بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13877
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و محترم: در رابطه با تمدن نوین اسلامی که رهبری مد نظر دارند و مبارزه با فرهنگ مدرنیته راهکاری عملی ارایه دهید و درصورت امکان یک مرجع برای مطالعه ارایه دهید. و من الله التوفیق...
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ان‌شاءالله کتاب مدرنیته و توهم و کتاب تمدّن زایی شیعه برایتان مفید باشد. موفق باشید

13477
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده با سلام: چگونه می توان افکار مزاحم و سمج را تحت کنترل خود درآورد به گونه ای که به محض ورود این افکار توان کنترل و توجه نکردن و دورکردن این افکار را داشته باشیم؟ با سپاس. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13419

تمدن اسلامیبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: بنده مسئول موسسه اسلام شناسی در عصر مدرن هستم ـ که رسالتش تلاش در راستای تحقق تمدن اسلامی است ـ که در حال حاضر به پژوهش پیرامون چیستی (تعریف)، چرایی(ضرورت شکل گیری)، و چگونگی (نحوه تحقق) تمدن اسلامی از منظر اشخاص و مراکز فعال در این عرصه اشتغال دارم. از این رو تقاضامندم حقیر را در دست یابی به دیدگاه های استاد مساعدت نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های «تمدن‌زایی شیعه » و «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» و «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» در این رابطه نوشته شده است. إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی آن متون، الهامات لازم برایتان پیش آید. موفق باشید

12636
متن پرسش
سلام علیکم: لطفا لینک فایل word یا pdf مقاله «وظیفه و نحوه سلوک طلبه عصر انقلاب اسلامی» در سایت قرار بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزودی قرار داده میشود.موفق باشید

12479
متن پرسش
سلام: بنده پرسشگر پرسش شماره ی 12464 هستم. استاد! بنده کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شما را هم سه سال پیش خوانده ام و برکات زیادی در زندگی بنده داشته است. من قبل از مطالعه ی این کتاب انسان بسیار خیال پردازی بودم و دچار احساسات شدید و گاها غیرقابل کنترل و هیجانی. خدا را شکر بعد از خواندن این کتاب و تمرین و ممارست زیاد تا نود درصد مسئله حل شده است. البته ویژگی هایی دارم که نمی دانم مشکل محسوب می شود یا صرفا یک ویژگی ست. در مورد پاسخ به سوال 12464 باید عرض کنم که بنده قبلا در مورد شدت محبت و علاقه ام به رهبری در سوالی شخصی خدمتتان عرض کرده بودم. ولی مدتی است شدید احساس می کنم نیاز دارم کسی را در اطراف خود داشته باشم، حالا تحت هر عنوانی: دوست، همسایه، استاد، فامیل و... که رنگ و بوی خدایی داشته باشد و من هم بتوانم از نزدیک با او در ارتباط باشم. محبت به رهبری پاسخگوی این نیاز من نیست. شاید چون من در سطحی از معنویت نیستم که محبتی گمنام و از راه دور و بدون گفت و شنود و دیدار قلبم را جلا دهد. شهدا تکلیفشان مشخص است. در مرحله ما قبل شهادت بوده اند. یعنی ما قبل بهشت. من در دوزخ دنیا گرفتار روزمرگی های دنیا و بازیهای شیطانم، آن هم بازی های نه چندان پیچیده ی شیطان، بازی های دسته چندم. من چه کنم؟ آیا این نیاز، نیازی باطل و وهم آلود است؟ چگونه این نیاز را به سمتی درست ببرم تا دلم آرام گیرد؟ ببخشید استاد! شما، امثال بنده را درک می کنید؟ من گاهی احساس می کنم چقدر دلم برای پیامبر (ص) تنگ شده است. حتی ساعتی از این دل تنگی گریه می کنم، گویی تا چند صباح پیش همنشین پیامبر (ص) بوده ام و مدتی ست جدایی افتاده است، هنوز هم گرفتار وهم هستم؟ آرام نیستم. ممنون. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت سیر از کثرت به حقیقت وحدانی چیزی است بسیار ارزشمند و همان سیر است که در زیر سایه‌ی آن می‌یابید که با پیامبر خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌» ارتباط دارید و احساس یگانگی می‌کنید. یعنی انسان می‌تواندفوق تعیّن‌های محسوس با حقایق عالیه مأنوس باشد و با حقیقت اولیاء زندگی محبت‌آمیز داشته باشد و محبت خود را از سرگردانی که با دل‌بستن به موجودات محدود به‌دست می‌آید نجات دهد. شهداء که در مدیریت محبت خود تا آن‌جا پیش رفتندکه زندگی دنیایی و بدن مادی در آن محبت به چیزی گرفته نمی‌شد، توانستند به جایی برسند که سخن‌شان شد: «با خمینی تا شهادت» و این زیباترین راهی از محبت است که در این تاریخ به سوی بشر گشوده شد. از خود نمی‌پرسید در شب‌های حمله وقتی بسیجیان برای خداحافظی همدیگر را بغل می‌کردند و شانه‌هایشان از شدت اشک می‌لرزید، در چه عشقی به‌سر می‌بردند؟! آیا قصه‌ی تاریخ امروز ما چیزی غیر از این محبت است؟ موفق باشید

