بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31465
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: عرض تسلیت به مناسبت شهادت سیدالساجدین ع . با تشکر از پاسخ به سؤال ۳۱۴۴۳، با توجه به دروس معاد و بیاناتی که در پاسخ فرمودید، به نظر می رسد همونطور که اشاره فرمودید شناخت افراد در عالم برزخ و قیامت، از نوع شناخت صورت دنیایی اونها نیست که با زنی یا مردی شناخته بشوند، مثلا فرد متکبر که فرمودید به صورت مورچه محشور می شود متکبر مونث مورچه زن و مذکر مورچه مرد باشد! و یا مثلا آن فرد غضبناک گرگ مرد و آن یکی میمون زن باشد، بلکه شناخت افراد از نوع وجودی و معرفتی به سوابق دنیایی اونها و صورت برزخی و عائله ی متشکله از خلقیات و اعمال او هست و شاید به دلیل تجرد نفس در عالم بعد از دنیا صورت زن یا مرد در هیچ موجودی نیست مانند ملائكه یا وجود خود خداوند متعال و یا خود آدمیت در برزخ قبل از نزول در دنیا و محتمل است اینکه در قرآن کریم مثلا در سوره ی مبارکه ی الرحمن فرمودند «فیهن خیرات حسان» و یا آیات شریفه ی دیگری که در رابطه با حورالعین و... هست به دلیل این هست که در عالم دنیا زن صورت لطف الهی است و مظهر جمال اوست در اعیان و اذهان، ممکن هست وجهی از اون به جهت این مسئله باشد و وجهی دیگر هم شاید به دلیل مونث بودن لغت قرآنی این حقایق مثلا حورالعین، هست، مثل نفس که لغت مونث هست «و نفس و ما سواها». و حکم لغت بر معنی تسری ندارد. بنابراین همونطور که روح و نفس انسان نیز مانند بقیه مجردات فاقد جنسیت است، دلیلی ندارد که صورت او در عوالم دیگر جنسیت بردار باشد حتی به صورت، زیرا صورتها در اون عوالم از حقایق وجود و درون فرد به صورت اعمال و ملکات و خلقیات فرد متمثل می شوند و جنسیت بدن دنیا در شكل‌گیری او تاثیری ندارد و شاید وجود صورت زنی یا مردی در بدن برزخی عبث و بیهوده هست و به حکم عدل الهی فعل عبث از خداوند متعال محال است. در عالم دنیا هم که بدن مادی ابزار اوست با مواد و ژنهایی که روح در دسترس داشته بدن خاکی ساخته شده و زنی و مردی به این دلیل است و حتی اگر بگوییم در عین ثابت خود جنسیت این ابزار را انتخاب کرده ایم مانند اینکه مثلا پدر و مادر و خانه و اتاق خود را انتخاب کرده ایم که این اعتباریات با مرگ می رود و جنسیت و صورت مردی و زنی در این دنیاست و برای هیچ موجودی در عوالم دیگر شاید متصور نباشد و چه عیبی دارد ‌که مثلا بگوییم حورالعین صورت لطف الهی است فقط فارغ از جنسیت، مثل ملائكه مثل اینکه وقتی در همین دنیا برزخی می شویم به کل صورتها و جنسیتها فراموش می شوند مثلا مومنین عاشق حضرت آقا، رهبری حفظه‌الله هستند در حالی که در این دنیا نامحرمند به خانمها ولی نوع علاقه روحانی است. یا علاقه به خانم فاطمه ی زهرا س و رویت حضرت در روز قیامت که برای نامحرمان نیست، به این معنی که صورت حقیقت وجودی حضرت س را می بینیم که برای اهل جهنم قابل رویت نیست و برای بهشتیان با توجه به درجه ی وجودی هست ولی گفته نشده مثلا چون صورت روح ایشون زن هست آقایان بهشتی نبینند و خانمهای بهشتی ببینند، بلکه نامحرمی در اون دنیا امری وجودی تبیین شده، بنابراین محتمل است صورت روح حضرت س در عوالم دیگر از این قیود آزاد است و علی صوره الرحمن است، منتها ذهن خاک خورده ی بنده نمی تواند متصور شود و آیات قرآن کریم را مدام به حور و غلمان تقسیم کند بعضی تفاسیر حرفهای عجیبی می‌زنند که مردان چند همسر در اون دنیا دارند و زنان بهشتی چون پاکند طالب شوهر دیگری نیستند و از این حرفها که بین مردم بحث برانگیز هست که چرا... در حالی که در اون عوالم زشتی‌های بدن دنیایی و قوایی مثل شهویه که برای تدبیر بدن خاکی هست وجود ندارد، نفس فاقد جنسیت و مجرد هست و امام خمینی ره می فرمایند همان بدن قیامتی است با ظهور اعمال و عقاید و خلقیات نه ظهور جنسیت بدن خاکی، هر چند سوابق دنیایی او را به حکم تجرد بدانیم. «سبحان الله عمّا یصفون إلّا عباد الله المخلَصین»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. روبه‌رو شدن با تجلیات اسم لطیف را حمل بر چند همسری کرده‌اند. ولی در همان قاعده قیامتی آن ۲. همان‌طور که حضرت عسکری «علیه‌السلام» فرمودند در عالم بزرخ و قیامت شجره ممنوعه که به صورت‌های متفاوتی مطرح است مثل گندم یا سیب، فرمودند همه آن‌ها بوده است زیرا همان‌طور که جناب صدرالمتألهین می‌فرمایند موجودات مجرد دارای چنین ظرفیت‌هایی هستند که مثلاً در عین گندم بودن، سیب باشد همچنان‌که حضرت حق را وحدت ذات و صفات هست و در عین احدبودن، الله است به جامعیت اسماء. از این جهت زن و یا مرد در عین زن یا مرد بودن که سُکنای وجودیِ آن‌هاست؛ حامل ظواهری هستند که با اعمال و عقاید خود شکل داده‌اند. ۳. عین ثابته، بنیادی‌ترین وجه هر انسانی است و امری اعتباری نیست. موفق باشید

