بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8961
متن پرسش
با عرض سلام: خدمت استاد عزیز یکی از درخواست هایی که از خدا داشته ام رفع منیت است نمیدانم از اثر این دعاست که در زندگی ام دجار مشکل شده ام به گونه ای که گاهی میشود فقط به خاطر مشکلاتم در زندگی کارم شده گریه و وقتی هم در برابر مشکلات زندگی ام بی تاب میشوم مرتب خودم را سرزنس میکنم که چرا به خاطر زندگی دنیایی بی تابی میکنم با اینکه میدانم زندگی دنیا به خودی خود اصل نیست و از مقایسه کردنهای زندگی خودم با دیگران رنج میکشم و نمیدانم چطور از این مقایسه ها رها شوم به طوری که من بعضی روزها که حالم خوب است با تمام شرایط زندگی ام کنار آمده ام و راضی هستم ولی آنی که روحیه ام ضعیف میشود اول مصیبت من میشود و مقایسه ها شروع میشود و به قدری مشکلات زندگی ام برایم بزرگ میشود که زندگی برایم تنگ میشود چه کار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین کارهایی که خودتان می‌دانید انجام دهید مثل اُنس با روایات و کتاب‌های معرفتی، اخلاقی. پیشنهاد می‌کنم سی‌دی مباحث «یابن الجُندب» را که دستورالعمل حضرت صادق«علیه‌السلام» به عبداللّه جندب بود کار کنید. موفق باشید
8675
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد عزیز در مدرسه معصومیه جلساتی داریم با بعض دوستان طلبه که در آن پیرامون موضوعات طلبگی مباحثه میکنیم. بحث هایی پیرامون نظام اندیشه و نحوه دستیابی به آن طرح گردید پیرو این بحث از صاحبان نظام اندیشه و ارائه کنندگان آن سخن به میان آمد و ملاک انتخاب اساتید. یکی از دوستان مطرح کرد که حداقلی ترین شاخص وجود اجتهاد است و چه طور یک غیر مجتهد میتواند چیزی را به اسلام نسبت دهد. بحث های زیادی شد که اصلا تعریف اجتهاد چیست و قلمرو آن کدام است و چه میاحثی در دین شناسی نیازمند اجتهاد است و از این دست. تا اینکه بحث به تفسیر قرآن رسید و بعض دوستان متفق بودند که دیگر تفسیر قرآن حتما از موضوعاتی است که غیر مجتهد نمی تواند در آن ورودی داشته باشد چون قطعا از موارد استنباط از آیه محسوب میشود هر چند که اجتهاد شرط لازم است و نه کافی و لذا نه تنها اجتهاد مصطلح که در بعض علوم تفسیری و مقدمات آن هم اجتهاد لازم است و استاد طاهرزاده عزیز که خود اقرار دارند که مجتهد نیستند چگونه تفسیر میکنند و ما چگونه میتوانیم به تفسیر ایشان اعتماد طلبگی کنیم هر چند که با تفسیر ایشان صفا کنیم و انس بگیریم. پاسخ اولیه ما این بود که حضرت استاد اصلا مدعی تفسیر قرآن نیستند بلکه کرارا بیان داشته اند که این جلسات تفسیر در واقع شرح تفسیر المیزان علامه است و ایشان در مقام تطبیق هستند و لذا اشکال مذکور وارد نیست. اما اشکالاتی به نظر خودمان به همین جواب وارد است و لذا به نظر رسید از این فرصت استفاده کنیم و با توجه به اینکه این شبهه که بارها در دانشگاه و حوزه مطرح میشد را با خود استاد طرح کنیم. میتوان این سوال را به صورت واضح تر اینگونه بیان داشت که در جلسات شنبه که به اسم جلسات تفسیر معروف است در واقع چه اتفاقی دارد می افتد آیا تفسیر است یا تطبیق و هر کدام از اینها به چه منطقی و توجیهی و اینکه آیا همان تطبیق نیازمند روش خاصی است و استاد دارند از یک روش خاص ابداعی استفاده میکنند یا ذوقی است یا ... متاسفانه ما به طور تطبیقی تفسیر شما با المیزان یا آیت الله جوادی را مطالعه نکردیم اما اجمالا نوآوری هایی را درک میکنیم اینها تفسیر است که اجتهاد بخواهد یا تطبیق و مصداق یابی از شرایط روز است؟ با تشکر از استاد عزیز. اگر امکانش هست زودتر جواب بفرمایید. ملتمس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده از قبل از انقلاب در رابطه با فهم قرآن تفسیرهای قرآن را مطالعه می‌کردم و چیزهایی هم به‌دست می‌آوردم، ولی احساس می‌کردم حتی از نظر فکری هم آن‌طور که لازم است با قرآن مرتبط نمی‌شوم. تا این‌که با تفسیر المیزان آشنا شدم و بحمداللّه با ذوقی سرشار مدت شش سال مشغول المیزان بودم و لُبّ آیات را از نگاه علامه در ذیل هر آیه‌ای یادداشت می‌کردم و با آشنایی با تفسیر آیت‌اللّه جوادی که آن را تبیین سخنان علامه می‌دانم بدون کوچک‌ترین وقفه از تفسیر سوره‌ی حمد آیت اللّه جوادی تا تفسیر سوره‌ی ابراهیم«علیه‌السلام» مطالب را دنبال و یادداشت‌برداری می‌کردم و هم‌اکنون چندین دفترچه، فقط یادداشت‌هایی است که از تفسیر آیت‌اللّه جوادی دارم. در همین حین بود که احساس کردم به مقتضای شغل معلمی‌ام می‌توانم نگاه قرآنی علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» را با مردم در میان بگذارم. و حقیقتاً اگر المیزان نبود هرگز به خودم چنین حقی را نمی‌دادم که وارد طرح نگاه قرآنی شوم، چون تنها از طریق تفسیر المیزان بود که احساس می‌کردم تا حدّی پیام اصلی و روح کلی آیات و سوره‌ها برایم از مجهول‌بودن در می‌آید و اگر ملاحظه می‌کنید ظاهراً در ارائه‌ی مثال‌ها و یا حتی در طرح بعضی از آیات از ظاهر المیزان یا سخنان آیت‌اللّه جوادی فاصله می‌گیرم، این هم به پشتیبانی روح آن کلی است که از المیزان به‌دست آمده. در هر روز شنبه تا چند مرتبه آیات مربوطه را در المیزان زیر و رو نکنم آن روحی را که بتوانم بحث را ارائه دهم به‌دست نمی‌آورم. موفق باشید
8633
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد 1) آیا در بحث سیر مطالعاتی که ارائه داده اید رعایت آن حتمی است؟ مثلا یکی از دوستان شروع مباحثه مطالب را از سلوک ذیل شخصیت امام (ره) بعنوان روش سلوکی نوین تعیین می نماید نظر حضرتعالی چیست؟ 2) در ابتدای جلسه نهم کتاب سلوک ذیل شخصیت امام (ره) به گفته ایشان که فرمودند "اقل مراتب سعادت این است که انسان یک دوره فلسفه را بداند" بعنوان شخصیتی که در مقام تفصیل حقیقت اجمالی امام (ره) قرارگرفته اید موضوع را باز فرمایید و اگر فلسفه لازم می آید چه منبع یا منابعی را توصیه می فرمایید؟ 3) بنده حدود یک سالی است که بعد از ظهرها پس از استراحت از کار صبح تنهایی و با استفاده از سایت و گاها کتبی از مشهد مقدس از آثار شما بهره مندمی شوم و دو هفته ای است که دو نفر از رفقا بجمع پیوسته اند و احساس می نمایم روش مباحثه دلگرمی خاصی دارد و از سرخوردگی های مقطعی که در تنهایی رخ می دهد جلوگیری می کند توصیه ای اگر دارید بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سیر مطالعاتی که روی سایت هست از جهتی نگاه فلسفی شما را نیز تأمین می‌کند به‌خصوص اگر تا بحث‌ معاد را با شرح آن دنبال کنید و بهتر می‌توانید مباحث کتاب سلوک را دریافت فرمایید. به نظرم اگر جمع رفقا از قبل بحثی از مباحث سیر مطالعاتی را کار کنید و بعد وعده کنید با یادداشت‌هایی که کرده‌اید با همدیگر مباحثه کنید خوب است. موفق باشید
8580
متن پرسش
سلام: پرورش خیال یعنی چه؟ راه عملی برای پرورش خیال چیست؟ آیا با شعر می توان خیال را پرورش داد؟ اگر بله شعر های کدام شاعر خوب است؟ آیا مولوی خوبه؟ بهترین راه برای پرورش خیال چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خیال پرورش نمی‌خواهد خودش به اندازه‌ی کافی پرورش یافته هست. خیال را باید با تصفیه‌ی روح و عقل و با اُنس با حضرت حق پاک و صاحب جمال کرد و از طرفی در کنترل در آورد. تدبّر در قرآن و اشعار امثال مولوی و صداقت کارساز است. موفق باشید
8573

