بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12473
متن پرسش
با سلام و احترام و تبریک حلول ماه رمضان: ببخشید استاد خود باوری از منظر اسلام به چه معناست؟ کدام خود را باور کنیم؟ من اصلا خود باوری ندارم و خودم را در لابه لای تعریف مردم پیدا می کنم چون فهمیدم که من پول و شهرت و مقام و....اینها نیستم نمی دانم چه چیز را باور کنم. آیا منظور از استعدادهای درونی این است که مثلا من استعداد فهم کلام و فلسفه دارم ولی مثلا درس دیگری را خوب نمی گیرم یا چیز دیگری است؟ خواهشا راهنمایی بفرمایید که روحیه ام خیلی داغونه. خدا خیرتون بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودباوری در اسلام ریشه در فطرت انسان‌ها دارد بدین معنا که در ذیل خداباوریِ فطرتی متوجه است که سرنوشت خود را باید در اُنس با خدا شکل دهد و در زیر سایه‌ی وظیفه‌ی الهیه‌ی خود به آن هویتی که باید برسد، برسد. موفق باشید

11521
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: 1- آيا خداوند قبل از آنكه جهان مخلوقات را به وجود آورد به چه كاري مشغول بود؟ 2- پاسخ اهل ‌بيت‌ عليهم السلام در جواب سوال بزرگ خداوند آن موجود اوليه را از چه چيزي خلق كرد چیست؟ نظر شخصی حضرتعالی در این مورد چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:خداوند به عنوان وجود مطلق، عین تجلی است بنابراین قبلیت و بعدیت برای او معنا ندارد. به تعبیر قرآن: «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْنٍ» همواره خداوند در ایجاد است و همواره در خلقت مخلوقات می باشد. موفق باشید

