باسمه تعالی: سلام علیکم: سورهی نور تماماً بحث شده است. در این مورد میتوانید جهت دریافت صوت مباحث با حاج آقا نظری به شمارهی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی که مطرح میشود آنطور نیست که به این موارد جزیی ورود کنیم. خود افراد باید از آن مباحث کلی، وظایف جزیی خود را تشخیص دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خودتان دارد که خود را چون اقیانوسی بدانید که در جهان جدید با هویت دینی- اسلامی حاضر میشوید و لذا اقیانوسی خواهد بود که هرچند بعضی رودهای گِلآلود به آن وارد شوند، آن را گِلآلود نمیکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ایشان احترام قائل هستم، ولی به هر حال ایشان بهکلّی فلسفه را نفی میکنند چه فلسفهی اسلامی و چه غیر اسلامی. در حالیکه حضرت امام و مقام معظم رهبری حرف دیگری دارند. تصور اینکه فیلسوفان غربی نجس هستند و کتابهای آنها کتب ضالّه میباشند؛ برای بنده خیلی عجیب است! ولی در هر حال توصیهی بنده آن است که طلاب تا فلسفهی اسلامی را نچشیدهاند، سراغ فلسفهی غرب نروند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً اگر از مرحوم علامه طهرانی در رابطه با حضرت امام سؤال میشد؛ ایشان اقرار میکردند که حضرت امام خمینی بالاتر از این حرفها هستند که کسی را با ایشان مقایسه کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی فرمود همهی اسماء را به آدم تعلیم دادیم؛ تا میتوانیم نباید استثنا قائل شویم. آری! ما در حدّ خود خالقِ صور ذهنی خود میباشیم. یا کبر به معنای کبریایی برای انسانهای بزرگی مثل حضرت امام پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر به معنای درک حقایق قدسی جهت حضور در جهان و قدسیکردن جهان و زندگی است و استعمار نو به بهانهی هویت فرهنگی دادن به جوامع، جوامع را از خرد دینی و قومی خودشان که مأوای تاریخیِ آنها به حساب میآید، محروم میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً همینطور است. ما فعلاً در حال هزینهدادن آن غفلت هستیم و عملاً ناخواسته در حاشیهی دنیای مدرن قرار گرفتیم هرچند از نظر سیاسی بحمدللّه جهان ما جهان بیرون از دنیای مدرن است. آنچه شدیداً بنده را امیدوار می کند روحیهی توحیدی و سعهی صدری است که در ذات انقلاب اسلامی نهفته است که میتواند همهی عالم را از آن خود کند و استکبار را از جهان بیرون نماید که البته این بحث، عرضِ عریضی دارد و اگر نتوانیم درست موضوع را تبیین کنیم، ما را به یک خوشباوری متهم میکنند. شاید در سلسله بحثهای «انقلاب اسلامی، طلوعی بین دو جهان» که در «خانهی طلاب» بحث میشود بتوان موضوع را تا حدّی روشن نمود و معنای حضور در آینده به شکل حقیقی خود تبیین شود.
ما خواستیم در این تاریخ با انقلاب اسلامی وارد جهانی شویم که جهان سیطرهی فرهنگ غرب نباشد، ولی بالاخره ناخودآگاه خود را در حاشیهی جهان مدرن یافتیم. فعلاً به دنبال مقصر نمیگردیم و بر این هم تأکید نمیکنم که ظرفیت آن را داشتیم که در جهانی حاضر شویم که جهان سیطرهی غرب نبود. ولی هرچه هست فعلاً اینجا هستیم که از جهاتی - و نه در همهی جهات- در حاشیهی جهان مدرن هستیم و نیازمند نوعی بازخوانی هستیم که فعلاً در این تاریخ که تاریخ ابتدای انقلاب و آن آمادگی نیست، چه باید باشیم و چه باید بکنیم که با خود نوعی احساس بودن داشته باشیم، بودنی که از خودمان باشیم و احساسِ «حقالیقینی» را کم و زیاد در خود احساس کنیم که در این زمانه گویا این تنها معنای بودنی است که میتوانیم خود را بپذیریم.