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام آیا استاد گرامی اساسا به قانون جذب معتقد هستند؟ و این که چه قدر مباحث و نظریات آقای سید حسین عباس منش در این مورد صحیح می باشد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این نوع جذب که این آقایان می‌گویند و بنده در جریان هستم ،افق توحیدی انسان را در حجاب می‌برد. موفق باشید
7952
متن پرسش
باسلام چرا مصاحبه ی نحله‌ی نجف روی سایت نیامده؟متشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: إن‌شاءاللّه عزیزان اقدام خواهند کرد. موفق باشید
7397
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم می خواستم بدانم وقتی معصوم علیه السلام در تعقیبات نماز می فرماید اللهم اهدنی من عندک..... و یا انی اسئلک من کل خیر...... ما بهتر است همین طور بخوانیم و یا انکه با صیغه جمع بخوانیم و اگر قسمت دوم بهتر است چرا معصوم علیه السلام خود مفرد بکار برده اند با کمال تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گاهی انسان در شرایطی است که می‌خواهد نسبت خود را با خدا تصحیح کند تا در مرحله‌ی بعد خود را در جمع مؤمنین احساس نماید و به صورت جمع دعا کند و لذا به تأسی به امامان معصوم ما هم در آن مرحله همان‌طور دعا می‌کنیم و باز به تأسی به آن عزیزان وقتی آن‌ها به صورت جمعی دعا می‌کنند ما نیز به صورت جمعی دعا می‌نماییم. موفق باشید
7308
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار ببخشید مگر نمیگویند که تفاوت انسان و ملائکه قوه اختیار انسان است پس چرا در زمان خلقت انسان ابلیس برانسان سجده نکرد و سر پیچی نمود مگر ابلیس اختیار داشته که سجده نکرده است؟ باتشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که شیطان از جنّ است و جنّ و انس دارای اختیار می‌باشند. می‌توانید به کتاب «هدف حیات زمینی آدم» رجوع فرمایید. موفق باشید
5152
متن پرسش
سلام بنده به تازگی کتاب غربزدگی جلال آل احمد رو مطالعه کردم شما چقدر این کتابو قابل استفاده میدونید؟ مباجث قابل استفاده ای داشت ولی یه شبهه هایی مینداخت که خیلی سنگین بود مثه اینکه رواج تشیع تو ایران کار غرب بوده برای تقابل با عثمانی و از زمان تیمور شروع شده و در صفویه به نتیجه رسیده یا اینکه (نعوذبالله) حتی اعتقاد ما به رومی بودن مادر امام زمان تحت تاثیر غرب زدگیه و...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم جلال در همان حدّی که موضوع غرب‌زدگی را طرح کرده و یا متوجه نقش تاریخی روشن‌فکری در ایران شده ارزش دارد نه این‌که باید همه‌ی تحلیل‌های ایشان را نیز قبول کنیم. هرگز این‌طور نیست که رواج تشیع در ایران کار غرب بوده، برعکس، چون روح ایرانی از همان ابتدا با نحوه‌ی برخورد علی«علیه‌السلام» در رابطه با مَوالی متوجه عظمت علی«علیه‌السلام» شد به حضرت گرایش داشتند در اولین فرصت که فشار عثمانیان کم شد آن گرایش ظهور کرد و صفویه نیز از آن گرایش استفاده کرد و هزاران عوامل دیگر که بحث آن این‌جا نیست. همچنان که موضوع سوابق حضور جناب نرگس‌خاتون چیزی نیست که بتوان آن را از تاریخ نفی کرد. موفق باشید
5021
متن پرسش