9998
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز 1) رابطه رذایل اخلاقی و گناهان چیست؟ توضیح فرمایید. 2) در خصوص تفسیر المیزان فرمودید باید به مقام طهارت رسید تا بتوان بهره برد آیا بدون ایجاد آمادگی در خود می توان به بهره کافی رسید؟ 3) در خصوص آثار آیت الله محمد شجاعی (حفظه اله) و مباحث سلوک، ایشان را تایید می فرمایید؟ چطور است؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- رذائل اخلاقی همان گناهان است. وقتی کسی رذیله‌ی دروغ‌گویی دارد یعنی گرفتار گناه دروغ‌گویی است 2- تفسیر قرآن چیزی جز توجه‌دادن به اشارات قرآن نیست و کسی که قلب‌اش آمادگی نظر به اشارات را ندارد و گرفتار دنیا و آرزوهای دنیایی است چیزی دستگیرش نمی‌شود 3- فدای ایشان بشوم از بس نورانی و خودساخته و دلسوز و بصیر هستند. موفق باشید
5690
متن پرسش
با عرض سلام و خداقوت. حاج‌آقا همسر من نزدیک 12 ساعت کارند و بعد هم که برمی‌گردند دو کار خیلی واجب دارند یکی فیلم و سریال دیدن و دیگری پیش پدر و مادرشون رفتن. ایشان به تلویزیون آن‌چنان نگاه می‌کنند که اولیای الهی نماز می‌خوانند. خودشان که حتما می‌بینند هیچ بنده هم باید از عرعر های خنده بازار و ... در حال رفت و آمد در خانه بهره‌مند شوم. این در حالی است که ایشان نماز صبح یا بلند نمی‌شوند یا اگر بلند شوند و توفیقی دست دهد بین‌الطلوعین بیدار شوند اول Ifilm و نمایش می‌بینند بعد که دم رفتنشان شد نماز می‌خوانند . اگر من هم بخواهم بین‌الطلوعین بیدار شوم به شدت نهی می‌کنند.جالب است بدانید جلوی تلویزیون نماز می‌خوانند. اگر توفیق رفتن به مسجد را پیدا کنند طوری می‌روند که به رکعت آخر نماز عشا برسند. اگر در خانه باشند نماز عشاشان نزدیک ساعت 1 خوانده می‌شود. هیچ چیزی ایشان را از حالت آرامششان خارج نمی‌کند مگر خواب و خوراکشان. ایشان در آرامش و غنای کامل نسبت به خداوند قرار دارند. ما آن قدر گرفتاریم که اگر بنده باز کنم مراجعان به سایت دست به دعا می‌شوند.اما ایشان را دریغ از یک دعا توسل خواندن. تا دیر وقت بیدارند اما یک نماز شب نمی‌خوانند با لذت تمام فیلم می‌بینند.نکته‌ی جالب اینکه اخیرا آداب‌الصلوه می‌خوانند.هر چقدر بنده از ایشان خواسته‌ام بخاطر آرامشمان تلویزیون نبینند دست بردار نیستند تازه به بهانه‌ی ‌زبان کارتن دانلود می‌کنند و می‌بینند. خیلی مراعات بنده را بکنند با اجازه‌ی زوری باز تلویزیون می‌بینند.بعد که فارغ شدند سراغ پدر و مادرشان می‌روند که ما24 ساعته در خدمت آمال و آرزوهای آن‌ها هستیم و از خودمان جز بر آوردن خواسته‌های آن‌ها هویتی نداریم. پدر و مادری که عروسشان را برده‌ی خود می‌دانند و چون آن‌ها فرزندشان را دوست دارند دایم در جوارشان باشد بنده باید هر صدمه‌ای از این نزدیکی به این‌ها به بنده می‌رسد روی چشم بگذارم و متشکر آن‌ها باشم. پدر مادری که بدون اغراق خواسته و ناخواسته از اذیت به بنده فروگذار نکرده‌اند. آن موقع همسر بنده نه تنها معترف به این همه آزار نیست برای رفع تکلیف از پدر و مادر ،ناتوانیشان را در داشتن خانه‌ی مستقل بر دوش خود می‌دانند و اذیت‌های آن‌ها را توجیه می‌کنند و با رفت و آمد و تفقد بیشتر از آن‌ها در قبال صدمات وارده بنده را بیشتر مکدر می‌سازند.حضرتعالی خطاب به همسرم راجع به موارد ذکر شده توصیه بفرمایید بلکه نفس شما در ایشان اثر کند. از تصدیع وقت حضرتعالی عذر می‌خواهم.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: حقیقتش بنده تنها خود را در آن حدّ که جواب سؤالات عقیدتی کابران محترم سایت را بدهم آماده کرده‌ام این نوع خلقیات را باید با فرصت‌دادن به همدیگر اصلاح کرد. موفق باشید
4570
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار جناب طاهرزاده اگر ممکن است منبع و یا منابعی جهت راههای عملی تربیت فرزندان در اسلام معرفی بفرمایید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این در تخصص بنده نیست، بنده همان کلیات را می‌دانم که در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» شرح داده‌ام. یا باید خودتان آن کلیات را کاربردی کنید و یا از افرادی که به روش تجربی آن کلیات را کاربردی کرده‌اند، استفاده نمایید. کارشناسان رادیو معارف ( مثل آقای دهنوی و آقای تراشیون) خوب‌اند. موفق باشید
15214
متن پرسش
سلام علیکم استاد: این متن را در یکی از شبکه های مجازی دیدم آیا درست است ؟ لطفا توضیح دهید؟ صوفیان معتقدند عشق به صورت ها و مظاهر و مخلوقات زیبا، به خصوص پسران امرد و نوجوانان، همچون پل و صراطی برای رسیدن به خدا می باشد و اصطلاحا می گویند: #المجاز_قنطرة_الحقیقة یعنی عشق مجازی (عشق به مخلوقات زیبا) پلی به عشق حقیقی ( خدا) است. جلال الدین همائی در این رابطه می گوید: حقير معتقد است كه عشق صورتى، در صورتى آبستن عشق حقيقى الهى است كه حالت مرآتيت و بقول علما جنبه «ما به ينظر» داشته باشد نه جنبه «ما فيه ينظر»؛ و شايد آنچه به شيخ اوحد الدين ابو حامد احمد كرمانى متوفى 635 ه- ق و اصحاب و پيروان او نسبت مى‏ دهند كه خداپرستى و كمال انسانى را در جمال‏پرستى و شاهدبازى و عشق‏ورزى با خوب‏رويان مى ‏دانستند، محمول بر همين نظر «ما به ينظر» باشد كه بدان اشاره كرديم؛ يعنى جمال جميل حق را در آينه حسن صنع مى‏ ديدند. مولوى نامه ؛ مولوى چه مى گويد؟، ج‏2، ص: 824 اکنون به بعضی از شاهدان اقطاب و بزرگان صوفیه اشاره می شود: ابن عربی عاشق صدرالدین قونوی بود. بایزید بسطامی، عاشق احمد بن خضرویه بود. حسین بن منصور حلاج عاشق پسر معتضد خلیفه بود. ابوالحسن خرقانی عاشق جوانی خوش سیما بوده که ابریق وضوی او را مهیا می داشت. ابوسعید ابوالخیر عاشق شاگرد امردش شده بود. خواجه عبدالله انصاری در زمانی که مشغول تحصیل علوم بود به جوانی زیباروی به نام ابواحمد دلبسته شد و جهت او اشعار بسیاری گفت. احمد جام یا ژنده پیل به پسر امیر نیشابوری تعلق خاطر داشت. اوحدی مراغه ای عاشق جوانی از دراویش حیدری بود که معرکه می گرفت و شعر عرفانی می خواند. شهاب الدین یحیی سهروردی (شیخ اشراق) عاشق پسر شهاب الدین عمر سهروردی صاحب کتاب عوارف المعارف و رئیس طریقت سهروردیه شده بود. سعدالدین حموی شیفه و دلباخته عین الزمان گیلانی بود . عطار نیشابوری صاحب کتاب مشهور تذکرة الاولیاء، شیفته پسر کلانتر نیشابور بود. نجم الدین رازی صاحب مرصاد العباد در همدان به جوان زرگری دلداده بود. سیف باخرزی عاشق پادشاه زیبای بخارا گردده بود. عزیز نسفی دلداده پسر یکی از امرای سلطان جلال الدین شده بود. جلال الدین محمد بلخی (مولوی) عاشق صلاح الدین زرکوب بود. شمس تبریزی عاشق سلطان ولد، فرزند مولوی شده بود و صریحاً او را از پدرش درخواست کرد! محمود شبستری را عاشق ابراهیم منظور نامی می دانند. سعدی به جوانی قصاب وابسته شده بود. سید علی همدانی (قطب کبرویه و ذهبیه) را عاشق صاحب جمالی و بهاءالدین نقشبند را دلباخته ترک تندخویی و حافظ شیرازی را عاشق پسر مفتی شهر دانسته اند. احمد غزالی علاوه بر عین القضات همدانی، به نوجوانان ترک و امرد علاقه بسیار داشت. عین القضات همدانی عاشق جوانی زرگر بود و در کتاب تمهیدات ص74می گوید: جانم فدای کسی باد که پرستنده شاهد مجازی باشد که پرستنده شاهد حقیقی، خود نادر است. شارح شطح یعنی روزبهان بقلی شیرازی در کهن سالی عاشق کودکی امرد شده بود که به او خدمت می کرد و عراقی در این رابطه می گوید: پیر شیراز شیخ روزبهان / آن به صدق و صفا فرید جهان داشت او دلبری فرشته نهاد / که رخش دیده را جلا می داد دیوان عراقی ص 366 منبع : مجالس العشاق/سلطان حسین بایقرا شاهد بازی در ادبیات فارسی/ شمیسا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اولاً: علاقه‌مندی به انسان‌های وارسته و جوانان با ادب و طالب حقیقت، غیر از عشقی است که در این دوران مورد نظر است. ثانیاً: فرهنگ خاص عرفان، فرهنگ خاصی است، نه آن‌طوری که ذهن انسان‌های معمولی از زیبایی‌ها، تنها زیبایی‌های جسمانی را می‌یابند و فرشتگانِ مدبّر آن زیبایی‌ها را نمی‌نگرند. به هر صورت به قول مولوی: «کارِ نیکان را قیاس از خود مگیر». موفق باشید

