باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم، از آثار ایشان استفاده میکنم و نکات خوبی را ایشان در عالم خودشان متذکر میشوند 2- خیر! روح شاعرانه نیاز این زمانه است 3- تمرکز بر روی مثنوی، کارساز است 4- فکر میکنم شعرهای شعرای کهن، عالمِ حضوریِ مورد نیاز را در مقابل ما میگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بر آن است همانطور که شما میفرمایید عمل شود. مگر آنکه یک هفته عاشورا بود و یک هفته نیز بنده مسافرت بودم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فرق نمیکند. فرهنگ غربی در هر حال اصالت را به روش و ابزار میدهد، نه به خصلتِ رجوع به حقیقت 2- در تمدن اسلامی، اصالت به حقیقت داده میشود و در حدّی که رابطهی انسان با حقّ به هم نخورد، از ابزارها استفاده میگردد و در نتیجه معاشقهی انسان با طبیعت محفوظ میماند در حالیکه انسان غربی معنای خود را در مصرف محصولات تکنولوژی شکل داده است، آنهم به هر قیمتی که باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دینگریزی ریشه در تبلیغات غرب دارد. غربی که در حال حاضر بهشدت در بحران است و روز به روز بحران آن شدیدتر میشود و لذا چیزی نمیگذرد که از هیبت و آبرو میافتد و با حضور انقلاب اسلامی، تغییر اساسی پیش میآید. عمده صبر و مقاومت و تقوای نیروهای انقلاب است که کار را به ثمر میرساند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ثواب خواندن زیارت عاشورا از آنِ آنهایی که به دنبال ثواباند. ما جز نگاه به مولایمان حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» در عالم هستی چیز دیگری نمیخواهیم. به هر بهانهای که بتوانیم فقط نظر به آن حضرت را مدّ نظر داریم. گفت:
ما گدایان خیل سلطانیم / شهر بند هوای جانانیم
بنده را نام خویشتن نبود / هر چه ما را لقب دهند آنیم
گر برانند و گر ببخشایند / ره به جای دگر نمی دانیم
چون دلارام می زند شمشیر / سرببازیم و رخ نگردانیم
تنگ چشمان نظر به میوه کنند / ما تماشاکنان بستانیم
هر چه گفتیم جز حکایت دوست / در همه عمر از آن پشیمانیم
ترک جان عزیز بتوان گفت / ترک یار عزیز نتوانیم
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تمام گذشته و آیندهی انسان در عالم برزخ در نفس او جمع است 2- انسان در خواب با خودش روبهرو است که قوس نزول را پشت سر گذاشته است 3- برای رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» کثرت و وحدت یکجا جمع است و لذا تکتک افراد در آنجا برای حضرت مشخصاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب «خویشتن پنهان» شده است، مبنی بر اینکه بالاخره تقدیر انسان مطابق انتخابهایش رقم میخورد، هرچند از نظر طبیعی زمینه برای تبدیل قوههایش به فعل، هنوز در صحنه باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میتوانید با سورهی یس شروع کنید و سپس سورههای زمر و شوری و روم و اعراف را ادامه دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصمیم خوبی گرفتهاید. در مورد «رسالة الولایه» به یکبار خواندن و مباحث شرح آن را دنبالکردن قانع نشوید. فعلاً سعی کنید با دقت تمام مطالب آن را بگیرید، ولی در سالهای آتی باز به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بعضی موارد، همان نکاتی است که در جواب سؤال شمارهی 27641 عرض شد. 2- آری! بعضاً مطالب، مخلوط میشود و بین جذبات ملکوتی و حضور مجرد روح در عالَم، خَلط میگردد. در جذبات ملکوتی، بحث سالک مجذوب در میان است که بعضیها به آنچه سالکان بعداً میرسند، ابتدا دریافت میکنند. ولی به گفتهی جناب خواجه عبداللّه اگر همین افراد نیز قدم در مسیر «منازل السائرین» نگذارند، بعد از مدتی با آن جذبات بیگانه میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روز چهارشنبه عرایضی تحت عنوان «وظیفهی ما و پیام مقام معظم رهبری به جوانان» شد. خوب است که فعلاً آن را استماع فرمایید. در ضمن همین امروز در روزنامهی کیهان، آقای دکتر سعداللّه زارعی نکاتی را در رابطه با آن پیام فرمودهاند که قابل توجه است. عیناً آن را خدمتتان ارسال میکنم: موفق باشید
بیانیه روز گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به «جوانان کشور» حائز اهمیت بسیاری است. این بیانیه را از یک سو میتوان بیانیه «چشمانداز» لقب داد و از سویی میتوان آن را «مانیفست آینده انقلاب» دانست. صدور این بیانیه دو روز پس از ۲۲ بهمن چهلمین سال انقلاب اسلامی میتواند علامتی از محور بودن «جوانان» تلقی شود چرا که اگر این بیانیه در دههفجر صادر میشد، مخاطب تحتالشعاع مناسبت قرار گرفته و نقض غرض میشد.