31464
متن پرسش
سلام استاد در خصوص سوال ۳۱۴۴۰ فرمودید تلاش کنید و ببینید ذوق شما اقتضای چه مباحثی را دارد. خواستم بگم اتفاقا خودم احساسم اینه که الحمدلله به شدت ذوق این مباحث فلسفی و معرفتی را دارم. یعنی اصلا وقتی دارم کتاب از برهان تا عرفان رو میخونم حالم خوبه و خلاصه کیف می‌کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این امر، پس خوب است در همین موارد به مطالب خود عمق ببخشید. روی مباحث کتاب «معاد» و شرح آن خوب است فکر کنید. موفق باشید

31463
متن پرسش
سلام استاد عزیز: عزاداریهاتون قبول حق. ببخشید وقتتون رو می‌گیرم. استاد اینکه گفتن فقط ده شب اول عزاداری امام حسین (علیه سلام) به صورت عمومی کنید، مهم حرکت امام بوده نه شهادتشون و دهه دوم و سوم راه نندازید و اینکه حق ندارید فضای جامعه رو سیاه پوش نگه دارید که مردم در تنگناه بموون و نتونن عروسی و ازدواجی اگر هست انجام دهند. این مطالب درسته؟ اگر درسته پس چرا ما تا آخر ماه صفر عزاداری می‌کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر بدی نیست که سعی شود با نظر به شهادت حضرت و چهلم آن حضرت، محرم و صفر را شرایط تمرکز و توجه به سیره آن حضرت و معارف دینی قرار دهیم. موفق باشید

31462
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به پاسخ شما به سوال 31444، جناب استاد منطق استدلال شما چیست و چه دلیل عقلی یا نقلی آن را اثبات می کند؟ شما فرمودید عزیزانی فدا شدند و خدا اجازه نمی دهد اجر آنان ضایع شود و اجر آنان تحقق انقلاب اسلامی مقابل فرهنگ استکباری است. جسارتا عرض کنم شما از کجا دانستید اجر شهیدان این است که می فرمایید اجر شهیدان در صورت خلوص و راه صحیح قربی است که به خداوند پیدا می کنند و بهشت الهی است و آینده پس از آنان به حاکمان و جامعه بر می گردد. شهیدانی به بزرگی شهدای بدر و احد رفتند اما جامعه علوی محقق نشد و کار به دست آن ناپاکان افتاد و منجر به شهادت زهرای اطهر شد. اگر قرار بود اجر شهیدانی ضایع نشود و انقلابی تحقق یابد و فرهنگ استکبیاری نابود شود اولی با حمزه سیدالشهدا و سمیه و حنظله غسیل الملائکه و... بود که همان ابتدا حگومت نوپای اسلام به دست فرهنگ استکباری عثمان نیفتد. شهدای صفین و جمل و نهروان و بزرگترین شهید تاریخ امیرالمومنین شهادتشان و اجرشان مانع عدم نابودی حکومت امام مجتبی و تسلیم کردن حکومت به معاویه پلید نشد. دیگر شهیدانی عزیزتر از شهدای کربلا سراغ داریم امام سجاد پس از آنها حتی دیگر نمی تواند بجنگد و شهید شود و صدها سال حکومت در چنگال اموی و عباسی ماند و تک تک امامان عزیز شهید شدند تا منجر به غیبت امام زمان عج شد لذا جتاب استاد این استدلال که خون شهیدان و اجر آنان باعث می شود که خدا کاری کند که حکومتی بماند و حکومت و فرهنگی نابود شود ناتمام است. ماندن و نابود شدن حکومتی به حاکمان آن و مردم آن بستگی دارد به حاکمان و مردم پس از شهیدان و اگر حاکمان راه عدالت و اسلام و آزاد اندیشی را گم کردند و فقط شعار دادتد و احیانا دچار توهم شدند و افکار مخالف را خفه کردند و اختلاس و طلم را گستراندند و جان مردم را به لب رساندند و هیچ پاسخگو نبودند و باز متوجه شرایط انفجار گونه جامعه نشدند و بدنه جامعه از آنها جدا شد و جامعه به فساد اخلاقی و اقتصادی و ضعف اعتقاد دچار شد و دین خدا از درون تهی و فقط ظاهری از آن باقی ماند از خطر و اضمحلال مصون نیست و خداوند هیچ تعهد نامه ای و بیمه ای به هیچ کسی تداده است. اجر شهدا پاداش و تقرب خودشان خواهد بود. خدا نگهدار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آیه «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» فکر کنید تا حفظ دین خدا را در مسیر تاریخی آن بر اساس طلب مردم احساس نمایید. ملاحظه کنید با همه تلاش امویان، اسلام ماند و مردم مسلمان در سراسر جهان از آن بهره بردند و حاکمان ظالم در جهان اسلام، حجاب اسلامند و با همان نور اسلام رسوا می‌شوند و از صحنه خارج می‌گردند. در مورد انقلاب اسلامی هم می‌توان همین‌طور فکر کرد و در مورد سخن رسول خدا به زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیهما» که فرمودند مهدی امت از ما است؛ می‌توان متوجه ادامه اسلام بود حتی با همه موانعی که فرمودید. موفق باشید