10257
متن پرسش
با عرض سلام حضور استاد گرانقدر طاهرزاده: من در خانواده ای مذهبی هستم الآن 45 سال دارم. در عین حالی که به اهلبیت (ع) و اسلام اعتقاد و علاقه دارم و وظایف شرعی ام را انجام می دهم، شش سال است به وسوسه فکری و شک در مورد وجود اهل بیت (ع) دچار شده ام تحقیق و مطالعه کرده ام ذکرهایی را هم بنا به گفته اساتید داشته ام نذر هم کرده ام و از اساتید هم سوال کرده ام و می دانم دین حق است، اما در موقع دعا صحبت با امامان شک و شیطان به سراغم می اید. از این وضع خیلی معذب هستم دلم می خواهد یقین صددرصدی داشته باشم لطفا به غیر از مطالعه راهکار دیگری به حقیر بدهید. متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از مطالعه‌ی کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» یک‌سری به زیارت حضرت ثامن الأئمه«علیه‌السلام» بروید تا حضور متعالی آن حضرت را در جان خود احساس کنید و همه‌ی شک‌هایتان برطرف شود. موفق باشید
9846

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد مخالفین صدرا به استغفار یا همان توبه نامه صدرا در اسفار استناد می کنند. من خودم آن متن مرحوم صدرا را نخوانده ام که چه چیزی گفته است. یعنی از این توبه کرده که فلسفه ی یونان را خوانده و وقت خود را به هدر داده است؟ خب اگر آن فلسفه ها را نمی خواند که نمی توانست کاری را که شیخ اشراق و بوعلی تمام نکردند تمام کند. بالاخره لازم بوده تا عمر خود را بر روی فلسفه بگذارد و گرنه نمی توانست اینگونه تعقل کند و شرح اصول کافی بنویسد. و سوال دوم اینکه من هنوز جایگاه شیخ اشراق و فلسفه اش برایم مبهم است می توانید کمی توضیح دهید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- متأسفانه مخالفین نه فلسفه‌ی صدرا را می‌فهمند و نه این‌که به خود نهیب می‌زنند خود را از مفاهیم به حقایق عبور بدهند مثل این‌که در اشعار امام هست که چرا عمر خود را صرف جمع کتب و فلسفه و عرفان کردم در حالی‌که در آخر عمر به گورباچف نامه می‌نویسند و او را به ملاصدرا و محی‌الدین دعوت می‌کنند 2- به وقتش می‌رسید. جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای یزدان‌پناه نکات خوبی دارند. موفق باشید
4757

کدام تقیه؟بازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. . .سلام علیکم استاد عزیز. . .حقیقتا نمیخواستیم این سوال رو مطرح کنیم،ولی گفتیم شاید شبهه بعضی رفقا هم باشه،1- استاد آیا مواضع شما درباره وقایع اخیر دقیقا همین مواضعی نیست که در سایت مطرح میشه؟آیا در فضای واقعی با این مواضع تفاوتی هست؟...که مثلا بعضی دوستان که حالا خودشون رو از وابستگان به شما میدونن گفتن شما سکوت توصیه فرمودید و حقیقت اینطور القا میکنن که مواضع فضای واقعی شما با این فضای مجازی فرق میکنه،ما به رفقا گفتیم حق ندارند اینطور القا کنند و باید از شما حلالیت بخوان...2- آیا این درسته که شما به ادامه گفتمان انقلاب دیگه امیدی ندارید؟آیا ادامه گفتمان انقلاب رو در آمدن آقای مشایی میدیدید که حالا که نیامده از این گفتمان نا امید بشیم؟. . .3- این سوال رو اگر صلاح میدونید و مشکلی براتون بوجود نمیاره پاسخ بدید،وگرنه نیاز نیست...در بین این کاندیدا ها کسی هست که بتونه گفتمان انقلاب اسلامی رو ادامه بده؟معرفی میکنید؟...موفق باشید استاد عزیز.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به حکم وظیفه‌ی شرعی خود عرایضی را در جواب سؤال عزیزان است عرض می‌کنم و مسلّم آن چیزی را که عرض می‌کنم جزء عقیده‌ی بنده می‌باشد 2- بنده معتقدم گفتمان انقلاب که رهبری عزیز«حفظه‌الله» از آن دفاع کردند و آقای احمدی‌نژاد در رابطه با آن زحمت‌ها کشیدند، با طرح آقای مشائی توسط آقای احمدی‌نژاد نه‌تنها به حاشیه رفت بلکه متأسفانه گم شد و سال‌ها طول می‌کشد که دوباره بازخوانی شود. ولی چون شعارهای آقای احمدی‌نژاد همان شعارهای انقلاب بود هرگز در احیاء دوباره‌ی آن ناامید نیستم 3- بنده به آقای دکتر جلیلی نظر دارم. موفق باشید
5567

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام درقسمت یادداستهایتان درمورد علوم انسانی نوشته اید (این مطلب تحت همین عنوان درقسمت جزوات بصورت مبسوط در اختیار علاقه مندان قرار دارد) اما درقسمت جزوات چیزی پیدا نکردم اگر میشود لینک آنرا قرار بدهید؟ 2.آیا جای دیگری هم درمورد تحول علوم انسانی مطلبی یا سخنرانی کزدید؟ تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جزوه‌ی « سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی » عرایضی داشتم که آن را برایتان ایمیل می‌کنم. موفق باشید
5371
متن پرسش
سلام نظرتان در مورد کتاب معاد جسمانی در حکمت متعالیه از اقای محمدرضا حکیمی چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل در تفکر تفکیکی است که آقای محمدرضا حکیمی نیز متأسفانه گرفتار آن هستند که به اسم مکتب اهل‌البیت«علیهم‌السلام» هرگونه تفکر در روایات و آیات را متوقف می‌کنند. این آقایان از خودشان نمی‌پرسند به چه دلیل برداشتی که شما از معاد جسمانی کردید درست است، و آن برداشتی که ملاصدرا و حضرت علامه طباطبایی و حضرت امام خمینی کردند غلط است؟ بنده معتقدم تأکید بر ظواهر قرآن و روایت بدون تدبّر در آن‌ها ما را گرفتار شیعیانی می‌کند که جای وهابیون در اهل سنت قرار می‌گیرند. به مکتب تفکیک اشکالات زیادی وارد شده از جمله آیت اللّه جوادی در کتاب «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» و آقای سیدحسن اسلامی در کتاب «رؤیای خلوص» دقیقاً جواب آقایان را در رابطه با معاد و اشکالی که به ملاصدرا گرفته‌اند داده است. در ضمن مؤسسه‌ی مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی در مشهد سلسله نشست‌هایی با آقای عبدالمجید واسطی و آقای مهدی نصیری داشته که سی‌دی‌های آن منتشر شده، نکات ارزشمندی در آن جلسات مطرح شده. موفق باشید
12341

