بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27705
متن پرسش
سلام استاد عزیز و بزرگوار طاعات و عباداتتون مورد قبول درگاه حق، ببخشید استاد به سوال ۲۷۶۸۴ جواب نفرمودین، ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. التماس دعا استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که آن نوع سؤالات شخصی است، به صورت شخصی به ایمیل‌تان می‌آید. سعی کنید مشکل را از آن طریق حل کنید. این‌طور جواب داده شد:

۲۷۶۸۴- باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم شما بتوانید باورهای ایشان که به آن عادت کرده‌اند، تغییر دهید. سعی کنید با ایشان خوش‌رفتاری نمایید و نسبت به ضعف‌های ایشان اغماض کنید. موفق باشید

27704
متن پرسش
سلام: من دختر نوجوان ۱۷ ساله هستم یکی از اقوام یکسال است که به کلاس های آقای مظاهری می‌رود و من را ترغیب به رفتن در این کلاس‌ها کرده است از جمله توضیحات ایشان در مورد این کلاس ها بدین‌گونه بوده که ده سال آینده ایده آل خود را تصور کرده و می‌بینی و کامل احساس می‌کنی خود را در آن شرایط یعنی ۱۰ سال خود را با یکسری تکنیک همراه اصوات و بو.... احساس می‌کنی و مسیر طی شده. را هم متوجه می‌شوی طبق گفته این شخص بعد از این کلاس‌ها و تکنیک ها تا چند ساعت حال آدم بد است ولی خوب می‌شود و طبق ادعای ایشان انسان به درجه ای می‌رسد که می‌تواند استعداد ها.. کشف و تنها به خود و خدا متکی است نه نذر و نیاز... نظر شما چیست؟ آیا من شرکت کنم در این کلاس‌ها یا مثل حلقه عرفان بوده چون این شخص حلقه عرفان را تمجید می‌کند من این قدرت را دوست دارم اما نگران اعتقادات خود هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آقایی که می‌فرمایید نمی‌شناسم. ولی با توجه به آنچه شرح می‌دهید مسلّم انسان در این موارد گرفتار توهّمات خودساخته می‌شود و از واقعیات و از آن مهم‌تر از حقایق باز می‌ماند. موفق باشید

27703
متن پرسش
سلام علیکم: بنده به عنوان یکی از اعضای مجموعه خبرگزاری دفاع مقدس (متعلق به بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس) درخواست دارم در صورتی که استاد بزرگوار در خصوص موضوع «مطبوعات و رسانه» و ارتباط آن با فقه و تمدن اسلامی و همچنین در مقام نظام مقایسه با تمدن غرب مطلبی دارند، هماهنگی های لازم جهت برگزاری جلسه مصاحبه با ایشان و انتشار، انجام شود. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر روحی آمادگیِ لازم جهت آن امر را ندارم. موفق باشید

27702
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ببخشید اگر انسان طبق آیات قرآن، در خسران است ما چگونه امید داشته باشیم که عاقبت به خیر می‌شویم؟ الان وقتی یادمان نمی آید که در گذشته خود چقدر گناه کرده ایم و حق الناس، چه کنیم؟ چطور می‌توانیم گذشته خود را جبران کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از آن‌که فرمود انسان در خسران است، فرمود: «الا الّذین آمنوا و عملوالصّالحات» و عمل صالح آن است که نسبت به گناهان توبه، و نسبت به حق النّاس، در حدّ توان خود تلاش برای جبران آن داشته باشیم. موفق باشید

27701
متن پرسش
سلام استاد جان: ببخشید تو ماه مبارک که شیطان در غل و زنجیره ولی چرا من هنوز سرشار از وسوسه و القا هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سری به کتاب «روزه؛ دریچه‌ای به عالَم معنا» بزنید، مفید خواهد بود. موفق باشید

27700
متن پرسش
استاد بزرگوار سلام علیکم: بنده در باب اثبات معاد و عالم غیب میخوام کار کنم، از کجا باید شروع کنم؟ مقدمه آن چیست؟ و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه سیر مطالعاتی سایت جهت آنچه به دنبال آن هستید، مفید خواهد بود. موفق باشید

