باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه در هر موطنی، ما بدن داریم ولی بدنِ مناسبِ آن نشئه. در این مورد خوب است به جزوهی «نحوهی حیات بدن اخروی» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! به شرطی که به خاطر خوبیهای آن انسانها آنها را دوست بدارید و نه با انگیزه های سودجویانه و یا احساساتی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. بیشتر این نوع مباحث را عزیزانی که مباحث قبلی را دنبال کردهاند، میشناسند. پیشنهاد میشود کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید اگر همانطور که فرمودید با سیکل وارد حوزه شوید و در این امر، جدّی باشید بهتر است. و تجربهی بنده در مورد بعضی از افراد که میشناسم، همین نکته را تأیید میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علمِ به آینده که اختیار را نفی نمیکند. مثل اینکه خدا میداند فردا با اختیار خود به مسجد میرویم. در این مورد خوب است به جزوهی «جبر و اختیار» که در قسمتِ نوشتار سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین طور است. وقتی قرآنِ مجسم یعنی امام معصوم در ابعاد مختلفاش درک نشود، حتماً قرآن مهجور خواهد ماند. زیرا امام است که باید قرآن را به ظهور آورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه حکمت صدرایی راهِ گشودهای در این تاریخ است، برای حضور در چنین جهان پرآشوب و تأکید حضرت امام نیز بر همین اساس است؛ شکی نیست. ولی امثال شهید مطهری در برخورد با فیلسوفان غربی اینطور که شما برخورد میکنید، برخورد نکردند و به قول آقای دکتر طالبزاده از اساتید فلسفهی دانشگاه تهران، با رجوع به فیلسوفان غربی و برگشت به فلسفهی اسلامی میتوانیم نشاط و طراوتِ از دسترفتهی فلسفهی اسلامی را به آن برگردانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر بتوانید به قصد یک بازخوانی اساسی سری به کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» همراه با شرح صوتی آن بزنید، فربهتر به میدان میآیید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع نوشتهها که بیشتر در فضای نوعی از تفکر فلسفی و منطقی نوشته و شرح داده میشود، غیر از کتابهایی است که علمای دین بر اساس شخصیت خود مینویسند مثل کتاب «المراقبات» از ایت اللّه ملکی و یا کتابهای حضرت امام. با اینهمه، قسمتهای توحیدی «منظومه» مرحوم سبزواری با روحی که توحید را چشیده است، به ظهور میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم تفاوت چندانی برای آن دو واژه بتوان قائل شد. بیشتر در دلِ جملات و روایات و آیاتی که بهکار میرود، باید ببینیم به چه معنایی اشاره میشود. البته حضرت امام در کتاب «مصباح الهدایه» نکات ظریفی در رابطه با مشیت اللّه فرمودهاند که بحث آن مفصل است و میتوانید به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که حتماً مستحضرید در این موارد بحث رویکردها مطرح است که در نگاه توحیدی به پدیدهها، با آن رویکرد نگاه میشود، نه صرفاً در محدودهی تجربه و نتایج آزمون و خطا. و این موضوع حساسی است که بدانیم طبیعت در إزای آنچه ما از آن میخواهیم به ما رُخ مینمایاند، چیزی که آقای مارتین هایدگر در مقالهی «پرسش از تکنولوژی» بهخوبی تجزیه و تحلیل میکند و خلاصهی آن مقاله تحت عنوان «ماهیت تکنیک» در قسمت جزوات سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای هیوم در شخصیت خود شکاک نیست. او متذکر این امر است که با واقعشدن در حسّ، جایی جز شک در تفکر نمیماند و مسئلهی او بسیار جدّی است در آن حدّ که کانت میگوید هیوم بود که مرا از جزمیت نجات داد. در جزوات «فلسفهی غرب» که بر روی سایت هست، مختصری از هیوم گفته شده است، با این نگاه که اگر تاریخی،تاریخِ مفاهیم شد خواهی نخواهی کار، به حسّگرایی میکشد و امثال کانت هم با همهی تلاشی که کردند نتوانستند از گردونهی دوگانگی بین سوبژه و ابژه راحت شوند، که بحث آن مفصل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه. ماه، ماه ضیافت الهی است یعنی میزبان که حضرت حق باشد ما را دعوت کرده است تا از آنچه به میهمانش