بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14773
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد فرمودید که یک مقام واسطه ای در عالم هست که بالاتر از عقول است و عین الانسان است. سوال1. خب نفس ناطقه ائمه (ع) و پیامبر (ص) هم باید از عین الانسان انسانیت خودشون رو بگیرن چون ظاهرا از بدو تولد تمام فعلیت ها رو ندارن آیا اینطوره؟ سوال 2. با فرض قبول عین الانسان میتونیم اینطور بگیم که این حقیقت همون مثل افلاطون یا ارباب انواع شیخ اشراق باشه نه بالاتر. سوال 3. علامه طباطبایی ارباب انواع رو در نهایه الحکمه رد میکنه و میگه عقول برای پرورش انسان کافیست و چون تمام کمالات رو هم چون داره میتونه افاضه کنه و احتیاج به وجود عین الانسان به اون شکل خاص نیست. سوال 4. آیا عین الانسان که می فرمایید فقط تجلیات معرفتی میکنه یا وجود دادن و ایجاد هم از اوست؟ و اگر هر دو مورد رو انجام میده که ظاهر حرفتون اینه خب همه انسان ها تجلیات عین الانسان باید باشن هم وجودا و هم معرفتا. و تفاوت نبی با فرد امی فقط در تشکیک تجلیات معرفتی هست. آیا اینطوره؟ سوال 5. فرمودید کل عالم ماده که ما می بینیم تجلی حرکت هست یا تجلی همون جوهر که عین حرکته اما در برهان صدیقین فرمودین که عالم ماده چون پایین ترین عوالم هست نمیتونه تجلی وجودی داشته باشه این 2 چطور قابل جمعه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ائمه«علیهم‌السلام» در همان ابتدای امر با مقام عین‌الانسان متحدند و تلاش‌ها و عبادات آن‌ها برای حفظ آن اتحاد است 2- اشکال ندارد که به یک معنا بگوییم عین‌الانسان به معنای مُثُل باشد، ولی در آن‌جا مباحث، ابهامات زیادی دارد که کار را با مشکل روبه‌رو می‌کند 3- در هرحال اگر انسانیت را یک امر اعتباری قلمداد نکنیم، چون یک امر تشکیکی است ما را متوجه‌ی عین‌الانسان می‌کند 4- مسلّم عین‌الانسان واسطه‌ی فیض است ولی به اعتبار عین‌الانسان‌بودنش در انسانیت ما به ما مدد می‌نماید 5- عین حرکت در پایین‌ترین از مرتبه‌ی وجود است و پایین‌تر از آن، مرتبه‌ای نیست که تجلی معنا داشته باشد. موفق باشید

14603
متن پرسش
سلام استاد: مدتی هست که با کتب شما آشنا شده ام و کتاب مبانی معرفتی مهدویت شما خیلی به دلم نشست، حقیقت به کسانی هم معرفیش کردم چون کتاب بسیار خوبیه در موضوع خودش. جایگاه و معنی واسطه فیض رو هم تا حدودی مطالعه کردم ولی نه کامل و الان هم کتاب علل تزلزل تمدن غرب رو دارم مطالعه می کنم. اصل سوال بنده این هست که من مدتی هست که مطالب و کتب مهدویت رو مطالعه می کنم و مطالعه کردم البته کامل نه. کتبی مثل امام مهدی (علیه السلام) از ولادت تا ظهور - الملاحم والفتن - مهدی منتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) - غیبت نعمانی - آشتی با امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) - عصر ظهور و... البته کامل نخوندمشون. و ناگفته نماند که از این کتب برای بعضی از دوستان در دانشگاه و محیط های دیگر صحبت کرده ام. حال سوالم این هست برای اینکه در مبحث علائم و نشانه ها متخصص بشوم چه کار باید بکنم؟ البته قبل از این دنبال شناخت ائمه (علیهم السلام) و مقامشان هستم که در این هم دچار مشکل هستم که از همه چیز برای من مهمتر هست. دستور شما و راهنماییتان برای دو سوالی که عرض کرم چیست؟ بسیار شرمنده که وقتتان را گرفتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که ابتدا کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را با دقت مطالعه بفرمایید تا از نظر کلامی محکم و پا برجا باشید و سپس به کتاب «عالَم بقیة‌اللّهی» رجوع کنید. موفق باشید

