بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14687
متن پرسش
سلام استاد ببخشید مزاحم شدم. معنی این جمله علامه حسن زاده را می فرمایید: الهی، از من برهان توحید خواهند و من دلیل تکثیر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک دنیا حرف در این جمله خوابیده است. او می‌خواهد به جایی برسد که همه‌ی این کثرت‌ها در آن وحدت حقه‌ی حقیقیه محو شوند، زیرا واقعیت توحید جز این نیست. موفق باشید

13901

دروس فلسفهبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل آیا درس بدایه و نهایه را با استاد بخوانیم بهتر است یا با سی دی؟ کسی که مشکل دارد می تواند با سی دی بخواند؟ بعد از خواندن بدایه و نهایه می شود سراغ اسفار رفت؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که دروس فلسفه و عرفان را با استاد مستقیماً مرتبط باشید بهتر است. ولی کارکردن از طریق سی‌دی به معنای آن نیست که با استاد ارتباط نداشته باشید 2- به نظرم می توانید بعد از بدایه و نهایه به سراغ اسفار بروید، البته همراه با شرح استادِ حاذق. موفق باشید

12970
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در موضوع هسته ای مقام معظم رهبری خطوط قرمز را مشخص فرمودند، آیا نظارت بر رعایت این خطوط هم به عهده ایشان است؟ ایشان فرمودند که به تیم مذاکره اعتماد دارند و آنها را از نظر دیانت و غیرت و شجاعت تایید فرمودند، ولی واضح است که این اعتماد باید دو طرفه باشد یعنی اعضای تیم هم باید به قرمز بودن این خطوط و ضرورت رعایت آنها اعتقاد داشته باشند، حال اگر این گونه نباشد و احیانا از بعضی آنها تعدی شده باشد (کما این که بسیاری بر این باورند) به نظر شما شرایط به گونه ای هست که رهبری اعلام مخالفت کنند؟ در چنین شرایطی آیا وظیفه افراد بصیر و انقلابی ورود شجاعانه و عمارگونه به میدان بصیرت افزایی مردم نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم قرائت‌ها مختلف باشد و ظاهراً کاری که شورای عالی امنیت ملّی شروع کرده‌اند، کار خوبی است. و پیشنهاد آقای دکتر جواد لاریجانی که فرمود مجلس یک فک‌شیت از توافق وین تهیه کند، عملاً قرائتی مطرح می‌شود که خط قرمزهای مقام معظم رهبری در آن لحاظ شده است. موفق باشید

12695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: اینکه دولت دارد توافق نامعلوم را بنام خود می زند که صریحا در نامه آقای روحانی به رهبری حفظه الله هم اشاره شده بود را چگونه می بینید؟ از آنجا که مردم توان تفکیک خیلی از مسائل را ندارند و خود بخود انتخابات آتی ریاست جمهوری مستقیما تحت الشعاع دو قلم جنسی است که با این توافق ارزان شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب‌ سؤال‌های 12682 و 12684 و 12691 و 12702 عرایضی داشته‌ام. إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

12224
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: آیا داشتن روزی بیش از کفاف فضل خداوند است یا خیر؟ البته فضل به معنی برتری و ارزش منظور نیست با توجه به آنکه صاحب آن مال می تواند اگر اهل ایمان باشد و درست عمل کند باعث رستگاریش هم بشود تا جایی که حتی رسول خدا فرمود (یکی از گذشتگان شما را به حساب کشیدند و هیچ خیری در توشه اش نیافتند جز آن که مردی بود توانگر و با مردم داد و ستد می کرد و به غلامان خود می گفت از بدهی در ماندگان در گذرید خدا به فرشتگان فرمود ما سزاوارتریم که در گذریم از او در گذرید. نهج الفصاحه حدیث 2089 ترجمه ابراهیم احمدیان) حال آیا خواستن چنین مالی از خدا با ذکر و اسئل الله من فضله صحیح است؟ با تشکر از استاد عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دعاها بیشتر به ما یاد داده‌اند کفاف را از خداوند تقاضا کنیم ولی اگر بیش از کفاف دادند و ما مسئولیت مدیریت درست آن را به عهده گرفتیم، برکات و ثواب مخصوص آن را هم خواهیم داشت، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

