بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14378
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: نمی‌دانم درد دل خود را چطور بیان کنم. در ابتدا از حضرتعالی و کاربران محترم عذر می‌خواهم که مطلبم طولانی می‌شود. اما چاره‌ای ندارم. مطلبم را از این طریق مطرح می‌کنم تا ان‌شاءالله با پیگیری و همراهی دیگر مراجعه کنندگان به سایت عزیز المیزان که در این باره با بنده توافق دارند بلکه بشود کاری کرد و از این دردسر عظیمی که گریبان جوانان مملکت ما را گرفته است و کیان مملکت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را به خطر انداخته است، نجات پیدا کنیم. معضلی که در نظر دارم با شما درمیان بگذارم، به ورزش حرفه‌ای و به‌ویژه فوتبال ارتباط دارد. می‌دانیم که مقام معظم رهبری بعد از اینکه به مقام الهی ولایت نائل شدند از اولین سیاستهایی که اعلام کردند حمایت از ورزش قهرمانی بود و آن را برای ایجاد انگیزه در توسعه ورزش همگانی و همچنان نماد نشاط و سلامت جامعه در منظر جهانیان با اهمیت تلقی کردند. واضح است که راه رسیدن به قهرمانی در جهان – البته معمولا و نه ضرورتا – ورزش حرفه‌ای است. اما مشکل در این است که آیا همانطور که از آموزه‌های دینی برداشت می‌شود و رهبر معظم هم همین را تأکید دارند، قهرمانی و به تبع آن ورزش حرفه‌ای وسیله است یا هدف؟ متأسفانه تلقی مسئولان اجرایی کشور در عمل و نه ادعا صورت دوم یعنی هدف بودن ورزش است و از این رو نگاه ایشان به ورزش حرفه‌ای همان نگاهی است که در غرب به ورزش است که این نگاه باعث می‌شود ورزش حرفه‌ای با همان لوازم و حواشی در کشور نهادینه شود. البته با یک تفاوت اساسی و آن اینکه در غرب مؤسسات تجاری با سرمایه گذاری روی ورزش آن را به مرحله سوددهی می‌رسانند و پس از مدتی از سود سرشار آن استفاده می‌کنند اما در ایران مسئولان روی ورزش به اسم «سرمایه گذاری» همواره و الی الابد از سرمایه بیت المال که سهم مردم مستضعف و از جمله بینوایان و پابرهنگان است، «هزینه» می‌کنند و از بیت المال و حق مردم به جیب مشتی مفت خور زالو صفت سرازیر می‌کنند. اما خطری که جوانان، نوجوانان و نونهالان ما و به تبع، آینده کشور ما را تهدید می‌کند چیست؟ می‌دانیم که یک جوان برای پیشرفت، علاوه بر انگیزه‌های شخصی به الگو نیاز دارد. وجود الگو است که او را وامی‌دارد با هر جان کندنی هست مشکلات و ناملایمات را پشت سر بگذارد و یقین پیدا کند که اگر این مسیر را به همان دلیل که دیگران پیموده و به نتیجه رسیده‌اند، طی کند حتما به نتیجه خواهد رسید. حال سؤال این است که در حال حاضر اجتماع ما چه طیفی را به جوان به عنوان الگو معرفی می‌کند؟ یک پزشک متخصص، یک مهندس زحمت‌کش، یک صنعت‌گر کارآفرین، یک مخترع؟ نه! اینها معرفی نمی‌شوند. الگوی جوان ما یا فوتبالیست است یا خواننده پاپ و یا بازیگر سینما! نیاز به دلیل هم نیست. مثل روز روشن است. جوان وقتی می‌بیند اگر بخواهد به آن شغلهای مفید مورد نیاز جامعه برسد و در کنار خدمت به مردم یک زندگی آبرومند برای خود تشکیل دهد باید درس بخواند، بی خوابی بکشد، خون دل بخورد، اگر پزشک است شب و روز در بیمارستان کشیک باشد، اگر مهندس است روز و شب دنبال انجام پروژه‌های سنگین باشد، اگر مخترع است باید کلی مطالعه و تحقیق کند و کلی سرمایه‌گذاری کند تا یک اختراع جدید به ثبت برساند تازه اگر اختراع او را دیگران به اسم خود ثبت نکنند، چیزی که متأسفانه در مملکت ما خیلی رخ می‌دهد؛ بله اینها الگوی جوان معرفی نمی‌شوند. این کارها زحمت دارد و درآمد زیادی هم ندارد. جوان اگر می‌خواهد پیشرفت کند لازم نیست درس بخواند، لازم نیست بی‌خوابی بکشد، لازم نیست به مغز خود فشار بیاورد، لازم نیست چند سال زحمت بکشد تا ثمر کار خود را ببیند تازه آن هم اگر شرایط جور باشد. جوان می‌بیند اگر دنبال عشق جوانی خودش باشد بی‌سواد هم که باشد اشکالی ندارد. کافی است هنر دنبال توپ دویدن را بلد باشد. بازی می‌کند، کیف جوانیش را می‌برد و بدون زحمت فوق‌العاده به همة امکانات مادی می‌رسد. اگر یک کارمند در ماه دو میلیون تومان و در سال بیست و چهارمیلیون تومان و در سی سال خدمت – با صرف نظر از تورم و افزایش حقوق – حدود هفتصد تا هشتصد میلیون تومان درآمد داشته باشد، یک مهندس مثلا با یک سوم این زمان مثلا در ده سال این درآمد را داشته باشد و یک پزشک مثلا با پنج سال، یک فوتبالیست تنها با یک فصل بازی، تکرار می‌کنم «بازی» – یعنی عشق و حال – همین درآمد را دارد. خب جوان با خود می‌گوید: مگر مغز خر خوردم (از تعبیر عامیانه‌ام عذر می‌خواهم) این همه زحمت بکشم بعد هم معلوم نیست موفق بشوم یا نشوم. میروم هم ورزش می‌کنم و هم به ثروت می‌رسم. این یک طرف مشکل. طرف دیگر کسانی هستند که به رغم این همه وسوسه، یا عقلشان و یا توان جسمیشان و یا علاقه‌شان اجازه نداده است به فوتبال بپردازند و دنبال درس را گرفتند. وقتی می‌بینند با این همه زحمت و تلاش باید بازهم دنبال یک زندگی آبرومند بدوند و تلاش طاقت‌فرسا تحمل کنند، و می‌بینند از طرفی مسئولان اجرایی توان مدیریت استفاده از این تخصص را ندارند و از طرف دیگر با چراغ سبزی که غرب به آنها نشان می‌دهد و وعده یک زندگی راحت را به آنها می‌دهد و امکان پیشرفت بیشتر علمی را برای آنها فراهم می‌سازد، خیلی باید دغدغه میهنشان را داشته باشند که نلغزند و فریب وعده‌های آنها را نخورند و این زحمت‌ها را بر خود هموار کنند. یادم می‌آید قرارداد یکی از فوتبالیستها برای یک فصل بازی یعنی یک سال، دو میلیارد تومان بود. درست است که همه این پول به او نمی‌رسد اما درصد بالایی از آن مال او خواهد بود. فکر کردم اگر این پول را بین چهل نفر انسان با استعداد تحصیل کرده توزیع می‌کردند، هر نفر پنجاه میلیون تومان، ولو به صورت وام بهتر نبود (اگر چه ارزش آن را داشت حتی اگر کمک بلاعوض هم می‌بود مشروط به اینکه آن را در عملی کردن تخصصشان در جامعه مصرف کنند). و آیا دیگر این چهل نفر فرضی با این تسهیلات حاضر بودند بازهم مملکت خود را ترک کنند؟ بنده یک فرض که شاید خیلی‌ها آن را فوق‌العاده بدبینانه بدانند و انجام آن را غیرممکن، مطرح می‌کنم. اگر اساسا فوتبال حرفه‌ای از این مملکت برچیده شود، چه اشکالی پیش می‌آید؟ در نگاه کلان فوتبال هزینه بر است نه سودآور. یعنی بیت المال با واسطه (برای باشگاه‌های نیمه دولتی یا خصوصی) یا بی واسطه (برای باشگاه‌های دولتی) برای آن هزینه می‌شود. باشگاه‌های خصوصی و نیمه دولتی و حتی دولتی مشروط به تأسیس باشگاه‌های ورزشی و اداره آنها، از معافیتهای مالیاتی کلان برخوردار خواهند شد. پس در هر صورت بخش عمده مخارج از بیت المال و بخش کوچکی از جیب مردم تأمین می‌شود. حال اگر همانطور که گفته شد این هزینه در امور علمی و آموزشی مملکت هزینه شود بهتر است و مانع خروج استعدادهای درخشان از مملکت شود یا صرف فوتبال؟ حتی اگر این کار موجب هجوم فوتبالیستها به سمت باشگاه‌های خارجی شود. نگه‌داشتن اینها برای کشور مفیدتر است یا نگه‌داشتن تحصیل‌کردگان و دانشمندان؟ تهدید دیگر این است که جوانانی که به فوتبال حرفه‌ای روی می‌آورند، آنها که از ایمان قوی و سواد کافی و فرهنگ اجتماعی مناسبی برخوردار نیستند، وقتی با این ثروت انبوه روبرو می‌شوند، «بعضاً» مدیریت صحیحی در خرج کردن این ثروت ندارند و با زمینه‌های شهوانی که به اقتضای سن و سالشان دارند، به‌راحتی به فساد و فحشا و انواع و اقسام منکرات دچار می‌شوند که متأسفانه اندکی از اخبار آن در رسانه‌ها درز پیدا می‌کند و صدالبته خیلی خبرها هم مخفی می‌ماند. بروز فساد و فحشا حقیقت تلخی است که در فوتبال ما رخنه کرده است و مسئولان گوش خود را گرفته‌اند تا اخبار آن را نشنوند. و مگر همین فحشا نیست که خبر آن را یکی از جوانان سالم وادی فوتبال در برنامه زنده 90 به گوش همه مردم رساند و مردم را هشدار داد نونهالان خود را به مدارس فوتبال نفرستند اگر می‌خواهند مورد تعرض افراد فاسد قرار نگیرند. ببخشید که خیلی حرف زدم. اما چاره‌ای نداشتم. درد دلی بود که باید مطرح می‌کردم. خیلی تعجب می‌کنم که ورزشی که از اساس با یک طرح استعماری به وجود آمده است – از نظر بعضی کارشناسان توپ نماد کره زمین است که اینها بین خود می‌چرخانند – چطور اینقدر مهم شده است که بجای اینکه عامل نشاط و پویایی جامعه باشد نماد فساد اقتصادی اخلاقی و خشونت و غیبت و تهمت شده است. به قول حضرت استاد طاهرزاده در پاسخ به سؤال 14220 ورزش را بیش از اندازه بزرگ کرده‌اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. نظام ورزشی ما به‌خصوص فوتبال در مسیری نیست که تابلویی از ارزش‌هایی باشد که انقلاب اسلامی متذکر آن است. ولی عنایت داشته باشید برای عبور از این مشکل کارهای بخشنامه‌ای جواب نمی‌دهد. باید در یک عزمِ ملی و با رویکرد فرهنگی از آن مشکل به مرور عبور کرد زیرا فعلاً نمی‌شود میلِ به این ورزش‌ها را از روح جوانان بیرون کرد. لااقل در حال حاضر نظام رسانه‌ای ما تا این حدّ به چنین موضوعاتی دامن نزند! موفق باشید

