بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27736
متن پرسش
با سلام و احترام: عنوان سوال: «نسبت هجرت و جهاد با نیکی به پدر و مادر» در جمع های انقلابی وقتی صحبت از جهاد در راه خدا و کار برای خدا می شود مخصوصا در حوزه های مربوط به بنده (حوزه های فنی و مهندسی) صحبت از مهاجرت است به شهر های دیگر مثلا تهران و اصفهان و ....(من الان ساکن شهرکردم هستم و دانشجوی دکتری در دانشگاه صنعتی اصفهان) می خواستم این سوال رو از خدمتتون داشته باشم که بالاخره نسبت ما و پدر و مادر و جهاد و هجرت برای خدا چیست؟ اگر بمانیم به ما می گویند چرا هجرت نکردی؟ و یا اگر برویم به ما می گویند چرا پدر و مادر را رها کرده ای؟ بالاخره کدام بر دیگری رجحان دارد؟ ممنون و متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از مشکلاتی که مدرنیته برای بشر امروز پیش آورده است همین مشکل است که می‌فرمایید. به همین جهت تا آن‌جا که ممکن است باید طوری زندگی را تعریف کرد که انسان‌ها از وطنِ مألوف خود جدا نشوند و متوجه باشند خداوند است که رزّاق است. حتی در مورد رشته‌های دانشگاهی، تا آن‌جا که ممکن است باید این نکته را در نظر گرفت. آری! اگر کشور در جای دیگری به ما نیاز داشت، به حکم جهاد، وظیفه تغییر می‌کند. موفق باشید  

27735
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: با توجه به اینکه در کتاب آداب نماز امام خمینی (ره) حاصل بهشت اسماء را اسماء و حاصل بهشت ذات، لقای الهی بیان شده است، آیا لقا یا رویت الهی همان شهود و باطن عالم است که مربوط به مرحله تجلیات ذاتیه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم چنین است. ولی شهود، نیز مراتب دارد. ابتدا، شهودِ فعل است و انتها، شهودِ ذات. که در شرح «فصّ شیثی» بدان پرداخته شده است. موفق باشید

27734
متن پرسش
استاد گرامی سلام: لطفا بفرمایید راهکار سوال ۲۷۷۱۴ چیست؟ چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که ملاحظه می‌کنید با چنین موانعی روبه‌رو هستید، باید امیدوار باشید که در راه رجوع به خداوند قرار دارید. بنابراین باید با مقاومت، همان راه را ادامه دهید و معلوم است که او کار خود را می‌کند، ماهم باید کار خود را بکنیم و به خاطر وسوسه‌های او مأیوس نشویم تا او را مأیوس کنیم. موفق باشید

27732
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می‌توان گفت عصر انقلاب اسلامی، عصر توبه تاریخی بشر است و بشریت به عصری که عصر یک توبه و انابه تاریخی برای اتصال به رب العالمین و گذار از مدرنیته که حجاب حق است، رسیده و این توبه مقدمه ای جهت نزدیکی به صبح تاریخی و امت واحده مهدوی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید آوینی در رابطه‌ی این‌که بشر در عصر توبه‌ی خود وارد شده است، دلیل خوبی آورده و بنده نیز شرحی بر سخن ایشان در کانال «عصر جدید» داشته‌ام. آن شهید بزرگوار می‌فرماید: «  زلزله ای که تمدن غرب را از بنیان ویران خواهد ساخت...

اضطرابی که بشر امروز را فرا گرفته است نشان از یک زلزله قریب الوقوع دارد، زلزله ای که تمدن غرب را از بنیان ویران خواهد ساخت و نسبت انسان را با خویشتن خویش و عالم دیگرگون خواهد کرد. از آنجا که تمدن امروز جهان را در تسخیر دارد، انقلاب فردا نیز یک واقعه جهانی خواهد بود و به یکباره همه عالم را خواهد بلعید. حتی اگر هیچ برهان دیگری در دست نداشتم، ظهور انقلاب اسلامی _ و بهتر بگویم، بعثت تاریخی انسان در وجود مردی چون حضرت امام خمینی (س) برای من کافی بود تا باور کنم که عصر تمدن غرب سپری شده است و تا آن وضع موعود که انسان در انتظار اوست فاصله ای چندان باقی نمانده است. حقیقت دین را باید نه در عوالم انتزاعی، که در وجود انسان هایی جست که به خلیفه اللهی مبعوث شده اند. فصل الخطاب با انسان کامل است و لا غیر. آغازی بر یک پایان». موفق باشید

