بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
19418
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با پژوهش و مطالعه ای و جمع بندی که در کلیت راه درست زندگی و اخلاق و کسب مهارت زندگی و... داشتم در کلیات احادیث و روایات و جملات روانشناسی، اینطور دستگیرم شد که هزاران هزار جمله و حدیث و... را می توان در سه جمله به ترتیب عشق به خدا و عشق به مردم و عشق به خود جمع بندی کرد. و در یک کلمه عشق و دوست داشتن که مرا یاد جمله ی سریان عشق فی الموجودات می اندازد. گویی عشق به همه چی نظم می بخشد. و به نظرم آدمها به اندازه ی میزان بهره شان از عشق و محبت وسعت وجودی یافته و مقدس می شوند، البته ذیل شرع و دین و منظورم عشق مجازی نیست. حال به نظر شما چکار کنیم عشق و محبت به همه چیز در درونمان زیاد شود؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار سخن درستی است. به امید روزی که انسان‌ها با رفع حجاب‌های خودبینی و خودخواهی به موطن عشق به همان معنایی که فرمودید، برسند تا با جناب حافظ همسخن شوند که فرمود:

عشقت رسد به فریاد گر تو مثال حافظ

قرآن زِ بَر بخوانی با چارده روایت

موفق باشید

19353
متن پرسش
با سلام: نظر استاد عزیز را در مورد مطلب زیر که در سایت نامبرده شده آمده جویا هستم. با تشکر «به گزارش افکارنیوز، درباره اصل «اسم اعظم»، باید گفت: بسیاری از اندیشمندان دینی معتقدند که «اسم اعظم» صرف دانستن و گفتن یک لفظ نیست، بلکه فراتر از لفظ دارای حقیقتی است که در اثر خودسازی، تهذیب نفس، عبادت و توفیقات الهی در وجود افراد پیدا می‌شود و در پرتو این حالت، خداوند قدرت و مقام والایى به آنها خواهد داد. در آیات و روایات زیادی به وجود اسم اعظم اشاره شده، و آمده است که اسم اعظم در اختیار پیامبران الهی و امامان معصوم (ع) بوده و افراد والا مقامی مانند آصف بن برخیا که توانست تخت بلقیس را از مسافت طولانی برای حضرت سلیمان (ع) حاضر نماید نیز دارای بخشی از اسم اعظم بوده‌اند.[1] با این حال؛ روایاتی وجود دارند که به فرازهایی اشاره کرده و اعلام می‌دارند که اسم اعظم در میان این فرازها وجود دارد که نمونه‌ای از آنها را با قطع نظر از سند در این‌جا ذکر می‌کنیم: امام سجاد (ع) فرمودند: «بیست سال از خداوند درخواست کردم؛ به من اسم اعظم را تعلیم دهد. پس در شبى ایستاده بودم و نماز می‌خواندم. چشم‌هاى من به خواب رفت و دیدم که جدّم رسول خدا (ص) از روبه‌رو می‌آمد. وقتی نزدیک من شد؛ بین دو چشم مرا بوسید و گفت: از خداوند متعال چه خواسته بودی؟! گفتم: اى جدّ بزرگوارم! از خداوند خواستم تا اسم اعظم خود را نشانم دهد. پیامبر (ص) فرمودند: اى پسرم! این دعا را بنویس. گفتم کجا بنویسم؟ فرمودند: با انگشت خود بر کف دستت بنویس؛ دعا این است: "یَا اللهُ یَا اللهُ یَا اللهُ وَحْدَکَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ أَنْتَ الْمَنَّانُ‏ بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ‏ وَ ذُو الْأَسْمَاءِ الْعِظَامِ وَ ذُو الْعِزِّ الَّذِی لَا یُرَامُ‏ وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ‏ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ؛ اى خدا! اى خدا! اى خدا! تو یگانه‌اى، تو یگانه‌اى، شریکى براى تو نیست، تو بخشنده، پدید آورنده آسمان‌ها و زمین، صاحب بزرگى و بخشش، صاحب نام‌هاى بزرگ و صاحب عزتی که مغلوب نمی‌گردد. خداى شما خداى یگانه است، نیست خدایى مگر او که بخشنده مهربان است‏ و رحمت خدا باد بر محمّد و بر همه آل او". سپس آنچه خواهی دعا کن». پس آن‌گاه امام سجاد (ع) فرمودند: «قسم به کسى که محمّد را به راستى به پیامبرى فرستاد؛ این دعا را تجربه نمودم و همان‌گونه بود که آن‌حضرت فرمودند». زید بن على گفته که من نیز تجربه نمودم چنان بود که پدرم على بن الحسین گفت."
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی حضرت سجاد«علیه‌السلام» با آن آمادگی روحیه‌ی خاص‌شان و وقتی جناب زیدبن علی آن مرد متقی و فقیه و شجاع، آمادگی لازم جهت تجلی اسم اعظم را یافتند، آن دعا می‌تواند بستر آن تجلی را فراهم کند، نه آن‌که هرکس با هر روحیه‌ای آن دعا را بخواند، منوّر به اسم اعظم می‌شود! موفق باشید

