بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9685
متن پرسش
سلام علیکم: این که گفته می شود نفس در حالت عادی صفات الهی را به صورت مبهم در خود دارد به چه معناست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی هر انسانی به حکم فطرت الهی‌اش دارای نور اسماء الهی هست، باید با رعایت دستورات الهی آن را از حالت بالقوه به حالت بالفعل در آورد. موفق باشید
7687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. در جواب یکی از سوال کنندگان که مسبحات میخواند، فرموده بودید بندتان در اختیار هیچ اراده ای قرار ندهید. مگر این حالاتی که برای ایشان پیش میاید بد است؟ شاید سوره های قرآن باعث شده باشد نفس ایشان قوی شود. ایشان نباید این قدرت را تقویت کنند؟ در صورتی که شما میفرمایید ایشان خودشان را در آن حالات قرار ندهند تا راه شیطان باز نشود. اگر این باشد که حالات های مختلف برای افراد مختلف پیش میاد که خطرناک است و نمیشود تشخیص داد شیطانی است یا عرفانی.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در هر صورت باید طرف مواظب باشد خود را در اختیار این تصرفات قرار ندهد وگرنه شیطان ورود می‌کند. موفق باشید
5345
متن پرسش
باسلام: چند سؤال راجع به مباحث معاد داشتم البته این بحث را گوش می دهم: 1. آیه‌ی یوم تبدل الارض غیرالارض راجع به برزخ است یا قیامت؟ 2. بنده متوجه نشدم در صحبت های شما که بالاخره آن‌که امروز می‌میرد با آن‌که 500 سال است مرده است قیامت آن 500 ساله زودتر است از این فرد تازه فوت شده است، یا نه به قیامت نسبی می‌رسد؟ برای مثال امام الآن برزخشان اگر تمام شده باشد به چه صورت است با کسی که تازه می میرد؟ 3 . منظور از اینکه در برزخ صبح و شام هست را از لحاظ فلسفی و عرفی معنا بفرمایید این را هم گوش دادم قانع نشدم از آن پاسخ؟ 4. فرمودید ارواح مومنینی که در یک سطح‌اند همدیگر را می‌بینند و مومنین درجه بالا درجه پایین را می بینند ولی درجه پایین بالا را نمی‌بینند، خب اگر درجه‌ی پایین بالا را نبیند چگونه طلب مقام بالاتر را می‌کند؟ 5. آیا انهایی که فطرتاً نامحدود را می خواهند ولی در مصداق اشتباه کرده‌اند آن دنیا سیر نامحدود می‌کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فرق نمی‌کند ولی نظر به قیامت دارد 2- در هر حال همه در برزخ می‌مانند تا با نفخه‌ی اول اهل زمین و اهل برزخ همه از آن موقعیت بمیرند و با نفخه‌ی دوم همه به حیات قیامتی زنده شوند و تنها انسان‌های کامل از این امر استثناء هستند چون آن‌ها فوق دنیا و برزخ‌اند 3- عرض شد چون در برزخ هنوز اهل برزخ متوجه صبح و شام دنیا هستند، صبح و شام را می‌فهمند 4- طلب مقام بالاتر و تصور مقام بالاتر غیر از قرارگرفتن در آن مقام است. منظور آن است که نمی‌توانند به ملاقات صاحبان مقام بالاتر بروند مگر در مواردی که مأدون هستند 5- خیر، چون از محدود نمی‌توان نامحدود را به‌دست آورد. این افراد در زندگی به بن‌بست می‌رسند. موفق باشید
3588
متن پرسش
سلام علیکم .بعد از آشنایی با مباحث شما و تغییر رویه زندگی و افکارمان والدین مان از تغییرات مان احساس نگرانی زیادی میکنند و با صحبت هم نتوانسته ایم عالم خود را به آنها بشناسانم به طوری که می خواهند ما را محدود کنند و به دین فردی داشتن رجوع دهند . ما که نمیتوانیم شیوه آنها را در مورد کفایت به دین فردی قبول کنیم و به حرفهای آنها عمل کنیم چطور مقابل حرف آنها قرار نگیریم ؟ از طرفی چطور دل رنجیده و نگران آنها را از خود ببینیم و بگوییم چون حرکت ما برای انقلاب است پس با دلی آرام به حرکت خود ادامه دهیم ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فقط با والدین مدارا کنید. نمی‌خواهد آن‌ها را با خود همفکر کنید، به آن‌ها احترام بگذارید. موفق باشید
1431

