانش می چکد را که اعترافی بکنند تا متهم شوند را خواهی دید. یکی از اقوام بی سواد ما با سه فرزند با حقوق اداره کار عکسی از رهبر گذاشته بود و ظاهرا جمله نوشته بود روزگارش را سیاه کردند و در مرحله اول ۴ سال زندان بر ایش بریدند این یک نمونه بسیار بسیاربسیار کوچک است. وای که چه خانواده هایی نابود شدند، چه شکنجه هایی که عقل از سر آدم می پراند در سردخانه ۲۴ ساعت نگه داشتند تا نزدیک مرگ، الان که این سوال را از شما می پرسم بیم دارم نکند به دست اطلاعات برسد. استاد چرا رهبری همچون علی نمی خروشد؟ همه اش که نباید بر سر آمریکا فریاد زد. مگر این علی (ع) نیست که در فرمانش به مالک می نویسد مبادا خون ناحق بریزی که در پیش من و خدا هیچ عذری نداری اگر بگویی رهبر خبر ندارد که منطقی نیست. من کاری به افکار دکتر سروش ندارم اما در نامه ایشان به رهبری آمده است زندانها و بازداشتهای شما خبر از خدایی خونریز و سفاک می دهد. اگر بگویی نمی تواند جلوگیری کند اولا چرا نمی تواند؟ دوما چگونه حکومتی که می خواهد مقدمه ظهور عدل مطلق باشد بر پایه این همه ظلم و شکنجه است؟ پس به قول استاد حکیمی حکومت مسانخ چه شد؟ استاد می دانی خیلی از این شکستن ها و تخریبها در اعتراضات مردم از خود نیروهای حکومتی شروع می شود تا هم دیگران تهییح شود و مستمسک داشته باشند فیلمهایش در اینترنت موجود است. براستی استاد چگونه براحتی می آمدند به حکومت شخص اول و دوم جهان خلقت ایراد می گرفتند و اعتراض می کردند اما استاد شما یک راه قانونی در این مملکت بگو که معلمان، کارگران یا هر کسی بتواند اعتراضش را بیان کند. این که خصوصیت حکومت دینی نیست. خبرداری کارگری که به نماز جمعه رفت بلندگو را گرفت و گفت آقا ما سیاسی نیستیم مخالف انقلاب نیستیم ما چند ماهه حقوق نگرفتیم در اولیات زندگی مانده ایم هیچ کس گوش نکرد بعد که راهپیمایی کردند ۴ سال حبس برایش بریدند. استاد شاید شما خبر نداشته باشد چه در این مکانها به نام دین به نام حفظ نظام می گذرد واقعا قابل وصف و بیان نیست، لرزه بر اندام انسان می اندازد. چرا امام علی (ع) برای حفظ نظام توحیدیش این خوارج که عملا به جنگ آمدند بعد که به کوفه آمدند نگرفت در زندان کند شکنجه بدهد اعترافهای کذب از آنان بگیرد تا حکومت توحیدیش بماند؟ چرا طلحه و زبیر را گرچه می دانست می خواهند قائله جمل راه بیاندازند و بسیار کشته از مسلمانان بگیرند حصر خانگی نکرد؟ استاد یک بار امتحان کن با همه خدمت هایت به انقلاب برای امتحان یک سخنرانی بکن و نظرات مخالف ولایت فقیه از بین علما را بیان کن اما رد نکن آن وقت می بینی در سخنرانی دوم و سوم حتی استاد طاهرزاده از کجا سر در می آورد؟ این شبهات نسل جوان پاسخ می خواهد و گرنه تشیع جنازه سردار سلیمانی که بخش مهمی از آن ناشی از قدردانی از امینیت و غرور ملی بود نه دلخوش داشتن از حاکمیت و این مطلبی است که ما توده ها در بین مردم می بینیم و می شنویم و شاید شما از آن دور باشی و همه را به پای ارادت به انقلاب بگذارید به سرنوشت «یدخلون فی دین الله افواجا» دچار شود و بعد دو باره حدیث «ارتدالناس الا...» مصداق یابد. آنچه ما از شیوه امیرالمومنین علیه السلام آموخته ایم با آنچه می بینیم نمی خواند. حالا شما هر چه می خواهی از توحید و نور انقلاب بگو. استاد نکند به قول شهید بهشتی باز هم انقلابمان تک بعدی شود؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم کم و بیش به این مطالب فکر می‌کنم هر چند در این حد که می فرمایید نیست و عده ای مامورند این طور مطالب را مطرح کنند ولی با توجه به تجربیات اجرایی که دارم به نظر بنده بهترین راه برای عبور از این مشکلات، همین راهی است که رهبر معظم انقلاب پیشه کرده‌اند تا به مرور و با نجات‌یافتن از فتنه‌های دشمن، مردم ما وارد آن نوع خودآگاهیِ لازم بشوند وگرنه نقشه‌هایی که برای ما کشیده‌اند، محقق می‌شود و در تقسیم ایران و قرارگرفتنِ هر قسمتی از آن زیر نظر اسرائیل و آل سعود، موفق می‌گردند. این است که مقام معظم رهبری بنا به قاعده‌ی «برای آبادکردن دهی نباید شهری را خراب کرد» با حکمتِ خاصِ خدایی، سعی دارند این کشتی را در این طوفان به ساحلِ امن و نجات برسانند. موفق باشید