باسلام راجع به پاسخ سئوال4963سئوال ما این است: 1.و کمال التوحید نفی الصفات عنه راجع به چه مقامی است؟ 2.آیا خدا عین صفات است؟ 3.آیا عارف بجایی می رسد که دیگر اسما و صفات را نبیند و فقط تجلی ذاتی محقق شود یا نه عارف صفات عینیه را باید ببیند؟ 4.آیا برای عارف حقیقی سجده و قیام فرق نیست؟ 5.آیا صفات فانی در خدایند یا بحث فنا مربوط فانی شدن انسان برای خداست و صفات فقط عینیت دارند؟ 6.طبق لا اسم و لا رسم لواحد القهار پس بحث از اسما برای چیست؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کمال توحید آن است که صفاتی خارج از ذات برای حضرت حق در نظر نگیریم زیرا یک خدا نداریم و یک صفت مثل علم بلکه به تعبیر حضرت صادق«علیه‌السلام» خداوند عین حیات و علم است 2- اگر ذات خدا عین صفاتش نباشد علاوه بر آن‌که دوگانگی بین ذات و صفات پیش می‌آید لازم می‌آید که ذات خدا در خودش هیچ کمالی مثل علم و حیات را نداشته باشد 3- اگر سالک از مقام تعیّن ثانی یعنی مقام وحدانی به مقام تعیّن اول سیرکند و منور به تجلی ذاتی شود در آن مقام دیگر ظهور اسماء برایش معنا ندارد 4- سالک در مقام عنصری و بشری خود در قیام، در معرض وجهی از تجلیات الهی است و در سجده در معرض وجوهی دیگر از تجلیات الهی است و بحث سجده و قیام مربوط به مقام عنصری بشر است 5- این را در جواب شماره‌ی 1 و2 دادم 6- این یک جمله‌ی فلسفی است به این معنا که نمی‌توان خدا را تعریف کرد و این ربطی به بحث اسماء الهی که در قرآن می‌فرماید: «له الأسماء الحسنی» ندارد. موفق باشید
3531
متن پرسش
سلام علیکم .مگر خداوند متعال بر هر چیزی توانا نیست و هیچ کاری بدون اذن خداوند انجام نمیشود.پس اگر ما کار گناهی هم انجام دهیم خدا خواسته؟ یا اینکه چرا کارهای که به نفع ما است را خدواند اعمال نمی فرمایید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در این‌جا نباید بین تکوین و تشریع خلط شود. آری خداوند تکویناً به ما اختیار داده تا بتوانیم هرچه را خواستیم انتخاب کنیم و خودش نیز همین را خواسته، ولی تشریعاً جهت سعادت ما از طریق انبیاء به ما دستور داده که گناه نکنیم. موفق باشید
2906
متن پرسش
سؤال20: انسان به بعضی قضایا علم حصولی دارد مثل این که: «دیروز درد داشتم»، و به بعضی قضایا علم حضوری دارد مثل این که «الآن درد دارم». پس می‌شود انسان به یک قضیه علم حضوری داشته‌باشد بدون این که نظر به موضوع و محمولش داشته‌باشد. حال سؤال ما این است که: آیا مبادی یک فکر، لزوماً از جنس قضیه و تصدیق است (البته لابشرط نسبت به این که نظر به موضوع و محمولش بشود یا نشود)؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همان‌طور که عرض شد مبادی اعم از آن‌که مبادی عقل نظری باشد، مثل امتناع اجتماع نقیضین و یا مبادی عقلی عملی باشد، مثل سیره‌ی انسانی که او را به عنوان مبادی پذیرفته‌ایم، در هر دو صورت آن مبادی یک تصدیق درونی و حضوری است و در این‌جا بحث موضوع و محمول معنا نمی‌دهد، هرچند از این به بعد می‌توان بر مینای آن‌چه در درون تصدیق کرده‌ایم – در عقل نظری و عملی – قضایایی را شکل دهیم و موضوع و محمول بسازیم و استدلال کنیم. ملاحظه کرده‌اید که ما مبنای عقل عملی را ابتداء و بالذات انسان معصوم می‌دانیم و در ذیل آن انسان، انسان‌هایی را که یک نحوه اتحاد با امامان دارند، می‌پذیریم. موفق باشید
2431