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود خدا بر استاد معزز و گرامی مرحوم شبستری می فرماید مسلمان گر بدانستی که بت چیست بدانستی که دین در بت پرستی است با توجه به این که بت پرستان از ان جهت برای بت احترام قائل بودند که انرا مظهر خدا می دانستند چون خدا دیدنی نیست ما برای ارتباط با او مظهری به عنوان بت درست میکنیم از طرفی می بینیم خود خدا به این نیاز پاسخ داده است و انسان کاملی به عنوان خلیفه قرار داده تا هم دیدنی باشد هم او را نشان دهد و مشکل بت پرستان این است که رو به مظهری اورده اند که او را نشان نمی دهد و حاصل بیت این می شود که بهترین دینداری همان ارتباط با خلفای الهیست و همان مسئله که در مکتب تشیع با عنوان دوستی و پیروی اهل البیت مطرح است ایا این برداشت از شعر مرحوم شبستری درست است؟ از طرفی نقلی دیدم در هفته نامه پنجره شماره 114 از قول اقای مهدی نصیری ایشان از ابن عربی نقل مکند که موسی علیه السلام وقتی از مناجات بازگشت هارون را عتاب نمود که چرا گوساله پرستی را انکار کرده ای و نفهمیدی که گوساله پرستی چیزی غیر از خداپرستی نیست چون عارف حق را در هر چیزی می بیند از ان عجبتر از قول ایت الله حسن زاده نقل می کند که در شرح ان نوشته است عتاب موسی از ان جهت بود قلب هارون چون موسی اتساع نداشت که حق را در عجل متجلی ببیند انصافا همانطور که نصیری میگوید این بر خلاف صریح قران است درست است که حق در هرچیزی متجلی است ولی این برای عارفی است که حجاب برای او برطرف شده است و با نظر به مظاهر متوجه حق می شود نه انانیکه چون در حجابند رو به گوساله پرستی می اورند و این امر انان را از حق غافل می کند اگر حق در گوساله متجلی است هزاران برابر بهتر در هارون متجلی است و همان میشود که فرمود از دست بوس میل به پابوس کرده ام خاک بر فرق سرم ترقی معکوس کرده ام و این امر برای انها حجاب حق می شود. بیشترین تعجب برای من همراهی ایت الله حسن زاده با این عقیده می باشد که انصافا مخالف تصریح قران است.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: همان‌طور که متوجه هستید مرحوم شیخ محمود شبستری می‌خواهند ذهن‌ها را متوجه این حقیقت بکنند که عالم همه مظهر و آیت الهی است و از این جهت می‌توان خدا را در مظاهر دید و خدا را پرستید. همان‌طور که علی«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ما رَأیْتُ شَیْئاً إلّا وَ رَأیْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُ » هیچ چیزی را ندیدم مگر آن‌که خدا را قبل از آن چیز و با آن چیز و بعد از آن چیز دیدم. و تمام عرفا با چنین فرهنگی خود را پرورانده‌اند. مشکل آقای نصیری و امثال ایشان آن است که بدون فهمیدن حرف عرفا یک کلمه را از میان حرف آن‌ها در می‌آورند و مطرح می‌کنند. ای‌ کاش آدرس جمله‌هایی که آقای نصیری می‌گویند را بگیرید و بروید تمام آن متن را مطالعه کنید تا ملاحظه کنید چقدر امثال آقایان از فهم منظور عرفا محروم هستند. موفق باشید
22068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: طاعات و عبادات شما مورد قبول در گاه حضرت حق، ما را از دعای خیرتان محروم نفرمائید جناب استاد: 1. رهبر معظم انقلاب چندی پیش فرمودند هیچ کس به خاطر عقیده اش مورد تعقیب قرار نمی گیرد، بی تردید منظور عقیده ای است که ابراز نمی شود که نیست، بلکه منظور عقیده ای است که بیان می شود، ولی جناب استاد آنچه ما در جامعه مشاهده می کنیم اینطور نیست و اشخاص زیادی هستند که به خاطر ابراز عقیده به اطلاعات فرا خوانده شده اند. فرض کنید در مسجدی در گوشه ای از شهر بیست سی نفر دور هم جمع شوند و استادی نظریه حکومت اسلامی و ولایت فقیه را با دلایل قرآنی و عقلی رد کند تردید نکنید به جلسه سوم چهارم نمی رسد که آن استاد سر از اطلاعات سپاه سر در خواهد آورد. نمونه های عینی آن در کشور براحتی قابل مشاهده است حال رهبری بر چه اساسی چنین سخنی را می فرمایند؟ 2. رهبری اخیرا فرمودند بعضی از معاریف کشور می گفتند سر مسئله هسته ای با آمریکا کنار بیائیم تا از مشکل سازی آمریکا رها شویم خدا از سر تقصیراتشان بگذرند آیا منظور و مصداق اتم آن هاشمی بود؟ 3. اگر سوال 2 آری است آیا آقای جوادی متنبه می شوند تا دیگر نفرمایند هاشمی چون کوهی بود که نلغزید و جامعه را هم نلغزاند تا این نقص بزرگ اندیشه ای در تاریخ بر دامان ایشان ننشیند و فلسفه و عرفان ایشان از اتهام بی بصیرتی و عدم درک حقایق روز جامعه نجات یابد و بچه های حزب الله و انقلابی محبت از دست رفته ایشان را اندکی دو باره به گوشه دل راه دهند؟ براستی استاد، آقای جوادی با این مطلق گویی ها، بسیاری از سخنان بزرگان که می فرمایند فلسفه و عرفان و فیلسوف و عارف حقایق اجتماع و شخصیت ها را با نور خدا می نگرد و انحرافات و اشتباهات را مثل روز روشن می بیند را به چالش جدی کشید. لطفا جواب سوالات موردی داده شود و در سایت گذاشته شود. خدا به شما جزای خیر بدهد. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بد نیست در این مورد فکر کنید که بین اظهار نظر آزاد با تشویش افکار عمومی باید فرق گذاشت. گاهی بحث آزادی عقیده به این صورت است که مثلاً بنده یا جنابعالی اعتقاد به ولایت فقیه نداشته باشیم. ولی یک وقت تحت عنوان آزادی عقیده، افکار را در مسیر نفی اعتقاد به ولایت فقیه تحریک می‌کنیم 2- بنده هم با شنیدن سخن مقام معظم رهبری، ذهنم رفت بر روی آقای هاشمی، ولی اولاً: نمی‌توان این برداشت را برای همه تکلیف کرد که باید همه این‌طور فکر کنند ثانیاً: چرا ما در مورد آیت اللّه جوادی این رویکرد را نداشته باشیم که از شخصیت علمی ایشان استفاده کنیم و جامعه را از کسی که می‌تواند معارف خوبی را در اختیار مردم بگذارد؛ محروم نماییم؟ موفق باشید