31461
متن پرسش
سلام: چند ساله پدرم رو از دست دادم. زمانی‌که در قید حیات بود تا زمانی که از دنیا رفت من کنار ایشون زندگی نکردم یعنی اصلا کاری بمن نداشت. زندگی خودش رو می‌کرد. نه خرجی من رو متقبل می‌شد نه چیزی، جر اواخر که دو سه بار پول یارانمه ام رو بهم داد و من واقعا در مضیقه زندگی می‌کردیم. من و مادرم اون شهر دیگه بود و ما شهر دیگه، منزل جد مادریم تا بزرگ شدم و ایشون از دنیا رفت. من دائما گله می‌کردم حتی بعد از فوتش و گاهی هم از شدت ناراحتی نفرین می‌کردم حالا حس می‌کنم ایشون از من ناراضیه و شاید عاقم کرده. حالا چکار کنم؟ لطفا جواب در کانال گذاشته شود ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما برای ایشان صدقه بدهید بلکه به او کمک شود. فکر نمی‌کنم عدم رضایت ایشان با توصیفی که می‌فرمایید جهت سلوک و سیر شما اختلالی ایجاد کند. موفق باشید

31460
متن پرسش
سلام: در ادامه پرسش 31454 یعنی اگر بنده مثلا بگونه ای نماز بخوانم با این انگیزه که با صورت نمازم به عالی ترین وجه روبرو بشوم آیا این برای انسان امروز کم نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی است که انسان را آرام‌آرام جلو و جلوتر می‌برد. موفق باشید

31459
متن پرسش
سلام استاد عزیز: اگر در خیالمان ائمه اطهار را در نظر بگیریم و بهشون محبت کنیم و رابطه عاطفی برقرار کنیم و تا آنجایی که می‌توانیم مرغ خیال را پرواز دهیم مثلا بوسه بر چادر حضرت زهرا (س) بزنیم یا ابای حضرت حجت (عج) را بگیریم کار درستی هست؟ آیا رشد وهم است یا آیا باعث وصل شدن به حقیقت نوریشان بسته به ظرفیت وجودیمان می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با نظر به حقیقت آن‌ها جلو برویم، راه‌های قرب الهی در مقابل ما گشوده خواهد شد. موفق باشید

31457
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: عزاداری هاتون قبول. استاد جان امسال که حاج آقای معمار منتظرین مشرف شدن کربلا، داخل سرداب قبر امام حسین علیه السلام رفتند. زیارت مسئولین عتبه موقع خداحافظی یک گونی تربت مربوط به همون قسمت رو بهشون میدن، ایشان سر منبر گفتن همانجا نیت کردم بیارم بین عزاداران حسینی در مسجد رضوی پخش کنم و در یک شب حدود ۷ هزار از این تربت رو پخش کردن بین مردم، ما هم آنجا بودیم و الحمدالله به ما هم دادن، حالا دیروز که عاشورا بوده افرادی که دقت داشتن این تربت در یک ساعاتی خون شده، فیلمهاش هم هست، نظر شما چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم آیت الله صدر نیز مُهری داشتند با همین حالت، و این نیز خبر از آن می‌دهد که عالَم نسبت به شهادت آن حضرت حساسیت دارد. حال هرچه اشیاء و زمین‌ها به آن موقعیت نزدیک‌تر بوده باشند، حساسیت بیشتری نشان می‌دهند. موفق باشید

31456
متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه اذان متنی بسیار عرفانیست بنظرم رسید منظور از محمد حقیقت محمدیه باشد که عین ثابتش الله است لکن اضافه کردن علی، بخصوص با دو تعبیر ولی و حجه که کاملا بوی کلامی و فرقه ای می‌دهد نه تنها خودش کلامیست بلکه باعث می‌شود محمد رسول الله هم به شخص پیامبر و مقام رسالت که یکی از مقام های حضرت محمد است تنزل یابد و آن عبارت هم کلامی شود درحالیکه آن محمد محمدی بود که همه انبیا و اوصیا درو مستتر بودند
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان طور دیگری موضوع را مدّ نظر قرار داد زیرا مولایمان علی مرتضی «علیه‌السلام» همچنان‌که حضرت پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند «علی نفسی» و لذا ما با نظر به مولایمان در واقع وجه باطنی پیامبر را که به ظهور آمده است اقرار می‌کنیم. موفق باشید