13799

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید من به فلسفه و منطق علاقه زیادی ندارم و در حد فلسفه پیش دانشگاهی خوندم اما علاقه به ادامه فلسفه دارم ولی نمیتونم به دانشگاه برم اما دوست دارم فلسفه رو بخونم لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ادامه‌ی فلسفه لازم نیست به دانشگاه بروید. مقدمتاً مباحث «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» که شرح صوتی آن نیز روی سایت هست را دنبال کنید و سپس با شرح «بدایة الحکمه» از طریق اساتید حوزه، کار را ادامه دهید. موفق باشید

12726
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: سوالی که بنده داشتم اینه که آیا میشه برای افزایش تمرکز در نماز، چشم خود را ببندیم؟ آیا این کار صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی در کتاب «آداب الصلواة» می‌فرمایند: در ابتدای امر جهت امور سلوکی چنانچه موجب تمرکز بیشتر می‌شود، بستن چشم اشکال ندارد. موفق باشید

11833
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: در چند روز اخیر و با توجه به اتفاقات مرتبط با کشور عربستان و افزایش تنش ها شعری منتشر شده است که آن را به فردوسی نسبت می دهند. با مضمون: عرب ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺮﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﺞ ﺍﻧﺪیش ﻭ ﺑﺪ ﺧﻮﯼ ﻭ ﺍﻫﺮیمن ﺍﺳﺖ ﭼﻮ ﺑﺨﺖ ﻋﺮﺏ ﺑﺮ ﻋﺠﻢ چیرﻩ ﮔﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﺯ ﺍیرﺍنیاﻥ تیرﻩ ﮔﺸﺖ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﻪ ﺷﺪ ﺭﺳﻢ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺗﻮ ﮔﻮیی ﻧﺘﺎﺑﺪ ﺩﮔﺮ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺎﻩ ..... بنده در انتساب این شعر به فردوسی شک دارم چون این شاعر ارادت خاصی به پیامبر (ص) داشته است. آیا این مطلب حقیقت دارد؟ در صورت منفی بودن تقاضامندم که پاسخ را به همراه ذکر سند بفرمایید. ممنون از زحمات شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعی ندارم. در هر صورت اسلام آمده که ما خوبی و بدی افراد را بر اساس تقوا بسنجیم نه بر اساس قومیت. قرآن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير»، اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره‏ها و قبيله‏ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است‏. موفق باشید

11684
متن پرسش
می خواستم بدانم که در گیم نت ها وقتی بچه ها با هم در بازی به صورت شرطی باز می کنند و هر کس که باخت می کند باید وقت بازی را حساب کند پول این بازی برای صاحب گیم نت حلال است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک مسئله‌ی فقهی است، باید از مرجع محترم تقلید سؤال بفرمایید. موفق باشید

10510
متن پرسش
سلام: در جلسه دوشنبه گفتید برای شخص با تقوا کار یک نوع سلوک است. ۱- لطفا بیشتر توضیح دهید که هدف کار کردن رو چگونه در خود اصلاح کنیم بگونه ای که در سلوک موثر باشد؟ ۲- اگر در محل کار بعضا بیش از حدی که معصومین فرمودند از ما انتظار کار کردن داشته باشند مثلا ۱۲ الی ۱۶ ساعت در این جور مواقع نیت ما چگونه باید باشد اگر به آنها بله بگوییم نشان دهنده این است که ما رزق رو دست آنها می بینیم و تن به کار بیش از حد داده ایم. (یقینمان هنوز آن قدر کامل نشده که جرات نه گفتن داشته باشیم) اگر جواب نه به آنها بدهیم که مثلا مساوی است با از دست دادن کار (البته می دانم که اشکال در کمی تقوا ست) بنده فکر می کنم با شرایط موجود فعلا طبق مسیری که موجود هست پیش برویم و به صورت جدی سعی در حفظ تقوا و ورع داشته باشیم تا به لطف خدا به مرحله ای برسیم که جز الله نبینیم و اگر کسی خواسته بیجا داشت با قاطعیت جرات نه گفتن را داشته باشیم. آیا این فکر بنده درست است؟ لطفا توضیح بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی با کار خود یک نیاز جامعه را جواب می‌دهید و انگیزه‌ی شما بیش از آن‌که پول باشد خدمت است آن کار سلوک الی اللّه خواهد بود 2- بالاخره خداوند فعلاً این کار را برای شما مقدّر کرده و چون ترک آن یک نوع بیکاری است آن را به فال نیک بگیرید. موفق باشید
10429

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی: من کنترل رویاها و افکارم را همیشه ندارم. گاه افکار گناه به مغزم هجوم می‌آورند و منجر به گناه می‌شود. از دست رویاها و خیالات باطل و گناه چگونه رها شوم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌کنم علاوه بر مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» سخنانی که در روز تاسوعا تحت عنوان «حرّ یعنی تجسم توبه در تاریخ پر از گناه» عرض کردم را دنبال بفرمایید، إن‌شاءاللّه راه‌کاری در جلوی شما قرار می‌گیرد. موفق باشید
10400
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد و تسلیت ایام شهادت سالار شهیدان اباعبداله الحسین علیه الاف تحیه والثناء و اصحاب با وفای حضرتش. 1) مراد مولانا این اعجوبه عرفان و معرفت از بیت «آب کم جوتشنگی آور بدست تا بجوشد آبت از بالا و پست چیست؟» اگر آب را علم معنی کنیم منظور وی این است که دنبال آموختن علم نرویم و ابتدا تشنه علم شویم بعد علم بیاموزیم. اگر این باشد تشنگی چطور حاصل می شود؟ توضیح بفرمایید 2) چرا خواندن مثنی معنوی شور و احساس غریبی به آدم می دهد و دل را به ناکجا آباد می برد؟ علتش چیست؟ 3) خداوند قسمت تمام آرزومندان کربلای معلا کند در آنجا بعد از قرائت آیه ان الله و ملائکه یصلون ... یک بار صلوات می فرستادند درحالیکه ما سه بار می فرستیم علت چیست؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مولوی در این بیت می‌خواهد ما را متذکر طلب بکند، اگر طلب رسیدن به حقیقت در ما شعله‌ور شد مطلوب خود را به‌خوبی در نزد خود می‌یابیم حتی اگر مطلوب ما علم به حقیقت باشد. مشکل بشر آن است که شعله‌ی طلب حقیقت در او شعله‌ور نشده و خود را گرفتار سیری‌های کاذب کرده. 2- مولوی در مثنوی به ما تعلیم نمی‌دهد، به ما قدرت نظرکردن می‌دهد تا حقیقت را که از همه‌ی ما نزدیک‌تر است احساس کنیم. گفت: «خویش را تعلیم کن علم و نظر/ کان بود کالنقش فی جرم الحجر» 3- فرق نمی‌کند شاید سه بار فرستادن صلوات تأکید بیشتر پذیرش آیه باشد. در ایران هم بعضی مساجد یک‌بار صلوات می‌فرستند. موفق باشید
9665