26198
متن پرسش
سلام استاد عزیز: یه سوال خدمتتون داشتم. من می خواهم به جای چادر مانتو بلند و با حجاب بپوشم که اندام بدن پیدا نباشه. اما شوهر بنده فقط حجاب را به چادر میبینن و می گویند اگر با من میای فقط با چادر و خودت تنها میخوای برو با مانتو. الان به نظر شما من چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، انتخاب آن پوشش که می‌فرمایید چون خلاف شرع نیست، حقِ شماست. ولی برای همسر خود هم باید حقی قائل باشید. موفق باشید

26197
متن پرسش
به نام خدا با سلام: استاد درباره علامه طباطبایی و انقلاب مطالبی مطرح است که انگار علامه نظری به انقلاب نداشتند اول اینکه مشهور است ایشان در رای به جمهوری اسلامی شرکت نکردند و دختر ایشان در پاسخ به این سوال می گوید من سرم شلوغ بود نمی دانم. دوم این که جمله معروف ایشان در زمان تسلیت شهادت داماد ایشان نقل شده که فرمودند: این انقلاب یک شهید واقعی داشت و آن هم اسلام بود که مظلومانه شهید شد گرچه نوه ایشان این سخن را با استناد به این که خانواده نمی گذاشتند خبرهای بد به ایشان برسد به علت کسالت نمی پذیرد. اما آقای کدیور به طو ر مبسوط قضیه را شرح داده که علامه در ییلاق طباطبایی ذوالمجد قمی برای استراحت بودند در اولیل پائیز شصت. کسانی که کنار ایشان بودند و حلقه تاویل نام گرفته بودند را نام برده و گفته غیر از یک نفر بقیه زنده هستند و جمله را از قول آقای سید مصطفی مححق داماد نقل می کند. استاد محمد رضا حکیمی هم در کتاب عقلانیت جعفری جمله علامه را آورده است از طرف دیگر نوه علامه فرزند شهید قدوسی در توضیح می گوید علامه در امور سیاسی زاویه آشکار و روشن با امام خمینی داشتند. که به نظر می رسد کار خراب تر شد. مسئله ولایت فقیه و حکومت اسلامی مشرب فلسفی نیست که بگوییم مثلا یکی مشرب صدرایی دارد دیگر سینوی، بی اعتنایی علامه به یک همچین مسئله مهمی نشان از عدم اعتقاد دارد وگرنه مگر می شود موضوع نظر امام زمان باشد و برپایی احکام اسلام و علامه معتقد باشد ولی اینگونه عمل کند. آنچه قضیه را جدی تر می کند صحبتهای استاد پناهیان است که می گوید علامه کجا و امام کجا؟! و گرچه سعی می کند حرمت علامه را با عباراتی حفظ کند اما به وضوح از عدم درک حقیقت امام و انقلاب توسط علامه سخن می گوید (صحبتهای ایشان در آپارات موجود است) حال استاد گرامی من فعلا کاری به این مطلب که انقلاب چقدر مهم است ندارم مشخصا می خواهم بدانم آیا با مطالب و نقل قولها و و عدم تائید توسط علامه با این که در طول سالیان قبل از انقلاب کارهای امام را می دید و حتی پس از انقلاب هم زنده بود و نه تنها هیچ حمایتی واضحی از ایشان نمی بینیم بلکه موارد نقض هم مشاهده می شود. آیا علامه نگاه تائیدی به انقلاب نداشتند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آنچه فرمودید هستم. عده‌ای مثل اقای کدیور کاملاً بنا دارند طوری مسئله را مطرح کنند که در کتاب «حکومت ولایی» مطرح کرده‌اند و منکر ولایت فقیه هستند. ولی عده‌ای قبول دارند که علامه معتقد به ولایت فقیه و حاکمیت اسلام بودند، ولی تصورشان آن بود که در دنیای جدید نمی‌شود با انقلاب، کار کرد. در این‌جا نزدیک به آقای دکتر سید حسین نصر و آقای شایگان و به یک معنا، کربن می‌باشند. ولی المیزان گواه است که ایشان سختْ معتقد به نفیِ استکبار بوده‌اند و شاگردان ایشان، همه در همین جبهه در انقلاب حاضرند و رهبر معظم انقلاب نیز در یکی از خطبه‌های نماز جمعه‌شان که در آبان‌ماه یعنی در سالگرد علامه، ایراد شد فرمودند از وقتی با المیزان آشنا شدم، بیشتر توانستم وارد انقلاب بشوم. و بنده نیز خودم چون بعد از انقلاب به مطالعه‌ی تفسیر المیزان پرداختم، غبطه می‌خوردم ای کاش قبل از انقلاب به مطالعه‌ی آن پرداخته بودم تا بهتر از آنچه انجام شد، در انقلاب حاضر می‌شدم. موفق باشید

