بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5971
متن پرسش
سلام.حضرت استاد پس از دغدغه ای که برایم درجهت ارائه درست وجایگاه شریعت در هستی ونحوه کارکرد آن درنظام تکوین و انسان پیش آمدباری دیگر کتاب چه نیاز به نبی وخطرمادی شدن دین و...را مطالعه کردم تا نکاتی را برای دوستان که سخت گرفتار اعتباری بودن احکام شریعت و قائل به عصری شدن دین بودند بیان کنم.خوشبختانه توانستم تا حدودی برخی را متوجه باطن دار بودن احکام شریعت کنم ونظرشان را به عالم غیب ومعنا که اصل ایمان است معطوف کنم اما بیشتر تاثیرگذاری من در باب اعما فردی وبه عبارت اخری عبادت نظیر نماز و روزه ووضو و..بود وجنبه ی اجتماعی احکام اسلام به شدت مورد هجمه قرار گرفت که آن احکام تابع شرایط وتمدن آن زمان دنیا وحتی برای فرهنگ خاص عربی بوده است ومی توان با توجه به اقلیم ها وشرایط تمدنی خاص این احکام تغییرکند.مثلا ااین بحث مطرح شد که زکات وخمس واینها شاید می توانسته نظام اقتصادی آن زمان را تامین کند ولی نباید بر روی این قواعد واحکام تحجر پیدا کرد که اینها دارای باطنی غیبی هستند پس بنابراین غیرقابل تغییر وباید مثلاطبق حکم اسلام زکات به انعام ثلاثه وغلات اربعه ونقدین تعلق بگیرد بلکه با سیستم های اقتصادی امروز هیچ فایده ای در جهت تامین نیازهای اقتصادی مسلمین نمی کند بلکه ایشان را هر روز در اعماق عقب افتادگی می اندازد.یعنی اینها حکم به دادن زکات ومتعلقات آن وجایگاه مصرف آن را تنها تامین نیاز اقتصادی میدادند واگر این غرض تامین نشد پس نتیجه می گیرند که این اعمال منسوخ شده وباید قوانین نوعی بنا شود.آیا حکم به دادن زکات به عنوان مثال تنها جهت تامین نیاز اقتصادی جامعه بوده ویا مثلا حقیقتی غیرازاین دارد وماتنها باعقل جزئی خود این محسوس را می فهمیم ودیگر حکمت هایی که امر به این سنخ احکام شریعت شده را نمی دانیم؟اگر دارای باطن وحکمت هایی غیراز ظاهر آن می باشند لطفا توضیح دهید. واما بعد.اگرقائل به باطن دار بودن این سنخ از احکام شدیم ولی غرض ابتدایی وظاهری آن که مثلا تامین نیاز اقتصادی مسلمین بود برطرف نشد این مشکل پیش می آید که برای این غرض باید چه کرد وچرا اسلام چاره ای نیندیشیده؟واگر اندیشیده پس قابلیت اجرا نداشته که مسلمین هیچ گاه نتوانسته اند با این قوانین جامعه را به درستی اداره کنند. حرف دراین باره زیاد است ولی چه میشود کرد که بیش از این انگشتان من تاب تایپ ندارند وشما خود هرچه صلاح می دانید بفرماییدتا بنده بتوانم استفاده کنم. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: این‌که می‌فرمایید قوانین اقتصادی قابلیت اجراء نداشته وگرنه اجراء می‌شد؛ عنایت داشته باشید این وظیفه‌ی مسلمانان است که اگر احکام شریعت الهی را حق می‌دانند تلاش کنند در زندگی فردی و اجتماعی خود پیاده کنند تا نتیجه‌ی لازم را ببرند. تعجب بنده از این‌جا است که مگر آنچه امروز به نام اقتصاد در سطح دنیا جریان دارد توانسته مشکل بشر را حل کند؟ آیا این‌که بشریت برای زندگی دنیایی خود باید این‌همه تلاش کند تا زندگی‌اش تا حدّی تأمین شود و در کنار آن دولت‌ها و سرمایه‌دارها هرطور خواستند فرمان برانند را ما اقتصاد سالم می‌دانیم؟ یادم هست چند سال قبل عده‌ای از اقتصاددان‌ها تحقیق کردند اگر زکات اسلامی در جامعه اجراء شود – عنایت داشته باشید زکات را حاکم باید اخذ کند به اختیار مردم نیست که اگر خواستند بدهند – با همان قواعدی که اسلام فرموده نه‌تنها هیچ مشکلی در جوامع اسلامی نخواهیم داشت، بلکه از حکومت بیرحمانه‌ی دولت بر مردم که یکی از آفات اقتصاد امروز جهان است، نجات می‌یابیم و بحث خمس هم که عموماً مربوط به امور فرهنگی است و تعالی دینی جامعه نقش خود را ایجاد می‌کند. آری دین روشن کرده اگر در زمانی زکات به خاطر مشکلی خاص کفاف امور را نداد به چیزهای دیگر – به حکم ثانوی – مالیات بسته شود. همان‌طور که علی«علیه‌السلام» در زمانی به اسب‌ها نیز مالیات بستند. در هر حال خوب است از یک طرف خلأهای اقتصادی موجود جهان را – به حضوص در رابطه با حاکمیت بیرحمانه‌ی دولت‌ها – بررسی بفرمایید و از طرف دیگر روح انسانی‌بودن اقتصاد اسلامی را هم بررسی کنید تا مطمئن شوید تنها راه برگشت به اقتصاد اسلامی است آن‌هم در بستری که فرهنگ معنوی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» حاکم باشد و نه فرهنگ اموی و عباسی و یا فرهنگ غرب‌زده‌ی قاجار. موفق باشید
5441
