بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18764

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت إستاد گرانقدر: مدتي پيش مشغول خواندن گزارشي راجع به خانمي بودم كه در هنگام عمل به هوش آمده بود بخشي إز گزارش به شرح زير است: «من آن‌جا دراز کشیده بودم و فکر می‌کردم: «حالا واقعا توی دردسر افتاده‌ام». من تا همان‌جا در ذهنم با خانواده‌ام خداحافظی کرده بودم چون فکر نمی‌کردم نجات پیدا کنم. حالا نمی‌توانستم نفس بکشم. صدای پرستار را می‌شنیدم که سرم داد می‌کشید. او یک طرف بود و می‌گفت: «نفس بکش دانا، نفس بکش». اما هیچ کاری نمی‌توانستم بکنم. همان طور که او مدام به من می‌گفت نفس بکشم، شگفت‌آورترین چیز اتفاق افتاد. من یک تجربه خروج از بدن داشتم و بدنم را ترک کردم. من مسیحی هستم و نمی‌توانم بگویم که به بهشت رفتم، اما روی زمین هم نبودم. می‌دانستم که جای دیگری هستم. آن جا ساکت بود. صدای اتاق عمل در پس‌زمینه بود، من هنوز می‌توانستم صدای‌شان را بشنوم. اما مثل این بود که آن‌ها خیلی خیلی دور هستند. ترس از بین رفته بود، درد از بین رفته بود. احساس گرما می‌کردم، احساس آرامش می‌کردم، احساس امنیت می‌کردم. و به طور غریزی می‌دانستم که تنها نیستم. حضوری با من بود. همیشه می‌گویم آن خدا بود که با من بود چون هیچ شکی در ذهن من نبود که او در کنار من است. و بعد صدایی را شنیدم که می‌گفت: «هر اتفاقی رخ بدهد، مشکلی برای تو پیش نمی‌آید». در این مرحله می‌دانستم چه زنده بمانم و چه بمیرم، همه چیز خوب خواهد بود. در تمام مدت این ماجرا در حال عبادت بودم تا ذهنم را مشغول کنم، برای خودم آواز می‌خواندم و به شوهر و فرزندانم فکر می‌کردم. اما وقتی این حضور با من بود، فکر کردم: لطفا بگذار من بمیرم چون نمی‌توانم بیشتر از این ادامه بدهم. اما به همان سرعتی که به آن جا رفتم، برگشتم. به چشم بر هم زدنی دوباره به بدنم در اتاق عمل برگشته بودم. هنوز می‌توانستم صدای کار کردن آن‌ها را روی خودم بشنوم و صدای پرستار را که فریاد می‌زد: «نفس بکش دانا». حال مي خواستم إز جنابعالي سؤال كنم با توجه به مباحث موجود در اسلام إز لحاظ اين كه اين افراد مسيحي هستند و در حال پيروي از ديني اند كه در آن انحراف إيجاد شده چگونه چنين تجربياتي دارند و اصلا چه اتفاقي هنگام مرگ رخ مي دهد؟ با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 18754 شد خوب است به آن رجوع شود. عنایت داشته باشید که مردم معمولی که با اعتقاد دینی به دینِ خود رجوع دارند، با مسئولان آن دین که زمینه‌ی تحقیق و مقایسه بین دین مسیح و دین اسلام برای آن‌ها هست، فرق می‌کند. آن‌ها مسئول عدم هدایت جامعه‌ی خود به کامل‌ترین دین نیستند. موفق باشید

17979

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد. می خواستم بدانم آیا شعائر فقط باید به دست شارع وضع شود و یا چنان که اکنون هم مشهود است عرف هم می تواند شعائری را وضع کند؟ و چنان که عرف قادر به چنین کاری است ملاک اینکه شعائری که عرف وضع کرده به مشعرٌبه اشاره کند و برآن دلالت کند و به عنوان شعائر همگانی پذیرفته شود چیست؟ زیرا در زمان کنونی بسیار مواردی می بینیم که به عنوان شعائر توسط گروهی وضع می شود ولی حتی بین بزرگان نیز در پذیرش آنها اختلاف است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تکلیف‌های اصلی انسان‌ها را خالق انسان‌ها تعیین می‌کند که ابعاد وجودی آن‌ها را می‌شناسد. ولی در امور جزئی انسان‌ها با عقل خودشان، کارها را جلو می‌برند. موفق باشبد