26196
متن پرسش
قضایای حقیقیه، قضایای خارجیه در فلسفه شیخ الرئیس و شیخ اشراق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان حضور ذهن ندارم. موفق باشید

26195
متن پرسش
سلام علیکم: برخی افراد و عزیزان در ایام اخیر به تعابیری آسیب شناسانه در جبهه فرهنگی انقلاب رو آورده اند و معتقدند به صهیونیسم اسلامی دچار شده ایم. حاضر نیستیم افرادی دیگر را درون جبهه انقلاب وارد کنیم و رسماً به فکر جذب نیستیم و حفظ اعضای کنونی را مقدم و اولی می دانیم و مع الاسف این تعبیر کمی بین برخی فعالان شاخص انقلابی درگیری و چند دستگی بوجود اورده و اونها رو در فضای مجازی درگیر پاسخگویی به هم کرده است. اولاً آیا این تعبیر صهیونیستی شدن صحیح است و ثانیاً چرا ما گاهی در نقد و بررسی اعمال هم به چنین چند دستگی ها و حتی دعوا های عجیب می رسیم و گاهی حتی حس می کنم از منظومه فکری رهبر انقلاب هم خارج شده و تازه در نظر نمی گیریم سندی راهبردی مثل بیانیه گام دوم داریم که می تواند اتفاقاً حکایت ما را کثرتی در عین وحدت کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعبیر صهیونیسم اسلامی را نشنیده بودم. ولی به نظر بنده برای بعضی از ماها تعبیر درستی است و بحث جزیره‌ای بودن در انتهای کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب» آسیب‌شناسی شده است. به هر حال در شرایطی هستیم که بسیاری از آن‌هایی را که غیر خودی می‌دانیم می‌توانیم خودی حساب کنیم. در این مورد سخن فرزند شهید سلیمانی به آن جوانی که عکس پدرش را پاره می‌کند، معنایِ آن «بودنی» است که حتی باید چنین افرادی را نیز از خود جدا ندانست. او این‌طور به آن جوان خطاب می‌کند:

جوان مواظب خودت باش

لگدهایت را به تصویر مردی بعداز تکه تکه شدنش می زنی که حتی حالا که رفته ای آن بالا نگران توست که نیفتی

محکم تر هم که بزنی او دلگیر نمی شود ، فقط مواظب باش نیفتی نه از اسب و نه از اصل!

بعضی دیگران  که آنجا برایت سوت و کف می زنند را هم حاج قاسم بچه های خودش می داند

حاج قاسم تو را با آمریکا و اسرائیل اشتباه نمی گیرد

شاید خوشحال هم باشد که تو چه دل و جگری پیدا کرده ای

حاج قاسم شاگرد مردی و سرباز است که به دوستانش  سپرده بود از پاره شدن عکسش نرنجند

و این هردو مرید امامی هستند که فرموده بود به جای روح منی خمینی اگر مردم بگویند مرگ بر خمینی برایش تفاوتی ندارد

بزن جوان  فقط مواظب خودت باش

مواظب باش نیفتی

حاج قاسم حالا دستش در ملکوت عالم بیشتر از قبل باز شده است ای بسا دست ترا هم بگیرد

فقط برای جوابی که به نگاه مهربانش باید بدهی، حرفی داشته باش.

موفق باشید

26194
متن پرسش
سلام علیکم: ما قرآن را حکیم می دانیم و بالاخص به آیه و القرآن الحکیم، اشاره می کنیم. در صورتیکه حکیم فردی حی و صاحب حکمت است اما در قرآن نگفته فیه الحکمه بلکه گفته حکیم. این مطلب به چه علتی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بودنِ حضرت حق، عینِ علم است نسبت به هر معلومِ ممکنی. و حکیم است، نسبت به جایگاهی که باید برای آن معلوم‌ها تعیین شود و با استحکام، این کار را تدبیر می‌کند. موفق باشید

26193
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه مساله وحدت وجود با اختیار انسان سازگاری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد یداللّه یزدان‌پناه رجوع فرمایید. زیرا مباحث «وحدت وجود» چیزی نیست که در یک سیر سؤال و جواب بتوان روشن کرد. موفق باشید

26192
متن پرسش
سلام علیکم: آیا از آنجایی که طبق روایات برخی بعد از گذاراندن طول مدت عذابشان در جهنم وارد بهشت می شوند تلقی می شود که در نشئات دیگر زمان وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زمان به معنایی که در اثر حرکت زمین و تبدیل قوه به فعل باشد؛ در آن‌جا معنا ندارد. ولی این‌که حجابی می‌رود و مقامی ظهور می‌کند و انسان متوجه‌ی چنین مراحلی می‌شود، آری! بدین معنا، قبل و بعد هست. موفق باشید

