بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19849

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: نظر کلی شما راجع به آقای مطصفی ملکیان چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر بنده نسبت به ایشان منفی است. ایشان به صراحت هیچ‌ جایگاه عقلایی برای وَحیِ الهی قائل نیست. یک نوع اخلاقِ کانتی را دنبال می‌کند. عملاً ایشان انسان‌هایی را می‌سازد که نوکرانِ با اخلاقِ فرهنگ غربی باشند با واژه‌های اخلاق و عرفان. توصیه‌های ایشان یک‌نوع اخلاقِ مسیحیِ بدون هرگونه تبرای است، مگر تبری از نیروهای متعهد و ضد استکبار. اگر افراد متوجه نباشند خروجیِ افکار ایشان انسان را نسبت به عبودیت الهی که حقیقت هر انسان و راهِ رجوع به خداوند است؛ غافل می‌کند. موفق باشید

19802
متن پرسش
سلام: من طلبه پایه پنج هستم و حافظ قرآن متاسفانه در زمان حفظ و بخصوص الان خیلی انسان زودرنجی شده ام و دلیلم انست که باید طرف مقابلم را متوجه غلطش بکنم و حاضرم با صمیمی ترین دوستانم مدتی قهر کنم و اصلاحرف نزنم تا بحال دوستانم بهم گفتن تو زودرنجی ولی من فکر می کنم حفظ قرآن من و روحیه ام را لطیف کرده آیا این بده؟ راه حلش چیه چون اذیتم میکنه؟ دلیل زودرنجیم درسته؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع حفظ قرآن نباید آن‌چنان برایتان برجسته شود که شما از سعه‌ی صدرِ لازم محروم گردید. بالاخره انسان‌ها با انسان‌ها، انسان می‌شوند. موفق باشید

18807
متن پرسش
بسمه تعالی. سوال من بسیار دردناک است می دانم و مدت هاست که دارم با این درد دست و پنجه نرم می کنم و البته به درمان هایی هم رو می آورم اما گویی که این درد لاعلاج است اما می دانم که علاج درد به لاپوشانی نیست فلذا لب باز می کنم تا شاید راهی خدا جلوی پای من بگذارد. جوان مجردی هستم دوستدار رهبری و انقلاب، پیگیر مباحث تمدنی حول انقلاب اسلامی، هیاتی و البته الان دانشجوی مهندسی در مقطع ارشد در شهر تهران. چشمم دیگر طاقت مرا بریده است. از بس که مرا به گناه می اندازد و مرا به دیدن فیلم های آنچنانی می خواند و انگار نه انگار که این ملک از آن او نیست و او هم مستاجر چند روزه ی این تن است. می ترسم که از سر همین حال حتی عاقبت به خیر هم خدایی ناکرده نشوم و به سرنوشت های غریب تاریخ مبدل گردم. نمی دانم که باید چه کنم؟ ازدواج خب یک شبه که نمی شود در این مدت چه کنم؟ - روزه بگیرم؟ (بازه ای بود که در ذهن دارم قسم زیادی از شعبان را روزه گرفتم و به رمضان متصل کردم اما نشد که نشد...) - مداومت بر دعایی کنم؟ دارم احساس می کنم که در مقابل بهمنی از وسوسه ها هستم وسوسه هایی که مرا به آتش هم انداخته است و سوزانده اما نمی دانم که چه باید بکنم؟ امید دارم که خداوند از زبان شما رهنمایی برای من برساند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطمئن باشید به کمک این آتشی که به نور ولایت به جان‌تان افتاده است، چیزی نمی‌گذرد که از این آخرین دام شیطان با عالی‌ترین اسلحه‌ی حق که آن محبت به اولیای الهی است، رها می‌شوید. عمده آن است که بخواهید تا خدا مشکل شما را حل کند و نه خودتان! وگرنه شیطان به کمک خودتان مشکل را حل می‌کند تا باز در اردوگاهِ خودخواهی از عبودیت حق مزه‌ی لازم را نبرید. زیارت ائمه«علیهم‌السلام» را فراموش نکنید. موفق باشید 

17861

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز منظور از صیحه ی کشنده در قیامت چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. شاید نمی‌شده که آن را وصف کنند. موفق باشید