12464
متن پرسش
سلام: یک هفته است که جمله ای از کتاب (مجموعه مقالات شمس تبریزی) مرا به خود مشغول کرده است. در این کتاب صحبت های شمس الدین تبریزی جمع آوری شده است. جمله این است: «مقصود از وجود عالم، ملاقات دو دوست بود که روی در هم نهند جهت خدا، دور از هوا.» بنده عمق این جمله را، عمق زیبایی اش، ضرورتش و روحانیتش را با گوشت و پوست و استخوان درک می کنم و می فهمم. البته نمی دانم محیط این دوستی و هوای آن و فضای آن چه گونه است ولی یقین دارم شیرین ترین شیرینی دنیاست و دلم شدید گرفته است. دلم می خواهد دوستی این چنین باشم و دوستی این چنین داشته باشم. ولی نه من آنم که باید باشم و نه کسی را دارم آن چنان که آن گونه باشد. من دوست دارم طعم لذت های معنوی بهشت را در همین دنیا حس کنم. دلم می خواهد کسی را در دنیا داشته باشم که روی در هم نهیم جهت خدا، دور از هوا. کجا به دنبالش بگردم؟ شما چنین همدمی دارید؟ هم نشینی با اهل خدا، برای خدا، بدون هوای نفس چه لذتی دارد؟ استاد من کتاب «جایگاه حب اهل بیت (ع)» شما را سه سال پیش خوانده ام. (شرمنده اسم کتابتان به طور کامل در ذهنم نیست). همان زمان احساس کردم یک حلقه ی مفقوده دارد و حالا احساس می کنم این حلقه ی مفقوده را شمس می شناخته است. یک دوست از جنس خدا. (جسارت بنده را ببخشید.). استاد! چه کنم که دوستی باشم از جنس خدا و دوستی داشته باشم از جنس خدا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین این‌که پیشنهاد می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را نیز به عنوان مقدمه‌ی این راه دنبال کنید تا از موانع پیشِ رو به‌راحتی عبور نمایید، عرض می‌کنم به محبوبی فکر کنید که شهداء به امید خوشحال‌کردن او حاضر بودند تا مرز شهادت جلو روند و در بی‌سیم به فرمانده‌ی خود خبر دادند به امام خمینی بگویید ما تا آخر ایستادیم. امروز باید به دنبال دوستی بود که تاریخ انبیاء را زنده کرده است و به سلوکی فکر کرد که در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌توان ولیّ‌شناسیِ فراموش‌شده‌ی بشر را دوباره احیاء کرد. موفق باشید