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. اتفاق جالبی واسم افتاد. قسمت یادداشت های ویژه سوال «جایگاه اشرقی قرآن» رو خوندم و بیشتر مسائل و کج روی های سروش رو فهمیدم، و این رو کامل می فهمم که سروش هیچی از دین و قرآن نفهمیده، و فقط بازار گرمی واسه روشنفکرها رو عهده گرفته، و بیش از این که حرفهاش مبنایی باشه سحنانش ناشی از غرب زدگی و ذلیل دانستن خودش در مقابل غرب هستش. با این حال وقتی کامل متن رو خوندم یجورایی فکرم مشغول شد و به بعضی حرفهاش فکر می کردم و فکر می کردم سروش از کجا به فهم چنین شاهکارهایی نایل شده! از پای کامپیوتر بلند شدم و به سمت قرآن لب طاقچه رفتم و پیش خودم می گفتم ببینم قرآن چی میگه؟! وسط قرآن رو باز کردم و نگاهم به آیه «لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید... ولو جعلنه قرآنا اعجمیا لقالو لولا فصلت آیاته ئ اعجمی وعربی ...» سوره فصلت. وقتی دیدم دقیقا همون نکته ای رو داره با جزئیات شرح میده که منم درگیرش بودم یهو جا خوردم، و یجورایی هم حالت خوبی بهم دست داد، دوست داشتم در مورد اتفاقات این مدلی یه خورده شرح بدهید که آیا برخورد با این موارد در زندگی که بعضی وقتها پیش می آید، به شانس ربط داره و یا واقعا حقیقتی در کار است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌که خداوند در هر حال و به هر بهانه‌ای ما را مشمول الطاف خود می‌کند و در این مسیر هر چقدر جلوتر روید با الطاف شیرین‌تری روبه‌رو می‌شوید، با این همه باید همواره شخصیت عقلانی خود را محفوظ بدارید. موفق باشید
8160
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز جناب آقای طاهرزاده متاسفانه مدتیست با توجه به غفلت مسئولین فرهنگی و دینی که تمام افکار خود را معطوف به بازی های سیاسی نموده اند عده ای با لباس شیعه گری در اصل مروج فرقه ای نوین تحت عنوان شیعیان تکفیری می باشند و به سرعت نیز در حال گسترش می باشند این افراد مروج بدعت های گوناگونی مانند قمه زنی و عیدالزهرا و فحشهای رکیک به خلفای اهل سنت و .... هستند رسانه های پرقدرت ماهواره ای نیز کمک حال آنهاست همانطور که حضرت آقا در فرمایشات خود ترویج کنندگان تشیع در انگلستان نامیدند مقلد سید صادق شیرازی ( ازنوادگان زعیم عالیقدر شیعه ) هستند و ایشان را متاسفانه تنها ماندگار اصیل در مکتب تشیع علوی می دانند چه باید کرد ؟ چه باید گفت و چگونه بر طبل رسوایی این شیعیان تکفیری کوبید ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده در بحث سوره‌ی احزاب آیه‌ی 6 عرایضی در این مورد داشتم، باید از طریق قرآن و سیره‌ی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» روشن کنیم راه آن‌ها از اهل‌البیت«علیهم‌السلام» بیرون است و با توهین به همسر و اصحاب پیامبر«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله»، قاتل شیعیانی هستند که توسط تکفیری‌های وهابی به قتل می‌رسند. موفق باشید
6169
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی می خواستم در مبحث امامت به صورت ریشه ای وارد شوم. تا ان شاءا... با شناخت صحیح دوست دار اهل بیت باشم لطفا راهنمایی بفرمایید که از کدام مبحث یا کتاب شما شروع کنم و چگونه ادامه دهم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شروع بفرمایید و در ادامه کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل البیت«علیهم‌السلام» را با شرح آن دنبال کنید تا برسید به سه جلد کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام». موفق باشید
5941
متن پرسش
سلام استاد میخواستم ببینم هنوز کتاب معرفت النفس والحشر که گفتید صوت آن ضعیف است ودارم شرح آن رامینوسم تمام نشده؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در مراحل انتهایی است بحمداللّه از بسیاری جهات آماده شده است. موفق باشید
5327
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشد و تشکر. چند سوال در مورد مباحث معرفت نفس داشتم: 1- سوالی که در مثال هایی که برای اثبات نفس مجرد به کار می رود پیش می آید این است که مثلا در خوب دیدن یا پرت شدن حواس سر کلاس درس این ذهن انسان است که به خاطر فعل و انفعالاتی که در مغز اتفاق می افتد متوجه جای دیگری می شود؟(این شبهه ای است که ممکن است از طرف کسانی که نفس مجرد را قبول ندارند خیلی مطرح شود) 2- جایگاه مغز انسان در ادراکات انسان چیست؟ چون شما در بحث دیدن و شنیدن تنها به چشم و گوش اشاره می کنید و حرفی از مغز انسان نمی زنید. 3- بعضی خوابها است که انسان خودش را در آن خواب می بیند مثل بقیه افرادی که در خواب می بیند؟ چنین چیزی چطور توجیه می شود؟ 4- چرا بعضا حالاتی که در خواب برای انسان پیش می آید مثل ترس و دلهره در همان زمان به صورت نفس زدن شدید یا عرق کردن یا صحبت کردن در جسم انسان ظاهر می شود؟ 5- عالم خواب همان عالم ماده است یا عالم دیگری است؟ مثلا انسان هایی که در خواب مشاهده می کنیم همین بدن مادی شان را می بینیم یا چیز دیگری است؟ یا مثلا خیابان و ساختمان هایی که می بینیم؟ 6- آیا انسانی که به طور مادر زادی کور است اگر خواب ببیند چه چیزهایی را در خواب می تواند مشاهده کند؟ 7- بعضی هستند که مثلا قبل از خوب تصمیم می گیرند که نیم ساعت بیشتر نخوابند و دقیقا سر نیم ساعت از خواب بیدار می شوند، چنین چیزی چطور امکان دارد؟ 8- اگر حضور نفس در بدن به معنی تدبیر بدن توسط نفس و توجه نفس به آن است پس چطور در خواب که نفس تماما دریافت می شود، نفس همچنان به قلب و ریه اش توجه دارد و آنها را تدبیر می کند؟ 9- تدبیر حرکات غیر ارادی بدن مثل تپش قلب توسط نفس چگونه است؟ آیا واقعا هیچ اراده ای در کار نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بالاخره چه موضوع را به ذهن نسبت دهیم و چه به مغز، آنچه انسان در این موارد احساس می‌کند آن است که خودش را در آنجا می‌یابد. مثل این‌که حالا خودتان را در این‌جا می‌یابید. مگر همین حالا ذهن شما در احساس شما که خودتان را در این‌جا می‌یابید در صحنه نیست؟ ولی باز خودتان هستید که این‌جا هستید 2- مغز ابزار است برای نفس، ادراک‌کننده همچنان که در شماره‌ی 1 و 2 ده نکته روشن شد نفس انسان است، این‌که از مغز مثالی نمی‌زنیم چون موضوع را مبهم می‌کنیم وگرنه فرقی بین چشم و مغز نیست، در هر حال وقتی نفس در میان نباشد هیچ ابزاری به خودی خود هیچ ادراکی ندارد 3- به این معنا است که انسان با تصور خود در خواب روبه‌رو می‌شود 4- این یکی از عظمت‌های نفس است که به کمک قوه‌ی واهمه‌ی خود صورت‌سازی می‌کند و ملاصدرا در بحث معاد در این مورد نکات دقیقی دارد 5- در خواب با صورت‌های مثالی روبه‌رو هستیم چه آن صورت‌ها را ذهن ساخته باشد و چه از عالم برزخ بیاید 6- آن صورت‌هایی است که ذهن او می‌سازد 7- آری! نفس انسان زمان را در رابطه با دنیای بیرون خود می‌شناسد 8- در نوارها و در کتاب «خویشتن پنهان» عرض شده که تدبیر نفس گاهی از راه دور انجام می‌شود، مثل کاری که مرتاض‌ها در نگه‌داشتن قطار می‌کنند 9- مربوط به بُعد تکوینی نفس است به این معنا که آن کار در حوزه‌ی نفس شما هست ولی در حوزه‌ی اراده‌ی جزئی و شخصی شما نیست. موضوع بُعد تکوینی و تشریعی نفس در کتاب «خویشتن پنهان» بحث شده. موفق باشید
3060
متن پرسش
سلام علیکم. استاد آیا میتوان در یک کار گروهی تشکیلاتی که مثلا یک نشریه داده میشود و در آن برای اسلام و به خاطر دغدغه ی دینی،مطلبی اشتباه را که به نظر ما رسیده به خاطر اینکه به نظر من رسیده که اشتباه است کمک نکرد یا باید به کلیت کار نگاه کرد و اگر مطلب اشتباهی در آن بود هم آن را نشر دهیم؟اگر در آن احساس کردیم که این حرف در نشریه یک نسبت خلاف واقعی به یک فرد است و یا یک نوع توهین به کسی باشد ولی کلیت بحث دفاع از اسلام باشد چطور؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: عموماً باید به کلیت امور نگاه کرد ولی اگر این طور که می‌فرمایید ظلمی در کار است و شما در نشر آن ظلم شریک خواهید بود نباید وارد شد. موفق باشید
2049
متن پرسش
سلام علیکم: در ارتباط با سوال...... که از علت نیامدن نام حضرت علی علیه السلام در قرآن سوال نموده بودند بر اساس پاسخ حضرتعالی که به واقع در یک سطح خوبی قانع کننده می باشد اما این سوالات باقی میماند: اگر ما حقیقت قرآن را در علم لدنی و خزینه های غیبی می دانیم که این الفاظ نازله ای از آن حقیقت می باشند دیگر معنا ندارد که قرآن بر اساس شرایط مکانی و زمانی و خصوصا بخاطر ترس از طغیان مسلمانان نیمه کاره و بنی امیه و امثالهم بخواهد مطالب حقه اش را تغییر دهد و یا پنهان نماید. اگر قرار بود اسم حضرت امیر در قرآن بیاید می آمد و خود خدا هم بر طبق وعده اش قرآن را حفظ می کرد؛ همچنین می فرمایید که قرآن اصول و مبانی را میگوید و تطبیقات و فروع بر عهده ماست حال سوال این است که مساله مهمی مثل ولایت اگر به صورت مصداقی گفته می شد جهت هدایت تاریخ بهتر نبود، شاید بگویید که عمق مساله ولایت چیزی است که باید اهل تعمق آن را استخراج کنند که باز سوال می شود که اگر مساله ولایت که بر طبق عقیده حقه شیعه نجات دهنده همه دین است فقط بخواهد نصیب متعمقین شود پس اسم هادی خدا برای هدایت سایر مردم عوام که با ظاهر دین برخورد دارند چه می شود. اجرکم عندالله التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: چون حقیقت قرآن بر اساس شرایط مکانی و زمانی نازل شده است نام علی«علیه‌السلام» در قرآن نیامده و چون خداوند وعده داده است قرآن را حفظ کند نام حضرت را در قرآن نیاورد تا قرآن حفظ شود. بالاخره بنده از آخر سؤال شما نفهمیدم که معتقدید نام حضرت در قرآن آمده است و یا معتقدید نیامده؟ گویا با خدا حرف دارید که چرا مصداق مسئله‌ی ولایت را در قرآن متذکر نشده، بنده نماینده‌ی خدا نیستم از خودش بپرسید که چرا در مورد چنین مسئله‌ی مهمی غفلت کرده.بیشتر جواب مادر مورد اشکال آن هایی است که می گویند اگر موضوع امامت علی(ع) مهم بود آن طور که شیعه می گوید، با ید صریحا نام علی (ع) در قرآن می آمد. موفق باشید
16847