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام در بسیاری از ایات قران داستانهایی از گذشته می گوید و بعد به نبی مکرم می فرماید تو انجا نبودی و خبر نداشتی حال با توجه به این که ما معتقد به حقیقت نوری این بزرگواران هستیم و حتی در روایت معروفی که علی ع می فرماید من با نوح و ابراهیم و موسی و.... بودم و می گویند علم اولین و اخرین پیش ماست این دو چگونه قابل جمع است اگر بفرمایی ان شان نبوت و ان دیگری شان ولایت است مگر این دو از هم منفک و جدا است و دو گانگی وجود دارد و پیامبر با مقام نوری خود اتحاد ندارند و اسا سا منظور خدا از تکرار این مطلب چیست. و مطلب دیگر این که چرا خداوند به شان نبوت این همه می پردازد ولی درجایی به طور روشن خبر از وجود نوری و اول ما خلق الله نمی دهد با توجه به اهمیت و نقش هدایتی که این مو ضوع دارد و باید با تاویل و نفسیر این مقام را ثابت کرد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن تماماً در مقام تشریع است و در سیر الی‌الخلقی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» برای رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نازل شده، یعنی در مقامی که حضرت جبرائیل«علیه‌السلام» معلم است و نفس مبارک رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» شاگرد. تنها در بعضی از آیات اشاره‌هایی هست که معلوم می‌کند رابطه‌ای دیگر نیز بین رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» و خداوند بوده است که ماوراء این نوع وحی بوده مثل آن‌جا که می‌فرماید: «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى× فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى× فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى» ملاحظه کنید علاوه بر این‌که خبر از قرب رسول اللّه می‌دهد، قربی که از نزدیکی دو سر یک کمان کم‌تر است از آن مهم‌تر می‌گوید: پس به بنده‌اش وحی فرستاد، آنچه وحی فرستاد، که حکایت از ارتباطی است غیر قابل توصیف و در آیه‌ی بعد یعنی آیه‌ی 11 می‌گوید: «مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى» دل حضرت آنچه را دید دروغ نبوده. حضرت چه دیده‌اند که باورکردنی نیست؟ موفق باشید
4964
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر من خیلی از کتابهای شما را خوانده و بسیاری از سخنرانیهای شما را گوش داده ام اما یک سوال همیشه در ذهن من باقیست. شما در بیشتر سخنرانیهایتان از روحانیت دفاع میکنید و از همه مهمتر در کتاب چه نیازی به نبی این مسئله به وضوح قابل رویت است که نظر شما درباره روحانیت چیست. اما چرا در انتخابات ریاست جمهوری با وجود اینکه کاندیدای آخوند هم وجود داشت شما از یک شخص غیر روحانی حمایت کردید. عظمتی که شما برای آقایان آخوند قائلید فقط به حوزه دین مربوط می شود یا سیاست را هم در نظر دارید؟ آیا روحانیونی که شما در کتاب چه نیازی به نبی یا سخنرانیهایتان از آنها به عنوان پاکترین مردم یاد می کنید افراد مشخصی هستند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت د اشته‌باشید که جناب آقای دکتر حسن روحانی از نظر تحصیلات حوزوی یک روحانی متوسط هستند و بیشتر وقت خود را صرف دکترای خود در مورد حقوق کرده‌اند درحالی که ممکن است یک نفر باشد که ملبّس به لباس روحانی نباشد ولی در فرهنگ روحانیت پروریده‌ شده‌باشد. تأکید بنده بر فرهنگ روحانیت و حوزه‌های علمیه است که نظر بر قرآن و سخنان اهل‌البیت«علیهم‌السلام» دارد. موفق باشید
3280
متن پرسش
سلام. استاد یکی از آشنایان تعریف می کرد یک نفر استاد دانشگاه و .. در شهرشان است که ادعا می کند با اجنه در تماس است و مشکلات افراد را حل می کند تابحال این آشنای ما را چندصدهزاتر تومان تیغ زده-البته مشکل این آشنامون هم حل شد-چون مایل بود ازدواج کند الان هم با یک جوان مومن دانشجوی دکتری خوب و ... ازدواج کرده، اما این اقای رمال همچنان به مطالبه پول ادامه داده و می گوید اگر پول ندهند زندگیشان را می پاشد و ...حتی به خانمهایی که به وی مراجعه می کنند زنگ می زند و بالحن جنسی و بسیار بد با ایشان صحبت می کند و قصد برقراری رابطه دارد استاد سوال من این است آیا معرفی و لودادن این آدم به مقامات اطلاعاتی و امنیتی گناه است؟آیا مصداق خبرچینی نیست؟ آیا خدا بدش نمی آید؟خیلی دلم میخواهد این شیادان اینچنینی به دام بیفتند اما ممکن است اجنه را به جان زندگی من بریزد؟ من به خدا توکل کردم و معوذتین را خواندم و مطئنم هیچ جنی نمی تواند کاری به من داشته باشد. اگر شما بگویید لودادن این آدم اشکال ندارد حتما معرفیش می کنم. تاحالش را بگیرند. لطفا مرا راهنمایی کنیدممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین طور که متوجه‌اید این ها شیادانی هستند که باید به بدترین شکل با آن‌ها برخورد کرد و آن بنده های خدائی که می‌خواهند به کمک رمال و جادوگر مشکل‌شان را حل کنند باید بدانند که مثل دیگر‌ کار‌های شیطان نتیجه‌ی نهایی برایشان ندارد و این‌ها چوب جدایی از دین و روحانیّت را می‌خورند. بنده عرایضی در این رابطه در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» داشته‌ام. موفق باشید
2867
متن پرسش
با سلام نظر جنابعالی در مورد کتاب های اقای سید حسین نصر چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از نظر نقد غرب نکات خوبی دارند. موفق باشید
2250