دروس حوزویبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بنا به دلایلی نمیتوانم حوزه بروم اما حیلی دلم میخواهد در خانه خودم بخوانم و مطالعات زیادی در خانه دارم از شما تقاضا دارم برای خواندن دروس حوزه کتب و سی دی های اموزشی معرفی نمایید تا خودم در خانه کار کنم چون کتبها و سی دی ها زیاد است نمیدانم از کجا شروع کنم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این در حدّ تخصص و اطلاع بنده نیست از طلاب فعال حوزه‌ی علمیه سوال بفرمایید که در جریان آخرین کتاب‌ها و سی‌دی‌ها هستند. موفق باشید
1560

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام. استاد عزیز با تشکر از سعه صدر شما در پاسخ به سوالات دینی. خدا میداند چقدر همیشه دنبال کسی می گشتم که اینگونه دلسوزانه و مدبرانه با سوالات دینی ما پاسخ دهد از خدا میخواهم راههای سعادت را بیش از پیش در برابر شما بگشاید همانگونه که شما گره از ذهنهای میگشائید. استاد مشکلی دارم نمی دانم چرا دلم هرجایی است. میدانید استاد من دوست دارم کسی را دوست داشته باشم و کسی مرا دوست داشته باشد به خاطر این هرچند صباحی دل و فکرم درگیر کسی می شود. استاد میدانم عشق واقعی یعنی اهل البیت و امام زمان. اتفاقا همیشه به خودم میگویم که دلت را از خدا پر کن تا جای غیر در آن نماند اما استاد چگونه دلم را از خدا پر کنم؟ دوست ندارم عاشق کسی جز خدا باشم اما نمی شود. بعضی ها می گویند دل باید ولو عاشق یک انسان، اما عاشق باشد ودلی که عشق یک انسان دیگر درش نباشد و در واقع معنی سوختن را نیاموزد نمیتواند بعدها عاشق خدا شود. این درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: گفت: « همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی »فطرت ما با عشق الهی سرشته شده. به گفته‌ی علامه‌طباطبایی«رحمة‌الله‌علیه»: «خاک دل آن روز که می‌بیختند.... شبنمی از عشق بر آن ریختند» پس چه نیازی داریم عشق خود به خدا را به کس دیگری بدهیم. آری خدا را باید در آینه‌ی اسماء الهی یعنی در سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» پیدا کرد. هر اندازه به حلال و حرام الهی بیشتر مقید باشید سنخیت بیشتری با انسان‌های معصوم پیدا می‌کنید و آن‌ها را بهتر قطب جان خود می‌یابید. به نور امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» سجده‌ها را طولانی کنید. موفق باشید
1228