12446

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد با توجه به نظر جنابعالی که فرمودید قوانین راهنمایی و رانندگی مستنبط العله هستند و اگر مخالفت با آن موجب هرج و مرج و ترافیک نشود، شرعا مشکل ندارد چرا فقهای عزیز این مسئله را صریحا مطرح نمی کنند تا دغدغه متدیین را از بین ببرند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته فقهای بزرگوار این مسئله را در جای خود مطرح کرده‌اند. ولی اگر تشخیص آن را به عهده‌ی عموم بگذارند، هرکس برای خلاف خود توجیهی می‌سازد و همین منجر به هرج و مرج می‌شود. موفق باشید

10580
متن پرسش
سلام: می خواستم ببینم با توجه به آیه ۱۱۰ سوره اسراء و حدیث «نحن اسماء الحسنی» و اینکه اسم و مسمی در اینجا عین یکدیگرند، آیا می شود حضرات اهل بیت (علیه السلام) را در عین عبد بودنشان با لفظ الله خطاب کرد یا خیر؟؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اهل‌البیت«علیهم‌السلام» مظهر اسماء الهی و مظهر انوار الهی هستند در عین آن‌که ذات آن‌ها عین عبودیت است و عبودیت با الوهیت یکی نیست و لذا بدین لحاظ هرگز نمی‌توان آن‌ها را با لفظ اللّه خطاب کرد هرچند از آن جهت که اسم عین مسمّی است رسول خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «مَنْ رانی فَقَد رَأ اللّه». موفق باشید
10207
متن پرسش
سلام استاد: تعریف غیبت را می دانم در معراج السعاده هم خواندم. اما آنچه دلم را به درد آورده به شما می گویم: من در مورد شخصی که از هر نظر بد به سرم آورده تهمت، توهین، بی احترامی، موجب قطع رحم من با شخصی از ارحامم شده و...و...غیبت کردم. کوتاه می کنم. او را پیش خدایم بخشیده ام. در دلم هم خیلی سعی می کنم ببخشمش تا منجر به کینه نشه اگر چه گاهی می خواهم زار بزنم از دستش و برایم خیلی عزیز بوده... از ارحامم هم هست. سوالم اینه که: با کسانی که در موردش درد دل کردم و در واقع چیزایی که خودشون میدونستن گفتم. و حتی اگه من خوب هم در مورد این شخص بگم کسی باور نمیکنه...چون هر کسی دردی به دلش اومده ازین آدم...گفته های من در حد همون رفتاراییه که همه ازش سراغ دارن منهم به نیت خراب کردن نگفتم... هرچی بود تکرار مکررات بود. با این حال بسیار داغون میشم بعد از حرف زدن... ضمن اینکه اونی که بهش گفتم تحت تاثیر قرار نمیگیره و حتی راهنماییم میکنه وخودش همه چیزو میدونه.... من چه کنم با این گناهی که ریشه اش در ضربه شدیدی هست که از او خوردم و ضربه هایش هنوز هم ادامه دار ست و جاری است. راستی من شنیده ام یکی از راههای جبران غیبت اصلاح سخن راجع به غیبت شونده ست. اما من وقتی می خوام این کار رو کنم خیلیها دعوام میکنن و کاملا مشخصه دارم فیلم مییام. خیلی دعا می کنم که بر نفسم غلبه کنم و آنچه را گذشت می کنم دیگه فکرش رو نکنم اما زخم عمیقیه ... درد داره استاد بزرگوار... به خدا از پاره جگر ضربه خوردن درد داره... چه کنم که حرف راجع به این شخص نزنم ...؟ البته گفته باشم همه جا سکوت می کنم یا ازش تعریف می کنم ...این قضیه غیبت فقط مربوط به همان 2نفر محرم من هستند که تاثیری روشون نمیزاره حرفای من.. طولانی شد ببخشید...خیلی مساله مهمیه ...برای مسیرم مانعه...کمک بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال همان‌طور که خودتان می‌دانید باید ذهن خود را از او منصرف کنید تا راه‌های معنوی در مقابل شما گشوده شود زیرا فرموده اند: «در سینه‌ی پر کینه، اسرار نمی‌گنجد». موفق باشید.