آری! همانطور که انقلاب اسلامی همچون موجودی زنده مراحلی را به سوی بلوغ دارد، نسبت ما نیز با این ودیعهی الهی مناسب حضور تاریخیاش در مراحل گوناگون به یک معنا متفاوت میشود - بدون انکار اصلِ وجود تاریخیاش- در این رابطه میتوانم بفهمم چرا میفرمایید بنده در حال تنقیح مبانی خود در رابطه با نحوهی رجوع به تفکر غربی هستم از آن جهت که وسعت توحیدی انقلاب اسلامی حالت اقیانوسی به خود گرفته که به یک معنا میفهمیم چگونه میتوان دغدغههای کانت و هگل و هایدگر را در مواجهه با تاریخ مدرن درک کرد، بدون آنکه از بستر تاریخی خود غافل گشت و از خودِ اسلامی- ایرانیِ خود در جای دیگر حاضر شد. ولی از این هم نباید ترسید که برای حاضرشدن در جهانی که انقلاب اسلامی بنا دارد در آن حاضر شود تا عقیم نماند، نمیتوان از شناگری در اقیانوس ترسید. آری! آنهایی که آمادگی چنین حضوری را ندارند نباید وارد شوند و به نظر میآید عرفان و حکمت اسلامی در کنار فهم قرآن به قرائت علامهی طباطبایی «رحمةاللّهعلیه»، شرط چنین حضوری است وگرنه این آتش نمرودی به گلستان تبدیل نمیشود تا فرهنگ انقلاب اسلامی را جهانی کند و تنها در محدودهی حضور سیاسی در مقابل استکبار که آن هم امر مبارکی است، باز میایستیم و معنای دعوت گورباچف را که حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» او را به ملاصدرا و ابنعربی دعوت کردند، در نطفه میماند.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سران این جریان بازیچهی دشمناند و حکم دشمن را دارند با بیزاری کامل از اعمال آنها به همان معنایی که آیهی ۴ سورهی ممتحنه متذکر آن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً در ذهن ندارم که چنین چیزی عرض شده باشد. آن قسمت از آیه استثناء است که حضرت ابراهیم «علیهالسلام» به اصطلاح پدر خود که گرفتار شرک است؛ وعدهی استغفار میدهند. آیهی مذکور این مورد را به عنوان اینکه حضرت ابراهیم «علیهالسلام» اسوهی ما باشند، استثناء میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به ایشان سلام برسانید و بگویید تا جایی که حرامی صورت نگیرد، امور خانه و مدیریت آن باید به دست خانم خانه باشد. در خبر داریم که جناب رباب، آنچنان خانهی خود را تنظیم کرده بود که بعضاً از حضرت اباعبداللّه «علیهالسلام» سؤال کردند و حضرت فرمودند به سلیقهی خودش در حدّ امکاناتی که در اختیار داشته، عمل کرده و حضرت امام خمینی نیز در همین اندازهها میدان عمل را به همسر خود میدادند. نکاتی در کانال https://eitaa.com/ololalbaabtarbeiat هست که میتوانید به آن رجوع کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به جایی است. اتفاقاً وقتی بنده مباحث «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» را تدوین مینمودم، همواره در ذهن بنده این نکته بود که با دنبالکردن مطالب آن کتاب، رفقا بهتر میتوانند با موضوعات مطرحشده در کتاب «فصوص» همراه شوند. همچنانکه قبل از همه، حداقل باید مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و شرح کتاب «معاد» را دنبال کرده باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با وسعتدادنِ توحید خود، در این موارد هم با هویت توحیدی حاضر شد و لذا قصهی دست در کار و دل با یار، جاری باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان در مقام واسطهی فیض مستقر باشد، عموم مراتب پایینتر را میشناسد و امکان تصرف در آن امور را دارد، میماند که چقدر لازم میداند در آن امور جزئی تصرف کند. مثل وقتی که حضرت شترشان گم شده بود و در این مورد علم خود را اعمال نکردند مگر وقتی که طعنهی منافقین پیش آمد. در مورد حدیث «إبار» هم میتوان گفت حضرت بنا را گذاشته بودند تا به طور طبیعی آنچه به نظرشان میرسد، مطرح کنند مثل وقتی که حضرت صادق «علیهالسلام» به دنبال کنیز خود که پنهان شده بود، میگشتند. حال اگر از آن حدیث چنین برآید که نتوان توجیه فوق را بپذیریم، مسلّم با واسطهی فیضبودنِ حضرت باید آن حدیث را ساختگی بدانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. ثانیاً: خوب است که با دنبالکردن معارف و سجایای معنوی، بهتر اینکار را ادامه دهید. مثل مطالعهی کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» و یا تفسیر سورهی نور و کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر فرض که این اطلاعات درست باشد، مگر اگر حضرت امام در بعضی موارد نظر ایشان را خواسته باشند، دلیل بر آن است که ایشان در کلیت، جهتِ ادارهی نظام اسلامی کافی بودهاند؟ مگر حضرت امام در بعضی موارد به آیت اللّه بهاء الدینی و یا آیت اللّه بهجت رجوع نداشتهاند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که حضورى وسيعتر از دنيا و مافيها و وسيعتر از غمها و شادى ها هست. مؤمنان كسانىاند كه «اذَا مَرّوُا بِالْلَغْوَ مَرُّوا كِراماً»[1] هنگامى كه به امر پوچى برخورد كردند بزرگوارانه از آن مىگذرند و خود را همسنگ آن امر نمىگردانند، چون به چيز بالاترى يعنى نور ايمان متصلاند. حال در نظر بگيريد با اتصال ائمه (عليهم السلام) به نور عظمت، آنها در چه افقى زندگى مىكنند و به كجا نظر دارند و تا كجا مىتوانند بشريت را صعود دهند. يك الهام مختصر به قلب عارف مىشود هفتهها در شور و شعف به سر مىبرد، اين كجا و اين كه وجود مقدس اميرالمؤمنين (ع) و ائمه (عليهم السلام) با آن حقيقتِ ثابت ارتباط دارند كجا! موفق باشید
[1] - سوره فرقان، آيه 72.
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر ظاهری آری، ولی انقطاعِ تعلق روح از بدن کمی طول میکشد که حتی طرف متوجه شود مرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر عنایت داشته باشید در آن جلسات نکاتی از سخنان آقای رفیقدوست در خاطراتشان را متذکر میشوم که مربوط به هویت انقلاب است و روحیهای که ایشان در این راستا داشتند. آری! این بدین معنا نیست که تأیید کلی بشود کرد. البته فکر نمیکنم بتوانیم شخصیت ایشان را با برادرشان در یک تراز قرار بدهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه امکان ورود مستقیم برایم نیست. ولی به ایشان بگویید «هیچ جز حق غمگساری دیدهای؟». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است که مخاطبان ما متوجهی این نوع نگاهها نسبت به مثلاً جلسهای که بنده در آن حاضر شدم؛ باشند و واقعاً سؤالکنندهی محترم نگران است که آن مباحث در جایگاه خود قرار نگیرد. و حقیقتاً خودِ بنده نیز تا حدّی دغدغهمند بودم. ولی امیدواری به عنایت حضرت اباعبداللّه «علیهالسلام» موجب شد که دعوت عزیزان را که دلسوزانه به دنبال مواجههی این مباحث با شرکتکنندگان آن جلسات بودند، بپذیرم و امیدوارم با آن مباحث، اشارتی و تذکری برای حضور در آیندهی قدسیِ این انقلاب به میان آمده باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مطالب، گستردهتر از آن است که بتوان در محدودهی سؤال و جواب گنجاند. آری! ادراک حسی خود به خود بُعدِ خیالی انسان را فعّال میکند و انسان وجه خیالی محسوس را ابداع مینماید؛ با اینحال از این جملهی جناب صدرا غفلت نفرمایید که میفرماید: «هر علم حصولی، مسبوق به علم حضوری است» و از آن طرف نحوهای از رابطهی حضوری با آن صور در نفس ایجاد میشود. ۲. اگر با نگاهِ هستیشناسانه به محسوسات بنگریم، صورت عقلانیِ آن را نفس ابداع میکند. از طرفی جنس نفس ناطقه آن است که اگر به وجه خیالی آن محسوس نظر کند، صورت خیالی آن محسوس به ظهور میآید. ۳. به پیشفرضهای ذهنی در این موارد باید فکر کرد که ذهن با آن پیشفرضها حکم میکند که مثلاً آن اشکال سفید است. به همین جهت گفته میشود هیچ معرفتی بدون پیشفرض نیست. حال آیا این پیشفرض را ما با عنوان کلّی فرض کنیم؟ یا اساساً در هر رابطه ی محسوسی جزء و کلّ در هم ادغام هستند یعنی هیچ جزئی بدون کلّ نمیشود، و هیچ کلّی بدون جزء نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این موارد با نوعی توهّم و القائات روانی همراه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد شما باید مواظب سلامتی خود باشید زیرا به هر صورت گاهی جسم انسان طاقت آن نوع عواطف را ندارد. موفق باشید