18734

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام: جناب استاد فرمودید برای تجرد روح در میان وعده غذاها تنقلات نخورید آیا نوشیدنی ها مثل آب و چایی که فقط رفع خستگی برای ادامه فعالیت و کار است را هم شامل می شود مثلا عموما معلمان اگر در بین ساعات کمی آب و چایی نخورند در ساعتهای بعد از کارشان کاسته می شود از راهنمایی شما متشکریم. اجرکم عندالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم این موارد مشکلی در تقویت بُعد حیوانی انسان ایجاد کند. آن‌چه باید مورد دقت قرار گیرد غلبه‌دادنِ جنبه‌ی حیوانی است که خوردن همواره مدّ نظر باشد. موفق باشید

17815
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: اگر امکان داره می خواستم توضیح کوچکی در مورد تفاوت خلق کردن با تجلی کردن بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خلق‌کردن از نظر لغت به معنای جمع‌کردن و تألیفِ اجزاء است مثل جمع‌کردن یک ساختمان. بدین جهت وقتی بحث جمع‌کردن در قرآن می‌آید، بحثِ مثلاً «فی ستة ایّام» می‌آید یعنی عملی است در عالم ماده که عالمِ زمان‌مند است. ولی در تجلی، رابطه‌ی «وجودی» در میان است از طریق وجود مطلق و چون وجود مطلق، «وجود» به مخلوق می‌دهد عملاً چیزی جز وجود در میان نیست و این معنای تجلی است مثل تجلی نور به فضای اتاق که بین منبع نور یعنی چراغ و نوری که در میان است تنها «نور» را شما دارید. به همین جهت نمی‌گوییم چراغ، نورِ اتاق را خلق کرد. فهم دقیق این موضوع را در بحث «برهان صدیقین» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

17690

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: پرسشی شد در باب روش تربیتی جذب افراد شبه روشنفکر که فرمودید به دل آنها نباید عمل کنیم و با آنها نباید همراهی کنیم چون نفس اماره شان را ارضا می کنیم. عرض بنده این است که به نظر حضرتعالی چه روشی بهترین شیوه جذب این طیف فکری است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین داشتن خُلق محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و برخورد خوب با آن‌ها، باید متذکر وجوه فطری آن‌ها شد و از خوبی‌های عمل دینی برایشان حرف زد. موفق باشید

17203

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله و السلام بر استاد ارجمند جناب آقای طاهرزاده: استاد گرامی! نظر به تمجیدات اخیر جناب علامه جوادی آملی (حفظه الله) از آقای هاشمی رفسنجانی در دیدار حضوری، آیا ممکن است این تمجیدات به خاطر عدم شناخت ایشان از انحرافات و مفسده هایی باشد که از دوره سازندگی در ذیل مدیریت آقای هاشمی و همچنین خانواده ایشان بروز کرد و این تصور که حتما انتقادات به آقای هاشمی در آن دوره و دوره اخیر همگی تبلیغات ملی - مذهبی ها و لیبرال ها و تندرو ها بوده؟ برای بنده مثل بسیاری دیگر تمجیدات ایشان از آقای هاشمی خیلی قابل هضم نیست و جسارتا نظر گذشته حضرت عالی مبنی بر این که ایشان آقای هاشمی را به عنوان یک فرد مفید در طرح تمدن کلان اسلامی می دانند نیز خیلی قابل قبول نیست چون نقش آقای هاشمی و افراد وابسته به ایشان عملا بسط غرب زدگی در عرصه مدیریت و اقتصاد بوده است با آثار سوء اجتماعی و فرهنگی که خارج از احصاء است. مقام برجسته علمی و دینی علامه جوادی آملی در جای خود محفوظ و محترم، اما آیا ممکن نیست دور بودن علامه از بدنه جامعه و مسائل سیاسی به علت مشغله های وسیع علمی ایشان باعث عدم دانش عمیق ایشان نسبت به ماهیت و آثار سیاست ها و رویکردهای دولت سازندگی و عملکرد سوء دانشگاه آزاد و خانواده آقای هاشمی باشد و در نتیجه این طور دفاعیات و تمجیدات از آقای هاشمی و فعالیت های ایشان بدون ذره ای انتقاد و حق دادن به منتقدین ایشان؟ یا شاید هم ایشان خطاهای آقای هاشمی را می دانند ولی آنها را قابل اغماض می دانند در برابر توانایی های که ایشان دارد و می تواند در اختیار انقلاب بگذارد؟ سخنان اخیر علامه در تمجید از آقای هاشمی در دیدار اخیر: آیت‌الله جوادی آملی نیز در آغاز این دیدار با خیرمقدم و ابراز رضایت از پیشرفت‌های دانشگاه آزاد اسلامی، خطاب به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفت: خداوند عنایتی به شما کرده که چه بخواهید و چه نخواهید، از استوانه‌های این نظام هستید. ایشان با بیان این جمله که «هر نعمتی با مسئولیتی همراه است»، گفت: یکی از ویژگی‌های شما، صبر است که به قول معروف، کیمیاست و خداوند هم به شما داده است. آیت‌الله جوادی آملی، با ابراز تأسف از تخریب‌هایی که صورت می‌گیرد، صبر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را ستود و گفت: تشکیل حکومت و زمینه‌سازی برای راهنمایی انسان‌ها، آرزوی همه انبیاست و این انقلاب، فرصتی برای ماست که مردم را راهنمایی کنیم و در این راه، از تلخی‌ها نرنجیم و باید صبر کنیم. ایشان «اصبروا»، «و صابروا» و «استعینوا بالصبر والصلاه» را راهنمای قرآن خواند و گفت: خداوند وعده داده است که صابران را پیروز می‌کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان ملاقات اخیر نیستم. ولی رویهمرفته ظاهرا آیت الله جوادی نسبت به آقای هاشمی نگاهی غیر از نگاه اصولگرایان دارند ولی با توجه به عنایت کاملی که به مقام معظم رهبری دارند نمی توان گفت آن ضعف ها را که مطابق نظر رهبری آقای هاشمی از خود بروز داده اند آیت الله جوادی نادیده می گیرند. موفق باشید