9667
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: دو سوال داشتم: آیا کسی که نماز شب خوانده کراهت خوابیدن در بین طلوع برای آن شخص از بین می رود؟ آیا این مطلب صحیح است؟ و اینکه هنگام سجده در غیر نمار مثلا ذکر یونسیه، بدون مهر سجده کردن اشکالی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت اول اطلاعی ندارم و در مورد سجده‌کردن بدون مهر در غیر نماز بایستی تفصیل داد بین مواردی مثل سجده‌های واجب قرآن که برخی فقهاء، سجده بر مهر را لازم می‌دانند و بین امور مستحبی مثل اذکاری که گفته‌شده در حال سجده باشد که در این صورت سجده بر مهر لازم نیست. موفق باشید
8983
متن پرسش
با سلام: وقتی خیلی عصبانی هستیم چطور کنترلش کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه«علیهم‌السلام» به ما دستور داده‌اند در حالت غضب، اگر ایستاده‌اید، بنشنید و اگر نشسته‌اید دراز بکشید. زیرا غضب، ریشه در کبر دارد و هرچه به زمین نزدیک‌تر شوید از کبر، بیشتر فاصله می‌گیرید و در حالت غضب همین نکته را فراموش نکنید که گرفتار کبر شده‌اید تا از آن راحت شوید. موفق باشید
8640
متن پرسش
با عرض سلام و ادب. نمیدانم از چه بگم یا چه جوری مطرح کنم. استاد بعضی اوقات به خصوص از وقتی این ترم حوزه نرفتم برای این که فرصت بهتر شدن پیدا کنم. ولی احساس خاصی، سنگینی روح، خفگی، نمیدانم از گناه است یا ظرفیت روحی من کوچک، دیگه از عبادت خسته، تو مستحبات مثل نماز شب نماز جماعت.. گویا یه چیزی از درون نهیب می زند این همه انجام پس چی شد بعد 3 سال هنوز همان خانه اول هستی بقیه را نگاه و از آنجا که تو اعمال مداومت خوب هست این وقفه یه روز یا ساعتی مشکل ایجاد نمی شود در روند؟ اعتکاف هم ثبت نام کردم ولی دقیقه 90 به خاطر مریضی زنانه توفیق نشد برود آیا این سلب را نتیجه گناه بدانیم؟ تو کارهای اجباری آیا گناه نوشته می شود مثل عروسی اقوام با وجود نوار ... حتی اگر نیت را عوض کرد پس چرا اون درد ایجاد نمی شود چون مجلس گناه است؟ آیا فکر شهوت انگیز که بدون اراده ماهی یه بار یا دوبار موقع مریضیم ایجاد می شود گناه است؟ چون بعضی علما فکر را هم گناه حساب می کنند. تکلیف چیست با وجود دعا ... این حالت تا طی نشود روح آزاد نمی شود. اگر گناهی صورت گرفت غیر ارادی مثل جنابت یعنی شک داشته باشید هست یا نیست با چه عملی پاک می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: یک راه نورانی یعنی شریعت الهی را جلو ما گشوده‌اند تا ما با امیدواری تمام آن را طی کنیم. این اُفت و خیزها هم طبیعی است، بی‌خودی خود را ملامت نکنید وبا امید فراوان و پشت‌کار جلو بروید بدون آن‌که نیاز باشد خود را منزوی نمایید. موفق باشید.
7818