21915
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده تقریبا 30 سالمه و کارشناسی ارشد دانشگاه دارم و 5 ساله که حوزه هستم، با انگیزه تولید علوم انسانی وارد شدم و به ضرورت فقه و اصول معتقدم کما اینکه رهبری می فرمایند که بی مایه فطیر است. اما به فقه و اصول زیاد علاقه ندارم گرچه علی الظاهر استعدادش را دارم، کارهای اجرایی و طرح های اجرایی الحمدلله خوب به ذهنم می رسه ولی چون مشغول درسم دنبالش را نمی گیرم. سال بعد وارد سطح می شوم و الان سوال جدی مرا درگیر کرده که آیا فقه و اصولی که علاقه ندارم ولی ضرورت دارد را در این دوران سطح بخوانم یا نه؟ از طرفی اگر بخوانم نمی دانم با این وضع علاقه می توانم آنچه باید کسب کنم کسب کنم یا اینکه خودم را بازی می دهم و وقت هدر می دهم؟ و یا اینکه وارد کارهای اجرایی شوم که هم علاقه است و هم استعداد علی الظاهر که در این صورت هم کلام رهبر مانع است که بی مایه فطیر است! به نظر شما چه کنم تا راه درست را انتخاب کنم؟ نظر شخص شما چیه؟ خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بخواهید مطابق آموزش‌های دینی و در بستر اشارات دینی فعالیت کنید، عقل فقهی - اصولی یکی از پیش‌زمینه‌های لازم و مفید است. به هر حال نمی‌توان از عقل فقهی و- اصولی ساده گذشت و باز تفکر دینی را به میان آورد. موفق باشید

20994
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: خسته نباشید. استاد بنده شنیدم که شما فرمودید ابتدای انقلاب آقای سروش درس مثنوی در صدا و سیما برگزار می کردند و بعد از چندی این درس تعطیل شد و علت تعطیلی این بوده است که امام گویا اینگونه فرموده بودند که ایشان تفسیرشان از مولوی عمیق نیست و فهمشان از مثنوی سطحی است آیا این صحت دارد و اگر اینگونه هست مدرک، دلیل و منبع این خبر کجاست؟ گرچه اگر امام هم نمی فرمودند ما می توانستیم به راحتی پی ببریم به این مطلب از آنجاییی که فهم مثنوی قلبی می خواهد که مثنوی را یافته باشد و اساسا آقای سروش را کاری با اشراقات و یافته ها نیست. ثانیا استاد شما باز در جایی در نوشته ها فرمودید آنچه را جناب آقای فردید در ابتدا از سروش فهمیدند که ایشان سواد فلسفی ندارند ما بعدها فهمیدیم می خواستم بدانم ادعای شما بر بی اطلاعی و بی سوادی این فرد چیست؟ زیرا شما فرمودید ایشان واقعا یک کلمه از فلسفه اسلامی نمی دانند. حتی از فلسفه ی غرب خوب این مدعای شما نیازمند دلیلی هم هست، دلیلتان بر این مطلب چیست و نظرتان راجع به حرکت جوهری ایشان چیست؟ چون کسانی که از مباحث ایشان استفاده می کنند صرف ادعا را پذیرا نیستند و دلیل و شاهد برای این مدعا می خواهند و شاید استناد دقیق بتواند گشایشی در روشن سازی شخصیت پیچیده ی این آقا باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خود بنده این موضوع را در سایت مرکز اسناد انقلاب دیدم که امام فرموده بودند این برنامه‌ی آقای دکتر سروش تعطیل شود. بد نیست در آن سایت، مطلب را دنبال کنید 2- دكتر فرديد در همان سال‏هاى اول انقلاب در همين رابطه مى‏ گويد: ... من پيام كوچكى به امام خمينى دارم، اين انقلاب را عبدالكريم سروش خراب مى‏ كند ...[1] ربط بين سخنان سروش و سوبژكتيويته و تقابل با حقيقت، در ابتداى انقلاب كار مشكلى بود، ممكن بود انسان در فضاى سوبژكتيويته از انقلاب اسلامى طرفدارى كند ولى با همان هدفى كه به كليسا رجوع مى‏ كند، اين نوع رجوع، رجوع پايدارى نيست چون مقصد و مقصود رجوع‏ كنندگان، رجوع به مجاز است و نه به حقيقت. به قول هايدگر: «هر جا سوبژكتيويته و ابژكتيويته باشد سخن از خدا نيست»[2] کافی است در این مورد نقدی که آیت اللّه صادق لاریجانی و آقای دکتر غفاری به ایشان داشته‌اند را مطالعه فرمایید و نقد آقای دکتر عبدالکریمی نسبت به رؤیای رسولان ایشان، هم خوب است نگاه شود  3- در شبی که بنده در منزل آقای میرزایی – معاون سیاسی استانداری اسبق همدان – دعوت داشتم و آقای سروش هم از سفر انگلستان برگشته بودند و در آن جلسه دعوت داشتند، آقای میرزایی فرمودند دکتر سروش گفت: سروش حرکت جوهری مُرد. در حالی‌که بنده در ابتدای انقلاب با بعضی از رفقا 7 روز به مدت 8 ساعت در روز با ایشان در رابطه با حرکت جوهری کار می‌کردیم و بعداً در جمع‌بندی متوجه شدم که ایشان طوری تحت تأثیر کانت می‌باشند که عملاً کارشان به سوبژکتیویته کشیده شد. بنده در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این رابطه عرایضی داشته‌ام. موفق باشید


[1] ( 1)- محمد مددپور، ديدار فرهى و فتوحات آخرالزمان، ص 168.

[2] ( 2)- سيد موسى ديباج، آراء و عقايد فرديد، ص 46. جمله‏ى فوق را دكتر فرديد از قول هايدگر نقل كرده است.