14327
متن پرسش
سلام استاد: یک بار به بنده فرموده بودید مطالعه زندگی عرفا خودش بسیار خوب است. آیا زندگینامه شهدا دقیقا مانند آن است؟ یا زندگینامه عرفا و علما اولویت دارد؟ (چون بنده طلبه ام)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شهدایی بشوم که سطرسطرِ زندگی‌نامه‌ی آن‌ها در این تاریخ، نظر به سطرسطر زندگی اولیاء الهی است و موجب حضور ما ذیل نور اراده‌ی الهی در این زمانه می‌شود. موفق باشید

14290
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در بحث معرفت النفس، حضرتعالی ادراکات را مربوط به روح و نفس می دانید. بعضاً شنیده میشه که این ادراکات را پزشکان مربوط به حالات مغز می دانند. یعنی می گویند مغر انسان است که یاعث خواب دیدن میشه. لطفاً ادله ای برای رد این بحث ارائه کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این جواب مشکل را حلّ نمی‌کند زیرا باز این احساس برای ما هست که ما هستیم که متوجه می‌شویم ادراکات مربوط به مغز است و نیز این ما هستیم که متوجه می‌شویم خواب می‌بینیم. بحث در معرفت نفس بحث در احساسی است که ما از خود داریم و با این توجیهات، موضوع منتفی نمی‌شود و به همین دلیل است که حتی وقتی بمیریم و کلّ بدن را نداشته باشیم، باز این ما هستیم که خود را احساس می‌کنیم. موفق باشید

9761
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: استاد می خواستم ازتون بپرسم که انسان در مجموع دارای چند بعد است؟ و اینکه قوه غضب و شهوت هم جزء ابعاد محسوب میشن یا زیرمجموعه ی ابعاد هستند؟ با تشکر از راهنماییتون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس با توجه به نگاه خاص مکتبی که پذیرفته ابعاد انسان را تقسیم کرده‌اند. تقسیم‌بندی خیلی خلاصه آن همان نفس و قلب و روح است که نفس گرایش به بدن دارد و شهوت و غضب از زیرمجموعه‌های آن می‌شود و قلب که بُعدی است که نظر به حقایق دارد و طالب حق است و روح، مقام فنای عبد است که همه‌چیز را در جنبه‌ی حقانی‌اش می‌نگرد. موفق باشید
9460
متن پرسش
سلام علیکم: میخواستم نظرتان را درباره این جمله بدانم: «با درک آثار خدا، او را خواهیم شناخت» "رابرت بویل" پدر شیمی مدرن
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از این جمله این را می‌فهمم که با نظر به آیات الهی متوجه اسماء حسنای حضرت حق می‌شویم و این نکته‌ای است که آموزه‌های دینی به ما آموخته‌اند. موفق باشید
9425
متن پرسش
سلام: با توجه اینکه رئیس صدا و سیما از سوی رهبر معظم انقلاب منصوب میشود، چرا برخی اوقات عملکرد صدا و سیما با فرامین ایشان در تعارض است؟ استاد عزیر؛ سری قبل سوالی مبنی بر علت رشد فساد در ادارات و سیستم اداری کشور، از شما پرسیدم که در جواب فرمودید که هنوز روح قرآن در این ادارات دمیده نشده است. ولی وقتی در مکانی عمومی مانند تاکسی، چنین مباحثی مطرح میشود، شخص مقابل با جوابی که شما دادید قانع نمیشود. باتشکر
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: برای رسیدن به اهدافی که انقلاب اسلامی در نظر دارد فرآیندی در میان است و آرام‌ارام ذهن‌ها متوجه آن می‌شود. شاید عرایضی که در شرح سخنان دکتر داوری در مجله‌ی «سوره‌ی اندیشه» در شماره 76 و 77 داشتم کمک کند، البته در اسرع وقت آن مطالب در قسمت یادداشت ویژه‌ی سایت قرار خواهد گرفت. در ضمن سیاست‌های کلّی صدا و سیما توسط شورایی اداره می‌شود که نمایندگان سه قوه در آن شرکت دارند. موفق باشید
8577