31455
متن پرسش
با عرض سلام: در سالهای قبل کشور در دست دو قطبی بود که گرچه ۱۸۰ درجه متفاوت بودند اما در یک چیز مشترک بودند توجه به بیرون کشور تیپ روحانی ذکر جلی و خفی اش غرب بخصوص کدخدا بود و تیپ مقابلش در اندیشه سوریه و لبنان و... و این وسط آنکه سوخت ما بیچارگان محبوس درین خراب آباد هستیم ویدویی از شهید حججی دیدم که گویا اردوی جهادی را هم برنمی‌تافت و می‌گفت هرکس در همان جایی که هست به خدمت مشغول باشد و دیدیم که آن مرحوم هم فرسنگ ها دور از آنجایی که بود به خدمت پرداخت و یا به فاطمیون می اندیشم که چگونه سوریه را آزاد کردند و الان کشورشان به دست طالبان افتاده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این‌طور نیست. به گفته آن مرد بصیر: «چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید». آری! همچنان‌که آن شهید عزیز فرمود: حاکمیت داعش از روی زمین برداشته شد، اگر درست ببینیم. نعره شیطان بلند است اگر درست بشنویم. قاصدک خبرها آورده است باید با نور انتظاری که در دل آن، شهید حججی به ظهور آمد تا معلوم شد کارگزاران نتوانسته‌اند انقلاب را به بن‌بست برسانند، باز باید منتظر بود. انتظاری در دل هویت توحیدی انقلاب اسلامی. موفق باشید

31454
متن پرسش
سلام: اگر عالی ترین نوع بندگی بودنی است به وسعت حضور حضرت حق و نه ترس از جهنم و نه برای بهشت، پس چرا در قرآن و یا فلسفه ملاصدرا و... شما برای تبیین آن از معاد جسمانی سخن می‌گویید و مردم را با توضیح این که هر عملی صورتی دارد به وجد می آورید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معاد جسمانی، حامل معارفی بس بلند است متذکر از آن‌که هر عقیده و عملی، جسم خود و جسم عالَم را از جنس نور و نورانیت قرار می‌دهد وقتی نگاه توحیدی و عمل، الهی باشد و این در مقابل برداشت‌هایی است که انسان تصور کند موضوعات قیامتی صرفاً انتزاعی است. در واقع معاد جسمانی خبر از بودنی توحیدی برای انسان‌ها دارد و نه باورهای توحیدی. موفق باشید

31450
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: ایام شهادت امام عشق رو بهتون تسلیت عرض می‌کنم، استاد با افسردگی و ناراحتی ها و دلمردگیهای ایام کرونا چیکار کنیم و چه جوری نشاط رو بار دیگه میهمان دلمون کنیم؟ حال دنیا و مردم دنیا اصلا خوب نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید که به هیچ وجه نباید مرگ و زندگی را که در قبضه حضرت پروردگار است به امر دیگری نسبت دهید. خداوند می‌فرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ۲۲ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ  ۲۳ سوره حدید. بنابراین همه آنچه در عالم و در جان انسان‌ها پیش می‌آید از قبل تعیین شده است. و نیز به آیه ۶۰ سوره واقعه نظر کنید که می‌فرماید: « نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ». موفق باشید

31449
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله، عرض تسلیت عاشورا و تاسوعای حسینی ع، در زیارت ناحیه مقدسه به این مضمون هست: بعد از شهادت شما تهلیل و ارکان دین و تکبیر رفت، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله تنها ماند، فتنه ها و... ظاهر شد. در برنامه تلویزیونی سوره شما به این مضمون داشتید: با برنامه کامل که حضرت داشت بعد از شهادت تاریخ بنی امیه دیگر رفت و در کتاب راز شادی امام حسین ع در قتلگاه دلیل جاودانگی در تاریخ و دستیابی به هدف را بیان داشتید، چطور اینها با هم قابل جمع هستند، آیا این گونه نیست که بعد از شهادت حضرت دنیا دیگر رنگ و لذت دین را حس نکرد و به بلاهای مختلف دچار شد تا هنگام ظهور یا اینکه نه مطلب دیگری هست؟ برکات خدا بر شما و محبین حضرات معصومین علیهم السلام و هم چنین موفقیت و عزت و عاقبت بخیری ان شاء الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بنی امیه حجابِ دینداری بودند ولی همچنان‌که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در خطاب به علی مرتضی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «لَوْلا أَنْتَ یا عَلِىُّ لَمْ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى». و از این جهت اگر بنی امیه و امثال بنی امیه حجاب ظهور حقیقت اسلام می‌شوند؛ هرگز زمین بی حجّت نمی‌ماند. آری! در بعضی موارد امتحان سخت و سخت‌تر می‌شود. موفق باشید

31448
متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری ابا عبدالله الحسین. استاد گرامی دختری ۱۷ ساله دارم که فضای واقعی و مجازی زندگی او بسیار بسیار آسیب زا هستند. شهر ما فقط یک دبیرستان دخترانه دارد و محصلانش آنقدر دچار مشکلات مختلف اخلاقی و رفتاری هستند که حتی قشر غیر مذهبی هم آن را نمی پسندند چه برسد به ما که نسبتا مذهبی هستیم. فضای مجازی هم که دیگر نیاز به توضیح ندارد و‌ خودتان مستحضرید که به چه صورته و برای یک دختر نوجوان چه مصائبی دارد. دخترم هم از نظر شخصیتی آنقدر قوی نیست که خیال من از بابت او در هر شرایطی کاملا راحت باشد. حال در این شرایط سوال من این است که نمی دانم آیا صلاح است که موبایل در اختیار او نگذاریم و او را از حضور واقعی و مجازی در جمع همسالانش منع کنیم یا اینکه توی این سن جا دارد که بیشتر او را آزاد بگذاریم تا خودش تصمیم گیرنده باشد و ما فقط او را راهنمایی کنیم؟ با تشکر فراوان از عنایت شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید در همین آتش نمرودی، ابراهیم‌وار وارد شد. فرار از آتش، چاره کار نیست. با رفاقت و تذکرات دوستانه إن‌شاءالله متوجه می‌شود که خود را بپاید. موفق باشید

