باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شمارهی 18754 شد خوب است به آن رجوع شود. عنایت داشته باشید که مردم معمولی که با اعتقاد دینی به دینِ خود رجوع دارند، با مسئولان آن دین که زمینهی تحقیق و مقایسه بین دین مسیح و دین اسلام برای آنها هست، فرق میکند. آنها مسئول عدم هدایت جامعهی خود به کاملترین دین نیستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تکلیفهای اصلی انسانها را خالق انسانها تعیین میکند که ابعاد وجودی آنها را میشناسد. ولی در امور جزئی انسانها با عقل خودشان، کارها را جلو میبرند. موفق باشبد
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این صورتها که میفرمایید نیست. منتها نظام اسلامی سعی دارد در آن حد که فقدان پدر در یک خانواده مشکلاتی را ایجاد میکند، در حدّ بسیار کم جبران کند. مگر در زمان امیرالمؤمنین«علیهالسلام» حضرت برای شهداء از بیت المال مستمری تعیین نکرده بودند؟ حتماً در جریان این موضوع هستید که مرحوم شهید مطهری در کتاب «داستان راستان» آن را آورده.
بسم اللّه الرّحم الرّحیم: زن بيچاره، مشك آب را به دوش كشيده بود و نفس نفس زنان به سوى خانه اش مى رفت. مردى ناشناس به او برخورد و مشك را از او گرفت و خودش به دوش كشيد. كودكان خردسال زن، چشم به در دوخته منتظر آمدن مادر بودند. در خانه باز شد. كودكان معصوم ديدند مرد ناشناسى همراه مادرشان به خانه آمد و مشك آب را به عوض مادرشان به دوش گرفته است. مرد ناشناس مشك را به زمين گذاشت و از زن پرسيد: خوب معلوم است كه مردى ندارى كه خودت آبكشى مى كنى، چطور شده كه بى كس مانده اى ؟ شوهرم سرباز بود. على بن ابيطالب او را به يكى از مرزها فرستاد و در آنجا كشته شد. اكنون منم و چند طفل خردسال.
مرد ناشناس بيش از اين حرفى نزد. سر را به زير انداخت و خداحافظى كرد و رفت، ولى در آن روز آنى از فكر آن زن و بچه هايش بيرون نمى رفت. شب را نتوانست راحت بخوابد. صبح زود، زنبيلى برداشت و مقدارى آذوقه از گوشت و آرد و خرما در آن ريخت و يكسره به طرف خانه ديروزى رفت و در زد. كيستى؟ همان بنده خداى ديروزى هستم كه مشك آب را آوردم، حالا مقدارى غذا براى بچه ها آورده ام. خدا از تو راضى شود و بين ما و على بن ابيطالب هم خدا خودش حكم كند! در باز گشت و مرد ناشناس داخل خانه شد، بعد گفت: دلم مى خواهد ثوابى كرده باشم، اگر اجازه بدهى، خمير كردن و پختن نان، يا نگهدارى اطفال را من به عهده بگيرم. بسيار خوب! ولى من بهتر مى توانم خمير كنم و نان بپزم، تو بچه ها را نگاه دار تا من از پختن نان فارغ شوم. زن رفت دنبال خمير كردن. مرد ناشناس فورا مقدارى گوشت كه خود آورده بود كباب كرد و با خرما، با دست خود به بچه ها خورانيد. به دهان هركدام كه لقمه اى مى گذاشت مى گفت: فرزندم ! على بن ابيطالب را حلال كن، اگر در كار شما كوتاهى كرده است. خمير آماده شد. زن صدا زد: بنده خدا همان تنور را آتش كن. مرد ناشناس رفت و تنور را آتش كرد. شعله هاى آتش زبانه كشيد و چهره خويش را نزديك آتش آورد و با خود مى گفت: حرارت آتش را بچش، اين است كيفر آن كس كه در كار يتيمان و بيوه زنان كوتاهى مى كند. در همين حال بود كه زنى از همسايگان به آن خانه سر كشيد و مرد ناشناس را شناخت، به زن صاحب خانه گفت: واى به حالت! اين مرد را كه كمك گرفته اى نمى شناسى ؟! اين اميرالمؤمنين على بن ابيطالب است. زن بيچاره جلو آمد و گفت: اى هزار خجلت و شرمسارى از براى من، من از تو معذرت مى خواهم. نه، من از تو معذرت مى خواهم كه در كار تو كوتاهى كردم (بحارالانوار، ج ۷ (باب ۱۰۳) ص ۵۹۷). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در آن مورد سالک تکلیف فقهی خود را دقیقتر متوجه میشود. البته دستور آیت اللّه قاضی، استثنائاتی هم داشته است مثل شاگردی مرحوم هاشم حدّاد 2- حکم فقهی حتماً باید بر اساس مبانی فقهی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در سورهی «قاف» مبنی بر آنکه آسمان اول در مقابل کلّ عالمِ ماده، آسمانِ ملائکه است، شده است. غفلت نکنیم که آسمان در مقابل زمینی که ما هستیم، غیر از آسمان در مقابل کلّ عالمِ ماده است. آنجایی که بحث آسمان اول است در مقابل کلّ عالم ماده معنا دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در برزخ با توجه به اینکه متوفی آنچه