17849
متن پرسش
با سلام و آرزوی سلامتی: در مورد تفاوتهایی که در رابطه با خانواده و فرزندان شهدا در جامعه هست توضیح بدهید که از تایم کاری مرخصی گرفته و تحصبل می کنند، با سهمیه استخدام می شوند، با سهمیه به دانشگاه می روند، حق بیمه و مالیات از فیش حقوقی آنها کسر نمی شود و... که به جهت مطول شدن ادامه نمی دهم. اصل مطلب: زمانی که طلحه و زبیر (طلحه الخیر و سیف الاسلام. به فرموده پیغمبر اکرم(ص)) به نزد حضرت امیر رفتند به طمع عمارت بصره و ....همه شنیده ایم که حضرتش شمعی را خاموش کردند که اسراف در بیت المال نشود و تلویحا" به آن دو نفر بفهماند که آنجا جایی نیست که مزد شمشیر و جانبازی در راه خدا به پول و مقام معاوضه شود چرا که معامله با خدا کرده اند و خداوند رحمان خود خریدار است در این معامله. که آنها هم نفهمیدند و تا آخر رفتند تا جنگ جمل و عاقبت به خیر نشدند. چرا در زمان ما این تفاوتها که باعث کدورت است اعمال می شود؟ و مگر می شود کار و جهاد آخرتی را با دنیا پاداش داد که اگر می شد علی اعلا انجام می داد. مگر اینگونه نیست که دستگیری هر افتاده ای در جامعه اسلامی وظیفه حکومت است؟ از اینکه سوالم شاید خیلی مودبانه نباشد این کوچکترین شاگرد خود را ببخشید. آرزوی سلامتی و طول عمر برایتان دارم. و همچنین دیدار روی مبارکتان. ان شاءلله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این صورت‌ها که می‌فرمایید نیست. منتها نظام اسلامی سعی دارد در آن حد که فقدان پدر در یک خانواده مشکلاتی را ایجاد می‌کند، در حدّ بسیار کم جبران کند. مگر در زمان امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» حضرت برای شهداء از بیت المال مستمری تعیین نکرده بودند؟ حتماً در جریان این موضوع هستید که مرحوم شهید مطهری در کتاب «داستان راستان» آن را آورده.

بسم اللّه الرّحم الرّحیم: زن بيچاره، مشك آب را به دوش كشيده بود و نفس نفس زنان به سوى خانه اش مى رفت. مردى ناشناس به او برخورد و مشك را از او گرفت و خودش به دوش كشيد. كودكان خردسال زن، چشم به در دوخته منتظر آمدن مادر بودند. در خانه باز شد. كودكان معصوم ديدند مرد ناشناسى همراه مادرشان به خانه آمد و مشك آب را به عوض مادرشان به دوش ‍گرفته است. مرد ناشناس مشك را به زمين گذاشت و از زن پرسيد: خوب معلوم است كه مردى ندارى كه خودت آبكشى مى كنى، چطور شده كه بى كس مانده اى ؟ شوهرم سرباز بود. على بن ابيطالب او را به يكى از مرزها فرستاد و در آنجا كشته شد. اكنون منم و چند طفل خردسال.
مرد ناشناس بيش از اين حرفى نزد. سر را به زير انداخت و خداحافظى كرد و رفت، ولى در آن روز آنى از فكر آن زن و بچه هايش بيرون نمى رفت. شب را نتوانست راحت بخوابد. صبح زود، زنبيلى برداشت و مقدارى آذوقه از گوشت و آرد و خرما در آن ريخت و يكسره به طرف خانه ديروزى رفت و در زد. كيستى؟ همان بنده خداى ديروزى هستم كه مشك آب را آوردم، حالا مقدارى غذا براى بچه ها آورده ام. خدا از تو راضى شود و بين ما و على بن ابيطالب هم خدا خودش حكم كند! در باز گشت و مرد ناشناس داخل خانه شد، بعد گفت: دلم مى خواهد ثوابى كرده باشم، اگر اجازه بدهى، خمير كردن و پختن نان، يا نگهدارى اطفال را من به عهده بگيرم. بسيار خوب! ولى من بهتر مى توانم خمير كنم و نان بپزم، تو بچه ها را نگاه دار تا من از پختن نان فارغ شوم. زن رفت دنبال خمير كردن. مرد ناشناس فورا مقدارى گوشت كه خود آورده بود كباب كرد و با خرما، با دست خود به بچه ها خورانيد. به دهان هركدام كه لقمه اى مى گذاشت مى گفت: فرزندم ! على بن ابيطالب را حلال كن، اگر در كار شما كوتاهى كرده است. خمير آماده شد. زن صدا زد: بنده خدا همان تنور را آتش كن. مرد ناشناس رفت و تنور را آتش كرد. شعله هاى آتش زبانه كشيد و چهره خويش را نزديك آتش آورد و با خود مى گفت: حرارت آتش را بچش، اين است كيفر آن كس كه در كار يتيمان و بيوه زنان كوتاهى مى كند. در همين حال بود كه زنى از همسايگان به آن خانه سر كشيد و مرد ناشناس ‍ را شناخت، به زن صاحب خانه گفت: واى به حالت! اين مرد را كه كمك گرفته اى نمى شناسى ؟! اين اميرالمؤمنين على بن ابيطالب است. زن بيچاره جلو آمد و گفت: اى هزار خجلت و شرمسارى از براى من، من از تو معذرت مى خواهم. نه، من از تو معذرت مى خواهم كه در كار تو كوتاهى كردم (بحارالانوار، ج ۷ (باب ۱۰۳) ص ۵۹۷). موفق باشید

