باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت مهدی«عجلاللّهتعالیفرجه» مسلّم به نایب خود کمک لازم را میکنند، ولی نه به معنای آنکه اختیار آیت اللّه خامنهای را در اختیار بگیرند و به همین جهت رهبری، معصوم نیستند ولی به اصطلاح فقها در نسبت با سایر مردم، قلیل الاشتباهند، بر عکس معصوم که اصلاً اشتباهی ندارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با رعایت دستورات شریعت و مقاومت بر آنهاست که إنشاءاللّه گشایشها ظهور میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آقا امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجه» بهخوبی میدانند که جوانان عزیز ما گرفتار ظلمات آخرالزماناند به همین جهت اعمال غیر شرعی خود را گناه میدانند و لذا به دیدهی مثبت به آنها نگاه میکنند. بشرى كه در ديدار، غربزده است هرگز نمىتواند زمان باقى را بيابد تا به شوق زمان باقى، خود را از زمان فانى آزاد كند، گرفتار زمان يا گرفتار مكر ليل و نهار است غرب مىكوشد وقت شيطانى خود را به همه ملل سرايت دهد تا متون مقدس را با وقت غربى بخوانند و اين فاجعه دوران ما است و موجب شده تا از متون دينى بهره كافى نبريم. اگر ملاحظه مى شود جوانان امروز به دنبال حال و حضور هستند، به جهت آن است كه در عمق فطرت خود نور زمان باقى و «وقت» را مى شناسند و متأسفانه مصداق آن را با بى غمى هاى ليبراليسم و يا فرقه هاى صوفى زده الكى خوشِ حاصل ليبراليسم، اشتباه گرفته و به همين جهت اگر با عالَم بقيةاللهى آشنا شوند به سوى آن سرعت مى گيرند. قرآن در سوره ى سباء مكالمه ى بين مستكبرين و مستضعفان را در قيامت در محضر خداوند مطرح مىكند كه چگونه مستضعفانى كه تحت تأثير مستكبران به گناه افتادند مىگويند: اگر شما نبوديد ما مؤمن مىشديم و مستكبران مىگويند: مگر ما مانع شما شديم وقتى هدايت الهى به سوى شما آمد؟ معلوم است كه خودتان انسانهاى مجرمى بوديد. مستضعفان در جواب مى گويند: *«... بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّه ...»* ولى مكر ليل و نهار و فضايى كه در آن زمان ساختند و دستورات و تشويقاتى كه در امر كفر داشتيد كار ما را به آنجا كشاند كه نتوانيم راه هدايت را انتخاب كنيم. اين آيه ما را متوجه مى كند كه چگونه بعضاً روح زمانه قدرت انتخاب را سخت مى كند و چگونه شباهت مردم به زمانه شان از شباهت آنها به پدرانشان بيشتر است. از این دید عرض میکنم اگر با نگاه امام زمان به جوانان نگاه شود، در عین آنکه گناه آنها را تأیید نمیکنیم، ولی بهراحتی هم آنها را گناهکار نمیدانیم. موفق باشید
* سوره ى سبأ، آيه ى 33.
باسمه تعالی: سلام علیکم: علوم انسانی در فرهنگ ما معنای خاص خود را دارد و با آنچه غرب در علوم انسانی مد نظر دارد متفاوت است. ما از علوم انسانی انتظار افق گشایی داریم و غرب از علوم انسانی انتظار کنترل بحرانهایی را دارد که مدرنیته ایجاد کردهاست لذا ما نظر به اسماء الهی و تجلّیات آن را برای خود، علوم انسانی میدانیم و از این جهت هنر مقدس به عنوان مظهر حقایق عالم راهگشاست ولی موضوعاتی مثل ریاضی و فیزیک در اینجا جایی ندارد. به نظرم اگر بحث «عقل تکنیکی» را که بر روی سایت هست دنبال بفرمایید بد نباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اینکه انسانها چرا چنین اختیارهایی را قبل از تولد میکنند، مربوط به خودشان است. ولی اینکه با همان اختیار میتوانند کنار بیایند و زندگی را طوری تعریف کنند که همان زندگی، بسترِ کمال برای آنها باشد، باز به اختیار خودشان است 2- به نظرم خوب است سری به کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست بزنید و از اول تا آخر آن را مطالعه کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذیل ائمه«علیهمالسلام» و راهی که آنها نشان میدهند، اگر حرکت کنید خودشان کمک میکنند. پیشنهاد بنده آن است که اگر میتوانید کتاب «آداب الصلواة» حضرت امام «رضواناللّهتعالیعلیه» را مطالعه فرمایید. بنده نیز آن کتاب را در حدّ وسع خود شرح کردهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: میانهروِ واقعی یعنی کسی که بدون افراط و تفریط، جامعه و تاریخ خود را بشناسد و در عین حال از حقوق خود در مقابل نظام استکباری دفاع کند. پس در حال حاضر میانهروِ واقعي حضرت آیت اللّه خامنهای«حفظهاللّه» است که فرمودند من دیپلمات