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوار: ما یک گروه 6 نفره طلبه هستیم که دو سه سال است به صورت گروهی کار علمی و انقلابی می کنیم و الان حدود پایه 4 هستیم و از فارغ التحصیلان دانشگاه در رشته های مختلف در حال حاضر بعد از مطالعه و مباحثات دو سه ساله انقلابی به این نتیجه رسیدیم که در کنار تحصیل روی مکتب امام خمینی (ره) به عنوان نسخه نجات بخش انسان از این ظلمات و نسخه نجات بخش و پیش برنده انقلاب اسلامی به سمت اهداف مقدس خودش تمرکز تخصصی بکنیم. به عبارتی تصمیم گرفتیم که از همین حالا تمام وقت هایی که در کنار تحصیل گیر می آوریم را متمرکز بر فهم تخصصی مکتب امام بکنیم و شاید هم حتی بیشتر؛ به تحصیلمان هم رنگ و بوی مکتب امام را بدهیم (ان شاء الله) ابهامات برای ما وجود دارد: 1. برای فهم تخصصی مکتب امام توسط طلاب علوم دینی چه مسیری باید طی بشود؟ 2. برای متخصص شدن در مکتب امام چه لوازمی وجود دارد؟ 3. برای اینکه حتی تحصیل حوزوی ما رنگ و بوی مکتب امام پیدا بکند چه کارهایی باید کرد؟ ********* فضا برای چگونگی تغذیه صحیح از مکتب امام برای در استوای فهم دقیق و تخصصی از آن پیدا کردن یک مقدار مبهم است. خداوند شما و امثال شما را برای همه ما و برای انقلاب عزیزمان حفظ بکند. ارادتمند
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است و در چنین فضایی انسان و اشارات دین معنایِ حقیقی خود را نشان می‌دهند. کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه»» بر همین اساس تدوین شده است و در جلسه‌ی 16 کتاب بحث «هندسه‌ی فکری» مطابق اهداف انقلاب اسلامی متذکر جواب سؤال‌‌های جنابعالی خواهد بود. موفق باشید