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. نظر شما درباره کتاب مبانی تربیت اسلامی و برنامه ریزی درسی بر اساس فلسفه صدرا نوشته دکتر جمیله علم الهدی چیست؟تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مطالعه نکرده‌ام ولی با توجه به عنوانی که دارد، باید ابتکار ارزشمندی باشد. موفق باشید
7796
متن پرسش
سلام علیکم ازکجابفهمیم که ما هم مثل کانت وهیو فکر نمیکنیم ؟کانت وهیو که اثرات سویی در دنیای غرب گذاشته انددر برزخ چگونه اندووظیفه مادرحال حاضرنسبت به تفکر کانت وهیوچیست؟ آیاراهی هست که انسان دفعتاازتمام صفات بد باک شود وارتباط روحی به چه معناست؟ آیاعالمان دینی غیرمستقیم هم میتوانند کسی راتربیت کنند نزدیک یک سال است که هرروز برای داشتن استاددعامیکنم ولی نتیجه نگرفتم چرا؟لطفاراهنمایی بفرمایید واگرممکن است دعاهم بفرماییدازکجا بفهمیم حالاتی که برنفس مامیگذردشیطانی یانفسانی یاالهی است التمس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آیا کسی که در کنار گنج است دعا می‌کند گنجی بیابد و یا از گنج استفاده می‌کند؟ قرآن و شریعت محمدی«صلواة‌اللّه‌علیه‌واله» از هزاران هزار استاد بالاتر در کنار شما است. دست به کار شوید تا همه‌ی این سؤالاتتان را با تمام وجودتان جواب بگیرید. ملاک زندگی بدون عذاب در برزخ قیامت تقیّد به شریعت الهی است. موفق باشید
6453
متن پرسش
با سلام و احترام استاد بنده اکثر کتاب های شما را مطالعه کرده ام ولی هنوز برایمن این سوال حل نشده که در ساخت یک تمدن باید از کجا شروع کرد؟ آیا باید فلسفه را زیر بنای شروع یک عالم و تمدن دانست یا اینکه آنچه بر قلم و فکر فیلسوفان جاری می شود پس از شروع فرایند تمدن سازی است؟ ساده تر بپرسم اینکه آیا برای ساخت تمدن جدید(غربی یا اسلامی یا ... ) باید به صورت دستور کار اداری (!) منتظر فعالیت باشیم؟ یا اینکه تا فلسفه ی آن تمدن و تفکر تدوین نشده باشد نمیشود به ساخت تمدن فکر کرد؟ خواهشا ارجاع به کتاب ندهیدو در صورت امکان توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ساختن یک تمدن هرگز بخشنامه و دستور از بالا کار نیست. باید یک ملت بتواند تصوری اجمالی از تمدنی که می‌خواهد بسازد در خود ایجاد کند و آرام‌آرام در طی یک فرایند دویست‌ساله آن را در زندگی به تفصیل آورد و فلسفه مثل هر تفکر دیگری پشتوانه‌ی آن آرمانی خواهد بود که آن ملت در صدد رسیدن به آن است. همین‌طور که امروزه در کشور ملاحظه می‌کنید نیروهای مذهبی هرکدام از وجهی برای تغییر سبک زندگی غربی در حال فکرکردن‌ هستند و این همان شروعی است که باید می‌شد و هرکس باید تلاش کند از تاریخی که شروع شده عقب نیفتد چه از جهت تئوریک و چه از جهت عمل. در هرحال باید در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» تأمل شود و این‌که می‌فرمایید ارجاع به کتاب ندهم معلوم است می‌خواهید بدون فکر طولانی به تصور درستی نسبت به تمدن اسلامی فکر کنید و این محال است. موفق باشید