محرماتبازدید:

متن پرسش
با سلام برادرم پسر مقیدی است و واجبات را انجام میدهد ولی در ارتباط با دوست دخترش( که او را بعنوان همسر آینده انتخاب کرده ولی فعلا شرایط ازدواج را ندارند) خیلی راحت و بعنوان همسرش رفتار میکنه سخنرانیهای جنابعالی را گوش میدهد و میگوید این طرز رفتار را از همانها برداشت کرده لطفا آیه یا حدیثی که در این باره باشه و بتونه بهش کمک کنه بگید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آیه و حدیث نمی‌خواهد. تا عقد نکرده‌اند نامحرم‌اند و باید مواظب باشند مگر این‌که بتوانند عقد کنند. در ضمن شما هم سعی کنید در امورشان تجسس نکنید. موفق باشید
19589
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: در صورت امکان در جواب سوال ۱۹۵٨۰ بیشتر راهنمایی بفرمایید. اصل سوال من اینجاست که چون خدا همه جا حضور دارد، عالم ماده که مجرد نیست آیا در خارج واقع نیست خوب خدا که شدیدالوجود است آیا خارج معنا دارد؟ بچه گانه تر بگویم عالم ماده تو خداست یا جدا از خداست متوجه این ربط و وصل هستم ولی چون خدا شبیه هیچ چیزی نیست این ذهن بیچاره دنبال این است که وقتی خدا اراده عالم ماده کرد بعد تجلی کرد بیرون ریخت یعنی خارجی واقع شد چون عالم ماده مکانمند است نمی توانم این مطلب را جمع کنم که الان این عالم در کجاست. طبق برهان صدیقین خدا همش همه جا هست و تجلی دارد پس می شود گفت که مجردات و این عالم ماده با بعدهای زمان و مکاننش در خود ذات خداست اگر نباشد این تجلیات در خارجی واقع شده اگه شده این خارج چگونه است؟ نمی دانم باز هم توانستم سوالم را مطرح کنم یا نه ولی استاد می دانم که عیب از منه شاگرده که شاید اصلا سوال بی اساسی پرسیده ام ولی تاکیدم بخاطر درگیری ذهنم به این سواله، به قول استاد صمدی عاملی اگر شاگرد در درک مطلب عجله کند و زودتر از وقتش بخواهد بداند شاید جوابش را بگیرد ولی پخته بار نمی آید من هم جزو آن دسته، ولی مشکلم کنجکاوی بیش از اندازه در این مورد است به هر حال وقت شریف شما گرفته شد. حلال بفرمایید. ما هنوز ابتدای مقدمات راهیم. باز هم تشکر که حوصله کردید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از یک جهت که نسبتی بین خالق و مخلوق هست، خالق غیر از مخلوق است. ولی از آن جهت که نسبتی بین خدا و خود خدا هست و این‌که اوست که همه‌جا در صحنه است؛ باید متوجه بود با هر موجودی در صحنه می‌باشد منتها از طریق آن موجود، کمالاتش ظاهر می‌شود. از این جهت دیگر دوگانگی بین خالق و مخلوق در میان نیست تا گفته شود آن‌جا که مخلوق هست خدا کجاست. موفق باشید

16644
متن پرسش
سلام علیکم: همانطور که در نظر بزرگان داریم محبت ایمانی به جنس مخالف بلامانع است و روی این مورد سوالی نداریم ولی به نظر می رسد این محبت با حساسیتی همراه است مثلا خوبی جنس مخالف (چه مرد به زن و چه زن به مرد) ممکن است برای ما با حساسیت همراه باشد یا مثلا اگر کسی در قالب وظیفه بخواهد برای جنس مخالف وظیفه ای انجام دهد آن کار را با حساسیت انجام می دهد حال سوال این است این حساسیت ها (فارغ از هرگونه بحث شهوانی) طبیعی است؟ و لطمه ای به ارزش محبت ایمانی یا وظیفه ای که ما در قبال جنس مخالف انجام می دهیم نمی زند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شریعت الهی با طرح موضوع نامحرم‌بودنِ جنس مخالف، متوجه بوده که عموماً انسان‌ها در ارتباط با جنس مخالف گرفتار تحریک قوه‌ی واهمه می‌شوند و بدین لحاظ است که خداوند تأکید دارد کم‌ترین ارتباط را انسان با جنس مخالف داشته باشد مگر در حدّ ضرورت عقلی و شرعی. حال شما در نظر بگیرید وقتی کسی عکس غیر محجوب جنس مخالف را بنگرد قوه‌ی واهمه‌ی او چه بلایی بر سرش می‌آورد و چگونه او را از عالی‌ترین رابطه با عالم قدس و معنا محروم می‌نماید. موفق باشید  