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. نظر شما درباره کتاب «خلیفه خدا» ی آقای عبدالله مستحسن چیست؟ به نظر می آید نظرات ایشان با علامه متفاوت است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: من آن کتاب را مطالعه نکرده‌ام ولی در هر صورت آقای مستحسن اهل فکر‌اند و باید فکر ایشان را هم مورد توجه قرار داد. موفق باشید
6766
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرانقدر در رابطه با وقت گذاشتن برای خانواده در عین رسیدگی به امور کاری و مطالعات این سوال برایم مطرح است که آیا توجیه کسانی که شرایط کنونی را شرایط جنگ می نامند و معتقدند همچون رزمندگان که به خانواده کم می رسیدند باید عمل کرد، درست است یا وقت گذاشتن برای خانواده وظیفه ای تعطیل نشدنی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت رعایت حقوق خانواده موجب تعادل روحی و ریزش رحمت الهی می‌شود. موفق باشید
2680
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ودوستان دست اندرکار. چرا سوالاتی که در آن توهین به استاد است متنش را در سایت می گذارید نهایتا می نوشتید سوالی شده که به استاد توهین شده وجواب استاد هم این است. این انسانی که استاد را بی حیا می داند (نعوذ بالله) خود از حیا بهره ای نبرده. مگر با چهار نفر مثل این آدمها از محضر استاد بهره نبرند در دین بسته می شود واینها افرادی هستند که گول جو بد سیاسی کشور را می خورند. من از دوستان خواهش می کنم این نوع توهیناتی که به ایشان می شود را مطرح نکنید گرچه این توهینات به کسی که در راه دین قدم برمی دارند عادی است واصلا هر کسی که محبت امیر المومنین علیه السلام را قبول کرد باید خود را برای همه سختی ها آماده کنند
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده فکر نمی‌کنم سؤال‌کننده قصد توهین داشته، غیرت دینی‌اش او را به این‌جاها می‌رساند و با تذکر مسئله حل می‌شود . به همین جهت ملاحظه می‌فرمایید در سؤال 2687 در عین باقی‌ماندن به آنچه باور دارد – که بنده این را ارزشمند می‌دانم هر چند وظیفه دارد در صحت و سقم باورش احتیاط لازم را بکند- نوع گفتارشان تغییر کرد. موفق باشید
1996
متن پرسش

با سلام استاد عزیز چند وقتی دچار سردی و بی نشاطی در عبادات و ... شده ام و اعتکاف ،روزه گرفتن ، مطالعه و مباحثه کتاب های شما و تا حد ممکن دوری از گناه و ورزش رفتن آن را رفع نکرده است حضرتعالی چه راه حلی جهت مرتفع نمودن آن پیشنهاد می کنید . با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی؛ علیکم السلام: گفت: «ای برادر عقل یک دم با خود آر ... دمبدم در تو خزان است و بهار» در خزان صبر می‌کنیم تا بهارمان سر برسد. خیلی سر به سر خود نگذارید معلوم نیست آن عباداتی که در این شرایط می‌کنید از نظر بهره و نتیجه‌ کم‌تر از آن عباداتی باشد که در بهار قلب انجام می‌دهید. موفق باشید

1166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی لطفا در مورد تفاوت وهم و خیال و مدرَکات آنها (با چندین مثال) توضیح دهید همچنین بفرمایید که آنچه که ما با حواس پنجگانه درک می کنیم توسط کدام قوه درک می شود .لطفا منابعی را هم که این بحث را به صورت مفصل و ساده بیان کرده اند معرفی نمایید.
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و به جزوات شرح کتاب «معرفت النفس و الحشر» مراجعه بفرمایید. موفق باشید
1120