17651

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام: 1. در سیره آیت الله قاضی (ره) این بوده که شاگردان خود را از مجتهدین انتخاب می کردند، نیاز عارف به اجتهاد خود را در کجا نشان می دهد؟ 2. و سوال دیگر اینکه در شناخت حقیقت عرفان و فقه هر کدام چه جایگاهی دارند یعنی اگر عارف بخواهد حکمی بکند حتما باید فقیه باشد که نظر اسلام را بگوید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در آن مورد سالک تکلیف فقهی خود را دقیق‌تر متوجه می‌شود. البته دستور آیت اللّه قاضی، استثنائاتی هم داشته است مثل شاگردی مرحوم هاشم حدّاد 2- حکم فقهی حتماً باید بر اساس مبانی فقهی باشد. موفق باشید

17609

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد مکرم جناب طاهر زاده عزیز: ببخشید استاد یک سوال داشتم و اون اینکه حقیر گیج شدم که آسمان های هفت گانه مادی اند یا نه؟! در تفسیر منسوب به ابن عربی گفته شده که آسمان اول عالم ماده و آسمان دوم عالم برزخ و... آسمان هفتم عالم خفا می باشد. اما در تفسیر المیزان دیدم که علامه نوشته اند که هفت آسمان مادی اند. (البته نمی دانم نظر خودشان است یا بر اساس نظرات دیگران اینطور نتیجه گیری کرده اند). به هر حال خواستم اگر ممکن است به این چند سوال حقیر پاسخ فرمایید. 1. نظر شما در این موضوع چیست؟ 2. نظر آیت الله جوادی آملی حفظه الله چیست؟ (در صورت اطلاع) 3. آیا امکان دارد این آسمان دنیا که مادی است، و در احادیث به آن آسمان اول می گویند، با توجه به اینکه ماده است، بی نهایت باشد؟ یا نه چون مادی است نمی تواند بی نهایت باشد؟ 4. آسمان های دیگر اگر مجرد باشند، بی نهایت هستند؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم:  عرایضی در این مورد در سوره‌ی «قاف» مبنی بر آن‌که آسمان اول در مقابل کلّ عالمِ ماده، آسمانِ ملائکه است، شده است. غفلت نکنیم که آسمان در مقابل زمینی که ما هستیم، غیر از آسمان در مقابل کلّ عالمِ ماده است. آن‌جایی که بحث آسمان اول است در مقابل کلّ عالم ماده معنا دارد. موفق باشید