16381
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز آقای طاهرزاده: حقیقتا بنده در اینترنت به صورت اتفاقی به مطلبی برخورد کردم بدین صورت که اگه اشتباه نکنم چند آیه از قرآن بود و گفته بود که قبل از اینکه نگاه به متن (آیه ها) بکنید، آرزو کنید و سپس آیات را بخوانید و باید برای 10 نفر هم این مطلب را بفرستید تا در اینصورت بعد 28 دقیقه کسی به شما زنگ بزند و خبر خوبی به شما دهد و اگر این مطلب را برای ده نفر نفرستادید، در عرض چهار روز اتفاقات بدی برایتان می افتد. بنده این متن را برای کسی نفرستادم و برای همین حقیقتا مقداری می ترسم که نکند اتفاق بدی برایم پیش اید. البته توکلم به خداست ولی نمیدونم چرا تو این جور وقت ها خیلی می ترسم. لطفا راهنمایی ام کنید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کارها روشی است برای آن‌که ببینند چه اندازه آدم‌های ساده در دنیا وجود دارد. زیرا ما در روایات خود داریم برای کم‌عقلی‌ انسان همین بس که بی‌دلیل به دنبال هر حرفی می‌رود و آن را می‌پذیرد. موفق باشید

16185
متن پرسش
سلام علیکم: علامه طباطبایی در المیزان در پایان تفسیر آیه «فَاذْكُرُونىِ أَذْكُرْكُم» و در معنای «ذکر» می فرمایند: «...اينكه بعضى گفته‏‌اند: ذكر به معناى حضور معنا است در نفس، سخنى است درست، براى اينكه حضور داراى مراتبى است. در آيه مورد بحث امر به (ياد آورى) متعلق به (ياء) متكلم شده، فرموده: مرا ياد بياور، اگر ياد آورى خدا را، عبارت بدانيم، از حضور خدا در نفس، ناگزير بايد قائل به تجوز شويم، (و بگوئيم: مثلا منظور ياد نعمت‏ها و يا عذابهاى خداست) و اما اگر تعبير نامبرده را تعبيرى حقيقى بدانيم، آن وقت آيه شريفه دلالت مي كند بر اينكه آدمى غير از آن علمى كه معهود همه ما است، و آن را مى‏ شناسيم، كه عبارتست از حضور معلوم در ذهن عالم، يك نسخه ديگرى از علم دارد، چون اگر مراد همان علم معمولى باشد، سر به تحديد خدا در مى ‏آورد، چون اين قبيل علم عبارت است از تحديد و توصيف عالم معلوم خود را، و ساحت خداى سبحان منزه از آنست كه كسى او را تحديد و توصيف كند...» در اینجا جضرت علامه سخن را قطع می کنند و توضیح دیگری نمی‌دهند. حال سوال اینجاست که آن نوع دوم از علم که علامه بدان اشاره می‌کنند چیست و ارتباط ذکر خدا با آن نوع علم چگونه است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً ترجمه، خوب انجام نشده. می‌خواهند بفرمایند اگر یاد خدا به معنای علم به خدا مثل علمی که ما به سایر پدیده‌ها مثل میز و صندلی داریم، باشد، برای خدا محدودیت و تحدید قائل شده‌ایم و لذا علم به خدا و یاد او باید احساس حضور همه‌جانبه به او باشد و یا علم به نعمت‌ها و عذاب‌های او. موفق باشید

16055
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: من حدودا یک ماهی با کتابهای شما آشنا شده ام ضمن تشکر بی دریغ از زحمات شما استاد گرامی و دعای خالصانه برای شما واقعا زندگی و افکارم متحول شده است. خیلی علاقمند شده ام کل کتابهای شما رو مطالعه کنم ولی از طرفی دغدغه هایی نیز برایم ایجاد شده است. اولا شنیده ام برای تزکیه نفس انسان باید استاد داشته باشد موندم چطوری بتونم استاد مورد نظر را پیدا کنم. از طرفی 10 سال است که کارمند بانک هستم با توجه به مسائلی که از طرف بعضی علما من جمله آیت اله جوادی آملی در رابطه با مسائل ربوی بودن بانک مطرح می شود به شدت نگران شده ام که وضعیت آخرتم چگونه خواهد شد. بعضی موقعه ها به سر می زنه از بانک استعفا بدهم ولی موندم با این سن با توجه به وضعیت اشتغال کجا می تونم کار پیدا کنم و ضعیت زن و بچه چی می شود؟ از طرفی اگر بانک زیر سوال باشد متاسفانه خیلی جاهای دیگر نیز زیر سوال می رود پس چطور می توان به روزی حلال دست یافت؟ خیلی دوست داشتم کسی رو پیدا می کردم که قاطعانه به من می گفت مثلا اگر بانک کار کنی می ری جهنم همین الان استعفا می دادم. خواهشا استاد بفرمایید من چکار کنم از این وضعیت شک و تردید خارج بشم؟ چون واقعا دنبال این هستم که به دنبال مسائل تزکیه نفس و آدم شدن حرکت کنم. ممنون از زحمات شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد استاد، عرایضی در جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» شده است 2- در مورد مشکل بانک‌ها با استعفایِ شما، مشکل حل نمی‌شود. منظور آیت اللّه جوادی آن است که کارمندان متدین بانک‌ها به ادارات خود فشار بیاورند که این مسیر انحرافی را اصلاح کنند. موفق باشید