27731
متن پرسش
سلام استاد عزیز: شما در شرح کتاب مقالات در جلسه ۳۱ می‌فرمایید معصومین مظهر جمیع اسما الهی به تامه هستند. و بقیه عرفا مظهر یک اسم آن هم به نازله هستند. (این را چند بار گفته اید) ولی در کتاب عقل و ادب ادامه انقلاب اگر اشتباه نکنم، حضرت امام را مظهر جامع اسما به نازله می‌دانید این دو سخن را نتوانستم جمع کنم خواستم بدانم آیا بعدها نظرتان تغییر کرده است؟ یا چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شده بر «تامّه» بودنِ اسماء الهی در رابطه با ائمه‌ی معصومین «علیهم‌السلام» تأکید شده و عرفا، همه به صاحبانِ آن اسماء متصل‌اند و البته هرکدام در حدّ خود مظهر آن اسماء هستند که عموماً در اسمی یا اسمایی مظهریت دارند، در آن حدّ که آمادگی دارند و یا تاریخ آن‌ها ظرفیت ظهور آن اسماء را دارا می‌باشند. در مورد حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شواهد حکایت از آن دارد که به نحوی جامعیت اسماء را در این تاریخ به ظهور آورده‌اند، البته در عین آن‌که اصلِ اسماء و صاحبان اصلی آن‌ها ائمه هستند. حال با توجه به این نکته باید ببینیم آن‌جاها چه عرض شده. موفق باشید

27729
متن پرسش
سلام: استاد جان من دو تا مشکل بزرگ دارم‌ با خودم. اینکه خودکنترلی ندارم در برابر خواب و خیلی زیاد می‌خوابم. یکی هم اینکه خیلی زیاد میرم تو فضای مجازی. با اینکه کانالای خوبی هم هستن نه اینکه گناه آلود باشند. لطفا من رو راهنمایی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید به خودتان برنامه بدهید و برنامه‌ی سختی هم ندهید. موفق باشید

27728
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و قبولی طاعات و عبادات شما استاد گرامی: سوالی که برای بنده پیش آمده این هستش که چرا در دین مسیحیت که معتقدند حضرت عیسی (ع) که به صلیب کشیده شد کفاره گناهان آنها را تا قیامت بر عهده دارد و البته علماء ما می گویند این حرف آنها اشتباه ولی ما هم در زیارت جامعه کبیره عبارت کفارة لذنوبنا را داریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث کوتاهی‌های ما در حفظ دین و حفظ حقوق اولیای الهی و گرفتارِ کفاره‌ی آن شدن؛ یک بحث است، و بحث به صلیب‌رفتن حضرت مسیح «علیه‌السلام» به گمان مسیحیان به جهت گناه اولیه‌ی آدم؛ بحث دیگری است. بحث دوم است که عجیب است. موفق باشید