11984
متن پرسش
سلام: استاد من یه سوالی برام پیش اومده. وقتی فلسفه غرب را نگاه می کنیم مشاهده می کنیم انسانهایی با استفاده از نام فیلسوف خزعبلات و اراجیف تحویل مردم داده اند که کاملا اراجیف بودن سخنانشان و متوهم بودن و مشکل روانی داشتن این افراد واضح است، چرا ما هم اینگونه افراد را (مثل دیوید هیوم و ...) در صف فیلسوفان که حقیقت یاب و حقیقت گو بوده اند غلمداد می کنیم و به آنها لقب فیلسوف می دهیم در صورتی که آنها سوفیست و مغالطه گر و بیمار هستند؟ چرا تفکرات بیمار اینگونه افراد را در کتابهایمان می آوریم و بعد رویش بحث هم می کنیم و توضیح واضحات می دهیم؟ چرا خود به دست خود افرادی که اینگونه کتب را می خوانند به وادی شک هدایت می کنیم و بعد در صدد رفع شک آنها بر می آییم؟ آیا نباید در کتبی مثل کتب فلسفی مراقب بود و احتیاط کرد و هر مطلبی را نیاورد؟ متاسفانه من چندین بار دیده ام کسانی را که با نیت کسب یقین و حقیقت وارد وادی فلسفه شده اند و با خواندن تفکرات بیمار اینگونه مغالطه گرها مثل هیوم و... خود در وادی خطرناک شک و الحاد گرفتار شده اند، متاسفانه در کتب فلسفی اینگونه تفکرات به جای اینکه در آخر کتاب و یا بعد از اینکه خواننده کتاب یک کلیت و نظم فکری پیدا کرد بیاید در همان ابتدای کتاب این تفکرات بیمار آورده شده و ذهن برخی از افراد را مشکوک می کند و به هم می ریزد. آیا لازم است ما در فلسفه بیاییم بگوییم افرادی بوده اند مثلا فلان امر بدیهی را شک یا انکار کرده اند و بعد در صدد توجیه و توضیح و رفع آن افکار بیمار و پوچ در آییم؟ به نظر بنده این برای کتب فلسفی ایراد است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه شرایط امروز دنیا آن است که ما نمی‌توانیم چشم خود را نسبت به حرف‌های چنین افرادی ببندیم. علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» چون ملاحظه می‌کنند چنین حرف‌هایی در سطح جامعه و بین جوانان تحصیل‌کرده‌ی ما مطرح می‌شود، احساس وظیفه می‌کنند جواب دهند و چه خوب است قبل از آن‌که ذهن افراد گرفتار آن شبهات شود ما آن شبهات را به طور صحیح مطرح کنیم و اشکالات آن‌ها را بنمایانیم تا ذهن مردم از آلوده‌شدن به آن‌ها مصون باشد. موفق باشید