20543
متن پرسش
سلام و خدا قوت: استاد شما در جلسه گذشته فرمودید که حدیث داریم که اسلام بی ولایت بی فایده است، در این جلسه روایتی نقل کردید که امام معصوم فرمودند اگر کسی ما را قبول نداشته باشد و آدم خوبی باشد بهشتی است. این دو چطور قابل جمعند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بین «معاند» با کسی که علی «علیه‌السلام» را نمی‌شناسد، فرق گذاشت. به همین جهت در زمان پیامبر عده‌ای بودند که به جهت مبارزات حضرت علی «علیه‌السلام» با پدران و برادرانِ مشرکشان نسبت به آن حضرت کینه داشتند. این‌جا است که پیامبر می‌فرمودند هرکس ولایت و حبّ علی را ندارد، اعمالش صحیح نیست. البته موضوعِ ولایتِ در غدیر فرق می‌کند، آن‌جا دیگر بحث حبّ نیست، بلکه موضوع سرپرستی و امامت است. موفق باشید

20101

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: التماس دعای فراوان. استاد چند روز پیش سوالی از محضرتان پرسیدم در خصوص تفسیر کلمه ماانزل و تنزیل که توسط حاج آقا معمار بیان شده بود شما فرمودید ذوقی است و... استاد جان ذوقی یعنی چه؟ یعنی پایه و اساس ندارد و صرفا به نظر خود فرد رسیده است؟ استاد یکی از دلایلی که به حاج آقا معمار فشار آوردند و ایشون از اصفهان رفت این بوده که علیه اشون اعتراض شد که تفسیر به رأی می کنن و... البته این نوع فشارها درست نیست ولی وقتی دیدم شما هم می فرمایید ذوقی است یه کم ته دلم خالی شد. البته ایشون روایات مربوطه را بیان می کند و با استناد به روایات و خود آیات این موضوعات رو بیان می کند. سوال دیگری دارم استاد: خدائیش جلسات حاج آقا معمار حال و هوای آدم رو عوض می کنه پامنبری هاش هم غالبا ثابت و باصفا و البته فراوانند. من جلسات زیادی رفتم و جز آدمهایی هستم که هر منبری یا هر مداحی به دلم نمی نشیند. مثلا در باب مداحی چون فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق علیه السلام هستم فقط مداحی هایی در حد جلسات میثاق با شهدای دانشگاه و سطح اندیشه آقای مطیعی به دلم می شینه. حالا برای من با این روحیه سختگیرانه جالبه که جلسات آقای معمار مثل بهشته وقتی که میام بیرون از جلسه احساس می کنم بسیار بسیار سبک شده ام حال و هوای دیگری دارم نه فقط من انگار بقیه هم سرحال آمدند جالبه ایشون هم مستند حرف میزنه هم عقلانی ولی بعد انسان رو میبره به حالی فراتر از این تعقل و استناد. آدم حضور قلب به معنای واقعی کلمه و نشستن بر سر سفره ثقلین رو با تمام وجود حس می کنه. سالهای سال است که دلهای بیشماری را به در آستان قرآن و اهل بیت پیوند داده اند... استاد سوال من اینه وقتی که به اسم اینکه ایشون ولایتی نیست و ... ایشون رو در واقع از اصفهان تاراندند و ساکن قم شدند آیا ممکن است اگر خطیب دلش با ولایت نباشد اینگونه انسان را به دامن قرآن و اهل بیت (ع) وصل کند؟ اگر انسان را به عالم هپروت و سرخوشی بی اساس می برد شاید باورپذیر بود که ولایت پذیر نیست و ... ولی خداییش انسان وقتی از در مسجد رضوی خارج می شه قشنگ حضور قلبی در محضر قران و اهل بیت (ع) رو حس می کنه. استاد ایشون در آخر منبرها برای رهبری دعا می کنن و البته میگن خدایا رهبر انقلاب رو حفظ بفرما دیگه پسوند و پیشوند نمیذارند. چرا پس انگ ولایت ناپذیری بهشون زدند. ... نظر شما چیست؟ تشکرم از اینکه حوصله به خرج دادید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در هر حال این ذوق انسان است که در فهم روایت و آیات کمک می‌کند ولی نباید آن فهم را تنها فهمْ از آیات و روایات دانست، بلکه ذوق انسان وجهی از حقیقت آیات الهی را که جنبه‌ی وجودی دارند، می‌نمایاند 2- همان‌طور که قبلاً عرض شد بنده ایشان را یکی از سربازان انقلاب اسلامی می‌دانم. موفق باشید

19625

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: بنده پیش تر در مورد کنترل خیال و وهمیات از حضرتعالی پرسش نمودم و جنابعالی هم در جهت رفع آن ها فرمودیدکه کتاب ادب خیال و عقل و قلب را مورد مطالعه و مداقه قرار دهم، واقعیتش بنده پیش از این که حضرتعالی چنین پیشنهادی بدید دو بار این کتاب را مطالعه کرده بودم، اما استاد عزیز الان می خواهم سوالم را دقیق و جزئی بپرسم. استاد عزیز با توجه به این که هر انسانی که خیال خودش را تربیت نکرده باشد طبیعتا در معرض هزاران خیال پوچ و پست قرار می گیرد، اما به طور خیلی خاص این حقیر که واقعا وقتی انسان های پیرامونم را نگاه می کنم و دقت می کنم کمتر این وهمیه به سراغشان می آید و اگر هم می آید خیلی اذیتشان نمی کند این است که بنده شدیدا خیالم پرواز می کند به سمت خیالات و تصورات افراد پیرامونم مثلا وقتی که در جمعی صحبت می کنم به جای این که خیال و فکرخودم را جمع و متمرکز کنم که حرفی که می زنم مورد رضایت الهی و درست باشد، سریعا ذهنم می رود به سمت مخاطب که الان که من دارم حرف می زنم اون در مورد من چی فکر می کند! و این خیال خیلی پوچ و آزار دهند اصلا اجازه نمی دهدکه صحبت کنم! استاد عزیزم نمی دانم چقدر این حالت را درک می کنید ولی واقعا خیلی سخت و آزاردهنده شده! به خدا خیلی توکل کردم و شدیدا هم به ائمه هدی (ع) متوسل می شوم برای رفع این خیال باطل. استاد عزیزم چرا باید بنده چنین حالتی داشته باشم؟ واقعا چرا باید به این شدت وحدت باشه!؟ علت شدید بودن این خیال به بنده بفرمایید؟ تا ان شاءالله برای رفعش به لطف دعای های شما استاد عزیزم و عنایات ائمه معصومین مرتفع می شود. سپاس وافر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب مذکور، راه‌کارِ مهم «ذهنِ خود را مشغول کن، تا تو را مشغول نکند» یک دنیا دستورالعمل در پی خواهد داشت از جمله کار با تفسیر المیزان به همان روشی که در جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» عرض شده. و دیگر موضوع اصلاح نفس است که هرکس باید به نوعی به آن بپردازد. مثل آن‌که جنابعالی با دنبال‌نکردنِ خطورات، آرام‌آرام به نتیجه‌ی لازم در اصلاح نفس خواهید رسید. موفق باشید