27727
متن پرسش

سلام علیکم: در حال مطالعه مطالب حضرتعالی در کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی هستم و الحمدلله ابواب جدیدی برای تدبر در باب انقلاب اسلامی در نظرم آمد. در بخشی از این کتاب به زیبایی فرموده اید که: «بايد به مظهر امام زمان (عج) در اين تاريخ نظر كرد يعني به رهبر معظم انقلاب اسلامي كه متذكر حقيقت انقلاب اسلامي در اين زمان هستند. ممكن است كساني باشند كه با صد دليل وجود حضرت مهدي (عج) را اثبات كنند ولي نتوانند متوجه مظهر اراده ي آن حضرت در این تاريخ بشوند.» به نظرم دقیقا رسالت تاریخی ما همینجاست که ببینیم اشارات حضرت امام و حضرت آقا کدام انسان را مد نظر دارند که قرارست حضور پیدا کند ماورای مدرنیته که خودش حجاب حق شد و حتی تکنیک را هم به ورطه عجیبی برد و همین تکنیک و توسعه و مبادی تمدن مدرن خودش مبدعی برای نیهلیسم و عدم نظر به وجود حقایق در عالم و تنزل وجود انسان به فردی که می‌خواهد حال درونی خویش را مد نظر قرار دهد و بر آن اساس عالم را تغییر دهد و حتی با مبانی دکارت و کانت، وجود لایقف و نفس و جان انسان در حد مرکز اندیشه ها و رد و اثبات هست و پدیده های عالم را نه بر حسب وجود و اصلشان بلکه بر اساس قالب های شکل گرفته فکر تحلیل می‌کند و می‌فهمد و نظر به ماهیات و کثرت ها پیدا شده و نظر به وجود و ظرایف عالم در حجاب رفته است. اساسا اگر خودآگاهی تاریخی که ویژه رهبر عزیزمان در بیانیه گام دوم اشاره دارند و تمام روح این سند و پیام مهم و راهبردی چله دوم نهضت است را بیابیم و ببینیم اشارات ایشان نظر به تاریخی که دارد که به تعبیر خودشان چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود، می‌توانیم بهتر هم را بفهمیم و متوجه بشیم در چه طرح جامع و عظیمی قرار گرفته ایم و تلاشمان این باشد هر چه بهتر به این خودآگاهی جمعی و تاریخی برسیم و در تراز تمدن نوین اسلامی و افقی که باید به صحنه بیاید که افق فطرت و جان همه انسانها برای عبور از نیهیلیسم و سکولاریزه شدن و حضور ذیل طرح ولایت حضرت حق و اولیاء اش ویزه صاحب الزمان است. البته هر چه بیشتر حقیقت انقلاب را دریابیم و با انقلاب زندگی و حیات کنیم، بلاشک مواجهه شدیدتر و عظیم تر و جهاد کبیرتر خواهد بود و قطعا جبهه مدرنیته و آن کسانی در ظاهر انقلابی، ولی روح غیر انقلابی را دنبال می‌کنند هم تلاششان و نمودشان بیشتر است، و قطعا می یابند حضور انقلاب دیگر گذار بشر از حیرت و سرگشتگی همچنین سیطره سکولار و پوچ انگارانه است و به تلقی من که شاید البته تلقی ناقص و غلطی باشد این عصر، عصر توبه و رجوع تاریخی بشر است و خودش خیلی حرفها دارد و الحق خودآگاهی و بصیرت نافذ و عمار گونه می طلبد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی بس عزیزالقدر و لطیف در بستر انقلاب اسلامی به سوی انسان‌هایی که نمی‌خواهند خود را در فرهنگ مدرنیته فریب دهند، گشوده شده است که برکات آن «لا یدرک و لا یوصف» است. عظمت جهانِ گشوده‌ای که خداوند از طریق انقلاب اسلامی در آن به ظهور می‌آید و توکل به او در آن جهان نقش اساسی دارد تا به جای پناه‌بردن به خود، به خدا پناه ببریم. وقتی به عمق جهانی که می‌توان با قلب زنده در آن حاضر شد پی بردیم و دانستیم بدون قلب زنده امکان آن چنان حضوری نیست، اشک جاری می‌شود و قلب به خود می‌آید. چیزی که در تشییع پیکر مبارک حاج قاسم سلیمانی، ملتِ ما در مقابل خود احساس کردند.

 یکی از جهان‌هایی که سخت انسان‌ها به آن نیازمندند، جهانی است که شهدا آن را شناختند و در راه حضور در آن جهان قدم زدند. همسر علی چیت‌سازیان می‌گوید: «در آخرین باری که آمد منزل و بعد از آن رفت و شهید شد و دیگر ندیدیمش؛ نیمه‌شب همین‌طور نشسته بود و اشک می‌ریخت و گریه می‌کرد. با این‌که مرد با صلابت و قدرتمند و فرمانده‌ی کاملاً با صلابتی بود و اصلاً اهل گریه و این چیزها نبود؛ اما اشک می‌ریخت. گفتم چرا این‌قدر گریه می‌کنی؟ گفت: فلانی را خواب دیدم. رفیق همراهش را، معاونش را. معاونش را خواب دیده بود که قبل از او شهید شده بود. می‌گوید دستش را محکم گرفتم و گفتم باید به من بگویی، ما این‌همه با همدیگر رفتیم راه‌کار پیدا کردیم - این‌ها نیروهای اطلاعات عملیات بودند که بلدچی یگان‌ها می‌شدند. قبلاً می‌رفتند راه‌ها را پیدا می‌کردند و باز می‌کردند تا یگان‌ها بتوانند حرکت کنند بروند جلو- ما این‌همه رفتیم با همدیگر راه باز کردیم، راهکار پیدا کردیم. راه‌کار این قضیه چیست؟ این قضیه‌ی شهادت؟ این را به من بگو، چرا من شهید نمی‌شوم؟ می‌گوید یک نگاهی به من کرد و گفت: راه‌کارش اشک است، اشک.» این نشان می‌دهد شهید چیت‌سازیان متوجه‌ی جهانی که در مقابل شهدا گشوده می‌شود، شده است و به دنبال راهی است که خود را در آن جهان احساس کند. و عملاً می‌توان گفت انقلاب اسلامی اشک را به ما برگرداند تا جهان گمشده را به ما برگرداند. موفق باشید  