26189
متن پرسش

چرا می پرسی که او چه کرده بود؟ مگه با این جملات و کلمات می شود وصف کرد؟ 'خب به هر حال باید فکر کرد... چه باعث شده او به این مرتبه برسد... ببین برادر من کم که نیست. از کجا برایت بگویم. از کجا شروع کنم؟ از فرماندهی عملیات ها در دهه ۶۰؟ از جنگ با اسرائیل تو میانه جنگ؟ از مبارزه با اشرار و جنگ لبنان؟ از داعش و شهادت به دست اشقی الاشقیا زمانه؟ از تشییع و ولوله؟ از چه بگویم؟ باید فکر کرد فکر...' عشق من... دوست روحانی من... گفتم که. خیلی مدت است از فکر و خیال و تادیب و کتاب کاری درخور بر نمی آید. بال می خواهد عشق من. پرواز می خواهد روح من. پرواااااااز. آه پرواز.... 'نمی فهمم چی میگی ممد. اصلا خودتم میدونی چی میگی؟ خب یجور بگو ما هم بفهمیم بابا...' من سگ کی باشم روحم که بخوام توضیح بدم... بذار یکم از زبون سید بشنویم. اگر اشک امانم بده البته " آری حاج قاسم تکه تکه شد... او تکه تکه شد و پیکرش به باد و خاک و آب و آتش پیوست اما راز خون آشکار شد راز خون چیست؟! مگر راز خون را جز شهدا در می یابند؟ مگر جز پروانگان که پروای سوختن ندارند دیگران را نیز این شایستگی هست که معرفت نور را به جان بیازمایند؟ تو دانی که حاج قاسم را برای طواف به نجف و کاظمین و کربلا بردند. کربلا مستقر حاج قاسم بود. کربلا مستقر کسی است که نور قلبش را تا آنجا انباشته است که ترس از مرگ جایی ندارد. کربلاییان جاودانه اند رفیق. فرمانروایان اقیانوس بی انتهای نور که طلیعه ای از آن بر ما افتاد و دیدی که چه کرد. آری شهید حاج قاسم سلیمانی چنین کرد تا جز شایستگان کسی در آن استقرار نیابد." ای شهید... ای شقایق آتش گرفته." شقایقی است که داغ شهادت شما را بر دل دارد. آیا شود که بلبلی دیگر در رسای ما چنین نغمه کند؟"

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از رازِ خون گفتی! و چه خوش گفتی! می‌گویی: «آیا شود که بلبلی دیگر در رسای ما چنین نغمه کند؟» آری! راهی گشوده شده که خدا می‌داند این راه، چه آینده‌ی درخشانی دارد و چه انسان‌هایی را به ظهور می‌آورد. قبلاً عرض شده بود آینده، کسانی ظهور و رجعت می‌کنند که باکری‌ها و خرازی‌ها به گَردِ پایشان هم نمی‌رسند. بفرمایید همین آقای شهید حاج قاسم!! باز می‌گویم قاسم سلیمانی‌های بس بزرگی در پیش رو داریم. توحید خمینی به طور عجیبی انسان‌هایی بس متعالی می‌پروراند و می‌نمایاند. پس نه‌تنها بلبلی دیگر، بلکه صدها بلبل باز در رسایِ انسانِ دوران انقلاب به نغمه خواهند آمد. موفق باشید  

26188
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزيز: در ساليان گذشته، يكي از عزيزان و فرماندهان سپاه صحبتي داشتند در خصوص جمله حضرت امام خميني كه فرمودند «خرمشهر را خدا آزاد كرد» و در اين راستا اشاره كردند كه در زمان جنگ تحميلي در بسياري از عمليات هايي كه پيروزي بزرگي به دست مي آمد، بعد از آن يك شكستي نيز اتفاق مي افتاد و با اين محتوا تحليل مي كردند كه اين از الطاف الهي بوده تا رزمندگان اسلام دچار غرور نشوند و يا اگر دچار غرور شده اند اين پيروزي ها را از الطاف الهي بدانند. آيا به نظر شما اتفاقات اخير، حمله مقتدرانه موشكي و بعد از آن سقوط هواپيماي اكرايني مي تواند در اين راستا باشد. با توجه به اينكه در ظاهر امر نيز هيچ يك از فرماندهان سپاه و مسئولان كشور در بيانيه هاي اوليه اين پيروزي، اسمي از قدرت و خواست الهي مطرح نكردند. حتي اين قضيه نيز در سطح جامعه و در ميان اطرافيان قابل مشاهده بود كه هيچ كس دست خدا را نديد. در صورتي كه سپاه در مواردي مشابه بخصوص دفعه اولي كه پهباد آمريكايي را چند سال پيش در كنترل خود گرفت به قدرت الهي اذعان نمود. شايد اتفاقات اخير هشداري است الهي براي ديده شدن قدرت و خواست الهي در پيروزي ها و موفقيت هاي جبهه مقاومت.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همچنان‌که قبلاً عرض شد در این موارد که جبهه‌ی توحید در مقابل استکبار پیروز می‌شود، شیطان بیکار نیست. ولی همین امر موجب می‌شود تا ضعف‌های ما معلوم و برای حضور در تاریخی گسترده‌تر آماده شویم. موفق باشید