27699
متن پرسش
با سلام: استاد عزیزم قبول باشه، استاد لطفا بنده را تو این زمینه راهنمایی کنید. استاد به گمانم بحث جهاد فقط جهاد به معنی خاص دفاع مقدس تا قبل از کرونا در بحث فرهنگ مطرح بود یادمه یه وقت که ابتدای کلاسهای امثال شما و شما بودم بیشتر وقتی با شهدا و مباحث شهدا و راهیان نور مرتبط می‌شدم آن احساس حضور را درک می‌کردم و می‌کنم ولی شاید اینکه اکثر افراد اینطور هستن شاید کمبود کار فرهنگی تو بحث جهاد شاید باشه در صورتی که روایات راجع جهاد زیاده مثلا تازگی این سوال برا بنده پیش اومده که چرا من وقتی مثلا دارم راجع به مباحث علمی که در روایات هست مباحثه علمی جهاد هست احساس حضور در جهاد نمی‌کنم یا مثلا آقایی که برای خانوادش تلاش میکنه و.. چرا این حس حضور در جهاد برا فرد نیست ضمن اینکه به نظرم نباید اون بحث دفاع مقدس حذف شه. استاد به نظرم میرسه نسل جدید از عمق وجود دوست داره با بحث جهاد مرتبط شه یه بار هم دفتر رهبری بحث راجع به فرهنگ جهاد داشت اگر درست فهمیده باشم. استاد اگر بخوام بیشتر راجع به جهاد مطالعه کنم چه باید کرد با توجه به بحث حماسی بودن جهاد و اینکه مثل کرونا افراد میخان خود را در عالم جهاد حس کنن شاید از ظرفیت بحث جهاد در ارتباط به عالم بالا کم بهره برده شده. متشکرم استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به جهانی که با انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده شده است، فکر کرد تا هر قدمی در راستای حضور در آن جهان برمی‌داریم، در حکم جهاد فی سبیل اللّه احساس شود. خوب است به جواب سؤال شماره‌ی ۲۷۶۹۴ سری بزنید. موفق باشید

27698
متن پرسش
عرض سلام و ادب: استاد گرامی، گویا خداوند متعال زندگی ما را در دورانی قرار داده است که مظهر تجلی زیبایی های فراوانی است، عمق وجود مردم ما با حقیقتی که امام (ره) به صحنه آوردند گره خورده و آن زمان که این پوسته ی ظاهری نارضایتی و گله مندی ها کنار می رود، ما خودمان را در مقابل زیبایی میدانی بسیار ارزشمند مشاهده می کنیم. اما استاد عزیز، با برخی عناصر محدود اما تازه به دوران رسیده که در نهاد های انقلابی هم حاضر هستن و بی رحمانه تیشه به ریشه ی زحمات انقلابیون واقعی می زنند چه کنیم؟ اگر اعتراضی کنیم، دشمن شاد می شود، اگر چیزی نگوییم باید شاهد ظلم و ستم به اسم انقلاب و انقلابی گری باشیم. به نظر شما علاج مقابله با این روحیه ی ناشایست چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز بحمداللّه خیلی زود متوجه‌ی مشکلی که شما می‌فرمایید، شدم. راه‌کار را باید در تعالیِ انسان و به شکوفاآمدنِ کرامت‌های انسانی جستجو کرد تا خود به خود این افراد منزوی و انگشت‌نما شوند، هرچند گرگ‌هایی هستند در لباس میش، ولی از گرگ هم تندخوتر و کینه‌ورزترند. به انقلاب اسلامی و آینده‌ای امیدواریم که اینان را هرچه بیشتر رسوا می‌کند. موفق باشید

27697
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، من به نظر و تحلیل خودم که شاید تلقی شود تعبیرم، تعبیر تند و غیر منصفانه و کوته بینانه و یک تعبیر بدون طرح کلان است، معتقدم روح و سیر حاکم بر عالم و تمدن مدرنیته علی الخصوص در دوره معاصر، روحی و سیری است که حق و قدسیت در حجاب و تنگنا رفت و سیر تمدن مدرنیته، سیر ایجاد حجاب برای حق و عالم قدس و معناست و علیرغم اینکه متفکران و پدران عقل مدرن اعم از بیکن و دکارت و کانت و آگوست کنت سعی شان در جوامع غرب مبتنی بر ایجاد مسیر تفکر و تعقل و ایجاد یک روح تاریخی پس از دوره غرب مسیحی و دوره کلیسا و اعصار پیش از مدرنیته بود ولی مسیری که گشودند مسیر حجاب حق و عدم انس با عالم معنا و حتی نحوی از قناعت به آنچه در نظرش می‌رسد است و قرار گرفتن در گردونه ای است که با روح معرفت دینی فاصله دارد و الان هم که دیگر متفکرین مدرنیته رسما از پایان تاریخ و جنگ تمدنها می‌گویند و این بحث صریح‌تر شده است. این نظر و تحلیل شخصی من هست و همانطور که عرض کردم ممکن است تلقی شود دیدگاه جدلی و ایدئولوژیک منفی است و حتی تند و با نگاه سطحی است ولی به نظرم اگر نخ متصل کننده اجزای تمدن مدرن به هم که همان روح این تمدن و فرهنگ است را ببینیم، تاریخ و سیر مدرنیسم بسوی حجاب معرفت دینی و معرفت حکیمانه و حتی معتقدم اینکه متفکرین مدرن گفتند ما پیش از مدرنیته با دین عالم را تفسیر می‌کردیم و حالا دوره آن خبر و مکتب گذشته است و طرح انسان ابزارساز به قصد تصرف در طبیعت جهت ارضای حال درونی خویش و با رویکرد سوبژه شدن اتفاق افتاد دقیقا با روح معرفت و حکمت دین به تعارض می‌رسد و تقدم بر طرح کلان خداوند و انبیاء عظام است و دقیقا تقدم بر نبی طرح کلان نبی خدا است که در آیه اول سوره حجرات نسبت به آن تذکر و انذار داده شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سیر فرهنگِ مدرنیسم که غیر از عقل تکنیکی و روحیه‌ی تمدنی است، به گفته‌ی خود متفکران غربی، در دست شیطان قرار گرفت و جلو آمد و این غیر از تولد بشری است که می‌خواست «اَلِثیا» را به تاریخِ خود برگرداند تا استعدادهای عالَم را فراروی کند هرچند آن روح تا حدّی گرفتار گِشتل شده، ولی نباید آن تولد را نادیده گرفت، همان‌طور که جهان بشری تولد انسانی که در ایران بناست خداوند را به تاریخ برگرداند؛ نباید نادیده بگیرد. موفق باشید