رهبرمعظم انقلاب به جز در موارد خاصی مثل «پیام به حجاج»، «پیام روز شهید» که به نوعی به یک سنت تبدیل شدهاند، پیام و به خصوص بیانیه نمیدهند و البته سخنرانیهای پرمغز رهبری در فواصل زمانی نسبتا کوتاه جای خالی پیامها و بیانیههایی که به نسبت دوره حضرت امام خمینی (ره) کمتر صادر شدهاند، پر کرده است. در عین حال این سومین بیانیهای است که رهبرمعظم انقلاب اسلامی خطاب به «جوانان» نوشتهاند و این خود از اهمیت بسیار زیاد موضوع نزد ایشان خبر میدهد. بیانیه تفصیلی روز گذشته حضرت امام خامنهای
(مدظلهالعالی) جنبههای مختلفی دارد و تحلیل بخشهای مختلف آن مجال و زمان زیادی طلب میکند و صد البته بیانیه به دلیل ورود صریح و صمیمیاش نیازی به شرح و توضیح هم ندارد، اما از آنجا که «خوب دیدن» و «دوباره دیدن» نیاز به تذکار دارد، صاحبان قلم و بیان باید در اطراف مفاهیم کلیدی این بیانیه وارد شوند. براین اساس این قلم سه فراز از فرمایشات ایشان را اندکی تحلیل میکند: 1- در بخشی از بیانیه بسیار مهم رهبری آمده است: «مهمترین ظرفیت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیت جوان زیر ۴۰ سال که بخش مهمی از آن نتیجه موج جمعیتی ایجاد شده در دهه ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۲۶ میلیون نفر در سنین میانه ۱۵ و ۴۰ سالگی و نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبه دوم جهان در دانشآموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیه انقلابی رشد کرده و آماده تلاش جهادی برای کشورند و جمع چشمگیر جوانان محقق و ارزشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند، اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوخته مادی نمیتواند با آن مقایسه شود». در این فراز رهبر معظم انقلاب به مهمترین عنصر مورد نیاز در پیشرفت کشور یعنی «نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی» پرداخته و آن را «مهمترین ظرفیت امیدبخش کشور» دانستهاند. واقعیت این است که در مقایسه با کشورهای پیرامونی ایران و حتی تا دوردستها از مرز جمهوری اسلامی، کشور دیگری با این ظرفیت چند وجهی وجود ندارد. نیروی مستعد و کارآمد ایران به نسبت عدد جمعیتیاش حتی به نسبت کشورهای ثروتمندی نظیر هند و چین درصد بیشتری را به خود اختصاص داده است. در ایران حدود نیمی از جمعیتش از یک سو زیر چهل سال سن دارند یعنی جوانند و از سوی دیگر از این جمعیت ۴۰ میلیونی، ۱۴ میلیون نفر تحصیلات عالی را طی کردهاند و این بدان معناست که ۳۵ درصد از جمعیت جوان، دوره تحصیلات عالی را گذراندهاند از سوی دیگر دلبستگی ملی این جمعیت و اتصالشان به آموزههای انگیزهآفرین دینی که در جاهای دیگر به هیچوجه حتی در فاصله بسیار زیاد از ایران قرار ندارد، هر یک عنصر تحصیلکرده جوان متدین را ضریب داده و ظرفیت کاری و تحرک صنعتی ایران را به چندین برابر عدد جمعیتی جوانان ما رسانده است. شما یک نفر شهید دکتر شهریاری را در نظر بگیرید که خود ضریب هزاران نفر گرفته است و یا شهید طهرانی مقدم را در نظر بگیرید که در دوره خود از همین جنس جوانان بودند و چه نقش برجستهای در تاریخ و فرهنگ و صنعت این کشور زدند. در فرصت بودن این ظرفیت تردیدی نیست و لذا باید گفت فراگیری دو عنصر «علم» و «ایمان» در 14 میلیون جمعیت جوان ایران، اداره این کشور را برای مسئولین، بسیار آسان گردانیده است. صبر و تحمل همین قشر در برابر ناملایمات و در عین حال حضور آنان در صحنههای مختلف انقلاب حتی آنجا که خوف و خطری است، به خوبی نشان میدهد، اگر ارادهای در نظام برای بهکارگیری درست این ظرفیت عظیم وجود داشته باشد، مشکلی بر سر این راه وجود ندارد. در همین جا یک سوال را هم میتوانیم پاسخ دهیم، چرا فراخوانهای مختلف ضدانقلاب خارجی و داخلی برای ایستادن جوانان در مقابل نظام جواب نمیدهد؟ آیا به دلیل آن است که مشکلی وجود ندارد؟ مسلما این جمعیت ۴۰ میلیونی جوان با انواعی از مشکلات و ضعفها و بدکارکردیها و سوءمدیریتها مواجهاند و لذا ماده اصلی فراخوانها که «اعتراض به وضع موجود» است، پربیراه هم نیست، اما جوانان ما میدانند که اساس نظام مبتنی بر ترقی و تعالی کشور و شهروندان آن قرار دارد و هر فراخوانی که به «ویرانی» دعوت میکند، نمیتواند «سازنده» باشد و ویرانسازی اساس نظام به معنای پشت پا زدن به سیستمی است که دغدغهای مهمتر از پیشرفت همهجانبه کشور ندارد. از این رو به وضوح میبینیم که وقتی مثلاً در مشهد اعتراضی شکل میگیرد و به زودی سر و کله عناصر مزدور و فریبکار پیدا شده و شعارها به سمت اساس نظام سوق پیدا میکند، مردم معترض به سرعت از این صفوف خارج شده و دور آنان را خالی میکنند؛ تا معلوم شود عدد این عناصر حتی در شهر بزرگی مثل مشهد از ۲۰۰-۳۰۰ نفر تجاوز نمیکند.نکته مهمی که در این بخش از بیانیه رهبری آمد این بود که این سرمایه انسانی را برتر از «هر اندوخته مادی» دانستند. امروز میدانیم که بیشترین درآمد کشورهای بزرگ صنعتی نظیر چین از طریق «کار نیروی انسانی» و «خلاقیتهای صنعتی» به دست میآید. جوانان ایران در همین سالهای اخیر ثابت کردند که قادرند سرمایههایی برای کشور خلق کنند که حتی نفت و گاز ایران در طول 100 سال گذشته قادر به خلق آن نبودهاند. ۲. رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از بیانیه خود فرمودند: «اما پیش از همه چیز، نخستین توصیه من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسی همه قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متکی به واقعیتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام، اما خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشتهام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال - و اکنون مانند همیشه - سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ، برنامه همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملت ایران است؛ و البته دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهدهاند که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصره تبلیغاتی باشید. نگاه خوشبینانه جوانان نسبت به آینده کلید «حرکت» و «پویش» به حساب میآید. از این روست که در تعالیم و توصیههای روانشناسی «شاد بودن» و «آینده را مثبت دیدن» نشانه سلامتی فرد ارزیابی شده و در درون حکومتها، گروههای روانشناس دائماً در حال جستوجوی راههای جدیدی برای افزایش خوشبینی افراد جامعه نسبت به شرایط پیشرو هستند. «نگاه به جلو» اساساً موضوعی مرتبط با جوانان است و از این رو نوع تصویری که از آینده یک کشور و ملت ارائه میگردد، تأثیر مستقیمی بر آینده آن کشور و ملت دارد. دقیقاً به همین دلیل ایجاد نگرانی در جامعه ایران و امیدزدایی از آن در دستور کار دشمنان قرار گرفته است. شما به ادبیات دونالد ترامپ در چهلمین سالگرد انقلاب نگاه کنید، هر کس به آن نظر افکند، گمان میکند از کشوری سخن به میان آمده که در همه زمینهها به خاک سیاه نشسته است؛ در حالی که حداقل ۴۰ میلیون از جمعیت کنونی ایران به یاد دارند که پیش از انقلاب در چه فلاکتی به سر میبردند و هم اینک در چه موقعیت رشکبرانگیزی قرار دارند. از این جمعیت و جمعیت جوان همه کسانی که پایشان به اروپا رسیده میتوانند درباره ادعای ترامپ و بولتون و... علیه ایران قضاوت کنند و قطعاً در این قضاوت ایران را از اکثر کشورهای اروپایی حتی فرانسه، ایتالیا و اسپانیا پیشرفتهتر میدانند در حالی که ایران قبل از انقلاب با عقب افتادهترین کشورها توان قیاس داشت.