17386
متن پرسش
سلام علیکم: مگر عالم قیامت، فوق عالم ماده نیست و مگر این طور نیست که آن عالم محدود به زمان و مکان نیست؟ پس این که در قرآن و روایات به زمان و مکان داشتن قیامت و بعد از اتمام دوره دنیا بودن آن تصریح شده چه می شود ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در برزخ با توجه به این‌که متوفی آن‌چه در دنیا می‌گذرد را در حدّ کلی می‌فهمد و شب و روز دنیا را روی هم رفته درک می‌کند، به یک معنا زمان مطرح است. در مورد حيات بين زندگى دنيا و عالَم قيامت قرآن مى ‏فرمايد: «وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُالْعَذابِ، النّارُ يعْرَضُونَ عَلَيها غُدُوّاً وَ عَشِياً وَ يوْمَ تَقُومُ‏السّاعَةُ ادْخِلُوا آلَ فِرْعَونَ اشَدَّ الْعَذابِ»[1] عذاب ناراحت كننده آتش، فرعونيان را احاطه كرد، هر بامداد و شامگاه بر آن آتش عرضه مى‏ شوند و آن‏گاه كه قيامت به‏ پا شود (گفته مى‏ شود) فرعونيان را در شديدترين عذاب داخل نماييد. اين آيه كريمه دو نوع عذاب براى فرعونيان ذكر مى‏ كند، يكى قبل از قيامت كه از آن به «سوءالعذاب» تعبير شده است و آن اين است كه روزى دو بار بر آتش عرضه شوند، بدون آن‏كه وارد آن گردند، دوم عذاب بعد از قيامت كه از آن به «اشدالعذاب» تعبير شده است كه فرمان مى‏ رسد آن‏ها را داخل آتش نماييد. پس معلوم است هم اكنون كه فرعونيان هر بامداد و شامگاه در عذاب قرار مى‏ گيرند، بايد نشئه ‏اى باشد كه اين عذاب هم‏ اكنون واقع مى ‏شود و آن نشئه همان برزخ است. ولی در قیامت که خورشید و زمین از میان می‌رود، دیگر این نوع زمان که از طریق گردش زمین به دور خود و به دور خورشید پیش می‌اید، وجود ندارد هرچند موضوع تقدم و تأخر اعمال و مقامات، باز مطرح است.  موفق باشید

 


[1] ( 3)- سوره مؤمن، آيات 45 و 46.

16711

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده ارسال کننده ی سوال 16670 هستم. ممنون از راهنمایی و پاسختون، کتابتون رو فبلا مطالعه کردم و بهره مند شدم، اما بجز تغییر اسم سوالات دیگه ای هم در ذهنم بود، مثل جمع اعداد و نسبت ستاره ی افراد با هم. می خواستم جایگاه اختیار انسان رو بدونم و گرنه این صحبت هایی که برخی به دنبالش هستند رو چرا علما انجام نمی دادند؟ مثلا عالمی که می خواست ازدواج کنه می دید ستاره ی اون فرد باهاش جفت هست یا نه!! باعث تاسفه که بگم این روزها هستند افراد زیادی که به عینه دیدم برای تشخیص جفت بودن ستاره به افرادی مراجعه می کنند و آن قدر اعتقاد دارند به اینطور چیزا و این آدم ها که تنها به همین دلیل از ازدواج منصرف می شوند. خداوند عاقبت همه رو ختم بخیر کند ان شاالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها چیزهایی نیست که بتوان به آن اعتماد کرد یا مشغول‌شان شد! موفق باشید

16525

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد شما ان شاءالله بعد از سوره آل عمران سوره بقره رو تفسیر می کنید؟ چون من هرچی گشتم سوره بقره شما رو پیدا نکردم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سال‌های 63 به بعد یعنی بعد از قبول قطعنامه، سوره‌ی بقره بحث شد، ولی ضبط نشد. موفق باشید

15884

مراتب تقوابازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید: تشکر از راهنمایی های مفیدتون و وقتی و زحمتی که متقبل میشین. ببخشید اینکه گفته میشه که مرحله اولیه تقوی، ترک محرمات و انجام واجبات است، میشه بفرمایید مراحل بعدی اون چی هست و منابعی هم در این مورد به بنده معرفی کنین؟ ممنون از لطفتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر ترک محرمات و انجام واجبات، احوالات خاصی نصیب انسان می‌شود که در این مرحله، تقوا عبارت است از آن‌که آن احوالات معنوی را از خدا ببینیم تا گرفتار عجب و تکبر نشویم و تا آخر با یاد مواظب چنین امری بود. موفق باشید