27726
متن پرسش
سلام استاد جان: حدیث بالای صفحه سایت، هلال رو حلال نوشتن اصلاح شود. استاد ببخشید من به افرادی که مشکل خانوادگی داشتن مشاوره می‌دادم. امروز حین صحبت با یه نفر، حس کردم نباید من وارد این وادی بشم حداقل فعلا. چون حس کردم آدم باید یه وسعت وجودی داشته باشه بتونه حرفای دیگرانو بشنوه و نکات مناسب بهشون بگه. استاد من در این زمینه مطالعه هم کردم ولی این حس رو هم بارها تجربه کردم که آدم نورانی باید مشاور بشه. اینجاها وظیفه آدم چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از تذکری که دادید. اگر بتوانید به هر حال کمکی به آن افراد بکنید نباید کوتاهی کنید، إلاّ این‌که کسی بهتر از شما باشد که او بتواند به آن‌ها کمک کند. موفق باشید

27725
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: سوالی داشتم در خصوص لعن و اینکه اشخاص را می توان لعن کرد یا اعمالشان را یا هر دو را. مثال در زیارت عاشورا لعن کاملا روی اشخاص و قاطبه بیان میشه. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لعن‌کردن در کلّیّت خود در قرآن هست «إنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ» (بقره/۱۵۹) آن گروه (از علمای اهل کتاب) که آیات واضحه و هدایتی را که فرستادیم کتمان نمایند بعد از آنکه آن را برای (هدایت) مردم در کتاب آسمانی بیان کردیم، آنها را خدا و تمام لعن کنندگان (از جن و انس و ملک) نیز لعن می‌کنند.

ولی آیا مصداق لعنی که ما در زیارت عاشورا داریم چه کسانی ممکن است باشند، بد نیست به کتاب «زیارت عاشورا، اتحادی روحانی با امام حسین «علیه‌السلام» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

27723
متن پرسش
آیا خداوند از ازل از عملکرد ما با خبر بوده است؟ اگر علم داشته است پس آیا ما در انجام اعمال خود مجبور هستیم و اختیاری وجود ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علم خداوند مربوط به عملی است که ما انجام می‌دهیم و چون ما آن عمل را با اختیار خود انجام می‌دهیم، خداوند قبل از انجام آن عمل، به آن عمل علم دارد که بحث آن در جزوه‌ی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست، شده است. موفق باشید

27722
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته: ضمن تشکر از شما استاد بزرگوار بنده با مطالعه کتاب مقام لیله القدری حضرت زهرا سلام الله علیها و با توجه به وصیت آن بزرگوار به مولا علی علیه سلام مبنی بر اینکه: (علی جان سلام مرا تا روز قیامت به فرزندانم برسان) این سوال را دارم که آیا در مقام رجعت ائمه علیه سلام آیا حضرت زهرا هم رجعت دارند؟ و یا این وصیت به معنای عدم رجعت ایشان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً روشن نیست. هرچه هست فرهنگِ فاطمی حتماً رجعت دارد، چه با حضور شخصی آن حضرت باشد و چه نباشد. موفق باشید