17654
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد در مواجه با افراد معترض با دین، می توانیم با عقاید آنها در مراحل ابتدایی همراهی کنیم تا ارادت مان را بهشان نشان دهیم و بعد خودمان آن عقاید را انجام ندهیم و با عمل مان نشان دهیم که دین را عاشقانه دوست داریم؟ مثلا موسیقی که آنها دوست دارند را برایشان به اشتراک بگذاریم منتها در عمل ارادت مان نسبت به دین و تنفر از دشمنان دین را نمایان کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این کار نباید درست باشد زیرا اگر با نفس امّاره‌ی افراد همراهی کنید، عملاً نفس امّاره به میان می‌آید و آن‌ها انتظار دارند تا آخر در همین راه قدم بگذارید. موفق باشید

17451

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا خیرتان بدهد. واقعا بحث بر سر «زمانه» شدیدا حیاتی است. و حتی بگویم از مرگ و زندگی هم مهمتر است. چرا که بی توجهی به این موضوع پدر ما را در آورده. چند سوال: 1. طبق مثال پادشاه در جلسه «استشمام زمانه» در زمان گرگ لزوما همه گرگ اند یا غلبه بر گرگ بودن است؟ 2. اگر آن طرف در زمان گرگ نصف پول را به آن عالم می داد یعنی در بی تاریخی بود؟ 3. چه مولفه هایی در شکل گیری یک تاریخ دخیل اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اغلب مردم بر اساس روح زمانه انتخاب می‌کنند 2- نمی‌توانست بدهد، مگر آن که ماوراء زمانه‌ی خود تصمیم بگیرد 3- عرایضی در آخر کتاب «امامت در تکوین و تشریع» تحت عنوان «اهل‌البیت و زمان‌‌شناسی» شده است که می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

17408

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: به دنبال اینم که زندگی ام معنا داشته باشد، معنا، چه باید بکنم؟ (از نقطه صفر و شاید کمتر) یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه کتاب «آشتی با خدا» برای شروع مؤثر خواهد بود. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

17193

عین ثابتهبازدید:

متن پرسش
بسم الله اارحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد در بحث عین ثابته دقیقا این عین ثابته چیست آیا چیزی جز علم خداست؟ این که گفته می شود اقتضای عین ثابت شخص این است که مثلا کافر شدن را انتخاب می کند یعنی چه؟ آیا در عین ثابته موجود متعین و متشخص مختار صاحب عقل و اراده وجود دارد و در عین خارجی آنچه را در عین ثابته انتخاب کرده اجرا می کند؟ وانگهی سوال مهمتر این که همان عین ثابته را چه کسی عین ثابته کرده است و مگر عین ثابته چیزی جز علم خداست؟ تقریبا پاسخهای عین ثابته را دیده ام ولی روشن نشدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به پاسخ هایی که دیده اید مگر روشن نشد علم خدا علم بی معلوم نیست؟ بنابراین واقعیت عین ثابته به عنوان امکان ذاتی اش از خود اوست هرچند که وجود او از طریق خدا داده می شود ولی خداوند خلق او را به او می دهد. موفق باشید

14508

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: لطف بفرمائید چند کتاب مفید در بحث ازدواج معرفی نمائید. اگر خودتان هم کتابی در این زمینه دارید و یا جزوه ای قلم زده اید، معرفی نمائید. واقعا آن طور که باید و شاید چیزی در این زمینه نمی دانیم، جمهوری اسلامی ایران هم بنا ندارد به غیر از آن آموزشی که طی نیم ساعت برای یک عمر زندگی می دهد، برنامه ی دیگری داشته باشد. لذا بنده 25 سال از عمرم می گذرد، هنوز نتوانستم شخصیت زن را آنطور که باید شاید بفهمم و معیار هایی را که برای این امر مهم وجود دارد را دریابم. هر توصیه و راه حلی که می توانید برای فرزندتان داشته باشید، عنوان بفرمائید. روشن کنید ما را استاد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر در ابتدای امر کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» را با دقت تا آخر مطالعه بفرمایید یک جمع‌بندیِ قابل تفکری برایتان پیش می‌آید. موفق باشید