31447
متن پرسش

بسم رب الشهداء سلام علیکم: استاد عزیز متن زیر از نادر طالب زاده است! خواهشن اگر تکمله‌ای‌، شرحی، بسطی دارید که به ما کمک کند بفرمایید که گوش جان می‌سپارم. آنچه شهید آوینی اشاره کردند، در مورد تعارض بین فرهنگ نفسانی و فرهنگ دینی، تا زمانی که این دو در عرصه سینما در کنار هم باشند جمع نمی شوند، ملغمه ای از سینمای دینی است که نفسانی است و آن بوی خوش و عصر ولایی را نخواهد داشت ولی فعلا احساسم این است که در کار سینمای داستانی، شبیه سینمای دینی داریم، نه آن سینمای ناب ولی شبیه آن را داریم. شاید لازمه آن این باشد که کسی بتواند تصرف کند و غالب بر تکنیک شود، همه چیز را تسخیر کند یک آیت الله العظمی می خواهد و اگر این چنین نباشد خیلی مشکل است و به نظر من این دستگاه و این ابزار این قابلیت را نخواهد داشت ولی اگر هم بخواهد این سینما متحقق شود شروطی دارد، شروط بسیار سنگین. من یک بار از شهید آوینی این را سوال کردم ایشان با خنده پاسخ داد آخر هم باید خودمان کاری بکنیم، شاید نزدیکترین کار به سینمای دینی کارهای مستند باشد، در واقع برشهایی از واقعیت که کنار هم قرار می گیرند بهترین نوع است، ولی هر چه کار کنیم شبه سینمای دینی است، ولی من معتقدم باید در این زمینه تجربه کرد و این جرات را داشت، یا علی گفت و وارد این عرصه شد، و زمان را باید پیدا کرد البته خیلی مشکل است، ولی کار مستند با فرهنگ دینی مانوس تر است ولی در سینما کارهای زیادی می توان کرد; حتی با قصه می توان به سینمای دینی رسید ولی چگونه؟ در سینمای جهان هم تجربیاتی دارند با توجه به تکنولوژی پیشرفته، زمینه های نفسانی فرهنگ خود را با زمینه های قصه پردازی، می آمیزند و یک کار بی حقیقت به انجام می رسد ولی به واسطه تصرف کامل روی ابزار توفیقاتی دارند، در سینمای جهان هم مورد خاص ندارم که بگویم و با آن سینمای دینی فاصله بسیار زیاد دارد. ممکن است عده ای به انگیزه تبلیغ دین وارد این عرضه شوند; مثلا اصحاب کهف بسازند این خیلی با ارزش است ولی باز با آن سینمای دینی خیلی فاصله دارد. ساخت اصحاب کهف با انگیزه تبلیغ دین است، سینما این قابلیت را ندارد من هر چه فکر می کنم شخص آیت الله جوادی املی وارد این عرضه شود با آن عرفان بعید می دانم، بسیار بعید است بالاخره این ابزار در این زمانه به کار می آید، شاید گوشه چشمی به صاحب ابزار کنند کشف هایی بر او بشود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً همین‌طور است و حقیقتاً انقلاب، راهی در مقابل ما گشوده است و ما را در سنتی قرار داده است که سینمای آینده، سینمایی است مثل شخصیت حاج قاسم سلیمانی و این‌که سید مرتضی عزیز فرمود باید آیت الله بود؛ منظور باید معارف حقه الهیه مطابق زمان را در اختیار داشت.

همان‌طور که اگر مار نتواند پوست بیندازد می‌میرد، اگر ذهن انسان برای تغییر دچار مانع باشد، دیگر ذهن نیست، انبار اطلاعات است. مردان نظام اگر خود را در آینده‌ تاریخ خود حاضر نکنند و همچنان در گذشته متوقف باشند، عملاً گور خود و نظام را پیشاپیش کنده‌اند، زیرا در برابر آنچه در حال رشد و بالندگی است، کور و نابینا شده‌اند. مردانی می‌خواهیم که معنای سعه‌ی توحیدیِ انقلاب اسلامی را بفهمند که چگونه انقلاب، اقیانوس شده است و دوره‌ دریاچه‌ بودنش به‌سر آمده. زیرا وقتی خود را در مرحله‌ای از تاریخ پیدا می‌کنیم باید سعی کنیم گاه به گاه خود را گم کنیم تا دوباره از نو بازیابی شویم. این است آن شدنِ ابدی که بودنی خشک و ساکن نمی‌باشد.