27721
متن پرسش
سلام استاد: من کتاب آنسوی مرگ رو تا جلسه ۱۹ گوش دادم. استاد تو بحث حق الناس یه چیزایی میگن که دیگه زندگی خیلی سخت میشه. آدم مدام باید حواسش به تمام مسائل جزئی باشه. حتی آشغالایی که رو زمین افتاده. با این نگاه حتی دیگه یه حرف شوخی هم نباید زد چون ممکنه یه وقت حقی از کسی به گردنت بیاد. استاد من همین الان به خاطر این صحبت عذاب داشتم که به شما پیام دادن درسته یا نه و حقتون گردن من نیفته که وقتتون تلف کردم. کلا من بعد این صوتا از یه طرف متوجه باطن اعمال شدم ولی از یه طرف نمیتونم الان درست تمرکز کنم. چون مسائل جزئی زندگی انگار مهمترن از کلیات.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرض شد آن موارد جزیی که در آن کتاب هست حالات روحی خود فرد است و اساساً هنوز فرشته‌ی قبضی به میان نیامده است و نکیر و منکری در صحنه نیست. و آنچه باید بر اساس آن احوالات خود را بررسی کرد و برای ما حجّت است، مطالبی است که از طریق آیات و روایات به ما رسیده است. پیشنهاد می‌شود چنانچه مایل باشید در موضوع معاد مطالعه فرمایید، مباحث صوتی کتاب «معاد، جدّی‌ترین زندگی» را دنبال کنید. موفق باشید

27720
متن پرسش
سلام علیکم: یک پژوهشگری مطلبی می‌گفت که دوره صفویه شروع دوره عقب ماندگی ما از مدرنیته و غرب بود و ما ویژه در ساینس و علوم تجربی عقب رفتیم و حتی روند اخباری باعث شد، عقلانیت هم ضربه ببیند و حکومت صفوی بر پایه همین اخباری گری جلو رفت در صورتی‌که غرب و مدرنیته در همان دوره حرکت قوی و رو به جلویی داشت و دانشگاه های متعدد در اروپا بود ولی ما تنها یکسری مدارس علمیه بود. بشخصه معتقدم با وجود یکسری از خودرایی ها و خودکامگی ها و حضور اخباریون و کم توجهی به مباحث تجربی که البته آنقدر نبود که موجب خسران ما شود، ولی دوره صفویه دوره حضور تمدنی ماست و ما همان موقع که حرکت مدرنیته شروع شد و غرب تحت سیطره تفکر دکارتی رفت، ولی فرهنگ شیعه تبدیل به تمدن شد و ما توانستیم متناسب هویت شیعی مان ابزار و الگو طراحی کنیم و معرفت شیعی که گمشده چند قرن مردم ایران بود و می‌توانست ایرانیان با آن سابقه عظیم تمدنی را متعالی کند، به صحنه آمد و در عین حال نقطه عطفی برای تمدن زایی تشیع است. این مطلب در نظرم هست و به نظرم چنین نقدی به صفویه کمی غیر منصفانه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ملاصدرا معاصر آقای دکارت است و ما می‌توانستیم در آن تاریخ در بسترِ فرهنگی خودمان تاریخی را شروع کنیم که در عین جهانی‌بودن، با عبور از اصالت ماهیت و برگشت به اصالت وجود، از طریق حکمت متعالیه، وجه انسانی اصیلی را به میان آوریم که هویت‌هایی شبیه بزرگانی چون شاه‌آبادی‌ها و طباطبایی‌ها و امام خمینی‌ها را به جهان عرضه کنیم و مردم اگزیستانس خود را در تشیعی آن‌چنانی دنبال کنند. چیزی که پس از ۴۰۰ سال باز از طریق انقلاب اسلامی بدان برگشتیم به آن شکل که دیگر تفکر شیعه در دیوارهای محدود باورهایش زمین‌گیر نیست و تک‌تکِ مردم ما گویا هرکس به خودی خود جهانی است که به میدان آمده است. صفویه، شروعِ بسیار مهم تاریخی ما بود ولی درست ادامه نیافت به‌خصوص که پای امین استرآبادی بنیان‌گذارِ اخباری‌گری به عنوان یکی از رفقای شاه‌عباس به دربار باز شد که هنوز نحوه‌ی بودنِ او سختْ مبهم و سؤال برانگیز است که چگونه این حجازی پایش به دربار صفویه باز شد. موفق باشید

27719
متن پرسش
سلام علیکم: یک مطلبی مطرح شده که یکی از علت های سقوط صفویه رویکرد علامه مجلسی و فرزند ایشان است که اخباری گری را تقویت کردند ویژه فرزند علامه مجلسی که بسیار با عرفان و تصوف مشکل داشت و با آنها برخوردهای قاطع و حتی با قوه قاهره و سخت کرد و نوعی تعصب مذهبی را بوجود آورد و خودش در روند زوال صفویه و ایجاد تعصب موثر بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کلیّات حضور تاریخی صفویه، یکی از مراحل مهم و ارزشمند تاریخ ما می‌باشد. ولی متأسفانه نتوانستیم آن‌طور که باید و شاید آن را پاس داریم و حکمت و عرفانی که می‌توانست به حضور تاریخیِ تشیع رونق ببخشد، به حاشیه رفت و ما محدود شدیم به دیوارهای تنگِ باورهای فردیِ خودمان. موفق باشید