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. استاد گرامی سوالی از محضرتان داشتم: ذکر به معنای تکرا واژگان آیا در متون دینی و از دیدگاه ائمه اطهار جایگاهی در خودسازی دارد؟ در جههای مختلف از انواع ذکر: لسانی و بدنی و قلبی یاد شده اما اخیرا در جایی نوشته شده بود که ذکر چیزی است که در بین مسلمانان رواج دارد و گویا منظور نویسنده این بود که در خود اسلام تاکیدی بر این موضوع نشده است. آیا ذکر مورد تائید ائمه هست؟ آیا در سلوک معنوی موثر است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مواردی داریم که خود ائمه«علیهم‌السلام» تکرار یک ذکر را توصیه فرموده‌اند که مرحوم شیخ عباس قمی هرچه در مفاتیح در رابطه با تکرار ذکر آورده همه مبتنی بر آن روایات است. یک نمونه ساده‌ی آن همین‌که شما در شب‌های احیاء در هنگام به‌سرگرفتن قرآن باید ده مرتبه بگویید: «بِکَ یا الله» و رعایت تعداد این نوع ذکرها به همان شکلی که فرموده‌اند إن‌شاءالله در سلوک معنوی تأثیر خود را دارد. موفق باشید
1057

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم تنها یک مورد برایم در مورد رزق حل نشده است و آن هم رزق کسانی همانند مردم آفریقا و بعضی از نقاط جهان است. عده ای از این افراد از گرسنگی می میرند و این در حالی است که طبق روایات رزق هر کس مقدر شده است. قاعدتا جواب نمی تواند ظلم دیگران باشد چون طبق روایات عمل دیگران نمی تواند روی رزق ما تاثیر بگذارد و قرار بود که ما ذهنمان را درگیر عمل دیگران نکنیم. لطفا این مطلب را برایم تجزیه و تحلیل کنید.در پناه قرآن موفق باشید
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی در سؤالات قبلی عرض کرده‌ام که باید در آن محیط زندگی کرد تا معلوم شود راز گرسنگی مردم آفریقا چیست. آقای «خوزه‌اُ دوکاسترو» در کتاب «ژئوپلوتیک گرسنگی» موضوع قحطی‌زدگی روحی را مطرح می‌کند. آنچه برای ما مسلّم است روایاتی است که می‌فرماید رزق هرکس از قبل تعیین شده است. با توجه به این روایات باید موضوع را دنبال کرد. موفق باشید
473

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام و آرزوی قبولی طاعات با توجه به احادیث و روایات می خواستم جایگاه اشک رو در عبادات و زیارت و جایگاه اشک ریختن در میزان قبولی عبادات رو بدونم مثلا حدیثی از معصوم ع می فرماید که یکی از دلایل خشک شدن اشک چشم بخاطر قصاوت قلب است و یا به خشک شدن اشک در مناجات شاکین خسمه عشر اشاره شده است. لطفا بفرمایید جایگاه اشک در مناجات چیست متشکرم
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی از طریق تزکیه، حجاب‌های بین قلب انسان و حقایق معنوی رقیق می‌شود و جان انسان‌ طالب اتصال هرچه بیشتر با آن حقایق می‌شود و از این‌جاست که اشک شروع می‌شود تا فاصله‌ی خود با مطلوب خود را کم کند. در مورد اشک در سؤالات قبل عرایضی شده، إن‌شاءالله برای فهم مطلب کمک می‌کند.
28391
متن پرسش
سلام استاد: یک فیلم پنج دقیقه ای از یک دانشمند فیزیک به نام «پرفسور جرالد شودر» تماشا کردم که قصد داشت از طریق فیزیک خدا را اثبات کند. نمی‌دانم فیلم را دیده اید یا نه؟ اما مسائل جالبی را بیان می‌کند. خواستم ببینم نظر شما چیست؟ آیا به جز زبان فلسفه و خدای فلسفی می‌شود با فیزیک و یا علوم دیگر خدا را اثبات کرد و در آن سیر کرد؟ (هرچند می‌دانیم انس با خدا غیر از اثبات آن است) بخشی از صحبت های ایشان؛ جهان می‌تواند از هیچ مطلق خلق شود به شرط آنکه نیروهای طبیعت پیش از آن وجود داشته باشند. این قوانین فیزیک خودشان مادی نیستند بلکه بر روی ماده عمل می‌کنند، و قادرند که ماده را از هیچ مطلق خلق کنند. و پیش از این زمان و شروع جهان وجود داشته اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحمداللّه در سال‌های اخیر علمای فیزیک از الهی‌دانان جلو افتاده‌اند و موارد خوبی در این رابطه در دنیا به چشم می‌خورد و از جمله‌ی آن‌ها استاد عزیز و گرانقدر کشور خودمان جناب دکتر گلشنی است که قدر او هنوز شناخته نشده است. لااقل خوب است رفقا بعضی از نوشته‌ها و گفته‌های ایشان را دنبال کنند تا ملاحظه نمایند چگونه وقتی علم فیزیک، خود را محدود به تجربه‌های مادی نکند؛ چه افقی در مقابل انسان می‌گشاید. موفق باشید