16039
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد با توجه به سوال 16025 که فرمودید دعا تلاش ما جهت ظهور کردن آن چیزی است که برای ما رقم خورده است. یعنی آیا دعا باعث نمی شود چیزی که رزق و مقسوم انسان نبوده با دعا رزق و مقسوم انسان شود و یا بلایی که مقدر و مقسوم شده برطرف کند؟ اگر این چنین باشد که انگیزه برای دعا به طور کلی از بین می رود. 
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما متوجه شویم به نور الهی تقدیر ما که از طرف خدا مقدر شده است بهترین تقدیر است بهترین زندگی را برای خود خواهیم داشت و دعا موجب می شود که اولاً: متوجه ی عظمت مقدرات الهی بشویم و ثانیاً: راضی به مقدرات الهی بگردیم همان چیزی که در زیارت امین الله از حضرت حق می خواهید: اللهم فاجعل نفسی مطمئنه بقدرک راضیه بقضائک و یا در آیه ی 22 سوره حدید متوجه می شویم که می فرماید: هر آنچه برای شما هست از قبل تقدیر شده و هنر شما شکل دادن به آن نوع زندگی است که در بستر تقدیر الهی از زندگی خود بهره بگیرید و عالی ترین دعا با فرض چنین مسئله ای است. موفق باشید 

15080

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: برای هدیه دادن کتاب به جوانان بین 15 تا 22 سال چه کتابی واقعا مناسب است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» و «فرزندم این‌چنین باید بود» و کتاب «نامه‌های بلوغ» مرحوم صفائی حائری خوب است. موفق باشید