14250
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد: داستانی در مورد شیخی به نام حاج کاظم ساروقی شنیدم که ایشان با اینکه امی بودند به قدرت خداوند کل قرآن را یک جا حفظ شدند. آیا این روایت حقیقت دارد؟ از کجا می توان اطمینان پیدا کرد؟ من در پی حقانیت این کتاب شریف و اثبات عدم تحریفش بودم که اگر به این روایت یقیین پیدا کنم علاوه بر دلایل عقلی دلم نیز آرام می شود و خودش نیز نوعی اثبات عقلی دیگر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افرادی که با آن مرحوم روبه‌رو شده‌اند مثل آیت اللّه مکارم شیرازی هنوز زنده‌اند و موضوع، چیزی نیست که قابل انکار یا تحریف باشد. موفق باشید

13515
متن پرسش
سلام استاد: کمکم کنید. یک شبهه کسی انداخت کمی متزلزل کرد مرا. گرچه ساده است. گفت اگر ولایت مطلقه است. اگر آقا به شما بگوید قرآن را پاره کنید آنوقت ما باید عمل کنیم یا دیگر او ولی نیست؟ استاد لطفا توضیح دهید. بنده بحث ولایت فقیه شما رو گوش دادم ولی جواب این رو پیدا نکردم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولایت مطلقه به این معنا است که چون ولیّ فقیه حکم خدا را اظهار می‌دارد و نه حکم خود را، و از آن جهت که در مقابل حکم خدا نباید چون و چرا کرد، ولایت فقیه مطلقه است، نه این‌که اگر حکمی خلاف حکم خدا داد باز آن حکم بدون چون و چرا قابل پذیرش باشد! بلکه برعکس، اگر حکمی خلاف حکم خدا داد به خودی خود معزول است و نظام سیاسی جمهوری اسلامی این را از طریق مجلس خبرگان پیش‌بینی کرده است. موفق باشید

12490
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: من خانم 30 ساله ای هستم با بار سنگینی از گناه و شکست در زندگی. هر وقت میخوام تصمیم بگیرم از اول شروع کنم تمام وجودم از ناامیدی پر میشه که من وقتم رو از دست دادم و جوونی من از دست رفته و برای من دیگه دیر شده برای شروع هر کاری. چی کار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچ وجه برای رجوع إلی اللّه و زندگی با عالَم بیکرانه‌ی معنویت دیر نشده است! با روش معرفت النفسی شروع کنید و إن‌شاءاللّه نتیجه‌ی کامل را خواهید گرفت. در سیر مطالعاتی سایت روش معرفت النفسی مدّ نظر بوده است. موفق باشید