4796
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید یک سؤال داشتم که مرا به کتاب از برهان تا عرفان خودتان احاله دادید ولی به جواب نرسیدم خواهشمندم بفرمایید تصور هستی بدون چیستی چگونه امکان پذیر است؟ چگونه امکان دارد یک چیز بدون اینکه چیستی داشته باشد وجود داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سلوک فلسفی انسان به جایی می‌رسد که از ذهن که عموماً چیستی‌ها را در خود دارد عبور می‌کند و به عقل می‌رسد که با «وجود» مرتبط است و در اینجاست که انسان می‌تواند بدون رجوع به ذهن – که نظر به چیستی‌ها دارد – با وجود و مراتب وجود مرتبط شود و در این راستا و برای این سیر از چیستی به هستی، معرفت نفس راه‌کار خوبی است. موفق باشید
2209
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی ، ضمن عرض معذرت از این که وقت شریف شما را می گیرم به سئوالی می پردازم که مدتی است مرا مشغول کرده است و آن حد وظیفه پدر در قبال مسائل دنیائی پسرش می باشد بعضی از آشنایان با رسیدن فرزندشان به سن ازدواج ، ضمن گرفتن بهترین مراسم ازدواج به او یک واحد آپارتمان و ماشین هدیه کرده اند یعنی چیزی که یک شخص عادی پس از سالها کار در حدود 50 سالگی بدست می آورد را یکجا به او میدهند و از تمام دغدغه های آتی و فشارهای مالی راحتش می کنند. بعضی از آشنایان هم می گویند خودش باید برود و تلاش کند و تجربه کند و بدست آورد و توکل کردن و دعا را بیاموزد و ... اینجانب در آستانه بازنشستگی هستم و برای بعد از آن نقشه هائی کشیده ام که فکرم را به تفسیر قران و کسب معارف و ... بدهم شاید به خودم برسم اما همسرم می گوید نمی شود که کار نکنی، در این روزگار سخت دو پسرت چه کنند ؟ اگر بخواهم امکانات زندگی آنها را فراهم کنم باید یک دوره دیگر هم پس از بازنشستگی دنبال کار باشم لطفا این مقوله را شرح بیشتری بفرمائید . ضمنا بنده از مباحث شیرین شما بیگانه نیستم و در چند سال اخیر بیش از 250 سخنرانی شما را با برنامه ریزی دنبال کرده ام . خدای متعال بر توفیقات شما بیفزاید .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: پدر وظیفه دارد تا آن‌جا که ممکن است و به قیامت او لطمه نمی‌خورد شرایط ادامه‌ی زندگی پسرانش را فراهم کند ولی نه به آن قیمتی که خودش را از نظر روحی گرفتار دنیا بکند که دنیای آن‌ها آباد باشد. انشاءالله می‌توانید هر دو وظیفه را جمع کنید. موفق باشید.
1985
متن پرسش