13433
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ببخشید وقت شریفتون رو می گیرم. سوال من اینه، فرض بگیرید جوانی رو که اصول دینش رو با تحقیق قبول کرده و اعتقادی بدون شک در دل دارد و در مسایل حرام و حلال الهی هم در حد وسعش رعایت میکنه و همچنین در تزکیه نفس تلاش داره و در حد وسعش به فضایل اخلاقی مزین و از رذایل تخلیه میکنه خودش رو و همچین دلداده اهل بیت علیهم السلام می باشد و متوسل به ایشان و با قرآن مانوس و از خرمن معارف قرآن و اهل بیت از طریق علمای ربانی استفاده میکنه و همه اعمال ظاهری و باطنی رو با اخلاص انجام میده و هدفش از عبودیت رضای حق تعالی و خوشنودی و در رکاب بودن با اهل بیت است و به دنبال کشف و کرامت هم نیست با این اوصاف آیا این جوان به مسایل معرفت نفس به طریقی که شما دنبال می کنید آیا نیازمند هست یا نه؟ منظورم اینه که معرفت نفس اون به اینصورت باشه که خودش رو اینجور شناخته بر اساس قرآن و روایات که مخلوق خداست که چند صباحی با این بدن خاکی که شرافتش به روحشه در دنیا مورد آزمایش الهی قرار میگیره و تنها راه سعادت دنیوی و اخروی رو در اطاعت عاشقانه از خداوند میدونه که اوامر خداوند رو هم از طریق قرآن و اهل بیت علیهم السلام دریافت میکنه که البته حلقه کامل کننده این اتصال علمای ربانی هستند؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین فردی که توصیف می‌فرمایید بحمداللّه می‌تواند با اُنس با خدا به همه‌چیز برسد. مباحث معرفت نفس مقدمه است برای معرفت بیشتر به خدا و اُنس بیشتر با حضرت رب‌العالمین. این‌طور نیست که حتماً به روشی که امثال بنده، مباحث معرفت نفس را مطرح می‌کنیم باید کار جلو رود! مسیرهای رسیدن به خدا به عدد انفاس خلایق است. موفق باشید

13256
متن پرسش
سلام: چیکار کنم نفس اماره ام جای محبت الهی رو تو دلم نگیره. «لا اکراه فی الدین» یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه به دستورات حضرت حق عمل کنیم آرام‌آرام نور حق در قلب ما تجلی می‌کند و دوست‌داشتنی‌بودنش برای ما روشن می‌شود. می‌فرماید: در دینداری اکراهی نیست، زیرا حضرت حق جان و روان انسان را مطابق همان دستوراتی که داده است خلق کرده و اگر انسان جان و روان خود را خراب نکرده باشد، مطلوب خود را نیز در همان دستورات می‌یابد. موفق باشید

12862
متن پرسش
سلام: زندگی یک طلبه مبلغ در یک شهرستان دور افتاده که روحانی ندارد را چگونه می بینید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار با ارزشی است به شرطی که از طریق فضای مجازی با دروس حوزوی مرتبط باشد. موفق باشید

12188
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد: بنده دنبال یک راهکار عملی برای کنترل خیال هستم. چون خیلی گرفتارش هستم و اصلا تمرکز ندارم. تا متوجه میشم باز خیال دیگه ای سراغم میاد. سپاسگزارم از راهنماییتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر کتاب «ادب خیال و عقل و قلب»، جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» در این مورد خوب است. سعی کنید با تمرکز بر روی متون معرفتی و دینی کار را جلو ببرید.اساساً وقتی که انسان حرکت سلوکی خود را شروع کند با انواع خیالات روبه‌رو می‌شود و به گفته‌ی مولوی: «آب گل خواهد که در دریا رود / گل گرفته پای او را می‌کشد» اگر کسی قصد عبور از کثرت به دریای وحدت نداشته باشد که متوجه‌ی این‌همه خیالات که در درون او بود نمی‌شود! به گفته‌ی مولوی باید رنج‌ها و بلاها کشید و خون دل‌ها خورد تا روح، از این کثرات آزاد شود. گفت: «بس بلا و رنج بایست و وقوف / تا رهد این روحِ صافی زین حروف. این حروف واسطه ای یارِ غار / پیش سالک خار باشد خارِ خار» . موفق باشید