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام. استاد گرامی سوالی از حضورتان داشتم: 1. دوستی دارم که هرچه تلاش کرده نتوانسته بخش پرسش و پاسخ را در سایت لب المیزان بیابد و من قرار شد سوال ایشان رابپرسم: ایشان می گوید همسری دارد که از جنبه های گوناگون خوب هست، و مردی مسئولیت پذیر، ساعی و به فکر رفاه خانواده و مومن. منتهی دوست من می گوید به هیچ وجه نمی توانم با شوهرم هماهنگ شوم و ما از دو سنخ مختلف هستیم.در واقع می گوید آن مچ شدن و یکی شدن بینشان وجود ندارد و هر وقت هم که به همسرش می گوید ایشان معتقدند مشکلی نیست و من که همه وظایفم را انجام می دهم. در صورتی که دوست من انتظار دارد همسرش با عشق و علاقه با او صحبت کند و محبت بیشتری به او نماید. اما شوهر ایشان اصلا وارد این نوع از فضاها نمی شود به طوریکه دوستم اصلا نمیداند او از زندگی مشترکشان راضی است یا نیست؟ دوستم مایل است بداند اینکه از این زندگی به دلیل عدم بهره مندی از مهر ومحبت شوهر راضی نیست، از مکاید شیطان است و یانه؟ و وظیفه ایشان چیست؟ دوستم می گوید تمام راههای ممکن را رفته بنابراین راهحلی برای حل مشکل وجود ندارد، پس چگونه این مسئله را بپذیرد؟ و اگر اینزندگی را علیرغم میل باطنی تا پایان عمر تحمل کرد این تحمل امری مقدس محسوب می شود و یا اینکه در آن دنیا ممکن است به او بگویند میخواستی طلاق بگیری وقتی خداوند راه حل طلاق را گذاشته بود؟ و اصولا ناراحت بودن برای این مسائلی که غالبا نعمات دنیوی هستند چه کمی دارد؟و تا چه حد باید غصه آنها را خورد؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی هر زن و شوهری نسبت به همدیگر وظایفی دارند، چنانچه هرکدام وظیفه‌ی خود را نسبت به همدیگر انجام دادند و حقوق همدیگر را رعایت کردند،بقیه‌ی زندگی هرکدام از خودشان هستند و باید در کمالات اخلاقی و معرفتی و معنوی خود بکوشند. مسلّم اگر دوست شما وظیفه‌ی خود را خوب انجام دهد و شوهر خود را با سایر مردها مقایسه نکند و خوبی‌های او را ببیند و در کمالات معنوی خود بکوشد در نزد خداوند اجر خواهد داشت. موفق باشید
982

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و عرض ارادت و تشکر و آرزوی توفیق روزافزون. استادمن سوالی داشتم از محضرتان: من کسی را می شناسم که به علت مشکلات خانوادگی از دستیابی به خیلی از فرصتهای خوب به خصوص در امر ازدواج محروم است. ایشان انسان خوب و متقی است اما مسایلی که به هیچ وجه در ید اختیارش نیست مانع از این می شود که افرادی درخور خودش به خواستگاریش برود. من شخصا فکر میکنم این خواست خداست و امتحان این فرد اینگونه طراحی شده است اما دیگران به این امر معتقد نیستند و می گویند شرایط باعث این امر است. من خبر دارم که این دست ما چقدر هم در این خصوص توکل به خداوند میکند و دعا میکند اما سخت در چارچوب شرایط گیر افتاده است. گاهی با خودم می اندیشم شاید دیگران درست بگویند چون چطور دخترهایی هستند که چون شرایط خوبی دارند و پدشان فلان منصب را دارد و مادرشان فلان پست را به خوبی و به راحتی با انسانهای مومن و متقی حتی ازدواج می کنند و آب از آب تکان نمیخورد اما این بینوا هرچه هم توکل کند و دعا کند چون شرایطش جور نیست مشکلش حل نمی شود و اصلا چرا حتی در زندگی خودمان میبینیم که وقتی شرایط و علل مادی جور نیست دعا هم راه به جایی نمیبرد؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی رسول خدا«صلواة‌الها‌علیه» می‌فرمایند: « إذا رأیتم الأمر لا تستطیعون تغییره فاصبروا حتّى یکون اللَّه هو الّذی یغیّره. » اگر امور طوری بود که امکان تغییر آن را نداشتید صبر پیشه کنید تا خداوند آن را تغییر دهد. آری خداوند می‌خواهد صبر ما را امتحان کند و بیشترین برکات در همین صبر و رضا نصیب انسان می‌شود. فرصتی که دارید مغتنم بشمارید و در معرفت و اُنس به خدا بکوشید. موفق باشید
871