19695
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزم: سوال خیلی مهمی که امروزه اقشار آسیب دیده مثل فقرا و بیماران و معلولان و ناتوانان جسمی از ما مذهبی ها می پرسند و ما جواب قانع کننده ای برایشان نداریم این است که می گویند خدای شما که می گویید این همه مهربان است، چرا ما را ناقص آفریده؛ یا زلزله زدگان می گویند چرا خدا باید برای ما زلزله ایجاد کند و ما را بی خانمان کند. یا فقیران می گویند مگر شما نمی گویید خدا رزاق است، پس کجاست روزی من؟ خواهشا جوابی عوام فهم بدهید. زیرا آن بدبخت بی چاره ها، سیر مطالعاتی شما را مطالعه نکرده اند. ممنون می شوم اگر راهنمایی کنید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید مطهری در این مورد یک کتاب کامل نوشته‌اند و ابعاد مختلف این موضوعات را بررسی نموده‌اند. بنده هم در شرح صوتی «عدل الهی» عرایضی داشته‌ام. آن‌چه هست باید متوجه بود این نقص‌ها و فقرها، ریشه در بخل خدای حکیمِ قادرِ بی‌نیاز ندارد. باید مشکل را در جای دیگر بررسی نمود مثل امتحانی که افراد باید بشوند یا کوتاهی‌هایی که کرده‌اند و یا ظلمی که به آن‌ها شده است. با این‌همه، راه کمال حقیقی که رجوع به خدا است به بهترین شکل در مقابل آن‌ها گشوده‌ است. به گفته‌ی آیت اللّه حائری شیرازی هرکه داراتر است مسئول‌تر است و به همان اندازه وظایف بیشتری جهت جلب رضایت خدا بر دوش دارد. موفق باشید

18507

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: «اگر آموزش و پرورش در یک کشور ارتقاء پیدا بکند و اصلاح شود، در اقتصاد، سلامت و بهداشت، محیط زیست، مرگ و میر، بارورى، زیبایى و هنر، رفتارهاى گوناگون مردم در سطح جامعه با یکدیگر، و فراتر از همه‌ى اینها، در دین، فلسفه و اخلاق تأثیر خواهد گذاشت. امروز در دنیا به زبان کودکى به کودکان فلسفه مى‌آموزند؛ یعنى چیزى که از نظر بعضى از طراحان کشور ما بى‌معنى است؛ فکر مى‌کنند فلسفه مخصوص آدمهاى ریش و سبیل‌دار و کسانى است که یک سنى از آنها گذشته باشد. نگاه مدرن به مسائل حیات، امروز پیشروان علمى دنیا را به اینجا رسانده که باید فلسفه را از دوره‌ى دبستان به کودکان تعلیم داد؛ البته با زبان کودکى.» این متن یکی از چندین سخنن رهبری در مورد آموزش فلسفه و تفکر به کودکان است. من یک طلبه ام، بنده از شما استاد بزرگوار این سوال را دارم که ما قصد داریم در مساجد و کلاس هایی که خارج از مسجد در اختیار داریم این در خواست رهبری را عملی کنیم چگونه باید شروع و عمل کرد؟ اگر کتاب مد نظر شماست معرفی کنید و خواستار این هستم از شما که جوابی کامل داده شود تا دوباره مزاحم وقت شما استاد عزیز نشوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» در همین رابطه تدوین شده است و با توجه به این‌که مبانیِ فلسفی ما برعکسِ غرب، امروزه در علم کلام ما ظهور خوبی داشته است؛ کتاب «چه نیازی به نبی» و سپس کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تنظیم شد. مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» نیز در موضوعِ تفکر فلسفی کمک‌کارهای خوبی هستند. موفق باشید

18087
متن پرسش
مى خواستم بفرماييد كه آيا شما اطلاع داريد كه استفاده از آثار جناب آقاى طاهر زاده شرعاً مجاز هست يا نه (به لحاظ حقوق چاپ و نشر صاحب آثار)؟ اگر هست كه ما اونها رو در اختيار دوستان و متقاضيان قرار بديم (به صورت pdf)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده خودم طاهرزاده هستم و به اطلاع جنابعالی و همه‌ی کاربران محترم می‌رسانم که همه‌ی فایل‌ها اعم از کتاب و جزوه و صوت به هرشکل اعم از pdf آن و یا وُردِ آن را مجازید که استفاده نمایید. موفق باشید