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یک سیر مطالعاتی برای منطق می خواستم. منطق به طور خاص و عالی خواندن مد نظرم است. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صاحب‌نظر نیستم. بنده بیش از منطق مظفر و منطق منظومه‌ی سبزواری نخوانده‌ام و بیشتر آن‌ها را هم فراموش کرده‌ام. موفق باشید

11553
متن پرسش
سلام علیکم: به نظر شما جذابیت در رسانه و سینمای انقلابی به چه نحو باید باشد؟ آیا اساسا جذابیت و عقلانیت در سینما جمع شدنی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ما وجه معنوی انسان‌ها را مخاطب قرار دهیم می‌توانیم جذابیت و عقلانیت را در سینما در کنار هم جمع کنیم. موفق باشید

350

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز - 1- استاد در مورد کتابی در مورد نماز از خودتان، سوال کردم ازتان کتابی از امام خمینی بهم معرفی کردید، نام آن کتاب از خاطرم رفته است؛ می خواهم در مورد فهم نماز ، اعمال آن ، کلامی که بویژه در آن بکار می بریم آشنا شوم-درباره مفاهیم نماز. 2- استاد به نظرتان ترجمه چه شخصی یا اشخاصی - ترجمه قرآن و ترجمه نهج البلاغه - مناسب تر است به نظرتان، البته می دانم که نظرتان در مورد فهم زبان عربی و خواندن متن عربی است، اما اکنون این امکان برایم فراهم نیست، ضمن آنکه فهم زبان عربی ام هم در حال حاضر مناسب نیست. متشکرم -
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام 1- کتاب آداب‌الصلواة حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» نکات ارزنده‌ای در مورد نماز دارد. 2- هرکدام از ترجمه‌ها حُسن خود را دارند ولی روی‌هم‌رفته ترجمه‌ی آیت‌الله‌مکارم جهت قرآن و ترجمه‌ی مرحوم دشتی برای نهج‌البلاغه روان و قابل استفاده است. موفق باشید
1497

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام خدمت استاد عزیزو تشکر فراوان از صحبت های بسیار ارزشمند و مفید شما.خدا خیرتون بده استاد که واقعا فرمایشات شما برای من مفید و تاثیرگذار است. چند سوال از خدمت شما داشتم استاد: 1- اگر عازم سفر زیارتی به قم و جمکران باشیم و اطلاع داشته باشیم که کاروان هنگام نماز مغرب و عشا در میان راه توقف نمیکند و تقریبا 1ساعت بعد از اذان مغرب و عشا به مسجد جمکران میرسد و نماز اول وقت تقریبا 1 ساعت به تاخیر میفتد.حال آیا به این سفر برویم یا اینکه از رفتن منصرف شویم تا نماز اول وقت به تاخیر نیفتد؟(اگر خداوند توفیق دهدشاید این سفر هر هفه انجام شود) 2- استاد من به چهره بزرگان که نگاه میکردم متوجه شدم که حضرت امام (ره)و آیت ا...بهجت(ره) و 000 در پیشانی مبارکشان جای مهر آنچنان به چشم نمی آید.خواستم در خواست کنم راهی به من نشان دهید که جای مهر در پیشانی من ظاهر نشود.دوست ندارم توفیق سجده طولانی که خداوند به من داده است عیان شود و همه ببینند و متوجه شوند.خواهش میکنم راهنماییی بفرمایید چه کنم که جای مهر در پیشانی من ظاهر نشود تا بین خودم و خدا بماند؟ 3- استاد در روایات داریم که شخصی نزد حضرت علی(ع) گفت( استغفرالله ربی و اتوب علیه) و حضرت بسیار تند با ایشون برخورد کردند.آیا به این معناست که به دلیل شرایطی که این ذکر دارد ما نبایددر طول روز زیاد این ذکر را بکار ببریم؟چون من در طول روز بسیار این ذکر را میگویم تا گناهانی که تا آن زمان از روز انجام داده ام پاک شود. با تشکر فراوان .خدا خیرتون بده. دعام کنید استاد. یا علی (علیه السلام) گفت که دیوانه نهی لایق این خانه نهی کاش که دیوانه شوم لایق این خانه شوم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- چون شریعت الهی رخصت داده که در صورت ضرورت نماز را به تأخیر بیندازید، با توجه به برکات زیارت قم و جمکران می‌توان از این رخصت استفاده کرد، مثل آن‌که نماز را جهت شرکت در نماز جماعت به تأخیر می‌اندازید. 2- اگر مهر بزرگ باشد و پوست پیشانی شما نیز مستعد باشد ممکن است آثار مهر بر پیشانی نماند. 3- تذکر حضرت در مورد کسی است که عزم عبور از گناه را ندارد ولی ذکر استغفار را بر زبان می‌آورد. موفق باشید
195

بدون عنوان*بازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیزم. اینجا همیشه به یادتان هستم. همیشه دعایتان می کنم. از اینکه خداوند توفیق همنشینی با شما را به من داد بسیار خوشحالم و از خداوند می خواهم این نعمت را بر من تمام کند و در قیامت هم همنشین شما باشم. اینجا واقعاً درک می کنم که شما چقدر باعث رشد ما شده اید. در اینجا جلسات متعددی پیرامون فلسفه و عرفان و غربشناسی شرکت می کنم و همیشه به یاد شما هستم. شاگرد کوچک شما محمد فاطمی پور
متن پاسخ

گفت: از دوست چه دیدی که چنین مسروری؟
گفتم: از دوست همین بس که زما یاد کند
موفق باشید: طاهرزاده