16273
متن پرسش
با سلام: استاد متاسفانه در آستانه ماه مبارک در اکثر سایتها و‌کانالها روزه و روزه داری در سطح لاغر شدن و صرفا صحت بدن و رفع مشکل معده و اینجور موارد تنزل داده شده در حالیکه سی روز و هر روز ۱۷ ساعت موادغذایی نخوردن از نظر طبی چندان معقول نیست اما وقتی همین موضوع در راستای تربیت روح و نفس و در جهت توحید قرار می گیرد بهترین نوع عبادت می شود و جسم تربیت می شود. غرض اینکه این میزان بی توجهی به سطح ملکوتی روزه و اکتفا به جنبه های صرف جسمی حق این مایده الهی را ادا نمی کند و سطح این عبادت فاخر را خودمان داریم پایین و پایین تر می آوریم. نظرتان را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً قضیه همان‌طور است که می‌فرمایید زیرا قرآن در تبیین جایگاه روزه می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ‏ عَلَيْكُمُ‏ الصِّيامُ‏ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[1] اين آن جوعى است كه مى‏ تواند زير فرمان حضرت رحمان به واسطه‏ ى رسول خدا (ص) انسان را به تقوا برساند و او را حاكم بر اميال نفسانى خود كند. شما ابتدا بايد به حقيقت جوع رسيده باشيد تا معنى اين آيه برايتان روشن شود و گرفتار افراط و تفريط نگرديد و گرنه بعضى آنچنان در جوع و گرسنگى افراط مى‏ كنند كه روزى يك‏ بادام مى‏ خورند. چون از يك طرف متوجه‏ اند گرسنگى و جوع چه اندازه حيات‏بخش است و با گرسنگى چه حالات خوبى به دست مى‏ آورند و از طرف ديگر چون در ذيل شريعت الهى عمل نمى‏ كنند، هماهنگ با ساير عوامل موجود در هستى نيستند و لذا به مطلوب حقيقى نمى ‏رسند. اينجاست كه من نمى‏ دانم وقتى آيه ‏ى فوق در رابطه با روزه آمد از فرط شادى چه حالى به پيامبر (ص) و مؤمنين دست داد. معلوم است كه خداوند مسير ارزنده ‏اى را در جلو مسلمانان گشودند و با آن قسمت كه فرمود: «كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» روشن نمودند اين مسيرى است كه انسانيتِ انسان‏ها اقتضاى آن را دارد و هيچ سالكى در هيچ دوره ‏اى از آن مستثناء نيست. خداوند با قسمت اخير آيه سلوك مسلمانان را به همه‏ ى موحدان تاريخ متصل كرد تا مسلمانان گمان نكنند از آن‏ها عقب افتاده‏ اند. در آخر آيه روشن مى‏ كند؛ هركس خواست به تقوا برسد و از حاكميت بُعد ظلمانى خود آزاد شود بايد در ذيل شريعت الهى روزه ‏دارى كند. انسان ابتدا بايد از خود بپرسد مرز جوابگويى به ميل‏هايش كجاست و چگونه بايد بر آن‏ها حاكم شود تا معنى ‏«لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» كه آخر آيه آمده است را بفهمد و بداند به او خبر دادند از اين طريق امكان كنترل ميل‏ها فراهم است و مرز كنترل ميل‏ها نيز مشخص مى‏ شود. در اين آيه مى‏ فرمايد: اميد است چنين ملكاتى براى شما حاصل شود كه بتوانيد بر اميال خود حاكم گرديد. گفت:

آنقدر اى دل كه توانى بكوش‏

 

گرچه بهشتت نه به كوشش دهند

     

موفق باشید. 

 


[1] ( 3)- سوره‏ ى بقره، آيه‏ ى 183.

14787
متن پرسش
سلام: کتاب «انسان در عرف عرفان» صحبتهای بسیاری را پشت خود آورد. برخی معاندان می گفتند: آقای حسن زاده آن را نوشته تا بگوید من اهل شهودم. برخی دیگر می گفتند هدیه کردن آن به حضرت آقا نشان می دهد که آقا اهل سیر و سلوک نبوده و ایشان از باب تذکر این کتاب را به آقا هدیه کرده اند. برخی دیگر هم می گفتند دستورات سلوکی است که علامه به حضرت آقا داده اند. استاد میان این همه اقوال انسان کمی گیج می شود. البته قول معاندان که هیچ! ولی اقوال دیگر هم زیاد است. اگر می شود توضیحی می فرمایید در مورد این کتاب؟ (سوال برخی کاربران هم هست) التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌کسانی که اهل این حرف‌ها هستند، می‌فهمند حضرت آیت الحق جناب آقای حسن‌زاده چه جایگاهی دارد؟! و آن مطالب که در آن کتاب گزارش دادند؛ رشحاتِ مختصری است که در آن کتاب ارزشمند اظهار شده، تنها برای آن بود که معلوم شود این راه به کجاها ختم می‌شود. مگر سایر عرفا جز این کردند که نفحات الهیه‌ی خود را برای نشان‌دادنِ راه گزارش نمودند؟ موفق باشید