سلام استاد سوالی داشتم اونم اینکه از وقتی با سیر مطالعاتی شما آشنا شدم دیدم تغییر کرده من هرسال به اعتکاف می رفتم ولی وقتی کتاب ادب خیال و عقل وقلب شما رو خوندم به این نتیجه رسیدم که منی که هنوز دچار کثرت ها هستم اعتکاف رفتنم یک جورایی وقت تلف کردنه وامسال در این مراسم شرکت نکردم آیا نتیجه گیریم درسته ؟ آیا شما اعتکاف را برای امثالی چون من توصیه می کنید؟باتشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آدم حسابی در اعتکاف شرکت می‌کردید تا به نور الهی از کثرت‌ها عبور کنید و نور وحدت بر قلب شما تجلی کند. موفق باشید

1969

عالم خیالبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. . . سلام علیکم. . . استاد عزیز،با توجه به مطالعه مباحث معرفتی حب اهل البیت علیهم آلاف تحیه و الثناء به قسمت عالم خیال رسیدیم. . . خواستم بپرسم ویژگی این عالم یه چه صورت است؟. . . هر چه میخواهم در موردش فکر کنم میترسم با ندانستن اصول این عالم،معارف اشتباهی را مد نظر قرار دهم،اگر میشود توضیحی جامع بفرمایید تا مشکلاتمان در مورد تعریف این عالم و شناخت آن حل شود،یا اگر مجالش نیست کتابی معرفی بفرمایید،یا مثالی بزنید. . . هر طور صلاح میدانید. . .موفق باشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فکر می‌کنم اگر سی دی شرح کتاب «حب اهل البیت علیهم السلام» را گوش بدهید تا حدی موضوع خیال و جایگاه آن روشن شود. کتاب «عوالم خیال» از ویلیام چیتیک کمک می کند. موفق باشید
1606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز وعالم استاد چند وقتی است که احساس می کنم خیلی از خدای خودم دور شدم واصلا حال مناجات وشب زنده داری وتوسل به اهلبیت ندارم وتوی جلسات دعا هم که می شینم می بینم خوب نمی تونم ارتباط بر قرار کنم واز این مسأله هم شدیدا رنج می برم چون حقیقتا واز عمق جان عاشق انس شبانه روزی با امام زمان علیه السلام ومناجات با خداهستم ولی نمی دانم چرا نمی تونم به این محبوب دلم برسم خیلی از این قضیه ناراحت هستم ونمی خوام اینطور باشم البته فکر می کنم بعضی وقتها به خودم سخت می گیرم حالا نمی دانم درست فکر می کنم لطفا راهنمایی ام کنیم که آیا سخت گیری بی مورد هم دارم واصلا سخت گیری در امور معنوی چیست؟ بسیار ممنون از لطف شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: سعی کنید از طریق کتاب‌های حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» معارف خود را عمیق‌تر کنید تا إن‌شاءالله به نتایج خوبی برسید. از کتاب آداب الصلات می‌توانید شروع کنید. به جز در ترک حرام و انجام واجبات در سایر امور به خودتان سخت‌گیری نکنید. در انجام مستحبات اگر قلب همراهی کرد انجام دهید. موفق باشید
1416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید جناب استاد با توجه مطرح شدن شخصیت هایی مانند مختار - حضرت یوسف - حضرت سلیمان و ... که جدیدا دوباره در بین عموم مردم مطرح شده اند و یا قبور بزرگانی که بعد از سالیان مورد توجه عموم مردم قرار می گیرند را می توان چنین برداشت کرد که این بزرگواران مظاهر اسما الهی هستند و با ظهور این اسما تجلیات آنها دوباره ظاهر شده اند مثلا با توجه به ظهور اسم منتقم مختار ثقفی که مظهری از این اسم می باشد دوباره به صورت یک سریال ظهور پیدا می کند؟ آیا این برداشت صحیح هست یا خیر ؟ تحلیل جناب عالی از این موضوع چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: نمی‌دانم می‌شود رجوع به خاطره‌ی مختار یا حضرت یوسف و حضرت سلیمان«علیهماالسلام» را شرایط ظهور اسماء الهی که مناسب آن‌ها هست دانست یا نه. موفق باشید
1256

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی و تبریک عید سعید فطر.استاد شما در بحث معاد فرمودید که انسان در برزخ و قیامت به واسطه قلبش با حقایق ارتباط برقرار می کند با قوه خیالش صورت می سازد و با قوه واهمه بین این صورتها و معانی ارتباط برقرار می کند حال سئوال این است که آیا این حرف را در مورد عالم ماده هم می توان گفت یعنی بگوییم عالمی در بیرون هست که جنسش ماده است و ما با قلبمان با آن ارتباط برقرار می کنیم با خیالمان صورت می سازیم که همان صورتهای بینایی شنوایی بویایی و ... می باشد و با واهمه مان بین این صوری که با خیال از طریق حواس پنج گانه ساختیه ایم و معانی ارتباط برقرار می کنیم . و آیا می توان گفت که بنابراین هر انسانی در عالمی زندگی می کند که خودش می سازد و به همین دلیل است که افراد مختلف برداشتهای مختلفی از دنیا دارند مثلا یکی به درخت که نگاه می کند آوند و ... می بیند و یکی دیگر حیات و ... می بیند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: آری حرف درستی است ولی در قیامت آنچه در درون است از قلب بیرون می‌آید ولی در دنیا ما متأثر از بیرون هستیم حال اگر با ملاک‌های الهی و با نظر به وجود مطلق به مخلوقات ننگریم و آن‌ها را مستقل ببینیم به انحراف می‌افتیم و به جای حقیقت‌بینی، گرفتار وَهم می‌شویم. موفق باشید
1251