14744
متن پرسش
سلام علیکم: در بحث کتاب هدف حیات زمینی آدم این پرسش برایم مطرح شده: در جنتی که خداوند می فرماید به هر آنچه می خواهید به فراوانی نزدیک شوید جز شجره، منظور از چیزهای غیر شجره که آدم اجازه نزدیکی به آن را داشت چیست؟ و دوم سوال اینکه معنای بهشت در برزخ نزولی چه می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- انسان در آن مقام در شرایطی بود که اُنس با حضرت حق بدون هیچ حجابی برای او محقق شده بود و دیگر چیزی بالاتر از این نیست که او بخواهد 2- بهشتی که انسان با اعمال خود از زندگی زمینی به سوی آن سیر می‌کند در بستر برزخ صعودی انجام می‌گیرد که واسطه‌ی بین دنیا و مقام قیامت است. برعکسِ آن، برزخ نزولی است که واسطه‌ی بین مقام اُنس اولیه با عالَم دنیا است که این برزخ، با انتخاب و اعمال ما برای ما حاصل نشده است، بلکه اقتضای مراتب وجودیِ ما است. موفق باشید

6534
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرامی من قصددارم سیرکتب شمارا دنبال کنم ده نکته ازمعرفت نفس ازبرهان تاعرفان آشتی باخدارا کارکردم واینک به بحث معاد رسیده ام اما یکی ازدوستانم براین باور است که بایدبحث ها راموازی پیش ببرم مثلا معاد وانقلاب وتاریخ راباهم کارکنم لطفامن راراهنمایی فرمایید که چگونه سیرراکارکنم آیابه ترتیبی که هست برم جلویا بحث هار اموازی پیش ببرم لطفا پیشنهاد کتب راهم بدهید زیرا درسایت همه مباحث گنجانده نشده است باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر معرفتی همان‌طور است که عمل کرده‌اید ولی خوب است که در کنار سیر معرفتی مباحث انقلاب اسلامی را هم کار کنید تا متوجه شوید در کجای تاریخ هستید و با بصیرت بیشتر جلو بروید. موفق باشید
4807
متن پرسش
سلام مجدد استاد عزیز جانم فدای شما که هیچ گاه در صبر و تواضع و ادب و منطقتان خللی پیدا نمی‌شود و سوال از شما همیشه مایه‌ی انبساط روحی و یادگیری است. در پاسخ سوال 4772 فرمودید: «می‌فرمایید «مگر گفتمان آقای احمدی‌نژاد جدا از شخص ایشان به‌وجود می‌آید» فراموش نفرمایید این گفتمان، همان گفتمان انقلاب و امام بود که آقای احمدی‌نژاد همچون سربازی فداکار و بر عکس دولت‌های قبلی آن را به صحنه‌ی اجرایی کشور آورد.» بنده کاملا این را می‌پذیرم که گفتمان آقای احمدی‌نژاد همان گفتمان انقلاب و امام بود اما همان طور که خود حضرت عالی بهتر از بنده می‌دانید گفتمان امام صرفا یک بحث تئوریک نیست و تحقق آن نیاز به مجاهدت عملی دارد. به نظر بنده علت دستاوردهای آقای احمدی‌نژاد برای کشور بیشتر به بعد عملی بسیار قوی ایشان بر می‌گشت. آن زهد و خلوصی که از دیرباز در زندگی شخصی ایشان وجود داشته، آن ارادت ومعرفت عمیق و تأثیرگذار به امام زمان (عج) که معلوم است صرفا یک حرف شعاری نیست، آن عشقی که ایشان به نوع انسان و مردم و محرومین داشتند، و همین معرفت به اسلام و امام زمان و عشق به مردم بود که نیروی محرکه‌ی ایشان در سفرهای استانی و سیاست خارجی و داخلی بود که منشأ برکات فراوان شد، و آن نگاه تحلیلی دقیق و آن ادبیات فطری عمیق ایشان نسبت به مسائل بشری که حتی روشنفکران خارجی را به تحسین و شگفتی وا می‌داشت و شما بهتر از حقیر می‌دانید که این خصایل به سختی به دست می‌آید و بسیار سخت‌تر به طور توأم در یک فرد جمع می‌شود. بنده حرفم این است که چگونه می‌توان به همچین شخصیتی که تا همین الان هم قدر و منزلتش شناخته نشده و به شدت مظلوم قرار گرفته پشت کرد و ایشان را تمام شده انگاشت؟ معرفی آقای مشایی دلیل شما است؟ حرف من این است مگر ایشان جرمی مرتکب شده؟ مگر منعی از لحاظ اخلاقی و قانونی و شرعی در این زمینه وجود داشته؟ آیا این که ایشان امتداد گفتمان انقلاب را با تمام جامعیت و خلوص آن فقط از طریق آقای مشایی که همفکر ایشان هستند و از تجارب ایشان برخوردار هستند میسر می‌دیده خطا است؟ بر فرض که بنا به نظر حضرت عالی آقای مشایی به علت مسائلی که علماء برای ایشان ایجاد کردند این توانایی را نمی‌داشت اما این ضعف علما و تفکر دوستان جبهه پایداری است نه جرم آقای احمدی نژاد! بنده معتقدم به مراتب بیشتر از بعضی از حرکات آقای احمدی‌نژاد که اگر خودمان را جای ایشان و شرایط سخت ایشان بگذاریم شاید برای آن حرکات هم توجیه پیدا کنیم، بی‌مهری و کم‌لطفی ما و کمکاری ما در تبیین شایستگی‌های خاص آقای احمدی‌نژاد باعث گم شدن هشت سال ایشان می‌شود هر چند بنده معتقدم این هشت سال گم‌ناشدنی است و تاریخ حقانیت ایشان را اثبات خواهد کرد. اما ما باید تصدیق کنیم که چه قدر به شخص آقای احمدی‌نژاد مدیونیم و چه قدر بازخوانی عملکرد هشت ساله‌ی ایشان برای خود ما مفید است و پشت کردن به ایشان آن هم در حالی که ایشان هشت سال مظلوم بوده و این مظلومیت رو به افزایش است جز یک بی‌انصافی و گناه بزرگ در حق آقای احمدی‌نژاد و در حق گفتمان انقلاب اسلامی و در حق خودمان نیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید موضوع بسیار حساس و دقیق است، شاید در جواب سؤال شماره‌ی 4806 تا حدّی موضوع روشن شده باشد. ولی همان‌طور که عرض کردم موضوع بسیار حساس است و به این موضوع هم فکر کنید؛ راستی آقای احمدی‌نژاد خود را فدای آقای مشائی کرد و یا این‌همه نیروهای انقلاب را؟ آیا امکان این‌ راکه آقای احمدی‌نژاد در تشخیص آقای مشائی اشتباه کرده است را می‌دهید؟ آیا در این مورد هم ما باید به دنبال آقای احمدی‌نژاد راه بیفتیم؟ موفق باشید
626
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوارم بنده دانشجویی هستم و به جهت بحث تولید نرم افزار اسلامی و مباحث جنبش نرم افزاری قصد ورود به حوزه را دارم.چند سوال داشتم؟ 1-حضرت آقا در مورد دروس حوزه نظراتی دارند از جمله اینکه در دروس فعلی وقت طلبه هدر می رود و می توان دوره سطح را کوتاهتر کرد و ... ، اکنون سوال من این است که با توجه به هدف من و صحبت های آقا با دروس فعلی چه باید کرد؟ آیا خواندن درسی مثل سیوطی که هدف آن اجتهاد در عربی است برای من لازم است؟ آیا گذراندن سریع دروس مقدماتی کار درستی است؟ آیا خواندن همه ی دروس فعلی لازم است؟ 2- در انتخاب حوزه اصفهان و قم در شک هستم؟ برای تحصیل قم بهتر است یا اصفهان؟ 3- با توجه به هدف من اگر نکته و توصیه ای برای امثال ما (که کم هم نیستیم) دارید دریغ نفرمایید؟
متن پاسخ
علیکم السلام.باسمه تعالی 1- در هر صورت جنابعالی باید همین دروس رسمی حوزه را مطالعه بفرمایید. وظیفه‌ی برنامه‌ریزان حوزه هست که هرچه سریع‌تر رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» را عمل کنند، ولی شما به تنهایی نباید از نظام حوزوی خارج شوید. منتها وقتی رویکرد شما مشخص است معطل فرعیات و حواشی نمی‌شوید. 2- بستگی به خود شما دارد که در کجا راحت‌تر می‌توانید به علومی که می‌خواهید دست یابید، ولی رویهمرفته زمینه‌ی کار در قم بیشتر است. 3- اگر خداوند میل رفتن به حوزه را در قلب شما انداخته و استعداد شما هم خوب است در این امور جلو بروید، خودِ خداوند در حین کار راهنمایی‌های لازم را می‌کند. موفق باشید
156