16053
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: سوالی که در پیش رو داریم مسئله ای شخصی نیست، و به عنوان یک «پدیده» برایم سوال شده که ممنون می شوم با دقت آن را بخوانید: خداوند نظام احسن را آفرید، همه ی هستی را با اوصافی که در قرآن ذکر شده زوج آفرید. زن و مرد را از یک روح خلق کرد، زن را سرشار از نیازهای عاطفی و مرد را با نیازهای جنسی اش آفرید تا با وحدتشان هر دو به تکامل برسند. این وسط یک اتفاقی هم افتاد که همیشه مورد اذعان بشر بوده، مرد طوری خلق شد که نیاز عاطفی زن را درک نمی کند و زن طوری خلق شد که نیاز جنسی مرد را درست درک نکند. خدا مجبور شد (نه اجبار به معنای عرفی) تمکین را بر زن واجب کند تا درک نشدن مرد، آسیبی وارد نکند (صرف نظر از اینکه متعاقبا وجوبی برای مرد نگذاشت که زنش را درک کند...) هزاران سال می گذرد که زن و مرد محتاج هم هستند ولی درکی از هم ندارند. روانشناسان صدها کتاب نوشتند مثل زنان مریخی مردان ونوسی، خدا زن و مرد را از بودن با همجنس خود نهی کرد و کراهت آن را در فطرتشان قرار داد. و گفت زن حق ندارد با مردی غیر از شوهر خود باشد و چنانکه گذشت مرد هم به گونه ای خلق شد که درکی از زن ندارد. خداوند برای درک شدن زن از روایات و راهنمایی های دینی استفاده کرد تا به زور به مرد بفهماند چگونه با زن خود رفتار کند ولی در تاریخ معدود افراد انگشت شماری بودند که بواسطه ی روایات، نیاز همسر خود را درک کردند. برخی کج اندیشان میگن نعوذبالله خدا سادیسم داشت و خدا خواست بشر را آزار دهد که قطعا ما چنین اعتقادی نداریم. شیطان می گوید خدا خواست بشر را بیازارد چون خدا گفت ببین ولی دست نزن. گفت دست بزن ولی نچش. گفت بچش ولی نخور. شیطان می گوید من محدودیتی برای بشر نذاشتم و میخوام بشر به همه ی نیازهاش برسه. پاسخ به شیطان روشن است. سوال من ناظر به مسائل مقطعی نیست. مثلا در روزه گرفتن خدا نگفته هرگز نخور. بلکه گفته از صبح تا غروب نخور. یا در ارتباط با نامحرم نگفته که با هیچ مردی نباش، گفته فقط با محارم خود باش. سوال من ناظر به مسائل غیرمقطعی و دائمی است که «تمامی عمر انسان» را شامل می شود. گویا صبر بشر مسئله ای را عوض نمی کند و خاتمه ای ندارد. از جمله مسئله ی درک نشدن نیازهای زن توسط مردی که فقط او برای رفع نیاز زن خلق شده. به راستی چرا خدا این بلا را سر بشر (بهتر است بگویم سر زن ) آورد که هزاران سال نیازهای اولیه ی انسانی تأمین نشود چون زن و مرد درکی از هم ندارند؟ خدا زن را سرشار از عاطفه و احساس و غریزه آفرید تا جایی که خودش اعتراف کرد عقل زن تحت الشعاع احساساتش است. بعد گفت باید مثلا صد سال زنده باشی و در این سالها فقط با یک مرد سپری کنی. که طبیعتا چون مردان از کره ی ونوس آمده اند جهان را جور دیگری می بینند. با توجه به احسن بودن نظام خلقت، اساسی ترین سوال من این است که چه «حکمتی» در آزار دیدن و رنجاندن زنها وجود دارد؟ همه ی اینها متقابلا برای جنس مرد هم هست ولی چون خدا محدودیتی در حرمت رابطه ی مرد با دیگر زنها ندارد و هر مرد امکان این را دارد که زنان بی شماری را بر خود حلال کند (در صورتی که ایذاء مؤمن نباشد)؛ لذا بیشتر سوالم ناظر به زن است. چرا پاسخ به این همه خواستن و فوران نیازهای درونی و عاطفی و جنسی زن با نوع خلقت مرد نزدیک به محال است؟ از طرفی هم فقط عرفا هستند که در قبال کمبودها دچار حسرت و عقده و اختلالات روانی نمی شوند و عواقب سرکوب این همه نیاز و احساس در زن، تا نسل ها باقی می ماند. حکمتش را ناظر به همه ی آنچه در متن گفتم می خواهم بدانم. با تشکر فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در نسبت به همدیگر و به‌خصوص نسبتِ بین زن و مرد و بالأخص در نسبت بین زن و شوهر؛ از طریق نفوذ فرهنگِ مدرنیته آن‌چنان به‌هم ریخته‌ایم که حقیقتاً یکی «ونوسی» و دیگری «مریخی» است. و این همان دوره‌ی هبوط تاریخیِ ما است. در حالی‌که ذیل شریعت الهی در سیری که خداوندِ خالق زن و مرد فراهم کرده بود، به خوبی انسان‌ها همدیگر را درک می‌کردند و زن و شوهر، ماوراء فرهنگ فمینیستی نسبت به همدیگر و نسبت به جامعه‌ی خود احساس مسئولیت داشتند. عمده آن است که برای برگشت به عهدِ قدسیِ خود، با نگاه فرهنگ مدرنیته به عالَم و آدم ننگریم. موفق باشید