9573

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام حضرت دوست با سلام خدمت استاد: جناب استاد به نظر شما در میان ادعیه و توسلات کدام برای رسیدن به کمال موثرتر است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام با حال شما خواند. از مناجات خمس عشر غافل نباشید. (در ضمن به عرض جنابعالی و سایر کاربران عزیزی که آدرس الکترونیک و یا ایمیل خود را ثبت نمی‌کنند می‌رسانیم که این سایت از آن‌جایی که بنا دارد سؤالاتی را در معرض دید کاربران قرار دهد که بیشتر در رابطه با معارف اسلامی و سلوک اخلاقی و یا مربوط به مبانی انقلاب اسلامی است، چنانچه ایمیل خود را ثبت نفرمایید از جواب‌دادن معذوریم) موفق باشید
8772
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار مقام نورانیت مختص اهل البت علیم السلام می باشد؟ و یکی بودن نور آنها یعنی در مقام علم و سایر کمالات باهم یکسان می باشند؟ و اینکه یک سوم نور. بهشت مختص حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد و یک سوم مختص پیامبر و یک سوم مختص سایر ائمه علیم السلام میباشد با این گفته که همه آنها یک نور می باشند چگونه قابل جمع است ؟ آیا این دو بیان در مورد نورانیت اهل البیت علیم السلام با هم متفاوند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حامل انوار الهی و اسماء حسنای او هستند و یک حقیقت‌اند در مظاهر مختلف و هرکس خواست به خداوند و بهشت الهی مرتبط شود باید راه‌ آن‌ها را در پیش گیرد، راهی که در آن سیره‌ی زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» و رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» و ائمه‌ی هدی«علیهم‌السلام» در آن جمع باشد. حقیقت همه‌ی آن ذوات مقدس، عبودیت است ولی در مظاهر مختلف. موفق باشید
8128
متن پرسش
سلام علیکم . استاد اساتید زیادی هستند که مثنوی را شرح میدهند اما اینکه استاد شارح صاحب نفس باشد خیلی در تاثیر پذیری آن فرق دارد . مثلا علامه طهرانی گه گاهی در آثارشان بعضی از ابیات مثنوی را توضیح میدادند یا گاهی تعابیر مرحوم حداد را بر بعضی از ابیات مولوی آورده اند که تاثیرر خوبی بر انسان دارد .شما شارحی را میشناسید که جنس نفس او از جنس علامه طهرانی و... باشد . شما خودتان شرح مثنوی دارید ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: متأسفانه نمی‌شناسم امیدوارم تاریخی شروع شود تا مثنوی به آن معنایی که متشرعین به آن رجوع دارند و آیت‌اللّه انصاری همدانی می‌فرمایند سالک تا آخر عمر از مثنوی مستغنی نمی‌شود، به زندگی ما برگردد. آن مثنوی که مقام معظم رهبری در موردش می‌فرمایند: « مثنوى همان طور که مولوى مى‏گوید: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّین» و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقیده بود ». موفق باشید . در دیدار با شعراء در سال 1387- مولوى در دیباچه‏ى دفتر اول مى‏گوید: هذا کِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّین، فى کَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْیقین
7796
متن پرسش
سلام علیکم ازکجابفهمیم که ما هم مثل کانت وهیو فکر نمیکنیم ؟کانت وهیو که اثرات سویی در دنیای غرب گذاشته انددر برزخ چگونه اندووظیفه مادرحال حاضرنسبت به تفکر کانت وهیوچیست؟ آیاراهی هست که انسان دفعتاازتمام صفات بد باک شود وارتباط روحی به چه معناست؟ آیاعالمان دینی غیرمستقیم هم میتوانند کسی راتربیت کنند نزدیک یک سال است که هرروز برای داشتن استاددعامیکنم ولی نتیجه نگرفتم چرا؟لطفاراهنمایی بفرمایید واگرممکن است دعاهم بفرماییدازکجا بفهمیم حالاتی که برنفس مامیگذردشیطانی یانفسانی یاالهی است التمس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آیا کسی که در کنار گنج است دعا می‌کند گنجی بیابد و یا از گنج استفاده می‌کند؟ قرآن و شریعت محمدی«صلواة‌اللّه‌علیه‌واله» از هزاران هزار استاد بالاتر در کنار شما است. دست به کار شوید تا همه‌ی این سؤالاتتان را با تمام وجودتان جواب بگیرید. ملاک زندگی بدون عذاب در برزخ قیامت تقیّد به شریعت الهی است. موفق باشید
7442
متن پرسش
با سلام در محل کارم که کافی نت و خدمات اینترنت می باشد خیلی از دوستان غیبت می کنند در کوچه و خیابان هر که را می بینی اگر یک دقیقه می گذرد بحث غیبت دار می شود هر چه می خواهم از گوش کردن غیبت فرار کنم بدتر شرایط آن فراهم می شود لطفا در سیر و سلوک این بنده حقیر راهنمایی فرمایید با تشکر از استاد طاهرزاده
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال عیب دیگران اولاً: مربوط به خودشان است ثانیاً: از کجا که محذوراتی داشته‌اند که مرتکب آن عیب‌ها شده‌اند و حالا توبه کرده‌اند؟ پس جایی برای طرح عیب دیگران در بین خودمان نیست. این را یک اصل بگیرید و جلو بروید. موفق باشید
7244
متن پرسش
سلام استاد شما در جواب پرسش 7224 فرمودید دولت احمدی نژاد در مورد کشاورزی کاری که میتوانست کرد !!!! اما باید بگم که بر اساس امار های رسمی کشاورزی در این دوره اسیب جدی دید مثلا در تولید گندم درحالیکه از قبل به خودکفایی رسیده بودیم اما متاسفانه وارد کننده شدیم و بقیه مسائل که باید به امار رجوع کرد و نمونه عینی که خودمون در اصفهان شاهدش هستیم اون تصمیم غلط و بدون فکر و احساسی که دولت در مورد زاینده رود گرفت و باعث خشکی زاینده رود شد و دیدیم که چه بلایی بر سر کشاورزان زحمت کش اصفهان اورد و چطور اون ها رو بیکار و آواره شهرهای دیگه کرد و زندگی زن و بچشون رو از بین برد و چه بلایی بر سر محیط زیست اصفهان اورد و بماند مسائل خطرناک امنیتی که در قبال این تصمیم ممکنه بوجود بیاد که البته امیدواریم خدا بهمون رحم کنه و این اتفاق نیفته ... استاد من قبول ندارم که این انقلاب لنگ اقای احمدی نژاد هست و انگار فقط اون هست که در جهت اهداف انقلاب حرکت میکنه و بقیه منحرف هستند!!! نه اینطور نیست بلکه خود احمدی نزاد یک نوع انحرافی رو بوجود اورد و اون نظر به اشخاص دیگه و افکار دیگه مقابل ولایت فقیه هست که خودتون دیگه منظورمو میدونین ... ما گفتمان احمدی نژادی نداریم این حرف غلطه ما گفتمان