18701
متن پرسش
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد معظم: بسيار ممنون و سپاسگزارم بابت پاسخ به سوالات. جناب استاد طاهرزاده، بنده تصمیم گرفته بودم گروهی در تلگرام راه اندازی کنم که در اون مطالبی صرفا در مورد حضرت زهرا (س) و شناخت جایگاه واقعی ایشون مطالبی بگذارم و تلاشی کوچکی داشته باشم تا جمعی از بانوان بتونن به شناخت درستی از حضرت زهرا (س) برسند و از حضرت خواستم خودشون منبع کاملی در اختیارم بگذارند که درست در همون زمان شما در پاسخ به یکی از سوالات عزیزان، دو کتاب شناخت «مقام لیلةالقدری فاطمه زهرا (س)» و «بصیرت فاطمه زهرا (س)» رو معرفی فرمودید. و من هم دو کتاب رو دانلود و در حال حاضر مطالبش را در گروه قرار میدم. بسيار مطالب ناب و عمیق در این کتاب هاست. بسيار از خدا و حضرت زهرا ممنونم که به محض در خواست و طلب مسیر درست را نشان می دهند و من آشنایی با این دو کتاب رو عنایتی از جانب خانم فاطمه زهرا می دونم. الحمدلله. سوالی از خدمت شما داشتم. شما در کتاب مقام لیلةالقدری فاطمه زهرا س فرمودید؛ «محبّت، مصداق ملموس و قابل ارتباط مي خواهد و با محبّت به انسان هاي معصوم، علاوه بر آن كه براي خود مصداق پيدا كرده ايم – تا محبّت ما ذهني و خيالي نباشد - مصداق آن را انسان هاي معصوم قرار داده ايم تا محبّت خود را درست جهت داده باشيم.» فرمودید محبت نباید ذهني و خيالي باشد، یعنی باید مصداقی در جهان خارج وجود داشته باشد و ما با دیدن کمالات و زيبايي های آن مصداق به او محبت داشته باشیم، مانند این فرموده علی (ع) که، «لماعبد ربا لم اره» یعنی باید خدای مصداقی را پرستش کرد، و نه خدای ذهني را. حال اگر در زمان اهل بیت زندگی می کردیم این مصداق عینی و وجود خارجی داشت، اما اکنون که در زمان غیبت به سر می بریم، مصداقی پیش روی ما نیست، البته نه اینکه نباشد، نعوذ بالله، بازم ذهني است. یعنی ما با وجود مقدس و مبارک امام زمان بصورت ذهني ارتباط داریم و ذهنی ایشان را می شناسیم. نه این وجود نازنین را می بینیم (حتی در خواب هم نمی توانم ببینیم) نه ارتباطی با ایشان به جز ارتباطی که ذهني و در توجهات و توسلات به ایشان، داریم، و نه مصداق خارجی اسماء و صفات الهی را به عینه مشاهده می کنیم، حال چه طور می توانيم ادعا کنیم محبت ما ذهني و خيالي نیست؟ ابتدا ذهني و خيالي است و فقط در مورد تعداد بسيار اندکی ارتباط با امام زمان (عج) حضوری و قلبی است. ممنون و سپاسگزارم از وقتی که مى گذارید. خداوند طول عمر با عزت و سلامتی به شما عنایت بفرمایند. ان شاءالله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید منظور از ذهنی و خیالی در آن عبارت به معنای وَهمی آن است که هیچ مصداق خارجی نتوانیم برای آن در نظر بگیریم. در حالی‌که سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» در مقابل ما است و ما با سیره‌ی آن‌ها می‌توانیم رابطه‌ی وجودی برقرار کنیم که بحث آن همین هفته در آخرین جلسه‌ی شرح کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» شده است خوب است به فایل صوتی آن که بر روی سایت هست رجوع فرمایید.

در مورد حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» نیز اگر رجوع ما پس از قبول عقلی، قلبی شد چون از نظر انسانی سنخیتی با آن حضرت داریم ایشان را مصداق کامل انسانیت خود می‌یابیم که بحث آن در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» شده است. موفق باشید