میخواهد عطا کند، به میان آورد. در حالیکه او همچنانکه در دعای جوشن کبیر میخوانید اسماء حسنایی است با چنین وسعتی. یعنی بنا دارد بندهی خود را آماده کند تا بر او رُخ بنمایاند و اسماء حسنای خود را از در و دیوار وجود، همچون تابلویی که زیباییها را به نمایش میآورد، به ظهور آورد و در یک کلمه ماه گشودن جهانی است در مقابل ما که دیگر دنیای کمّیّتها همهی افق جان انسان را اشغال نکند و حضور در جهانِ کیفی از ما دریغ گردد. بنا نیست به جهان دیگری کوچ کنیم، بنا است با افقی که کیفیتها در مقابل ما میگشایند، همهچیز را با وجهِ حقّانی آن بنگریم. و این یعنی آنکه خدا به استقبالِ بندهاش آمده به همان معنایی که وعده داده است: «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» (فصلت/۵۳) به زودی آیات خود را در آفاق و در جان خودشان نشانشان می دهیم تا آنجایی که برای آنها مشخص شود جز حق در صحنه نیست، آیا این کافی نیست براینکه پروردگار تو در هرچیزی مشهود است؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین شرایطی هستیم و انتخاب بزرگ امروز ما حضور دیانت است در جهان با جمع بین یگانگی با خدا و وسعتی که این حضور در مقابل ما قرار داده است. پیشنهاد میشود سری به مقدمات جلسهی ۱ و ۲ شرح «مناجات التّائبین» تحت عنوان «با دعا در آغوش خدا» بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هرگز با فرهنگ موجود پایانه نویسی نتوانستم کنار بیایم. شما هم یکطوری مطلب را برای این که از سرتان باز شود، تمام کنید و به همان روشی که علمای ما تحقیق میکردند، مطالب معرفتی را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی غیر از همان مطالبی که در جزوات و در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» در ذهن ندارم. سری به قسمت منابع کتاب مذکور بزنید بد نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کار خوبی است که مباحث از طریق آن کانال دنبال میشود. ۲. بحث جناب ابنعربی در رابطه با «وحدت وجود» است و ظرائف آن إنشاءاللّه با دنبالکردن تفسیر «حمد» حضرت امام تا حدی آن نکته که در این جا مطرح فرمودید روشن میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام شعر رفیق؟!!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اشاره است به آیهی ۷۳ سورهی مائده که میفرماید: «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ ۘ وَ مَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا إِلَٰهٌ وَاحِدٌ» یعنی آنهایی که خداوند را در عرض بقیهی چیزها بگیرند، به حضرت حق کفر ورزیدهاند، زیرا حضرت حق، سومینِ سومیها نیست بلکه ماورای آنهاست و نه در عرض آنها. موفق باشید
سلام علیکم: استاد به نظر شما من به عنوان دانشجو چطور میتونم درس خوندن خودم رو برای خدا خالص کنم؟ وقتی صحبت از امتحانات اساتید و تکلیف و نمره میشه یا وقتی که توجه فامیل و دوستان بهم جلب میشه احساس میکنم درس خوندن من خالص نیست و دارم برای جلب نظر دیگران درس میخونم نه برای رضای خدا. حالا به نظر شما با چه نیتی باید درس بخونم که گرفتار مقایسه ها و نگرانی از حرف این و اون نشم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است مواردی که میفرمایید پیش میآید. ولی باید سعی کرد با نیّت کلی خود را در تاریخی حاضر نمود که قاسم سلیمانیها را میپروراند. باید در این تاریخ و در بستر انقلاب اسلامی و افقی که نایب حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» مدّ نظرها میآورند، کلیت خود را تعریف کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از قسمت اول سؤالتان چیزی سر در نیاوردم. إنشاءاللّه مسئول محترم سایت، مطلب را دنبال میکنند. ۲. به جهت آنکه حضرت حق ما را بهخوبی میشناسد، برایمان برنامهریزی میکند تا از این فَترات خارج شویم و ماه رمضان یکی از آن برنامهها است. حال با همین رویکرد به مباحث «با دعا در آغوش خدا» بهخصوص در رابطه با جلسهی سوم آن و چگونگی عبور از خودخواهیها، که إنشاءاللّه به زودی بر روی سایت قرار میگیرد؛ ورد بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که