9609
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده: همانطور که مستحضرید مخاطبین سایت اگر بخواهند شماره سوال مورد نظر خود را جستجو کنند به مشکل بر می خورند لذا روشی هست که اگر بزرگوارن به آن توجه نمایند(در اغلب موارد) می توانند شماره سوال مورد نظر خود را می توانند جستجو کنند لذا با اجازه حضرتعالی لینک آموزش تصویری این روش برای مخاطبین بزرگوار سایت ارسال می گردد لینک آموزش تصویری: http://www.xum.ir/images/2014/08/08/ahmad.jpg با تشکر و ارادت فراوان استاد ببخشید من چند بار امتحان کردم بعضی وقتها جواب نمی دهد لذا صلاح دیدم عبارت: «در اغلب موارد» را اضافه نمایم که مخاطبین آگاه تر باشند و احتمالا سوالاتی در این زمینه برای حضرتعالی ارسال ننمایند. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حالا آن را در اختیار کاربران محترم قرار می‌دهیم تا نتیجه معلوم شود. البته ظاهراً در سایت جدید این توانایی هست. موفق باشید
9116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام استاد بهترین برنامه برای بچه های 7 تا 14 ساله در ماه رمضان چیه که انجام بدهیم؟ آیا مباحث معرفت نفس را می توان بیان کرد؟ اگر آری، چه منبعی معرفی می کنیم که مناسب این رده سنی باشد که ما طبق آن برنامه بریزیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کاری که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» به‌خصوص در قسمت «من کو؟» شده مفید واقع شود. اگر کتاب «چه نیاز به نبی» را نیز خودتان برایشان شرح دهید إن‌شاءاللّه اثر خود را می‌گذارد. موفق باشید
9070
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: اگر امکان دارد در مورد مبانی تمدن در قرآن توضیح و تفسیر کاملی ارائه نمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن دستوراتی دارد که برای اجرای آن باید جامعه‌ای با قوانین اسلام باشد و در زیر سایه‌ی تمدنی دیگر قرار نداشته باشد، همین امر اقتضاء می‌کند که تمدن اسلامی شکل گیرد وگرنه باید از قیصر و یا کسری و یا اوباما اجازه گرفت مشروب‌خوار را حدّ بزنیم یا نه. بحث ضرورت جامعه‌ی اسلامی را می‌توانید در قسمت آخر کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» دنبال بفرمایید. موفق باشید
9038