17957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در راستای سوال ١٧٨۴٩ خواستم مطلبی عرض کنم. فردی که امتیازات و سهمیه های ناچیز فرزندان شهدا را که از کودکی با چه محرومیت هایی بزرگ شده اند را تبعیض قلمداد می کند آیا از تبعیض هایی که در همه جای کشور وجود دارد خبر دارد؟ من یک نمونه عرض می کنم خودتان قضاوت کنید. بنده وقتی وارد دانشگاه اصفهان شدم متوجه شدم چند تا از همکلاسی ها که پدرشان هیئت علمی دانشگاه هستند، با اینکه در لیست قبولی ها، دانشگاه زابل آن هم شبانه قبول شده بودند به راحتی بدون هیچ مشکلی که دانشجویان انتقالی با آن مواجه می شوند، از همان روز اول با ما سر کلاس دانشگاه نشستند و ما فقط چون شماره دانشجویی آنها متفاوت بود متوجه شدیم که انتقالی هستند. یعنی فرزندان هیئت علمی فقط کافیه اسمشان در لیست قبولی باشد، هر کجا و هر دانشگاهی باشد فرقی ندارد چون به راحتی وارد دانشگاه پدر خواهند شد. و اگر هم شبانه قبول شده باشند نصف شهریه را پرداخت می کنند و این حتی برای فرزند کارمندان دانشگاه هم هست. در حالی که این افراد غالبا در ناز و نعمت بزرگ شده اند و همان طور که گفتم برای ورود به دانشگاه و شهریه مشکلی نخواهند داشت. چند سالی هم هست که پردیس های دانشگاهی ایجاد شده اند که نورچشمی ها بدون عبور از کانال کنکور فقط با صرف هزینه می توانند وارد دانشگاه بشوند. آیا اینها تبعیض نیست؟ و حتما در بخش های دیگه هم همچین مواردی وجود دارد. این فقط یک نمونه بود. هرچند همیشه بوده و هست که مردم اینگونه با نیش و کنایه خانواده شهدا و جانبازان را تکریم می کنند، چه آن موقع که می گفتند برای یخچال و تلویزیون جان خود را کف دست می گیرند و به جبهه می روند و بعد که از خجالت خانواده هاشون درآمدند و می آیند و چه الان که شده اند سوهان روح مدافعین حرم و خانواده آنها که برای پول به استقبال داعش می روند. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در کلیات از موضوع دفاع می‌کنم تا جبران محرومیت‌های این خانواده‌ها بشود، نه آن‌که نظام کاری کند که آن خانواده‌ها، تافته‌ای جدابافته شوند. موفق باشید

15781

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامي: مي خواستم بپرسم آيا كتاب مستر همفر واقعيت دارد يا يه جور داستان پردازي شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تحقیق کاملی در این مورد نداشته‌ام. با فرض این‌که واقعیت داشته است مطالعه کرده‌ام. موفق باشید

14664
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد عزیز: عده ای طلبه هستیم که چندین سال پیش اقدام به فعالیت فرهنگی و خاصه کار دانش آموزی در محل زندگی خودمان کردیم و بعد از 6 سال کار مستمر به فضل الهی تعداد 14 نفر طلبه و حدود 50 نفر نیروی حزب اللهی آماده به کار و بالغ بر 600 نفر نقطه ی تربیتی خروجی داشتیم. اما متاسفانه بدلیل ناپختگی و تجربه کم مان این مجموعه کوچک با شکست روبرو شد و طلاب عزیز هر کدام بیرقی بنام هیئت بپا کردند اما با سلایق و عقاید مختلف. فی الحال در یک منطقه کوچک متاسفانه چندین هیئت وجود دارد که کارشان شده جذب دانش آموزان و هیئتی کردن آنها بدور از عقلانیت و خودسازی، با یک الگوی ناقص... بنده و چند نفر از دوستان برای زدودن غبار غفلت از اذهان و ارائه سبک درست کار فرهنگی و تزریق معنویت در دوستانی که مشغول فعالیت هستند دنبال یک ایده و شیوه نامه صحیح هستیم. لطفا راهنماییمان بفرمایید. ضمنا پیگیر مباحث شما هستیم و در حد توان، مطالعاتی در آثارتان داشتیم و داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا می‌فرمایید که با شکست روبه‌رو شده‌اید؟!! چه اشکال دارد که همه‌ی آن عزیزان ذیل انقلاب اسلامی و ولایت، هرکدام به نحوی که دوست دارند عمل کنند و شما هم همه‌ی آن‌ها را از خود بدانید و باز در ادامه‌ی مسیر در نشان‌دادنِ معارف معرفت النفسی و توجه به انقلاب اسلامی و حضرت امام کار خود را ادامه دهید؟ موفق باشید

14628

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده علاقه زیادی به بحث معاد دارم کتابهای معادشناسی علامه طهرانی؛ کتاب معاد و شرح آن؛ معاد آیه الله شجاعی را مطالعه کرده ام. لطفا منابع جهت مطالعه بیشتر معرفی نمایید. (اگر سیر مطالعاتی در این زمینه بفرمایید که چه بهتر چون بنا دارم حالا حالا ها معاد کار کنم) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می کنم اگر کتاب «معاد ، بازگشت به جدی ترین زندگی» را همراه با 75 جلسه شرح صوتی آن دنبال بفرمایید تا حدّی با عمق نگاه معاد صدرایی آشنا می شوید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

12111
متن پرسش
با سلام استاد: شما در جواب سوال 12097 فرمودید که (بنده به‌جای آن‌که بگویم «بدیهیات جبری است»، عرض می‌کنم «بدیهیات ذاتی وجود انسان است».) خب مگر نه اینکه تا وجود مطرح است بدیهیات هم هستند چون حیات دارند و بدیهیات از مبانی وجودند پس جبری هستند و در اختیار ما نیستند، البته جبری که عین لطف است و تا باشه از این جبرها.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واژه‌ی جبر در مقابل اختیار به‌کار می‌رود و نه در مورد ذاتیات. هیچ‌وقت نمی‌گوییم آب جبراً تر است. موفق باشید

11856
متن پرسش
سلام علیکم: بنده حقیر مدتیست توفیق خواندن نماز شب دارم ولی به نماز وتر که می رسم تو قنوت کم میارم احساس می کنم نمیتونم با خدا حرف بزنم. هفتاد مرتبه استفرالله 300 مرتبه العفو 7 مرتبه هذا مقام هم میگم بعضی اوقات هم برای چهل مومن دعا می کنم ولی دلم راضی نیست. (یک کلام دعا کردن بلد نیستم) استاد عزیز خواهش می کنم راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به همین جهت هم حضرت آیت اللّه حسن‌زاده«حفظه‌اللّه» می‌فرمودند باید گدای سمجی باشیم. گفت: «بیا ای دل که امشب در بکوبیم / بیا این بار محکم‌تر بکوبیم» محکم‌ترکوبیدن با در نظرگرفتن این موضوع حاصل می‌شود که متوجه باشیم از همه جهات نیازمند خدا هستیم. موفق باشید