14477
متن پرسش
چقدر این متن قشنگہ . . . «ﺧﺪﺍ» ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﻮ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ ﯾﺎ ﻧﻪ، ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ، ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﮐﻪ ﭼﻪ ﺁﯾﯿﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ... ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻓﺮﻕ ﻣﯿ ﮑﻨﺪ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﻕ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺧﺪﺍﯾﻤﺎﻥ ﺟﺪﻝ ﮐﺮﺩﯾﻢ؛ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺗﺮﻡ، ﺗﻮ ﮔﻔﺘﯽ: ﻣﻦ! ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺧﺪﺍﯼ ﻫﺮﺩﻭﯾﻤﺎﻥ ﯾﮑﯿﺴﺖ ﻓﻘﻂ ﺭﺍﻩ ﺍﺗﺼﺎﻟﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻧﯿﺪ! ﺷﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎ ﭘﻨﺪﺍﺭ ﻭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﮐﺮﺩﺍﺭ ﻧﯿﮑﺶ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﺪ... ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﺶ ﻭﺻﻞ ﺷﻮﺩ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺷﯿﻮﻩ ﯼ ﺗﻮ . ..
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری خدای هر دوی ما یکی است ولی راه اتصال ما به تبعیّت از شریعت الهی یا عدم تبعیّت از شریعت الهی بستگی دارد. موفق باشید

13755

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد ارجمند: بنده دختری ۲۲ ساله هستم که بسیار مذهبی و ولایی و انقلابی هستم و همواره سعی دارم پیرو بیانات امام خامنه ای باشم. اخیرا خواستگاری برایم آمده که طلبه است و فرزند یکی از سرداران شهید است و خانواده مذهبی ای هم دارد. خودش هم خیلی از نظر مذهبی دقیق است و با بسیاری از معیار های من تناسب دارد. ولی چند مورد برایم جای تامل است. مهمترین آنها اینکه ایشون از نظر سیاسی با من همراه نیست. من در انتخابات ریاست جمهوری اخیر به آقای جلیلی رای دادم و یا جبهه پایداری موافق تر هستم و اصلا و به هیچ عنوان دل خوشی از آقای روحانی ندارم و خیلی دعا کردم که ایشون انتخاب نشود از وقتی هم که باب مذاکره با آمریکا را باز کرده است همواره خون به جگر بوده ام و خیلی در تلاطم بودم که هر طوری هست به دیگران و کسانی که می توانم بفهمانم که راه و رسم فکری ایشان با اصل و اساس انقلاب دچار تضاد است وقتی به راحتی می گوید امام حسین (ع) با عمر سعد مذاکره کرد! وقتی دین و ایمان مردم را جدای از حکومت می داند و همش بچه مذهبی ها را به بهانه افراطی گری می کوبد. وقتی در سازمان ملل یک کلمه حرف از صهیونیست و خطراتش نمی زند، وقتی خودش در انگلیس و زیر دست اجانب تحصیل کرده و معلوم نیست چقدر از فرهنگ مبارزاتی مردم کوخ نشین فاصله دارد و آیا اصلا انقلاب پابرهنگاني که مایه امید امام بودند را به رسمیت می شناسد یا نه، وقتی آقای ظریف می رود با شیطان بزرگ دست می دهد، با دستی که آلوده به خودن هزاران کودک مسلمان است، این ها بیانگر تفاوت های فکری و عقیدتی بین این دست با اصل انقلاب و رهبری است. هر چند که آقا تا آخرین لحظات هم کسی را نمی رانند و حتی درباره آقای خاتمی هم همان زمان تعابیری از قبیل فاضل و مومن و غیره داشتند چون ایشان معتقد به جذب حداکثری هستند ولی به راحتی می گویند با مذاکره با آمریکا مخالفم. دل خوشی از این قماش نداریم و... خب با این وجود این جناب خواستگار با اینکه حتی به دیده بوسی رهبری هم می رود و حتی اهل کار تبلیغی حوزوی در روستا ها است و می گوید رهبر را قبول دارد ولی می گوید برای رفع مشکلات کشور باید آدم ماهر سر کار باشد و روحانی توانسته تورم را کاش دهد در نتیجه اقتصاد مردم خوب می شود و بنابراین دیگر با نظام مخالفت نمی کنند. و اصل نظام حفظ می شود و دست دادن ظریف را هم توجیه می کند که خب برای اینکه مذاکرات به نتیجه مطلوب تری برای مملکت برسد باید یه سری چیزهایی که متداول روابط دیپلماسی است را رعایت کنند!! من ولی می گویم به قول آقا باید از ظرفیت های داخلی کشور با اقتصاد مقاومتی استفاده کنیم ایشون کلا میگه این اختلاف دیدگاه های سیاسی نباید در زندگی مشترک وارد بشه و اهمیت پیدا کنه ولی به نظر من ما تفاوت عقیدتی داریم نه فقط اختلاف ذائقه های جزيي سیاسی و بنظرم مشکل پیدا خواهیم کرد. مادرم ولی می گوید سختگیری نکن! چون از نظر اعتقادی هم سختگیر تر از معمول هستی اینجور مواردی در این دوره و زمان کم پیدا می شود. تا الان هم خواستگاران زیادی داشته ام ولی هیچ کدام را بدون حجت قطعی رد نکرده ام. بعضی ها هم خودشان من را نپذیرفتند. حالا استاد اگر می شود راهنمایی ام کنید لطفا. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم حرف مادرتان درست است. زیرا اگر کسی در کلّیت نظام در صراط مستقیم باشد، تفاوت‌های فکری و سلیقه‌ای نباید منجر به دوگانگی با این افراد بشود. ملاحظه کردید که رهبری انقلاب، دست‌دادنِ آقای ظریف با اوباما را به صرف این‌که آقای ظریف گفتند اتفاقی بوده؛ حمل بر صحت کردند و از موضوع، عبور نمودند. به نظرم بعضاً رفقای جبهه‌ی پایداری و کیهان در عین دلسوزی، موضوعات را یک‌وجهی می‌نگرند. لذا اگر آن بنده‌ی خدا از نظر سجایای اخلاقی مشکلی ندارد، می‌توانید با او کنار بیایید. موفق باشید