14912
متن پرسش
سلام و ادب خدمت شما استاد عزیز و گرامی: استاد من در مورد رزق و روزی مطالبی جمع آوری کردم و تصمیم دارم اجرا کنم. متاسفانه به شما دسترسی ندارم. در صورت امکان این محتوا را ببینید و اگر قسمتی را می‌دانید که اشکال دارد به من بگویید تا حذف کنم و اگر شما مطلبی مدّ نظرتان است که در این مورد برای عموم مردم خوب و تاثیرگذار است؛ بیان فرمایید ممنون دارتان می‌شوم. اگر مطالب ساختار ادبی ندارد عذر خواهی می‌کنم قصدم نشان‌دادن محتواست. بسم الله الرّحمن الرّحیم: عوامل گشایش رزق و روزی: امام باقر«علیه‌السلام» فرمودند: کسی که دهان خود را به سوی آسمان باز کرده و می‌گوید خدایا مرا روزی بده، در حالی‌که برای به‌دست‌آوردنِ روزی تلاش نمی‌کند، دشمن دارم. عوامل افزایش رزق: 1. درستکاری؛ رعایت تقوای الهی (و من یتق الله یجعل له مخرجا) 2. استغفار (اکثر الاستغفار تجلب الرزق) 3. خوش اخلاقی 4. انفاق (مفتاح الرزق الصدقه) 5. با وضو بودن 6. نشسته شانه زدن 7. انگشتر عقیق در دست داشتن 8- شکر نعمت (الحمد الله رب العالمین) 9. دست کشیدن از کار هنگام صدای اذان 10. نماز شب (ان صلاه الیل تضمن الرزق نهار ) 11. شستن دست قبل و بعد از غذا. 12. صله رحم 13. نیکی به پدر و مادر (پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم» هرکس دوست دارد عمرش افزوده شود و روزی‌اش فراوان باشد، به پدر و مادرش صله و احسان کند) ( پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم» هرکس عهد کند به پدر و مادرش نیکی کند و صله‌ی رحم به‌جا آورد ضمانت می‌کنم مال و عمرش افزایش یابد) 14. قرائت سوره‌ واقعه هنگام خواب 15. کمک به مومنان 16. خلال‌کردن دندان 17. انجام تعقیبات نماز (به‌خصوص نماز صبح و عصر) 18. همسایه ی خوب‌بودن 19. مهمان نوازی 20. قرائت آیه‌ی «ما شاءالله لا قوة الا بالله» 21. زیاد صلوات فرستادن. عوامل فقر: 1. گناه‌کردن (ان العبد لیذنب فیروی عنه الرزق) (اللهم غفر لی ذنوب التی تغیر النعم) 2. اسراف 3. ظاهر به فقر 4. نفرین پدر و مادر 5. تنبلی و کسالت (کثرت النوم و الکسل یورث الفقر حضرت امیر«علیه‌السلام») 6. گوش‌کردن موسیقی حرام 7. بی توجهی به نیازمندان 8. ترک نهی از منکر 9. خوردن و آشامیدن در حالت جنابت 10. ترک رابطه‌ی خویشاوندی 11. خواب قبل از طلوع آفتاب 12. بی‌حرمتی به نان 13. باقی‌گذاشتن تار عنکبوت در خانه 14. شستن اعضای بدن در دستشویی 15. نشستن ظرف‌ها در منزل 16. سخن دروغ‌گفتن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنظیمی است بسیار عالی در موضوع رزق. حقیقتاً هر اندازه انسان به رعایت این نکات توفیق بیابد، به همان اندازه رزقی پاک و با برکت نصیب او خواهد شد. موفق باشید

13346
متن پرسش
بسم الله النّور و السّلام با سلام و تهیات مجدد خدمت استاد مکرم: امروز توشه ی دیگری نیز داشتیم، و آن برخورد با این سخنرانی گذشته از آقای احمدی نژاد که چند ماه پیش ایراد گشته بود. بعد از بصیرتی که بحمد الله با اشارات جناب عالی نسبت به اندیشه متعالی شرح اسماء تاریخی مرحوم فردید کسب کردم، این اشارات آقای احمدی نژاد در نظر بنده دلالت و معنای متفاوت و عالی تری پیدا کرده. به دشواری هایی که در دوره آقای احمدی نژاد به وجود آمد کاری ندارم، اما حالا که آن دوره گذشته هر چه فکر می کنم می بینم ظهور چنین فکری در عرصه اجرایی کشور یک پدیده واقعا منحصر به فرد بود که البته نخبگان ما و جریان های سیاسی بنا به دلایلی که می دانیم توانایی درک و همراهی با این تحول مبارک را نداشتند و شد آن چه شد. «انسان منتظر به دنبال نشانه نیست. بلکه به دنبال راه و وظیفه و فهم فرایند حرکت در مسیر اراده الهی و استقبال از ظهور کامل است. منتظر به دنبال نقش آفرینی در فرایند ظهور است. در این فرایند است که راه معلوم می شود و وظیفه انسانهای منتظر تعیین می گردد. اگر فرایند را بفهمیم، موقعیت و مسئولیت خودمان را خواهیم شناخت. در حوادت کدام غلط و کدام درست است؟ جلوی چه کسی بایستم و چه کسی را یاری کنم؟ حق و باطل چیست؟ معیار حق و باطل با میزان همراهی و انطباق با این حکمت و یا ضدیت با آن تعریف می شود. حق چیست؟ هر آنچه در راستای تحقق امر ظهور کامل و برپایی حکومت توحید و عدالت و عشق و آزادی باشد حق است. باطل چیست؟ هر آنچه که مانع از تحقق ظهور کامل و برپایی حکومت جهانی و یا دوری عده ای از مردم از حرکت در این مسیر باشد باطل است. البته به فضل الهی حوادث و اتفاقات حتی اگر توسط مستکبران و شیاطین و برای مانع تراشی طراحی و اجرا شوند نهایتا به نفع اراده الهی مصادره می شوند.انَهم یکیدون کیدا و اکید کیدا. دشمن طراحی می کند و برای شکستن پرچم توحید حمله می کنند اما در نهایت آن پرچم توحید است که بالا خواهد رفت. گرچه ممکن است مسیر بشریت را برای رسیدن به قله موعود طولانی تر نمایند.» ۱۳ خرداد ۱۳۹۴/ همدان در شرح این گفتار آقای احمدی نژاد این را نوشتم: نمی دانم این بصیرت را دکتر با غور در آراء بلند مرحوم سید احمد فردید دریافته است، یا با تدبر حکیمانه خود در آیات و روایات. البته تنها تحفظی که دارم نسبت به اولین جمله بیان زیر است که می گوید «انسان منتظر دنبال نشانه نیست.» آری اگر اوج بصیرت ما در فهم جایگاه حوادث در نسبت آنها با اراده نهایی بقیة اللهی، به صرف مطالعه در بعضی نشانه های خاص آخرالزمان که در روایات آمده فروکاسته شود، چنین قشری گری ای، به روشنی افاده کننده ی علم حضوری به زمینه های عینی تجلی اسماء الهی در شرایط مختلف تاریخی نخواهد بود. اما اگر روایات را در متن یک بصیرت عقلی و اشراقی به ذات پدیده ها نگریست و از توقیت که در روایات نیز از آن نهی شده نیز بر حزر بود، آنگاه جایگاه و نگاه درست به روایات آخرالزمان محقق خواهد شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست مسلّم آقای احمدی‌نژاد از جنس انقلاب است و حضور او در امور اجرایی نشان داد که انقلاب ظرفیت حضور چنین افرادی را در امور اجرایی خود دارد. می‌ماند که آقای احمدی‌نژاد به عنوان اولین تجربه حضور مجریان از جنس انقلاب با ناشی‌گری‌هایی همراه بود که بنده تعبیر کردم به «غفلت او از تاریخی که در آن قرار داشت». مسلّم بدانید این فکر و روحیه ادامه می‌یابد و مسئولان واقعی نظام اسلامی تنها کسانی خواهند بود که با سیاست متعالیه امورات کشور را مدیریت کنند وگرنه همچنان‌که در گذشته و حال مشخص است، خود آن مسئولان حجابِ انقلاب خواهند بود. نکته‌ی آخری که نیز در مورد نقد نگاه آقای احمدی‌نژاد فرمودید، نکته‌ی دقیقی است که شواهد اگر در دل بصیرت باشد یک‌نوع راهنمایی به موضوع خواهد بود. موفق باشید.