انقلاب اسلامی داریم و بس ... خواهش من از طرفداران ایشون اینه که یه جوری حرف نزنن که انگار این انقلاب حیاتش به احمدی نزاد وصله نه این انقلاب بزرگتر از این حرف هاست و اصلا خودش یک روح و حقیقت قدسی داره و همه به اون وابسته هستند نه اون به کسی ... استاد اگه صلاح میدونین این صحبت منو نمایش بدین اگه هم نه که هیچ / التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم مثل شما معتقدم این انقلاب با حقیقت قدسی خود خیلی بالاتر از آن است که به کسی متصل باشد منتها هر دولتی که به اهداف اصلی این انقلاب بیشتر توجه دارد بیشتر مورد نظر ما است و آنچه در مورد کشاورزی و موضوع تأسف‌بار زاینده‌رود مطرح فرمودید و مشکلاتی که پیش آمد، چیزهایی نبود که یک دولت بتواند نقش اساسی در آن داشته باشد، خشکسالی سال‌های اخیر را از یاد نبرید، آنچه ما از دولت آقای احمدی‌نژاد داریم با آن ضعف‌هایی که بسیار خاطرمان را مکدّر کرد، رویکردی بود که با اهداف انقلاب می‌خواند و تلاشی بود که در راستای تحقق آن اهداف انجام می‌شد و رهبری عزیز در همین رابطه دفاع خاص از آن دولت می‌کردند ولی بنا نیست ما به آقای احمدی‌نژاد برگردیم. موفق باشید
4998
متن پرسش
باسلام حجاب نورانی و حجاب ظلمانی را ابتدائاتعریف بفرمائیدو یک مثال هم بفرمائید؟ 2.آیا ائمه هم حجاب ظلمانی داشتند چون پیامبر می فرمودند من بعد از نشستن با بشر استغفار می کنم خب اینجا آیا حجاب ظلمانی گرفتند و آیا حجاب نورانی دارند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حجاب بین عبد و رب آن چیزی است که مانع رجوع عبد به رب می‌شود. حجاب ظلمانی مثل دنیا و حبّ دنیا که مانع می‌شود حبّ معبود در ما ظهور کند و حجاب نورانی به گفته‌ی آیت الله جوادی«حفظه‌الله» مثل عقل که در عین نورانی‌بودن، جهت رجوع به معبود از یک مرحله‌ای حجاب است و مانع می‌شود تا انسان آزاد از استدلال‌های عقلی با خداوند مأنوس شود 2- رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند:« لیغان على قلبى فأستغفر الله فی الیوم مائة مرّة» قلبم را غبار می‌گیرد و با هفتادبار استغفار در هر روز آن را برطرف می‌کنم، این را نمی‌توان حجاب به حساب آورد. موفق باشید
4964
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر من خیلی از کتابهای شما را خوانده و بسیاری از سخنرانیهای شما را گوش داده ام اما یک سوال همیشه در ذهن من باقیست. شما در بیشتر سخنرانیهایتان از روحانیت دفاع میکنید و از همه مهمتر در کتاب چه نیازی به نبی این مسئله به وضوح قابل رویت است که نظر شما درباره روحانیت چیست. اما چرا در انتخابات ریاست جمهوری با وجود اینکه کاندیدای آخوند هم وجود داشت شما از یک شخص غیر روحانی حمایت کردید. عظمتی که شما برای آقایان آخوند قائلید فقط به حوزه دین مربوط می شود یا سیاست را هم در نظر دارید؟ آیا روحانیونی که شما در کتاب چه نیازی به نبی یا سخنرانیهایتان از آنها به عنوان پاکترین مردم یاد می کنید افراد مشخصی هستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت د اشته‌باشید که جناب آقای دکتر حسن روحانی از نظر تحصیلات حوزوی یک روحانی متوسط هستند و بیشتر وقت خود را صرف دکترای خود در مورد حقوق کرده‌اند درحالی که ممکن است یک نفر باشد که ملبّس به لباس روحانی نباشد ولی در فرهنگ روحانیت پروریده‌ شده‌باشد. تأکید بنده بر فرهنگ روحانیت و حوزه‌های علمیه است که نظر بر قرآن و سخنان اهل‌البیت«علیهم‌السلام» دارد. موفق باشید
4109
متن پرسش
سلام استاد. دلم خوش بود می توانم هر سوالی که در ذهن دارم از شما بپرسم و شما سوالات را سانسور نمی کنید....اما خیلی ناراحت شدن وقتی دیدم در جواب سوالی گفته بودید برخی سوالات را صلاح نیست در سایت بگذارید و .... کاش تغییر مشی نمی دادید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: چطور سوالی که آبروی افراد در آن به خطر می‌افتد یا موجب گسترش دروغ یا تهمت است در سایت بگذاریم؟ موفق باشید.
3748
متن پرسش
سلام استاد مشکلی دارم و آن حب شدید خواب است در روایات خیلی مذمت شده، میدانم. اما چه کنم که این حب خواب و راحت طلبی را از خودم برانم. البته استاد من کلا بدنم بیش از سایرین به خواب نیاز دارد اما خب خودم هم کلا خواب را دوست دارم. خواهشمندم یک راهکار عملی مقابلم بگذارید.تشکرمیکنم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعه‌ی کتاب‌های معرفتی و تفسیر قرآن، عقل را بر وَهم غالب کنید تا میل زیاد به خواب ضعیف شود، ورزش هم فراموش نشود. موفق باشید
3210
متن پرسش
سلام جهت مطللعه وپیدا کردن معرفت نفس چه منابع معتبر وروشهای پیشنهاد می فرمایید باسپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: کتاب‌های آیت‌الله حسن‌زاده خیلی خوب است. موفق باشید
1823
متن پرسش
به نام خدا با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی بنده باید مطلب خیلی مهمی را خدمتتون عرض کنم که با بیانش آبروی یک شخص زیر سوال میره به همین خاطر خواستم قبل از بیانش از اینکه تنها کسی که این مطلب را می خونه خود شما هستید مطمئن بشم لطفا اگر اینطور هست بفرمایید تا مطالبم را خدمتتون عرض کنم این توضیح را هم اضافه کنم که گفتن این حرف از طریق نوشتار خیلی سخته علاوه بر اینکه فکر میکنم بیانش نیاز به سوال و جواب همزمان دوطرفه داره و من دانشجویی هستم که یکشنبه ساعتی که میشه تماس تلفنی داشت باید سر جلسه امتحان باشم در حالی که مطالب من طولانیه و البته ضرورت داره که هر چه زودتر گفته بشه تا اگر اقدامی قراره در جهتش بشه زودتر این اتفاق بیفته حالا با این شرایط اگر امکان تماس تلفنی هست خواهش می کنم بفرمایید وگر نه اجبارا از همین طریق مطالبم را خدمتتون عرض می کنم ا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام . عنایت داشته باشید که بنده در موقعیتی نیستم که غیر از جواب‌دادن به سؤالات از طریق سایت و یا جواب تلفن در روز‌های یکشنبه وقت دیگری در اختیار عزیزان باشم و انتظار دارم عزیزان در رابطه با موضوعات عقیدتی از بنده سؤال بفرمایند زیرا در سایر امور خود را صاحب‌نظر نمی‌دانم. موفق باشید
1539