27695
متن پرسش
شادروان مهندس بازرگان علاقه ای به گرفتن پست و مقام نداشتند و هنکام قبولی آن بسیار از همفکران و یاران ایشان همانند مرحوم آیت الله طالقانی ایشان را منع کردند. حالا چرا ایشان اینکار را کردند و مدت کوتاهی مسئولیت پذیرفتند معلوم نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» معتقد بودند ملی- مذهبی‌ها با پیسکوتی آقای بازرگان از منافقین خطرناک‌ترند. موفق باشید

امام خميني در پاسخ نامه وزير كشور چنين مرقوم فرموده اند:

 بسم الله الرحمن الرحيم : جناب حجت الاسلام آقاي محتشمي، وزير محترم كشور ايده الله تعالي : در موضوع نهضت به اصطلاح آزادي مسائل فراواني است كه بررسي آن محتاج به وقت زياد است. آنچه بايد اجمالا گفت آن است كه پرونده اين نهضت و همين طور عملكرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت مي دهد كه نهضت به اصطلاح آزادي طرفدار جدي وابستگي كشور ايران به امريكا است، و در اينباره از هيچ كوششي فروگذار نكرده است، و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است كه شايد امريكاي جهانخوار را، كه هرچه بدبختي ملت مظلوم ايران و ساير ملتهاي تحت سلطه او دارند از ستمكاري اوست، بهتر از شوروي ملحد مي دانند. و اين از اشتباهات آنها است.  در هر صورت، به حسب اين پرونده هاي قطور و نيز ملاقاتهاي مكرر اعضاي نهضت، چه در منازل خودشان و چه در سفارت امريكا و به حسب آنچه من مشاهده كردم از انحرافات آنها، كه اگر خداي متعال عنايت نفرموده بود و مدتي در حكومت موقت باقي مانده بودند ملتهاي مظلوم بويژه ملت عزيز ما اكنون در زير چنگال امريكا و مستشاران او دست و پا مي زدند و اسلام عزيز چنان سيلي از اين ستمكاران مي خورد كه قرنها سر بلند نمي كرد، و به حسب امور بسيار ديگر، نهضت به اصطلاح آزادي صلاحيت براي هيچ امري از امور دولتي يا قانونگذاري يا قضايي را ندارند، و ضرر آنها، به اعتبار آنكه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه جوانان عزيز ما را منحرف خواهند كرد و نيز با دخالت بيمورد در تفسير قرآن كريم و احاديث شريفه و تاويلهاي جاهلانه موجب فساد عظيم ممكن است بشوند، از ضرر گروهكهاي ديگر، حتي منافقين اين فرزندان عزيز مهندس بازرگان، بيشتر و بالاتر است.

«نهضت آزادي» و افراد آن از اسلام اطلاعي ندارند و با فقه اسلامي آشنا نيستند. از اين جهت، گفتارها و نوشتارهاي آنها كه منتشر كرده اند مستلزم آن است كه دستورات حضرت مولي الموالي اميرالمومنين را در نصب ولات و اجراي تعزيرات حكومتي كه گاهي بر خلاف احكام اوليه و ثانويه اسلام است, بر خلاف اسلام دانسته و آن بزرگوار را نعوذبالله تخطئه، بلكه مرتد بدانند! و يا آنكه همه اين امور را از وحي الهي بدانند كه آن هم بر خلاف ضرورت اسلام است. نتيجه آنكه نهضت به اصطلاح آزادي و افراد آن چون موجب گمراهي بسياري از كساني كه بي اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند مي گردند، بايد با آنها برخورد قاطعانه شود، و نبايد رسميت داشته باشند. والسلام علي من اتبع الهدي. توفيق جنابعالي را از خداوند تعالي خواستارم.