13536
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: این که شخصی بر اساس عین ثابته اش چیزی را انتخاب کرده باشد آیا اگر احساس کند که این انتخاب فعلا مطلوب او نیست، آیا می تواند با همت خویش بدون اینکه بخواهد از نظر تکوینی تغییری ایجاد کند {که نمی تواند} از نظر تشریعی انتخاب هایی داشته باشد که از لوازم آن انتخاب اولیه اش راحت شود؟ مثلا شخصی که کوچکترین فرد خانواده است و بطور طبیعی علاوه بر ولایت و حمایت والدین دلسوزی و حمایت برادران و خواهران بزرگتر هم شامل حال اوست به گونه ای عمل کند که دیگران تحت ولایت و حمایت او قرار گیرند؟ آیا برای رسیدن به وضع مطلوب انتخاب هایی بر ضد آن انتخاب تکوینی اولیه باید بکند یا با هماهنگی با همان انتخاب اولیه هم می تواند به نتیجه برسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انتخابی که ما می‌کنیم مسلّم با لوازم تکوینی آن روبه‌رو می‌شویم حتی اگر بخواهید در مسافرتی از شهری به شهر دیگری روید. ولی در همه‌ی انتخاب‌ها، بستر ادامه‌ی انتخاب و اختیار در عین شرایط تکوینی جدید فراهم است. آری! اگر امکان مردبودن در ذات ممکن‌الوجودبودن‌مان فراهم بوده است، نمی‌توانیم در ادامه‌ی آن انتخاب زن‌بودن را برای خود انتخاب کنیم، ولی می‌توانیم در بستر مردبودن، کمالاتی که مربوط به مردبودن است را دنبال نماییم. موفق باشید

13409
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد: خداقوت، سوال داشتم از کتاب هدف زمینی آدم: در صفحه 139 آمده که آدم بعد از توبه کردن باز از بهشت بیرون شد تا در زمین زندگی را شروع کند، حال سوال من این است بعضا در روایت و تفاسیر که می خوانیم که چندین سال حضرت آدم (ع) گریه کرد در کوه صفا و حضرت جبرییل (ع) آمدند و کلمات و نام پنج تن را یاد دادند یا اینکه در معرفی آداب حج روایت داریم که حضرت جبرییل فرمود عرفت ایشان فرمودند بله و در روز عرفه بخشیده شدن را یا در ایام البیض ماه رجب را نقل شده ایشان روزه گرفتند و هر روز به واسطه روزه قسمتی از بدنشان که به واسطه آن اشتباه سیاه شده بود سفید شد و....نقل ها زیاد است سوال من این جاست که اگر حضرت آدم (ع) در عالم بالا توبه کرد پس این روایات که حاکی از آن است که ایشان در زمین توبه کردند چیست؟ سپاسگزارم، و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به صراحت آیات قرآن که توبه‌ی حضرت آدم را قبل از هبوط بر زمین ذکر می‌کنند، باید این روایات را با نظر به جنبه‌ی مثالی و برزخی آن معنا کرد. مثلاً کوه صفا را مظهر آن جنبه‌ی صفایی دانست که حضرت آدم به آن رجوع کردند و مفتخر به توبه شدند. و بقیه‌ی مثال‌ها در مورد حضرت آدم را نیز باید همین‌طور معنا کرد تا مقابل آیات مربوطه قرار نگیرد. موفق باشید

13047
متن پرسش
سلام: علامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان فرمودند که کورش احتمال دارد همان ذوالقرنین باشد. چند وقت پیش از استاد رائفی پور با دلیل و منطق قوی شنیدم که ذوالقرنین همان حضرت مهدی (عج) هستند. نظر شما در این باره چیست؟ آیا صوتی از شما هست که در این رابطه صحبتی فرموده باشید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای عبداللّه مستحسن هم مصداق ذوالقرنین را حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» گرفته‌اند. با این‌که نکات خوبی را مطرح می‌کنند ولی برای بنده با توجه به روایاتی که ذوالقرنین را در تاریخ گذشته متذکر می‌شود، موضوع حل نشد. موفق باشید   

12075
متن پرسش
سلام: به خاطر درسم (کنکور سوال 12074) مجبورم کم بخوابم و شب ها بیدار باشم. برای اینکه حکم شب زنده دار ماه رجب را داشته باشم چه کنم؟ اصلا کلا شب زنده داری در این ماه رجب کاری ازش می آید؟ در یک کلام با توجه به سوال قبلم چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین شکل زندگی تعادل است. شب‌ها زود بخوابید، سعی کنید عادتتان شود که صبح‌ها زود بیدار شوید. شب‌زنده‌داری‌تان را یک‌ساعت بیداری قبل از اذان صبح قرار دهید که نماز شب را بخوانید و به درس بپردازید. موفق باشید