بدون عنوان*بازدید:

متن پرسش
سلام علیکم موضع جنابعالی در باره مطالب کتاب (مسله حجاب)اقای مطهری چیست بعضی مطرح می کنند که اقای مطهری این کتاب را نوشتند تا مینی جوب بوشان زمان شاه را مانتویی کنند و حالا رسالت جمهوری اسلامی این است که مانتویی ها را چادری کند درحقیقت اقای مطهری دفع افسد به فاسد کردند نظر شما چیست ایا مانتو گونه فاسد حجاب اسلامی است و چادر گونه اصلاح شده ان.متشکرم
متن پاسخ

علیک السلام
به نظرم همین حرف آخرتان درست باشد.

4995
متن پرسش
سلام علیکم... ببخشید..در آیه ی 143 بقره مگر خدا علم ندارد که چه کسانی از رسول پیروی می کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اصطلاح علم کلام این موارد را علم فعلی خداوند می‌دانند و نه علم ذاتی او، بدین‌معنی که می‌گویند منظور آیه آن است تا در فعل مخلوقات روشن شود که خدا می‌داند، خداوند زمینه‌ای را فراهم کند تا روشن شود چه کسی چه کاره است و اگر فردا خواست کسی را محاکمه کند معلوم باشد بی‌حساب نبوده. موفق باشید
4467
متن پرسش
سلام علیکم! چند سوال در مورد برخی احادیث در مورد ارتباط زن و مرد داشتم: 1- حدیث داریم که: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ یَرْدُدْنَ‏ عَلَیْهِ السَّلَامَ وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یُسَلِّمُ عَلَى النِّسَاءِ وَ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ وَ یَقُولُ أَتَخَوَّفُ أَنْ یُعْجِبَنِی صَوْتُهَا فَیَدْخُلَ عَلَیَّ أَکْثَرُ مِمَّا أَطْلُبُ مِنَ الْأَجْرِ.» حال آیا از این حدیث می توان نتیجه گرفت که سلام کردن مرد جوان به زن جوان عموماً مفسده دارد؟! اگر می توان این نتیجه را گرفت؛ بنده فکر نمی کنم با تعریف شما از مفسده؛ یک سلام کردن مفسده داشته باشد. سلام کردن که هیچ حتی نیم ساعت صحبت کردن نیز مفسده ندارد. اما اگر منظور حدیث چیز دیگری است؛ بفرمائید منظورش چیست؟! 2- در قرآن داریم که: «...وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِن‏...» حال مثلاً آیا چند کلام صحبت یک مرد با یک زن میانسال مثلاً 40 50 ساله و درخواست یک چیزی از او آنقدر مفسده دارد که خدا بفرماید از پشت یک حجابی از مسأله را مطرح کنید!؟ به نظر نمی رسد با تعریف شما از مفسده این مسأله مفسده ای داشته باشد. 3- روایت داریم: «عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ‏ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص... وَ نَهَى أَنْ تَتَکَلَّمَ الْمَرْأَةُ عِنْدَ غَیْرِ زَوْجِهَا وَ غَیْرِ ذِی مَحْرَمٍ مِنْهَا أَکْثَرَ مِنْ خَمْسِ‏ کَلِمَاتٍ‏ مِمَّا لَا بُدَّ لَهَا مِنْه‏» در این حدیث به احتمال قوی 5 کلمه برای بیان مثال است نه اینکه دقیقاً عدد 5 ملاک باشد. خب طبق این حدیث دو تا نامحرم اصلاً نباید با هم صحبتی بکنند و اگر ضرورتی بود به حداقلی که آن ضرورت تأمین شود اکتفا شود و مثلاً اگر آن ضرورت با 10 کلمه صحبت کردن تأمین می شود، حق نداریم 20 کلمه صحبت بکنیم. خب از این حدیث می توان این نتیجه را گرفت که صحبت با نامحرم نوعاً دارای مفسده است؛ و اگر ضرورتی ایجاب کرد که دو نامحرم با هم صحبت بکنند باید به حد ضرورت اکتفا کنند. در صورتی که با تعریف شما از مفسده به نظر نمی رسد اینگونه باشد. با تعریف شما از مفسده حتی به نظر بنده یک ساعت صحبت دو تا نامحرم نیز با هم مفسده ندارد چه رسد به چند کلمه. مخصوصاً اگر یکی از طرفین مسن باشند و باز مخصوصاً اینکه هر دو طرف مسن باشند که اگر هر دو طرف مسن باشند؛ ساعتها هم با هم گفتگو کنند به نظر نمی رسد مفسده ای داشته باشد الا در موارد بسیار استثنائی. آیا این نتیجه گیری بنده صحیح است؟! 4- باز روایت داریم که: «الْقُطْبُ الرَّاوَنْدِیُّ فِی لُبِّ اللُّبَابِ، قَالَ: قَالَ دَاوُدُ ع لِابْنِهِ امْشِ‏ خَلْفَ‏ الْأَسَدِ وَ الْأُسُودِ وَ لَا تَمْشِ خَلْفَ المَرْأَة» خب آیا با تعریف شما از مفسده، چند قدم پشت سر یک زن مفسده دارد؟! مخصوصاً اگر آن زن محجبه و عفیف هم باشد. بله حالا اگر یک دختر جوان و جلفی بود که کلی آرایش کرده بود و با ناز و عشوه نیز راه می رفت و مکان خلوتی نیز بود؛ بله در همچین موقعیتی راه رفتن پشت سر همچین دختری مفسده دارد. اما مثلاً راه رفتن پشت سر یک زن عادی یا حتی کمی با وضعیت نامناسب آنهم در یک مکان شلوغ به نظر می رسد هیچ مفسده ای نداشته باشد؛ البته با تعریف شما از مفسده. اما طبق این حدیث می توان نتیجه گرفت که پشت سر یک زن راه رفتن اینقدر خطر دارد که امام(ع) از باب تمثیل فرموده اند پشت سر افعی و شیر راه برو؛ اما پشت سر زن راه مرو. این یعنی این مسأله خیلی خطرناک است. 5- یا برای مثال روایت مشهور از حضرت فاطمه(س) که فرمود: «وَ عَنْهُ ع قَالَ‏ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی الْحَدِیثِ الَّذِی قَالَتْهُ فَاطِمَةُ ع خَیْرُ النِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَ‏ الرِّجَالُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّهَا مِنِّی‏» خب آیا این حدیث بدین معنی است که دیدن مردان زنان را و زنان مردان را عموماً داری مفسده است یا حدیث منظور دیگری دارد؟! اگر حدیث منظورش بحث مفسده اس، بنده فکر نمی کنم یک دیدن معمولی مفسده داشته باشد. اما اگر منظور دیگری دارد؛ بفرمائید منظورش چیست؟! و مثالهای دیگری از روایات که به همین میزان بسنده می کنم. 6- برخی ها خودشان تجربه کرده اند؛ که حتی یک نگاه لحظه ای و گذرا و تصادفی که چشمشان به نامحرم خورده و البته سریع نیز روی خویش را برگردانده اند؛ روی آنها اثر منفی داشته است. این اثر منفی آیا همان مفسده ای است که در فقه آمده است یا خیر؟! سوال بعد آنکه آیا انسان موظف است از همین اثرات منفی نیز پرهیز کند یا خیر؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم این فرمایش شما اشاره به کجا دارد؟ ولی ابوابی که باز کرده‌اید، ابوابی است که باید در فقه مورد ارزیابی قرار گیرد و عموماً مورد بررسی قرار گرفته است. موفق باشید