مشکل مشرکینبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوار: خداوند بر توفیقات شما و استفاده ما بیفزاید. جناب استاد مشکل مشرکین دقیقا چیست؟ آنها که به خالقیقت خدا اعتراف داشتند و کسی که به قدرت خالق اعتراف دارد طبیعتا نمی تواند کسی را شریک او قرار دهد پس ریشه عبودیت غیر خدا در آنها کجاست؟ چرا آنها معتقدند خدا ربوبیت را به بتها تفویض کرده است و اساسا قایل شدن الوهیت برای کسی به چه معناست و اگر مشرکین برای بتها الوهیت قایل بودند یعنی چه؟ و اگر بگوییم آنها خدا را خیلی دور از دسترس می دانستند و برای همین بتها و اله ها را واسطه قرار دادند تفاوتش با آن چه ما معتقدیم که بخاطر بزرگی خدا باید وسایطی را قرار دهیم چیست؟ لطفا اگر ممکن است پاسخ را کمی مفصل بیان فرمایید با ادله عقلی و قرآنی چرا که این سوالی است که بسیاری می پرسند خصوصا با تبلیغات وسیع وهابیها.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در شرح سوره‌ی انبیاء عرایضی داشته‌ام. بحث همیشه بر روی ربوبیت بوده و انبیاء آمدند تا به حکم ربوبیت الهی راه قرب به حق را در منظر انسان‌ها قرار دهند و لذا راه‌کارهای این قرب را از طریق پرستش خداوند و رعایت دستورات او برای بشر روشن کردند. مشکل مشرکین در همین دو مورد است که قبول ندارند اولاً: خداوند پیامبری بفرستد ثانیاً: دستوراتی به بشر داده باشد که قرآن در اثبات این دو مورد نکات فراوانی را مطرح می‌کند. قرآن در مورد واسطه‌قراردادن بت‌ها می‌فرماید: این یک کار من درآوردی است بدون هیچ پشتوانه‌ی عقلی و نقلی و در آیه‌ی 40 سوره‌ی یوسف«علیه‌السلام» می‌فرماید: «ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ أَسْماءً سَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون‏» این معبودهایى که غیر از خدا مى‏پرستید، چیزى جز اسمهایى(بى‏مسمّا) که شما و پدرانتان آنها را خدا نامیده‏اید، نیست؛ خداوند هیچ دلیلى بر آن نازل نکرده؛ حکم تنها از آن خداست؛ فرمان داده که غیر از او را نپرستید! این است آیین پابرجا؛ ولى بیشتر مردم نمى‏دانند! و قرآن بحث اسوه‌ی حسنه را در آیات 21 سوره‌ی احزاب یا در آیه‌ی 4 سوره‌ی ممتحنه برای پیامبران مطرح می‌کند. از طرفی آن‌ها برای بت‌ها نقش قائل‌اند در حالی‌که هیچ ظرفیتی برای چنین نقشی در آن‌ها نمی‌توان یافت ولی اولیاء الهی به جهت نفس ناطقه‌ی مجردشان و فنایی که در حضرت حق می‌توانند پیدا کنند، به اذن الهی مسیر الطاف الهی می‌شوند. موفق باشید
6732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز زندگی من در سال های اخیر دستخوش سختی هایی بوده است. قکر می کنم این مسئله باعث شده بود که من در مناجات ها بم لذت بیشتری ببرم. و حالا به کونه ای شده ام که احساس می کنم بلا را از کشایش بیشتر می پسندم و می دانم که این اقراط است ولی دست خودم نیست. انگار نمی توانم در نعمت خوشحال باشم. لطفا مرا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این حالت خوب است. شاید روح شما متوجه خطراتی است که در رفاه برایش پیش می‌اید. موفق باشید
5916
متن پرسش
سلام براستادگرانقدر حاج آقا طاهرزاده بنده مبلغ هستم در 100کیلومتری قم ساکن هستم خانم بنده دانشگاه آزادقم رشته زیست شناسی قبول شده اند درهفته چهارروز باید درکلاس شرکت کنند با این اوصاف فقط سه روزدرهفته خانه می باشند دوپسر دارم هرچه صحبت کردم که صرف نظر کند فایده ندارد هم ازحیث مالی برایم مقدورنیست هم چهارروز درخانه نیست وبنده نیز ازساعت 7/5صبح تا 15/30سرکارهستم شمابفرمایید تکلیف بنده چیست واقعا استاد موندم چه کارکنم ازطرفی میترسم ناراحت بشه ازطرفی هم زندگی روچه کارکنم ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: توصیه‌ی بنده به همسر محترم‌تان آن است که این فرصت طلایی را که می‌توانید فرزندان خود را تربیت کنید و در خدمت همسرتان باشید را رها کرده‌اید برای چیزی که معلوم نیست در نهایت چه نتیجه‌ای از آن می‌گیرید. آیا با دو فرزند خود مأنوس باشید و با تربیت آن‌ها گوهر مادری‌تان را ظهور دهید را رها کرده‌اید تا به چه چیزی برسید؟! روح کودکان، ظرایفی دارد که تنها مادران، و آن هم با اُنس طولانی و دلسوزی‌های ممتد می‌توانند دریابند و جهت‌گیری مناسب به آن بدهند. موفق باشید
5608
متن پرسش
سلام و عرض ارادت. مطلبی از زبان حضرت امام خمینی خواندم که گفتم شاید برای شما هم جالب باشد : غرب دارد دنیا را به صورت یک جنگنده، به صورت یک وحشی بار می‏آورد. تربیت غرب انسان را از انسانیت خودش خلع کرده؛ به جای او یک حیوان آدمکش گذاشته است! لآن شما در هر جای دنیا که ملاحظه می‏کنید، الآن هم که یک آرامشی فرض کنید در دنیا هست و جنگهای عمومی نیست، در هر مملکتی که می‏بینید، با دخالت همین امریکا و با دخالت همین شوروی آدمکشی هست. افغانستان الآن آدمکشی است به دخالت شوروی، در بسیاری از جاها. لبنان هم آدمکشی است به دخالت امریکا. غرب حیوان بار می‏آورد. آنهم نه حیوان آرام، یک حیوان وحشی! آدمکش! آدمخوار! پیشرفت، پیشرفت انسانی نیست. پیشرفت حیوانی است. تربیت انسانی نیست. در غربتربیت حیوانی است. حکومتها را می‏گویم؛ ملتها را نمی‏گویم. حکومتها و پرورشهایی که در حکومتها هست حکومتهای انسانی نیست. غرب پیشرفت کرده، پیشرفت کرده در اینکه حیوان تربیت کرده! آلات قتاله درست کرده. در روزنامه دیشب پریشب بود که یک[بمبی]درست کرده‏اند که پنج مرتبه بالاتر از آنی است که در آن جنگ روی ژاپن ریختند، پنج مرتبه از آن بالاتر. کار غرب این است! یک چیزی درست کند برای آدمکشی. و این افتخاری است که پنج مرتبه بالاتر از آن است که دویست هزار نفر را در یک شهری، یک بمب کشت! این «پیشرفت». ما باورمان آمده است که همه چیزها در غرب است. خیر، آن چیزی که در غرب است تربیت حیوان درنده است، حیوان درنده دارند درست می‏کنند. آلاتی هم که درست می‏کنند همان چنگ و دندان حیوان درنده است؛ منتها به صدها هزار مرتبه بالاتر. لینک کامل : http://farsi.khamenei.ir/sahifeh-content?id=14575
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از لطف شما متشکرم امید دارم کار بران محترم بتوانند استفاده نمایند. موفق باشید
5073

