باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان گوهر خلیفة اللهی دارد و تواضع در مقابل خدا که کار بسیار ارزشمندی است نباید به معنای حقیرنشاندادن خود در مقابل خلق باشد. چوپانی حقارت نیست تا بگوییم با این کار با عزت نفس خود مقابله میکردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه نفس انسان به صورت وجودی شدت یابد تمام ابعاد کمالی آن نفس متعالی میشود لذا انسانهای وسواسی سعی بر تعالیِ وجودی و سیر إلی اللّه ندارند، بیشتر مشغول ظاهر شریعت میشوند و شیطان نیز از همین طریق سراغ آنها میرود. 2- خداوند میفرماید: «خلق الانسانُ ضعیفا» پس در هر حال انسانها در ابتدای امر به شکلهای گوناگون ضعفهایی دارند. با تدبّر و تعقل در شریعت الهی باید بتوانند از آن ضعفها بگذرند 3- در هر صورت ما مأمور به تعقل در امور خود هستیم و حجت باطنی ما عقل است و نمیتوان عنان خود را در اختیار استخاره و تفأل به قرآن سپرد. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: آن معنا از حرکت که در فلسفهی صدرایی مطرح است؛ تبدیل ذاتیِ قوه به فعل است که با إفاضهی فیض از طرف عالَم معنا محقق میشود و این غیر از آن است که تصور شود حرکت از عالم معنا پدید میآید، بلکه تنها إفاضهی فیض یا تجلیِ وجود در میان است و در علومی مثل فیزیک، اساساً بحث در ذات عالم ماده در میان نیست بلکه بحث در حرکتهای نسبی است مثل حرکت الکترون به گِردِ هسته. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول جناب فیض کاشانی: «گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی / گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی. گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی / گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی. گفتم جفات تا کی گفتا همیشه باشد / از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی. گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد / گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی. گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن / جان بر لبت چه آید شاید چشیده باشی. گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی؟ / گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی. خود را اگر نه بینی از وصل گل بچینی / کار تو فیض اینست خود را ندیده باشی. آری به قول فیض؛ شاید رسیده باشی! از کجا میگویی از نور ایمان برخوردار نیستید؟ ثانیاً: بشتر برکات تبعیت از شریعت الهی در زندگی ابدی سراغ انسان میآید. همهی فکر و ذهن خود را در راستای اطاعت از حکم خدا برای آبادانی قیامت باید بهکار برد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حکما بر اساس عقل و با نظر به بدیهیات، سیر میکنند و متکلمین بر اساس عقل و با نظر به برداشتی که از دین، دارند سیر میکنند. که البته هرچه جلو آمدیم این دو بههم نزدیک شدند به طوریکه در امثال ملاصدرا در عین نگاه فلسفی روش دفاع از دین بهخوبی شکل گرفت. آری! متکلمین تصور میکردند باید خداوند باشد و بعد مخلوق ایجاد شود یعنی معتقد به تقدّم زمانی برای خداوند بودند. در حالیکه حکما متوجهاند تقدّم خداوند تقدّم باالشّرافة و بالرّتبه است. و لذا همینکه خدا هست، مخلوق نیز در صحنه است. مثل آنکه همینکه ما دستمان را تکان میدهیم انگشتر ما نیز تکان میخورد در عین آنکه حرکتِ انگشتر بالطبعِ حرکت دست است. پیشنهاد میشود جزوات «فلسفه و کلام اسلامی» که در سایت قرار دارد را دنبال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکنالوجود در ذات خود همواره ممکنالوجود است و لذا وقتی هم که حادث شد، برای ادامهی بقاء نیاز به خلقت مدام دارد زیرا ذاتی که ممکن است، هیچوقت واجبِ بالذات نمیشود. در این مورد خوب است «برهان صدیقین» مطالعه شود تا بین علت حقیقی و علت معدّه تفکیک گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم ولی باید موضوع را از اساتید قرائت پرسید. موفق باشید
جواب: 1- عنایت داشته باشید که بندگی خداوند به خودی خود یک زندگی روحانی و لذتبخش است و به محض ورود به عالم قیامت تمام توجهاتی که در عبادات خود به کار بردهاید در آنجا جادههای نورانی به سوی پروردگارتان خواهد شد و نظام «الیه راجعون» تحقق بالفعل مییابد.
2- وقتی انسان بنا را بر آن گذاشت که تا حدّ ممکن قلب خود را در عباداتش در صحنه بیاورد آرامآرام چشم قلب او باز میشود و از الهامات قلبی بهرهمند میگردد، به شرط اینکه: اولاً؛ نسبت به حقایق عالم دارای معرفت صحیح باشد. ثانیاً؛ صبر در دینداری پیشه کند و به دنبال نتیجه زودرس و سطحی نباشد. چنانچه خداوند میفرماید: «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ. الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ». و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند قطعا آنان را در غرفه هایى از بهشت جاى مىدهیم که از زیر آنها جویها روان است جاودان در آنجا خواهند بود چه نیکوست پاداش عملکنندگان. همان کسانى که شکیبایى ورزیده و بر پروردگارشان توکل نمودهاند.
به قول مولوی:
پردههای دیده را داروی صبر هم بسوزد هم بسازد شرح صدر
و در همین رابطه در حدیث قدسی داریم: یَا عِبَادِیَ الصِّدِّیقِینَ تَنَعَّمُوا بِعِبَادَتِی فِی الدُّنْیَا فَإِنَّکُمْ بِهَا تَنَعَّمُونَ فِی الْجَنَّة اى بندگان صدیقم در دنیا بعبادتم متنعم باشید که بسبب آن در بهشت متنعم شوید.
3- وقتی متوجه شدیم عبادت حقیقی با حضور قلب حاصل میشود و صاحب چنین مقامی در اصل ائمه معصومین«علیهمالسلام» هستند که بدون هیچ درس و کلاسی در این مقام مستقر شدهاند، آنها را در راستای رسیدن به حضور قلب مقصد و مقصود خود مییابیم و لذا عشق و محبت به آن ذوات مقدسه شروع میشود که بحث آن مفصل است. توصیه میشود به کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» رجوع فرمایدد.
2 - سوره عنکبوت، آیات 58 و 59
3- أمالی الصدوق ص 301
باسمه تعالی: سلام علیکم: ازدواج موقت از جهت روح و روحانیت غیر از ازدواج دائم است که دارای عهد قلبی بین زوجین میباشد و خداوند در وصف آن میفرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (21/روم) بین آن دو ارادت و رحمت ایجاد کردیم. در حالیکه نگاه حرام و یا نعوذ باللّه زنا، موجب میشود مسیر تجلی آن مودت و رحمت از بین برود. موفق باشید