16001
متن پرسش
سلام استاد حکیم: 1. آیا مقام شهدا علی الخصوص شهدای مدافع حرم همان مقام فناء فی الله است که عرفایی مانند آیت الحق سید علی قاضی و علامه طباطبایی به آن رسیدند؟ 2. اگر اینطور است آیا بین عرفای عالم مثل علامه طباطبایی و حضرت امام که به لقاءالله رسیدند با شهدایی مانند سردار همدانیان یا شهید همت یا شهدای مدافع حرم در مقام اختلافی هست؟ ۳. اگر شهادت همان فناء و قرب حق است پس خوبست که ما هم راهی سوریه شویم و زودتر به هدف برسیم و این همه بدنبال معرفت و عبادت و استاد هم نباشیم و بقول خودتان ره صد ساله را یک شبه برویم و از طرفی به طلابی هم که دم از سلوک و عرفان می زنند بگوییم بیایید با هم هر طور شده به سوریه برویم تا زودتر به وصال یار برسیم؟ ۴. اگر طلبه ای مشتاق لقاء خدا باشد بهتر نیست آن را در حال حاضر در سوریه بدست آورد یا اینکه وظیفه ی دیگری دارد که انجام آن کمتر از مقام شهدا و شهادت نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لقاء الهی حاصل کار هر کسی است که با تمام وجود در بستر شریعت به همه‌چیز جز نظر به خدا پشت کند. به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» (سوره کهف، آیه110)؛ هرکس می‌خواهد به لقاء الهی برسد باید عمل صالح یعنی عمل مطابق شریعت انجام دهد و به هیچ چیز شرک نورزد. به آن معنا که بخواهد برای غیر خدا تأثیر مستقل قائل شود. در این راستا هراندازه انسان‌ها عمیق‌تر وارد عمل صالح شوند و از خود فانی و به حق باقی گردند، منوّر به لقاء الهی می‌شوند و راه برای همگان به صورت‌های مختلف گشوده است، چه آیت اللّه قاضی باشد و چه سردار همدانی! می‌ماند که ما در این مسیر، به حکم آیه‌ی مذکور در راستای انجام وظیفه‌ی الهی از هرگونه شرک و خودبینی و خودخواهی، خود را آزاد کنیم. موفق باشید    

15229
متن پرسش
سلام علیکم: دوستی این متن را برای من ارسال کرده و این را دلیل بر ناسالم بودن افکار علامه حسن زاده آملی دانسته. این متن به چه معناست لطفا توضیح دهید؟ علامه حسن زاده آملی در شرح مطلبی از فصوص بن عربی که در مورد جماع با خدا آمده چنین می فرماید: هنگامی که مرد با زنش جماع می کند در واقع با خدا جماع می کند، چون حق تعالی غیورتر از آن است که اجازه دهد مرد فکر کند از غیر خدا لذت می برد!! فان الحقّ غيور على عبده أن يعتقد أنّه يلتذ بغيره، فطهره بالغسل ليرجع العبد بالنظر إليه فيمن فني فيه، إذ لا يكون إلّا ذلك. پس از اين جهت رسول اللّه (ص) محب نساء بود كه كمال شهود حق در نساء است. ممدالهمم فی شرح فصوص الحکم/ص607
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نگاه عارفان جز خدا به نور اسمِ «هو الظاهر» در صحنه نیست. هر کمالی به خدا برمی‌گردد و در همین رابطه در سوره‌ی «فاتحة الکتاب» اظهار می‌دارید: «الحمد للّه» یعنی حمدگفتن و هر زیبایی را ستودن؛ عملاً زیبایی خدا را در آن چیز ستوده‌اید. در این دستگاه، عارف جز خدا را در صحنه نمی‌یابد و لذا بعد از جماع، غسل می‌کند تا اگر به غیر حق هم نظر کرده است، روح خود را پاک گرداند. موفق باشید

14734
متن پرسش
سلام علیکم: چرا در کشور ما که امروز به باند و حزب بازی کشیده شده که حال ما را بهم زده اند اینقدر انتخابات باید باشد؟ کجا عامه ی مردم توان و فکر انتخاب اصلح را دارند، همانطور که در انتخابات قبل اصلح رو به قعر جدول فرستادند و آنچه با هوسشان می خورد را انتخاب کردند، کاش می شد فعلا که سطح بینش مردم و اکثر کاندیداها از فهم و درک انقلاب و اهدافش پایین است مراجعی خاص و انقلابی خودشان افراد اصلح را روانه مجالس می کردند نه مردمی مثل منطقه ما که با یک قوطی روغن می توان رأیشان را به نفع دیگری تغییر داد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رشد مردم بسیار مهم است و همین امور موجب شده که مردم ما از نظر سیاسی در رشد بالایی قرار داشته باشند وگرنه دشمن، با فریب مردم، مردم را رو در روی انقلاب قرار می‌دهد. موفق باشید