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم 1-شیوه ی(روش) صحیح مطالعه از نظر دین اسلام(یا در کلام ائمه معصومین و قرآن) چگونه است ؟(اگر از تجربیات شخصی خود هم بگوییدمتشکر میشوم و لطفا راهکار ارائه دهید یعنی فقط نام بردن یکسری از کلیات نباشد مثل اینکه:مطالعه باید عمقی باشد با ید نگاهمان از ظواهر عبور کرده و باطن را بنگردو...در واقع چگونگی رسیدن به این حالت را بیان کنید)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در جواب جنابعالی آنچه می‌دانسته‌ام در بحث «روش مطالعه» در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض کرده‌ام فکر می‌کنم بتوانید با مطالعه‌ی آن کتاب جواب خود را بگیرید. موفق باشید
1148

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز در کتاب جوان و انتخاب بزرگ امده که باید یک تصمیم به اندازه ابدیت گرفت تا پشیمان نشویم اینکه تصمیم زندگی انسان خدمت به محرومین باشد و نه دین و شریعت ایا این هدف انسان را به پوچی می برد؟ایراد این تصمیم چیست؟
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی زیرا باید رجوع همه به خداوند باشد و بخواهند در حیات ابدی سعادت‌مند گردند، در کنار چنین تصمیمی است که باید همچون اولیاء و انبیاء در خدمت محرومان بود و از این کار در نزدیکی به خداوند بهره‌مند شد. موفق باشید
781