براساس جهتی که رهبر معظم انقلاب نشان دادند دلسوزان کشور و به خصوص صاحبان رسانههای کشور باید فکری برای «بد دیده شدن کشور» بکنند بخشی از این ناشی از توطئه هرروزه دشمن و به خصوص رسانههای آن است ولی بخشی هم بدون تردید ناشی از سیاهنمایی هر روزه رسانههای خودی به خصوص در فضای مجازی است. گاهی برای زمین زدن دولتی چنان عمل میشود که گویی آن دولت متعلق به خارج از این آب و خاک است! براساس نقش امید، رهبر معظم انقلاب در پایان بخش اول بیانیهشان به جوانان فرمودند: «در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهای ترین جهاد شما است.» ۳. رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته) در بخش دیگری از بیانیه خود فرمودند: «جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه راهحلها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علت تحریم هم مقاومت ضد استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه حل زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط است هر چند گاه از زبان و قلم برخی غفلتزدگان داخلی صادر میشود، اما منشأ آن کانونهای فکر و توطئه خارجی است که با صد زبان به تصمیمسازان و تصمیمگیران و افکار عمومی داخلی القا میشود.» در واقع بیانیه در این بخش، «فارق» بین حقیقت و تزویر است. راه حل هر کشوری بدون تردید در درون آن است چه این کشور پیشرفته باشد و چه درگیر مشکلات و چه زمان راحتی باشد و چه زمان سختی. این یک قاعده عمومی و البته ساده است اما در درون ایران (که اتفاقاً حالا با این پیشرفتهای بزرگی که ایران علیرغم چهل سال محدودیت اعمال شده از سوی دشمنانش همه فهمیدهاند که راه حل در داخل کشور است،) عدهای ایران را درگیر مشکلات کمرشکن معرفی کرده و آینده آن را تیره و تار معرفی مینمایند و در داخل، ناکارآمدی خود و یا انتقال القایی که به آنان سپرده شده را به حساب کشور و نظام میگذارند و کلید حل مشکلات را در خارج نشان میدهند. این برای آن است تا تصمیم کشور که حفظ استقلال و حفظ روحیه مقاومت و عدالتطلبی و آزادیخواهی است، تغییر کند و آب ایران باز به آسیاب آمریکا سرازیر شود. این خط متأسفانه هر روز پررنگتر شده است و از این رو رهبر معظم انقلاب در پیامی که برای شرایط ۴۰ سال آتی کرده و به فعالان صحنههای آینده کشور مربوط است، از این موضوع حساس خبر دادهاند. این خط در چند سال اخیر پر رنگتر از همه سالهای پیش از آن شده و بیم آن میرود که در آینده پررنگتر هم بشود. اما واقعیت این است که کشوری که انقلاب میکند و میخواهد ساختار جدید و روند جدیدی براساس باورها و ایدهها و اصول خود بنا کند، نمیتواند به بیرون از مرزهای خود چشم بدوزد چرا که از یک سو فرض اولیه انقلاب این بود که میخواهدچیزی را بنا کند که وجود ندارد و از سوی دیگر باید آنچه دارد را به دیگران نیز صادر کند، تا محیط خویش را امنیت بیشتری ببخشد با این وصف چگونه میتواند چشم به دست محیط بیرونی و به خصوص محیط دشمن بدوزد. سعدالله زارعی