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام متاسفانه هرچی دنبال کتاب " ادب خیال، عقل و قلب" میگردم پیداش نمیکنم. فرموده بودید روی سایت هست. ولی نیست. اگه براتون ممکنه بذارید روی سایت. یا لطف کنید برام بفرستید. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: روی سایت هست. موفق باشید
844

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت جنابعالی با عنایت به مطالبی که در مورد سیر توحیدی حضرت ابراهیم علیه السلام فرمودید و با توجه به مطالبی که قبلا مطالعه نموده ام برداشت من اینطور است که سالک پس از انکه حجاب ذات برای او برطرف گردید سیر در اسماء حق تعالی برای او شروع می شود و این اول سیر توحید الهی است و مقامات اصلی برای عرفا از اینجا شروع می شود سوال اینست که حضرت ابراهیم تا کجا پیش رفتند ایا با عنایت به اینکه می فرماید وجهی لله سیر خود را در تمام اسماء تمام نموده اند یا اینکه نهایت سیر او در یک اسم از اسماء الهیست؟ ثانیا با توجه به اینکه عرفای بزرگوار شیعه علیهم رحمه وجه نظر قلبی انها اهل البیت علیهم السلام می باشند چگونه است بعضی از بزرگواران صاحب همت عظیمه مانند سید مرتضی کشمیری و ملافتحلی سلطان ابادی علیهم رحمه بنا به نظر مرحوم علامه وارد عالم توحید نبوده اند و ظاهرا منکر هم بوده اند ایا همین انکارشان مانع از سیر انها گردیده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: همچنان که ملاحظه فرموده‌اید حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» همه‌ی مراتب توحید را طی کرده‌اند و نظر به توحید ذات دارند که فاطر سماوات و ارض است و لذا به نورحق به آسمان‌ها و ارض می‌نگرند. بنده در مورد قسمت دوم سؤال جنابعالی جمله‌ای از علامه طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه» ندیده‌ام، اگر عین جمله باشد شاید بتوان قضاوت کرد. موفق باشید
809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی می خواستم بپرسم که چطور می تونم کمتر حرف بزنم -کمتر خنده های بی جا وشوخی های بی جا بکنم-کمتر گناه بکنم.ممنون می شوم اگر راهنمایی ام بکنید
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: هر اندازه در قران و روایات و متون حِکمی بیشتر تدبّر کنید تا عقل‌تان وسعت پیدا کند از تحریکات خیال و خنده و شوخیِ بی‌جا بیشتر آزاد می‌شوید و هراندازه معارف خود را نسبت به معاد بیشتر کنید بهتر از گناه فاصله می‌گیرید. موفق باشید
22338
متن پرسش
از استاد طاهرزاده می پرسم: سلام استاد محترم: ۱. شما می‌فرمایید که گاهی پیران اهل دل با موسیقی یک تلنگری به حواس باطنی می‌زنند و فعالش می کنند، یعنی یک ضربه کم داشتند که با موسیقی این ضربه را وارد می کنند ولی جوانان اگر موسیقی گوش کنند مطمئنا حواس باطنی و چشم دلشان را تعطیل می کنند. میشه کمی بیشتر توضیح بدهید یا ارجاع دهید به آثار خودتون که در این زمینه به تفصیل بیشتری پرداخته اید؟ ۲. و عرض دیگرم هم این بود که بنده شنیده ام که برخی عرفا نظرشان این هست که عشق زمینی برای فرد وقتی اتفاق می‌افتد یا حتی با نظر و تعمق روی عشق های زمینی تا حدودی می تواند عشق الهی رو درک کنه و عشق و حرارتش نسبت به محبت و عشق به حضرت حق فعال یا فعال‌تر هم میشه اگر درست استفاده کنه. بنده از اون پس دیدم نسبت به این چیزها تغییر کرده و حتی چند شب پیش یک فیلم عاشقانه با این امید که حس عاشقی ای که چند صباحی در دلم افتاده بود از خدا دوباره گُر بگیره و الان روزها و ماه هاست که آرزوی اون حالات رو دارم و الان هم غم فراق خدا که به دلم هست رو مدتها و مخصوصا اخیرا بعد دیدن اون فیلم بدجور آتش گرفتم و سه ساعتی به وقت اذان صبح مونده بود و رفتم سجده و فقط اشک و شرح درد فراق بود با خداجون. یاد وصیتنامه شهید باغانی افتادم و دلنوشته‌ها و مناجاتاش با خداوند متعال البته میدونم من به گردپای امثال شهید باغانی هم نمی رسم. حالا استاد آیا بنده به عنوان یه جوان دوست‌دار مسیر خدا با یک فیلم حلال و عاشقانه، وقتی آتش عشق الهی‌ام روشن شد، روشم اشتباه بود یا اینکه اون عشق نبوده و توهم بوده برام که در اثر اون فیلم رخ داده؟ و یعنی چشم حق بینم رو تازه تعطیل کردم؟ ۳. جواب سوال ۲۲۳۰۳ رو نمیدونم چرا هرچی میگردم در ایمیلم نیومده، ببخشید میشه لطف بفرمایید مجدد بفرستید؟ خیلی از شما ممنونم و واقعا نمیدونم چطور تشکر کنم، سعی می کنم لااقل به فرمایشاتتون خوب عمل کنم حاج آقا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. غزالی در رابطه با این‌که چرا شیوخ عرفا در جلسه‌ی سماع عرفانی شرکت می‌کنند، می‌گوید: سماع، آن‌چنان را آن‌چنان‌تر می‌کند. یعنی افرادی که در وجوه روحانی خود استقرار داشته باشند با حضور در جلسه‌ی سماع آن حالت شدت می‌یابد که به نظر بنده برای شیعیان این حالت به نحو احسن در زیارت اولیاء معصوم «علیهم‌السلام» شکل می‌گیرد ۲. مولوی می‌گوید: «عشق‌ها گر زین سرا گر زان سر است / عاقبت ما را بدان سر رهبر است» یعنی اگر عشق، عشق باشد و در راستای زیبایی‌های محبوب جلو رود و نه در دام شهوت‌رانی‌ها، در هر صورت جان را به سوی محبوب مطلق می‌کشاند ۳. در جواب آن سؤال این‌طور عرض شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: باید انسان احساس کند آن کتاب و یا آن جلسه، جوابِ طلب حقیقی اوست و به نحوی او می‌تواند از آن طریق تغذیه شود. موفق باشید