روح الله الموسوي الخميني

27694
متن پرسش
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت، ضمن عرض سلام خدمت استاد گرامی تبریک همراه با تاخیر مرا هم برای روز معلم پذیرا باشید. چند روز پیش وقتی با ادمین یکی از کانال ها در مورد سطح بندی سیر مطالعاتی شما حرف می‌زدم وقتی گفتم قریب به یک سالی ست که استاد منو پیدا کرده، با تعجب پرسید شما استاد را پیدا کردید یا استاد شما را؟ و من که می‌دانستم چه گفته ام تاکیید کردم بله، استاد مرا شکار کرده در حالی که در آن لحظه در قلبم آیه «و مارمیت اذ رمیت» جاری می‌شد خدابا شکرت بابت این رزقی که روزیم کردی و استاد ممنوم و سپاسگدارم که منو بالاخره پیدا کردی اما ... اما چرا اینقدر دیر؟ البته که شما دست ما را می‌گیری و تا آن حالی که «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون» پیش می‌بری اما استاد جان آیا تاریخ آن نرسیده که جمع بیشتری از تشنگان معرفت الهی به واسطه گری شما سیراب شوند؟ درست است که از خود شما آموختیم که کار فرهنگی زمانی جواب می‌دهد که شخص در آن مطرح نباشد ولی از شما می‌خواهم مخاطبین خود را برای ترویح این آموزه ها بیشتر ترغیب کنید چون این ضعف امثال من است که از شهد کلام و گفتار شما نوشیده ام و از آن به دیگران کم گفته ام، چرا که همه تمرکزم را بر این گذاشتم که خودم بهره بیشتری از این گلستان ببرم. هنوز هم نمی‌دانم خدا را برای این آشنایی چگونه شکر کنم اما امیدوارم این عجز از شکر مرا عوض شکر بگیرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به روش حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فکر کنید که بانکی را زیر این آسمان بلند کردند و هرکس به نحوی متوجه شد مخاطب آن صداست، و هرچه در اطراف خود می‌دید انعکاس آن صدا بود. این است قصه‌ی ورود همه‌ی ما به تاریخِ خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه». در صدر اسلام با آیه‌ی «أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيب» به ما خبر دادند صبحِ عبور از استکبارِ ابوسفیانی نزدیک است و با برگشت اسلام به این تاریخ، باز حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آن آیه را خواند. و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» از «فَلَقی» خبر می‌دهند که سیاهی را می‌شکافد. باید خود را شایسته‌ی حضور در چنین تاریخی کرد. موفق باشید 

27693
متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد عزیز: ضمن تبریک روز معلم به ساحت شما، و تشکر از همه آنچه در جان ما کاشتید استاد جان در پاسخ سوال ۲۷۶۶۰ فرموده بودید، یک سمت دین نادیده گرفتن ضعف های دیگران است خوب آیا باید برای ملاقات خداوند به همه اینها عشق هم بورزیم در همین سطح پایینی که ما هستیم؟ هر کار می‌کنیم و سعی می‌کنیم عمل آنها را خوب جلوه دهیم نمی‌شود، قلبمان با آنها همراه نمی شود، مخصوصا اینکه دوست دارند ما در کنار آنها باشیم وقتی کارهای لغو و بیهوده انجام می‌دهند کاملا در این زمینه قدرت تفکر از من گرفته شده مگر می‌شود انسان خود را قانع کند که احوالاتی را نداشته باشد بعد به خاطر رعایت احترام و محبت به آنها در حالات وهمی و بچگانه آنها شریک شد؟ مثلا پای تلفن، مثلا تلوزیون دیدن، مثلا دورهمی های بی فایده که روایت هم می‌خوانند که از زیارت خانه خدا هم بالاتر است حتی اگر بیهوده باشد، مثلا بیرون رفتن های بدون برنامه ریزی و بدون زمان مشخص، مثلا بیدار ماندن تا ۱۲ نیمه شب،... کمک کردن به آنها یک چیز است، نشستن پای حرف های بیهوده یا کارهای بیهوده آنها که روح ما را هزار جا پراکنده می‌کنند یک چیز است. استاد من تا جایی که غفلت نکنم، به پدر و مادر خودم و والدین شوهرم احترام می‌گذارم و به آنها محبت افعالی می‌کنم به خاطر رضای خدا، ولی هر چه می‌کنم نمی توانم با قلب ام به آنها متمایل شوم و حس نفرت از رفتارهایی آنها مرا می‌گیرد چون برای رها شدن خودم از این لغویات قبلا متنفر شده ام. آیا این گناه است؟ دنیای من، کاملا با دنیایی آنها متفاوت است. چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» می‌فرمایند: با عمل آن‌ها مخالف باشید و نه با خود آن‌ها. آری! محبت به مردم، غیر از همراهی با آن‌هاست. با محبت و احترام، زمینه‌ی علاقه‌مندشدن به دین را در آن‌ها باید فراهم کرد.

27692
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم استاد سلام بر شما: لطفا بفرمایید برای درک شبهای قدر از هم اکنون چگونه تدارک ببینیم؟ از همدلی و راهنمایی هایتان سپاسگزارم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم نکات روی بنرِ سایت در رابطه با شب‌های قدر، تذکراتی که إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود، هست. موفق باشید

27691
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: با توجه به مبحث اصالت وجود و برهان صديقين سوالي داشتم، مشخص شد كه آنچه كه اصيل است وجود است و وجود مطلق و حضرت واجب الوجود و ماهيات به تبع آن وارد ميدان مي شوند و به اعتبار شرايط خاص لباس وجود مي پوشند. اما سوال اينجاست اگر مشاهده گري نبود آيا ماهيتي آشكار مي شد و ظهور مي يافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیاری از ماهیّات در نسبتِ با ما معنا دارد مثل خانه و ماشین و خیابان. و بعضی از آن‌ها به جهت امکانِ ذاتی‌شان، مخلوق خدا هستند مثل انسان و زمین و حیوانات، که وجود «عنداللّهی» در علم خدا دارند و از آن عالَم نازل شده‌اند، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (حجر/۲۱). موفق باشید