27718
متن پرسش
سلام علیکم: طاعات قبول استاد، خدا به لسانتون و قلمتون و عمرتون برکت بیش از پیش عنایت کنه. استاد محترم طلبه هستم، سوالم از اینکه دست به هر کار مادی میزنم، جور نمیشه، دنبال شغل که میرم درست نمیشه، توکل و توسل و نذر و استغفار رو انجام دادم. از خداهم تمنا می‌کنم و خسته نمیشم، اما نمیدونم چرا گره باز نمیشه؟ نمیدونم دیگه خدا چی میخواد سر راهم قرار بده. حتی بهترین کارها سراغم میاد اما یک مدتی که پیگیر میشم به دلایل کاملا واهی منحل میشه. خواستم راهنماییم بفرمایید. سید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جلسه‌ی سوم «دعا در آغوش خدا» که بر روی بنر سایت هست، سری بزنید خوب است. إن‌شاءاللّه جهانی برایتان گشوده خواهد شد. موفق باشید

27717
متن پرسش
سلام استاد عزیز: به لطف خدا از سال ۱۳۹۰ با حضرتعالی و آثار شما از طریق یکی از دوستان آشنا شدم اما تا اواخر سال ۱۳۹۸ با آثار شما غریب بودم و هیچ اشتها و کششی در درونم شکل نمی‌گرفت که سیر مطالعاتی رو دنبال کنم. اما از اواخر سال ۱۳۹۸ یه تشنگی خاصی نسبت به این سیر مطالعاتی در درونم ایجاد شد. و هنگامی که خود را در این آب معرفت انداختم، لذتش رو چشیدم که حد نداره. به طوری که دوست دارم صبح تا شب فقط بخوانم و به فکر فرو برم. الحمدلله. حالا سوال اینجاست که چرا در همون سال ۱۳۹۰ دلم به این سمت و سو کشیده نشد؟ و سوال بعد اینکه چی میشه که بعد از این همه سال، تازه در درون، آدمی متوجه میشه که این معارف گمشده ام بوده؟ و سوال بعد اینکه آیا باید افسوس و حسرت این هشت سالی که هدر رفت رو بخورم؟ یا اینکه بگم خدا رو شکر که لااقل قبل از اینکه بمیرم خدا جان منو آگاه به این طریق کرد؟ سوال بعد اینکه دلم نمیخواد از کتاب ها، زود به کتاب بعدی منتقل بشم؛ مثلا کتاب جوان و انتخاب بزرگ و کتاب چه نیاز به نبی رو سه دور خوندم و خلاصه برداری هم کردم، اما احساس می‌کنم که بازم که میخونم، کتاب برام تازگی و چیزای تازه تری برام داره..آیا به کتاب های دیگه برسم یا همین کتاب ها رو تا زمانی که اشتها دارم ادامه بدم؟ تشکر و سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرکس را صبحدمانی و فلقی است و هنر ما باید آن باشد حال که صبح، دمیدن آغاز کرده و در بین‌الطلوعین آن هستیم، مواظب باشیم خواب بر ما غلبه نکند تا از حرکت باز ایستیم. ۲. وقتی کتابی رویهمرفته مطالعه و دریافت شد، جلو بروید. موفق باشید

27716
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیزم: می‌خواستم بدانم رفرنسی هست در خصوص ترجمه لغاتی که عمدتا در ادعیه بکار رفته از جمله انواع لغاتی که برای گناهان ذکر شده از جمله سیئه، جرم، جریره ، ذنب، خطیئه، و متناسب اسمی از خداوند که روبروی آن قرار می‌گیرد مثلا عفو بیشتر مقابل جرم است و غفران مقابل ذنب. اگر نیست مختصر توضیحی ما را بس است. ممنون دارتان هستم ابدی. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب‌هایی مثل «لسان العرب» و «النهایه» ابن اثیر در این مورد فعالیت‌هایی شده است. ظاهراً کتاب ابن اثیر، ترجمه هم شده. موفق باشید