متفکر تنها به یک اندیشه واحد نیاز دارد تا از آن یکتا اندیشه یعنی امری که باید به آن پای‌بند باشد، در شیوه‌ای در خور سخن بگوید و این وقتی محقق می‌شود که همانی را بگوید که از جانب همان یکتا اندیشه پیش آمده است و او از جانب همان اندیشه واحد فراخوانده می‌شود که در عین بی‌مرزی، قاطع‌ترین مرز است، مثل اندیشه حضور بیکرانه انسان در اکنونِ خود که در این اندیشه، ذات انسان شایسته تفکر است و می‌تواند با آن به وَجد آید و از چنین آغازی به سوی دیگر موضوعات آغازِ راه می‌کند، راهی که همواره انسان را از خود می‌ستاند و سپس به هویتی برتر پس می‌دهد.

موفق باشید

31446
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز; ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام. بیانات ارزشمند جنابعالی را در برنامه سوره شنیدیم و فیض بردیم. منتهی در رابطه با یک نکته مزاحم جنابعالی شدم و وقت شریف شما را می گیرم و آن اینکه در دقایق پایانی سخنرانی شما شاهد یک شور ایمانی و یک شکفتگی بودم به گونه ای که احساس کردم سر تا پای وجود شما در یک قبضی افتاده و بغضی هست که به قول معروف در حال ترکیدن است ولی همچنان سخت سعی می کنید جلوی آن را بگیرید. و جنابعالی در آخر سخنرانی با آن جمله پایانی، اجمالا باب یک بحثی را باز کردید که شاید نیاز هست در چند جلسه به تفصیل در آید که: «ما امشب در شب عاشورا بنایمان آن است که در عهد حسینی باقی بمانیم زیر دریا خوش بود یا روی او * قهر او دلکش بود یا مهر او خنک آن قماربازی که بباخت هرچه بودش * و نماند هیچش الا هوس قمار دیگر حالا شما بفرمایید که ما شب عاشورا چطوری شهید بشیم تا اینکه دیگر بودنمان بودن حسینی بشود.» و اینکه گفتم باب یک بحثی باز شد این است که استاد عزیز ما، بفرمایید ما شب عاشورا و نه فقط شب عاشورا که «کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا» چطوری شهید بشویم تا اینکه دیگر بودنمان بودن حسینی بشود؟ التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی عزیز امروز راهی در مقابل ما گشوده است که هرکجا که باشیم حتی در ساده‌ترین نوعِ زندگی در گوشه گوشه این کشور، می‌توانیم با روحیه پاکبازی و سلحشوری، خود را در زمره بهترین انسان‌های روزگار قرار دهیم. موفق باشید

31445
متن پرسش
سلام حضرت استاد: خدا اجرتون بده. ایام محرم و سایر ایام مقدس ما دچار یه حضوری از خودی که میتونیم باشیم میشیم و نسبت به گذشته نادم و نسبت به آینده امیدوار میشیم. ولی متاسفانه دوباره براثر وسوسه و بعد از مدت ها همه چی را انگار فراموش می‌کنیم و از عاشورا و حسین و... به راحتی می‌گذریم. استاد لطفا ما را راهنمایی کنید و به نظرم خودم بنده از وسوسه به شدت کم میدونم. لطفا در این مورد هم صحبت کنید و اگه منبعی از خودتون یا منبع به درد بخوری از کس دیگه سراغ دارید بفرمایید. با تشکر و خدا را شکر که هستید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید مباحث شرح کتاب «مقالات» از آیت الله محمد شجاعی را دنبال کنید، إن‌شاءالله نتایج خوبی برایتان حاصل می‌شود. موفق باشید

31444
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با گوش دادن صحبت های شما در برنامه سوره اینطور فهمیدم که با توجه به اینکه وجود و اصل آدم و عالم که خداست و خدا هم که امروز اراده به نابودی جاهلیت و استکبار مدرن کرده، پس این نگرانی که گاهی برخی دارند که نکنه این وضعیت اقتصادی و... ضربه کاری به انقلاب بزنه کاملا بیهوده است، چون امروز تمام عالم و قوانین و معادلات عالم در جهت نابودی استکبار است و از دو حالت خارج نیست یا ما به راه می آییم و وجودمان را ابزار تحقق اراده خدا در زمین می کنیم یا خدا نسل ما را می برد و توسط نسل دیگری اراده خود را محقق می کند، آیا درست فهمیدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم همین‌طور فکر می‌کنم. زیرا همچنان که عرض شد برای این انقلاب، عزیزانی فدا شده‌اند که خداوند هرگز اجر آن‌ها را ضایع نمی‌کند و اجر آن‌ها جز تحقق انقلاب اسلامی مقابل فرهنگ استکباری نیست. موفق باشید