10184
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز سوالی پیش آمده و آن اینکه شما در توصیه تان به طلاب می فرمایید حتما فقیه شوید ولی همانطور که مستحضرید امروزه بحث از تخصصی شدن علوم است و امکان دارد یکی بخواهد در فلسفه و عرفان کار کند خب طبیعتا یا باید فلسفه را انتخاب کند یا فقه را چون علوم گستردگی پیدا کرده و دیگر وقت این نیست که هم فقیه شد و هم فیلسوف این اولا، در ثانی امکان دارد طلبه ای استعدادش در فقه نباشد ولی در علم دیگر استعداد داشته باشد فلذا می خواستم ببینم این عرض بنده چگونه با فرمایش شما جمع می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در علوم جدید نیز بعضی از موضوعات تحت علوم پایه آموختنش برای همگان ضروری است و در مورد علوم حوزوی، فقه چنین موقعیتی دارد و لذا اگر به‌واقع کسی بخواهد به صورتی همه‌جانبه فلسفه و یا عرفان و یا تفسیر قرآن را بفهمد و ارائه دهد نیاز است که در فقه خود را پرورانده باشد، هم به لحاظ موضوعات فقهی و از آن مهم‌تر به لحاظ روشی که در فقه اعمال می‌شود و امثال مطهری‌ها را به میدان می‌آورد. به نظرم اگر مقداری در فقه ممحض شوید و مزه‌ی آن را بچشید تصدیق خواهید کرد که چرا بنده اصرار بر خواندن فقه دارم. موفق باشید
9561

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در احادیث داریم: هرکس دو روزش مثل هم باشد ضرر کرده است. منظور این حدیث چیست؟ اگر کسی دقیقا همان اعمال روز قبلش را انجام بدهد، خب این شخص درست است که عملش مثل روز قبل است ولی ممکن است اعمال امروزش موجب قرب بیشتر از دیروزش شده باشد آیا این هم مصداق همان حدیث می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که ما سعی در تعمق‌بخشیدن به اعمال خود هستیم، دو روزمان شبیه هم نیست. موفق باشید
9011
متن پرسش
سلام علیکم. فرق حضور خداوند با حضور جبرائیل در عالم ماده چگونه است؟ یعنی چه که جبرائیل بر اساس استعداد ما می آید ولی خداوند بر اساس استعداد ما نمی آید بلکه خودش می آید! مگر نگفتید ما با تزکیه به خداوند نزدیک تر میشویم و به خدای واقعی بیش تر پی میبریم، خب با همین تزکیه هم جبرائیل نزد ما حاضر میشود. پس نشان میدهد هم جبرائیل (و یا فرشتگان دیگر) و هم خداوند بر اساس استعداد ما، نزد ما حاضر میشوند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر ما به سوی خدا به اندازه‌ی آمادگی‌ ما است و در این مسیر واسطه‌های فیض الهی هستند که فیض الهی را به ما می‌رسانند تا آن‌جایی که رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» از واسطه‌ای به نام جبرائیل«علیه‌السلام» هم عبور می‌کنند، ولی سیر حضرت حق به سوی ما بی‌واسطه است و اساساً سیری در میان نیست. پس اگر بخواهیم به قرب خدا برسیم از طریق واسطه‌ها می‌رسیم. موفق باشید
7046
متن پرسش
امر بین الامرین یعنی چه؟اگر منابع در این زمینه معرفی شود ممنونم از خدا که شما را واسطه خیر میکند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «انسان از تنگنای زبدن تا فراخنای قرب الهی» در قسمت جبر و اختیار کمک می کند. اخر کتاب منابعی را در اختیارتان می گذارد. موفق باشید
6089
متن پرسش