27715
متن پرسش
با سلام و تشکر: ۱. میزان علم به اصول دین چگونه و چه میزان باید باشد؟ آیا صرف علم اجمالی و عامیانه که مثلا خدا یکی است و معادی هم هست، کفایت می کند؟ ۲. انجام فروعات دینی بدون علم به اصول دین، منجر به فایده و نجات می شود؟ اگر بله، چگونه؟ ۳. به نظر شما اگر حد تربیت دینی جامعه تمرکز مفصل و مجمل بر فروعات و در طاقچه گذاشتن اصول باشد، رشد اتفاق افتاده یا سوء استفاده مدرن از احساسات؟ هنگامی‌که تلفظ حروف عربی، مقدم بر توحید شد، هدایت است یا بهره کشی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرچه عمیق‌تر بهتر. در این مورد خوب است به شرح حدیث ۱۲ از کتاب «چهل حدیث» حضرت امام در مورد تفکر در دین رجوع فرمایید. ۲. در همان حدّ که معرفت در صحنه باشد، عمل، نتیجه‌بخش و مورد قبول است. ۳. اگر معرفتِ توحیدیِ لازم در جامعه شکل نگیرد، در دنیای امروز نمی‌توانیم با روح سکولاریته‌ی دنیای مدرن مقابله کنیم و از آن عبور نماییم. موفق باشید

27714
متن پرسش
با سلام بر شما: اینجانب از اول ماه رمضان در دعاهام از خداوند خواستم که توی این ماه عزیز ایمانم رو قویتر کنه و اهل یقین به معنی حقیقی کلمه بشم خلاصه مثل شهدا و علما تحت تاثیر روزمرگی زندگی قرار نگیرم و در همه حال با تمام وجود به یاد خدا باشم، خلاصه مومن و شیعه حقیقی باشم، اما متاسفانه نمیدونم چرا افکار پوچ و شبهات بیهوده و آزار دهنده سراغم میاد، شک ندارم کار شیطونه و وسواس خناس داره زمزمه میکنه اما سخت میتونم جلوش رو بگیرم، من فکر می‌کردم توی ماه رمضان شیطان قدرتش کم میشه و ما میتونیم از لحاظ اعتقادی و ایمانی ارتقا پیدا کنیم، اما انگار برعکس شد، چرا؟ من که از خدا یقین برتر و یقین قلبی قوی‌تر خواستم اما همون یقین قبلی هم مورد ضربات شیطان قرار گرفته و دارم آزار می‌بینم، چرا اینجوری شد؟ حکمتش چیه؟ باید چیکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: كار شيطان اين است كه هر چيزى كه ما را به خدا نزديك مى‌‏كند و طريق رسيدن به حق است، از ما بگيرد و در آن كار اخلال ايجاد كند. بنا به فرمايش قرآن‏ «قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَ‏ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ»؛[1] شيطان گفت: خدايا! به جهت آن كه گمراهم كردى، حتماً در مسير مستقيمى كه به سوى تو ختم مى‏‌شود مى‌‏نشينم و بندگانت را از آن مسير منحرف مى‏‌كنم. هميشه اختلال شيطان در امورى است كه به خدا ختم مى‏‌شود.

         آب گِل خواهد كه در دريا رود             گِل گرفته پاى او را مى‏‌كشد

         چيست اين از گِل گرفتن آب را             جذب تو نُقل و شراب ناب را

موفق باشید


[1] - سوره‌ى اعراف، آيه‌ى 16.

27713
متن پرسش
استاد گرامی سلام: آیا اینکه خدا فرموده «فاقروا ما تیسر من القرآن» همان روخوانی قرآن است؟ با این حال گفته شده بسا قاریان قرآن که قرآن آنها را لعنت می‌کند و اینکه عمل به قرآن مهم است نه خواندن آن و اینکه گفته شده نگاه به مصحف باعث اذیت شیطان می شود، چگونه می توان این موارد را با هم جمع نمود؟ من خود را آدم خوبی نمی دانم و روسیاهم. می ترسم همان موقع که قرآن می خوانم مورد لعن قرآن باشم این فکرها باعث شده نتوانم قرآن بخوانم. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که به قرآن به عنوان کلام الهی رجوع می‌کنید و در حدّ توان از آن بهره می‌گیرید، حتی در حدّ خواندن قرآن با آهنگ ترتیل، در فضای نورانی کلام الهی قرار می‌گیرید و شخصیت شما به آموزه‌های دینی نزدیک می‌شود و لذا ناخودآگاه رذائلی مثل تکبّر و فریب‌دادن از شما می‌ریزد. آری! آن کسی که با خواندن قرآن مورد لعن قرار می‌گیرد به جهت آن است که می‌خواهد بساط فریب مردم و عُجب خود را رشد دهد. موفق باشید