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید این روح فرزند است که کدام رحم را برای خود انتخاب کند و اگر تقدیر نباشد که روحِ فرزندی این رحم را انتخاب کند، فعالیتهای پزشکی کارساز نیست. به همین جهت فعالیتهای شما باید در آن حدّ باشد که اصرارِ بیش از حدّ به حساب نیاید. موفق باشید
سلام استاد عزیز پیرو سوال 22862 در مورد نازایی داروهای طب اسلامی خیلی موثر هستن اگه میشه این پیام رو به اون خانوم بفرستین از داروهای طب اسلامی استاد تبریزیان برای ناباروری استفاده کنن
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً نوشتهی شما ارزش خواندن داشت و این قصهی شما نیست، بلکه قصهی دورانی است که نیهیلیسم سیطره یافته و هرچیزی را حتی حرکات دینی را نیز خشک و بیخاصیت میکند. بنده منتظرم که این سخنان خیلی جدّیتر از آنکه شما گفتید، از راه برسد. فکر میکنم شما را درک کردم، هرچند معتقدم در میانهی راه، طاهرزاده را ادامه ندادهاید و با طاهرزادهی چندسال پیش هنوز فکر میکنید. باید خواسته و ناخواسته به آیندهای فکر کرد که شما، طلوعی از آیندهاید. آیا در مسیر تفکری که دنیای جدید - دنیایی ماوراء دنیای انسانهای مذهبی و یا انسانهای مدرن - در روبهروی ما قرار می دهد به نظر شما چه اتفاقی در حال افتادن است؟ در راستای درک آنچه بر شما میگذرد بنده نمیتوانم از هایدگر غافل باشم، همچنانکه از آیندهی بسیار حساسی که انقلاب اسلامی در مقابل ما متولد میکند؛ نمیتوان چشم برهم گذاشت. آیا فکر کردهاید سخنانی که امروز در محافل مذهبی ردّ و بدل میشود ما را به کدام آینده میبرد؟ گمان نمیکنید بعضی از این سخنان که فرزندان این ملت فعلاً از طریق آنها به حیات دینی خود مشغولاند، آنها را با آیندهای روبهرو میکنند که امروز شما با آن روبهاید؟ و این به دلیل آن است که کمتر نسبت به آیندهای که غیر امروز است، فکر میشود.
هر تاریخی ظاهری و باطنی که مخصوص به خودش میباشد دارد، چه آن تاریخ، تاریخِ غرب باشد و چه تاریخی که با انقلاب اسلامی بهوجود آمده باشد. آنچه بنده از انقلاب اسلامی به عنوان عطیهای پایدار و آغازین برای این دوران میشناسم باطنی است که ما را از آن سرگردانی که مسلّم بیش از پیش بشر را در بر خواهد گرفت، نجات میدهد. معتقدم گویا ندایِ بیصدای انقلاب اسلامی میتواند متذکر آیندهای باشد که در آن دوگانگیِ سوبژه و اُبژه از میان رفته است و بشر باز دوباره به مأواگرفتن در پرتو فیوضات الهی خود را مییابد، چیزی که هایدگر نیز به دنبال آن بود و دکتر فردید گفت ای کاش هایدگر زنده بود و آنچه را که انتظار میکشید، در انقلاب اسلامی مییافت، زیرا دکتر فردید بزرگ بهخوبی متوجهی باطن انقلاب اسلامی شده بود و از این جهت به خوبی حجابهای آن انقلاب یعنی مهندس مهدی بازرگان و عبدالکریم سروش را تشخیص داده بود.
تعجب بنده از آنهایی است که از یک طرف به عمق نیهیلیسم که چگونه همهی بشریت را در برگرفته است، پی بردهاند ولی روشنیگاهِ انقلاب اسلامی که در جنگل سیاه دنیای مدرن از افق تاریخ آینده سوسو میزند؛ نمییابند! موفق باشید