13920

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آيا در آثارتون كتابي با موضوع جبر و اختيار هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوه‌ای تحت عنوان «جبر و اختیار» در قسمت جزوات سایت هست. موفق باشید

13901

دروس فلسفهبازدید:

متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل آیا درس بدایه و نهایه را با استاد بخوانیم بهتر است یا با سی دی؟ کسی که مشکل دارد می تواند با سی دی بخواند؟ بعد از خواندن بدایه و نهایه می شود سراغ اسفار رفت؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که دروس فلسفه و عرفان را با استاد مستقیماً مرتبط باشید بهتر است. ولی کارکردن از طریق سی‌دی به معنای آن نیست که با استاد ارتباط نداشته باشید 2- به نظرم می توانید بعد از بدایه و نهایه به سراغ اسفار بروید، البته همراه با شرح استادِ حاذق. موفق باشید

13025
متن پرسش
سلام استاد: آیا لباس روحانیت در سلوک تاثیر دارد؟ شاید سوال خنده داری باشد ولی به هرحال برایم سوال شده. اگر می شود دیدِ عرفانی که می شود به ملبس شدن کرد را بفرمایید که کمی دلگرم شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لباس روحانیت از آن جهت که می‌تواند شما را در عالَم انسان‌هایی وارد کند که آن‌ها ماوراء روزمرّگی‌های اهل دنیا نظر به حقایق داشته و متذکر آن حقایق هستند، جایگاه خاصی دارد. به یک معنا در لباس روحانیت انسان اگر آمادگی لازم را داشته باشد راحت‌تر خود را در عالم بیکرانه‌ی وجود احساس می‌کند. موفق باشید

12585
متن پرسش
سلام: چرا نسخه ی اندروید کتاب ها بر داشته شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت اصلاح و تکمیل آنها. با تشکر. مدیریت سایت

12294
متن پرسش
با توجه به سخنان رهبری در مورد مسایل منطقه و اظهار نظرهای برخی شخصیت های نظامی مورد وثوق رهبری، آینده تحولات منطقه را چگونه پیش بینی می کنید و وظیفه بچه های انقلابی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دشمن بنا دارد منطقه‌ای را که آبستن یک جهش به سوی زندگی دینی و عبور از غرب است، به خود مشغول کند و ما باید با هوشیاری تمام آن حیله را خنثی کنیم تا نه‌تنها دشمن ناکام شود منطقه با سرعت بیشتر از غرب عبور نماید. وقتی فهمیدند اسلام لیبرالیته دیگر مطلوب مسلمانان نیست که در آن غرب اصالت دارد حال به ناآرامی جهان اسلام روی آورده‌اند. موفق باشید

12203
متن پرسش
موسیقی آرام، مثل ویالون، انسان را از خدا دور می کند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موسیقی نهایتاً انسان را در موطن خیال تغذیه می‌کند و اگر کسی بخواهد به حقایق بالاتر از خیال سیر کند نباید در موسیقی متوقف شود. موفق باشید

12081
متن پرسش
سلام علیکم: بنده طبق سیر مطالعاتی، روی کتاب «از برهان تا عرفان» هستم. کتاب های شما را که می خوانم برایم قابل فهم و لذت بخش است اما متاسفانه به صوت آن که می رسم بعد از گوش دادن چند قسمت، از هرچی مطالعه زده می شوم. البته خدای نکرده قصد بی ادبی نداشتم. فقط نمی دانم که چرا صوت از برهان تا عرفان برایم خسته کننده است. لطفا راهنمایی بفرمائید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که بعضی علوم تنها با متن نوشتاری، همه‌ی چهره‌ی خود را نمی‌نمایانند مثل مباحث حِکمی و عرفانی. نیاز است صوت این نوع مباحث را هم دنبال کنید، منتها نه فقط گوش بدهید بلکه یادداشت‌برداری کنید. در ضمن مطالعه‌ی قسمت حرکت جوهری کتاب را به بعد موکول نمائید. موفق باشید