انسان بداند چه چیزی را در زندگی جستجو میکند. شیطان دائماً خود را میدید و جهانش در محدودهی تنگِ خودبینیاش بود. ولی انسانهای فرهیخته در جهانی هستند که حضرت حق در صحنه میباشد و نه خودشان. ماه رمضان و عبادات برای کسانی مفید است که متوجه باشند رحمت الهی با گشودگی خاص آن در صحنه است تا کیفیتی ماورای کمیتها برای انسان به ظهور آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تأکید بنده هم همین است که با انقلاب اسلامی وارد جهانی میشویم که از طریق فرهنگ مدرنیته گم شده است. عرایضی در مقدمهی کتاب «گوشسپردن به ندای بیصدای انقلاب اسلامی» و یا در نوشتار «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که کتاب «روزه؛ دریچهای به عالم معنا» بنا است رفقا را وارد عالمی بکند که کیفیتها جای کمیتها را بگیرد. یعنی ما را به جای مشغولکردن به جسممان، با جانمان که در بیکرانهی هستی حاضر است، آشنا کند. موفق باشید
سلام علیکم: استاد عزیز، نوجوان ۱۷ ساله ای هستم که بحمدالله با مطالعه آثار شما توانستم در مبانی معرفت دینی بهتر تعمق کنم و عشقم به انقلاب بیشتر و بیشتر شود و الان بعنوان یک نیروی فرهنگی مشغول بکارم و در تبیین انقلاب اسلامی و معرفت دینی تونستم خدا رو شکر به مدد الهی و مطالعه ویژه آثارتون با هم سن و سالهای خودم و جوانان و نوجوانان هم صحبت بشم و تبیین معارف در حد مطالعات خودم بکنم. دیدم که غالبا به نوجوانان توصیه دارید که کتاب جوان و انتخاب بزرگ یا کتاب چه نیازی به نبی رو بخونند و خب من در عین مطالعه این آثار، خودم مشتاق شدم و خانواده علی الخصوص مادرم که مدرس فلسفه هستند، دیگر آثارتون در بحث انقلاب اسلامی، معرفت النفس و غربشناسی رو هم مطالعه کردم و تونستم در همین سن یک گام مهم بردارم. هدفم این بود که یک نیروی حقیقی انقلاب و تمدن نوین اسلامی باشم و از همین اکنون زندگی منظم و منضبط رو در راستای هدف بزرگ زندگی ام بچینم. اما استاد گاهی در برنامه ریزی و کارهایم، حالت خوف پیدا میکنم. میگویم نکند الان کار بهتری برای انقلاب میتوانم بکنم و نمیکنم و نکند همچنان ظرفیت نفس مجرد و روح ام آماده برای برداشتن در این مسیر نشود و گاهی ناراحتم که برنامه های آموزش و پرورش چرا خودش مانعی برای ماندن در صراط انقلاب و اینکه انسان انقلاب باشم نه انسان در بستر دولت شهرهای مدرن. امیدوارم روزی نیاید که چند سال بعد کلا از این مسیر برگردم و چند سال بعد با بدبینی گذشته ام را ببینیم و بگویم چرا من در راه انقلاب و تمدنش بودم و نباید در این راه میرفتم و این راه خطا بود. برخی از آشنایان و افرادی که میشناسم، اول پیروزی انقلاب خودشان انقلابی و یاور امام و مبارز بودند ولی الان صد و هشتاد درجه از مسیر آن سالها برگشته اند و از طرح ریزی آن سالهایشان ناراحت اند و الان با اندیشه انقلاب رسما زاویه دارند. امیدوارم روزی چنین نرسد که برنامه ها و فعالیت های کنونی ام در راستای آن هدف بزرگ و این فعالیتم در عرصه فکری_اجتماعی برای انقلاب مرا ناراحت کند و مواضع زاویه دار و خلاف راه انقلاب و امام که اکنون مطمئنم مسیر حیات بخش بشر است، بگیرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه به سراغ شما میآید و شما را در برمیگیرد، همانی است که باید باشید پس جای نگرانی نیست که بگویید نکند باید کار بهتری کرد. نمونه ی این نحوه سلوک را در کتاب «خون دلی که لعل شد» میتوانید بیابید که چگونه رهبر معظم انقلاب خود را در معرض آنچه ایشان را در بر میگرفت، قرار میدادند اعم از تأمّل در قرآن و حتی مطالعهی رمانهای مهم دنیا ۲. عمده، رویکرد ما به انقلاب است. رویکرد سیاسیون و نگاه حزبی، شایستهی ماندن در انقلابی که بناست افق بشر را در جهانی ماورای دنیای سکولار به ظهور آورد، نیست. رویکرد صحیح شهید قاسم سلیمانیها و شهید آوینیها موجب شد راهی بس گشوده در بستر انقلاب مقابل آنها گشوده شود، در آن حدّ که آن افراد خود را امیدوارترین افراد نسبت به آینده و در جهانی احساس میکردند که جهان خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» و جهانِ توبهی بشر است. موفق باشید