26186
متن پرسش
با سلام به استاد گرامی: سپاس فراوان از فرصتی که به پاسخگویی اختصاص می دهید اگر به کسی گفته شده باشند که باید ابتدا روی اصول اعتقاد کار بکند، آیا سیر مطالعاتی شما کفایت می کند یا باید ابتدا اصول و عقاید دیگر عزیزانی مانند آقای مطهری و مصباح و دیگر عزیزان مطالعه شود؟ باز هم ممنونم. حلال کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ابتدای کار سیر مطالعاتی سایت خوب است ولی در ادامه لازم است از آن عزیزان حتماً استفاده شود. موفق باشید

26184
متن پرسش
سلام استاد محترم : معمولا شب ها موضوعی برای توجه و تفکر ذهنم را مشغول می کند که حس می کنم از سمت خداوند است. شب شهادت سردار به ملاقات الهی فکر می کردم که فردایش خبر شهادت رسید، بسیار اشک ریختم. یعنی این ها اشک های لقایی است که آن شهید به ظهور رساند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! قبلاً عرض شد آن مرد الهی با اخلاص خود، خدا را به میان آورد و همه در تشییع پیکر مبارک او، خدا را ملاقات کردند و اشک ریختند. موفق باشید

26183
متن پرسش
سلام استاد: چند وقتی است درگیر افکاری شده ام که در تفکر فلسفی و از عمق جانم، هرگز احتمال صحت آنها را هم نمی داده ام .(یکی از عوامل عدم ورود احتمال، انس با کتاب های حضرتعالی بود.) از علل تحقق این بحران جدید، آشنایی با دنیا و افرادی بود که در عین قدرتمندبودن، ناامید نبودن و فعال بودن، چنین تفکراتی هم داشتند. در صورتی که نقد این افکار را بسیار در کتب سنت گرایان مطالعه کرده بودم. به نظر خودم، چون اولین برخوردهایم با این عوالم مادی گرا و انسان مدارانه بود، فهمیدم که بسیار با تصوری که از آنها داشتم متفاوت بود. استاد بین این دو عالم گیر کردم. استاد شما راهنمایی دارید؟ فرض خود بنده این است که می تواند برای شناخت بهتر این عالم پذیرای موقت این افکار در درون خود باشم. به راهنمایی های مستدل و متنبهانه شما بسیار نیاز مندم. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۱۸۲ و در بحث «جامعیت توحید و ظهور یوم الفصل» که در این هفته در جلسه‌ی «سُها» عرض شد، باید جهانی بود ولی با هویت فطرت الهی. عقلی که جهانی می‌اندیشد، ارزشمند است. مشکل وقتی است که از «احسن التّقویمِ» خود به جهت ردّ به سوی «اسفل السافلین» غافل بمانیم. ولی اگر در عین آن‌که ما در «اسفل السافلین» قرار داده شده‌ایم عهدِ خود را با «احسن التقویم» پایدار بداریم، انسانی می‌شویم فرا انسانِ دیروز، و فرا انسانِ غرب‌زده؛ و این قصّه‌ی انسان اصیل این دوران است. موفق باشید

26182
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: اولا از شما معذرت خواهی می کنم بابت لحن سوال قبلیم. حقیقتش من مثل شما بزرگان حضور قلب و آرامش ناشی از ایمان ندارم. برای همین با یه سری حوادث زود خونم به جوش میاد و... استاد ازتون راهنمایی میخام چرا که مطمئنم کلام دلنشین شما از دلی برمیاد که خدا در اون دل قویاً حضور داره. استاد با توجه به اینکه مطالب کانالتون را دنبال می کنم متوجه شدم که در شرایط فعلی در عرصه جهاد اصغر جنگ نرم هستیم؟ اگر جوابتون مثبته لطفا بفرمایید من به عنوان سرباز این جنگ نرم (بیشتر در فضای مجازی منظورمه) چه وظیفه و مسئولیتی دارم؟ و دقیقا باید چیکار کنم که ‌واقعا موثر و مفید باشه؟ استاد من فکر می کنم اون سیلی انتقام را یکی باید زیر گوش خود من بزنه تا خوابم نبره. (استاد گرامیم برای موفقیتم در جهاد اکبر برای حضور قلب خودم و برای اینکه صدای خدا را از درونم بشنوم و دنبال اون صدا قدم بردارم شدیدا محتاج دعای شما هستم) باز هم از محضرتون حلالیت می طلبم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که دعاگو هستم. عنایت داشته باشید که ما در این تاریخ با جهانِ گسترده‌ای روبه‌رو هستیم با انسان‌هایی به وسعت آن جهان. باید با بیکرانگیِ انسان‌ها با آن‌ها سخن گفت. گویا قیامتی برپا شده است «وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً» (نبأ/۱۹) آسمان گشوده شده است و درهای زیادی در مقابل انسان‌ها باز شده. چرا بعضی‌ها هنوز در پنجره‌ای محدود به عالَم و آدم می‌نگرند و از سردیِ زندگی خود، خود را خلاص نمی‌کنند؟! موفق باشید