با عرض سلام استاد. در عبارت فمن یعمل مثقال ذرة شرا یره که توی معاد هم گفتید، یعنی واقعا واقعا همه ی همه ی اعمالش رو انسان بعد از مرگ می بینه؟ استاد من حدود 15 تا 20 سال قبل، مدرسه راهنمایی که بودم غالبا به ما آموزشی درباره ی پسرها داده نمی شد و ما اطلاعاتی نداشتیم و معمولا پسرها دور مدرسه ی ما پرسه می زدند و من یک بار فقط یک بار برای یکیشان که دست از سرم بر نمی داشت دست خداحافظی تکان دادم تا سر کارش بذارم و اون ذوق مرگ شد – البته این کار رو با بی اطلاعی و بدون قصد – انجام دادم یا مثلا دبیرستان یک معلم مرد داشتیم که گاها دست من را تو دستای خودش می گرفت و با دست دیگرش بازویم را و میگفت به ریش های من نگاه نکن من مذهبی نیستم ولی مجبورم ریش بذارم ،تو می تونی مقنعه ات را مقابل من در بیاوری و راحت باشی و خلاصه از این جور چیزها که چون من آدم هالو و نا آگاه و احمقی بودم سر از حرف هاشون در نمیاوردم. ولی گاها حالاتم باعث جلب توجه می شد واقعا واقعا همه ی اعمالی که باعث جلب توجه شدیم یا ممانعتی نکردم که اون معلم احمق جرئت کنه دست منو بگیره، در آخرت میان سراغم ؟؟ استاد غالبا نامه های مزخرفی که پسرها اون موقع بهم میدادن بدون اینکه باز کنم میدادم به مامانم و مامانم حسابشون رو می رسید و چون مامانم می دونست که من آدم هالویی هستم و چیزی سرم نمیشه وقتی حرف پسرا رو براش می گفتم منو دعوا نمی کرد و بهم جرئت میداد که از دستشون فرار کنم و فقط مامانم بود که باعث شد راه درست رو برم ولی بالاخره حرکات کوچکی انجام دادم که بی اطلاع بودم .ولی من اگه برگردم آن موقع عمرا اون طوری زندگی نمی کنم چون الآن سال هاست که ازدواج کردم و یک فرزند صالح هم دارم و خیلی چیزارو فهمیدم و متوجه یک پیشنهاد احمقانه ی اون معلم شدم. استاد یعنی همه ی دخترهای راهنمایی که ناآگاهانه خیلی کارها رو ممکنه انجام بدن بازخواست میشن ؟ من تو دوران مدرسه گناهایی مثل غیبت پشت سر معلم ها یا بعظی بچه ها انجام دادم و گاهی دیگران رو سر کار می ذاشتم واقعا واقعا همه ی اون اعمال رو می بینم در قیامت ؟؟؟ من همه ی شیطنت های راهنمایی و گاها دبیرستان رو از روی بچگی کردم حتی جلب توجه نامحرم. ولی من شخصیتم به کلی تغییر کرده باز هم می بینم ؟ استاد به نظرتون یه جوری که کسی متوجه من نشه، برم عابروی اون معلمی که گفتم رو بریزم ؟ چون وقتی به من پیشنهاد داده قاعدتا با خیلی دخترهای دیگه رابطه داشته و من اون موقع سرم نمی شد اما الآن می فهمم که خصوصا وقتی خودش زن و بچه داشت این کارهای زشتش چه معنی ای میداد ، برم عابروشو تو شهر بریزم و لوش بدم تا خصوصا زنش بفهمه با چه مرد انگلی زندگی می کنه ؟؟؟؟؟ چه جوری میشه آدم از دست کارهایی که از سر ناآگاهی و بچگی انجام داده بوده برای همیشه فرار کنه ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: توبه یعنی انسان از کارهایی که مخالف شریعت الهی بود و انجام داده روی برگرداند و اراده‌ای برای انجام دوباره‌ی آن‌ها نداشته باشد و در آن صورت عملاً مثل کسی است که آن اعمال را انجام نداده است و در همین رابطه رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لَا ذَنْبَ لَه‏» کسی که از گناهان توبه کرد مثل کسی است که آن گناه را نکرده. پس در قیامت نیز آن اعمال را نمی‌بیند چون از صفحه‌ی اعمالش پاک شده است. پس جای نگرانی برایتان نمی‌ماند. موفق باشید
5695
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز،پیشنهادی داشتم که در این سایت تالارهای گفتگو راه اندازی کنید تا اگر دوستان نظری راجع به بعضی سوالات یکدیگر داشتند در آنجا مطرح نمایند و مباحثه کنند نه اینکه نظرات و جوابیات خود را در غالب سوال برای استاد بفرستند .
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: فکر می‌کنم سایت‌هایی برای این‌کار در فضای مجازی باشد. در حال حاضر برای ما مقدور نیست ، به‌خصوص موضوعاتی ممکن است مطرح شود که مسئولیت پذیرفتن نتایج آن موضوعات در یک اطاق گفتگو برای ما مشکل است. موفق باشید
5547