10317
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد کمتر از یکسال است که ازدواج کردم، تا قبل ازدواجم از نظر معنوی و بحث توکل به گونه ای بودم که زندگی آرام و با دغدغه کم داشته باشم ولی از زمانی که ازدواج کردم بسیار عوض شدم و متاسفانه حتی اعتقاد عمیقم بسیار سطحی شده، از طرفی اعتراف می کنم که به همسرم بسیار وابسته ام و از آنجایی که سایه پدر روی سرم نبوده نمی دانم چگونه این وابستگی را از بین ببرم. خواهش می کنم راهنماییم کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آرام‌آرام به خود می‌آیید و با برنامه‌ای منظم در مسیر معارف الهی و عبادات ربانی قرار می‌گیرید و محبت به همسرتان را هدیه‌ی الهی بدانید و سعی کنید آن محبت حفظ شود و شیطان آن را خراب نکند. موفق باشید
9490
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی عبادات، مطالعه تمدن غرب را باید چگونه شروع کرد با چه کتابها و چه نویسندگانی؟ با تشکر و محتاج دعای خیر استاد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از شهید آوینی شروع کنید و با مرحوم مددپور و دکتر داوری ادامه دهید. موفق باشید
8238
متن پرسش
ﺑﺎﺳﻼﻡ ﺳﻮاﻟﻲ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﺩاﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﻴﻂﻪ ﺷﺨﺼﻲ اﺳﺖ ﻃﻠﺒﻪ ﺳﺎﻝ 5ﺣﻮﺯﻩ ﻋﻠﻤﻴﻪ ﺷﻴﺮاﺯ ﻫﺴﺘﻢ 4ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﻀﻮﺭﻱ ﺩﺭﺣﻮﺯﻩ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﺑﻮﺩﻩ ﻭﻫﺮﭼﻨﺪاﺯ ﻧﻆﺮﺣﻮﺯﻩﻃﻠﺒﻪ ﻣﻮﻓﻘﻲ ﻫﺴﺘﻢ اﻣﺎ اﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﻣﻂﺎﻟﻌﻪ ﻭﺩﺭﺱ ﺧﻮاﻧﺪﻥ ﺑﺮاﻳﻢ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺑﺨﺶ ﻧﻴﺴﺖ ﭼﻨﺪ ﻋﻠﺖ ﺩاﺭﺩ: ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺗﺮﻣﻲ ﺣﻮﺯﻩ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺩﺭﺳﻬﺎ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﭘﺎﻳﻴﻦ اﺳﺖ ﻭﻫﺪﻑ اﻳﻦ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺗﺮﻡ ﻭﺩﺭﺱ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ ﻭﺑﻌﺪ اﺯ ﻣﺪﺗﻲ ﻣﺪﺭﻛﻲ ﺩاﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﻭﺳﻴﺴﺘﻤﻲ ﻣﺜﻞ ﺩاﻧﺸﮕﺎﻩ ﭼﻮﻥ ﻗﺒﻼ 3ﺳﺎﻝ ﺩﺭﺩاﻧﺸﮕﺎﻩ ﺭﺷﺘﻪ ﺣﺴﺎﺑﺪاﺭﻱ ﺧﻮاﻧﺪﻡ ﻭﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻋﻼﻗﻪ ﺷﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻦ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺩﻳﻦ اﺯ ﺩاﻧﺸﮕﺎﻩ اﻧﺼﺮاﻑ ﺩاﺩﻡ ﻭﻭاﺭﺩ ﺣﻮﺯﻩ ﺷﺪﻡ ﻭﺣﺪﻭﺩ ﻳﻚ ﺳﺎﻟﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﻬﺎ ﻋﻼﻗﻪ ﺩاﺭﻡ ﭼﻮﻥ ﻓﻜﺮﻭاﻧﺪﺷﻴﺪﻥ ﺻﺤﻴﺢ ﻭﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮﺩﻥ ﺭا ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ﺩﻳﺪﻡ ﻭﻧﻤﻲ ﺧﻮاﻫﻢ اﺯاﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺧﺎﺭﺝ. ﺷﻮﻡ اﻣﺎ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺣﻮﺯﻩ ﺑﺎ اﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺣﺮﻛﺘﻲ ﻛﻪ ﺩاﺭﺩ ﺧﻴﻠﻲ اﺯ ﻭﻗﺖ ﻭاﻧﺮﮊﻱ ﺭا ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ و ﻫﻢ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﻠﻴﻘﻪ ﻫﺎﻱ ﺷﺨﺼﻲ ﺑﺮاﻱ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻛﻤﻜﻲ ﺑﻪ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻳﻞ اﺧﻼﻗﻲ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭﮔﻴﺮﻱ ﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺗﻼﺵ ﻛﺮﺩﻡ ﺩﺭ اﻳﻦ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮاﻳﻢ ﺟﺬاﺏ ﻧﺸﻮﺩ ﻭﻭاﻗﻌﺎ ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﻣﺎﻧﻊ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﻭﻡ ﻭ
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: با همه‌ی این ضعف‌ها که می‌فرمایید تجربه نشان داده اگر سعی کنید از زیر پوشش برنامه‌های رسمی حوزه خارج نشوید و با جدّیت تمام همان دروس را با همان روش ادامه دهید إن‌شاءاللّه پس از مدتی به حیطه‌ی علمی خوبی دست می‌یابید. بالاخره سلیقه‌های شخصی در حوزه در راستای دلسوزی برای طلاب است نباید با آن مقابل کنید. موفق باشید
5486
متن پرسش
سلام شنیدم که هر کس گناهی انجام دهد 20 سال از سلوک معنوی عقب می افتد (انگار علامه طباطبایی فرمودند) ایا این گفته درست است. یعنی من به خاطر گناهانی که انجام می دم اینقدر عقب افتادم.؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم هر گناهی انسان را از توجه روحانی‌اش به عالم ملکوت محروم می‌کند ولی هرکس در جای خودش. معلوم است علامه طباطبایی«رحمت‌اللّه‌علیه» که سال‌ها از گناه فاصله گرفته‌اند با ارتکاب به گناه به همان اندازه به عقب برمی‌گردند. موفق باشید
1087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام، استاد طاهرزاده در برخورد با دوست نمی دانم چگونه باشم من می خواهم با او یکی شوم که حتی او و من همچون یک تن باشیم و به همدیگر کمک کنیم،آیا این بد است یا خوب؟ اگر خوب است چه کارهایی بکنم اگر بد است باز چکار کنم. ببخشید همه از جان خود می گویند و از ابدیت ولی من هنوز اندر خم یک کوچه هم نیستم... التماس دعا
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی انسان نسبت به دوست خود باید وَهم خود را کنترل کند تا تمام فکر و ذکر او دوستش نباشد. مثل پایه‌های یک معبد ، نه آنچنان کنار هم باشید که نتوانید سقف آن را نگه دارید و نه آنچنان دور باشید که به کار نگه‌داری سقف نیایید. برای خود شخصیت تنهایی داشته باشید و آنچنان نباشید که تنهایی‌های خود را با ارتباط با دوست خود پر کنید. موفق باشید
21580