نیستم، انقلابیام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع با توحید هر چه بیشتر حل میشود در آن حد که داریم «لا یشغله فعل عن فعل» یعنی کاری او را از کار دیگر باز نمیدارد به جهت جامعیتی که برای انسان موحّد پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت روح اللّه را باید در آینهی ائمه«علیهمالسلام» دید تا تعارض مذکور پیش نیاید 2- حضرت مولیالموحدین«علیهالسلام» میفرمایند: «العلم نقطة كثرها الجاهلون» علم ، تنها يک نقطه است که نادان ها آن را زياد کرده اند. از این جهت در مسیر علمیابی باید سعی شود به آن نقطهی جامع رسید که در عین اجمالیبودن، در مقام کشف تفصیلی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا تا حدّی کارهایی را شروع کردهاند. إنشاءاللّه به نتیجه خواهند رسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد چیزی ندارم، شاید جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» بتواند در سایر امور نیز کمک کند. در ضمن قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» هم نکاتی دارد. در سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست عملاً کاربر متوجه روش معرفت النفسی میگردد زیرا در روش معرفت النفسی انسان در آینهی خود هم خودش را مییابد هم نظر به حقایق عالم میتواند بیندازد. پس بهتر است بگوییم در روش معرفت النفسی، روش با موضوع یکی است ولی در علوم حصولی این دو از هم جدا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. موضوع از این قرار است که انسان میتواند تقدیر خود را شکل دهد و در این راستا میگویند سعی کنید حداقل در حدّ زبان هم که شده برای خود تقدیری تیره شکل ندهید.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خلاصه خوب حواستان را جمع کنید! هر چه اطراف شما جمع میشود، مالک آن هستید. مملوک چیزی نیستید. آزاد و مختارید. این اختیار و عزت را از دست ندهید. اگر چهار مرتبه بگویی بیچارهام و عادت کنی اوضاع خیلی بیریخت میشود. کسی که قوی بوده کم کم میبینی ضعیف شده است. این طور گفتن خیلی مدخلیت دارد. همیشه بگویید: الحمدالله، شکر خدا. بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت همراه کنی. اگر پکر هستی دو مرتبه با دلت بگو: الحمدالله، آن وقت غمت را از بین میبرد. قوهات زیاد میشود.
مبادا اگر تازه کسب را شروع کردهای بگویی بازار خراب است، وضع بد است. این حال کسانی است که هفتاد سال در این دنیا خرد شدهاند. تو سه روز است کاسب شدهای. کسب خیلی سخت است. این حرف را نگو که عادت میکنی. امیدوارم که جلو زبانت را بگیری که موثر است. بنده یک وقت به ذهنم آمده بود که نکند زبان مقدر باشد. یعنی اگر گفتی خوب است خوب میَشود و اگر گفتی بد است بد میشود.* کسی که تازه زن گرفته است نگوید: ای بابا اوضاع بیریخت است. کمرهایتان را محکم ببندید و قرص مشغول کارتان باشید. زود خودتان را ضعیف معرفی نکنید. فکر مشقتهای جزئی دنیا را نکنید. مالکیت خیلی قیمت دارد. هر جا هم که خرج میکنی بهرهاش را میبری. لذتبخش است. مالکیت خیلی قیمت دارد؛ مالکیت نفس، مال، آبرو، خانه. کسی که سیگار میکشد در حقیقت سیگار او را میکشد. یک وقت نگویید مجبوریم. لفظ «مجبورم» نداریم مگر در طاعات خدا. در آن جا عیب ندراد، خدا یا من بیچارهام، کاری از من بر نمیآید، نمی توانم تو را عبادت کنم. خدا اینها را دوست دارد. مالکیت وحشت آور نیست، خسته کننده نیست. مملوک بودن انسان را بیچاره میکند. این که انبیا و اولیا میگویند دنیا طلب نباشید، یعنی عبد دنیا نشوید. خدا انسان را مالک قرار داده است. فرمود: «الدنیا و الاخره هما ضرتان بمنزله المشرق و المغرب ان قرب من الواحد بعد من الاخر»** ؛ هر کس به یکی نزدیک شود از دیگری دور می شود. اگر مملوک دنیا شوم مملوک آخرت نمی توانم باشم. اگر مملوک خدا و ائمه(ع) شوم مملوک دنیا نمیتوانم باشم. باید مالک باشم. بعد فرمود: «لکل منهما بتون»؛ برای هر کدام فرزندانی است. «کونوا من أبناء الاخره»؛ شما از فرزندان آخرت باشید! چقدر شیرین و لذتبخش است. کلام امیرالمومنین(ع) قوت کمر شیعیان است. کمر انسان را قرص و محکم میکند. در روایت آمده است که «البلاء موکل بالمنطق»؛ بلا و گرفتاری، موکول به سخن گفتن ]از آن[ است. پیامبراکرم(ص) ، من لایحضر، ج ، ص 379 رجوع کنید به : نهجالبلاغه، حکمت 103. کتاب طوبای محبت – ص37
مجالس حاج محمداسماعیل دولابی. موفق باشید