مکتب تفکیکبازدید:

متن پرسش
سلام استاد.آیا جریان مکتب تفکیک حجاب انقلاب اسلامی نیست؟شاخصه های کوتاهی از این جریان راه برایمان بگویید و خلاصه نمایید.متشکرم از جنابعالی.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مسلماً مکتب تفکیک با روح بنیانگذار انقلاب اسلامی همخوانی ندارد و بنده علاوه بر آن‌که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دلایل خود را آورده‌ام که چرا این مکتب نمی تواند در تمدن سازی ما را یاری کند. جناب آقای عبدالحمید واسطی در مناظره‌ای چند جلسه‌ای که با آقای مهدی نصیری داشتند دلایل ضعف مکتب تفکیک را به‌خوبی و مستند بیان کرده‌اند که سی‌دی‌های آن را موسسه راهبردی علوم و معارف اسلامی دارند می‌توانید تهیه فرمایید. در ضمن سایت‌های خوبی در نقد مکتب تفکیک هست می‌توانید دنبال بفرمایید. سری هم به قسمت مکتب تفکیک در همین سایت بزنید بد نیست بخصوس به سوال های 5371و2178و3228و3042و3014و2299و2178. موفق باشید
4388

تندی چرابازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز سوال من از محضرتان این است که ما تا چه حد باید به دعا نویسی و چشم و جادو و ... در زندگی اهمیت بدهیم؟ آیا خدا ما را تنها و بی سر پناه رها کرده تا هر که از راه رسید بتواند دیگری را با چشم و جادو و ... نابود کند؟ مادرم خیلی به این سائل باور دارد و چند روز پیش هم پیرزنی را آورده بود تا برایش چشم بچیند و بلا و جادو را از خانه دور کند و آن پیرزن هم کارهای عجیب غریبی مثل جارو کردن خانه (برای نابودی طلسم و ...) را انجام می داد البته آیت الکرسی هم می خواند. من اما از آنجایی که به این مسائل اعتقادی ندارم با وی کمی به تندی برخورد کردم. از آن روز تا کنون در نماز هایم اصلاً حضور قلب ندارم. آیا ارتباطی دارد؟ آیا روایت متقن و با سندی در مورد این مسائ وجود دارد؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» عرایضی داشته‌ام و آیات و روایات آن را در آن‌جا دنبال کنید. ولی نباید با این افراد که عموماً آدم‌های جاهلی هستند به تندی برخورد کرد. به‌خصوص که مادرتان او را آورده است و کار شما یک نحوه توهین به مادرتان بوده و علت عدم حضور قلب‌تان به این جهت است. موفق باشید
3575
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر درباره نظریه داروین اطلاع کاملی ندارم. اما بعضی موارد آن قابل قبول است و جامعه مذهبی در این باره بد عمل کرده است. اسناد علمی درباره تکامل حیوانات وجود دارند. مانند فسیل های یافته شده. در ضمن این نظریه نشان دهنده قدرت خداوند است. چرا که قدرت و حکمت خدا درخور خلقتی عظیم و مطابق با قوانین همین جهان است. من فکر می کنم خداوند قبل از همه و بیش از همه قوانین این دنیا را رعایت می کند. فرض کنید این نظریه را رد کنیم. پس خلقت چگونه انجام شده است؟ آیا ناگهان تمام موجودات چشم باز کرده اند و خود را در کنار بقیه دیده اند؟ این که نشدنی است چرا که زمین هم از یک جایی ساخته شده و قبل از آن وجود نداشته است. ضمن اینکه تولید موجودات ذره بینی از عناصر بی جان در آزمایشگاه انجام شده است و این با آفرینش موجودات از گِل تطابق دارد. ضمنا یافته های علمی نشان می دهد که DNA های انسان و میمون شباهت بسیار زیادی دارد. در این نظریه بخشی وجود دارد که گویای این است که دنیا در 6 مرحله آفریده شده است که با قرآن تطابق دارد. فقط نمی دانم داستان خلقت انسان در قرآن را باید چه کار کرد! یک سوال اساسی بنده در همینجاست. آیا می توان گفت نمادین است یا مطابق با فهم بشری گفته شده؟ این البته اعتقادات بنده است و من قصد قبولاندن باورهای خودم به بقیه را ندارم. ولی برخورد مذهبی ها را در ارتباط با این نظریه هم نمی پسندم. چرا که باور مردم به سمت قبول این نظریه رفته ولی افراد مذهبی این را نمی پسندند که خود این داستان باعث شکاف می شود. نظر شما راجع به گفته های بنده چیست؟ ایا جنابعالی نیز این قسمتهای نظریه داروین را قبول دارید؟ در هر صورت (جواب بله یا خیر) تضادهای گفته شده را چگونه حل خواهید کرد؟ این داستان ذهن من را مشغول کرده و به نظرات شما استاد گرامی بسیار محتاجم. با تشکر فراون امین قراباغی ایمیل:a.qarabaqi@gmail.com
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اطلاع دارید که موضوع تکاملی که داروین مطرح می کند یک موضوع مفصلی است که در قالب یک سؤال و جواب نمی‌گنجد. با توجه به این‌که رشته‌ی دانشگاهی بنده زمین‌شناسی است در چند جلسه‌ی اول تفسیر سوره‌ی سجده دلایل ضعف نظریه‌ی تکامل انواع را مطابق آخرین نظریه‌های علمی عرض کرده‌ام و تناقضاتی که این نظریه در خود دارد. از طرفی امروزه حتی آن‌هایی که تکامل انواع را قبول دارند این نظریه که انسان‌ها از نسل میمون هستند را هیچ دانشمند پالئونتولوژی نمی‌پذیرد و به‌کلی مردود است. شهید مطهری در مباحثی که در مورد تکامل انواع داشتند می‌فرمایند: پذیرفتن تکامل انواع هیچ ضرری با مبانی عقیده‌ی توحیدی نمی‌زند اشکال در خود معتقدین به این عقیده است که دلایل کافی علمی جهت اثبات نظریه‌ی خود ندارند. موفق باشید
3074

تکرارسوالبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی باعرض سلام و ادب من برای دومین بار این سوال را ارسال می کنم چراکه هنوز جوابی دریافت نکرده ام. میخواستم راهنمایی بفرمایید که آبا با توجه به بحث هایی که پیرامون شوم بودن ماه صفر بیان می شود آیا فرزند دار شدن (بسته شدن نطفه) در این ماه می تواند تاثیر منفی روی فرزند داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده قبلاً هم جواب این سوال را عرض کردم که تا آن‌جا که بنده اطلاع دارم هیچ اشکالی پیش نمی‌آید. موفق باشید
1902

تفکرو تقلیدبازدید:

متن پرسش
سلام استاد چی کار کنم من تازه فهمیدم دیگران رو خودم می دونم زندگیم شده تقلید اصلا از خودم انگاری هیچی ندارم . کتاب هم خوندم مخصوصا کتاب های انسان شناسی یک و دو و جوان و انتخاب بزرگ رو هم خوندم ولی نمی دونم چرا اینجوریم . چیکار کنم .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: هر اندازه انسان با اندیشه و تفکر جلو برود به خودش نزدیک می‌شود و در آن صورت اگر هم از کسی تقلید کند به اعتبار آن‌که عقل او پذیرفته است که مثل آن کس عمل کند که در این صورت تقلیدی واقع نشده. موفق باشید
نمایش چاپی