19437
متن پرسش
سلام: در دعای طولانی که در روزهای ماه رمضان می خوانیم می رسیم به جمله ای که باید سه بار تکرار کنیم و ابتدای آن جمله اینست «استغفرالله ربی و اتوب الیه ان ربی قریب مجیب...» حال سوال بنده اینست که چرا در ماه شعبان و رجب در استغفار کلمه «ربی» حذف شده ولی در این ماه که حجاب ها کمتر هستند و حضرت حق طبق جمله «فانی قریب» بسیار نزدیک است ولی کماکان کلمه «ربی» وجود دارد؟
متن پاسخ

بسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «ماه رجب؛ ماه یگانه شدن با خدا» در این مورد شد مبنی بر این‌که وقتی نظر اجمالی به حضرت حق داریم، و با توجه به آن‌که اسم «اللّه» جامع همه‌ی کمالات است، اسم «ربّ» را اظهار نمی‌کنیم. ولی چنان‌چه بخواهیم در عین نظر به حضرت حق، با نظر تفصیلی به وَجهِ ربوبی آن نظر کنیم، اسم ربّ را پیرو اسمِ اللّه می‌آوریم. در رابطه با اسماء الهی، خوب است به کتاب «اسماء حسنا؛ دریچه‌های نظر به حق» رجوع فرمایید. موفق باشید