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز سوالی داشتم در مورد حق الناس در برزخ که به هر دلیلی انسانی چه از منظر مادی و چه از منظر حقوق معنوی مورد ظلم قرار می گیرد ، این وضعیت در برزخ چگونه است و صورتهایی که برای مظلوم و ظالم بوجود می آید چگونه است ؟ با تشکر و تقدیم احترام
متن پاسخ
باسمه تعالی، سلام علیکم: عدم رعایت حق‌النّاس شخصیت انسان را گرفتار نگاه کسانی می‌کند که حق آن‌ها را ضایع کرده و به همان اندازه مانع سیر انسان به سوی رحمت الهی می‌شوند. این حالت در مراحل مختلف برزخ و قیامت صورت‌های مختلفی دارد که همه یک نوع ممانعت را در خود دارند، حال یا به صورت زنجیر است که نمی‌گذارد برود، یا به صورت کوه است که نمی‌تواند صعود کند، یا به صورت رودخانه است که نمی‌تواند عبور نماید. موفق باشید
20965
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی توفیقات روزافزون برای استاد گرامی، چند سوال داشتم از شما 1. شما در کتاب از برهان تا عرفان درباره برهان صدیقین گفته اید که این برهان مدعی است برای اثبات وجود خداوند نیاز به هیچ مقدمه و واسطه ای نیست. و بالاتر از برهان امکان و وجوب است. در حالی که اگر به متن برهان صدیقین که توسط شما تقریرشده دقت کنیم؛ می بینیم که در این برهان هم ابتدا کار را از موجود و نه وجود شروع می کنیم. و گفته شده که "موجودات" اطراف ما یا باید عین وجود باشند و یا به عین وجودی ختم بشوند. بنده اصل برهان صدیقین ملاصدرا را در اسفار ندیده ام. ولی طبق تقریر شما، ادعای برهان با خود برهان ناسازگاری دارد و باز هم در اینجا پای موجود و نظر به موجود در میان است. یعنی نظر به موجود، تقدم دارد بر نظر به وجود. خواستم در این زمینه توضیحاتی بفرمایید. 2. شما در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم و البته به طور پراکنده در بقیه گفته ها و آثار خود و به تاسی از فلسفه اسلامی، از دوگانه هستی و چیستی سخن گفته اید و چیستی را جنبه عدمی شیء و ماهیت را حد وجود دانسته اید. این نگاه، برکات و ثمرات خود را دارد. بنده هم مدتی با آن اقناع می شدم. اما به نظر می رسد چنین نگاهی تا حدی نادقیق و زمخت می باشد. طبق این نگاه، دیگر فرقی میان یک پیراهن و یا فرش خوش رنگ و دل انگیز با یک پیراهن و یا تصویر زشت و بدرنگ نیست. چرا که در هر دو، زنگ جنبه عدمی شیء هست؛ بر طبق مثال منشور و نور بی رنگ. در حالی که بنده فکر می کنم سیطره چنین نگاهی باعث می شود تا ما نتوانیم بسیاری از زیبایی ها و ظرافت های عالم ماده را ببینیم. چرا که این امور، جنبه عدمی آن هاست و ما باید به وجود و هستی شان نظر بیندازیم. مثلا ما می توانیم از رنگ سبز درختان در جنگل، به طراوت خود وجود منتقل بشویم. در حالی که هستی درخت با هستی یک شیء معمولی تر، تفاوتی ندارد. نمی دانم تا چه حد این اشکال بنده را وارد می دانید و راه حل شما برای رفع این مشکل چیست؟ شاید نیاز باشد دیوار میان چیستی و هستی اشیاء برداشته شود. 3. در بحث تشکیک وجود، کل عالم ماده یک مرتبه از وجود به حساب می آید. در حالی که به نظر می رسد این نگاه هم در عین راه گشا بودن، زمخت و ناپخته است. درست است که به اعتبار مجرد نبودن، تمام عالم ماده را می توان یک مرتبه از وجود به حساب آورد؛ اما شاید بتوان از منظرهای دیگر این نگاه را زیر سوال برد. مثلا از منظر عدم تعین. یعنی به این اعتبار که وجود امری بی تعین و بی صورت است؛ به نظرم باید میان مثلا نور بی رنگ و سنگ و یا نور آبی تفاوت قائل شد. چرا که نوربی رنگ مادی امری بی صورت و بی تعین است و همین امر باعث شده که ظرفیت بالایی برای تمثیل های عرفانی داشته باشد. یعنی خود عالم ماده را نمی توان یک دست دید. می خواستم نظر شما در این رابطه را نیز جویا شوم. 4. فکر می کنم بر خلاف گفته شما که تفکر اصالت وجودی ملاصدرا را بالاترین تفکر می دانید؛ تفکری بالاتر از آن هم وجود دارد و البته خودتان هم با این تفکر آشنایی کافی دارید و آن هم تفکر معنوی-تاریخی است که در واقع در آن اصالت نه با وجود، که با "ظهور تاریخی وجود" است و به واقع آن چه که در صحنه است، نه وجود، که "تقدیر وجود" است. به نظرم این تفکر، حقیقی ترین تفکر است و فکر می کنم تعلق و یا شاید تعصب شما به تفکر ملاصدرا این اجازه را به شما نداده که به این ضعف بنیادی و اساسی حکمت متعالیه و فلسفه اسلامی - که در نهایت بیرون از تاریخ متافیزیک نیست - ؛ به طور جدی اشاره کنید. فکر می کنم ناتوانی اصحاب فلسفه اسلامی در شنیدن ندای وجود در این تاریخ و بیرون از تاریخ بودن قریب به اتفاق آن ها، خود گواه محکمی بر ضعف بنیادین تفکر صدرایی و فلسفه اسلامی باشد. 5. در مورد نسبت حرکت جوهری و حرکت مکانی سوالی داشتم. آیا می توان گفت حرکت مکانی به این دلیل در عالم ماده وجود دارد که در ذات این عالم حرکت هست. (یا ذاتش عین حرکت هست.) آیا عقلا محال است که مرتبه ای از وجود در صحنه باشد؛ که حرکت جوهری داشته باشد؛ اما حرکت مکانی نداشته باشد؟ و همیچنین برعکس آن. یعنی آیا عقلا محال است که در مرتبه ای از وجود، ما حرکت جوهری نداشته باشیم؛ اما حرکت مکانی داشته باشیم؟ این سوال را از این جهت می پرسم که شما در ابتدای جزوه حرکت جوهری تان گفته بودید که بحث جرکت جوهری می تواند در این زمانه سرعت و شتاب، تحلیل خوبی در مورد حرکت و نسبت آن با ذات عالم ماده به ما بدهد. یعنی به نوعی خواسته بودید میان حرکت مکانی و حرکت جوهری، ارتباط برقرار کنید. 6. در برهان صدیقین و فضای عرفانی، برای نشان دادن نسبت میان مخلوقات (عالم) با خداوند، از مثال دریا و موج استفاده می شود. اما بنده فکر می کنم با توجه به عدم تشکیک ذاتی وجود، این مثال چندان به صواب نیست. نسبت میان حق و خلق را شاید بتوان به مانند نسبت میان "معنای عقلی" و "کلماتی" است که ما بر زبان می آوریم. یعنی وجود، امری "مطلقا دیگر" است و وجود و موجود، از دو جنس اند در نهایت. اگر چه وجود با مخلوقات هست، اما یگانه با آن ها نیست. همانند معنای عقلی که همراه با کلمات هست. اما یگانه با آن نیست. در حالی که مثال موج و دریا خیلی نمی تواند این "دیگر بودن وجود" را بنمایاند. با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌که از موجود، نظر به وجودِ‌ مطلق شود دیگر هیچ مقدمه‌ی عقلانی در میان نیست و به تعبیر علامه‌ی طباطبایی در تقریر «برهان صدیقین» در کتاب «اصول فلسفه»، «کافی است سوفسطائی نباشیم» یعنی همین‌که به واقعیت اطراف آگاه هستیم، می‌توانیم عین وجود را بیابیم  2- عنایت داشته باشید در آن‌جا که گفته می‌شود ماهیت، حدّ وجود است؛ نمی‌خواهد ماهیت را به عنوان مظهر وجود نفی کند 3- عالم ماده از نظر وجود، پایین‌ترین مرتبه‌ی وجود است ولی از نظر مظهریت کمال، یکسان نیست. مثل شدیت مظهریتِ چشم نسبت به کف پا در نشان‌دادن حالات نفس. ملاصدرا تحت عنوان «تفاوت مشهدبودنِ مخلوقات» این بحث را دنبال کرده است 4- اگر صدرا در وجودشناسی درست درک شود، اتفاقاً بهترین مبنا برای فهم وجود در آینه‌ی تاریخ سخن او خواهد بود در آن حدّ که هایدگر نیز از بحث هستی و زمان در شخصیت متأخر خود به هستی و تاریخ نظر می‌کند، یعنی وجود حقیقی در آینه‌ی تاریخ خود را به شکل حضوری و آزاد از انتزاعیات نشان می‌دهد و این از برکات تفکر صدرایی است به شرطی که با نگاهِ مشائی‌گری، صدرا را مطالعه نکنیم 5- اساساً وقتی حرکتِ مکانی یک حرکت عرضی باشد، مسلم ذاتی که محلِ پذیرش چنین حرکتی است که باید عین حرکت باشد در میان است 6- ذات حق، تشکیکی نیست ولی وجود، تشکیکی است و بحث در مورد وجود است، نه ذاتِ حق. موفق باشید   