26181
متن پرسش
سلام و عرض ادب: روش بر خورد با کتاب «خون دلی که لعل شد» چکونه باید باشد اساسا و چرا این کتاب در این تاریخ بقول بچه ها (می طلبد خواندنش)؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نحوه‌ی حضور خود در این تاریخ را با حضور تاریخیِ رهبر معظم انقلاب با مطالعه‌ی کتاب «خون دلی که لعل شد» می‌توانید قوّت ببخشید. از این جهت مطالعه‌ی آن لازم است و نوعی هماهنگی با روحِ رهبر انقلاب در خواننده شکل می‌گیرد. موفق باشید

26180
متن پرسش
با سلام و تشکر فراوان از پرداختن دلسوزانه به مسایل بنیادی دین. در کتاب هبوط آدم نوشته بودید اکثر بیماریها از شیطان است. حالا از وقتی کتاب خویشتن پنهان را خواندم و با نفس و توانایی های آن اشنا شدم سوالم این است: آیا وقتی انسان مریض می شود یعنی بین نفس و شیطان ارتباطی برقرار شده؟ چه رخ می دهد که مریضی ثمر آن است؟ در امراض صعب العلاج و لا علاج مثل ام اس و سرطان ها، نفس چطور باید به خودش کمک کند؟ در بیماری مثل ام اس، که فلجی کم کم تمام اندام ها را درگیر می کند و علم شیمیایی درمانی جز کنترل محدود بیماری آن هم با عوارض بالا ندارد، انگار نفس مرحله به مرحله در حال انقطاع و قهر با بدن است، نسخه ای بر اساس معرفت نفس وجود دارد؟ همچنین درباره مثالی که در کتاب خویشتن پنهان درباره حالت بیهوشی آورده بودید، یک عامل مادی (ماده بیهوشی) باعث انصراف نفس از بدن برای مدتی می شود. می شود گفت معکوس آن وقتی است که بدن مریض است و دارو باعث بهبودی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو حالت یعنی تأثیر نفس بر بدن و تأثیر بدن بر نفس ممکن است. بعضاً نفس به جهت مشکلاتی که برای بدن پیش آمده حتی در دوران جنینی، به خاطر فشارهای روحی و روانِ مادر و یا داروهای شیمیایی؛ نفس نمی‌تواند بدن خود را تدبیر کند. در این موارد باید بدن را تا حدّ ممکن به کمک تجربیات پزشکان و داروهایی که نفس را آماده‌ی تدبیر کند، نجات داد و بعضاً نفس به جهت فشارهای روحی نمی‌تواند بدنِ خود را تدبیر نماید. در این موارد توکل به خدا و مددگرفتن از او، نفس را وسعت می‌دهد تا بدن را تا آن‌جا که آمادگیِ تذبیر دارد، تدبیر کند. موفق باشید

26178
متن پرسش
سلام استاد: ۱. با توجه به قضیه سفیانی که جزو علائم حتمی است و همچنین صحبت آیت الله بهجت در مورد قطعیت خروج او، آیا روزی می رسد که ما سوریه و فلسطین و لبنان و اردن و شمال عراق (مناطقی که سفیانی تصرف می کند) را از دست بدهیم و سفیانی آنها را از جبهه حق بگیرد؟ ۲. روایات آخرالزمان اوضاع آن را بسیار رعب آور و پر از فتنه نشان می دهند. چگونه این روایات را با رسیدن خود به تمدن نوین اسلامی‌جمع کنیم؟ روایات علائم ظهور گویا هیچ نسبتی با مراحل پنجگانه انقلاب که آقا بیان کردند ندارد. ۳. آنچه که رهبری فرمودند که اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید، با ظهور امام زمان محقق می شود یا باید حزب الله قبل از ظهور این رژیم منحوس را ریشه کن کند؟ ۴. با فرض خروج سفیانی، آیا او آخرین دشمن امام زمان (عج) است یا‌ امام زمان باید آمریکا را از بین ببرد و دشمن اصلی امریکاست؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با مباحث مربوط به روایات آخرالزمان، با توجه به این‌که اکثر روایات نیاز به تأویل دارد به راحتی نمی‌توان نظر داد. در این مورد پیشنهاد می‌کنم کتاب «تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور» از جناب استاد مصطفی صادقی مطالعه شود. موفق باشید