12273
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: این که فرمودید در بحث مجردات کثرت، طولی‌ است و عرضی نیست دو چیز در یک مقام نیست پس این بهشتیان یا دوزخیان که در کنار هم هستند و طبق آیه قرآن نفوس پاک با هم و نفوس ناپاک با هم ازدواج می کنند یعنی چند نفر در یک مقام. آیا منظورتان این است که مقامات تجرد یکی است و این صورت های افراد در آن مقام جلوه های آن مقام است یا این که در هر مرتبه از تجرد باید یک نفر باشد؟ و سئوال دوم این که منظور از ازدواج چیست در صورتی که فرمودید در آن عالم زن و مرد معنا ندارد، و زن و مردی به جسم مادی ماست؟ آیا منظور از ازدواج اتحاد در مقام است که مثلاً مؤمنین در یک مقام بهشتی هر مؤمن خود را با مؤمنین در آن مقام حس می کند؟ آیا ازدواج سنخ دنیوی‌ است و هدف از این ازدواج چیست؟
متن پاسخ

بسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در شرح کتاب «معاد..» عرض شد که انسان مؤمن در بهشتی قرار می‌گیرد که عرض آن به وسعت آسمان‌ها و زمین است و همه‌ی اهل بهشت را در بهشت خود می‌تواند جای دهد و بدون این‌که وسعت آن کم شود، پس هرکس خود را در موطنی و مرتبه‌ای حس می‌کند که جایگاه وجودی اوست نه این‌که اگر چند نفر در یک مقام هستند پهلوی هم هستند، بلکه همه خود را در آن مقام حس می‌کنند و در همین رابطه می‌توانند همدیگر را نیز حسّ کنند. ازواج در قرآن یعنی تجلیّات اراده‌های انسان‌ها که موجب اُنس آن‌ها با آن تجلیات الهی می‌شود. موفق باشید

11285
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز خدا شما را ان شاءالله برای ما حفظ کند. استاد من سیر مطالعاتی اول شما را که در سایت هست شروع کردم و الان به مباحث کتاب از برهان تا عرفان رسیدم. خدا رو شکر مطالب رو همان موقع که می خوانم و گوش می دهم خیلی خوب می فهمم و درک می کنم اما یه مدت بعد مطالب کتاب از یادم میره چکار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا نیست این نوع مطالب در حافظه‌ی شما بماند. بنا است در چنین فضایی فکر کنید و تفکر شما از این طریق شکل بگیرد. موفق باشید
10542
متن پرسش
سلام مومن: چرا پس عصبانی میشید لحن پیامتون منظورمه من پسر خوبی هستم دعوام نکنید. یه نظری به سایتتون کنید می بینید که سوال 10434 اصلا روی سایت قرار نگرفته اخوی ایمیلم رو هم میذارم که گله نفرمایید. خدا شما رو با خلیفه چهارم اهل سنت محشور کنه ان شاء الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در زیر سایه‌ی نورانی مولی الموحدین«علیه‌السلام» که دلِ شما را برده است، در دنیا و آخرت زندگی کنید. اشتباه از طرف ما بود که جواب را به صورت شخصی فرستاده بودیم، در حالی‌که جنابعالی ایمیل‌تان را در آن سؤال مثل همین سؤال که می‌فرمایید ایمیل‌تان را قرار می‌دهید، نگذاشته بودید. حال در شماره‌ی 10434 جواب را پیدا خواهید کرد. خداوند اصحاب فتنه را بکشد که عامل یقه‌گیری من و شما شده است. موفق باشید
9390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: چرا میگوییم صفات رذیله نظیر غرور، بخل، خصوصا دروغ نمی تواند در خدا راه داشته باشد؟ در جایی خواندم که به این علت این صفات در خداوند راه ندارد که این صفات ناشی از نیاز است و این با واجب الوجود بودن خدا متعارض است. اما مثلا در بسیاری از انسان ها دروغ گفتن ناشی از نیاز نیست و به صورت صفت اخلاقی آنها بروز میکند. خواهشمندم با کلمات ساده پاسخ دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت اگر کسی از همه‌ی جهات کامل باشد معنا نمی‌دهد که بخواهد با دروغ‌گفتن نقص خود را پنهان نماید و یا کمال غیر واقعی را به خود نسبت دهد. موفق باشید
8619

عین ثابتهبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز من بعد از کمی تفکر و تحقیق در مورد ارتباط بین عین ثابته هر کس با اختیارش، به نتیجه زیر رسیدم. لطفا اگر این نتیجه گیری درست است ان را تکمیل کنید و اگر غلط است تصحیح کنید. عین ثابته هر کس، سیر هر کس است از پایین ترین مرتبه تا بالا ترین مرتبه وجودی خودش. حال هر کس با همتی که از خود نشان میدهد میتواند خود را در این سیر بالا و پایین کند. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از این جهت حرف درستی است. زیرا اختیار ذاتی انسان است. موفق باشید
نمایش چاپی