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: گروهی هستیم که می خواستیم بعداز خواندن «بدایه الحکمه» وارد «نهایه» بشویم دو تا سئوال داشتیم: 1. با توجه به آشنایی تان حضرت عالی پیشنهاد می دهید که قبل از خواندن «نهایه» یه دور تاریخ فلسفه اسلامی بخوانیم و بعد وارد نهایه بشویم؟ (چون شنیده ایم چندین نفر صاحب فن چنین پیشنهادی داده بودند گویا) اگر جوابتان مثبت است لطفا منابع + صوت و... معرفی کنید؟ 2. «نهایه» را حضرت عالی پیشنهاد می دهید با صوت و یا شرح چه فردی جلو برویم که هم زیاد طولانی و پیچیده و سخت هم نباشد و راحت درس بدهد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چون چیز مدونی در مورد تاریخ فلسفه‌ی اسلامی نداریم، نهایتاً همان عرایضی است که بنده در جزوات «تاریخ فلسفه و کلام اسلامی» مطرح کرده‌ام. لذا بهتر است فعلاً به کتاب «نهایة الحکمه» بپردازید و بعداً جایگاه آن نظرات را در سیر تاریخی‌اش دنبال کنید 2- در حال حاضر نمی‌دانم کدام‌یک از اساتید شرح بهتری دارند. اگر آقای امینی‌نژاد شرح داده باشند باید شرح خوبی باشد. موفق باشید

21542
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. متن زیر از جناب دکتر داوری است. لطف می کنید فرمایش خود رو در این باره مرقوم فرمایید. ⚡️بحث علم دینی 30 سال است به نتیجه نرسیده و بجایی نخواهد رسید. ⚡️وقتی مطلب سیاسی با مساله علمی خلط شود بجایی نمی رسد. ✔️رضا داوری اردکانی
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جواب آقای دکتر پورحسن به نامه‌ی مذکور، جواب عالمانه‌ای بود. از جواب منتقدین این‌طور برداشت می‌شود که هنوز نگاه ایدئولوژیک بر نگاه تفکرآمیز غلبه دارد. شاید با مقایسه‌ی نگاه منتقدین به سخن دکتر داوری و فهمی که برای آن سخن نیاز هست به این نتیجه برسیم ما هنوز به تاریخی که انقلاب اسلامی نیاز به آن دارد، نرسیده‌ایم. هنوز تفکر در میان نیست. نامه‌ی آقای دکتر پورحسن این است:

مدت هاست شیوه تفکر را از دست داده ایم

یادداشت دکتر قاسم پورحسن درباره انتقادهای عجولانه به نوشته دکتر داوری در مورد علم دینی و علوم انسانی اسلامی:

۱. غلبه نگاه های غیر علمی به مسائل علمی سبب شده است تا تفکر ورزی را فراموش کنیم. مسئله علوم انسانی به طورکلی یک مسئله اندیشه ای و علمی است، در حالیکه در سی سال اخیر منظور ایدئولوژیک در این باب داشتیم به همین دلیل دستاوردهای علمی نداشتیم، علم منطق خاص خود را دارد، علم در یک فرآیند طبیعی و طولانی و نه با تجویز یا تمنا ظهور می کند، تا زمانی که به این نکته التفات نکنیم نمی توانیم تحولی در علم به طور عام و  علوم انسانی به طور خاص شکل دهیم. متفکران مغرب زمین به این مسئله بنیادین، تفطن پیدا کردند و قادر شدند وضع جدید و دانش جدید را ظهور بدهند. می توانیم از تجربه عقل جمعی بشر، بهره مند شده و با پیروی از الگوی مبتنی بر دانش، تحولی را در علوم انسانی بوجود می آوریم.