20431
متن پرسش
هو العالم با عرض سلام خدمت استاد عزیز: در مبحث تراریخته سوال و شبهه ای پیش آمده است برایمان! و آن اینکه آیا فناوری نانو و اتمی و رویان و ... هم با همان استدلال ایراد پیدا می کنند!؟ یعنی در فناوری نانو و اتمی از مواد بیش اندازه از ظرفیتشان استفاده می شود و باعث بهم ریختن نظم طبیعت می شود! البته جوابی بعضی از دوستان دادند که به خاطر شرایط زمانه مجبور به استفاده و پیشرفت در این زمینه هستیم که بسیار درست است! اما از نظر تمدنی و نگاه عمیق می خواستیم ببینیم این موارد هم ایراد دارد یا نه؟ در مورد نانو بعضی گفتند چون در موادی که جمادات هستند و حیات ظاهری ندارند هست مانند آهنگری ست! ولی خب طبق تعریف علمی نانو تکنولوژی که گفته می شود «به کارگیری خواص جدیدی از مواد و سیستمهایی در این ابعاد (بسیار کوچک) است که اثرات فیزیکی جدیدی - عمدتاً متأثر از غلبه خواص کوانتومی بر خواص کلاسیک» است به نظر میاد نظم ماده را و عالم را شاید تغییر دهد (البته حقیر علم این موضوع را دقیق ندارم فقط بردداشت خود را از این علم گفتم) در مورد رویان هم به نظر میاد مانند قضیه اهدای عضو نفس ناطقه با رحم و نطفه هماهنگی کاملی ندارد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک وقت با دنیا باید رقابت کنیم، که البته نباید عقب باشیم. ولی یک وقت در مسیرِ شکل‌دادن به تمدنی هستیم که بیرون از امیال انسان‌های مدرن است. فکر می‌کنم در مورد فناوری نانو و حتی انرژی اتمی اگر موضوع ما، موضوعِ دوم باشد ما نیاز چندانی به آن‌ها نداریم. موفق باشید