27690
متن پرسش
سلام و عرض ادب: هرچه در فضای دین بیشتر دست و پا می‌زنم، بیشتر در فضای کنار مردم، سر کار، بخصوص فضای مجازی یک نحوه دل نا آرامی دارم - دل نا آرامی نه از جنس اینکه معاذالله خودم را بالاتر ببینم (که خدا بکشد مرا چنین روزی نرسد). جنس اضطرابم را نمی‌توانم دقیق بگویم خدمتتان. یک نحوه اضطراب از رفتار گفتار اذیت به دیگران ناراحت کردن کسی و... (که توفیق طاعت را بگیرد) بخصوص این قضیه در فضای مجازی بیشتر می‌شود! یعنی تا می آیم و یک پست قرار می‌دهم و چند خبر میخوانم و اگر بیش از این مشغول شوم فورا این اضطراب سراغم می آید! خواستم علت را جویا شوم و نظر حضرت استاد را جویا شوم. تشکر و طاعات مقبول درگاه ذات اقدس الهی. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به جهان بزرگ‌تری که در این تاریخ در مقابل ما گشوده شده است، فکر کرد. نگرانیِ بی‌جایی نیست، زیرا در جهانِ تنهایی و خلوت، طوفان‌های مهیبی به سراغ انسان نمی‌آید، ولی راه‌کار اصلی، فرار از این حضور جهانی نیست. باید آماده شد که در عین حضور در این جهان، آتشِ نمرودیِ آن را با توحید ابراهیمی «علیه‌السلام» به گلستان تبدیل کنیم. جزوه‌ی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» متذکر وجهی از این امر می‌باشد. موفق باشید

27689
متن پرسش
با سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد عزیزم: با توجه به داستان آقای نخودکی در قبرستان و ماجرای خیار فروش این سوال پیش می آید که آیا برای ایشان رویت فرشتگان و سختی سکرات پیش نیامده هنوز؟ چطور ایشان هنوز متوجه نشده اند مرده اند و عذاب و یا هر حالت برزخی و جمع بندی شخصیت برزخی شکل نگرفته؟ کمی دجار پارادوکس هستم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احوالات انسان در آن نوع شرایط، هرکدام در جای خود قرار می‌گیرد. از یک طرف در برزخ‌اند و احوالات عالم برزخ بر آن‌ها سیطره دارد، و از طرف دیگر ملکات دنیایی آن‌ها کم و بیش در میدان است. مثل آن‌که در همین دنیا انسان از یک طرف، در حیاتِ معنوی خود حاضر می‌شود و از طرف دیگر از گذشته‌ی خود چندان جدا نیست. موفق باشید

27687
متن پرسش
سلام و عرض ادب: نحوه ورورد و مطالعه جلد ۸ و ۹ اسفار به نظر حضرتعالی چگونه بهتر است؟ برای خودم می‌پرسم. الان که در حال کار کردن منازل و فصوص هستم گویی وسط مطالب نیاز جانم دیدم که با معرفت نفسی عمیق‌تر روبرو شوم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همان ترجمه با ویرایش جدید برایتان قابل فهم و استفاده است. البته به هر حال متن، متنِ فلسفی است و باید با تأمّل و با حوصله خوانده شود. موفق باشید

27685
متن پرسش
سلام علیکم: اگر ممکن است لطفاً تبیین بفرمایید، مهمترین عامل پذیرش سبک زندگی غربی در میان جامعۀ مؤمنانۀ ما چیست و چرا با وجود صحنه عطیم ایمانی و تمدنی مثل دفاع مقدس، بعد از پایان دفاع مقدس بصورت ویژه ای سبک زندگی و تحلیل و عقل مدرن وارد جامعه ما شد؟ و البته بعضی ها معتقدند این حساسیتی است که حکومت می‌خواهد القا کند که سبک زندگی و عقل مدرن وارد جامعه مان شده و اینها بخاطر بحث سیاسی و ارزش سیاسی نگرانند و به این بحث چندان نگرش مثبتی ندارند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. از ضعفی که با اواخر سلسله‌ی صفویه با امثال شاه سلطان حسین پیش آمد تا شیفتگیِ سلسله‌ی قاجار نسبت به غرب از یک طرف، که موجب شد فرهنگِ ایرانی – اسلامی که با صفویه شکلی خاص گرفته بود؛ دنبال نشود و از طرف دیگر با ظهور زندگی مدرن، مردم متوجه نشدند چه نوع زندگی را دارند از دست می‌دهند. در این مورد آن نوع هوشیاری هم که زندگیِ غربی را نوعی تهاجم فرهنگی بدانند در بین متدینین و روحانیون آن‌طور که باید و شاید «فهم» نشده بود و ضعف‌های غرب هم تا این اندازه ظهور نکرده بود. از همه‌ی این‌ها که بگذریم از جهانی که در زندگیِ دینی در آن می‌توانستیم حاضر شویم، غفلت شده بود، چیزی که اخیراً در مباحث «با دعا در آغوش خدا» متذکر آن هستیم. گوهری بود که از دست‌مان فرو افتاده و زمانه‌ی برگشت به آن بحمداللّه فرا رسیده است. موفق باشید  