۲. داوری ها نسبت به نوشته دکتر داوری ایدئولوژیک و شتابزده بود. گفتار داوری حاوی سه بخش اساسی است:

الف) بررسی شرایط امتناع علم دینی و علوم انسانی اسلامی در ایران در سی سال اخیر

ب) تبیین منطق خاص علم

ج)بررسی شرایط امکان علوم انسانی اسلامی و علم دینی

پیش از توضیح سه پاره فوق متذکر می شویم، رویکرد دکتر داوری در این نوشتار کاملاً علمی و به دور از نگاه های ارزشدارانه بوده است در حالیکه منتقدان و مخالفان ارجمند به آن بی توجه بوده اند.

مدت هاست در برابر یک نظریه علمی، مواجهه ی شتابزده و ایدئولوژیک اتخاذ می کنیم. دکتر داوری یک فیلسوف برجسته و متفکری با بصیرت های بنیادین است، او ار نمی توان به هیچ روی فیلسوف حکومتی پنداشت. رویه و مشی فلسفی او این نکته را عیان می سازد که در تمام نوشته هایش، سیاست زدکی را کنار گذاشته و منطبق با دانش به بررسی انتقادی و تحلیلی مسئله پرداخته است.

فرض کنیم دکتر داوری در گذشته دیدگاهی متفاوت درباره علم، علم دینی و علوم انسانی اسلامی داشته و حال با مطالعه دقیق تر و اتخاذ روش علمی تر دریافته است که می توان در آن نظر پیشین خود، تحولی ایجاد کرد یا حتی از آن گذار نمود. ویژگی فیلسوف و متفکر دینی است که با دریافت نادرستی دیدگاه آنرا اصلاح کند یا کنار بگذارد و دیدگاه درست یا درست تر ار در پیش بگیرد، این چه ایرادی بر اساس منطق علم دارد؟

همه متفکران بزرگ با گذار از اندیشه های پیشین شان بود که نظریه ای جدید عرضه کرده اند و به همین دلیل امروزه از اندیشمندان برجسته بواسطه تحول یا گذار از دوران یک، دو و سه آن ها حسب اندیشه هایشان سخن می گوییم. نگارنده اعتقاد ندارد دکتر داوری علم دینی با روایت و فهم متعارف و غالب در جامعه، را هیچگاه پذیرفته باشد تا حال بگوییم آب پاکی را بر روی دست علاقه مندان و دلدادگان ریخته باشد.

۳. حقیقت این است بخش نخست گفتار دکتر داوری نیازمند بررسی تفصیل و دقیق است،  دو فهم می توان از تلاش سی ساله متفکران ایرانی در باب علم دینی و علوم انسانی اسلامی به دست داد:

فهم نخست آن است که پس از انقلاب اسلامی، متفکران ایرانی به سبب هیجانات حاصل از انقلاب، در صدد کنار زدن غرب و دانش غربی بودند و دوره دوم غرب ستیزی را سامان دادند، اما نتیجه آن مطلوب نبود، فهم دوم این است که به سبب آگاهی از منطق و ماهیت علم، روی به اسلامی کردن علوم آورده و خواهان شکل دادن دانش متناسب با پرسش ها، اقتضائات و نیازهای جامعه بودند، در این رویکرد تلاش صحیحی در دریافت سرشت علم و دین و جامعه مدرن و امروزی بعمل آوردند و کوشیدند با سهیم شدن در علم، مرزهای دانش را بسط داده و دانش منطبق با نیازی ایران را سامان دهند.

نقد دکتر دواری متوجه فهم نخست است، فهم نخست در این سی سال غلبه پیدا کرده و مانع فهم صحیح سرشت علم، دوره مدرن و منطق ظهور علم شده است. همین فهم نادرست از علم، غرب و علوم انسانی سبب شده تا به انسداد معرفتی در این باب برسیم و اگر همین روش را ادامه بدهیم هیچگاه دستاوردی نخواهیم داشت.

دکتر داوری در حدود بیان این شرایط امتناع با خوانش نخست که فهمی ایدئولوژیک و غیر علمی است، می باشد. به نظر می رسد عدم فهم درست این مسئله سبب شده تا منتقدان این چنین شتابزده به مخالفت با گفتارهای دکتر دواری روی بیاورند.