17687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز اینکه در جواب سوالی در سایت فرموده بودید که در روایت داریم که انسانی به سوی عجب می رود او را بسوی گناه می کشانند تا دچار عجب نشود، حال سوال اینکه در اینجا آیا اختیار انسان چگونه می شود؟ آیا خود آن گناه باعث حجاب نمی شود؟ لطفا کمی توضیح فرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال، انسان را از اختیار خارج نمی‌کنند، بلکه موضوع گناه را در مقابل او می‌گذارند تا خودش انتخاب کند. موفق باشید

17275
متن پرسش
حضرت استاد سلام: گاهی ضعف شخصیتی چنان بر ما غلبه می کند که تا مرز گناهانی سنگین و غیربخشودنی می رویم. این لحظات که شیطان بر ما مسلط می شود را چه کنیم و کلا علت این اتفاق چیست؟ اگر امکان دارد هر دو سوال پاسخ داده شود ممنون می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نگذارید روزمرّه‌گی‌ها و بحث و جدل‌ها و کار در امورِ بی‌ثمر، خوفِ خدا را در شما ضعیف کند 2- در چنین مواردی سریعاً موقعیت خود را تغییر دهید. مثلاً سری به دوستان خوب خود بزنید. موفق باشید

15698
متن پرسش
با سلام: تفسیر المیزان و کتابهای شما از قبیل معرفت نفس و خویشتن پنهان و از برهان تا عرفان و... را مطالعه کردم. سوالاتی از خدمتتان داشتم. ۱. منظور از فیض اقدس و تجلی برای خود چیست؟ در مورد تقدیر جزوه جبر و اختیار را مطالعه کردم. شما فرمودید که چون ما انجام می دهیم فعلی را پس خدا می داند و او قبل از انجام فعل می داند و این برایم کمی مبهم است، آیا چون او مجرد از مکان و زمان است قبل از فعل، آن را می داند، لطفا با مثالی واضح تر برایم مطلب را روشن سازید. من در فلان تاریخ آینده، کاری را انجام خواهم داد ولی خدا الان آن را می داند و در آینده این انجام می شود، آیا این شدت قرب را می رساند؟ و اینکه حرکت جوهری را به ویدیو پرو ژکتور تشبیه کنیم آیا در پروژکتور همه چیز ضبط شده و فقط اجرا نمی شود آیا بحث را جبری نمی کند؟ و در آخر می خواستم بدانم رابطه عرش با عالم امر چیست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حضرت حق که عین کمال است و دوست‌داشتنِ کمال نیز کمال محسوب می‌شود، چون خواستْ خود را در آینه‌ی تفصیل بنگرد می‌شود فیض اقدس و نظر بر خود. که محی‌الدین به طور مفصل این موضوع را در فصّ آدمی بحث می‌کند 2- علم حضرت حق به فعل ما بر اساس نحوه‌ای است که ما آن فعل را انجام می‌دهیم و چون ما بر اساس اختیارمان آن فعل را انجام می‌دهیم و او همین را می‌داند، جبر پیش نمی‌آید. و چون وجود مخلوقات از اوست و به همه‌ی ابعاد مخلوقات، حتی آن ابعادی که هنوز در ظرف زمان ظهور نکرده ودر نزد اوست، قبل از ظهور زمانی مخلوق او نحوه‌ی عمل مخلوق را می‌داند. شاید مثال ویدیو پروژکتور برای حرکت جوهری، مطلب را در حجاب ببرد. موفق باشید   

15355

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: آیت الله صمدی آملی در کتاب طهارت توصیه کرده اند که یک سیر مطالعاتی دنبال کنید و خواندن کتابهای مختلف ذهن را از توحید خارج می کند. مثلا می فرماید اگر کتابهای علامه حسن زاده را می خوانید با همان جلو روید و در ابتدا دیگر کتابهای امام خمینی را نخوانید و برعکس تا جایی که به مرحله ای برسید که دیگر ذهن شما به راحتی پراکنده نشود و آن وقت کتابهای مختلف بخوانید. خواهشا نظرتان را بیان فرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. ابتدا؛ انسان باید یک دستگاه فکری قابل اعتماد پیدا کند و سپس با توجه به آن دستگاه به سایر گلستان‌های معرفتی رجوع نماید. موفق باشید

نمایش چاپی