11057
متن پرسش
با سلام خدمت شما. من از کتاب حلیة المتقین چیزهای زیادی یاد گرفتم مخصوصاً از بخش وظایف زن و شوهر نسبت به هم که بسیار برای من راهگشا بود و روایات زیبای آن مرا شگفت زده می کرد و من هم برای دوستان می گفتم و آنها نیز وظایف خود را نسبت به شوهرانشان می دانستند و از آن پس بهتر عمل می کردند تا اینکه فهمیدم این کتاب سند صحیح روایی و متنی ندارد. حال سوال من از شما این است که آیا درست است که این کتاب سند صحیحی ندارد؟ و اگر ندارد آیا بخش وظایف همسران جز مطالب بی سند است؟ اگر این هم جوابش مثبت بوده پس ما زنان که به عشق صحیح بودن این مطالب زندگیمان پر عشق و محبت شده حکممان چیست؟ آیا باز از پیامبر نقل کنیم این ها را؟ حالا که ثوابش را برده ایم یا نه بماند ولی من می خواهم بدانم می توانیم به طور قطع این روایات را به ائمع ای که در کتاب آورده نسبت دهیم؟ یک زحمت دیگر اینکه لطف بفرمایید کتابی صحیح السند در رابطه ی وظایف همسران نسبت به هم و یا کتب دیگر در این رابطه مفیدند بفرمایید چون من باید مطالب را برای گروه استاد اشترانی هم بفرستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید علماء به ما فرموده‌اند در روایات اخلاقی خیلی به دنبال سند آن نباشید. حساسیت سند برای روایات مربوطه به روایات فقهی است، به همین جهت می‌فرمایند با رعایت روایات اخلاقی ثواب آن را خواهید برد و مرحوم مجلسی خودش می‌داند که نباید در روایات اخلاقی نسبت به سند آن حساس بود. بسیاری از روایات «حلیة المتقین» در کتاب‌های دیگر با سند معتبر نقل شده، ولی نیاز نیست حساسیت نشان دهیم. مطابق توصیه‌های آن عمل کنید و به بقیه هم توصیه کنید تا دوچندان ثواب ببرید. کتاب آیین همسر داری از آیت الله ابراهیم امینی در این مورد مفید است. موفق باشید
11020
متن پرسش
ﺳﻼﻡ ﺁﻗﺎﯼ ﻃﺎﻫﺮﺯﺍﺩﻩ: یک باﺭ ﺍﺯ شما ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﻭلی نفهمیدم ﺍین ﺷﺮﺡ آخر ﺑﺮﻫﺎﻥ صدیقین را چگونه بفهمیم؟ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﺩﺭﺍﯾﻦ ده جلسه ﻫر چی ﺩﺭس ﺩﺍﺩﯾﺩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻠﺴﻪ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﺯﺩﯾﺪ ﺯﯾﺮ ﻫﻤﻪ چی. ﺗﺸﮑﺮ ﺑﺎﺑﺖ ﺟﻮﺍﺏ به ﺳﻮﺍﻝ ها
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تشکیک در وجود یک مدل است جهت تدریس. وقتی متوجه شدید مراتب است مرحله‌ی بعد توجه به تشکیک در ظهور است یعنی همان تشکیک را در عالمِ ظهور دارید ولی آن تشکیک، ظهور حق است به انداز‌ای که شما در مقام توحید هستید و هر اندازه توحید شما شدید تر شد، حضرت حق بیشتر از طریق این مخلوقات ظهور می‌کند زیرا تمام مخلوقات به حق موجود‌اند. موفق باشید
9108
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد گرامی: از پاسخی که جنابعالی درباره سخنان هاشمی درباره مناظر زیبا دادید شگفت زده شدم. آخر جناب استاد حتی در اوایل انقلاب و اوج تندرویها هم کمتر کسی پیدا می شد به یک زن با عفت محجبه زیبا رو که با حجاب درست اسلامی وارد جامعه می شد بگوید چون قیافه تو زیباست از خانه بیرون نیا و یا روی صورتت را بپوشان چه برسد به حالا. کدام مسلمان انقلابی را می شناسید (به قول هاشمی عساکر) که به زنی که دارای قیافه زیباست ولی حجاب کاملا اسلامی دارد امر به معروف کنند و از میدان بدرش کنند؟ آیا شما در حال حاضر سراغ دارید که نیروی انتظامی یا برادران بسیج یا گروههای امر به معروف که اتفاقا خیلی ها هم آموزش دیده اند و منکر و معروف برایشان شرح داده شده با چنین زنانی که دارای پوشش کاملا اسلامی هستند برخورد کنند؟ از طرفی بر فرض آن نظر را بپذیزیم باز هم اشکال اساسی به صحبتهای هاشمی باقی است. مگر زنان زیبا روی باحجاب مناظری هستند که باید مردم استفاده کنند که ایشان می گوید مناظر خوب را از دست مردم بدر کنند. با عرض معذرت به نظرم بدون تعمق در سخنان ایشان وجهی را مطرح نموده اید که به هیچ وجه در سخنان ایشان نمی گنجد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضایی که آقای هاشمی آن سخنان را مطرح می‌کنند و به فرمایش شما بحث امر به معروف در میان است مسلّم به زنان محجبه اگر هم دارای آرایش عرفی باشند، کسی امر به معروف نمی‌کند زیرا جای امر به معروف نیست، پس می‌ماند وَجه دیگر موضوع که عده‌ای خلاف عرف جامعه‌ی اسلامی بخواهند هنجارشکنی کنند که وظیفه‌ی دولت و ملت مشخص است. آنچه بنده خواستم به بهانه‌ی آن سؤال عرض کنم نکته ای است که که رفقای متدین ما عنایت داشته باشند در نحوه‌ی زینت‌داشتن زن در جامعه و یا مصداق زینت در بین فقها تفاوت نظر هست و نسبت به این موضوع حساس باشند که تا آن‌جا که ممکن است آن‌جایی که فقه اجازه داده، سخت‌گیری نکنند، هرچند ممکن است مرجع تقلید خودشان آن را اجازه نداده باشد. موفق باشید
نمایش چاپی