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی_سلام علیکم اگر ممکن است در مورد فلسفه حدیث شریف کساء از منظر عرفانی و جمع شدن این انوار مقدسه علیهم السلام زیر کساء شرح مختصری هدیه فرمایید این گدا را .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض مختصری داشتم خارج از آن فکر نکرده‌ام. موفق باشید
2873

تجرد اجنهبازدید:

متن پرسش
با سلام آیا اجنه مجردند - تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: تجردشان در حدّ تجرد مثالی است و نه تجرد عقلی. موفق باشید
1209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. استاد گرامی، مدتی است به نماز که می ایستم دلم اقبال نمیکند و اصلا در نماز حضور ندارد. ترجیح میدهم بسیار ذکر بگویم اما خواندن نماز برایم سخت است. از این حالت ناراحتم. اگر امکان دارد کتابی که اهمیت ویژه نماز را مشخص کند معرفی نمائیدو راهکاری برای افزایش حضور قلب در نماز بدهید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: از همه جهات کتاب آداب‌الصلوات حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» خوب است. موفق باشید
1142

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده و تشکر از شما چند سوال داشتم 1.ازکجا میتوان فهمید که بلایی که به انسان میرسد امتحان است یا عقوبت گناه؟و اگر عقوبت گناه است باید چه کرد؟ 2.من لیسانس خودم را گرفته و الان دلیلم برای فوق لیسانس خواندن بیکار نبودن است چون خدا انسان بیکار را دوست ندارد آیا میتوان این انگیزه را الهی دانست؟ 3. اگر من وقتم و جوانیم را برای مطالعه کتب دینی صرف کنم و دیگر فکر ادامه تحصیل نباشم و حتی کار(چون دخترم) آیا خسران کرده ام؟البته به صورت پاره وقت در آموزش و پرورش و مدرسه مشغولم ولی این ها دائمی نیست و هیچ اعتباری به آنها نیست لطفا راهنمایی ام کنید که سرگردانم
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1- چون ما همواره باید بین خوف و رجا باشیم نمی‌توانیم مطمئن باشیم آن بلا چه جایگاهی دارد هنر ما آن است که در مورد پیش‌آمدها وظیفه‌ی خود را انجام دهیم. 2- ما وظیفه داریم در اصلاح نفس خود و کسب معارف الهی نهایت تلاش را بکنیم اگر در کنارش امکان کار دیگری هم برای خواهران بود اشکالی ندارد. موفق باشید
21882
متن پرسش
سلام استاد: می خواستم درباره استاد سروش ببینم که برخی می‌گویند که رفتار حکومت با ایشان رفتار خوبی نشد و این رفتار بد سیاسی حکومتی بود که باعث شد ایشان بروند یا اینکه می گویند باید برخورد علمی می شد نه سیاسی وگرنه ایشان نمی رفتند. این سوال رو از شما پرسیدیم چون شما هم با ایشان در ارتباط بودید و از ایشان اطلاع دارید و هم با مبانی و اصول تفکر ایشان آشنایید. با تشکر التماس دعا دارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که بنده اطلاع دارم آقای سروش خودشان از کشور خارج شدند. ولی از آن‌جایی که نگاه‌شان به وحی الهی با طرح بحث «تجربه‌ی نبوی» و از آن بدتر، با طرح بحث «رؤیای رسولان» سخنانی گفتند که حتی رفقای ایشان اذعان دارند با مبانی دین نمی‌خواند؛ طبیعی بود که نظام اسلامی زمینه‌ی در اختیارقراردادنِ نسل جوان را در دانشگاه‌ها در اختیار ایشان قرار ندهد. موفق باشید

بد نیست به جواب شماره    20464 رجوع شود

     

 

نمایش چاپی