باسمه تعالی: سلام علیکم: حدیث مربوط به حضرت علی«علیهالسلام» است و نه علی اکبر«علیهالسلام». عدهای خدمت رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» رسیدند و از علی مرتضی«علیهالسلام» شکایت کردند، و رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» فرمودند از علی بد نگویید، او در مقام اُنس کامل با حضرت حق است. به این معنا که هرآنچه از آن حضرت صادر میشود، در راستای ظهور انوار الهی است. و این حکایت از مقام فنای فی اللّهِ حضرت مولا دارد. جناب آقای آیتاللّه حسینی تهرانی در سلسلهی کتب «امام شناسی» نکات خوبی در رابطه با مقام حضرت مولی الموحدین«علیهالسلام» دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه شجاعی سه جلد کتاب تحت عنوان «مقالات» دارند، در این مورد بسیار مفید است، بنده نیز آن را شرح کردم. سیدی شرح صوتی آن را میتوانید از مسئول این کار در گروه فرهنگی المیزان یعنی جناب آقای مهندس نظری بگیرید. شمارهی ایشان 09136032342 میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ارادهی اصلی انسانها تنها و تنها رجوع به حق باشد و انگیزهی مطرحکردن خود در میان نباشد و اگر هم هست به قصد عبور از خودخواهیها، عبادت کند آرامآرام حقیقت در برابرش رُخ میگشاید و عملاً در مقابل هر حقی تواضع خواهد کرد. هرچه هست در ارادهی اصلی و نیّت اولیهی انسانها نهفته است. به قول خواجه عبداللّه انصاری: «همه از آخر میترسند و من از اول». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام شواهد حکایت از آن دارد که اولین انسان، اولین پیامبر یعنی حضرت آدم بوده است که فرزندان او به اقصی نقاط زمین منتشر شدهاند و شواهد زیادی ارتباط این نسلها را با همدیگر از نظر علمی تأیید میکند و بنده در جلسهی اول شرح سورهی «سجده» نقطهضعفهای نظریهی تکامل را در رابطه با انسان از نظر علم تکامل انواع مطرح نمودم. متأسفانه عدهای به جهت عدم آشنایی نسبت به تفاوت بین وجود انسان با تکامل سایر انواع، موضوعِ انسانهای اولیه را به عنوان حاصل تکامل انواع پیش کشیدهاند. موفق باشید
جواب: زمینهی تحقق تمدن اسلامی و ظهور فرج نهایی در راستای تحصیل جنابعالی به نظر بنده علاوه بر نقد غرب، مجهزشدن به فلسفهی حکمت متعالیه است. خوب است که نظر رهبری«حفظهاللهتعالی» را در مورد فلسفهی ملاصدرا«رحمةاللهعلیه» در سمینارهایی که به این منظور تشکیل شد دنبال بفرمایید. بنده نکاتی از آن را در بحث «آیات قرآن و پلورالیسم» که در سؤال و جوابهای سایت هست آورده ام، به آنجا رجوع کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقالهی مذبور سختْ ایدئولوژیکزده است. نمیدانم ما را چه شده است که پاس حرمت متفکران خود را نداریم و شخصی را که به عنوان چهرهی ماندگار این مرز و بوم میتواند سرمایهای بزرگ برای تاریخ تفکر ما باشد اینچنین راحت نفی میکنیم. در حالیکه چه شایسته بود سخنان ایشان را چه قبول داشته باشیم و چه قبول نداشته باشیم، با تفکر و تأمل به تدبّر مینشستیم. آیا اگر نگاهی از اندیشهی عالِم بزرگواری همچون خواجه نصیر طوسی را که بنیانگذار کلام شیعه است، نپسندیم او را متهم میکنیم که یونانزده است؟ و از مکتب محمد و آل محمد جدایش مینماییم؟ اینطور که دکتر داوری را با آنهمه دفاع از حریم تفکر اسلامی و تشیع در مقابل سروش و سروشها متهم کنیم که هایدگری است! مگر هایدگر یک مکتب سیاسی، حزبی است که به جای تفکر در متون او بحث هایدگریسیم را به میان میکشیم؟ همهی مشکل ما آن است که هنوز به تاریخی که باید تفکر کنیم، نرسیدهایم! و تفکرهای زائد در ذیل گرایشهای موسمی سیاسی، مانع بزرگ اندیشیدن است. آری مشکل در اینجا است وگرنه، نه دکتر داوری معصوم است و نه نویسندهی محترم آن مقاله مُلحد. هنوز نمیتوانیم همدیگر را بفهمیم، مشکل اینجا است. موفق باشید