27683
متن پرسش
سلام و رحمت: دلمان می خواهد در آستانه دهم ماه رمضان برای اولین بانوی مسلمان حضرت خدیجه سلام الله علیها توصیفی از زبان شما استاد بزرگوار بشنویم. و این توصیف را برای دختران نوجوانمان از زبان شما بازگو کنیم. نگاه شما به مقام زن نگاه ژرف و روح نوازی است. خدا حافظ شما و خانواده محترمتان باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضرت خدیجه «سلام‌اللّه‌علیها» به بانویی فکر کنید که در شناخت حق و دفاع از آن، ماورای فضای باطل زمانه توانست حق را بشناسد و از آن دفاع کند و در پیروی از حق، از کمیِ رهروان نهراسید. زیرا وقتی آن بانوی بزرگوار به پیامبر خدا «صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» ایمان آورد و نبوت آن حضرت را تشخیص داد، که هیچ‌کس آن حضرت را همراهی نکرده بود و او یک تنه در پذیرش حق در صحنه آمد. موفق باشید

27682
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، تلاشم بر این بوده اگر کسی از دوستان و نزدیکان با ولایت و انقلاب مخالفت دارد و یا چندان اعتقادی ندارد و پر از شبهه هست، با رحمت و مهربانی و حجت و دلیل واضح صحبت کنم و صبر به خرج دهم. اما گاهی هر چقدر صبر می‌کنم و دلیل میاورم باز هم حرف خودشان را می‌زنند و دوباره همان شیوه تحلیل را پیش می‌برند و حتی گاهی ناراحت می‌شوم که این بحث فایده ندارد و دارم خودم را ناراحت و عصبانی می‌کنم و حتی باعث می‌شود از جهت جسمی هم ناراحت بشوم و با خودم می‌گویم هر میزان هم گویی با صبر صحبت کنم و دلیل بیاورم باز دوباره مطالب خود را می‌گویند و مطالب ام رو به نحوی نادیده می‌گیرند و می‌گویند وضعیت کنونی حتی با مبانی متفکران این انقلاب مثل امام و شهید بهشتی و شهید مطهری نمی‌خواند و شما دارید دفاع بیجا می‌کنید و فکر می‌کنید واقعا مردم برایشان نظام مقبول و کارآمدست و اگر در پاسخ هم با شدت و محکم و یا دافعه صحبت کنم می‌گویند شما بی منطق هستید و این منطق شماست و منطق شما شدت و دفع بقیه است و خودم هم در این حالت اذیت می‌شوم. هر چند در راه انقلاب به نظرم چشیدن این سختی ها خودش عامل رشد و ثابت قدمی بتواند باشد، ولی این هم بحث است که این حدود رحمت و خوشرویی با شدت و قاطع بودن کجاست تا هم دلایل روشن شود و هم اتمام حجت باشد و خودم هم ناراحت این چنین نشوم و متاسفانه بعضی اوقات نسبت به انقلاب و این وضعیت و دفاع و تعهدم به آن و هندسه انقلاب دلم به لرزه می افتد و خب تاثیر ناراحت شدن و احساس بی ثمری بحث با سایرین برای خودم هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در مباحث سوره‌ی جاثیه عرض شد انقلاب اسلامی در شرایطی نیست که از نداشتن چنین طرفدارانی به‌خصوص با روش توحیدیِ رهبر معظم انقلاب ضربه‌ای بخورد. می‌ماند که خوب است انسان از سر دلسوزی جهت کمک به افرادی که در گردونه‌ی توحیدی انقلاب اسلامی نیستند، متذکر برکات آن حضور بشود و چشم‌اندازی از آینده‌ی قدسی را در مقابل آن‌ها به روشی حکیمانه بگشاید و هرگز کار، به جدال نکشد به این معنا که یا باید دلایل ما را بپذیرند و یا رد کنند، لازم نیست. وظیفه‌ی ما آن است که با استحکامی حکیمانه متذکر حقیقتی شویم که نیاز هرکس در این دوران است و ردّ شویم و در بودنِ گسترده‌ی انقلابیِ خود از آنچه خدا برای ما تقدیر کرده است، بهره‌ی لازم را ببریم. نهایتش آن است که آن‌ها، آن‌قدر خود را در امور دنیایی غرق می‌کنند که مصداق این آیه می‌شوند که خداوند به پیامبر خود فرمود: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ» خدای را پاس بدار و آن‌ها را در فرورفتن‌شان در بازی‌های دنیایی به خودشان واگذار. موفق باشید  