10963

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در سوالی که در مورد مخلوق دیگری چون انسان در کرات دیگر شده شما فرمودید نمی دانم. معلوم است که محکم باید می فرمودید خیر. چون مگر قرار است این مخلوق در جایی غیر از زمین چه کند؟ در اینکه ما جن هم داریم شکی نیست اما مگر قرار است چقدر تنوع در صحنه باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید از هفت طبقه‌ی آسمان تمام زمین و کرات دیگر همه یک طبقه حساب می‌شوند و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به عنوان واسطه‌‌‌های فیض، بر همه‌ی مخلوقات ولایت دارند و نمی‌توان گفت مخلوقات دیگری در سایر کرات نباشند و آن ذوات مقدس بر آن‌ها ولایت نداشته باشند. موفق باشید
9102

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. استاد ما الان با تفسیر المیزان خیلی نمیتونیم ارتباط برقرار کنیم و فهمش برامون مشکله. شما توی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» فرمودید خوندن بعضی از کتاب های امام (ره) توی فهم المیزان کمکتون میکنه. میخواستم بپرسم کدوم کتابای امام و چه کتابهایی از شما توی درک و فهم المیزان میتونه کمکمون کنه، تا انشاالله بتونیم یک مقدار بعد عقلی و قلبیمونو رشد بدیم بعد بریم سراغ المیزان؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «آداب الصلواة» حضرت امام کمک می‌کند. رویهم‌رفته کتاب‌های معرفتی ما می‌تواند آن آمادگی لازم را به شما بدهد به‌خصوص بحث‌هایی که در رابطه با سوره‌های قرآن شده و صوت آن موجود است. موفق باشید
6426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وخداقوت اگر می شود سخنرانییتان در قم(حکمت تمدن ساز-درس گفتار سلوک ذیل امام خمینی)رادر سایت بگذارید ویا بفرستید؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت دنبال بفرمایید. موفق باشید اقدام شد
3932
متن پرسش
بسمه تعالی. در جزوه سبک زندگی اسلامی مطلبی را فرمودید مبنی بر اینکه چون هواپیما ساخته فرهنگ غربی است باعث شده است که در هواپیما ما زنان و دختران را با آن وضع ببینیم. سوال بنده این است که بیایید و کمی به عقب برگردیم. به اتوبوس بین شهری. این هم ساخته غرب و فرهنگ غرب است. ولی آن وضعی که در غرب در اتوبوس ها هست در ایران نیست. حرف من این است که اگر روسری و حجاب را به زور بر سر فرد تحمیل کردیم یا اینکه بدون دلیل مجبور به حفظ آن شد دیگر فرقی نمی کند داخل هواپیما باشد یا در خیابان. اما اگر فرد بفهمد و دلیل داشته باشد حفظ فرهنگ خود را در دانشگاه های فرانسه ترک نمی کند. منظور من این است که نباید به استناد اینکه هواپیما ساخته فرهنگ غرب است، آن بی حجابی ها را توجیه کنیم. متشکرم، موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک مثال ساده بود که مبنای آن را باید در رابطه‌ی بین تکنیک و فرهنگی که آن تکنیک در دل آن ساخته شده است، دنبال کرد که در کتاب «گزینش تکنولوژی از دریچه‌ی بینش توحیدی» مورد بررسی قرار گرفته است. موفق باشید
3464