27712
متن پرسش
سلام حضرت استاد: در بحث حرکت جوهری و در بحث «اثبات معاد به معنی عام» می‌فرمایید جهان در اثر حرکت جوهری مدام از قوه به فعل می‌رسد و یا از این طریق به آنچه تا کنون نداشته می‌رسد و وقتی تمام قوه های جهان به فعلیت رسید حرکت متوقف می‌شود. سوال من این است که با فرض فوق و با توجه به اینکه اولا حرکت از جنس وجود است و ثانیا وجود تشکیکی است لذا باید با گذر زمان (که اعتبار ما از حرکت جوهری است) در اجزایی مادی نظیر آب در اثر این حرکت جوهری حتی در اعراض نیز حالاتی به وجود آید که قبلاً وجود نداشته است، چون بالاخره دارد بیشتر به فعلیت می‌رسد (مثل سیبی که هر روز بیشتر سرخ می‌شود). در حالی که در عناصر و اجزای مادی این حالت دیده نمی شود و این اجزا ثابتند و فقط نقل مکان می‌کنند و هیچ تغییری در اعراض آن دیده نمی شود. در واقع آنچه من از عناصر مادی می‌فهمم کوچکترین واحد آنها یعنی مولکول یا اتم آنهاست که این اتم ها هم فقط از گیاه به جانوران و از جانوران به خاک و از خاک به گیاهان منتقل می‌شوند و تغییری طی میلیونها سال ندارند یا حداقل این تغییر قابل اثبات فلسفی نیست. پس چگونه ثابت کنیم که حرکت روزی متوقف خواهد شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «حرکت جوهری» را سعی کنید تا آخر و با شرح صوتی آن ادامه دهید. این مسائل آنجا مطرح شده و روشن گشته است. موفق باشید

27711
متن پرسش
با سلام: من مرض سو ظن دارم. با یکی از اقوام در گیر شدم. از روی عصبانیت گفتم که بگم تو با کی هستی؟ او گفت میگم که با من هست. من به او تهمت زدم. الان بدجوری عذاب وجدان دارم و از سوی دیگر حس بدی به خدا و اعتقادات پیدا کرده ام. حالا باید چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید بر روی خودمان کار کنیم، وگرنه ضربه‌های سختی می‌خوریم. پیشنهاد بنده آن است که مباحث «ای اباذر» که کانال مطالب ویژه در حال ارائه‌ی آن است، دنبال بفرمایید. موفق باشید آدرس کانال: @matalebevijeh

27710
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و با آرزوی قبولی طاعات و عبادت‌تان. نظر جنابعالی در مورد بورس چیست؟ حکم فقهی مرادم نیست. با توجه به نظرتان در مورد امثال بیمه، این سوال را از شما پرسیدم. و بویژه با نگاه غرب شناسی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش نباید این موارد را از بنده و امثال بنده بپرسید که نمی‌توانیم در آن فضا تنفس کنیم. بحث بد و خوب نیست؛ فضای ما، فضای دیگری است. موفق باشید

27706
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بعد از مدتی که دوباره به بعضی از آثارتان رجوع می کنم واقعا لذت می برم نمی خواهم که هندوانه زیر بغلتان بزارم ولی چه غوغایی کرده اید عجب جلوه کرده اید مثل آیات قرآن و احادیث دوباره که رجوع می کنیم تازگی خاصی دارند. آثارتان را عجب جوادانه بذل و بخشش کرده اید هیچ وقت نمی توان آنچنان که باید ازتون تشکر کرد همین قدر بگم که بیش از پیش به مقاصدتان رسیده باشید به حق محمد و ال محمد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه، قضیه‌ی دیواری است که آفتابی به آن می‌خورد بلکه آفتاب نشان داده شود. اگر از آن طریق، آفتاب را دنبال کنیم راه را درست رفته‌ایم. ولی اگر مشغول دیوار شویم که آفتاب به آن تابیده، مشغولِ فرع شده‌ایم و از اصل، بازمانده‌ایم. موفق باشید

نمایش چاپی