۴. بخش دوم نوشتار دکتر داوری از اهمیت بسیار برخوردار است. آیا تاکنون موفق به فهم دوره جدید شده ایم؟ چه مطالعاتی درباره اسباب ظهور دوره جدید صورت داده ایم؟ آیا غرب می توانست بدون روش آگاهی و گسست معرفتی از منظر پیشین خود نسبت به انسان، جامعه، علم و قدرت دست به ظهور چنین تحولاتی بزند؟

 متاسفانه غلبه نگاه های غیر علمی سبب شده است تا برخلاف فیلسوفان اسلامی همچون فاربی و ابن سینا عمل نماییم. می خواهیم بدون خواندن و فهمیدن بنیادهای غرب، از آن گذر نمائیم و بنیادی دیگر فراهم سازیم، در حالی که آگاهی درستی از سرشت علم نداریم.

فارابی و این سینا به درستی یونان و دانش یونانی خوانده، تبیین کرده، نقد نموده و دانش جدید را ظهور دادند. این منطق بنیادین علم است. ما متاسفانه فرصت چهل ساله را برای فهم غرب، دانش های برآمده از عقل جمعی دوره مدرن و بنیادهای آن را از دست داده و نتوانستیم ماهیت و منطق علم را فهم کنیم. بدون فهم دقیق این شالود ها نمی توان ادعایی در خلا داشت. ظهور علم نه اتفاقی است و نه تابع امیال و پندارهاست. علم منطق خاص خود را دارد،  پس باید این منطق را بیاموزیم، بدون آن نمی توان علمی را ظهور داد. سخن دکتر داوری بیان این حقیقت است. همچنان در علم دینی و علوم انسانی اسلامی به این مسئله بی التفات هستیم.

۵. هیچ متفکری نمی تواند حکم به امتناع ظهور اندیشه ای بدهد. دکتر داوری یک فیلسوف است. او نه جزم اندیش است و نه ایدئولوگ است. نگاه داوری فرانگرانه و عملی است، کمی بیندیشیم سپس نقد کنیم. او منکر تلاش علمی باسم ایرانی در وجه درست و منطقی نیست. چگونه می توان شرایط امکان ظهور یک علم را فراهم ساخت؟ با دستور و تجویز و کنار زدن عقل جمعی و دانش بشری نمی توان به آن دست یافت. با مشارکت و سهیم شدن در دانش بشری است که می توان علم را گسترش داد. تا زمانی که در دانش بشری شراکت نکنیم و مرزهای علم را گسترش ندهیم شرایط امکان فراهم نخواهیم کرد و داشتن ادعا در اینصورت سراب است.

دکتر داوری به ما هشدار می دهد در صورتی که در جست و جوی دانش جدیدی هستیم باید شراکت در دانش داشته و آن را بسط دهیم. بدون ظهور منطقی و نظام مند دانش چگونه می توانیم دانش های موجود را انکار کرده و علم جدید بوجود آوریم. علم دینی در درجه اول تابع منطق ظهور علم است.

معتقدم هنوز بنیان های علم دینی و علوم انسانی اسلامی روشن نشده و تبیین صحیح از آن به دست نداده ایم. ابتدا باید سرشت علم را فهم کنیم سپس زمینه های اجتماعی و تحولات در جوزه جامعه را مورد مداقه قرار داده و نسبت حقیقی علم و جامعه را بررسی نماییم، آنگاه بر اساس منطق علم، مطابق با نیازهای جامعه، دانش را می توان ظهور داد. این یک فرآیند طبیعی ظهور علم است که دکتر داوری در بخش سوم بدان تذکر می دهد.

بیان یک نظریه و نقد روشمند و علمی آن، می تواند یک فرصت پرغنیمت باشد. نقد بر اساس رویکرد صحیح  سبب ایضاح مسئله می شود، همگان را دعوت کنیم به دور از حب و بغض نوشته دکتر داوری را به طور دقیق مطالعه کرده و با نقدهای منصفانه به بسط تفکر کمک رسانند.