19589
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: در صورت امکان در جواب سوال ۱۹۵٨۰ بیشتر راهنمایی بفرمایید. اصل سوال من اینجاست که چون خدا همه جا حضور دارد، عالم ماده که مجرد نیست آیا در خارج واقع نیست خوب خدا که شدیدالوجود است آیا خارج معنا دارد؟ بچه گانه تر بگویم عالم ماده تو خداست یا جدا از خداست متوجه این ربط و وصل هستم ولی چون خدا شبیه هیچ چیزی نیست این ذهن بیچاره دنبال این است که وقتی خدا اراده عالم ماده کرد بعد تجلی کرد بیرون ریخت یعنی خارجی واقع شد چون عالم ماده مکانمند است نمی توانم این مطلب را جمع کنم که الان این عالم در کجاست. طبق برهان صدیقین خدا همش همه جا هست و تجلی دارد پس می شود گفت که مجردات و این عالم ماده با بعدهای زمان و مکاننش در خود ذات خداست اگر نباشد این تجلیات در خارجی واقع شده اگه شده این خارج چگونه است؟ نمی دانم باز هم توانستم سوالم را مطرح کنم یا نه ولی استاد می دانم که عیب از منه شاگرده که شاید اصلا سوال بی اساسی پرسیده ام ولی تاکیدم بخاطر درگیری ذهنم به این سواله، به قول استاد صمدی عاملی اگر شاگرد در درک مطلب عجله کند و زودتر از وقتش بخواهد بداند شاید جوابش را بگیرد ولی پخته بار نمی آید من هم جزو آن دسته، ولی مشکلم کنجکاوی بیش از اندازه در این مورد است به هر حال وقت شریف شما گرفته شد. حلال بفرمایید. ما هنوز ابتدای مقدمات راهیم. باز هم تشکر که حوصله کردید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از یک جهت که نسبتی بین خالق و مخلوق هست، خالق غیر از مخلوق است. ولی از آن جهت که نسبتی بین خدا و خود خدا هست و این‌که اوست که همه‌جا در صحنه است؛ باید متوجه بود با هر موجودی در صحنه می‌باشد منتها از طریق آن موجود، کمالاتش ظاهر می‌شود. از این جهت دیگر دوگانگی بین خالق و مخلوق در میان نیست تا گفته شود آن‌جا که مخلوق هست خدا کجاست. موفق باشید

17295
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: حضرتعالی در جزوه سبک زندگی به شیوه تمدن اسلامی یا در بعضی از آثار دیگرتان فرمودید که برای نظام سازی بایستی «فکر» و «برنامه ریزی» کنیم، از طرفی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام (ره)» بخش ویژه ای را اختصاص دادید به بحث «تجلی اشراق بر قلب جوانان » از همین رو بنده را به تامل وادار کرد که جمع بین این دو مطلب مذکور از حضرتعالی چگونه ممکن است؟ لطف بفرمایید چگونه باید عمل کرد؟ آیا برای دمیدن یک روح توحیدی و نوری در جامعه باید فکر کنیم یا با تزکیه منتظر تجلی اشراق الهی شویم؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با اُنس با کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» متوجه‌ی هندسه‌ی فکری مربوطه شدیم، برنامه‌ریزی در دلِ چنین هندسه‌ی فکری در مسیر تربیت اسلامی و اقتصادِ مربوطه معنا می‌دهد و در افق انقلاب اسلامی و انسان ترازِ انقلاب، اقتصادی برنامه‌ریزی می‌شود که در آن جوابگوی به حرص و ثروت‌اندوزی و اشرافیت معنا ندارد. موفق باشید

نمایش چاپی