متأسفانه در حال حاضر برنامههای حوزههای علمیه طوری است که طلبه باید تمام وقت در اختیار حوزه باشد و لذا نمیتواند در سر کلاسهای دانشگاه حاضر شود، ولی اگر دروس ادبیات عرب را در دبیرستان خوب مطالعه بفرمایید و خودتان در فهم کتابهای دین و دانش تلاش کنید میتوانید آرامآرام از برکات حوزههای علمیه که اندیشههایی چون حضرت امام خمینی«رحمةاللهعلیه» و علامه طباطبایی«رحمةاللهعلیه» و آیتاللهجوادیآملی و امثال آنها مطرح فرمودهاند استفاده نمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار خوبی را متذکر شدهاید و واقعاً بحثی بر روی نقش دعا و تغییر تقدیرها نیست تا آنجایی که قرآن میفرماید: «قُلْ ما یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ»؛ اگر دعای شما نبود، خداوند به شما اعتنا و توجهی نداشت. دعا "بهترین و برترین عبادت"، "مغز عبادت"، "کلید رستگاری"، "گشاینده درِ رحمت" و "سلاح مؤمن و ستون دین و نور آسمانها و زمین" است. میماند که آیا قضا و قدرهای ثابتی هست که با دعا قابل تغییر نباشد؟ در جواب آن سؤالکنندهی محترم که سؤال کرده بود، چرا با اینهمه دعا آنچه میخواستم محقق نشد؛ عرض شد متوجه قضا و قدرهای ثابتی که به مصلحت بندگان است نیز باشند. و روایاتی که جنابعالی متذکر شدید برای آن است که بفهمیم نقش دعا چه اندازه در تغییر سرنوشت انسانها موثر است ولی نه به آن معنا که هرچه ما بخواهیم باید با دعا محقق شود و به قول اساتید محترم؛ خدا در اختیار ما باشد و ما فرماندهی همهچیز. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید وقتی شرایط طوری باشد که نیاز نباشد خانمها در بین مردم نامحرم حاضر باشند چرا باید حاضر شوند؟ و آن روایت مربوط به آن شرایط است. ولی وقتی امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» میفرمایند: «ما مفتخريم كه بانوان ما و زنان پير و جوان و خرد و كلان، در صحنههاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند» پس معلوم است که ما در شرایط دیگری قرار داریم و بحث بر سر حضور زن متدیّن در این تاریخ است. آیا زنان متدیّن ما در این تاریخ میتوانند مثل تاریخ مادر بزرگهایشان زندگی کنند؟! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفا توصیه به انجام شریعت میکنند که تنها راه درمان وسواس فکری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام ما را – اعم از زن و مرد – دعوت به بیکارگی نکرده است و امروز شرایط زندگی طوری است که اگر خانمها به حضور در خانه بسنده کنند گرفتار بیکارگی و بطالت میشوند. در گذشته معنا نمیداد یک زن در بیرون خانه باشد زیرا نوع زندگی طوری بود که بهراحتی در درون خانه میتوانست فعالیت مناسب روح خود را داشته باشد، ولی امروز نمیتوانیم در گذشته زندگی کنیم. انسان با کار و فعالیت معنا پیدا میکند و نمیتوانید به اسم ماندن در خانه خود را گرفتار بیکارگی و بطالت کنید. نمیشود که فقط مطالعه و عبادت کرد، باید اگر زمینهی کار در بیرون خانه فراهم است از آن استقبال نمود بدون آنکه از قالب عفاف خارج شوید. موفق باشید
جواب: مراحل سلوک ابتدا معرفت به حقایق است، سپس کسب فضائل اخلاقی برای به فعلیت رساندن معارف در قلب، آری:
اول قدم آن است که او را یابی..... آخر قدم آن است که با او باشی
وقتی فهمیدیم دل را دائم باید متوجه خدا نمود، متوجه میشویم پرحرفیها و کینهها و خودخواهیها مانع چنین توجهی است و لذا همت برای کسب فضائل اخلاقی، یعنی زدودن این ضعفها، به میان میآید. وقتی انسان تا حدّی از این دو مرحله گذشت حجابهای بین او و خدای بینهایت خوبی ها، آرامآرام کنار میرود. حال همهی عالم برای او آیت الهی هستند و میتواند با آیات الهی بهسر ببرد و همواره جمال محبوب را در جلوههای مختلف بنگرد، اینجاست که قرآن و روایات معنی دیگری پیدا میکنند، و کتاب ذکر برای قلب سالک میشوند و لذا در شرح حال حضرت امام خمینی«رحمةاللهعلیه» داریم روزی هشت مرتبه قرآن میخواندند، یعنی روزی هشت مرتبه از کتاب «ذکرٌ للعالمین» جمال محبوب را در جلوات مختلف میدیدند و متذکر میشدند. علامه طباطبایی«رحمةاللهعلیه» میفرمایند: اواخر عمر مرحوم قاضی طباطبایی«رحمةاللهعلیه» خدمتشان میرفتیم و فتوحات مکّیّه از محیالدینعربی را میخواندیم. آیتالله انصاری همدانی«رحمةاللهعلیه» میفرمایند: مثنوی کتابی است که سالکِ عارف هرگز تا آخر عمر نمیتواند از آن جدا شود، زیرا فتوحات و کشفیات دیگر عارفان آینه برای بقیهی عارفان میگردد. خوشا به حال آنانی که در گلستان روایات ائمه معصومین«علیهمالسلام» نورها میگیرند و مستیها میکنند. گفت:
به هر رنگی که خواهی جامه میپوش..... که من آن قد رعنا میشناسم
موفق باشید