27680
متن پرسش
سلام علیکم: می‌توان گفت ولی فقیه بوسیله تسلط بر اسلام و فقه و اینکه شرایط رهبری جامعه ایمانی را در عصر غیبت دارد و اساسا دین یعنی نجات انسان از هر رنگ و تعلقی و ورود او به حریت حقیقی که عبودیت رب العالمین باشد، سعی دارد به جامعه آزادی معنوی و آزادی اجتماعی بدهد و تلاشش برای ایجاد حریت و رهایی جان انسانهای جامعه مومنین از اسارتهای روحی است تا بدین وسیله عزت یابند و هم هویت خود را در عبودیت حضرت حق ببیند و هم اینکه جز در برابر حق سجده نکنند و خود را ذیل ولایت غیر الهی و ایجاد زمینه برای استعمار دشمنان نبرد؟ یعنی این مطلب که عرض کردم در سیره امام و حضرت آقا مشهود هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً این‌طور است و بحمداللّه با برگرداندنِ روح آزادگی به ملت، انسان‌هایی متولد می‌شوند که شأن خود را بالاتر از آن نوع زندگیِ رفاه‌زده و سرگرم‌کننده‌ای می‌دانند که فرهنگ غربی برای انسان‌ها طراحی کرده است. موفق باشید

27679
متن پرسش
سلام علیکم: آیا درست است مسائل دینی و شریعت را از انقلاب و نظام جدا کنیم و برای اثبات و دفاع از دیانت و شریعت کاری به انقلاب و نظام نداشته باشیم و بحث آنها را جدا بدانیم تا حتی موجب بدبینی به دین نشود و عملکرد انقلاب و نظام به پای دین نوشته نشود و نیاییم چنین جمله ای بگوییم که «اگر کسی در این عصر می‌خواهد در راه اسلام باشد، راهش انقلاب است»؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دینی که امروز مقابل تمدن غربی حرفی برای گفتن ندارد، دینی نیست که در جایگاهی قرار داشته باشد که تکلیف بشر را تعیین کند، بلکه دینی خواهد بود که فرهنگ مدرنیته تکلیفش را روشن می‌کند. بنابراین ما باید از خود بپرسیم ما با کدام اسلام بنا داریم خود را ادامه دهیم؟ موفق باشید  

27678
متن پرسش
سلام علیکم: برخی نزدیکان و افرادیکه با آنها آشنایی دارم، اخیرا ویژه پس از حوادث سال ۹۸، این مسئله را مطرح می‌کنند که از نظام جمهوری اسلامی چیزی جز پوسته و ظاهری نمانده و چقدر از آرمان ها دور شده و دیگر روح عقاید انقلاب را ندارد و حتی با وجود این میزان بر مقبولیت عامه، ولی مردم هم نسبت به نظام، تفکر ناکارآمدی در نظام را دارند و تمام مشکلات کشور ویژه در عرصه معیشتی برآیند کار تمام نظام است و نمی‌شود گفت چون اینجا مدیریتش غیر انقلابی بوده چنین شده بخاطر اینکه همین مسئولین حتی در همین دولت کنونی هم خود را ذیل سیاست کلان نظام می‌دانند و در چارچوب انقلاب و نظام هم هستند و هویت خود را در همان می‌‌دانند پس نمی‌شود گفت چون مدیریت انقلابی نبوده اینگونه شده و بعدش هم چگونه در این چهل و یکسال انقلابی ها نتوانسته اند به مسئولیت برسند و مشکلات را رفع کنند و تازه همان نهادهایی هم که مدیریت و حضورش با نیروهای انقلابی است پر از عیوب و مشکل است و حتی مجموعه های با حضور نیروهای به اصطلاح انقلایی هم بدان مبتلاست لذا نباید حساب این مدیریتها و دولتها را از نظام جدا کرد و گفت چون دولت فرضا با غیر انقلابی ها و رقبای مکتب امام هست و نگاه انقلابی وجود ندارد و اینها مدیریت انقلابی ندارند چنین شده و این اتفاقات ماحصل کل دستگاه های نظام است و مردم هم درگیر یکسری بازیهای سیاسی در همین حکومت شده اند. و نباید فکر کرد اگر حضور مردم نبود چهل و یکسال انقلاب دوام نمی آورد و تداوم انقلاب بخاطر حضور مردم است پس همچنان مردم پای نظام اند بلکه از ترس جانشان و فوقش منافع معیشتی و امنیتی کاری نمی‌کنند و ربطی به به مقبولیت عامه ندارد و انقلاب و نظام در یک وضعیتی است که از آن پوسته ای مانده و روحش در حال غروب است. پاسخ چنین مطالبی را چگونه می‌توان داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر باید به فرآیندی‌بودنِ یک تفکر {نگاه} کرد که وقتی شروع می‌شود سیر مستقیم ندارد، بلکه گاهی با ناپلئونی روبه‌رو می‌شود که سرِ انقلابیون را به گیوتین می‌سپارد. ولی اگر آن حرکت، حرف برای گفتن داشته باشد، آرام‌آرام جای خود را در تاریخ باز می‌کند. نمونه‌اش رجوع آنچنانیِ مردم به شهید حججی و شهید حاج قاسم. البته آن نوع دولت‌ها که روحیه‌ی انقلابی ندارند، با ضعف‌ها و ناتوانی‌های خود زمینه‌ی این نوع حرف‌ها را فراهم می‌کند. ولی قضیه‌ی ما، راهی است که گشوده شده است و روز به روز آثار آن پیدا خواهد شد. موفق باشید