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
می خواهم مبحث ازدواج را کارکنم.کدام سوره از شرح المیزان شما مباحث ازدواج و زن را دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مباحث کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» آیات مربوطه را آورده است. موفق باشید
18017
متن پرسش
سلام علیکم حضرت استاد: اینکه بزرگان ما مثل علامه حسن زاده و ... می گویند بدون ائمه نمی شود به مقامات و معارف رسید پس چطور محیی الدین ابن عربی با اینکه شیعه نبوده (آیت الله جوادی: محیی الدین بسیار به شیعه نزدیک بوده: یعنی شیعه نبوده) به این گونه معارف می رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که حضرت آیت اللّه جوادی می‌فرمایند محی‌الدین از نظر عقاید شیعه است و عمیقاً با معارف اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ارتباط داشته. منتها به جهت شرایط خود سختْ تقیّه می‌کرده است. کتاب «جدال با مدعی» از دکتر حسین غفاری نکات دقیقی مطابق با اسناد معتبر در این مورد آورده‌اند. موفق باشید

17822
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد هم چنان که جنابتان در جزوه «چگونه تفکر به تاریخ برمی گردد» فرمودید که بنده در کتب و جزواتم از ادبیات خاص و حضوری و غیر آکادمیک بهره می برم و جنابتان هم اعتراف نمودید که ارتباط گیری با چنین ادبیاتی سخت می باشد و واقعا هم همین طور هست چرا که این حقیر بعد از مطالعه نیمی از آثار شما باز هم درک و فهم آن بدون تدبر و تامل برایم سخت می باشد لذا پیرامون این بحث چندین سئوال از محضر منور دارم. 1. فلسفه استفاده از چنین ادبیات خاص چیست در حالی که آگاه هستید ارتباط گیری با چنین مفاهیمی زمان بر و نیاز به تامل دارد؟ 2. آیا استفاده از چنین مفاهیمی در آینده نظام آموزشی ما جایگاهی دارد و می توان از این شیوه در نظام آموزشی بهره برد؟ 3. استاد بنده و امثال بنده حتما با مطالعه مستمر و جدی آثار شما با این ادبیات که اگر خطا نکنم حضوری هست بعد از چند مدتی انس می گیریم. اما با عامه مردم که یقینا نمی توانند آن را فهم کنند چکار کنیم البته بجز کتاب های همچون «آشتی با خدا» یا «چه یاز به نبی»؟ آیا پیشنهادی دارید برای ارائه مطالب معرفتی؟ 4. حضرتعالی در مواردی فرمودید که ما نباید در روش ارائه ی دین جنبه ی «احساساتی» جوانان را هدف قرار دهیم بلکه باید فطرت انسان ها را متذکر شویم، ولی به نظر عقل ناقص بنده اگر این دو با هم جمع شوند بهتر است چون دیده شده گاها هدف قرار دادن احساسات انسان ها هم اثربخش بوده. به طور کلی در مورد بحث احساسات نکات لازم را بفرمایید؟ چون به نظرم خیلی خیلی مهم است. 5. در ارائه معارف دین به روش «حکمی» نکاتی را در پاورقی جزوه «راه های افزایش دین باوری در جوانان» فرمودید بنده دقیقا متوجه نشدم لطف کنید نکات تکمیلی و مهم آن را بفرمایید؟ با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر فکری تنها با زبان و واژه‌های خود ظهور می‌کند و اگر با واژه‌های تفکر قبلی ارائه شود، عملاً در حجاب فهمِ گذشته قرار می‌گیرد 2- چاره‌ای جز این نیست اگر بخواهیم به تاریخ جدید خود که انقلاب اسلامی ظهور داده است وارد شویم 3- مردم ما علاوه بر تفکر آکادامیک، دارای شعور وجودی هستند و در صورتی‌که ما حقایق را به روشِ وجودی با آن‌ها در میان بگذاریم به سرعت با ما هم‌زبان می‌شوند به همان شکل که با حضرت امام هم‌زبان شدند 4- حرف درستی است زیرا احساس پاک، نظر به واقعیاتی دارد که فطرت آن واقعیات را می‌شناسد 5- در این مورد خوب است آرام‌آرام با کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» مأنوس گردید. موفق باشید  

نمایش چاپی