31443
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم: ایام عزای ابا عبدالله الحسین ع را تسلیت عرض می کنم. در رابطه با بدن بعد از مرگ که گفته شد عین نفس است سوال دارم. با توجه به اینکه روح در عین تجرد و عدم جنسیت، بدن مادی را طبق موادی که در اختیار دارد زن یا مرد می سازد، مثلا اگر دو کروموزوم ایکس داشت بدن زن هست و اگر یک کروموزوم ایکس و یک ایگرگ داشت بدن با صورت مرد در عالم ماده ظاهر می شود. بعد از مرگ بدن برزخی که عین نفس است و از اراده های ممتد و در بستر ابزاری بدن مادی ساخته شده َبا صورتی که مناسب اون اراده ها و اعمال و روحیات شخص هست ظاهر می شود، با توجه به اینکه روح مجرد هست و جنسیت ندارد آیا بدن برزخی مانند خداوند متعال یا فرشتگان یا مثلا حتی یک گل زیبا، بدون صورت زن یا مرد هست و فقط صورت اعمال و خلقیات دنیوی است؟ یا اینکه چون زنی یا مردی صورت های مأنوس برای نفس در دنیا بوده در عین اینکه مجرد است با صورت زن یا مرد ظاهر می شود؟ در مباحث فرمودید حورالعین ظهور همه ی اسما الهی به صورت لطف یعنی زن هست. آیا شخص مومن مثلا اگر مرد باشد ولی مظهر اسم لطیف الهی شده باشد با صورت زن محشور می شود و یا زنی که مظهر اسما جلالی باشد مثلا خانم دباغ که رزمنده و سپاهی و چریک و محافظ امام ره بودند با صورت مرد محشور می شوند؟ تصور بنده این هست که در عالم برزخ و بخصوص در قیامت ابدا صورتها زن یا مرد نیستند، چون نفسی که اونجا عین بدن است تجرد دارد و دلیلی ندارد صورت اعتباری دنیوی داشته باشد، زیبایی و صورت لطف غیر از زنی یا مردی است. می شود صورت انسانی یا حیوانی داشت ولی فقط زیبا و یا زشت بود، جلوات رحمانی نورانی داشت یا ظلمات شیطانی داشت بدون اینکه صورتی به شکل زن یا مرد داشت. ولی چون ذهن ما مادی است دائما جنسیت را برای بدن اخروی انتزاع می کند و فقط دو صورت زن یا مرد را متصور می شود، در حالی که در همین دنیا هم که مثلا سعی در درک عقلی یا شهود قلبی از حضرت عزارائیل ع یا جبرائیل ع داریم ابدا با جنسیت روبرو نیستیم بلکه با حقیقت وجودی اونها روبرو هستیم، پس چه اشکالی دارد که بگوییم بعد از مرگ و لااقل در قیامت که از گرد و غبار دنیا آزاد شدیم صورت لطف الهی، فقط صورت لطف است نه صورت زنی و انسان هم به صورت انسان یا رحمن (خلق آدم علی صورت الرحمن) است و یا خدایی ناکرده احسن منه قرده والخنازیر. با تشکر از زحمات شما، یا ابا عبدالله ع
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقت‌های خوبی را به کار برده‌اید ولی به هر صورت در برزخ و قیامت، همه می‌بینند که مثلاً این بدن، آن خانم و آقایی است که به این صورت ظاهر شده، حتی وقتی انسانی متکبّر به صورت مورچه محشور می‌شود؛ می‌بینند که این فلانی است که به صورت مورچه در آمده است. از این جهت باید روی این نکته فکر کرد که نفس انسان است که در عین ثابته خود، زن و مردبودن خود را پیش آورده. موفق باشید 

31442
متن پرسش
سلام: خیلی ذهنم درگیر است. پایه ۱۰ حوزه هستم. هم به تفسیر علاقه دارم و هم فلسفه و عرفان علاقه دارم و هم فقه و اصول را لازم و ضروری می‌دانم. ولی با توجه به تجربه ۱۰ ساله می‌دانم که توان خواندن همه اینها را ندارم؛ بلکه اگر بخواهم موفق بشوم باید در یکی از این علوم وقت بگذارم ولی نمی‌دانم کدام یک؟ و علاوه بر آن بقیه علوم را چه کار کنم؟ می‌ترسم در آخر کار حسرت بخورم. به نظرتان باید چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امروزه انسان‌ها دارای آن‌چنان وسعتی شده‌اند که می‌توانند چندین علم را در خود جمع کنند. بنابراین سعی بفرمایید در عین ادامه دروس رسمی حوزه به امثال حضرت امام و علامه و شهید مطهری نظر کنید که چگونه در آن علوم، به خوبی حاضر شدند. موفق باشید

31441
متن پرسش
با سلام: دانشجوی دندان پزشکی ترم ۳ هستم. به تازگی دریافتم که این علم و شرایط دانشگاه و دوستان نمی‌تواند مرا به هدف اصلی زندگی نزدیک کند. نمی‌دانم که مسیر خود را ادامه دهم یا علم لاینفعی که معلوم نیست بعد از اینکه پولدار شدیم چه بلایی برسر دنیا و آخرتمان خواهد آورد را ادامه دهم؟ نظر شما بر اینکه همزمان تحصیل، استادی جهت سیر و سلوک انتخاب کنم چیست؟ اگر مثبت است چه کسی را به عنوان استاد به من معرفی می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امروزه انسان‌ها دارای آن‌چنان وسعتی شده‌اند که می‌توانند چندین علم را در خود جمع کنند. بنابراین سعی بفرمایید در عین ادامه دروس رسمی دانشگاهی خود به مباحث حِکمی و قرآنی و روایی رجوع داشته باشید و از آثار شهید مطهری غفلت نفرمایید. موفق باشید