21497
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: درباره برائت از کفار سوال داشتم می خواستم لزوم گفتن شعارهای «مرگ بر آمریکا» و امثال آن و همچنین آتش زدن و پا گذاشتن روی پرچم را برای من ریشه یابی کنید چرا که بنده با ایمان کامل به حفط روحیه اسکتبارستیزی هنوز توجیه خوبی برای این کار (یعنی گفتن شعار مرگ بر...) ندارم. لطفا شروع و مبنای آن در ابتدای انقلاب و همپنین در صورت وجود نمونه در دوران ائمه را بیان کنید. با تشکر خدا نگهدار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم مرگ بر آمریکا به عنوان نمادِ مقابله با استکبار، شبیه آیه‌ی «تَبَّتْ يَدا أَبي‏ لَهَبٍ وَ تَبَّ» و یا آیه‌ی «إِنَّ الَّذينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى‏ مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ» (159)/بقره) باشد که در اولی می‌فرماید: دستِ قدرت ابی‌لهب بریده باد و در دومی می‌گوید: آن‌هایی که حقیقت را پنهان می‌کنند، همان‌هایی هستند که خدا آن‌ها را لعنت می‌کند و لعنت‌کنندگان نیز آن‌ها را لعنت می‌نمایند. موفق باشید   

20280
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: سوالی داشتم خدمتتون: ۱. بر اساس گفته ملاصدرا که النفس الجسمانیه الحدوث است و همانطور که فرمودید بدن مادی علت معده ی روح انسان است ولی یک اشکال وجود دارد چرا که خودتان از طرفی فرمودید که روح انسان با استفاده از غذایی که وارد رحم مادر می شود بدن دنیوی خود را می سازد و علت معده عمده ی آن می شود. (نشان به این نشان که فرمودید تفاوت تشکیل بدن توسط روح در دنیا با تشکیل بدن در آخرت این است که در دنیا روح علت عمده ی بدن است ولی در برزخ روح مستقیما خودش جسم را به وجود می آورد)، اگر اینطور باشد که در دنیا روح علت عمده ی جسم است و نه جسم علت عمده ی روح و قانون ملاصدرا نقض می شود. لطفا توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ملاصدرا می‌فرماید: «النّفس جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» یعنی بعد از حیات دنیائی دیگر روح در حالت برزخ و قیامت، چیزی جدای از جسم‌اش نیست، بلکه جسم آن همان ظهور روح است. موفق باشید

18722
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: لطفا تبیین بفرمایید منظور از علم در احادیث و بیانات معصومین (ع) چیست و منظور آن ها از کسب علم کدام است؟ واقعاً احساس می کنم علم مورد اشاره ی حضرات با معنای عرفی علم در ذهن افراد متفاوت است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که منظور دین از علم، علمِ به حقایق است از طریق معرفت عقلی و قلبی. و آن‌چه در علوم تجربی مطرح است را بیشتر به عنوان فضل نام می‌برند که مربوط می‌شود به رفع نیازهای مادی زندگی. موفق باشید

17754

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت فراوان: به نظرم با خواندن و مطلعه آثار شما مهم ترین و کلیدی ترین مباحث اسفار اربعه و قصوص الحکم و مصباح الانس را متوجه می شویم. آیا شما با این نظرم موافقید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظر بنده در مباحثی که عرض می‌کنم، آموزه‌های حِکمی و عرفانیِ اسلامی است و از این جهت وقتی افراد با آن متون یعنی با متون حِکمی مثل «اسفار» و یا «فصوص» ارتباط برقرار می‌کنند، احساس آشنایی می‌نمایند. موفق باشید

16468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خواهشا شرح خوب از منازل السایرین خواجه رو معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح جناب عبدالرزاق کاشانی که استاد حجةالاسلام یزدان پناه شرح کرده‌اند، شرح خوبی است. موفق باشید

16446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد آیا تمام اشکالاتی که به نظریات ملاصدرا اعم از النفس جسمانیت الحدوث.. و حرکت جوهری و... وارد کرده اند، پاسخ گرفته و رفع شده و کلا اشکالاتش وارد نبوده؟ لطفا کمی توضیح دهید. ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر از طرف صاحبانِ تفکر اشکالاتی به سخنان استدلالی و فلسفی جناب صدرالمتألهین شده است که حکایت از تفکرِ برتر مستشکل باشد؟ بحث حوزه های متفاوت فلسفی بحث دیگری است و این به معنای درست بودن یکی و غلط بودن دیگری نیست. موفق باشید

نمایش چاپی