2612
متن پرسش
باسلام خدمت استاد گرامی با عرض پوزش بابت اینکه وقت شما را میگیرم چند سوال داشتم که اگر لطف کنید جوابی دهید ممنون می شوم 1- امام خامنه ای در یکی از سخنرانی ها در بین طلاب فرمودند که امام خمینی هم از لحاظ فلسفی و از لحاظ عرفانی در مکتب ملاصدرا هستند ولی طبق آنچه ما از شما و دیگران شنیده ایم امام در عرفان محی الدینی بودند آیا این تناقض است؟ 2- بعضی از کارشناسان مانند آقای دکتر فیاض معتقدند عرفان محی الدین و مولوی بازتولید عرفان مسیحیت و یهودیت در اسلام است و عرفان این دو با عرفان حافظ در تناقض است مولوی از کثرت به وحدت میرسد ولی حافظ برعکس از وحدت به کثرت می رسد اگر میشود پیرامون این صحبت ها منابع مطالعاتی ارائه فرمایید 3- یک بحث خیلی مطرح است بر ضد ملاصدرا اینکه شارحان ملاصدرا مانند علامه طباطبایی و مرحوم آشتیانی و علامه حسن زاده و... فعالیتی برای انقلاب و مبارزات انجام نداده اند پس فلسفه صدرایی در اندیشه امام خمینی تاثیری نداشته است مثلا به این جملات امام خامنه ای توجه کنید : «پدرم با مرحوم علامه طباطبایی خیلی دوست بودند، ساعتها در منزل پدرم می‌نشستند و با یکدیگر صحبت می‌کردند ... من به عنوان یک طلبه جوان، درباره مسایل مبارزه با ایشان بحث می‌کردم و می‌گفتم: شما چرا در این فضای مبارزه وارد نمی‌شوید؟ ... ایشان می‌گفتند: ... ما در برهه‌ای از زمان می‌توانستیم تأثیر بگذاریم - مرادشان زمان مشروطه و بدو ورود تمدن جدید بود- ولی گناه بزرگی واقع شد که آن وقت، این کار تعفیب نشد؛ اما دیگر حالا وقت گذشته است و فایده‌ای ندارد ... این مبارزات به نتیجه‌ای نخواهد رسید و این نظامی که ما می‌بینیم بر سر کار است، با این حرفها و با این یک‌ذره و دو ‌ذره، از بین نخواهد رفت". شما ببینید، عالم روشن‌بیی مثل علامه طباطبایی - که دیگر در مورد روشن‌بینی و اگاهی ایشان، هیچ‌کس شک ندارد... - تعبیرش از واقعیت جامعه این طوری بود که می‌گفت فایده‌ای ندارد" حوزه و روحانیت، ج1، ص56. 4- شما خیلی روی ملاصدرا مانور میدهید ولی امام خامنه ای اصلا روی ایشان و اندیشه هایش مانور نمی دهد وحتی در استفتایی میفرمایند : س 1325: آیا تدریس و تحصیل فلسفه در حوزه‏هاى علمیه دینیّه جایز است؟ ج: یادگیرى و تحصیل فلسفه براى کسى که اطمینان دارد که باعث تزلزل در اعتقادات دینى‏اش نمى‏شود اشکال ندارد و بلکه در بعضى از موارد واجب است. یا امام در سخنرانی هاشان از ملاصدرا حرفی نمی زدند و فقط در مقابل کمونیست از فلسفه ی اسلامی صحبت می کنند که بعضی می گویند این برای آن بود که آنها در کفر محض بودند ولی ما در توحید هستیم و این امر(توصیه ی فلسفه اسلامی به کمونیست) دلیل نمی شود که ما بخواهیم بر مبنای فلسفه ی اسلامی برنامه ریزی کنیم و استراتزی بنویسیم 5- چرا امام علی سلام الله علیه در دعای کمیل عباراتی مانند " پوست بدنم نازک است و بدن من ضعیف است" را در مورد عذاب الهی بکار میبرند در حالی که غذاب آخرت به بدن دنیایی ربطی ندارد؟ (در آشتی با خدا گفتید که بدن آخرتی از جنس بدن این دنیا نیست) ببخشید که سرتان را درد آوردم اگر هم وقت پاسخگویی نداشتید این امر را به یکی از شاگردان محول کنید که وقت کمتری از شما گرفته شود با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- هرکس صدرایی شد عملاً با عرفان محی‌الدین نیز مأنوس می‌شود چون خودِ ملاصدرا همه‌ی تلاشش به گفته‌ی خودش آن بوده که سخنان عرفانی محی‌الدین را در دستگاه فلسفی تبیین کند 2- حضرت آیت‌الله جوادی در شرح فصوص‌الحکم محی‌الدین به‌خوبی ثابت می‌کردند تمام سخنان محی‌الدین مبتنی بر قرآن و روایات نبوی است و به هیچ‌وجه قبول نمی‌کردند که گفته شود این عرفان از بیرون از اسلام آمده باشد. کتاب «احیاگر عرفان» از آقای محمد بدیعی در این رابطه نکات خوبی دارد. در مورد مولوی مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌» جلسه‌ای که در سال 1387 با شعرا داشتند فرمودند: «مثنوی همان طورکه مولوی می‌گوید: «هو اصول اصول اصول الدین» است و فرمودند موحوم مطهری هم با من هم‌عقیده بودند 3- حضرت امام در مصاحبه‌شان با حسنین هیکل می‌فرمایند مبانی من در انقلاب، در فلسفه، ملاصدرا و در فقه، مرحوم جواهر و در حدیث، اصول کافی بوده 4- برعکس این فرمایش شما تأکید رهبری بر روی آموزش فلسفه توسط طلاب در حد تکرار و تأکید است و تعبیرات حضرت امام در مورد ملاصدرا خیلی بیش از این‌ها است. بنده در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» سخنان رهبری و حضرت امام را در مورد فلسفه‌ی صدرایی آورده‌ام. مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» می‌فرمایند: «... به گمان ما فلسفه‌ی اسلامی در اسلوب و محتوای حکمت صدرایی، جای خالی خویش را در اندیشه‌ی انسان این روزگار می‌جوید و سرانجام آن را خواهد یافت... می‌فرمایند: مکتب فلسفی صدرالمتألهین همچون شخصیت و زندگی خودِ او مجموعه‌ی در هم تنیده و به وحدت رسیده‌ی چند عنصر گرانبهاست. در فلسفه‌ی او از فاخرترین عناصرِ معرفت یعنی عقل منطقی و شهود عرفانی و وحی قرآنی، در کنار هم بهره گرفته شده و در ترکیب شخصیت او تحقیق و تأمل برهانی و ذوق و مکاشفه‌ی عرفانی و تعبد و تدین و زهد و اُنسِ با کتاب و سنت، همه با هم دخیل گشته». 5- شاید نظرشان به بدن برزخی و مثالی باشد. موفق باشید
2245