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد میشه بفرمایید الان وظیفه ما دانشجو ها برای بحث انتخابات چیه؟و آیا این بحث زوده یا نه ؟و اگر زوده چرا اقا در بیانات اخیرشون به یک نوعی مطالبی را به مخاطبین خود در این باب رساندند. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ما وظیفه داریم با تأکید بر روی سخنان مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» سعی کنیم مردم ملاک‌های خوبی در انتخاب اصلح داشته باشند. سخنان رهبری در مورد سبک زندگی ملاک‌های خوبی به ما می‌دهد بنده در مصاحبه‌ای نکاتی را عرض کرده‌ام و آن در جزوه‌ای تحت عنوان «سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی» بر روی سایت هست. موفق باشید
2846
متن پرسش
1.آیا کتاب ده نکته از معرفت نفس را با صوت گوش بدهیم یا با کتاب خویشتن پنهان ÷یگیری کنیم؟ 2.آیا جلساتی که مبنای فکری درستی دارند شرکت در ان جلسات را اجازه می فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ابتدا ده نکته را با صوت گوش بدهید، سپس برهان صدیقین را با صوت کار کنید و بعد کتاب معاد را با شرح آن دنبال بفرمایید و بعد کتاب «خویشتن پنهان» را دنبال کنید 2- ما موظف نیستیم گوش و قلب خود را به هرکس و به هر جلسه ای بدهیم ما باید در جلساتی شرکت کنیم که موجب یاد خدا و یاد معاد شوند و یا متذکر وظایف دینی ما نسبت به اجتماعمان باشند. موفق باشید
24551
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد محترم: و ضمن عرض تسلیت، از خداوند متعال علو درجات شما و فرزند عزیزتان را خواستاریم. استاد محترم در سیر گوش دادن به سیر سخنرانی های آیت الله شجاعی به تناقضاتی برخوردم که امیدوارم در کلام شما برطرف گردد. ایشان در توضیح مراتب شرک، یکی از مرتبه ها را پیروی از هوای نفس می شمارند و البته تا اینجا مشکلی نیست اما جایی می فرمایند حتی انجام امور مباح پیروی از هوی محسوب می شود و سالک باید از آن بپرهیزد و دقیقا آن را عامل آشفتگی و ترس و تاریکی می دانند در برزخ و با این تمثل که انسان پشت دیوارهایی که راه عبور ندارد خود را بدون چاره می بیند که فقط خداوند راه نجات را می داند و کسی نمی تواند انسان را کمک کند و مانع حرکت محسوب می شود و اشاره می کنند به داستان یکی از عرفا در بوسه برداشتن شیطان از دست ایشان به خاطر توجه به تکه ای پارچه، حال سوال من اینجاست که اولا چگونه ممکن است آنچه اهل بیت هم آن را مباح و بدون عذاب دانسته اند اینگونه باعث عذاب در برزخ انسان می شود؟ ثانیا شرح احوال بسیاری از افرادی که تجربه مرگ داشته اند مانند آقای زمانی، خانم بتی جین مسیحی و بسیاری افراد دیگر که انسان های معمولی بودند اصلا توقفی اینچنین در برزخ نداشته و اینگونه عذاب نکشیده اند و سخنان و تجربه های آنها با آموزه های دینی بیشتر هم خوانی دارد و انسان را به پرستش خداوند و انجام خیرات ترغیب می کند. ثالثا اگر می فرمایید راه سلوک فرق دارد، خوب از چنین راه سلوکی انسان وحشت می کند و ترجیح بر این می شود که انسان در حد همان دستورات ساده دین بماند مخصوصا که عقل تجربه افرادی که به حقیقت مرده اند را بهتر می پذیرد تا آنها که با شهود به مطالبی رسیده اند که صد در صد از خیال و وهم در عالم ماده به دور نبوده. و اما سوال دوم من: الان چندین ماه است با سیر مباحث آیت الله شجاعی حرکت کردم از جهتی هم برآیم خوب بود که بسیاری جزئیات گناهان را فهمیدم و به لطف خداوند به شدت از آنها فاصله گرفتم چون سخنان ایشان بسیار بازدارنده بود و هم البته به شدت دچار افسردگی شدم از گناهکار حساب کردن خود در محضر پروردگار که باعث کاهش شدید پلاکت های خون من شد که هم از نظر پزشکی علتی برای آن یافت نشد و هم هنوز درمان نشده و نمی دانم این را بلایی مبنی بر توجه خداوند بدانم یا حاصل زیادی فکر منفی درباره خودم (منظورم همان گناهکار حساب کردن خودم) و اگر چنین باشد باید توبه کنم از ضربه زدن به جسم خودم و دقیقا نقطه مقابل این قضیه اینکه با گوش دادن سخنرانی شما و یا استاد پناهیان یا استاد رنجبر یا ... چنان غرق عشق و محبت الهی می شوم که دایما خود را غرق در بهشت الهی حس می کنم. طوری می شوم که انگار با تمام وجود انرژی های مثبت به تمام افراد اطرافم وارد می کنم و زندگی من غرق در شادی و نشاط می شود. نمی توانم آن حآلت را بدرستی توصیف کنم ولی بسیار انرژی برای تمام افعال خوب می گیرم و حتی در نماز هایم بی اختیار پرواز می کنم و از ابتدا تا به انتها از شوق در آغوش کشیدن پروردگار، مست می شوم و گریه می کنم. برعکس سخنان آیت الله شجاعی که هر وقت گوش می کنم چنان بین خودم و خدا فاصله می بینم که توان رفتن از من سلب می شود. نمی خواهم قضاوت غلطی بکنم چون آگاه نیستم به حرکت خود به صورت واضح، اما نمی دانم شاید علت تمام آن عشق ها، سیر ایشان بوده ولی من نمی فهمم، ولی عقل من به شدت سیر ایشان در بعضی موارد را وسواس گونه تلقی می کند و بر خلاف سیره و روش اهل بیت و سخنان بزرگان جمال پسند خدا، و یا نکند خدای نکرده من اسیر وهم خود شده ام و خودم را در نماز نزدیک به خدا حس می کنم؟ هرگز دوست ندارم چنین فکر کنم چون هرگز آرامش و سکونی که امسال نصیب من شده با سال های پیش که در آشفتگی و بی حوصلگی و بی نشاطی بودم قابل مقایسه نیست، انگار راه حرکت پیدا کرده ام. نمی دانم! لطفا با سخنان حکیمانه خود مرا از این فکر تا ابد نجات دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آیت اللّه شجاعی«رحمة‌اللّه‌علیه» که ذوق‌شان مناجاتی است در سخنان خود نظر به قاعده‌ی «حسنات الأبرار سیئات المقربین» دارند و به این اعتبار متذکر می‌شوند دل‌بستن به امور مباح از آن جهت که نوعی پیروی‌کردن از میل است؛ نوعی غفلت محسوب می‌شود و این غیر از آن است که امور مباح را رخصت حضرت ربّ العالمین بدانیم و در نظر داشته باشیم که خداوند دوست دارد امور مباحی که مطرح کرده است وارد شویم. و در این حالت، بیشتر انسان، خراباتی می‌شود. فکر می‌کنم جنابعالی بیشتر خراباتی هستید تا مثل آیت اللّه شجاعی و یا آیت اللّه ملکی تبریزی، مناجاتی. و لذا بدون این‌که سر به سر خود بگذارید با همان روحیه‌ی خراباتیِ خود و امید به رحمت الهی با خود به سر ببرید و سر به سرِ خود نگذارید. در این فضا اشکال ندارد به سخنان آیت اللّه شجاعی گوش فرا دهید، ولی آن‌ را در بستر روحیه‌ی خراباتیِ خود شکل دهید از آن جهت که:

خراباتی خراب اندر خراب است / که در صحرای او عالم سراب است. موفق باشید 

نمایش چاپی