27677
متن پرسش
سلام بر استاد گرانقدر ما: خوشحالم میتونم مستقیم باهاتون صحبت کنم - برخلاف مسئولین دیگر یا اساتید دیگر - بحثی بین من و آقایی هست حدود ۱ سالیه (توی جلسات آنگاه که فعالیاتهای فرهنگی پوچ می‌شود) - که من میگم امثال امید دانا، حسن آقا میری، و کسانی شبیه به اینا رو نباید بزرگ کرد - چرا- چون اندازه علمای اصیل و یا تحلیلهای بی عیب و نقص تحت شعاع قرار میگیره ولی ایشون مصر هستن که در مورد اینگونه افراد باید گزینشی رفتار کرد و به بعضی حرفاشون که صحیحه اعتنا کرد به حرف غیر صحیحشون اعتنا نکرد یا اگر در مقام نقد بود نقد کرد - باز من میگم همه که نمیتونن این طور تحلیل کنن! و ایشون میگن ذیل انقلاب اسلامی مردم بسیار آگاه تر از اینی هستن که در ظاهرشون ما داریم می‌بینیم و به قول قدیمیا نصفشون زیر زمینه! ایشون میگن مردم وقتی تمایل به صحبتهای مهربانانه آقا میری نشون میدن حتی اون قسمتهایی که حرف پر مغزی هم نباشه - گویی دارن با گوشه چشمشون به باقی روحانی ها نگاه میکنن که نگا کنید ما یکم عطوفت و مهربونی و صحبتهای رحمانی از شما میخوایم تا تکون بخوریم! مثل بچه ای که از پدرش نامهربانی ببینه و وقتی پدر همسایه بهش محبت میکنه خوشحال میشه خیلی، ولی یواشکی به پدر خودش نگاه میکنه و تو دلش میگه: ایناها اینجوری محبت کن - و در اصل هم اون بچه پدرش رو دوست داره - (این ها مثالهای ایشون بود برای بحثهایی که در مورد آقا میری داشتیم) در مورد امید دانا هم میگن نباید به دینش نگاه کرد و باید به اصل موضوعاتی که به تحلیلمون کمک میکنه نگاه کرد و معتقدند مردم خیلیاشون متوجه میشن که کدوم عقاید و معارف دارای نور هست و کدوم نیست - و به مردم هم یک نحوه وحی و الهام میشه (البته حرفای ایشون رو نتونستم کامل بنویسم بیشتر مثالهاشون رو نوشتم تا قاعده ها رو ولیکن خودتون تفکر شاگردتون رو بهتر میدونید دیگه) آخه استاد این نگاه ایشون زیادی خوشبینانه نیست! یا نگاه من بد بینانه است؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث فقهی داریم که فضیلت یک فکر آن است که دشمن، مؤید آن باشد و از این جهت صحبت‌های آقای امید دانا را می‌توان در این رابطه جای داد: «خوشتر آن باشد که سر دلبران ** گفته آید در حدیث دیگران‌‌» در مورد صحبت‌های آقای آقامیری نمی‌توانم نظر بدهم چون صحبت‌های کمی از ایشان را دنبال کرده‌ام، هرچند کار ایشان را قبول ندارم و فکر می‌کنم آثار سوئی دارد. موفق باشید

27676
متن پرسش
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار: مدتی است که خوابی رو حس می کنم چند بار دیده ام. این که عرض می کنم: حس می کنم، چون کامل مطمئن نیستم که چند بار دیدم. ولی گمانم خواب را مثلا قبل از اذان فکر کنم چند بار دیده ام. نمی دانم چرا این خواب رو دو سه بار دیدم. پرونده ی اعمال بنده هم پر از گناه و معصیت خداوند متعال است. ولی نمی دونم، شاید خداوند می خواد چیزی با این حقیر در میان بگذارد. آن خوابم، خواب عذاب آوری هست. یعنی خوابی هست که با دیدن و حس کردنش با عذاب بیدار می شوم. می گن خواب رو نباید به کسی گفت. بنده به این چیزا اصلا هیچ وقت توجه نمی کردم. ولی مکرر تجربه کردن این خواب پریشان و از طرفی دیدن بعضی از واقعیت ها داخل زندگی روزمره که با اون خواب یک انطباق هایی داره، اذیتم کرده است. مدتی هست که خداوند توفیق طلبگی به این حقیر داده است و به خود می گویم شاید قرارگرفتن کسی چون من، در این جایگاه مناسب نیست، چون واقعا بنده از شایستگی خدمت به حضرت ولی عصر (عج) خیلی فاصله دارم. اگر قرار هست اتفاقی بیافتد چه کنم که جلویش را بگیرم و اساسا چگونه باید به این جور خواب ها توجه کرد. ببخشید طولانی شد. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده تعبیر خواب نمی‌دانم. ولی نباید در کار خیر به این نوع خواب‌ها اهمیت داد. شاید شیطان می‌خواهد از این طریق شما را منصرف کند. موفق باشید

نمایش چاپی