19340
متن پرسش
سلام: 1. با توجه به اینکه در این زمانه شرایط گناه به شدت فراهم است آیا افراد این دوره در حساب و کتاب قیامت همانند مسلمانان صدر اسلام خواهند بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جوانان آخرالزمان در بین اهل قیامت چون گوهری درخشان می‌درخشند از آن جهت که توانسته‌اند در آن شرایط ظلمانی ایمان خود را حفظ کنند. در حالی‌که نگه‌داشتن ایمان در آن شرایط از نگه‌داشتن آتش در کف دست سخت‌تر است. موفق باشید

18657
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: بنده برای یک فعالیت در فضای مجازی در مورد شخصیت حضرت زهرا (س) احتیاج به همفکری شما دارم، یکی اینکه خصوصیات حضرت رو با اولویت بندی ذکر بفرمایید، و برای هر کدام مصداقهایی در همین قرن معاصر چه مسلمان و چه غیر مسلمان بفرمایید تا برای مخاطب ملموس باشد؛ بدلیل حساسیت بالای موضوع از شما کمک خواستیم که انشاءلله به بیراهه نرویم. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه با توجه به این‌که فایل ورد کتاب‌های «بصیرت فاطمه زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» و «مقام لیلة القدری فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» بر روی سایت هست می‌توانید نکاتی را از آن انتخاب کنید به‌خصوص از مقدمات آن دو کتاب. و آن‌ها را در معرض نگاه کاربران قرار دهید. موفق باشید   

17548
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: سوالی همواره از کودکی در ذهن من بوده و باعث شده نتوانم خدا را دوست داشته باشم و آن اینکه چرا ما به اجبار خلق شده ایم و باید این همه نکبت و سختی را تحمل کنیم؟ می گویند می خواسته شناخته شود آخر شناساندن به چیزی که خود خلق کرده یعنی چی؟ با این خلقت اجباری بردن به جهنم نهایت نامهربانیست و دلیل اینکه دوست داشتنی نیست. نهایتا آیا می توان ازش خواست ما را کلا از جهان هستی حذف کند؟ نه دنیا را می خواهم نه آخرت. می خواهم اصلا نباشم آیا می شود؟ این سوال را از شما می پرسم چون معروفید که خدا را دوست دارید. می خواهم بدانم چطور شد که بهش علاقه مند شدید؟ لطفا کتاب معرفی نکنید چیزی بگید که تکلیفم را مشخص کند و بر جانم بنشیند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فلاسفه و عرفا روشن می‌کنند که هر مخلوقی در ذات خود ممکن‌الوجود است و امکان مربوط به خود مخلوق است و از این جهت هر مخلوقی طلب خلق‌شدن و موجودشدن بر اساس امکان خود دارد و خداوند این طلب را جواب داده. به همین جهت وقتی فرعون از حضرت موسی و هارون«علیهماالسلام» می‌پرسد که خدای شما چگونه خدایی است، جواب می‌دهند: «قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏ (50)/طه) پروردگار ما آن کسی است که خلقتِ مخصوص هر موجودی را به او می‌دهد و پس از آن‌که موجود شد، هدایتش می‌کند. ملاحظه فرمایید که می‌گویند: «خلقه»، یعنی خلقت ِ مخصوص آن موجود که در امکان ذاتی آن موجود بود. موفق باشید

15763
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ادبار قلب آیا به معنای پر شدن یا نداشتن ظرفیت معنوی جهت دریافت انوار الهی انسان است؟ لطفا معنا را روشن کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خاصیت قلب، تبدیل و تحول و تقلیب است و در این رابطه گاهی در «ادبار» قرار می‌گیرد و نسبت به رجوعِ به حقیقت جلو نمی‌رود که در این حالت، انسان باید با صبرِ بر فرائض، بندگی خود را به نمایش بگذارد. و لازم نیست که تصور کنیم حتماً به جهت گناهان ما، قلبْ در ادبار قرار گرفته است. موفق باشید