نکات اخلاقیبازدید:

متن پرسش

باسلام و دعای خیر حضور استاد گرانقدر در مراسم اعتکاف ماه رجب سال جاری با عنایت خداوند متعال وپس از توصیه جنابعالی به انجام دستور حضرت ایت اله حسن زاده آملی جهت رفع خطورات ذهنی در روز بعد از اعتکاف انچنان لذت معنوی برایم حاصل شد که قابل توصیف نیست ولی با گذشت زمان ان حالت کمرنگ شد،این خطورات که عمد تاً در قضاوت نسبت به بنده گان خدا وکسانی که در ظاهر مسائل شرعی را رعایت نمی کنند و این خطورات مزاخم حضور قلب هستند ،لذا خواهشمندم من را برای رفع آن و جهت حفظ حالت خلاصی از این حطورات راهنمایی فر مایید. با تشکر و توفیق روز افزون برا ی جنابعالی در راه نشر معارف اسلامی

متن پاسخ

باسمه تعالی؛ علیکم السلام: وقتی یاد گرفتیم خطورات که آمدند دنبال نکنیم انشاءالله به جایی می‌رسید که هر خطوراتی میهمان ناخوانده خواهد شد و می‌رود. دستور‌العمل آیت‌الله بهجت«رضوان‌الله‌علیه‌» را فراموش نکنید که فرمودند: «آن خطورات را دنبال نکنید و نگران آمدن آن هم نباشید تا مأیوس شوید». خوشحال باشید که خداوند لطف کرده به طوری که خطورات، شما را به دنبال خود نمی‌برد. موفق باشید.

نمایش چاپی