در دنیا میگذرد را در حدّ کلی میفهمد و شب و روز دنیا را روی هم رفته درک میکند، به یک معنا زمان مطرح است. در مورد حيات بين زندگى دنيا و عالَم قيامت قرآن مى فرمايد: «وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُالْعَذابِ، النّارُ يعْرَضُونَ عَلَيها غُدُوّاً وَ عَشِياً وَ يوْمَ تَقُومُالسّاعَةُ ادْخِلُوا آلَ فِرْعَونَ اشَدَّ الْعَذابِ»[1] عذاب ناراحت كننده آتش، فرعونيان را احاطه كرد، هر بامداد و شامگاه بر آن آتش عرضه مى شوند و آنگاه كه قيامت به پا شود (گفته مى شود) فرعونيان را در شديدترين عذاب داخل نماييد. اين آيه كريمه دو نوع عذاب براى فرعونيان ذكر مى كند، يكى قبل از قيامت كه از آن به «سوءالعذاب» تعبير شده است و آن اين است كه روزى دو بار بر آتش عرضه شوند، بدون آنكه وارد آن گردند، دوم عذاب بعد از قيامت كه از آن به «اشدالعذاب» تعبير شده است كه فرمان مى رسد آنها را داخل آتش نماييد. پس معلوم است هم اكنون كه فرعونيان هر بامداد و شامگاه در عذاب قرار مى گيرند، بايد نشئه اى باشد كه اين عذاب هم اكنون واقع مى شود و آن نشئه همان برزخ است. ولی در قیامت که خورشید و زمین از میان میرود، دیگر این نوع زمان که از طریق گردش زمین به دور خود و به دور خورشید پیش میاید، وجود ندارد هرچند موضوع تقدم و تأخر اعمال و مقامات، باز مطرح است. موفق باشید
[1] ( 3)- سوره مؤمن، آيات 45 و 46.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینها چیزهایی نیست که بتوان به آن اعتماد کرد یا مشغولشان شد! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سالهای 63 به بعد یعنی بعد از قبول قطعنامه، سورهی بقره بحث شد، ولی ضبط نشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر ترک محرمات و انجام واجبات، احوالات خاصی نصیب انسان میشود که در این مرحله، تقوا عبارت است از آنکه آن احوالات معنوی را از خدا ببینیم تا گرفتار عجب و تکبر نشویم و تا آخر با یاد مواظب چنین امری بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین فردی که توصیف میفرمایید بحمداللّه میتواند با اُنس با خدا به همهچیز برسد. مباحث معرفت نفس مقدمه است برای معرفت بیشتر به خدا و اُنس بیشتر با حضرت ربالعالمین. اینطور نیست که حتماً به روشی که امثال بنده، مباحث معرفت نفس را مطرح میکنیم باید کار جلو رود! مسیرهای رسیدن به خدا به عدد انفاس خلایق است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه به دستورات حضرت حق عمل کنیم آرامآرام نور حق در قلب ما تجلی میکند و دوستداشتنیبودنش برای ما روشن میشود. میفرماید: در دینداری اکراهی نیست، زیرا حضرت حق جان و روان انسان را مطابق همان دستوراتی که داده است خلق کرده و اگر انسان جان و روان خود را خراب نکرده باشد، مطلوب خود را نیز در همان دستورات مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار با ارزشی است به شرطی که از طریق فضای مجازی با دروس حوزوی مرتبط باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر کتاب «ادب خیال و عقل و قلب»، جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» در این مورد خوب است. سعی کنید با تمرکز بر روی متون معرفتی و دینی کار را جلو ببرید.اساساً وقتی که انسان حرکت سلوکی خود را شروع کند با انواع خیالات روبهرو میشود و به گفتهی مولوی: «آب گل خواهد که در دریا رود / گل گرفته پای او را میکشد» اگر کسی قصد عبور از کثرت به دریای وحدت نداشته باشد که متوجهی اینهمه خیالات که در درون او بود نمیشود! به گفتهی مولوی باید رنجها و بلاها کشید و خون دلها خورد تا روح، از این کثرات آزاد شود. گفت: «بس بلا و رنج بایست و وقوف / تا رهد این روحِ صافی زین حروف. این حروف واسطه ای یارِ غار / پیش سالک خار باشد خارِ خار» . موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آنجا که بنده اطلاع دارم آقای سروش خودشان از کشور خارج شدند. ولی از آنجایی که نگاهشان به وحی الهی با طرح بحث «تجربهی نبوی» و از آن بدتر، با طرح بحث «رؤیای رسولان» سخنانی گفتند که حتی رفقای ایشان اذعان دارند با مبانی دین نمیخواند؛ طبیعی بود که نظام اسلامی زمینهی در اختیارقراردادنِ نسل جوان را در دانشگاهها در اختیار ایشان قرار ندهد. موفق باشید
بد نیست به جواب شماره 20464 رجوع شود