31440
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد عزیز من با آثارتون چند سالی است که مانوسم ولی اجازه دارم یک نقدی به آثارتون خصوصا کتاب معرفت نفس و کتاب از برهان تا عرفان داشته باشم؟ استاد این دو کتاب شما علیرغم اینکه دنیای جدیدی به رویم باز کرده و من با خواندن این مطالب بسیار به وجد می آیم و لذت می‌برم ولی بسیار ذهنم را پر از ابهام و سوال کرده و این به دلیل کامل و جامع نبودن مطالبی است که شما فرمودید. مثلا گاهی وقت ها سوالاتی به ذهنم می‌رسد که در سایت از شما می‌پرسم و شما یک مطلب و یک باب جدیدی را به رویم می‌گشایید که منتها چون خیلی خلاصه جوابم را می‌دهید ذهنم را از جنبه های مختلفی پر از ابهام می‌کنید. یک علت دیگر این پریشانی ذهن را من این می‌دانم که این مباحث نابی را که من از شما آموختم خیلی پله پله بیان نفرمودید تا ذهن یک نظم و انسجامی پیدا کند. مثل این می‌ماند که چشم بسته دستم را گرفته‌اید و به یک دنیایی واردم کرد‌ه‌اید که از یک طرف خوشحالم که وارد شده‌ام و از طرف دیگر از نظر ذهنی احساس سردرگمی می‌کنم و آن دنیا خیلی برایم مجهول است. یا مثلا مثل این می‌ماند که یک کلیاتی از فنون کشتی را به من یاد داده‌اید و بعد من را وارد مسابقات جهانی کشتی کرده اید و همزمانی که دارم با حریف کشتی می‌گیرم شما در کنار تشکِ کشتی دارید به من فنونی را یاد می‌دهید تا از پس حریف بر بیایم. درصورتی که قبل از اینکه من وارد مسابقات بشوم بایستی تمام پیچ و خم و مفاهیم را به صورت منظم به من آموزش بدهید تا من سر تشک‌ِ کشتی دو فن را با هم قاطی نکنم و دست و پای خودم را به هم گره نزنم. استاد من به شدت به این مباحث علاقه دارم و از اینکه مرا وارد این مباحث کرده‌اید بی نهایت ممنونم. ولی می‌خواهم این مباحث را خیلی جامع تر و کامل تر دنبال کنم. اصلا خودِ آثار شما به من این انگیزه را داده تا قصد چنین کاری را بکنم. حالا از شما درخواست دارم که چکار کنم؟ از کجا شروع کنم؟ از چه کتابهایی شروع کنم؟ آیا باید بروم منطق بخوانم و بعد آرام آرام فلسفه بخوانم و بعد وارد حکمت متعالیه بشوم؟ ولی خب این کار یک پروسه زمان بر هست که شاید ۵_۶ سال طول بکشد. شایدم بیشتر! استاد بی ادبی مرا ببخشید! من خیلی وام دار شما هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید إن‌شاءالله این مباحث، افقی را برای امثال حضرتعالی بگشاید تا بیش از پیش به سوی متون اصلی مثل حکمت متعالیه و یا از طریق تفسیر المیزان به سوی قرآن سیر بقرمایید. بد نیست سری به کتاب «مقالات» آیت الله شجاعی بزنید. در ضمن فراموش نکنید که انسان‌ها دارای ذوق متفاوت هستند، تلاش کنید ببینید ذوق شما اقتضای چه مباحثی را دارد. موفق باشید

31438
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: بحث حیات طیبه، همان بحث الیه راجعونی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! بخصوص وقتی به امید قرارگرفتن در زیر سایه رحمت واسعه او به سوی او سیر کنیم. موفق باشید

31437
متن پرسش
باسلام.استاد عزیز به نظرم طی تقریبا یک ماه اخیر اتفاقات وبلایا خاصی بعد کرونا در جهان در حال اتفاق است ،خواستم تحلیل شما را بدانم.ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم فکر می‌کنم خبرهایی هست ولی هنوز آنچه باید روشن شود برای امثال بنده پیش نیامده است. موفق باشید

31436
متن پرسش
بسمه تعالی: سلام: خدا قوت. مطلبی از شهید شفیعی در گروه دیدم مادر شهید عقیقی داشت که روز خاکسپاری عربی باو میده و میگه با لب شهید متبرک کنند و وقتی مادر میاد اون روبرگردونه از مرد عرب اثری نمیبینه این عقیق به توصیه علما برای شفا باقی میمونه و حکایتهای شفای زیادی ازش هست. کلیپ رو کامل نگاه نکردم چون تحملش نبود. کاش دوربینها می‌تونستند فضای خونه کوچیک شهید که توش بدنیا اومده و همونجا زیارت عاشوراهاش رو خونده و اشک هاش رو به تنش مالیده ضبط کنند. خواستم بگم ماجرای عقیق و کاروانهایی که به بهانه شفا راهی دروازه ری قم می‌شدند و نوع بودن این مادر شهید تا چند سال پیش هم خودش نحوی زندگیست که کاش استاد به اون هم اشاره کنند. شهید چند بار مادر رو شفا میده و برمیگردونه انگار باید در خونه باز باشه با مادر و نقطه عروج و تربیت این شهید خودش کارها بکنه. و رحم مکانی باشه برای ساختن بقیه قلوب
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قصه شهدای عزیز ما این‌چنین است با مأموریت‌هایی متفاوت و رجعتی که هرکدام به صورتی در پیش دارند. موفق باشید

نمایش چاپی