14772
متن پرسش
به نام خدا سلام خدمت شما، متاسفانه من کتابی با عنوان آغاز بی علت جهان که نگارنده آن کوئینتین اسمیت است را خوانده ام و الان دلیلی نمی بینم که خدایی وجود داشته باشد و باز متاسفانه قرآن را سندی بر وجود خدا نمی بینم و این موارد روی من تاثیر گذاشته، مواردی مانند: نظریه های تکنیگی، بیگ بنگ، نظریه داروین، نظریه هاوگینک نظریه پنروز و .... حال از شما خواهش می کنم فقط یک دلیل علمی و عقلی مبنی بر وجود خدا ارائه دهید. با سپاس بی کران
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که در مقابل آن مباحثی که دنبال کرده‌اید، با همان حوصله روی مباحث این‌طرفی‌ها هم وقت بگذارید. مثل بحث «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و بحث «برهان صدیقین» با شرح صوتی آن، که هر دو بر روی سایت هست. بنده در مقایسه با نظریاتی که می‌فرمایید به‌خوبی به این نتیجه رسیده‌ام که آن افراد آن‌طور که باید از عقل خود برای رسیدن به حقیقت استفاده نمی‌کنند و بیشتر گرفتار گمان‌ها و توهّمات هستند. این گوی و این میدان؛ خودتان تجربه کنید.

14333
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید محضر استاد طاهرزاده: سؤالاتی را که خدمتتان عرض می کنم چند وقتی است که بشدت ذهن مرا درگیر خود کرده اند لذا از شما خواهشمندم جوابی کامل و صریح به حقیر بدهید: ۱. آیا انبیا و اوصیا (علیهم السلام) برای تکمیل ادیان قبلی به خاطر تکامل عقل بشری در دوره های بعدی مبعوث شده اند یا برای امتحان ولایت مداری پیروان دین قبلی؟ به عبارت دیگر آیا مدار دین بر پایه ی شریعت می چرخد و انبیاء و اوصیاء مبیّن شریعت هستند یا شریعت نمایه ای از ولایت ایشان می باشد؟ ۲. آیا توجه بیش از حد فقهای شیعه (رحمة الله علیهم) به مسائل فقهی و ظواهر شرعی در طول تاریخ تشیع باعث طولانی تر شدن غیبت حضرت ولی عصر (عج) نشده است؟ لازم است این نکته را هم ذکر کنم که این نحوه از شریعت مداری فقهای شیعه بی شباهت به شریعت مداری افراطی و ولایت ستیزی عمیق عالمان اهل سنت و علمای یهودی نیست و این شبهه را در ذهن من تقویت کرده که تاریخ تشیع در دام جریانات علمی حاکم گرفتار شد و مکتب اجتهاد را در مقابل مکتب انتظار و اضطرار به ولایت امام معصوم (ع) پررنگ تر کرد. با سپاس فروان...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر نمی‌کنم بتوان این دو موضوع را از هم جدا کرد زیرا اصل شریعت برای احیاء و رشد روحِ عبودیت است تا اُنس با حق در انسان شکل بگیرد. از طرفی پس از مدتی آن شریعت با تحریفاتی که پیدا می‌کند دیگر امکان ایجاد عبودیت را از دست می‌دهد و لذا شریعت بعدی را خداوند با کمالاتی بیشتر که امکانِ تحریف در آن کم‌تر باشد به بشر هدیه می‌کند 2- هرچه هست همان‌طور که امثال حضرت امام و آیت اللّه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیهما» معتقدند با تأکید بیش از حدّ بر روی فقه اصغر از فقه اوسط و فقه اکبر عقب افتاده‌ایم و همین امر موجب می‌شود امام خود را که جامع آن سعه است؛ درست درک نکنیم. موفق باشید

نمایش چاپی