26176
متن پرسش
عرض سلام و ادب: حضرت استاد، ما در مجموعه ای رسانه ای، بنا داریم با تهیه مستندی در موضوع سقط جنین و با به تصویر کشیدن قباحت این عمل، آمار بالای سقط جنین را کاهش دهیم. خواستیم که در کنار نمایش جنبه پزشکی سقط جنین و جنبه احساسی این عمل شنیع، به موضوع رابطه روح با جنین نیز اشاره کنیم، چرا که معتقدیم یکی از علل جدی افراد برای سقط جنین، این است که می گویند جنین قبل از ۴ ماه، تکه گوشتی بیش نیست. با وجود اطلاع نسبی از مطالب حضرتعالی در خصوص موضوع جسمانیته الحدوث بودن نفس، خواستیم «گزاره» هایی مکتوب از حضرتعالی اختصاصا در خصوص قباحت سقط جنین داشته باشیم، از باب اینکه اینطور نیست که جنین قبل از چهار ماه روح نداشته باشد و فقط تکه ای گوشت باشد. باشد که ان شاءالله با ارائه این دلایل در کنار کار احساسی و پزشکی، باب ورود به قلب برخی از افرادی که اقدام به این گناه کبیره می نمایند، باز شود. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جنین از ابتدا موجودِ زنده‌ای است و از روح برخوردار است و آن روح، همچنان شدت می‌یابد تا در ۴ ماهگی روحی بر آن جنین القاء می‌شود که از نظر استعداد، استعدادِ انسان‌شدن دارد و به همین جهت اگر قبل از ۴ ماهگی سقط شود، قتل نفس انسانی به حساب نمی‌آید، ولی البته گناه و معصیت خود را دارد. موفق باشید

26175
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ببخشید جمعه سوال زیر را ازتون پرسیدم که متاسفانه جوابتون را در ایمیل یا سایت دریافت نکردم «سلام استاد بزرگوارم: استاد من. پدر من میخوام دخترانه براتون درد و دل کنم چون بعد از شهادت سردار خیلی بهم ریختم و کسی هم نیست که بتونه آرومم کنه و عمق غم و ناراحتیم را درک کنه. بخصوص وقتی اشکهای رهبرم را دیدم داغونم استاد. استاد دوستدارم جیغ بکشم. طغیان کنم علیه ظلم ظالم و حماقت مردم. استاد چرا باید در جامعه شرایطی رقم بخوره که آمریکای ملعون به خودش همچین جسارتی بده؟ اگر کشور ما در در اوج اقتدار داخلی بود همچین اتفاقی می افتاد؟ استاد چرا باید روح بلندی مثل سردار قربانی و شهید بشه تا به قول شما (در جلسه تفسیر سوره نبا) مردم ما بیدار بشند و از قبرهاشون بلند بشند؟ استاد مقصر این حماقت مردم در انتخاب یه رییس جمهور خاین کیه؟ چرا سپهبد صیاد شیرازی و سردار در دولتهای لیبرالها (انتخاب و رای مردم) شهید شدند؟ استاد برادرم میگند این از بلوغ مردمه که خواستار انتقام سردار شدند اما آیا واقعا این بلوغ نباید خیلی خیلی زودتر اتفاق می افتاد؛ تا همچین هزینه ی سنگینی ندیم؟ استاد جان درسته که می فرمایید این انقلاب داره مسیر خودش را طی میکنه تا ان شاءالله پرچم انقلاب برسه به دست حضرت بقیة الله (عج) اما آیا واقعا نمیشه سرعت و عمق این کار را افزایش داد؟ آیا واقعا نیروهایی که ادعای انقلابی و اسلامیشون میشه همگی از دل و جون دارند کار می کنند یا فقط دغدغه شون در سطح وظیفه شون (ساعت کاریشونه)؟! میدونید استاد من حس می کنم خیلی انگشت شمارند امثال سردار؛ (کسایی که خودشون را به آب و آتیش می زنند تا ظهور نزدیکتر بشه) استاد من دلم پره از نیروهای انقلابی، استاد من واقعا نمیتونم به این شور مراسم تشییع دلخوش بشم. این کمیت جو گیر میشن و میان تو صحنه ولی عمقی به اسلام پایبند نیستتد. (استاد من به واسطه شغلم با افراد عامه خیلی در ارتباطم، به قرآن قسم خیلی دلم میگیره که اینقدر سطحی نگر و ظاهر بین هستند) مقصر این سطحی نگری را هم مدعیان بی عمل می دونم. مثلا یه نمونه ی خیلی نژدیکیش همین دیشب اتفاق افتاد. استاد دیشب در مراسم دعای کمیلی در یک هییتی بودیم که قرار بود بعد از دعای کمیل یکی از مطرح ترین مداحهای کشور که هیئت سرشناسی هم در اصفهان و ایران دارند بیاد مداحی. خدا شاهده استاد در اون جماعت شاید ده نفر بودند که داشتند دعا را میخوندند و بقیه مردم داشتن با هم حرف میزدن. و حتی همون خادمهای هیئت معروف هم با هم حرف می زدند وقتی خیلی از این وضع ناراحت شدم که چقدر داره به مجلس دعای کمیل حضرت علی بی حرمتی میشه رفتم به خانمهای هیئت گفتم لطفا به مردم بگید ساکت باشند حرمت نگه دارند در کمال تعجب و تاثر به من گفت «خانوم هنوز که مراسم شروع نشده و در ثانی ما موقع شروع مراسم (اومدن مداح معروف) کارمون شروع میشه» استادم. پدر معنوی من، دیشب می خواستم برای مظلومیت ائمه حضرت علی (ع) حضرت زهرا (س) واقعا داد بکشم و بگم لطفا خفقان بگیرید) یا مثلا خانمهای محجبه در متروی تهران که می خواستیم برای تشییع بریم با افراد بد حجاب برخوردهای بدی می کردند و اونا را مورد تمسخر و تحقیر قرار می دادند! در صورتیکه خود سردار فرمودن «همون دختر بدحجاب دختر منه» استاد من با عقل ناقص خودم فکر می کنم یه زمانهایی واقعا باید داد کشید باید دعوا کرد. باید اخطار داد و یه افرادی را باید کشت تا بقیه همفکرهاشون حساب کار دستشون بیاد که اینقدر خیانت و حماقت بسه (آخه تا کی فقط کار بطئی آروم آروم انجام بدیم؟ کار فرهنگی درست ولی آیا همیشه باید اینقدر بی تفاوت از کنار مسایل رد بشیم تا کم کم مردم به این درک برسند که عمق اسلام کجاست؟) استاد آیا به نظر شریفتون من درست فکر می کنم؟! «من فکر می کنم در مواقعی که مثلا فردی مبتلا به خونریزی معده میشه و مشکل حاد اتفاق می افته و کار به حالت اورژانسی میکشه، درسته که باید عمق و ریشه اون بیماری را بررسی کنیم تا اون بیماری ریشه کن بشه ‌ولی در حالت اورژانسی هم باید جلوی اون زخم و خونریزی را بگیریم تا حداقل فرد نمیره و بعد بریم سراغ ریشه های اون بیماری»؟! همه ی حرفم اینه که استاد آیا این توقع من به جاست یا بیجا که ما (خودم و دوستان انقلابی و مدعیان انقلابی) باید خیلی خیلی سرعت و شدت عملکردهای انقلابی مون را بالا ببریم تا باز سردار دیگری را به راحتی از دست ندیم و یک هفته داغ باشیم و بعدش دوباره بریم سراغ کارهای روزمره مون؟ استاد گریه های رهبرم واقعا منا دیوونه میکنه. (فکر می کنم این گریه ها ادامه ی همون اشکهایی که جد مطهرشون شبها با چاهها شریک می شدند. این بغض همون بغضه امام حسینه که فرمودن کیست مرا یاری کند، وگرنه اگه همون اشک و بغض نبود، تا حالا منتقم خون حسین و منتقم مظلومیت شیعه ظهور کرده بودند و به حق وعده دادشون رسیده بودند. دعا کنید حداقل من کمترین یادم باشه امام منتظرند تا خونخواه شیعه باشند و حکومت حق الهی را در زمین پیاده کنند) ببخشید که مزاحمتون شدم ولی حقیقتا کلام روحانیتون آرومم میکنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی در ایمیل‌تان این‌طور جواب داده شد:

۲۶۱۴۹. باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در رابطه با فرمایشات جنابعالی به صورت جسته و گریخته در جواب سؤال‌های کاربران شده است. عنایت داشته باشید که آن اشک، اشکِ سوگ و عزا نبود، اشک لقایی بود که از طریق آن سردار شهید در افق جان عده‌‌ی زیادی از مردم ما به ظهور آمد. و در مورد شهادت آن عزیز خوب است به جوابی که عنوانش «راز تعجیل شهادت سردار» می‌باشد، رجوع فرمایید. موفق باشید

26174
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: ما رهبر معظم انقلاب رو ولی امر مسلمین جهان میدونیم در حالیکه ایشون منتخب خبرگان ایرانی هستند و سایر فقها در سایر بلاد اسلامی به عنوان نماینده در مجلس خبرگان شرکت نکرده اند که بخواهند رای بدهند و ایشان بصورت جهانی انتخاب بشه. ایشون در یک بستر ملی و مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی انتخاب شده و در همون راستا نحوه انتخابشون شکل گرفته. حال با این وضعیت آیا باز هم می شود گفت ایشان ولی امر مسلمین جهان هستند؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که حضرت آیت اللّه سیستانی در عراق رویهمرفته رهبریِ اجرای احکام الهی را به عهده دارند، در ایران هم رهبر معظم انقلاب اسلامی چنین مسئولیتی را دارند. منتها بعضی از شیعیان در اقصی نقاط دنیا به‌خصوص مثلاً شیعیان لبنان، رهبریِ حضرت آقا را پذیرفته اند. موفق باشید

نمایش چاپی